|
![]() |
|
فلزات بورس شوراي
يادداشت .است نشده تشكيل هنوز شده صادر آن مجوز توسعه سوم برنامه قانون موجب به كه فلزات بورس تعارض به توجه با كه موانعي و مشكلات و قانوني خمهاي و پيچ يادداشتها اين در تاكنون تنظيم قانون و سال 80 بودجه قانون توسعه ، سوم برنامه قانون (تفاوت اغماض كمي با شايد و) داشت وجود فلزات بورس راهاندازي متولي و مرجع مورد در دولت مالي مقررات از بخشي لايحه با فعلي شرايط در حال هر به و نيست اينجا در آن تكرار جاي و است شده برشمرده بايد نيز فلزات بورس كه است نشده مشخص قانوني نظر از مجلس ، مصوبه و دولت استفساريه در تاخير مورد در اخباري اخير روزهاي در.كند فعاليت بهادار اوراق بورس شوراي زيرنظر حكم با كه فلزات بورس تاسيس طرح مجري پيش چنديميشود منتشر فلزات بورس راهاندازي ميكند كار به شروع فطر عيد روز فلزات بورس كرد اعلام است شده منصوب معادن و صنايع وزير .شد منتشر فلزات بورس كار به آغاز در تاخير مورد در ديگري اخبار بعد و همين ميشود نيز فلزات بورس شامل مجلس مصوبه براساس كه بهادار اوراق بورس قانون مطابق و تنظيم را خود اساسنامه ميتوانند بگيرند فعاليت مجوز بورس كارگزار يازده تعداد كه بورس كارگزاران سازمان و كنند تصويب داراي اساسنامه موجب به كه است كارگزاران سازمان همين حقيقت در بورس.دهند تشكيل را نيز فلزات بورس فوق قانوني اركان بر علاوه اما.است نيز (دبيركل) مديرعامل و مديره هيات هرچند آن اعضاي تركيب در كه ميكند فعاليت بورس شوراي زيرنظر بهادار اوراق بورس مانند امور وزارت حضور و نقش اما دارند وجود مستقل كارشناسان يا و خصوصي بخش از نمايندگاني دليل همين به كه بورس شوراي.است تعيينكننده مركزي بانك همچنين و دارايي و اقتصادي در تصميمگيري و نظارت مرجع بالاترين موجود مقررات مطابق دارد ، دولتي بافت و ساختار باعث ويژگي همين.نيست پاسخگو نيز ديگري مرجع هيچ برابر در حال درعين و است بورس مورد و آثار كه باشد داشته دولتي و متمركز ساختار يك تهران بهادار اوراق بورس كه است شده نيز فلزات بورس درمورد ساختار اين مجلس ، اخير مصوبه به توجه با.دارد را خود خاص عوارض جلسه مثال بهعنوان كه است شده اين نتيجه.است گرفته شكل بهعبارتي يا و ميگيرد شكل علت به شدهاند قبول فلزات بورس ورودي امتحان در كه كارگزاران تاييد براي بورس شوراي مراحل براي مشكل همين و نميشود تشكيل جلسه ، نرسيدن نصاب حد به و اعضا برخي حضور عدم ثبت اداره در فلزات بورس كارگزاران سازمان ثبت جهت مجوزها ساير صدور مثال بهعنوان بعد شكل متمركز ساختار است قرار اگر.شود روشن تكليف بايد حال هر به.دارد وجود شركتها افرادي از عالي و نهايي مرجع بايد يابد ، ادامه بهادار ، اوراق بورس مورد در يا بگيرد بر نظارت كارگزاران ، براي مجوز صدور چون وظايفي به كافي فرصت با كه شود تشكيل وقت تمام يا نميشوند انتخاب وقت تمام افراد اگر يا و بپردازند غيره و تخلفات پيگيري و بازار به فلزات بورس خصوص به و بورس و شود اقدام ساختار اصلاح به نسبت نيست تمركز به نيازي .بگيرد شكل غيرمتمركز صورت ![]() |
![]()
|