دالان از عبور
حقيقت واجد اما كوچك
زندگي حاشيه
14_ آمريكايي قضاوت
دالان از عبور
ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن كريمارغندهپوردبير با گفتوگو
كوثري عباس:عكس
يك براي را امكان اين و ميگذارد ما مطبوعات در را تاثير مهمترين سياسي چالشهاي
ميبرد بين از مستقل حرفهاي فعاليت
و گروهي و فردي منافع اينها و باشيم آن به متعهد كه نداريم حزبي آرمانهاي اصلا ما
بگذارند پا زير را ژورناليسم حرفهاي اصول بخواهند كه هم سياسي افراد اما است باندي
ندارند درستي درك كه افرادي هستند ولي نيستند زياد
صنفي انجمن مورد در گفتوگو براي ارغندهپور چرا كه ماندهام:هاشمي اكبر اجتماعي ، گروه
.ميآيد صدايي.بياييم نوروز سابق تحريريه به خواست ما از ايران روزنامهنگاران
اتاق همان آكواريوم.ميكند دعوت آكواريوم درون به را ما لبخند با و ايستاده ارغندهپور
گاه و جنجالي تيترهاي آن در كه است نوروز شده توقيف روزنامه تحريريه تيتر شوراي
.ميشد زاده خستهكننده
* * *
كه بوديم مطبوعات در جديد پديده يك بروز شاهد سال 79 در مطبوعات گسترده تعطيلي از پس *
مطبوعات به نيز آنها خويشاوندان و فرزندان بار اين مطبوعات به سياسي مردان ورود از پس
چيست؟ جديد پديده اين مورد در شما نظر.آمدند
چون دارم قبول البته ;نيستم قائل ميگوييد شما كه چيزي به و نميپذيرم را چيزي چنين من
به را عمومي افكار و نظر جلب مدت كوتاه در ميتوانند سياسيون كه است عرصهاي مطبوعات
به فعالند سياسي عرصه در كه افرادي از بسياري رو اين از بكشانند خود سياسي اهداف سمت
افراد كردهاند مجوز تقاضاي كه كساني از بسياري رو اين از و ميروند داشتن روزنامه سمت
.است ناچيز و كم بسيار حرفهاي روزنامهنگاران تعداد ميان اين در كه هستند سياسي
روزنامه تا دادند تخصصي نشريات مجوز دريافت به تمايل بيشتر حرفهاي روزنامهنگاران
دغدغهاي و باشد حرفهاي صرفا كه را كثيرالانتشاري روزنامه خودم من كثيرالانتشار ،
روزنامه از و آمدند سياسي افراد كه است طبيعي نتيجه در نميشناسم باشد داشته غيرسياسي
كنيم طي را گذار دوران بايد ما اينكه براي است اجتنابناپذير اين و كردند سياسي استفاده
دوما و ندارد عموميت اولا باشند آمده هم سياسي چهرههاي فرزندان بين اين در اگر حال
.نيستند موثري آدمهاي
ورود اتفاقا جهت يك از.شد وجودشان منكر نميتوان اما نيستند تاثيرگذار كه موافقم *
كار سياسيوني با امروز و ديروز ما اگر كه چرا باشد خير باب شايد مطبوعات به افراد اين
كه است اميدواري جاي حداقل نداشتند اطلاعي هيچ روزنامهنگاري از كه ميكنيم و ميكرديم
كمتري رنج ما و دارند حرفهاي اوليه اطلاعات يكسري حداقل آينده مطبوعات سياسي مديران
سردبير يا و مسئول مدير يك با تنها ما سروكار امروز تا اگر ديگر طرف از ميبريماما
حتي و سرويس ، دبير تحريريه ، دبير سردبير ، معاون اينها ، آمدن با آينده در بود سياسي
را حرفهاي كار اين مراتب سلسله كه كساني هم آن است ، سياسي عامل يك هم ما همكار خبرنگار
.نكردهاند طي بهطوركامل
روزنامهها بيشتر تحريريه با اينكه دليل به نميشناسم من باشد داشته واقعيت هم اگر
و مجلات در بيشتر مسئله اين ندارند وجود وجه هيچ به بگويم نميخواهم البته هستم آشنا
.نيست روزنامهها در ولي دارد امكان كوچك نشريات
مسائل حداقل روزنامهتان كار در چرا بود ، پرسيده روزنامهاي مسئول مدير از خبرنگاري *
و نميكنيد رعايت را...و يادداشتنويسي اصول و نوشتن خوب ليد زدن ، تيتر مانند حرفهاي
كه نميبينيم لزومي اصلا ما و ماست حزبي آرمان مهم اول درجه در بود گفته جواب در او
.بپرسم شما از را سوال همين هم من ميخواستم.كنيم رعايت را روزنامهنگاري حرفهاي اصول
و گروهي و فردي منافع اينها و باشيم آن به متعهد كه نداريم حزبي آرمانهاي اصلا ما
بگذارند ، پا زير را ژورناليسم حرفهاي اصول بخواهند كه هم سياسي افراد اما است باندي
روزنامههاي از بعضي اول صفحات وقتي.ندارند درستي درك كه افرادي هستند ولي نيستند زياد
كم تيراژشان قدر اين چرا كه نگرانند هم خودشان.ميشوم متاسف خيلي ميبينم را تيراژ كم
.كنند پيدا را آن دليل تا نميكنند نگاه خوب روزنامهشان اول صفحه به گاه هيچ ولي است
نيست آرمان از سخن..و خشن و نامناسب تيترهاي انتخاب غيرجذاب ، عكسهاي از استفاده
دير معروف قول به كه هستند كساني همان اينها و است بيحاصل تعصبات يكسري به وفاداري
ژورناليسم اصول نكردن رعايت كه نيستند متوجه بروند ، ميخواهند هم زود و آمدهاند
.ميزند ضربه هدفشان به هم و كارشان به هم حرفهاي
نسل و تا 79 از 76 اول نسل) كنيم تقسيم گروه دو به را خرداد دو از پس مطبوعات اگر*
در هم دوم گروه ميرسد نظر به ( امروز ، تا سال 79 از مطبوعات گسترده توقيف از پس دوم
در نظرتان.بودهاند ضعيفتر اوليها به نسبت خودشان حرفهاي كار در هم و سياسي مسائل
چيست؟ باره اين
مطبوعات فعالان از بسياري.است ما سياست از پذيرفته تاثير ما مطبوعات فضاي ولي موافقم
اين و ميگذارد ما مطبوعات در را تاثير مهمترين سياسي چالشهاي.هستند سياسي افرادي ما
بكنيم عبور دالان اين از بايد ما.ميبرد بين از مستقل حرفهاي فعاليت يك براي را امكان
خودشان نقش بتوانند سياسي سازمانهاي و احزاب و برويم جلو و بشكنيم را سياسي فضاي اين و
كار بتوانند نيز مستقل مطبوعات كه ميآيد وجود به هم فضايي يك وقت آن و كنند ايفا را
زيادي هزينه اين كنند ، بازي را احزاب نقش مستقل مطبوعات اينكه نه.بدهند ارائه حرفهاي
دستيابي و رسيدن افق كنيم ، طي را دورهگذاري چنين ما اگر ميكند تحميل ما مطبوعات به را
آنچه به ميدانم بعيد دالان از عبور از قبل تا ولي ميشود هموار حرفهاي ژورناليسم يك
.كنيم پيدا دست ميخواهيم
از كه هستيم روزنامههايي تولد شاهد ما دوم نسل در يعني مطبوعات توقيف از پس *
قديمي نيروهاي از متشكل تحريريهاي روزنامه ، يك.برخوردارند متفاوتي تحريريههاي
كار ، برآيند در و ميدهند تشكيل جوانان را تحريريه اكثر ديگر روزنامه در و دارد مطبوعات
؟ چيست آن دليل ميكنيد فكر هستند موفقتر جوانان تحريريه ميرسد نظر به
نسل حضور فعلي شرايط در خودم مناست جواني پديده ما كشور در روزنامهنگاري اصولا
محدودي تعداد نميشناسم ، خيلي شناخت قابل نسل يك عنوان به را قديمي روزنامهنگاران
.شدهاند مطبوعات وارد از 76 بعد يا از 76 قبل يا كه جوانند مطبوعاتيها بقيه و هستند
براي بيشتري ميل و انگيزه جوانترها و است سخت مشاغل جزو روزنامهنگاري اينكه دليل به
از بتوانيم ما كه شاخص نسل گذشتگان از.نيست طور اين قديمترها مورد در اما دارند كار
.نيستند خيلي ببريم نام آنها
.ميزنند قلم مطبوعات در الان داشتهاند سرها ميان سري كه قديمي روزنامهنگاران ولي *
جوان نسل مانند حضورشان و تعدادشان ولي ندارد وجود اصلا نميگويم نميشناسم ، من حداقل
.كرد ياد آنها از بشود كه نيست پررنگ قدر آن امروز
داريد؟ مطبوعات فعلي شرايط از تحليلي چه *
دوم از بعد چند هر.گرفتهايم قرار مطبوعاتي ركود دوره در مجددا الان ما ميكنم فكر
نارساييهايي كيفي و كمي رشد اين اما بوديم ، مطبوعات در كيفي و كمي رشد يك شاهد خرداد
در كه افرادي تعداد ولي ميزنيم كيفي و كمي رشد از حرف ما كه است درست مثلا.داشت هم
حضور جا چند زمان هم كه بود مجبور كس هر اينكه براي بودند محدود ميزدند قلم مطبوعات
كميتش نسبت به كيفيتش واقع در.بشوند تربيت كار اين براي جديد نيروهاي تا باشد داشته
سطحش دوباره كيفي رشد امروزديد ميشد آشكارا هم را اندك رشد همين ولي نميكرد رشد
و عدد و آمار با بتوانيم بوده ، كه كمبودهايي آن عليرغم ميكنم فكر چه اگر آمده پايين
كمتر ديگر فعالها.ندارد وجود معنا آن به ديگر كيفي رشد ولي كنيم ياد كمي رشد از رقم
.است رفته بين از هم فعاليت بروز زمينههاي از خيلي و هستند فعال
بوديد؟ باخبر شده بيكار روزنامهنگاران وضعيت از آيا روزنامهها تعطيلي از پس *
دورادور نوروز دوستان و داشتيم ارتباط مشاركت و سلام دوران از كه همكاراني وضعيت از
.داريم خبر
!آنها از فقط *
اينطور باشم باخبر روزشان و حال از جزيي بهطور اينكه اما دارم اطلاع همه از تقريبا
.نيست
تعطيلي از پس پرداختند را هزينه بيشترين كه روزنامهنگاران خرداد دوم از پس متاسفانه *
بود؟ چه آن دليل.شدند واقع بيمهري مورد روزنامهها
را روزنامهنگاران حقوق كه بوديم روزنامههايي از يكي نوروز ، روزنامه در ما حداقل
بهطور را روزنامهنگاران حقوق و حق هم پايان در و بودند بيمه آنها همه كرديم ، رعايت
كه كنيم متقاعد اخلاقي نظر از را خودمان اينكه ولي.كرديم حساب تصفيه و پرداخت كامل
.كرديم ميتوانستيم كه كاري هر ولي نبود اينطور كنيم پيدا كار تكشان تك براي
.بزنيد آنها به زنگ يك ميتوانستيد حداقل ميكرديد ، پيدا كار برايشان بايد نميگويم *
.كرديم را كار اين
روزنامهنگاران از ديگر بسياري و بنده ميكنم سوال صنفي انجمن دبير عنوان به شما از*
دريافت ماهيانه حقوق تومان هزار مثلا 150..امروز صبح يا امروز آفتاب روزنامه در
يا 250 بشود 200 و كند پيدا افزايش حقوق اين بايد سال دو از بعد طبيعي صورت به ميكرديم
چيست؟ آن دليل تومان هزار شده 95 ما ماهيانه حقوق امروز اما تومان هزار
محذوريت يك اما.بدهد انجام است لازم صنفي انجمن من نظر به كه است كارهايي از يكي اين
اولويت الاناست جدي تهديد معرض در ما همكاران شغل اصل كه است اين واقعيت.داريم
بايد حقوقشان اينكه سراغ برويم بعد.باشند داشته كار همكارانمان كه است اين اولمان
اينكه كردن مشخص دارند قرار توقيف معرض در روزنامهها كه شرايطي در.شود شمرده محترم
كمتر شرايط اين با و ميدهد گسترش را محدوديتها بيشتر بگيرند حقوق بايد چقدر خبرنگاران
هم كاغذ و باشد هم دادگاه در پايش يك هم طرفي از و بشود مسئول مدير ميشود حاضر كسي
ناامني مقدار يك كنيم كار مسئله اين روي وقتي كرديم فكر ديگر ، مسئله هزار كندو تهيه
قرارداد به منوط را چيز همه موقع آن تا و كنيم ارائه را آن وقت آن و بشود كمتر شغلي
باعث و نيست صلاح به موضوع اين طرح واقع در.كرديم روزنامهنگار و كارفرما مستقيم
.ميشود شغلي بيشتر ناامني
انجمني ميكنم فكر مسئول ، مديران صنفي انجمن يا هستيد روزنامهنگاران صنفي انجمن شما *
يا گرافيستها انجمن مثل صنوف ديگر همانند كند دفاع روزنامهنگاران حقوق از بايد صنفي
.ميكنند اعلام را دستمزدشان نرخ سال هر كه آرايشگران صنف حتي
كنيم اعلام مسئول مديران به امروز اگر ما ببندد را آرايشگر يك دكان در نميآيد كسي
.ميدهيد دست از هم را شغلتان اصل شما بشود تومان هزار يا 250 بايد 200...آقاي حقوق
با منافاتي هيچ ها گرافيست انجمن مانند نرخ اعلام معتقدم و نيستم شما حرف موافق بنده *
.ندارد مسئول مديران منافع
كه ميدانيم امروز ولي كنند رعايت را آن همه ميكنيم را كار اين وقتي ميخواهيم ما
روزنامهنگاري شغل بكنيم را كار اين ما اگر نميكنيم را كار اين و نميافتد اتفاقي چنين
انجمن نرخ براساس يا كه ميكنيد اعتصاب همهتان فردا و ميگيرد قرار بيشتري ناامني در
بيرون را شما كارفرما كه است اين ميافتد كه اتفاقي و نميكنيم كار يا ميگيريم حقوق
.بيافتد اتفاق اين نميخواهيم ما و ميكند
كارفرما از كه روزنامهنگاري هر مطبوعات گسترده تعطيلي از بعد نيست حقوق بحث تنها*
و شود تعطيل زودي به دارد امكان روزنامه كرد اعلام كارفرما شود بيمه تا كرد درخواست
.نشدهاند بيمه روزنامهنگاران هنوز و ميگذرد سال الان 2
.كند شكايت دارد حق و ميتواند روزنامهنگار است قانون اين كنند بيمه بايد
.ميشود اخراج كه كند شكايت اگر*
.بگيرد هم را حقوقش و حق همه و كند شكايت سر آخر ميتواند
.روزنامهنگار تا ميكنيد دفاع سرمايهگذاران حقوق از بيشتر شما واقعا اينكه مثل *
آدمهاي بيشترشان مالي نظر از چون ندارند را اين از بيش فشار ظرفيت اينها ميگويم من
.ميكنند دريافت سوبسيد اكثرا و هستند ورشكستهاي
بسيار مالي شرايط به روزنامهها سوبسيددار كاغذهاي فروش طريق از مديران از بعضي ولي *
.كردهاند پيدا دست مناسبي
وگرنه شوند مالي تغذيه ديگر جاي از بايد حتما و نميكنند دريافت معنا آن به سوبسيد
.كنند منتشر را روزنامه نميتوانند واقعا
.بدهد انجام روزنامهنگاران براي نميتواند كاري هيچ انجمن كه كنيد اعلام بايد پس *
شرايط دليل به ما است صنفي انجمن كار شود ، اعلام بايد كه دارم قبول را اين من نه ،
.كرد صبر بايدميرود بين از هم ناپايدار شرايط اين و نكرديم را كار اين ملتهب
سايتها اين در ما همكاران از برخي اينترنتي سايتهاي پيدايش و مطبوعات تعطيلي از پس*
.بود خواهد چگونه مطبوعات آتي سال جشنواره در آنان شركت وضعيت.ميكنند فعاليت
صورت به و مكتوب كه است آثاري به مخصوص و محدود كه است جشنوارهاي مطبوعات ، جشنواره
.باشد داشته هويت و گرفته مجوز الكترونيكي نشريه يك اينكه مگرميشود منتشر كاغذي
جدي گفتوگوي زمينه اين در نه ، يا شكست خواهد آينده در جشنواره ساختار اين آيا اينكه
بتوان آينده در تا بنويسند مورد اين در بيشتر روزنامهنگاران خود بايد.است نگرفته صورت
.كرد تصميمگيري راحتتر
!ندارد؟ برنامهاي هيچ انجمن يعني *
.است دولت هم طرف يك است قضيه طرف يك انجمن
حقوق تا بگيرد تصميمي ميتواند انجمن و است باقي كافي زمان جشنواره تا حال هر به *
.نرود بين از همكارانمان
معذور همكاران اين پذيرفتن از نداريم الكترونيكي روزنامهنگاري بخش چون انجمن در ما
همين كنيم اصلاح عمومي مجمع از مرحله اين در ميخواستيم كه چيزهايي از يكي البته.هستيم
.دارند را مشكل اين نيز غيردولتي خبرگزاريهاي در همكارانمان كه چرا عضويتبود تعريف
به عمومي مجموعه از سختتر خيلي بدهد ، تغيير را اساسنامه بتواند كه عالي عمومي مجمع اما
بيشتري انگيزه و ميشود برگزار مديره هيات انتخابات كه 82- سال 83 تا.ميرسد حدنصاب
.كرد صبر بايد دارد وجود موضوع طرح امكان و اعضاء حضور براي
روزنامه كه روزنامهنگاري يك داريم ، روزنامهنگار نوع دو هم اصلاحطلب مطبوعات در ما *
راحتتر اما قرمز خطوط حفظ با روزنامهنگار و است قوي آدم سياسي نظر از آن مسئول مدير و
حال در ضعيف پشتوانه با مسئول مدير با روزنامهاي در كه روزنامهنگاري دوم و ميزند قلم
طيف دو اين آثار نهايت در اما.ميشود مميزي آثارش قسمت بهترين و همواره كه است زدن قلم
.ميگيرد قرار قضاوت مورد يكسان جشنواره در روزنامهنگار
حرفهاي استقلال براي هم ما دارد وجود فعلا كه است مطبوعات بر عارض پديده يك اين
اول.است استوار اصل دو بر ما مطبوعات دغدغه كلي بهطور.ميكنيم تلاش روزنامهنگاران
حرفهاي استقلال دوم و داريم قرار كامل شغلي ناامني يك در ما.است شغلي امنيت
دلايل هم كه نداريم هم حرفهاي استقلال ما گفتيد شما كه طور همان و است روزنامهنگاران
موضوع اين براي كه داشتيم آمادگي ما بود آماده زمينه اگر.دارد غيرسياسي هم و سياسي
بعد بشود تصويب مطبوعات قانون بايد اول اما كنيم تقديم شدن قانوني براي مجلس به را طرحي
حق كه است اين مسئله مهمترين معتقديم حال عين در حرفهاي ، استقلال قانون
ميتوانند و دارند قابليتهايي يك روزنامهنگاران.ميشود ضايع روزنامهنگاران
.بدهند بروز نميتوانند فعلي شرايط در كه باشند داشته وسيعي مخاطبهاي
تصويب زمان شايد كه آمده وجود به مطبوعات اهالي بين در اميدواري اين ميرسد نظر به *
.بود اميدوار ميتوان آيا رسيده فرا مطبوعات قانون
همشهري روزنامه انتشار محدوديت همين مثلا كه اين خاطر به باشد ، بابي فتح يك ميتواند
شامل هم را خراسان و انتخاب قدس ، مانند روزنامههايي كه است غيرسياسي مسئله يك واقعا
بقيه ميتوان وقت آن كنند نگاه غيرسياسي آن به همه و شود تصحيح نگاه اين اگر.ميشود
.نميبينيم كار اين براي ارادهاي حاضر حال در متاسفانه ولي كرد اصلاح هم را قانون
بودند معتقد منتقدان كه بود گذشته سال جشنواره نتايج انجمن به جدي انتقادات از يكي *
نهايت در خود كه داوراني همچنين و بودند حزب يك از بيشتر يا و سياسي طيف يك از برندگان
.شدند اعلام جشنواره برندگان
را جشنواره مسئوليت پيش سال وقتي 4.است سخت بسيار بسيار تجربه يك مطبوعات جشنواره
از بيش.باشند روزنامهنگار بايد داوران همه كه بود اين گذاشتيم كه شرطي اولين پذيرفتيم
چند مگر مكتوب طنز زمينه در كنيد فرض شما اما.كرديم معرفي مختلف كميتههاي در داور صد
كشور طنزپردازان مجموع كه كنيم انتخاب داور عنوان به كه داريم حرفهاي طنزپرداز نفر
آنها بين از نفر يا 3 و 2 ميكنيم انتخاب را نفر ده وقتي.باشند داشته قبول را آنها
است ممكن خوب.نشوند برنده كه بگذاريم را نخبگاني كرد؟ چه بايد ميشوند برنده خودشان
كميتهاي هر در كرديم سعي ما.ندارند تشخيص قدرت نكنيم ، داور را نخبگان اگرشوند برنده
كه باشد نداشته سياسي عوارض تا باشد فكري گرايشهاي همه شامل تا كنيم رعايت را شمول
خودشان كرديم دعوت هم را بعضيها البته.دادهاند ترجيح ديگر قشر بر را قشري يك بگويند
بتوانيم بعد سال كه باشد داشته وجود كهراهكارهايي كرديم فكر حال عين در.نيامدند
داوران از يك هيچ و ميشود پاك آثار روي از افراد نام كميتهها در.بكنيم كمتر را عارضه
.نميكنند قضاوت را خود آثار
چيست؟ نظرتان روزنامه يك يا طيف يك به جايزهها بيشتر اختصاص مورد در *
شدهاند برگزيده نوروز روزنامه از بيشتري روزنامهنگاران كه امسال است بيانصافي اين
زمان در البته نوروز روزنامه.بپذيرم را اين نميتوانم من كنيم مطرح را مسئلهاي چنين
و داشته خوبي قابليتهاي كه بودند هم ديگر روزنامههاي ولي بود معتبري روزنامه خودش
از نفر دو بدهم بايد هم را توضيح اين.ببرند را جايزههايي توانستند روزنامهنگارانشان
شده چاپ ديگري نشريات در كه شدند برنده اثري خاطر به بودند برگزيدگان از كه ما همكاران
كه را كسي آن نام تا كنيم آن به ناگزير را داوران هيات كه نداريم نفوذ قدر آن ما.بود
.بياورد بيرون ميخواهيم ما
دادگاهي ، قاضي اگر.شود رعايت مسابقهاي هر در بايد كه دارد وجود اصل يك داوري در *
قبول را اين شما است باطل حتي و خدشه قابل حكم آن نباشد بيطرف هنري و ورزشي مسابقه
.داريد
بخش مسئوليت ديگر سال كه صورتي در دارد و داشت وجود كه نظراتي مجموعه به توجه با بله ،
اشكالاتي تا بكنيم داوران انتخاب در مجددي ارزيابي داريم قصد بپذيريم را جشنواره داوري
مطبوعاتي همكاران شما رابطه اين در.كنيم برطرف را اشكالات ديگر و كرديد وارد شما كه را
.كنيد كمك بايد نيز
اين در شايد برديد نام طنزنويسان يا و كاريكاتوريستها از يا مثالهايتان در شما *
دچار ما..و گفتوگو و يادداشت گزارش ، مورد در اما باشد گونه اين وضعيت رشتهها
!نيستيم نخبه كمبود
و بشود كمتر خطا تا كنيم زياد كميتهها در را داوران تعداد كرديم سعي جشنواره آخرين در
آنكه ضمنبدهد نظر خودش اثر مورد در ندارد حق گفتيم داده شركت را خودش اثر كه داوري به
بسيار داوران براي اثر صاحبان شناخت امكان ميشود پاك اسامي وقتي مطبوعات وسعت دليل به
ننويسد هم را نامش وقتي كه داريم را روزنامهنگاري معدود ما كه چرا است كم بسيار
.است پايين بسيار خطا امكان رو اين از اوست به متعلق اثر اين بدهيم تشخيص بتوانيم
انجمن چرا دولت سخنگوي با خراسان روزنامه خبرنگار درگيري موضوع در بدانم ميخواستم *
.نداد نشان مناسبي واكنش صنفي
.كردم پيگيري را موضوع شخصا خودم من
صنفي دبيرانجمن عنوان به يا كرديد پيگيري ارغندهپور كريم شخص عنوان به شما *
؟ ايران روزنامهنگاران
با دادند پاسخ خواستم ، توضيح دولت سخنگوي از.كردم پيگيري انجمن در ناظر عنوان به من
و كرديم اعلام را نتيجهاش كردم صحبت هستند ما محترم عضو كه هم مربوطه روزنامهنگار
به من ولي بود سوءتفاهم يك من نظر به.گفتيم دولت سخنگوي به بود لازم كه هم را نكاتي
اگرچه.باشد داشته بيشتري حساسيت آنها به نسبت هم دولت سخنگوي كه كردم تاكيد چيزهايي
براي كرديم را خودمان تلاش ما ولي نبود راضي ما كار از نهايت در مربوطه روزنامهنگار
احترام آنها به و رعايت را روزنامهنگاران حقوق كه كنيم اين به ناگزير را دولت اينكه
.بگذارند
.كرديد اعلام بيانيه يك قالب در را موارد اين آيا *
انجمن بولتن در و كردم اعلام رسما ايران اسلامي جمهوري خبرگزاري با مصاحبه در بنده
.شد چاپ نيز
.داديد خرج به كه حوصلهاي از تشكر با*
.مخلصيم ما
حقيقت واجد اما كوچك
مجله صاحبامتياز و سردبير اوگشتاين رودلف دستگيري شب پنجمين در آلمان مردم پيش سال 40
بود ، شده زنداني كشور به خيانت اتهام به جنجالي ، مقالهاي انتشار دليل به كه اشپيگل
زدند فرياد و آمده گردهم هامبورگ زندان بلند ديوارهاي مقابل در تن يك آزادي براي تنها
كار اما شد ، محبوس كوبليس زندان در روز رودلف 103 گرچه "است مرده آزادي بميرد اشپيگل"
سرزميني شرق ، در اما.شد آلمان روز آن جامعه درنگاه اساسي تغييرات باعث وي مطبوعاتي
دانايي شمال از و قناعت جنوب از و ثروت غرب از اگر:ميگويد آن درباره تاجيكي شاعر كه
و معنا گذشته در گرچه ارقام و اعداد كه است سرزميني اينجا و ميآيد حقيقت شرق از آيد
دست به سخت كار روز يك براي كه آنچه همه شايد.است شده مسخ گويي امروز اما داشت مفهوم
.نباشد تومان هزار از 3 بيش ميآوريم ،
تا كه ميگويند سخن جوانكي ميلياردي چند اختلاس از برزن و كوي هر در كه ميشنوي اما
صفرهاي و كميت به باشد مهم اعداد كيفيت آنكه از بيش و است نبوده بيش آلاسكافروشي ديروز
كنار از گاه هر روزانه زندگي گرماگرم در كه اينروست از شايد و ميانديشيم بيشمار
اين پشت سالهاست روزنامهنگاراني ، كه ميآوري ياد به و ميگذري اوين بلند ديوار
كه چرا برنميآوري دم و نميگويي اما بگويي چيزي ميخواهي شدهاند ، محبوس بلند ديوارهاي
و كوچك عدد ما مردم نظرگاه در عدد اين و كمترند دست يك انگشتان تعداد از آنها ميداني
روزنامهنگار زنداني كه 112 جهان كشورهاي تمامي ميان در را ما كه اعدادي.است بيمقداري
.است برده جهان چهارم سكوي بالاي به چين و نپال و برمه از پس دارند ،
جز نشنيدند را فريادي صداي هيچگاه گذشته سال چند طول در محبوس روزنامهنگاران گرچه
معتقدند برخي اما ميگذرند محبس ديوار كنار از سرعت به كه ماشينهايي ممتد بوق صداي
.خويشند ذاتي حقيقت واجد خود كوچكي برغم اعداد
زندگي حاشيه
ويژه زنان ساماندهي طرح *
از كشور وزارت اجتماعي معاون ويژه زنان براي بهداشتي كارتهاي صدور شايعه پخش پي در
اين درباره بروجردي اشرف:كرد اعلام ايران زنان سايت.كرد بياطلاعي ابراز موضوع اين
آسيبهاي گروه در طرح اين حاضر حال در:گفت است ، شده مطرح كشور اجتماعي شوراي در كه طرح
شورا در و رسيد خواهد پايان به آن بررسي كار ديگر ماه دو تا و است بررسي حال در اجتماعي
شوراي در طرح اين كه كرد اميدواري ابراز همچنين وي.شد خواهد مطرح تصميمگيري براي
سازمان و نهاد چندين و بهزيستي سازمان انتظامي ، نيروي از نمايندگاني كه كشور اجتماعي
بهداشتي كارت موظفند آنان ساماندهي طرح براساس.شود تصويب دارند ، عضويت آن در ديگر
را مقاربتي بيماريهاي و ايدز به مربوط آزمايشهاي بار يك ماه شش هر و كرده دريافت
.دهند انجام
حقوق بدون روزنامهنگاران *
فعاليت چهارماه از پس ايران گلستان شده توقيف روزنامه روزنامهنگاران است شده شنيده
هنوز شود منتشر اراده سپس و اصلاحات نام با بود قرار ابتدا كه روزنامه اين انتشار براي
دليل به است مدتي نيز چهاررنگ روزنامههاي از يكي همچنين.نكردهاند دريافت را خود حقوق
.كند پرداخت را خود حقالتحرير نيروهاي حقوق نتوانسته مالي مشكلات
دختران و زنان بين در سيگار مصرف افزايش *
را نگرانيهايي زنان و دختران بين در سيگار مصرف افزايش:كرد اعلام دوكوهه هفتهنامه
خبر دخانيات استعمال با مبارزه جمعيت دبيركل مجدي ، قول از نشريه اين.است آورده پديد
كه ميدهد نشان تهراني دانشجويان بين در شده انجام تحقيقات تازهترين نتايج:داد
.است يافته افزايش دختر دانشجويان ويژه به تهراني دانشجويان ميان در دخانيات استعمال
يك از نقل به خود شماره آخرين در حزبالله انصار به نزديك دوكوهه ، صبح هفتهنامه
سيگار استعمال اينكه با.است يافته افزايش جامعه در سيگاري دختران آمار:نوشت روانشناس
بين سيگار استعمال رواج نيست برازنده شخصيتي و عرفي لحاظ از ما جامعه در خانمها براي
.بود هوشيار خطر اين برابر در بايد كه است خطرناك و جدي حدي به خانمها
نميكنند مدير را مجرد زنان *
تاهل و تجرد بحث به اشاره با زنان تحقيقات و مطالعات موسسه مديرعامل قمي ، آمدي منير
بهانه به توانمند زنان:است گفته پيشرو ، چالشهاي از يكي عنوان به مديريت عرصه در زنان
از برخي كه حالي در.ميشوند گذاشته كنار مديريت عرصه و اعتلا و رشد زمينههاي از تجرد ،
بهگفته.باشد سازنده بسيار ميتواند كه هستند تجربياتي داراي مديريت ، حوزههاي در آنها
وضعيت اين آورد ، وجود به كسي براي را خوبي تجربه و مثبت شرايط تاهل ، است قرار اگر وي ،
.شود اعمال مديريتي نقشهاي شدن عهدهدار در نيز مردان براي بايد
14_ آمريكايي قضاوت
سلاح كنترل ارزيابي
احكام قوانين بيشتري ايالتهاي اگر كه ميسازند خاطرنشان سلاح كنترل نظريه حاميان
تصويب ميبرند كار به تفنگ مجرمانه اعمال و ماموريتها در كه را مجرمان براي اجباري
شكست جرم كردن متوقف در قبلي قانون مشابه قوانيني زيرا شد خواهد بياثر جرم نمايند
اگر كه ميكنند خاطرنشان هم را ديگري نكته تفنگ كنترل ديدگاه حاميان.خوردهاند
كنترل شخص گذشته همچنين و باشند داشته را بريدي انتظار دوره قانون بيشتري ايالتهاي
تصويب وجود با كه واقعيت اين به اشاره با.شد نخواهند دلالت ايالتي پليس به آنها ميشد
ايالتي پليس يك تاسيس از دورتري افق يك هنوز آمريكا ، كنگره در سال 1994 در بريدي لايحه
و ساده دليل يك اينكه و [است پيش در ايالتي پليس تاسيس تا درازي راه و] ميشود ملاحظه
خواهد ايالتي پليس آمدن پديد موجب "انتظار دوره" كه دارد وجود پندار اين براي غيرمنطقي
يا ميدهند كاهش را جرم سلاح كنترل قوانين آيا كه است اين دارد وجود كه مهمي سوال.شد
شده ، توزيع دستي تفنگهاي زياد شمار دليل به دستي تفنگ ممنوعيتهاي ترتيب ، بدين خير؟
تلاشها.است شده مواجه شكست با و نداشته قتل نرخهاي روي بر فوقالعادهاي تاثير هيچ
ممنوعيتها اين زيرا خوردهاند شكست نيز تفنگها واردات و ساخت كردن غيرقانوني براي
وجود به را مخدر مواد سياه بازار همانند درست اسلحه سياه بازار يك پيدايش انگيزه
كه آناني و مجرمين دست از را دستي تفنگهاي كه هستند راهي جستوجوي در قوانينميآورد
ميتوانند هم دارند ، تفنگ هم فعال مجرمين زيرا دارد نگه دور هستند ، معيوب روحي نظر از
و جوانان" ،"مجرمين برخي موقت بازداشتن" ،"شخص گذشته بررسي" ،"انتظار دوره".بدزدند
يا دارند تفنگ هنوز يا فعال مجرمان زيرا خوردهاند شكست جرم كاهش در "رواني معلولان
.است اميدبخش رويكرد يك مجرمين دست از سلاح كردن دور.بخرند را آن ميتوانند
استفاده با مسلح جرمخيز مناطق در گشتزني مامورين وسيله به كه) شده انجام دستگيريهاي
شده ، پنهان سلاحهاي حمل خاطر به (گرفت صورت زميني بازرسي و رفتوآمد مقررات اجراي از
كاهش دهه 90 نيمه در كانزاس شهر در را "مسلحانه جرايم" ملاحظهاي قابل طور به توانست
.دهد
كيفري حقوق
جوانا ماري به مربوط قوانين از تخلف خاطر به عمدتا نفر هزار اكنون 30 تخميني طور به
جوانا ماري كردن قانوني براي كه حامياني.هستند فدرالي و ايالتي محلي ، زندانهاي در
اما مينگرند دارو نوعي و تفريحي بيخطر مخدر ماده يك عنوان به را آن ميكنند مبارزه
به بياحترامي مشوق و جنسي بيمسئوليتي افزايش موجب جوانا ماري كه معتقدند مخالفان
از.ميرساند آسيب مصرفكننده ذهني و جسمي رواني ، سلامت به همچنين و است سنتي ارزشهاي
مخدر مواد قوانين از بحثانگيزتر هيچكدام آمريكا در موجود كيفري قانون هزاران ميان
.نيستند
كيفري حقوق منابع
و تحقيقات بازپرسيها ، دستگيريها ، براي قضايي رويه ميكند ، تعريف را جرم كيفري ، حقوق
و مينمايد مقرر دادگاهها براي قوانيني و ميكند تنظيم و تعيين را توقيفها
ميآيد؟ كجا از كيفري حقوق.ميكند تعيين متخلفين براي را مجازاتهايي
(نانوشته قوانين) حقوقي عرف
.رسيد ظهور منصه به انگلستان در قرن 12 در كه است مشهور قاضي ساخته قوانين به حقوقي عرف
گرفته نظر در مشخص اقداماتي براي مشخصي تنبيهات آن طبق كه تصميمي يا حكم وسيله به قضات
دولت عليه جرائمي عنوان به را دزدي و قتل عمدي ، احتراق تجاوز ، مانند جرمهايي و ميشد
انگلستان قضات قانوني احكام زمان ، مرور به.كردند خلق را حقوقي عرف ميكرد ، تعريف
در حقوقي سيستم اساس قانون ، اين.كرد ايجاد را نانوشته رسوم و قوانين از چارچوبي
.است "پيشين قانون" حقوقي ، عرف بخشهاي مهمترين از يكي.داد شكل را آمريكا مستعمرات
مسئله كه بعدي پروندههاي در ديگر دادگاههاي ميكند ، اتخاذ را تصميمي دادگاهي كه زماني
مبناي بر راي صدور" اصل.ميشوند حكم همان اجراي به ملزم نيز دارند مشابهي قانوني
يا تصميم جواز معناي به تحتاللفظي طور به.ميشود مربوط "سابقه قانون" به "موجود سابقه
در را عدالت و كرده راهنمايي مشابه پروندههاي در را دادگاهها اصل ايناست "استصحاب"
.ميكند تضمين دادرسي جريان
اساسي قوانين
قانون....اساسي قانون اين":كه ميدارد اظهار آمريكا اساسي قانون (VI) ششم ماده
به اينكه بدون مينمايند تبعيت آن از ايالتها تمام در قضات و ميباشد سرزمين اين برتر
اگر.بنمايند توجهي است ، مغاير ايالتها از هريك قوانين ساير يا اساسي قانون با آنچه
آنها ميتواند آمريكا ديوانعالي باشد ، معارض اساسي قانون با عادي قوانين انواع از هريك
همه و ميكنند وضع را خود اساسي قانون ايالتها.بزند كنار بودن غيرقانوني عنوان به را
.است اساسي قوانين آن تابع محلي قوانين
محلي مقررات و قوانين
تشكيل را كيفري حقوق بيشتر ايالتي ، قانونگذاران و كنگره وسيله به شده تصويب قوانين
تشكيل را كيفري حقوق از بخشي كه ميكنند تصويب را مقرراتي نيز شهر شوراهاي.ميدهند
موضوعه قوانين.دارد فدرال دولت همانند "جزايي قوانين مجموعه" يك ايالتي هر.ميدهد
ايالتي قوانين ميان.ميكنند تعريف را زورگيري و دزدي تجاوز ، آدمكشي ، چون جرايمي عمومي ،
قوانين مخدر ، مواد فدرالي قوانين برخي مثال براي.دارد وجود هم اشتراكاتي فدرالي ، و
دارند را مناطقي در جرايم مضاعف كنترل به تمايل قوانيني چنين.ميكنند تكميل را ايالتي
.است بوده بياثر محلي قانون اجراي كه
كيفري مجازات و اجرايي قوانين
نيمهقانوني خصوصيتي كه ميكنند وضع را مقرراتي متحده ايالات دولتي عوامل و كميسيونها
(IRS) "داخلي مالياتي درآمد سرويس" ،(FTC) "فدرال تجارتي كميسيون".دارند نيمهقضايي و
چنين كه هستند اجرايي شعبات اين از نمونههايي (EPA) "محيطي زيست حفاظتي آژانس" و
يا ممنوعيتها تحميل و تخلفات از بازرسي قوانين ، آژانسها ، اين.ميكنند وضع را مقرراتي
ميكنند اجرا را خود به مربوط جرم انواع با مرتبط احكام و ميكنند تنظيم را تحريمها
دفع و آلوده غذاي فروش درآمد ، بر ماليات از گريز بهادار ، اوراق از كلاهبرداري مانند
.سمي زبالههاي
|