جاده در اعجوبهها
ميآيند كه روياهايي
كوتاه برشهاي
هنر حاشيه

جاده در اعجوبهها
كارگردان روايت به "ايتمايل"
هنسن كرتيس
تاجيك امين:ترجمه
محبوبش ، ستاره و برد ، دوربين جلوي را "مايل ايت" فيلم هنسن كرتيس ماه ، شش مدت طول در
احساسش عمق با اين از پيش كه كسي داد ، پرورش بازيگرياش طبيعي تواناييهاي با را امينم
.بود مشاهده قابل ويدئويي تصاوير در تنها
مختلفي معاني ،"مايل ايت"":ميگويد فيلمش براي عنواني چنين انتخاب دليل درباره او
شهر ميان است مرزي "ايتمايل" جاده است ، مجازي كننده تقسيم خط يك اين ديترويت در.دارد
دنياي در.شهر سفيدپوست و سياهپوست ساكنين ميان است خطي اين همچنين ، .آن حومه و ديترويت
اصوات ديگر سوي از و ميدارد نگه را واقعيت يكسو از كه است تقسيمي خط اين هم هيپهاپ
پشت ما همه ميكنم احساس من كه چرا دارد ، وسيعتري مفاهيم من براي عبارت اين اما.را
آن در ميخواهيم كه جايي از را ما كه سدي يا مرز ميكنيم ، زندگي خودمان "مايل ايت"
".ميكند جدا برويم ، آن به ميخواهيم يا باشيم
به آن با بتوانم كه است فرصتي هستم ، آن دنبال به من كه چيزي ولي است ، قمار يك فيلم هر"
اهميت برايم كه شخصيتهايي به راجع را داستاني و شوم وارد هستم آن شيفته كه دنيايي درون
قمار يك اين آيا.كردم پيدا سيلور اسكات فيلمنامه در را موقعيت اين من.كنم تعريف دارند
مشهور بسيار خودش كاري زمينه در كه امينم نام به داريد شخصيتي شما اينجا.البته بود؟
كه كاري است ، نكرده فعاليت آن در حال به تا كه كند شركت كاري در است قرار حالا و است ،
كردم سعي من.بود او و من براي بزرگي سوال واقعا اين.دارد حضور صحنههايش تمام در او
و بربيايد كار اين پس از ميتواند حتما او كه كنم متقاعد را خودم ميتوانم كه جايي تا
:ميگويد ديرهنگامش شناخت اين احتمالي عواقب به راجع هنسن ".او شناختن به كردم شروع بعد
همان به درست او شناخت كه بود اين ميداد اميدواري من به شناخت اين آغاز در كه چيزي"
او كه دريافتم كردم صحبت به شروع او با من وقتي.بود مشكل ميكردم فكر من كه اندازهاي
كنندگي مسحور يا پنهان ، جذابيت احتمالا شما كه چيزي دارد ، خود در كيفيتي چنين
اين به و كنيد نگاه را او ميكندبخواهيد وادار را شما كه است كيفيتي اين.ميخوانيدش
نميتوانيد ميكنيد ، نگاه او چشمهاي به شما وقتي.ميكند تحريك را شما احساسات ترتيب
است كيفيتي اين.ميكنيد حس هم خودتان را چيز همان تقريبا ولي دارد ، حسي چه او بفهميد
به بتواند ديگري كارگردان هر يا من كه نيست چيزي اين و دارند سينمايي ستارههاي كه
محيطكاري يك خلق و تلاش دهيم انجام ميتوانيم ما كه كاري تمام ;كند اعطا بازيگر
".كند رها آن در را خودش بتواند بازيگر تا است ايدهآل
از شكلي هر كلي فقدان داشتم ، احتياج آن به داستان اين در من كه چيزي":ميگويد هنسن
احساسات بتواند كه داشتم احتياج كسي حضور به مندهد نشان را خود بخواهد كه بود تصنع
مجبور من آدمي ، چنين از من شناخت جريان در ترتيب ، اين به.كند آشكار بيش و كم را خودش
كه بزنم حدس سپس و بدهم ، تشخيص درستي به را چيز همه و بسنجم را كار جوانب همه كه بودم
ميخواهم كه محيطي و من به ميتواند او آيا و بربيايد كار اين عهده از ميتواند او آيا
كند؟ كار آن در و كند اعتماد كنم بازسازي
با را فيلمش است ، كرده كارگرداني هم را "اعجوبهها" و "لسآنجلس محرمانه" كه هنسن
پايان موقع كه ميكند معرفي كار پر شخصيتي را امينم و ميكند ، توصيف "ايمان صعود" عبارت
،"اسميت جيمي" نقش در امينم مايل ايت در.است ميشده مشغول اشعارش نوشتن به فيلمبرداري
ميان در را راهش تا ميكوشد كه كسي.ميشود ظاهر ربيت باني به ملقب كار تازه رپ يك
به كه فيوچر دوستش كمكهاي از راه اين در او.كند باز نژادي و اجتماعي كليشههاي
بازي اورا مصيبتزده مادر نقش "بسيتگر كيم":ميگيرد بهره نيز است دچار مشابه مشكلاتي
.ميشود ظاهر ليلي خواهرش نقش در هم ، وارد تازه ساله هفت دختر لينفيلد ، كلوگر و ميكند
اين در او.كند شروع را ايتمايل كار هنسن شد باعث كه بود اجتماعي مسائل و موضوعات اين
اجازه من به كه ديدم را فرصتهايي و قابليتها فيلمنامه اصلي نسخه در من":ميگويد باره
داشتند زيادي اهميت برايم و ميكردم فكر آنها به هميشه كه موضوعاتي به تا ميداد
راه تا ميكوشند - جوانان بخصوص مورد اين در و - مردم":ميدهد توضيح او "بپردازم
روابط و ميكنند حكمفرمايي سنتي الگوهاي هنوز كه كنند باز جامعهاي در را خود زندگي
به - هاپ هيپ مورد اين در و هنر آن ، در كه راهي برقرارند ، عريان و روشن شكلي به نژادي
.بخشند بهبود را خود محيطي شرايط و كنند برقرار احساسي روابط هم با تا ميدهد اجازه آن
داده قول ابتدا در كه شهري ;بگيريد نظر در ديترويت مثل شهري در را قضيه اين شما حالا
را راهش تا ميكند تقلا زمان گذشت با حالا كند ، تامين را ادبي و فرهنگي آيندهاي تا بود
موقعيت يك واقعا اين و ميكنند ، حركت آن در ما داستان شخصيتهاي كه راهي كند ، پدا
".بود من براي نكردني باور بالقوه
دسته دارو و جيمي هاپ ، هيپ از كوتاه تاريخچهاي عنوان به كه صحنهاي به اشاره با هنسن
كه كورون ، ميز با ابتدا قضيه اين":ميگويد ميدهد ، نشان را طرفدارش كارخانهاي كارگران
اعتراض يك رپ ، ":ميدهد ادامه او ".شد شروع ميكرد ، بازي فيلم در زن كارگر يك عنوان به
كارگر.ميكنند كار آن در كه شرايطي درباره كردن اعتراض به ميكند شروع او.است اجتماعي
را كار تهاجم و خشم با و ميشود صحنه وارد هم ميشود ، ايفا زيبيت توسط نقشش كه مردي
به ميكند ، حمله زن كارگر به:ميريزد بتواند كه راهي هر از را زهرش اوميكند دنبال
.ميدهد خاتمه همجنسخواه مرد يك با را كارش هم نهايت در و ميكند حمله وزن سنگين مرد يك
حمله به شروع هم او و ميشود ظاهر جيمي بعد.است رپ از خشونتبار و كثيف شكلي اين
.است شوخي و طنز با آميخته او كار ميكند ، هم دفاع خودش از كه حالي در اما ميكند ،
از هنسن ".است شده اضافه هم شوخي آن به كه ميكند ختم ديگري پله به را كارش او درواقع
او.كنند نظردهي رپ فيلم يك عنوان به ايتمايل درباره كه نميخواهد حرفهاي سينماروهاي
موسيقي اين ترانههاي از مشخصي انواع از اشعاري با معمولا هاپ هيپ فيلمهاي":ميگويد
اينجور از و مخدر مواد زيادي مقدار اسلحه ، زيادي تعداد معمولا شماميشوند آراسته
شرح موسيقي اين اشعار در كه طوري آن.است هاپ هيپ طرفداران درباره ما قصه.داريد چيزها
.ميدهند تشخيص را آن و ميكنند درك را اشعار اين حس ولي نميكنند ، زندگي ميشود ، داده
به بعد و ميشوند معرفي و كشف او فيلمهاي با كه دارد بازيگراني از خوبي فهرست هنسن
كروز تام ،(لسآنجلس محرمانه) پيرس وگاي كرو راسل.ميشوند تبديل عمومي چهرههايي
ايتمايل و امينم نام با را خود فهرست او حالا و.اعجوبهها مگواير توبي و ( ItشLosin)
و سرپيچي است ، نكرده بازي حال به تا كه كسي با كردن كار:ميگويد او.ميدهد ادامه
احساس شديدا من و ميشود محسوب هم فوقالعادهاي فرصت همچنين ، اما است ، بزرگي نافرماني
.كردهام همكاري او با موفقي و خوشيمن آغاز چنين در كه اين از ميكنم هيجان و رضايت
ميآيند كه روياهايي
"تايمز نيويورك" نگاه از "مايل ايت"
باشگاه يك در را برادري ميخواهد كه برميگيرد در را باختهسفيدپوستي معنا روياي فيلم
ازامينم تعدادشان احتمالا كه سياهپوستاني بكشد پايين جايگاهش از سياهپوست از پر
است بيشتر خيلي
ميچل الويس
شايد اين كه است پوست سفيد رپ خواننده يك به مخاطبين كردن علاقهمند "مايل ايت" ماموريت
دامنه كه نميرسد نظر به "امينم" فيلم ، ستاره.باشد نيز پاپ موسيقي براي نهايي مرزي
.كند بازي را خودش نقش توانسته كم دست اما باشد ، كرده خود جلب را بينندگان از زيادي
از ناپخته نسخهاي واقع در مايل ايت اما است ، اسميت اوجيمي داستاني شخصيت نام گرچه
.است رپ ستاره اين زندگي خود داستان
دنس فلش از تركيبي كه ميرسد نظر به آن تصاوير) دارد هشتادي دهه ساختار يك اساسا فيلم
اسكات نوشته فيلمنامهاي به توانسته هنسن كرتيس آن ، كارگردان و ،(هستند رين پرپل و
در فيلم.ميرسد نظر به پوسيده و غمزده نمونهاي اثر ، گرچه ببخشد ، تازه روحي سيلور ،
انتزاعي نگاهي با پروژه اين است ممكن دارد ، خود در را كش جاني كار دروني هسته واقع
.شود واقع موثر ميتواند كنيد ، تسليم آن به را خودتان اگر اما نكند ، برانگيخته را احساسي
اكثر برخلاف اما شدهاند ، ساخته ديترويت در كه است بيشماري فيلمهاي از يكي مايل ايت
هم در و فرسوده تصويري آن از بلكه ندارد ، شهر اين تجدد و پيشرفت به اشارهاي آنها
در خاص طور به و حومهاش و شهر بين محدوده در بيشتر فيلم.ميدهد ارائه كوبيده
فوق كه است جايي كانتي اوكلند كه است اين فيلم در مضحك نكته).ميگذرد اوكلندكانتي
بيشتر كه هست هم همينجا در درست و ميكند زندگي آنجا امينم يعني سفيدپوست رپ ستاره
(.هستند فرزندانشان بر او نگرانتاثير والدين
كه بودند مشكلاتي درباره "اعجوبهها" و "لسآنجلس محرمانه" يعني هنسن ، قبلي اثر دو
باعزمي كه است كسي ميشود ، خوانده ربيت فيلم در كه جيميكنند ايجاد ميتوانند كلمات
زمان دهانش وضع بهبود براي و راه اين در او.شود رپ خواننده يك به تبديل دارد قصد مصمم ،
و (بسينگر كيم) مادر نزد خانه ، به ربيت مايل ايت شروع باميگذراند گرم آب در را زيادي
.كند ملاقات را دبيرستانش قديمي دوستان از يكي تا ميگردد بر (كلوگرينفيلد) كوچكش خواهر
احساس مكان و جا بي و آزاد كاملا را خود است كرده رابطه قطع نامزدش با تازه كه ربيت
ترسويش ، و سياهپوست دوست سرپرستي به ديترويت باشگاه در كه رپي گروه در حتي او.ميكند
.بياورد دوام نميتواند هم ميشود اداره (فايفر مكي) فيوچر
چيزي.ميكند خلق متناقض شكلي در را واقعهاي كه است اين تنش ايجاد در هنسن كرتيس روش
ذهن از دور و نزديك مكاني در و حدس غيرقابل لحظهاي در هميشه هستيم ، وقوعش منتظر ما كه
.كرد اشاره ميگيرد در راديو ايستگاه در كه جنگي به ميتوان مثال عنوان به ميدهد ، رخ
صحنه ، جلوي در كه حالي در ميگيرد ، شكل آرامي با صحنه زمينه پس در و سكوت در نزاع
.جريانند در مزاحمتي هيچگونه بدون - صدا عايق استوديوي يك در مصاحبهاي - بازيها
در عموما كه است تصويري اين).دارد هم مغرور و بيرحم خيره ، نگاهي امينم حال عين در
صورت عضلات امينم ، سرسخت و خيره نگاه با تضاد در (.ميخورد چشم به وحشت ژانر فيلمهاي
كه جايي تا كرد كم وزن زيادي مقدار بازياش ، اولين براي اوهستند كند و شل عموما او
آن در را چيزهايي ميتواند او كه است ديگري مبهم فضاي اين:شد عميقتر او زيرچانه شكاف
به ميشود عصباني كه زماني فقط اواست عصبي حدي تا و صبور خويشتندار ، او.كند پنهان
.ميكند رها را خشنش و فرسوده متاثر ، صداي و ميگردد باز زندگي
اغلب _ آزاد جهان دارودسته روساي بقيه و (مكي آنتوني) پاپاداك يعني - ربيت اصلي رقيب
سياهان فرهنگ شيفته كه سفيدپوستي بچه ميدانند ، خارج رده از الويس همچون را او اوقات
اندازهاي همان به درست ميكند ، شروع رپ موسيقي با را كارش ربيت ، كه وقتي اما.است شده
مثل درست امينم.ميكند آزاد انرژي و نيرو بود ، كرده سروصدا كارهايش آخرين در پريسلي كه
گرفتار او عشق هيجان در و بيفتد زن بازيگر يك دام به بايد فيلمهايش ، اكثر در پريسلي
كادر پركردن بدون كه كسي ;ميشود ايفا مورفي بريتاني توسط نقشش و است الكس او نام.شود
ميخواهد كه _ دختربچه يك شيفتگي خود با الكس.نميشود هم اتاق يك وارد حتي دوربين
او گويي كه ميكند برخورد ربيت با طوري - كند ترك را ديترويت و شود مادل يك به تبديل
دوست عنوان به كوچكتر بسيار نقشي با منينگ ، تارين.ندارد ارزشي تفريح زنگ يك از بيشتر
محلي شوخيهاي از پر مايل ايت.ميشود ظاهر تاثيرگذارتر و باورپذيرتر بسيار ربيت ، ديگر
راديو محبوب ترانه.است Sweet Home Alabama ترانه با بزرگش شوخي و است ديترويتي
كه شهري است ، داشته ديترويت در هم گستردهاي بازتاب و اجراست حال در دائم كه موتوريستي
فيلم كه است بد خيلي اما.بدهد دست از را اندرولش راك ريشههاي نشده حاضر هنوز
است ، افتاده عقب كمي رپ موسيقي در ديترويت چه اگر كه كند بازگو هم را قضيه اين نميتواند
موسيقي اوضاع لحاظ از.ميباشد نيز ,Kid Motown5Rock,MC
مثل گروههايي زادگاه ولي
.است كرده خلق را هنر اجتماعي ، آشفتگي و اقتصاد كه است ، جايي برلينويمار شبيه ديترويت
به فيلم آيا ميدهد؟ انجام هاپ هيپ فرهنگ براي كاري مايل ايت آيا كه است اين سوال اما
بيايد خودش كار به كم دست كه جدي سوالي بتواند تا هست واقعي رپ دنياي براي كافي اندازه
حدودي تا رپ سينماي براي استانداردها كه داشت نظر در هم را نكته اين بايد كند؟ مطرح را
آن اصلي نقش امينم ، دره ، استاد داكتر كه است ديگري آشفته كمدي "شو و شست"ترند پايين
باشد ، رپها Mean Streets شايد كه است ديگري فيلم هم Paid in Full.است داشته عهده بر را
همان درست رپ موسيقي روح.وحشتناك نه و است واقعي آن اندازه به نه مايل ايت كه فيلمي
كه كاري.است برگرفته در را Streets پاپ موسيقي جذابيت كه است كرده سرشار را Paid طوري
.است پاپ درباره فيلمي جاي به پاپ فيلم يك ساختن كرده ، مايل ايت با هنسن
موفقي كار خودش نوع در فيلم.ندارد وجود اينباره در ننگآوري و رسواكننده چيز البته
به درست).است نداده نشان خود از كوتاهي پاپ موسيقي به نسبت آن كارگردان كه چرا است
احترام آن قدرتهاي به لوسآنجلس محرمانه در موسيقي از استفاده او با كه شكلي همان
.(است گذاشته
باعث برخورد همين ميدارد ، نگه زنده گروهش و ربيت بين روابط نمايش با را فيلمش هنسن
كه ميكند عمل موفق موقعي كارگردان.ميشود فيلم در لفظي استيك اسلپ جريان يك ايجاد
با چه دهند ، نشان را خودشان تا ميگذارد آزاد زنان از داشتن نگه دور با را بچهها
اتاق يك در كه جنجالهايي و باجار چه و ،t EesyشPimpin Ain رپ آهنگ مثل بداههكاريهايي
به بامزهاي و بيچاره دوست اعطاي فيلم كار پيروزمندانهترين.مياندازند راه به بسته در
فايفر مكي با هم كار عمده قسمت اما.است ربيت به چدار ، لقب با و (جونز ايوان) باب اسم
Paid مايل ايت بين اوميشود ظاهر فيوچر اسم به بذلهگو و جذاب آدم يك نقش در كه است
را حياتبخش و محكم ضربهاي شورانگيز ، صداقتي با و بزرگوار برادري نقش بازي با in full,
گذاشتن نمايش به در تاكيد عدم خاطر به او واقع در.است ساخته وارد كارياش دوره به
كه است بد خيلي اين ولي.شود موفق كارش در توانسته كه است خود از موثر و بزرگ چهرهاي
پورتر ديويد فيلم در فيوچر واقعي اسم _ نيست متواضع و بخشنده فيوچر اندازه به مايل ايت
سرشار فيلم).او ترانهسراي همكاران هايس ، آيزاك از باشد ستايشي ميتواند اين كه است ،
اثر "زندگي تقليد" ملودرام آن در كه صحنهاي جمله از است ، عامهپسند بامزه كنايههاي از
آن در كه ميسازد فيلمهايي سيرك مثل درست هم هنسن.ميشود پخش تلويزيون از سيرك داگلاس
(.ميشود حلاجي نفر يك واقعي هويت
برادري ميخواهد كه برميگيرد در را سفيدپوستي رپ باخته ، معنا روياي هنسن ، كرتيس فيلم
احتمالا كه سياهپوستاني _ بكشد پايين جايگاهش از سياهپوست از پر باشگاه يك در را
به رپ كه ميكند ، معلوم ما به رويا همين اما.است بيشتر خيلي امينم كارهاي از تعدادشان
ميكوشند بچهها كه است راهي اولين اين.است داده تغيير را آن و كرده نفوذ جوانان دنياي
حال هر به ولي باشد ، مضحك اشتباهي شايد اين.كنند برقرار ارتباط هم با آن طريق از تا
.است رسيده موفقيت به راه اين در امينم
كوتاه برشهاي
مستم ياران زبوي مستم مستم ،
غلامي احمد
"خدانظرف بختيار".است تعريف بهترين LUNAPAPA فيلم مدرن پست موقعيت تعريف براي
نظامي حضور به و نيست قديمي فيلم.است ساخته سال 1999 در را فيلم اين روسي كارگردان
.ميافتد اتفاق قندهار نزديكي در روستايي در داستان و ميپردازد افغانستان در روسيه
ز مستم ، مستم ، ":دارد عرفاني ريتمي كه ميشود آغاز فارسي زبان به ترانهاي با LUNAPAPA
دختر نجواي و آسمان در ملخه تك هواپيمايي و اسب گلههاي يورش با فيلم "مستم ياران بوي
دست از مملكت برادر "ديوانه" ناصرالدين گريز و مادرش مزار سر بر مملكت نام به ساله 17
.ميشود آغاز مردم
ريخته هم به و شلوغ فيلمي:ميكند روشن تماشاگر با را خودش تكليف ابتدا همين از فيلم
.است شرقي مخاطبان براي آشنا كه سنتهايي و دلنشين موسيقي با
كه چيزهايي آن همه و خانواده كهقانون ، ميدهد نشان را آدمهايي موقعيت فيلم اين
.است خورده اساسي شخمي دنيايشان و شده زيرورو ميدهند تشكيل را آنها جامعه
آب از را خودش گليم و ميكند بازي را خودش نقش كس هر كه است نمايشي صحنه آنان زندگي
و دارد هنرپيشگي روياي آشوبزده سرزمين اين در ساله دختر 17 "مملكت".ميكشد بيرون
تجاوز او به است كروز تام دوست ميكند ، ادعا كه مردي مهتابي شبي در.است تئاتر شيفته
هنوز كه ميكند زندگي مردمي ميان در نامشروع فرزندي با مملكت اينك.ميگريزد و ميكند
قراضه ماشين با دختر مجنون برادر ناصرالدين پدر ، صفر ، .هستند سنت پايبند مورد اين در
همه به است هنرپيشه مجرم كه تصور اين با آنان.ميكنند آغاز را سفري مجرم يافتن براي
.ميزنند سر تئاترها
.است عاشقانه و شاعرانه كميك ، ماجراهاي از پر اما نميدهد چهنتيجه اگر جستوجو اين
كه سرزميني.است سرزمين اين رايج آدمكشيهاي و دزدي آدم نظامي ، تجاوز نمايانگر سفر اين
طنازترين.است آن صوفي نماينده مجنون ، ناصرالدين و دارد جريان آن در موسيقي و عشق هنوز
از كه است حسهايي و لحظهها كننده روايت او.است مادر رحم در كه است كودكي فيلم شخصيت
.ميماند پنهان همه ديد
را خوشحالياش اما ميكند تاسف اظهار مرده او اينكه از او ميميرد "مملكت" شوهر وقتي
.اوست پدر جانشين درواقع مرده كه مردي.كند پنهان نميتواند نيز
را طنازي و طنز آن اگر كه ميدهد فيلم به ادبي زيرساختي فيلم در راوي اين كلامي حضور
.ميزد اساسي لطمهاي فيلم به قطعا نداشت
و ماشين سقف روي بر مملكت رقص و آب در بسته يخ ماهي شاعرانه ، تصاوير از پر LUNAPAPA
داماد ;دارد تلخ و كميك پاياني كه سرخ حريرهاي و زربفت پيراهنهاي با او سنتي عروسي
دو هر و ميافتد پايين آسمان از سياهي گاو.بگيرند عكس تا ميايستد عروس پدر كنار
.ميماند زنده گاو.ميميرند
او به تا ميبندد را پدرش پاهاي و دستها مملكت:است انساني تصاوير از پر LUNAPAPA
در كودكي چون است ، پرواز شيفته كه مجنون ناصرالديندارد نامشروع كودكي كه بگويد
تنها او ميدود ، و ميكند باز هواپيما بال چون طرف دو از را دستهايش خاكي كوچههاي
كودكانه رفتاري سنگين ورزا چون مشتهايي با و قراضه ماشين آن با پدر و است مملكت ملجاء
نشان كه سرزميني تراژدي.است تراژدي و كمدي از دقيق آميزهاي LUNAPAPAدارد نازك دلي و
.است كرده نازل آنان سر بر بلايي چه مدرن دنياي و نظامي تجاوز ميدهد
.دارد درستي و دقيق شناخت آنان از ميدهد نشان آدمهايش دقيق ترسيم با خدانظرف ، بختيار
روستا اين باشند ، نداشته شباهتي سرزمين اين واقعي آدمهاي به آدمها اين اگر حتي
رئاليسم كه بوده واقف نكته اين بر نيز او خود شايدباشد "نظرف" ي"ماكوندو" ميتواند
مملكت ميخواهند مردم كه هنگامياست داده ظريف پيوندي شرقي عرفان با را ماركز جادويي
پنكه دو برق دادن اتصال با ناصرالدين و ميبرد پناه خانهاي پشتبام به او بكشند را
خيال ، آميزه اين.ميبخشد تحقق را پروازش روياي و ميآورد در پرواز به را سقف سقفي ،
چنان مجنون ناصرالدين دست به اتفاق اين زمينهسازي و دختر مرگ واقعيت ، و سقف پرواز
.دارد تماشاگر در اساسي تاثير كه است باورپذير
هنر حاشيه
سينما يا است بهتر علم*
خوش و جوان كارگردانهاي فيلمسازي ، كنار در كه آمريكايي معروف كارگردان "لوكاس جرج"
و شده حاضر آمريكا كارگرداني مدارس از يكي در بهتازگي ميكند ، كشف هم را سليقه و ذوق
را خود دوره قدر بايد جوانترها كه گفته جرج عمو.است داده پاسخ هنرجويان سوالات به
فيلم ميتوانند هزينه كمترين با و است دسترسشان در راحت خيلي چيز همه چون بدانند ،
كشيده پيش را بحثي لوكاس حال عين در.كنند ثبت كارگردانها فهرست در را نامشان و بسازند
كه چرا هستند ، فيلمسازان و داستاننويسان مديون مختلف علوم دانشمندان و علم كه گفته و
و زدهاند حرف چيزها بعضي درباره دانشمندان از زودتر تخيلي / علمي داستانهاي نويسندگان
اختراع به دست بعد و كردهاند نگاه آنها دست روي از حتي دانشمندان و كردهاند اظهارنظر
اختراعات از خيلي گفته و داشته گرامي را "ورن ژول" ياد جلسه اين در جورج عمو.زدهاند
دقت به او داستانهاي اگر.است بوده داستاننويسي نابغه اين ايدههاي واقع در دانشمندان
زده كنار را خيال و واقعيت مرز او.است جذاب شدت به كه ميشود ديده چيزهايي شود ، خوانده
متاسفانه كه كرده اضافه لوكاس.دهد انجام دارد دوست كه كاري هر راحت خيال با تا بود
با فقط را سرشان و نيستند سينما يا داستان به علاقهمند بايد كه آنقدرها دانشمندان
اين از يكي دل از شايد ميداند ، كسي چه اما.ميكنند گرم آزمايشگاهها و درس كلاسهاي
!شود اضافه علم به تازهاي چيزهاي تخيلي / علمي فيلمهاي
بزن سوت فقط تو *
خودش به را "هاليوود سلطان" لقب توانسته كه است كارگرداني سه از يكي "اسپيلبرگ استيون"
پدرشان ارث او كنند فكر و شوند دشمن او با بيخودي خيليها شده باعث همين و دهد اختصاص
گزارش" ديدني و جذاب فيلم پيش ماه چند كه اسپيلبرگ.است نداده چيزي آنها به و خورده را
جديدش فيلم اكران منتظر بود فرستاده سينماها پرده روي را "كروز تام" بازي با "اقليت
نابغه.است "كاپريو دي لئوناردو" و "هنكس تام" بازي با "بگير مرا ميتواني اگر"
جواب درست سوالاتشان به و ميكند گفتوگو خبرنگارها با كمتر كه است وقتي چند آمريكايي
سعي خبرنگارها سودربرگ ، استيون ساخته تازهترين "سولاريس" خصوصي نمايش جلسه در.نميدهد
بكند ، كارهايي چه است قرار كه بكشند زباناش زير از و بكشند حرف به هم را اسپيلبرگ كردند
را خودش كار و ميرفت را خودش راه و ميگرفت تحويل را آنها لبخند يك با اسپيلبرگ اما
از اسپيلبرگ بوده قرار كه بودند گرفته دست در را كتابهايي حتي خبرنگار دو يكي.ميكرد
و زده لبخندي فقط كتابها اين از كدام هر ديدن با نابغه آقاي اما بسازد ، فيلم آنها روي
"گيشه يك خاطرات" كتاب و مياندازد جلو را خودش بالاخره سمج خبرنگار يك.داده تكان سري
با هم اسپيلبرگ ميسازيد؟ كي را فيلم اين ميگويد و ميدهد نشان را "گلدن آرتور" نوشته
اين داريد دوست اگر اما ندارم ، فرصت كه فعلا:ميگويد شدهاش طراحي پيش از لبخند همان
است؟ خوب بعد سال ده.ميكنم را كار
نيويورك در كيشوت دن *
ارباب" فيلمهاي مجموعه از پيش تا كه نيوزلندي عظيمالجثه كارگردان "جكسن پيتر"
"تالكين پروفسور" يك درجه رمان بركت و لطف به و نبودند خبر با وجودش از خيليها "حلقهها
يك در "برج دو:حلقهها ارباب" يعني فيلمش دوم قسمت اكران مناسبت به داد نشان خودي
را او دارد دوست كه "جكسن"است داده جواب خبرنگاران سوالات به و كرده شركت خبري ميزگرد
از جلوتر سينما فن زمينه در اطلاعاتش ميكوشد كنند مقايسه افسانهاي "لوكاس جرج" با
نظرش ميگويد جكسن به خبرنگاران از يكي پاسخ و پرسش جلسه اين در.باشد ديگرش همكاران
او كه ميدهد جواب جكسن.چيست پسر جرجبوش دولت ، فعلي سياستهاي و سپتامبر يازده درباره
به كه ميشوند پيدا آدمهايي چرا كه خورده تاسف و شده ناراحت بيگناه آدمهاي مرگ از هم
سوال زير هم را بوش سياستهاي او حال عين در.بگيرند را ديگران جان ميتوانند راحتي اين
هم ديگري كار هيچ درد به نميخورد ، سياست درد به او مثل جزمانديشي آدم گفته و برده
و پرسروصدا فيلمهاي.بود بدي كارگردان ميشد ، هم كارگردان اگر بوشنميخورد
جكسن.بروند فيلماش ديدن به تا ميگذاشت اسلحه مردم شقيقه روي و ميساخت بيمايهاي
است مطمئن اما بسازد ، فيلمي شايد نيويورك اهالي و سپتامبر يازده براساس كه كرده اضافه
سينما وارد "سانچوپانزا" و "كيشوت دن" جاي به را پاول كالين و بوش جورج روز يك كه
!ميخورند نقشها جور اين درد به فقط نفر دو اين مثل لوحي ساده آدمهاي كه چرا ميكند ،
|