سوم فرهنگ
دلتنگي براي فصلي
علم حاشيه
5_ برايجهان جدولي
سوم فرهنگ
علمي روشنفكري جنبش پيدايش
بزرگترين از يكي او":ميگويد (J.Brockman) بروكمن جان درباره براند استوارت
دربارهاش جلرنتر ديويد (.است زيستي كاتاليزور نوعي آنزيم).ماست دوران فكري آنزيمهاي
شكلگيري در هرجا در كس هر از بيشتر كه است بينظير و عجيب بولدوزر يك او":ميگويد
و (حاشيه معناي به) اج بنياد رئيس بروكمن جان ".است داشته نقش مدرن فكري چشمانداز
.ميگذارد نمايش به عملا را سوم فرهنگ كه است وبسايت يك Edge.است اج ويراستار و ناشر
فرهنگ" به ميتوان آنها جمله از كه دارد ويراستار يا نويسنده عنوان به كتاب چندين وي
..و "گذشته سال هزار دو اختراعات بزرگترين" ،"فقيد بروكمن جان نوشته" ،"ديجراتي" ،"سوم
.كرد اشاره.
و حاشيهاي جروبحثهاي سوم فرهنگ دستاوردهاي پيشين فكري فعاليتهاي برخلاف
سياره اين روي كه افرادي تمام زندگي روي بلكه نيست فاضلماب و جنگي خروس كماهميتگروهي
ميگذارد تاثير ميبرند سر به
بروكمن جان
فيضاللهي كاوه:ترجمه
طريق از كه است تجربي دنياي در انديشمندان ساير و دانشمندان از عده آن شامل سوم فرهنگ
سنتي روشنفكران جاي هستيم ، چه و كه ما اينكه دوباره تعريف با تشريحي ، نوشتههاي و آثار
.گرفتهاند زندگي عميقتر مفاهيم ساختن آشكار در را
روز به روز سنتي روشنفكري و شده جابهجا آمريكا فكري حيات بازي زمين گذشته ، سال چند در
ديگر دهه 1950 ، شيوه به مدرنيسم و ماركس فرويد ، آموختن.است شده رانده حاشيه به بيشتر
آمريكا ، سنتي روشنفكران واقع در.نيست كافي شرط دهه 1990 در شخص يك خواندن انديشمند براي
(ولجبازي) غرور با موارد اغلب در تقريبا و ميشوند ارتجاعيتر روز به روز نظر يك از
علم كه آنان فرهنگ.ميگيرند ناديده را ما زمان مهم واقعا فكري دستاوردهاي از بسياري
كار به را خود حرفهاي گنگ زبان فرهنگ اين است ، تجربهناپذير اغلب ميگذارند كنار را
مارپيچ است ، حرف پشت حرف عمدتا آن مشخصه صفت.ميشويد را خودش چركهاي رخت و ميبرد
.ميشود گم واقعي دنياي آن در كه ميرسد جايي به سرانجام كه تفسيرها از متلاطمي
سو يك از.ساخت منتشر "فرهنگ دو" عنوان تحت كتابي (PC.Snow) اسنو سال 1959 ، در
دهه 1930 ، طي كه نوشت ناباوري با او دانشمندان ، ديگر سوي از و بودند ادبي روشنفكران
كه چنان دادند "روشنفكران " لقب خودشان به نبود حواسش كس هيچ كه حالي در ادبي روشنفكران
نظير دانشمنداني بود ، شده ارائه "قلم اهل" توسط كه جديد تعريف اين.نيست كسي ديگر گويي
،(Von.J Neumann) نومان فون جان رياضيدان ،(E.Hubble) هابل ادوين ستارهشناس
،(A.Einstein) اينشتين آلبرت چون فيزيكداناني و (N.Wiener) وينر نوربرت سيبرنتيكدان
اين چگونه.برنميگرفت در را (W.Heisenberg) ورنرهايزنبرگ و (N.Bohr) بور نيلز
خود نام به سكهاي شدند موفق ابروست چشمتان بالاي بگويد كسي آنكه بدون ادبي روشنفكران
بگريزند؟ و كنند جعل
موثري ادعاي عمل در آنها ، ضمني معاني و كارهايشان اهميت درباره علم اهالي نخست ،
A.) ادينگتون آرتور ويژه به برجسته ، دانشمندان از بسياري كه هنگامي حتي دوم ، .نداشتند
روشنفكران نوشتند ، عمومي مخاطب براي كتابهايي ،(J.Jeans) جينز جيمز و (Eddington
عنوان به كردند مطرح كه ايدههايي اهميت و ارزش و گرفتند ناديده را آثارشان خودخوانده
چاپ در.نبود زمان آن حاكم نشريات و مجلات دغدغه علم زيرا ماند ، پنهان فكري فعاليت يك
" نام به افزود آن به جديدي مقاله اسنو رسيده ، چاپ به سال 1963 در كه "فرهنگ دو " دوم
ظهور ،"سوم فرهنگ " جديدي ، فرهنگ كه كرد اعلام خوشبيني با آن در و "دوم نگاه:فرهنگ دو
سوم فرهنگ در.كرد خواهد پر را دانشمندان و ادبي روشنفكران ميان ارتباطي شكاف و كرده
وام را اسنو اصطلاح من چه اگر.شد خواهند همزبان دانشمندان با ادبي روشنفكران اسنو ،
و ادبي روشنفكران.ميكرد پيشبيني او كه نيست چيزي سوم فرهنگ از منظورم اما گرفتهام
ارتباط مردم عامه با مستقيما دانشمندان بلكه نفهميدهاند را همديگر حرف دانشمندان
رو ژورناليستها ;كردند آغاز را عمودي بازي يك سنتي روشنفكري رسانههاي.ميكنند برقرار
واسطهها از سوم فرهنگ انديشمندان امروزه.پايين به رو پروفسورها و نوشتند بالا به
خواننده براي كه كنند بيان طوري را انديشههايشان ژرفترين خود ميكنند سعي و گريزانند
.باشد فهم قابل باهوش عمومي
شگفتزده را كهنهپرست روشنفكران تنها جدي ، علمي كتابهاي اخير انتشاراتي موفقيتهاي
خوانده اما ميشوند خريده يعني هستند هنجارشكني كتابها اين آنها نظر از.است كرده
از بسياري كه است آن نشاندهنده سومي فرهنگ فعاليت اين پيدايش.مخالفم من.نميشوند
خويش آموزش براي تلاش خواستار و دارند مهم و نو ايدههاي براي توجهي قابل فكري عطش مردم
.هستند
آنچه ;نميشود ناشي نوشتن در آنها توانايي از تنها سومي فرهنگ انديشمندان فراگير جاذبه
براند استيوارت.است شده "عامه فرهنگ " به تبديل امروزه شده ناميده "علم " سنتي طور به
را مجلهاي يا روزنامه كه هنگامي.است علم موجود ، خبر تنها":مينويسد (S.Brand)
و گفت چنين فلاني قديمي بحثهاي همان انسان علاقه مورد موضوعات تمام ميكنيد ورانداز
توهم مد ، غمانگيز ، چرخهاي نمايشهاي همان اقتصاد و سياست است ، گفت چنان بساري
انسان طبيعت.بشناسد را علم شخص اگر است پيشبيني قابل تكنولوژي حتي و تازگي تاسفبار
براي را دنيا تا ميشوند انباشته تغييرات اين و چرا ، علم اما نميكند چنداني تغيير
بزرگترين خود تغييرات نرخ آن در كه ميكنيم زندگي دنيايي در ما اكنون ".كند عوض هميشه
.است شده گيرا علم حكايت كه روست اين ازاست تغيير
داشتهاند چشمگير تاثيري مجلات و روزنامهها در گذشته سال چند طول در كه علمي موضوعات
گسترده ، تشابه آشوب ، نظريه مصنوعي ، حيات مصنوعي ، هوش مولكولي ، زيستشناسي از عبارتند
تنوعزيستي ، ابرتارها ، پيچيده ، سازشي سيستمهاي فراكتال ، متورم ، جهان عصبي ، شبكه
منطق سلولي ، خودكار ماشين منقطع ، تعادل كارشناس ، سيستمهاي انسان ، ژنوم نانوتكنولوژي ،
ماشينهاي و سايبراسپيس مجازي ، واقعيت گايا ، فرضيه فضايي ، سپهر زيست ،(نادقيق) فازي
قدرت.ندارد وجود پذيرفتني ايدههاي از رسمي فهرست يا معتبر مجموعه هيچ...و ترافلاپ
ايده كدام اينكه درباره موجود اختلافنظرهاي ميتواند كه است همين در دقيقا سوم فرهنگ
سوم فرهنگ دستاوردهاي پيشين ، فكري فعاليتهاي برخلاف.كند تحمل گرفت جدي بايد را
سوم فرهنگ دستاوردهاي.نيست فاضلماب و جنگي خروس گروهي كماهميت و حاشيهاي جروبحثهاي
.ميگذارد تاثير ميبرند سر به سياره اين روي كه افرادي تمام زندگي روي
بداند را چيز همه كه نيست آن فقط روشنفكر.است ارتباط برقراري روشنفكر وظايف جمله از
يك تلفيقكننده ، يك روشنفكر ، .دهد شكل را خويش نسل انديشههاي كه است كسي بلكه
سال كتاب در فرهنگي ، تاريخدان ،(RJacoby) ژاكوبي راسل.است مبلغ يك و روزنامهنگار
نشستن و مردمي انديشمندان از نسلي مرگ غم در "روشنفكران آخرين" عنوان با خويش 1987
اشتباه حال عين در اما داشت حق او.ميگيرد ماتم آنها جاي به بياحساس دانشگاهيان
كشت محل آمريكا اكنون.هستند جديد مردمي روشنفكران سومي فرهنگ انديشمندان.ميكرد
ساير و اينشتين آلبرت جنگ از پيش مهاجرت با روند ايناست آسيا و اروپا فكري بذرهاي
كه مصنوعي قمر نخستين Sputnik) اسپوتنيك از پس و شد آغاز آمريكا به اروپايي دانشمندان
دانشگاههاي در علمي آموزش رونق با (شد مدار وارد شوروي اتحادجماهير توسط سال 1957 در
ديگر بار و ميآورد پديد فكري گفتمان در را جديدي شيوه سوم فرهنگ ظهور.گرفت شدت آمريكا
واقعيت اين همواره تاريخ ، طول در.ميگذارد صحه مهم ايدههاي قلمرو در آمريكا برتري بر
آنچه اماشوند جدي تفكر متعهد ديگران جاي به چند تني كه است بوده حاكم فكري حيات بر
به معروف انديشمندان از گروه يك دست از روشنفكري مشعل انتقال هستيم شاهدش اكنون
.ميشوند ناميده سوم فرهنگ روشنفكران كه است جديدي گروه دست به سنتي ادبي روشنفكران
Schuster,NewYork ThirdCulture.Simon &.The Brockman,J.1996
دلتنگي براي فصلي
مني كريستين
همتي زينب:ترجمه
كه است زمستاني افسردگي نوعي Disorder) (SeasonalAffectiveSADفصلي بيماري
در معمولا بيماري اين.ميدهد قرار خود تاثير تحت جهان سراسر در را نفر ميليونها
.مييابد پايان روزها شدن طولانيتر با بهار در و شروع روزها كوتاهشدن با زمستان اواخر
و پاييز اواخر در آن شروع كه (شد و آمد) متناوبي ريتمهاي در معمولا بيماري اين علائم
:شامل و كرده بروز است بهار در آن پايان
به نسبت بيميلي شب ، طول در بيشتر يا ساعت دو متوسط طور به خوابيدن:خواب در تغيير -
.روز طول در سرگيجه داشتن آمدن ، بيرون رختخواب از ناراحتي با و بيدارشدن
.وزن افزايش شيرينيجات ، و كربوهيدراتها خوردن پرخوري ، :اشتها در تغيير _
.بيقراري و بيهودگي بدبختي ، گناه ، نااميدي ، احساس داشتن:افسردگي -
.بيحالي احساس افزايش انگيزه ، و انرژي فقدان:خستگي -
.فيزيكي تماس و جنسيت به علاقه كاهش:جنسي ميل كاهش _
است ممكن كه معتقدند پژوهشگران از عدهاي.نيست شده شناخته هنوز SAD بيماري واقعي علت
ملاتونين هورمون) باشد داشته وجود ارتباطي خون ملاتونين هورمون سطح و بيماري اين ميان
شده مشخص گرفته صورت بررسيهاي جديدترين در.(ميكند كمك بدن به بيداري و خواب تنظيم در
طولانيتري مدت در ملاتونين هورمون ،SAD به مبتلا بيماران در زمستان ، فصل در كه است
فصلي تغييرات به افراد اين بيشتر حساسيت موجب ميتواند مسئله اين بنابراين ، ميشود ترشح
بيمار افراد.است نوردرماني ،SAD به مبتلا بيماران براي درماني شيوه موثرترينشود
بهتر ترجيحا.بگيرند قرار نور جعبه يك مقابل در ساعت دو تا نيم مدت به روزانه ميبايست
وليكن.شود بيخوابي موجب است ممكن نور شب ، در كه چرا گيرد صورت صبح در كار اين است
كه نوري متوسط.نيستند مناسب كار اين براي معمولي نوري لامپهاي كه داشت توجه بايد
است (Lux) لوكس تا 500 ميكنند 200 ساطع خود از كار محل يا خانه در موجود نوري لامپهاي
جعبههاي از برخي.است لوكس حدودا 2500 SAD درمان براي نياز مورد نور حداقل كه حالي در
موجب عمل اين بالطبع كه كنند ساطع خود از را لوكس هزار شدت 10 با نوري قادرند نور
همانند SSRL مخدر داروهاي مصرف نوردرماني ، با همزمان.ميشود درمان مدت شدن كوتاهتر
.شود واقع موثر SAD افسردگي علائم درمان در ميتواند فلوكستين و سرترالين پاروكستين ،
.شود واقع مفيد بيماري اين با آمدن كنار در است ممكن نيز مشاوره يا درماني روان
بيماري با آمدن كنار راههاي
به را زمستانه نور حداكثر تا دهيد قرار پنجره نزديك را خود كار محل يا آشپزخانه ميز -
.بياوريد دست
.(كنيد ورزش آزاد هواي در باشد داشته امكان كه صورتي در) كنيد ورزش منظم طور به -
.باشد مفيد ميتواند كند اشغال را شما بعدازظهر نصف كه پيادهروي
انداختن تعويق به طريق از را ميشود وارد شما بر كه استرسي ميزان كنيد سعي -
.دهيد كاهش بهار ، فصل تا تصميمهايتان
.باشيد داشته گرمسيري نواحي جزاير به مسافرتي امكان ، صورت در -
.بپرهيزيد ديروقت تا ماندن بيدار از و بوده خواب براي منظمي برنامه داراي -
پرهيز نشاستهاي غذاهاي و شيرينيجات خوردن از و بوده متعادل غذايي رژيم يك داراي -
.كنيد
تنها.نشدهاند مبتلا SAD بيماري به هستند مشكلاتي دچار زمستان در كه آنهايي همه
SAD به كه ميكنيد فكر شما اگر ولي باشند شده مبتلا بيماري اين به است ممكن عدهاي
:دهيد قرار توجه مورد را زير نكات شدهايد مبتلا
.كنيد روشن خود كار محل يا خانه در را بيشتري لامپهاي -
شادي و شوق احساس اطرافيانتان و خودتان به كار اين با و بپوشيد روشن رنگ لباسهاي -
.ببخشيد
.كنيد استفاده آشپزخانه ميز روي بر طبيعي گل از پر گلدانهاي از امكان صورت در -
.كنيد پيادهروي به اقدام آزاد هواي در -
s DigestصReader
علم حاشيه
دندانها سر زير
گريزانيد ميخاراند را تن كه لباسهايي و تند عطر زياد ، سروصداي درخشان ، نور از اگر
زيرا است ناراحتكننده برايتان هم سرد و گرم غذاهاي خوردن كه باشيد شده متوجه شايد
حواس با افرادي كه است آن از حاكي جديد بررسي يك نتايج.حساسند بسيار نيز دندانهايتان
نكات از يكي.دارند نيز حساسي دندانهاي حساس لامسه و بويايي چشايي ، شنوايي ، بينايي ،
اظهار آزمايشها اين در شركتكننده بيماران تمامي كه است آن بررسيها اين در توجه جالب
.ميكنند استفاده آفتابي عينك از حتما خانه از خروج هنگام كه داشتند
اقيانوس از قطره يك حكايت
سر به اقيانوس آب از قطره يك در تنها كه هستند موجوداتي بررسي سرگرم هنوز دانشمندان
دريا آب از قطره هر در S11AR- نوع از باكتريايي پلانكتونهاي هزار حدود 10 در ميبرند
اقيانوس آب از قطره يك S11درAR- تعداد از دقيق و كمي برآورد نخستين اين.ميشود يافت
.كردهاند آغاز را موجودات اين عملكرد نحوه شناخت كار راه اين ابتداي در دانشمندان.است
.بيابند را زمين سياره در حيات راز وسيله اين به اميدوارند آنها
لپتين بيگناهي
گذشت از پس احتمالا كردهاند تلاش سيگار عادت ترك براي تاكنون كه سيگاريهايي تمامي
تاكنون آنكه با.شدهاند مواجه وزن افزايش از مقاديري با سيگار ترك از اول هفته چند
كه دريافتهاند تازگي به پژوهشگران اما نشده مشخص درستي به بدن وزن بر سيگار تاثير
لپتين سطح آنها.ندارد نقشي بين اين در بدن ، وزن كنترل در موثر پروتئين لپتين ،
هفته سه دستهكم كه سابق ، سيگاريهاي و غيرسيگاريها سيگاري ، زنان و مردان از گروههايي
در موجود لپتين ميزان در معنيداري تفاوت و كردند مقايسه هم با را ميگذرد تركشان از
.نيافتند آنها خون
باستاني دماسنجهاي
دماسنجهاي عنوان به اقيانوسها ساكن موجودات ساله ميليون فسيلهاي 300 از پژوهشگران
دست به را زمين اقليمي آينده و گذشته از سرنخهايي آنها كمك به و كرده استفاده طبيعي
نقشه تفهيم در شيميدانان زمين به سنگواره بازوپايان صدف در موجود معدني رسوبات.آوردند
الگو اين از.ميكند كمك سال ميليون صدها از بيش زماني فاصله در درياها دمايي تغييرات
.ميشود استفاده جهاني گرمايش پيشبيني براي آزمونهايي عنوان به
يخ زير درياچه
پوشيده يخ توسط آن سطح و است شوري بسيار آب حاوي كه كيلومتر پنج پهناي به درياچهاي
اين.است شده كشف كارند مشغول جنوبي منجمد اقيانوس كهدر دانشمنداني توسط است شده
در را سالهاي ميكروبهاي 2800 ميشود ، ناميده ويرانا كه درياچه اين علاوهبر دانشمندان
ميليونها مدت به درياچه اين كه آنجايي از معتقدند دانشمندان.يافتهاند يخ متري عمق 19
.است ناشناخته اكوسيستمي داراي احتمالا بود ، شده جدا جهان قسمتهاي ساير از يخ توسط سال
در ميكروبي حيات جستوجوي براي را مهمي الگوي است ممكن كشف اين دانشمندان اين گفته به
.دهد ارائه مريخ نظير ديگر سيارات
5_ برايجهان جدولي
تايسون گراس دو نيل
فرهاديان سليمان:ترجمه
در كه كرد كشف را جديدي سياره (Giuseppe piazzi) پياتزي جوزپه ژانويه 1801 اول در
كاملا آن مدار دقيق موقعيت اما بود گردش حال در خورشيد حول مشتري و مريخ بين مداري
الهههاي نام به شمسي منظومه آسماني اجرام نامگذاري ديرينه سنت راستاي در.نبود مشخص
كلمه ريشه سرس البته).شد ناميده "Cres" سرس خرمن خداي ياد به نيز سياره اين مختلف ،
.(است محصول معني به Cereal
ياد به شد كشف كه بعدي عنصر و ميزد موج علمي مجامع در خاصي هيجان و شور دوران آن در
منطقه همان در كه شد كشف ديگري سياره سرس ، كشف از پس يكسال.گرفت نام سريم سياره اين
به شد ، كشف البرس هاينريش آلماني اخترشناس توسط كه سياره اين.بود چرخش در خورشيد حول
عنصر بود پيشبيني قابل.شد نامگذاري (Pallas خرد ، الهه) پالاس يونان خرد الهه ياد
به عناصر نامگذاري به علاقه.شود ناميده بالاديم سياره اين ياد به ميشود كشف كه بعدي
چرخش حال در مشابهي مدار در كه سياراتي كشف مورد چندين از پس دهه ، چند طي سيارات نام
شناخته سياره كوچكترين از اجرام اين كه شد مشخص بيشتر بررسيهاي با.كرد فروكش بودند
و سنگها از كه قطعاتي از كثيري تعداد مدار اين در حقيقت درهستند كوچكتر هم شده
.داشتند وجود بودند شده ساخته فلزي صخرههاي
جاي سياركها خرده كمربند در كه هستند هايي(سيارك) استروئيد هم پالاس و سرس بنابراين
تعداد از آنها تعداد يعني است سيارك هزاران داراي كمربند اين كه ميدانيم امروزه.دارند
است مايع صورت به اتاق دماي در كه جيوه فلز.است بيشتر هم تناوبي جدول شيميايي عناصر كل
يونيان سرعت خداي با ميكند حركت سريعتر شمسي منظومه سيارات همه از كه عطارد سياره و
.دارند مشتركي نام (خدايان پيامرسان Mercury)
خداي Thor ياد به ميرود ، كار به هستهاي رآكتورهاي در سوخت عنوان به كه توريم فلز
(Jupiter) روميها روشنايي و نور خداي بهنام نيز مشتري.است شده نامگذاري ژرمني خدايان
مشتري قطبي مناطق از هابل فضايي تلسكوپ توسط اخيرا كه تصاويري آنكه جالب شد نامگذاري
از پوشيده كه سياره اين جو در شديدي الكتريكي تخليههاي كه ميدهد نشان است شده ارسال
.ميگيرد صورت است مغشوش ابرهاي
كدام هر پلوتون و نپتون اورانوس ، اما ندارد همنامي عنصر من محبوب سياره كيوان افسوس ،
ياد به و شد كشف سال 1789 در اورانيوم.است شده نامگذاري آنها ياد به كه دارند عنصري
.گرفت نام شد كشف هرشل ويليام توسط آن از پيش سال هشت كه سيارهاي اورانوس ،
حين در و ميشوند تبديل سبكتر عناصر به فورا و ناپايدارند اورانيوم ايزوتوپهاي تمام
گرفت قرار استفاده مورد جنگ در كه اتمي بمب اولين.ميكنند آزاد انرژي مقداري عمل اين
روي متحده ايالات توسط بمب اين.ميكرد عمل بمب فعال جزء بهعنوان كه بود اورانيوم حاوي
هسته در پروتون دو و نود اورانيوم كه آنجايي از.شد پرتاب ژاپن شهرهاي از يكي هيروشيما
كه هرچند ميبرند ، نام طبيعت عنصر سنگينترين عنوان به عنصر اين از عموما دارد ، خود
آن شايسته اورانوس اگر.است موجود طبيعت در نيز سنگينتر عناصر ساير از ناچيزي مقادير
اورانيوم برخلاف اما دارد را شايستگي اين هم نپتون شود ، نامگذاري اسمش به عنصري كه است
پس سال درست 96 يعني شد ، كشف سال 1940 در نپتونيم شد ، يافت اورانوس كشف از پس اندكي كه
همانطور.كرد كشف آسمان در را نپتون آلماني اخترشناس (Johan Galle) گاله يوهان آنكه از
مكان هم عناصر تناوبي جدول در دارد ، قرار اورانوس از پس نپتون شمسي منظومه در كه
.است اورانيوم از پس نپتونيم
كار مشغول بركلي كاليفرنيا ، دانشگاه در كه هستهاي فيزيك دانشمندان توسط نپتونيم عنصر
يافت طبيعت در (هيچگاه تقريبا يا) هيچگاه كه را عناصري از بسياريشد كشف بودند
از پس درست تناوبي جدول در كه پلوتونيم جمله از شدند ، توليد بركلي سيكلوترون توسط نشدند
(Clyde Tombaugh) تامبو كلايد توسط كه پلوتون ياد به پلوتونيم البته.دارد قرار نپتونيم
.شد نامگذاري بود شده كشف پلوتونيم از پيش سال ده و سال 1930 در
Aug. Natural History,Jul.2002
|