قرن خبرنگار
بود زنده كه تاريخي
زندگي حاشيه
آمريكايي22 قضاوت
قرن خبرنگار
مرد آلمان زنده تاريخ
آلمان هستهاي فعاليتهاي مدير تراوبه كلاوس منزل از سمع استراق پيرامون گزارشي اشپيگل
وزير مايهوفر ورنر كنارهگيري موجب ديگر عامل چند كنار گزارشدر اين ميكند منتشر
ميشود سال 1978 در كشور
را بزرگ دشمنان اشپيگل ، مجله خالق آوگشتاين ،
رودلف:فتاحزاده عباس ترجمه اجتماعي ، گروه
دوم ، جهاني جنگ از پس آلمان صدراعظم اولين آدنائر ، كنراد با تمام دهه دو حدود.داشت دوست
.رفت زندان به هم روز حتي 103 آن خاطر به و كرد مبارزه
از پس دموكراسي و آزادي سمبل به آوگشتاين تا شد موجب سال 1962 جنجال آنكه از پس اما
را وي - سالگي 90- سن كهولت و نداشت قرار قدرت راس در ديگر كه آدنائر با شود بدل جنگ
يك او":نوشت آوگشتاين آدنائر ، مرگ از پس.درآمد مهرباني و بخشش در از بود ساخته ناتوان
بزرگ انسان يك هم خودش كه كسي است ، مرده آوگشتاين خود حالا "بود بزرگ بسيار دولتمرد
اين به پاي نوزدهم قرن از كه را قدرتي صاحبان اشپيگل بنيانگذار كه نبود تصادفي.بود
شبح البته و بيسمارك.بود افراد اين از آدنائر كنراد.ميكرد تمجيد بودند گذاشته قرن
نويسنده فست ، يواخيم.بودند فوق گروه جزو هم هيتلر آدولف يعني آلمانيها ترسناك
شكلي به وي كه ميدانست آن در را گروه اين به آوگشتاين علاقه علت هيتلر ، بيوگرافي
تاريخ را آوگشتاين بسياري.بود كرده برقرار آنان با دروني ارتباطي احساسي و غيرارادي
- مان توماس همانند درست - كه داشت تاكيد هم برليني ، ناشر جابز ، ولف.ميدانستند زنده
".باشد گفته سخن تاريخ از تا بگويد سخن خودش از است كافي" كند ادعا ميتواند هم آوگشتاين
- داد انجام را كاري چنين دهد خرج به تواضعي راه اين در آنكه بدون بارها آوگشتاين خود
جرات به جنگ از پس آلمان درخصوصي محافل و سخنرانيهايش مصاحبههايش ، كتابهايش ، در
براي را تاريخ وي همانند بتواند كه است نداشته وجود سياسياي خبرنگار هيچ گفت ميتوان
.كند ثبت آيندگان
تكرار را آن بارها بعدها او كه اصطلاحي - "هيتلري دكانهاي" از ناشي فشار دوران در
را اشپيگل مجله سال 1947 در يعني جنگ از پس.شد بزرگ هانوور شهر در جوان رودلف - ميكرد
دست به جايگاهي چنان مطبوعات عرصه در فعاليت با توانست تاكنون زمان آن از و داد انتشار
.بخورد غبطه آن به ميتواند هم برجسته سياستمدار يك حتي كه آورد
جشن 79 از پس روز دو - (آبان شانزدهم) نوامبر هفتم روز صبح در آوگشتاين كه هنگامي
زندگي موضوع به را خود برنامههاي ساعتها مختلف تلويزيوني شبكههاي درگذشت - سالگياش
قلم به دست او ياد به غرب و شرق مشهور چهرههاي و سياستمداران و دادند اختصاص وي مرگ و
(.آورد خواهيم را يادبود نوشتههاي اين از بخشهايي مقاله اين ادامه در ما)بردند
نويسنده والزر ، مارتين را آنها از بعضي كه آوگشتاين نوجواني و كودكي دوران خاطرات
.بود وي شخصيت تحولات براي مبنايي است ، كرده ذكر وي ، نزديك دوستان از يكي و مشهورآلماني
به وايمار جمهوري از گذار دوران با بود مصادف آوگشتاين نوجواني و خردسالي دوران
شرارت سمبل را وي همواره هيتلر آدولف با ارتباط احساس رغم به او.سوم رايش امپراتوري
سر بر اتفاقاتي چنين" كه است شده بزرگ دوراني در اينكه از واقع در وي.ميدانست
پدرش اما بود ثروتمندي بسيار مرد پدربزرگشميكرد شرمندگي اظهار "ميافتاد بزرگسالان
پسر تنها آوگشتاين و داشت وجود دختر پنج آنها خانواده در.بداقبال سرمايهگذار يك
تولدش از قبل مدتها كه داشت بزرگ برادر يك آوگشتاين البته.ميآمد حساب به خانواده
كارخانه يك بود توانسته خود بداقباليهاي رغم به خانواده پدر.بود كرده ترك را خانه
اختلافنظرهاي آوگشتاين پدربزرگ و پدر ميان.دارد نگه پا سر را عكاسي دوربين توليد
لمس را سياسي وقايع كودكي دوران همان از وي تا ميشد باعث موضوع اين و داشت وجود سياسي
بود معتقد وي.بود سياسي تجربيات از سرشار برايش نازيها حكومت سال دوازده دوران.كند
بلكه نيافت ، پايان در 1945 سوم رايش خاتمه با شد آغاز سال 1870 از كه آلمان امپراتوري
ميشد هم شرقي آلمان مرزهاي شدن شناخته رسميت به و برانت ويلي دوران تا حتي را آن توالي
و دارد ادامه هنوز بيسمارك امپراتوري":نوشت سال 1971 در مقالهاي طي او.كرد احساس
".است شده ساله صد امروز
هر ما":ميگويد مورد اين در كيسينجر هنري.داشتند نوزدهم قرن در ريشه آوگشتاين افكار
".ميكرديم تحسين را بيسمارك دو
و آدنائر كنراد تا شد موجب وي موضعگيريهاي و سياسي عرصههاي در آوگشتاين حضور
دردسرساز خبرنگار اين زدن كنار و انداختن كار از فكر به او ، دولت دفاع وزير اشتراوس ،
از پسبيافتد اتفاق سال 1962 جنجال تا شد موجب كشور به خيانت اتهام كردن مطرح.بيافتند
پايان به هم آدنائر دوران واقع در و شد كنارهگيري به مجبور عملا اشتراوس جنجال اين
.گرديد نزديك خود
جالب نكات از.است "آلمان تاريخ از موفق بخشي" كه ميدانست هم حياتش دوران در خود او
هيچ به من":گفت جايي در خودش.بود مسكو و سابق شوروي به فراوانش علاقه وي مورد در توجه
زيادي توجه روسها هم نسبت همين به ".ندادم انجام شغلي سفرهاي شوروي اندازه به كشوري
.گفت تسليت كه بود افرادي اولين جزو گورباچف ميخائيل مرگش از پس.ميدادند نشان وي به
چنين خوبي به ميشدند ، مسكو مسائل به پرداختن مامور اشپيگل مجله سوي از كه خبرنگاراني
روسيه ادبيات و ضربالمثلها روي بر هم را مطالعاتي حتي وي.ميكردند احساس را علاقهاي
را روس يك كه آنچه" نظير ضربالمثلهايي به مربوط پسزمينههاي خوبي به.داد انجام
دكتراي وي به مسكو در سال 1999 در.ميدانست ".ميكشد را آلماني يك ميكند ، خوشحال
وي زندگي وقايع زير در.داشت متعددي ديدارهاي هم گورباچف و برژنف با او.دادند افتخاري
.ميكنيم دنبال آمد پيش مجلهاش براي كه را ماجراهايي و مرگ تا تولد هنگام از
پدرش و آوگشتاين ماريا گرترود مادرش.آمد دنيا به هانوور در نوامبر پنجم روز در:1923
.شد متولد كاتوليك خانوادهاي در وي.داشت نام آوگشتاين فريدريش
.رفت ويكتوريا آگوست ملكه آموزشگاه به كاتوليكها مدرسه يك در تحصيل سال سه از پس:1933
.بود سوسياليستها ناسيونال رسيدن قدرت به شاهد سالگي در 9
سالهاش پانزده پسر بود كاتوليكها مركزي حزب نام به گروهي عضو كه آوگشتاين پدر:1983
و جنگ جز چيزي هيتلر سياستهاي كه ميقبولاند وي به و ميكند سياسي مسائل وارد را
.ندارد همراه به آلمان نابودي
دوره آوريل سوم و بيست درميكند مطبوعات در مذهبي اشعاري انتشار به اقدام:1941
.ميرساند اتمام به را اضطراري نظامي آموزشهاي
.بود توپخانه يگان نيروهاي جزو او.ميشود آغاز جنگي مناطق در وي حضور دوران:1942
بهترين كه ميخواهد وي از سال 1980 در سايتونگ آلگماينه فرانكفورت خبرنگار كه هنگامي
."اوكراين جبهه از بازگشتم":ميدهد پاسخ او برشمرد را جنگ جبهههاي در خويش فعاليت
مورد اين در خودش.كند كسب را "درجه2 آهني صليب" نشان ميشود موفق ارتش در او:1945
به قابلتوجهي خدمت.كردم دريافت نيروها عقبنشيني هنگام در را نشان اين من":گفت بعدها
".باشم داشته را دريافتش شايستگي كه بودم نكرده ارتش
هانوورشن" و "بلات ناخريشتن هانوورشن" نامهاي به نشريه دو در فعاليت از پس:1946
بارش جرالد نام به انگليسي نويسندهاي و استمپكا روفن نام به عكاسي همراه به "آنتسايگر
دو از مجله اين انتشار در او.ميكند منتشر را (هفته اين معناي به) "وخه ديزه" مجله
.تايم آمريكايي مجله و (News Review) ريويو نيوز انگليسي مجله:ميكرد پيروي الگو
به بودند شده حاكم آلمان خاك بر كه متفقين نيروهاي نمايندگان سال آغاز آستانه در:1947
.است شده موافقت (آينه معناي به) اشپيگل به موسوم مجلهاش انتشار با كه ميدهند اطلاع وي
در.مينامد آن شمارههاي ادامه واقع در و "وخه ديزه" مجله جانشين را مجله اين خودش او
انگليسي سازمان":بود آمده شد ، منتشر ژانويه چهارم روز در كه اشپيگل مجله شماره اولين
".شود منتشر آلماني يك مستقل مديريت تحت مجله اين كه داد اجازه آلمان در نشريات مسئول
سال همان در.شد درج سردبير و امتياز صاحب عنوان به آوگشتاين نام اول شماره همان از
اين نوامبر 1947 اول روز در.نوشت را "است نزديك زمان" نمايشنامه اشپيگل ساله سردبير 23
.شد چاپ اشپيگل مجله در آن پيرامون زيادي نقدهاي و رفت صحنه روي به هانوور در نمايشنامه
.پرداخت آلمان اشغالگران از انتقاد به خود مجله در آوگشتاين:1948
نادرست اخبار انتشار وي اتهام.شد حاضر دادگاه در بار اولين براي ژانويه ماه در:1949
سابق وزير آرپ ، اريش خانه از تفتيش جريان در كه بود داده شرح مقالهاي در اشپيگل.بود
كشف بودند ، شده انبار غيرقانوني صورت به كه گوشت بستههاي مقاديري كيل ، شهر در كشاورزي
.است شده
صاحبان برخي اشپيگل نوشته به.شد "پايتخت رسوايي" به موسوم جنجال درگير اشپيگل:1950
آلمان پايتخت عنوان به فرانكفورت شهر تا بودند شده آن از مانع رشوه پرداخت با صنايع
كميسيون" به موسوم را ويژه كميسيوني (تاگ بوندس) فدرال آلمان مجلس.شود انتخاب غربي
مسائل درگير شدت به سال آن در آوگشتاينداد تشكيل زمينه اين در تحقيق براي "اشپيگل
.بود قضيه اين به مربوط
را اشپيگل مجله شماره يك آدنائر كنراد مستقيم درخواست به پليس ژوئيه دهم روز در:1952
هانس و آلمان صدراعظم ميان ارتباط به كه بود شده منتشر گزارشي شماره آن در.كرد توقيف
توطئهاي را گزارش اين آدنائر.ميپرداخت فرانسه ، جاسوسي سرويس مامور يك اشمايسر ، كنراد
.گرفت پس را خود شكايت دادرسي دوم روز در اما ناميد ، خود اعتبار به ضربه براي
پيش مدتها از.رسيد خود اوج به بن در مالي فساد پيرامون اشپيگل اطلاعرسانيهاي:1959
به مربوط رسواييهاي جمله از زمينه اين در مواردي پيرامون را گزارشهايي مجله اين
مقالاتي انتشار با گزارشها اين.ميكرد منتشر "صدراعظم دفتر پرسنل قرضي اتومبيلهاي"
.گرفت خود به گستردهاي ابعاد "فايتر استار" جنگنده هواپيماي ساخت نحوه پيرامون
.داد اشپيگل دست كار بالاخره مالي فساد با توام معاملات پيرامون مقاله انتشار:1962
مقالهاي انتشار پي در نوامبر بيستوششم روز در دفاع ، وزير اشتراوس ، يوزف فرانتس
.كرد دعوا اقامه وطن به خيانت جرم به آوگشتاين عليه آلمان دفاعي قابليتهاي پيرامون
در را خشم از موجي كار اين.شدند بازداشت همكارانش از نفر هفت همراه به اشپيگل سردبير
در تا 1989 سال 1973 از كه بوهم اريش حتي.برانگيخت مردم و مطبوعات دستاندركاران ميان
كردن طي از اشتراوس تا شد موجب قضيه همين دارد اعتقاد داشت ، عضويت مجله سردبيري شوراي
شد ناچار مذكور اقدام پيامدهاي سبب به اشتراوس.بماند باز صدراعظمي پست به رسيدن مسير
.كرد بسنده بايرن ايالت در ايالتي مقام يك تصديگري به تنها بعدها وي.كند كنارهگيري
صورت به آدنائر سال همان اكتبر در.شد آزاد موقت زندان روز از 103 پس آوگشتاين:1963
.رفت كنار صدراعظمي پست از موعد از پيش
شدن زمان مشمول پيرامون را مصاحبهاي مشهور ، فيلسوف ياسپرس ، كارل با آوگشتاين:1965
با شخصا آوگشتاين كه است مصاحبهاي هفتاد از يكي مصاحبه اين.داد انجام نازيها جنايات
.است داده انجام مهم شخصيتهاي و سياسي چهرههاي
.كرد آشتي و صلح وي با عملا و بود آوگشتاين پذيراي خود مرگ از قبل اندكي آدنائر:1967
.نميخوانم را مجله اين گاه هيچ من":بود گفته و ميكرد انتقاد اشپيگل از مدتها آدنائر
".ميكند نابود را خودش اشپيگل
.ميشود اشپيگل سرمايه تمام صاحب آوگشتاين:1969
.ميكند مشاركت آن هزينههاي و اشپيگل در درصد ميزان 25 به "يار گرونر" شركت:1971
هاينريش اما ميگيرد ، قرار كليسا مقامات شديد انتقاد مورد كتابي انتشار واسطه به:1972
حزب سوي از سال آن در.ميپردازد وي تحسين به نوبل ، جايزه برنده و آلماني نويسنده بل ،
پارلمان به بورن پادر ناحيه از ويميشود كانديد انتخابات در (FDP) آزاد دموكراتهاي
خويش سمت از بپردازد ، اشپيگل به بيشتر آنكه براي ماه دو از پس اما ميكند ، پيدا راه
او بودند معتقد كه اشپيگل نويسندگان از برخي و وي ميان بعد اندكي.ميدهد استعفا
.آمد پيش اختلافاتي ميراند ، حكم مجله بر سلطان يك همانند و است انحصارگر
كه ميدهد گزارش اشپيگل.ميبخشد آن پرسنل به را اشپيگل موسسه درصد آوگشتاين 50:1974
اينترنشنال پان هواپيمايي شركت از دموكرات ، سوسيال حزب پارلماني گروه رئيس وينارد ، كارل
.ميانجامد وينارد استعفاي به خبر اين.است كرده دريافت پول مبالغي
در وي با شخصا آوگشتاين كه را گفتوگويي اشپيگل مجله هايدگر مارتين مرگ از پس:1976
آوگشتاين با شرط اين با را مذكور مصاحبه هايدگر.ميسازد منتشر بود ، داده صورت سال 1966
.شود منتشر مرگش از پس كه بود ، داده انجام
فعاليتهاي مدير تراوبه ، كلاوس منزل از سمع استراق پيرامون گزارشي اشپيگل:1977
ورنر كنارهگيري موجب ديگر عامل چند كنار در گزارش اين.ميكند منتشر آلمان ، هستهاي
.ميشود سال 1978 در كشور ، وزير مايهوفر ،
نخستوزير فيلبينگر ، هانس كه مينويسد مقالهاي طي اشپيگل نويسندگان از يكي:1978
مستقلا و كرده صادر جنگي فرمانهايي سوم رايش عمر پايان روزهاي طي ورتمبرگ ، بادن ايالت
كرده صادر هم قتل فرمان فيلبينگر شد اثبات كه هنگامي.است پرداخته متفقين با مبارزه به
.شد خود سمت از كنارهگيري به مجبور او است ،
.ميكند منتشر آلمان ، سابق دفاع وزير اشتراوس ، پيرامون را كتابي آوگشتاين:1980
هفتهنامه اين نوشته به.ميسازد برملا را مالي رسوايي يك اشپيگل نوامبر ماه طي:1981
نظير سياستمداراني به مارك ميليون حدود 25 در مبالغي تا 1980 سالهاي 1969 طي فليك شركت
ماليات از فرار جرم به سال 1987 در فليك شركت مدير.است پرداخته دورف لامبز گراف و كهل
.شد مجازات
.ميكند اعطا افتخاري دكتراي آوگشتاين به انگلستان در (Bath) باث دانشگاه:1983
خويش افتخاري دكتراي درجه به مفتخر را آوگشتاين هم (Wuppertal) وپرتال دانشگاه:1987
.ميكند
سياست پيرامون گورباچف ميخائيل با را مصاحبهاي كرملين كاخ در آوگشتاين:1988
انتخاب "سال مرد" عنوان به را گورباچف سال آن در اشپيگل.ميدهد انجام پروسترويكا
.ميكند اهدا را علمي عنوان چند آوگشتاين به هامبورگ دانشگاهميكند
را مقالهاي اكتبر سيام روز در يعني برلين ديوار فروپاشي از قبل اندكي اشپيگل:1989
مقاله اين انتشار از پس هفته يكميكند منتشر "شويم متحد دوباره نبايد چرا" عنوان تحت
.ميكند موضعگيري رسما زمينه اين در آوگشتاين
اشپيگل:منبع
بود زنده كه تاريخي
اسلاميه سعيده
سال از كه بود كسي او.بودند داده لقب زنده تاريخ اشپيگل مجله خالق آوگشتاين رودلف به
دورانهاي او.داشت دست به سال 2002 تا را آن سكان و كرد پايهگذاري را اشپيگل 1947
پر خلاقيت و تجربه از را خود بار كوله ايام اين تمام در و گذاشت سر پشت را زيادي سياسي
را آوگشتاين آنچه.آموخت هستند بزرگي آدمهاي اينك كه خود شاگردان به را آن و كرد
تحولات و اتفاقات و حرفه به او آگاهي و دانش بر علاوه ميكند بزرگي روزنامهنگار
در او حضور تداوم با مگر نمينشست بار به خلاقيت اين.اوست خلاقيت سياسي ، و اجتماعي
.ماست حرفهاي روزنامهنگاران و بزرگ آدمهاي مفقوده حلقه حضور تداوم.تحولات اين صحنه
كه سايهاي.است افكنده سايه ما حرفهاي و فردي زندگي بر ديگري امور هر از بيشتر سياست
مجبور تاريخي حافظه و دانش از كولهباري با چند هر افرادي كه ميشود سنگين آنقدر گاه
آرشيو از تودهاي با فقط ما كه آن جز نيست چيزي گوشهنشيني اين حاصل و ميشوند انزوا به
طول در اشپيگل سردبير آوگشتاين رودلف.خلاقيت هيچ بدون مسكوت آرشيو.باشيم مواجه تاريخ
كنار در كه بود حرفهاي روزنامهنگاران تربيت كرد كه كاري ارزشمندترين خود كاري مدت
از نيز را موهبت اين سياست سنگين سايه اما.آموختند را حرفه اين دانش امنيت
است بام لب آفتاب.دارد كوتاه عمري ما كشور در روزنامه.است گرفته ايراني روزنامهنگار
نسل به است قرار كه تجربهاي و ميميرد برسد پايان به تولدش ماه حتي كه آن از قبل و
كه كوتاهي مدت در ما روزنامههاي حرفهاي مديران.ميماند راه ابتداي شود آموخته بعدي
حفظ و ماندگاري براي دغدغه آنقدر دارند دست به را خود روزنامه فرماندهي سكان
و مورخان.نمييابند را خود تجربه انتقال امكان و فرصت كه دارند مطبوعهشان
نشان مختلفي برهههاي در آنان.هستند حرفهشان اصلي بازنده ايران روزنامهنگاران
تجربههاي به باشد داشته تداوم كارشان اگر كه دارند را خلاقيت از مايه آن كه دادهاند
آن براي ولي ميشوند متوقف سياسي خوردهاي و زد گيرودار در آنان اما مييابند دست بزرگي
رودلف.ميانديشند حال حفظ به ناگزير باشند داشته آينده و گذشته به نگاهي بتوانند كه
كشورش بر حاكم سياسي بحرانهاي دچار هم او داد ، رشد و آورد وجود به را اشپيگل آوگشتاين
شوراي.نماند باز حركت از اشپيگل روز يك اما.ماند حبس در روز رفت1030 زندان به.شد
ادامه اشپيگل اما شدند توقيف خود سردبير كنار در و پرداختند را هزينه اين نيز دبيرانش
سدهاي و بازماندهاند راه از بارها و بارها روزنامهنگاران ايران در اما.داد راه
.است تاريخ ديوارهاي از بلندتر آنان مقابل
زندگي حاشيه
ميدان در زنان فشار گروه *
امير دانشگاه در گذشته دوشنبه كه دانشجو روز مراسم در.رسيد راه از نيز زنان فشار گروه
مراسم اين در.داشتند شدهاي سازماندهي و چشمگير حضور زنان فشار گروه شد برگزار كبير
مراسم شروع از كه ساعت نيم از بعد فشار گروه پسران داشتند حضور حق دانشجويان فقط كه
از يكي گفته به.شدند وارد گروه اين زنان هم آنها سر پشت و شكستند را سالن درهاي گذشت
لفظي حمله سخنران به جسارت با و بودند فعال خيلي مراسم مدت تمام در آنها دانشجويان
گروه مردان از نفر حدود 50 كه حالي در و شدند جمع هم دور گروهي شكل به هم بعد.ميكردند
تجمع در شود مي گفتهكردند شعاردادن به شروع بودند گرفته خود حلقه در را آنها فشار
فشار گروه زنان بود شده پا بر آقاجري اعدام حكم به اعتراض در كه نيز شريف صنعتي دانشگاه
.كردند دادن شعار به اقدام خود عقيده هم مردان پناه در و شكل همين به دقيقا
شد صادر اينترنتي حكم*
كه است داده حكم استراليا عالي ديوان.است شده صادر اينترنتي حكم يك استراليا در
سايت در مطلبي انتشار دليل به استراليا ويكتورياي ايالت در "داوجونز مالي" انتشارات
ملبورن شهر اهل تاجر يك.گيرد قرار قضايي تعقيب مورد ميتواند موسسه اين اينترنتي
از انداخته خطر به ملبورن در را وي شهرت ميگويند كه مطلبي چاپ مورد در استراليا
.است گرفته صورت آمريكا در مطلب اين چاپ كه ميگويد موسسه اين اما.دارد شكايت داوجونز
آمازون اينترنتي كتابفروشي و رويتر خبرگزاري جمله از ديگر بينالمللي رسانه چندين مطالب
.ميكنند تاييد را داوجونز توسط منتشره مطلب نيز
چاي قاچاق در شخصيت پنج نام *
كشور به خارجي چاي قاچاق در مهمي سرنخهاي به چاي ، مسئله در مجلس تفحص و تحقيق هيات
شخصيتهاي از تن پنج نام كه گفت "رويداد" خبرنگار به هيات اين عضو يك.است دستيافته
و كرده وارد خارجي چاي تن هزار از 60 بيش افراد اين.است موجود پرونده اين در سرشناس
را نفر پنج اين نام دارند قصد تفحص و تحقيق هيات اعضاي وي ، گفته به.بردهاند سودكلاني
.كنند قرائت مجلس تريبون پشت از
"برگزيده دختر" مورد در توضيح *
آمده آن در كه شد ارسال روزنامه به خبر يك مورد در توضيحي صنعت و علم دانشگاه سوي از
آبانماه دوشنبه 27 روز در "برگزيده دختر سر بر جنجال" عنوان تحت خبر درج به نظر":است
ضمن بود ، گرديده گزارش ديگري مطبوعه از نقل به نيز آن از بخشي كه محترم روزنامه آن 1381
اعتماد قابل و موثق منابع از را خود خبري منابع روزنامه آن اينكه از شگفتي و تعجب اعلام
مطالب و است مشوه و مغلوط اشاره مورد مطلب مفاد ميرساند اطلاع به نمينمايد ، انتخاب
مذكور خبر در كه برگزيده دختر انتخاب جشنواره و دانشگاه محترم رياست به مرتبط و منتسب
".ميگردد تكذيب است آمده
آمريكايي22 قضاوت
قانون كردناجراي بينالمللي
استان پليس
در مستقل حقوقي شخصيت فاقد پراكنده نواحي روستايي ، مناطق نظم حفظ مسئول شهرباني روساي
نه) است انتخابي استان ، شهرباني رئيس مقام.هستند متحده ايالات در استان از 300 بيش
و دادگاه قانون اجراي مسئوليت ايالات ، از بسياري در شهرباني روساي از بسياري.(انتصابي
به و داشته برعهده را استان زندانهاي حتي شهرباني روساي.دارند برعهده را تاديبي وظايف
"بخش دادگاه اجراي مامور" شهرباني ، اداره.ميكنند خدمت استان دادگاههاي افسران عنوان
زندانيان همچنين شهرباني روساي.ميكند حاضر دادگاه در متهمين مراقبت و امنيت براي را
ابلاغ آنان به را دادگاه اوراق و ميدهند انتقال زندان به دادگاه از و دادگاه به را
شهرباني اداره آنها بزرگترينهستند مختلف اندازههاي در شهرباني ادارات.ميكنند
در شهرباني اداره هزار سه از بيش از.است وقت تمام كارمند هزار از 11 بيش با لسآنجلس
.دارند كارمند يك فقط اداره متحده ، 19 ايالات
شهري پليس
و استخدام را خورده سوگند افسران بيشترداراست را كارگزاران شمار بيشترين شهري پليس
يا شهرداران.ميگذارند آنها دوش بر خشن جرايم با برخورد براي را مسئوليت سنگينترين
در و اندازه در ادارات.ميكنند انتخاب را شهري پليس بزرگ ادارههاي روساي شهري ، مديران
شيكاگو ، لسآنجلس ، نيويورك ، بزرگ اداره شش.هستند مختلف ميشوند مواجه آن با كه جرمي نوع
اداره.دارند سروكار خشن جرمهاي جديترين و بيشترين با ديترويت و فيلادلفيا هوستون ،
با اداره اين.است كرده استخدام را تماموقت افسر هزار از 36 بيش نيويورك پليس
ملي اخبار مهمترين كه ميشود مواجه فسادي و رسواييها ماموران ، نابجاي تيراندازيهاي
در.ميكنند استخدام را معدودي افراد تنها ادارهها ، اين بيشترميدهند تشكيل را
.است جزيي مزاحمتهاي و ترافيكي تخلفات به مربوط پليس با تماسها بيشتر كوچك ادارههاي
پليس سازمان
نظامي كار سبك با توام [ديوانسالاري] بوروكراسي يك داراي نوعا آمريكا در پليس ادارات
.است
پليس ديوانسالاري
اداره.دارند [اداري تشريفات با يا ديوانسالار] بوروكراتيك ساختار يك پليس شعبات
براي واقعي شايستگيهاي مسئوليتها ، و وظايف كردن تخصصي با پليس ادارههاي سيستماتيك
مشخص اقتدار مراتب سلسله يك و مقررات و قوانين طبق بر كردن عمل مسئوليتها ، و مقامها
حداكثر به را كارآيي و كفايت [سيستم كردن ديوانسالارانه] بوروكراتيزاسيون.ميشود
فقدان وسيله به سازمان شكل اين كه است اين پليس براي بوروكراسي ضررهاي.ميرساند
به اجازه الگوي يك و ميشود داده نشان بيتفاوتي انسان نيازهاي به نسبت انعطافپذيري ،
افتادن تعويق به موجب كه ميكند ايجاد (افراطي احكام يا مقررات مثل) اداري كاغذبازي
.ميگردد مشكل حل موثر
شبهنظامي ويژگيهاي
اونيفورم پليس ، افسران.هستند شبهنظامي سازمانهاي پليس ، ادارات بيشتر همچنين
گروهبان ، گشت ، افسر:چون درجاتي مثال براي) دارند درجاتي و ميكنند ، حمل سلاح ميپوشند ،
به بالا از دستورات آن در كه مقتدر فرماندهي ساختار يك نظر تحت و (كاپيتان و سرهنگ
به اغلب پليس كه را "جرم عليه جنگ" اصطلاح اين.ميكنند عمل ميشود اجرا و صادر پايين
پذيرش با.ميآفريند مشكلاتي نظامي مدل.است گرفته وام نظامي امور از ميكند اشاره آن
سوق وضعيت اين به است ممكن پليس هستند ، جرم عليه جنگ حال در پليس مامورين كه عقيده اين
كه دارند خلاق اذهان كه توجيهاتي به موضوع اين.است "جنگ در چيز همه" كه شود داده
پايان شود ، منجر قدرت از ديگري سوءاستفادههاي و خشونت پليس ، دروغ شهادت به ميتواند
.ميدهد
پليس مديريت سبكهاي
اين را پليس مديريت سبك سه هاروارد دانشگاه در سياسي عالم يك James Wilson ويلسون جيمز
:برميشمارد گونه
پليس افسران ميشود ، متمركز نظم نگهداري روي مديريت سبك اين در:نگهبان مديريت سبك _ 1
قضاوت و ميانجيگري طريق از غيررسمي طور به مشاجرات به و گرفته ناديده را كوچك تخلفات
.ميدهد پايان خياباني
جابهجايي براساس را پول يا حق يك مديريت قانون ، كتاب برطبق سبك اين در:قانوني سبك _ 2
بر برسانند ، حداقل به را تبعيض ميكنند سعي روسا.ميكند جابهجا رسمي ، طور به موضوعات
.دهند انجام جرائم تمام براي تبعيض بدون دستگيريهاي و كنند تاكيد اونيفورم
تاكيد قانون اجراي از بيش اجتماعي خدمت بر مديريت سبك اين در:خدماتي مديريت سبك _ 3
آژانسهاي به را آنها كه ميشود توصيه افسران به مظنونين تمام دستگيري جاي به و ميكند
.دهند ارجاع اجتماعي خدمات
پليس استراتژيهاي
پليس.بود پليس بر حاكم سياست جنايي تحقيقات و گشتزني 1800_ سالهاي 1980 از
خيابانها از تبهكاران ، دستگيري و جرم دائمي قطع جرم ، از جلوگيري براي متحدالشكل
.ميكرد نگهباني
سوال با كه ميكردند تلاش كارآگاهان بود خارج گشت افسران كنترل از كه جرمي مقدار هر
از 1960 شده انجام تحقيقات.كنند حل را مسئله شاهدان ، و قربانيان مظنونين ، از كردن
.است داده نشان را جرم كنترل براي بازپرسي و گشتزني محدوديتهاي و نارساييها تاكنون ،
جرم از پيشگيري براي پليس آن در كه [پيشگيرانه] "پيشفعال نظم استراتژيهاي" در 1990
.شد مطرح بگيرند ، تماس آن با شهروندان باشد منتظر اينكه جاي به بود اقداماتي آغازگر
|