نانوشته قانون
25_ تفحص و تحقيق
سياست حاشيه
نيفكند كين تخم صفرخان
نانوشته قانون
كجاست فرهنگي انقلاب عالي شوراي مصوبات جايگاه
داشت توجه نكته چند به بايد فرهنگي انقلاب عالي شوراي مصوبات قانوني جايگاه تبيين براي
شوراي مصوبات اينكه دوم كرده كسب چگونه قانون وضع براي را خود صلاحيت شورا اينكه اول
اينكه آخر نكته و دارد قرار مرتبهاي چه در قوانين مراتب سلسله در فرهنگي انقلاب عالي
است داشته نقشي چه سهگانه قواي اعتبار تضعيف يا و تقويت در قانوني نظم با شورا معارضه
دهقان سعيد
درخصوص اداري عدالت ديوان عمومي هيات شماره 117 راي صدور از بعد و روزها اين آنچه
چه كه است اين مينمايد ، بحثانگيز فرهنگي ، انقلاب عالي شوراي نبودن قانونگذار
واقعي جايگاه و داده تغيير را اساسي قانون در موجود منطقي نظم شرايطي ، و زمينهها
ترديد با _ است ذيصلاح اسلامي شوراي مجلس فقط اصل 58 صراحت به كه _ را قانونگذاري
شوراي مصوبات تا است شده موجب متعددش ، تفسيرهاي با نگهبان شوراي چرا.است كرده مواجه
شده موجب چيزي چه اساسا و شود؟ حاكم اسلامي شوراي مجلس مصوبات بر فرهنگي انقلاب عالي
مجلس كه كند اظهارنظر اينچنين علوم ، وزارت وظايف و اهداف لايحه درخصوص نگهبان شوراي تا
باشد؟ داشته قانوني فرهنگي انقلاب عالي شوراي وظايف برخلاف نميتواند
تغيير را خودش قبلي مصوبات ميتواند اسلامي شوراي مجلس اگر كه پرسش اين از صرفنظر
بررسي ، دهد ، تغيير را ديگر نهاد يك مصوبه نميتواند چگونه كند ، لغو را آن يا و بدهد
آن ، جايگاه و وجودي فلسفه و فرهنگي انقلاب عالي شوراي كلي سياستهاي وارزيابي تحليل
.مييابد ويژهاي اهميت
سياسي گروههاي فعاليت از ناشي تنشهاي كه شرايطي در درست و خردادماه 1359 سوم و بيست
گاه و ملتهب جوي اسلامي ، جمهوري نظام برقراري آغازين سالهاي در دانشگاهها ، در
اوليه وجود زمينه توانست (ره)خميني امام حضرت موثر پيام بود ، آورده وجود به خشونتبار
ارائه كار مفاسد ، با ارتباط از جوان نسل از حفاظت بر علاوه كه كند فراهم را شورايي
.بگيرد عهده به نيز را نوين ابتكارات و گذشته ميراث مبناي بر سازنده و قبول قابل فرهنگي
طول در ستاد اين.كرد فعاليت به شروع و شد تشكيل پيام همين با نيز فرهنگي انقلاب ستاد
محتواي اصلاح و تغيير دانشگاهها ، بازگشايي قبيل از اقداماتي به آذر 1363 تا خود فعاليت
علمي هياتهاي اعضاي سياسي سوابق و علمي صلاحيتهاي بررسي دانشگاهي ، كتب از برخي
برخي انحلال جديد ، دانشگاههاي راهاندازي علمي ، هياتهاي كادر تكميل و دانشگاهها
.يازيد دست...و آنها ادغام و عالي آموزش موسسات
عالي شوراي تشكيل لايحه" عنوان تحت را لايحهاي وزيران ، هيات نيز ماه 1361 مرداد در
اين مورد در مجلس.كرد مجلس تقديم فوريت يك قيد با و رساند تصويب به "فرهنگي انقلاب
عالي شوراي.داد ادامه را خود كار كماكان ناچار به ستاد و نكرد تصميمگيري لايحه ،
است باقي همچنان پرسش اين اما كرد كار به آغاز رسما امام ، پيام با اگرچه فرهنگي انقلاب
در را فرهنگي انقلاب عالي شوراي جايگاه صالح ، مراجع اعلاميه ، اين صدور از پس آيا كه
موجود قوانين براساس يا و كردهاند؟ معين اسلامي جمهوري سياسي تشكيلات صورتبندي
ساخت؟ معين اداري نظام در را آن جايگاه ميتوان
اساسي قانون در نهادي چنين موجوديت كه است آن مويد اساسي قانون اصول در جستوجو
كشور اداري نظام آن در كه (مصوب 1366) كشور عمومي محاسبات قانون در.است نشده پيشبيني
شده تقسيم دولتي شركت و دولتي موسسه وزارتخانه ، به اداري نهادهاي نيز است شده تعيين
يك فرهنگي ، انقلاب عالي شوراي آيا كه پرداخت موضوع اين به بايد ترتيب اين به.است
!دولتي؟ شركت يك يا و دولتي موسسه يك يا است وزارتخانه
شوراي كه درحالي است ، شده تشكيل قانون موجب به كه است اين اجرايي واحدهاي مشترك وجه
تشكيل از ناشي اهداف و اداره نحوه زيرا است ، مشترك وجه اين فاقد فرهنگي انقلاب عالي
در اينكه به مضافا.نميگنجد آن قالب در شورا اين كه است گونهاي به اجرايي واحدهاي
در و تهيه غيردولتي عمومي نهادهاي اسامي كه عمومي محاسبات قانون ماده 5 تبصره اجراي
اين فهرست در شورا اين نام است ، رسيده اسلامي شوراي مجلس تصويب به تيرماه 1373 تاريخ 19
عمومي نهاد يك نميتوان را فرهنگي انقلاب عالي شوراي لحاظ ، اين به است ، نشده درج نهادها
سازماني واحد فرهنگي ، انقلاب عالي شوراي كه آنجا از حال ، اين با.كرد قلمداد غيردولتي
حضرت فرمان به بنا و آن نيازهاي و ضرورتها براساس و انقلاب پيروزي از پس كه است مشخصي
بر دارند حق مردم ميكند ، ارتزاق كشور كل بودجه از و است شده ايجاد (ره)خميني امام
قانون در محاسبات ، ديوان كه همانطور كنند ، نظارت خود دارايي و اموال هزينه چگونگي
.ميكند نظارت آن اعتبارات هزينه نحوه بر اساسي ، قانون اصل 55 براساس عمومي ، محاسبات
;داشت توجه نكته چند به بايد فرهنگي انقلاب عالي شوراي مصوبات قانوني جايگاه تبيين براي
مصوبات اينكه دوم است؟ كرده كسب چگونه قانون وضع براي را خود صلاحيت شورا اينكه اول
آخر نكته و دارد؟ قرار مرتبهاي چه در قوانين ، مراتب سلسله در فرهنگي انقلاب عالي شوراي
نقشي چه سهگانه قواي اعتبار تضعيف يا و تقويت در قانوني نظم با شورا معارضه اينكه ،
است؟ داشته
..." در محصور ستاد ، صلاحيت كه است اين برميآيد خميني امام حضرت پيام از آنچه
و اسلامي فرهنگ براساس دانشگاهها آينده فرهنگي مشي خط و مختلف رشتههاي برنامهريزي
آموزشي انقلاب به مربوط امور ديگر و آگاه و متعهد شايسته ، استادان آمادهسازي و انتخاب
.نيست مقرره وضع صلاحيت از برخورداري متضمن نيز صلاحيتها اين اعمالاست "..اسلامي
آذرماه 1363 هفتم و بيست تاريخ در خود جلسه اولين در هم فرهنگي انقلاب عالي شوراي
اختلاف موضوعي خصوص در عالي آموزش و فرهنگ وزارت و ستاد كه درصورتي..":كرد مقرر
صورت در كه معنا بدين ".شود گذاشته اجرا به و اتخاذ لازم ، تصميمات باشند ، نداشته
قابليت مزبور مصوبات فرهنگي ، انقلاب ستاد مصوبات با عالي آموزش و فرهنگ وزارت مخالفت
سطح در حتي مقررهاي هرگونه تصويب در صلاحيت فاقد ستاد ، كه اين نتيجه و ندارد اجرايي
.است وزارتي بخشنامههاي و نامهها آيين
بهشمار محق اجرايي امور در دخالت در را فرهنگي انقلاب ستاد نيز مجريه قوه مسئولان
.نكند دخالت اجرايي امور در ستاد كه داشتند تاكيد و نميآوردند
حضرت به اجرايي تصميمات اتخاذ صلاحيت كسب براي آن اعضاي ستاد ، فعاليت دوران در البته
اين به ميكردند ، تاكيد ستاد بودن قانوني و رسميت بر نيز ايشان و كردند مراجعه امام
معناي به لزوما آن ، بودن قانوني و ستاد بودن رسمي بر داير امام حضرت قول كه معنا
امام حضرت خرداد 59 مورخ 23 فرمان بين مقايسه.نميشد تفسير قانون وضع براي آن صلاحيت
شوراي تشكيل درخصوص آذر 63 مورخ 19 فرمان با فرهنگي انقلاب ستاد تشكيل درباره خميني
.است ستاد وظايف همان شورا وظايف كه ميدهد نشان نيز فرهنگي انقلاب عالي
شدن بارورتر هرچه.." منظور به فرهنگي انقلاب ستاد تقويت هدف با شورا تشكيل واقع در
فرهنگي ، انقلاب ستاد عضو افراد همه خاطر همين به.گرفت صورت "..كشور سطح در انقلاب
شوراي بنابراين ، .شدند افزوده آنان به ديگري افراد و ابقا فرهنگي انقلاب عالي شوراي در
.كند دنبال ميكرد ، تعقيب ستاد كه را اهدافي همان ميبايد عالي
آنهاست ، وضع از ناچار شورا كه قواعدي و ضوابط درخصوص عالي شوراي تشكيل از پس هرحال ، به
اظهار براي عالي شوراي مستند استفتائيه اين پاسخ ;شد خميني امام حضرت از استفتائيهاي
كه است معتقد فرهنگي انقلاب عالي شوراي.گرفت قرار قانون وضع در صلاحيت از برخورداري
پرسش معتقدند ، برخي آنكه حال.است كرده اعطا قانون وضع صلاحيت شورا آن به مزبور ، پاسخ
مطروحه ، پرسش در اولا زيرا نميدهد ، دست به را استنباطي چنين آن ، پاسخ و شده مطرح
مورد منظور اين به فرهنگي انقلاب عالي شوراي مصوبات به "قانون حد" در اعتباري اعطاي
ساير بنابراين ، .دهد نتيجه را قضاييه قوه دخالت و همكاري كه است گرفته قرار تقاضا
.نميگيرند قرار امام حضرت فرمان شمول تحت اجرايي ، دستگاههاي
اعتباري داراي شورا مصوبات اينكه بر مبني شده مطرح درخواست با خميني امام حضرت ثانيا
ترتيب شورا قواعد و ضوابط به داشتند مقرر بلكه نكردهاند ، موافقت باشد ، "قانون حد" در
آيينهاي رعايت نافي شورا مصوبات به دادن اثر ترتيب كه است بديهي.شود داده اثر
.نيست قانونگذاري
و وظايف (بازنگري از پيش) اساسي قانون اصل 110 ضمن اساسي قانون خبرگان مجلس ثالثا
زمره در باشد ، اسلامي شوراي مجلس با موازي كه را قانونگذار نهاد يك ايجاد اختيارات
قانون محور حول امور تمركز در امام كه اهميتي ديگر سوي از.است نداده قرار اختيارات اين
بهشمار به ، مستند كه ايشان پاسخ متن بايد لحاظ اين به.نيست پوشيده بركسي بودند قائل
اصل پرتو در است ، گرفته قرار "قانون" عنوان به فرهنگي انقلاب عالي شوراي مصوبات آوردن
.شود تفسير قانون حرمت بر امام تاكيد و شده ياد
قانون پرتو در امام حضرت پاسخ متن كه دارد اقتضا تفسير بر حاكم اصول صورت ، اين در
را آن بر حاكم كلي روح و اساسي قانون متعدد اصول نميتوان رو اين از و شود تفسير اساسي
نيز دو هر و است موازي مقننه قوه با آن فعاليتهاي كه نهادي وجود حداقل.گرفت ناديده
قانون بدانيم كه وقتي بهخصوص ;است جدي تامل محل ميآيند ، شمار به قانون وضع براي صالح
شورايي يا نهاد بودن موازي كه است آن مويد جملگي عادي ، قوانين مفاد كلي روح و اساسي
و نداشته قانوني محمل هيچگونه اسلامي ، شوراي مجلس با فرهنگي انقلاب عالي شوراي مانند
.ميشود تلقي موضوع انتفاء به سالب ظاهرا
25_ تفحص و تحقيق
بدني تربيت نارساييهاي
مفيدي بدرالسادات
اختصاص آزادي ورزشگاه بازسازي وضعيت به را خود گزارش از بخشي مجلس تفحص و تحقيق هيات
انجام بدون ورزشگاه اين مطبوعات ساختمان كاربري تغيير مانند عملياتي كه بود داده
باشگاه ، به نفري هزار ورزشگاه 12 تمرين سالن تبديل فني ، ضوابط ورعايت لازم پيشبينيهاي
بازسازي پروژههاي از تا واگذاري 5 خدماتي ، ساختمانهاي به آن تبديل و گلف زمين تخريب
آنها كار هنوز سال پنج گذشت از پس كه تكنوفريم شركت به مناقصه برگزاري بدون مجموعه
درصد از 80 بيش شدن خشك و آزادي مجموعه جنگلهاي درصد رفتن 50 بين از بود ، پاياننيافته
از بود ، شده منعقد سبز فضاهاي نگهداري براي قرارداد كه حالي در درياچه اطراف سبز فضاي
.ميگرديد محسوب بزرگ مجموعه اين در سازمان تخلفات ديگر
سالگرد بيستمين برگزاري آستانه در بدني تربيت سازمان مديريت ظاهرا گزارش ، اين براساس
ميسازد كشور سطح در ورزشي سالن مجموعا 1377 كه بود كرده اعلام اسلامي انقلاب پيروزي
به سال 78 پايان تا سالن دويست تنها لازم تمهيدات و برنامهريزي فقدان دليل به ليكن
تغيير مانند غير مصارف به برنامه اين اعتبارات از بخشي كه چرا ميرسيد بهرهبرداري
هياتهاي ساختمان تكميل آزادي ، ورزشي مجموعه تعمير مركزي ، سازمان مطبوعات ، ساختمان
.بود شده رسانده شطرنج فدراسيون تجهيز و تكميل و اراك ورزشي
ورزشي 1300 سالن هر براي بودجه و برنامه سازمان برآوردهاي آنكه عليرغم ديگر سوي از
اين از كدام هر احداث براي سازمان بود ، شده دانسته لازم اعتبار ريال ميليون متري ، 283
.بود كرده هزينه ريال ميليون و 700 هزار سالنها 2
خريد عنوان تحت كه خود خارجي خريدهاي در بدني تربيت سازمان مجلس گزارش به بنا همچنين
تلويزيون و 873 دوربين كامپيوتر ، مانند ورزشي غير وسايل تعدادي گرفته انجام ورزشي وسايل
.بود كرده وارد رنگي
شرح به گزارشي نيز تهران استان بدني تربيت كل اداره در موجود نارساييهاي درخصوص
جمله از.است كرده بيان اداره اين تخلف عنوان به را مواردي و پرداخته آن درباره مفصلي
برنامه سازمان مجوز فاقد پيمانكاران انتخاب بودجهاي ، غير بردرآمدهاي نظارت و كنترل عدم
ايجاد جهت شده واگذار اراضي كاربري تغيير استاني ، پروژههاي حد از بيش تاخير بودجه ، و
كارشناسي ، نرخ از كمتر ميزان به ورزشي اماكن فروش تجاري ، يا مسكوني ورزشي ، تاسيسات
اين به حاصله عوايد نمودن واريز و ورزشي هياتهاي نام به بانكي حساب زيادي تعداد افتتاح
.ريالي سقف تعيين و قرارداد قصد بدون حجاب تجاري _ ورزشي پروژه اجراي حسابها ،
كرده نتيجهگيري چنين بانوان ورزش براي شده انجام فعاليتهاي مورد در گزارش اين همچنين
نفوذ لذا و كند همگاني را بانوان ورزش نتوانسته عنوان هيچ به سازمان سياستهاي كه است
نيست خانمها وضعيت با متناسب كه ورزشهايي راهاندازي بانوان ، ورزش در مسئول غير افرد
و منظم تشكيلات نبود كشتي ، و فوتبال دوچرخهسواري ، مانند تبليغات و فضا ايجاد صرف به
برخي در كه كشور از خارج مسابقات براي كلان بودجههاي صرف بانوان ، ورزش بر نظارت فقدان
ايراني نيز و خارجي مرد مربيان كارگيري به گرديده ، اسلامي جمهوري نظام وهن موجب موارد
حضور مربوطه ، بخشنامههاي و ممنوعيت وجود عليرغم تيراندازي رشته در خانمها براي
كاراته ، و تكواندو مانند باشد مخصوص لباس با بايد كه ورزشي خاص رشتههاي در خانمها
مجلس تفحص و تحقيق هيات سوي از ساله تا 14 دختران 13 به مرد مربي توسط نجاتغريق آموزش
.است شده برشمرده بانوان ورزش تخلف موارد از
مواردي به نيز تايلند آسيايي بازيهاي در ايران ملي تيمهاي وضعيت مورد در گزارش اين
كه افرادي اعزام است ، مينموده زياد بسيار كه ورزشكار هر براي همراه يك اعزام جمله از
زبان با كه افرادي كارگيري به و است نميشناخته را آنها كسي و نبوده مشخص آنان مسئوليت
بازيهاي دوره اولين از نيز و است داشته توجه نبودهاند ، آشنا خود وظايف نيز و خارجي
المپيك شوراي رئيسه هيات تصويب و اسلامي جمهوري پيشنهاد به كه سال 1376 در آسيا غرب
دليل به و داشته همراه به گزاف هزينه كه فعاليتي عنوان به شده برگزار ايران در آسيا
به گزارش اين همچنين.است برده نام نداشته ، هم حرفهاي ارزش مسابقات كيفيت بودن پايين
ورزشي توپهاي واردات و آزادي ورزشگاه مصنوعي چمن مانند نامناسب خريدهاي از مواردي ذكر
.است كرده اشاره داخلي توليد زمينهاي به توجه بدون
سياست حاشيه
ميكند مصاحبه صدام
عراق ديكتاتور حسين صدام با مصاحبهاي قم علميه حوزه تبليغات دفتر نشريات از پگاه مجله
به است شده انجام خارجي رسانههاي از يكي توسط كه مصاحبه اين.است كرده چاپ و ترجمه را
درباره صدام.است يافته اختصاص غرب با رابطه و خاورميانه كشورهاي درباره صدام نظرات
طبيعي جنگ و بوديم درگير ايرانيها جنگبا در سالها ما":است گفته ايران با خود روابط
جنگ آن نتايج پيگيري براي آن از پس ولي باشد داشته را خودش حاصل مشكلات كه است
دهها هستيم ، ارتباط در سطوح درتمام ايرانيها با حاضر درحال و داديم تشكيل كميتههايي
بخش در حسين صدام."ميآيند عراق متبركه اماكن و عاليات اتبات زيارت به ايراني هزار
وحشيانهاي تهاجم با اعراب":است گفته غرب با اعراب رابطه درباره مصاحبه اين از ديگري
هستند ، مواجه شده تحميل آنها بر قرن چند طي كه جنگهايي با آنها شدهاند روبهرو
و صهيونيستها جنگ آن آخرين كه جنگها ديگر و صليبي جنگهاي تاتارها ، و مغولها
اين در صدام."است يافته نمود عراق و فلسطين در كه است عرب جهان عليه آمريكاييها
تجاوز آنها به و نشدهاند حملهور كشورها به هيچگاه اعراب است شده مدعي مصاحبه
متجاوز عراق و ايران جنگ در متحد ملل سازمان توسط صدام كه است حالي در اين.نكردهاند
.است شده شناخته
مرز نزديكي در انفجار
و پاكستان مرز نزديكي در مين انفجار اثر در كه داده خبر اسلامآباد چاپ اكسپرس روزنامه
خودروي اصابت اثر در واقعه اين.شدهاند كشته ايراني تبعه چهار جمله از نفر ايران 11
از هنوز.افتاد اتفاق بودند شده پاكستان بلوچستان ايالت وارد ايران از كه نفر حامل 30
روزنامه نوشته به امانيست دست در خبري پاكستان به آنها ورود علت و خودرو افراد هويت
.هستند افغاني و ايراني بقيه و پاكستاني خودرو سرنشينان نفر سي از نفر چهار تنها مذكور
انفرادي مبارزه
جهت در اقتصادي مفاسد با مبارزه ستاد اعضاي همكاري عدم از قضاييه قوه اجتماعي معاون
مثل ستاد عضو نهادهاي":است گفته ايزدپناهاست كرده گلايه ستاد اين تصميمات اجراي
".ميكنند اقدام انفرادي صورت به غيره و اطلاعات وزارت محاسبات ، ديوان بازرسي ، سازمان
صفرخان و خاتمي
اعضاي از يكي سال 82 ، بودجه لايحه ارائه از پس مجلس از رئيسجمهور خروج جريان در
صفر " درگذشت واقعه به دولت اهتمام عدم جهت به وي از "مسلمان سياسي زندانيان كانون"
از حالي در شما گفته خاتمي به سياسي زندانيان كانون عضو اين.است كرده گلايه "قهرمانيان
افتخاري دكتراي او به و آورده عمل به قدرداني او از و ميكنيد دعوت "ماندلا نلسون"
زندان سابقه طول اولا:است "ماندلا " از برتر دليل چند به "قهرمانيان صفر" كه ميدهيد
تقديري هيچگونه شما و دولت اما.است مسلمان ثالثا و است ايراني ثانيا است ، بيشتر او
به را اطرافيان گلايه اين پذيرش با خاتمي.است نداده انجام نيز مرگش از پس حتي او از
آگاهي آن از او و ندادهاند اطلاع را قهرمانيان صفر درگذشت خبر او به كه اين خاطر
به دولت هيات جلسه در ميشود متذكر موقع همان ابطحي است گفتني.ميكند سرزنش نداشته ،
حضور از خبري هيچ هنوز اما.كنند شركت قهرمانيان صفر چهلم مراسم در كه گفت خواهد وزيران
.است نشده داده گزارش مراسم اين در دولتي مقامات
نيفكند كين تخم صفرخان
غفوري آرش
ماوايي و مكاني به برد خود با و گرفت كام به را صفرخان مرگ بوسه كه روزي چند اين در
كه آنچه هم نوشتهها اين در.ديروز زنداني كهن اين از نوشت مطلبي فراخور به كس هر ديگر ،
آن تنها.بود صفرخان بودن بند در دوران قدمت ميشد ، تاكيد آن بر و ميآمد چشم به بيشتر
آن البته كه بود بهنود نگريست ، صفرخان بر غيرهمگانيتر ، زاويهاي و ديگر ديدي از كه كس
كردند ، تمجيد را صفرخان كه كساني ديگر تمام.شد ميسر است ژورناليسم كه حرفهاش مدد به هم
و كند برابري ماندلا با كه مينمودند طلب "سياسي زنداني ركورددار" عنوان يك او از گويي
سخن نقد و شد چاپ او درباره كه نوشتهاي آخرين اين قول به.گيرد پيشي او بر "بيشتر"
تاريخ سياسي زنداني طولانيترين ميتوان كه كرد ثابت تاريخ براي صفرخان" بود هم بهنود
در قمار به تاريخ زندانيان كه گويي تو "گرفت زمان ماندلاي دست از را مقاومت ركورد و بود
اگر كهباشد ديگري آن از مقاومت ركورد گرفتن يكيشان ، افتخار كه مشغولند ماندن زندان
خو طولاني ، سالياني از پس هم آن تازهدرآمدن زندان از به نيازي چه ديگر بود اينگونه
كار به تاريخ در اثبات براي آن ركورد اما نيست ، خوشايند البته كه ماوايي به گرفتن
متاسفانه بسيار كه بود ، همين تنها صفرخان اگرآن از پزبعد شيفتگي هم احتمالا و ميآيد
ميتوان صفرخان از كه را آنچه تمام دارند ، بسيار تاكيد آن بر _ علاقه روي از _ گروهي
نه را صفرخان چه ، .بود خواهد باطل و بيهوده لوث ، همه نيست ، هم مشكل و سخت البته و خواست
خودبزرگبيني و برتريجويي ابزار يك مثابه به بل است ، مقاومت مظهر كه انسان يك قامت در
زندان سالهاي طول به را برتري مبارزين ، مقاومت در آنكه از غافل.ميكند تلقي
تنهايي به ستم و ظلم با مبارزه حتي كه خود خودي به زندان سالهاي طول نه و.نمينويسند
ستم بر خروج به هم كه كساني بسيار نيستند و نبود كم.نيست انساني ارزشهاي تمام واجد
برون بند از كه هنگام آن اما.گرفتند قرار بند در را خود زندگي از دوراني هم و برخاستند
اين و.شدند مشغول ديگران كردن بند در به خويش ، بند در تاريخ آن تمام فراموشي با آمدند
رو آن از نه كرد ، قياس هم اگر بهنود.داشت تاكيد آن بر نوشتهاش در بهنود كه بود همان
.رساند اثبات به را ديگري بر يكي برتري و دهد قرار ماندلا رودرروي را صفرخان كه بود
و داشته پسند را منشي و شيوه چنين هم ماندلا ، و صفرخان دو ، اين از يك هر نكنم گمان
گمراهي نميشد ، شكافته اگر كه بود تاريخي خطاي تحليل يك بيشتر بهنود ، نوشته.ميدارند
.است زنداني دو اين زندان از پس دنياي به معطوف هم آن و داشت همراه به
كه بود انتظار مورد و مصطلح معناي به سياسي آدم يك نه دل ، ساده روستازاده اين صفرخان ،
تنها نه رو اين از.ميكرد ادعايي چنين خود ، نه و باشد داشته اطلاع روز سياسي دانش از
كه عجيبي اصرار حتي بلكه نميشود ، احساس صفرخان نبودن يا بودن تودهاي اثبات به نيازي
صفرخان مسلماني در هيچكس چه ، .است غيرضروري و غريب عملي ميگردد او مسلماني اثبات به
سالياني كه بود پرصبري و قهرمان زنداني تنها ، صفرخان.است نداشته روا ترديد اعلام
و همين.داد ادامه روزمرهاش و عادي زندگي به شد آزاد كه هم بعدها و ماند بند در طولاني
قرار اگر صفرخان از.نداشت سياسي گروههاي به خاصي وابستگي خود ادعاي به هم البته و.بس
براي ميكرد كفايت دربند سالهاي آن تاريخچه از ذكري تنها شايد بود ، انتظاري و خواست به
هم امروز داشت ، اصالت تنهايي به ماندن زندان در اگر.نشد هم البته كه شدن ، مكتوب
فقط اين و.نازي زنداني آخرين مرگ از نميگذرد هم زماني دير.است زندان در ميلوشويچ
ويراني بند به و رسته بودن زنداني بند از كه كساني نبودند كمنيست جديد دوران مختص
بر و شد برده نامهايي نوشت بهنود كه مكتوبي همان در كه نميآورم نام.شدند دلبسته كردن
بيچاره.نكرد چرا كه نبود صفرخان نقد البته گفتم كه اينها تمام.است كافي مختصر اين
را مبارزي مرد سيمايش در بودند ديده را زندان صفرخان كه آنها.نداشت ادعايي هم خودش
.نكرد شاه ستايش تلويزيون در و ننوشت توبهنامه زندان ، مدت طول رغم به كه كردند تصوير
از.است ستايش قابل همه اين و شد كه شود گسسته بند اين كه روزي اميد به بند در ماند
از صفرخان و نيست كم زندان خبرچينان و توبهكنندگان ليست.برنميآيد هم كس هر عهده
و قياس ديگر.ميكند كفايت خود وجه ، اين است ، لازم صفرخان بر ستايشي اگر.نبود هيچيك
بود كرده تحمل رهايي از پس فرداي اميد به را سالها اين تمام او مگر و چرا؟ برتريجويي
گونه همان.نگريست بايد گونه اين را صفرخان گمانم بهميشود گفته فردا آن از امروز كه
مرگ از پس امروز نكاشت ، آشوب بذر ماندلا كه همانطور و نيفكند كين تخم صفرخان كه
كه نسازيم آلوده است ، صفرخان مورد در قياسي نقد عصبيت آن در كه كلامي با را صفرخان
.نخواست چنين هرگز هم پيرمرد
|