فرهنگ و طبيعت نژاد ،
دولتي تجربه شكست

فرهنگ و طبيعت نژاد ،
دانشگاه استاد پيترويد ، اثر "مردمشناسي ديدگاه از فرهنگ ، و طبيعت ، نژاد" كتاب
.شده افزوده قوميتها و نژادي اقليتهاي به مربوط هاي كتاب به كه است انگليس منچستر
واقع در يا است غليان حال در ژرفا ، در هماكنون كه ميپردازد موضوعي به كتاب اين
.است پنهان دريا آبهاي زير كه است يخي كوه راس همانند آن ، ظاهري بخش
بر كه روشهايي شد آشكار عملا -دوم جهاني جنگ از پس ويژه به و -سالها گذشت از پس
است ، بشري گروههاي ميان جدايي اساس بيولوژيك ، و ژنتيك تركيبهاي و نژادي تقسيمات اساس
.كردهاند عقبنشيني
در بيولوژيك اهميت كردن كوچك است ، معتقد كه نهاده گسترش به رو متضادي رويكرد اكنون
.است بوده ظالمانه اجتماعي ، و رفتاري پديدههاي فهم
از استفاده در سياستمداران و دانشمندان از برخي گرايش كه دارد باور رويكرد اين
نژادي سياستهاي و ايديولوژيها ترويج براي بيولوژيك دلالتهاي به مربوط تفسيرهاي
دلالت ميان كه است انجاميده كليشهاي شكلي و اغراقآميز واكنشي به نازيسم همانند
ديگر ، سوي از نژادي تبعيض و ژنتيك تركيبهاي و سو يك از بيولوژيك رفتاري و اجتماعي
.است قايل برابري
بيولوژي ، مانند واژههايي كنوني معناي نقد ضرورت درباره كتاب اين در ويد اصلي رساله
اين مختلف معاني ميان تشخيص و طبيعت "ماهيت" بررسي خواهان وي.است طبيعت و خون ژنها ،
.است عادي مردم روزانه گفتمان در جنبهها
.باشد جهان در ديگر مكان و مكان يك يا ديگر زمان و زمان يك ميان ميتواند اختلاف اين
را انسان ژنتيك و بيولوژيك تركيبهاي بيولوژيك و علمي اكتشافهاي آنكه ويژه به
.ميسازد روشنتر
به اصطلاحات ، اين با انسان همكنشي و اصطلاحات تطور ريشههاي بررسي براي نويسنده
.ميكند دعوت شناسانه مردم پژوهشي روشهاي از استفاده
جدل و بحث در مشاركت
فرضيههايي پيرامون جاري جدلهاي و بحث در كه است آن در كتاب اين اهميت واقع ، در
تا ميدهد اجازه اكنون كامپيوتر ، و ژنتيك دانش در حاصل پيشرفت ميگويد كه ميكند شركت
زيرا.گيرد انجام بيشتري دخالت علمي ، اصول طبق برنامهريزي يا انسان ، زندگي كنترل در
درك علمي نوين اكتشافهاي واسطه به را آنها عمل راههاي و ژنها نقشه ميتوان اكنون
مناسب فرد گزينش انسانها ، توان مهارتها ، ارزيابي براي را عرصه اكتشافها اين.كرد
ژنتيكي علمي پژوهشهاي اساس بر خانواده ايجاد و اجتماعي روابط تكوين مناسب ، كار براي
تبعيض و پاكيزگي نظريههاي به بازگشت يادآور -كم دست -برخي براي امر اين.ميكند آماده
.يافت رواج نازي ، و فاشيستي ايدئولوژيهاي شكل به بيستم سده آغاز در كه است نژادي
برخي ميگويد و ميكند وارسي را نژاد درباره رايج تعريفهاي روشهاي پيترويد ،
به انسان تقسيم انديشه بيستم ، سده آغاز و نوزدهم سده پايان در علمي نژادگرايي دانشمندان
بر برخي و دارند تفاوت هم با نژادها اين كه گفتهاند و كردهاند تاييد را مختلف نژادهاي
مردمشناسانه جنبشي بيستم ، قرن هاي آغازه در ويژه به و مقابل دردارند برتري ديگري
و فكري دستاوردهاي ارتباط و ميشمرد مردود را شيوه اين طبق انسان تقسيم كه يافت رشد
فرانتس گرايش ، اين رهبران مهمترين از.ميكرد رد را افراد خارجي شمايل و شكل با اجتماعي
مبتني نظريههاي اتكاي نقطه عنوان به اما شد تضعيف تدريج به علمي گرايي نژاد.بود بواس
و ولد و زاد كردن محدود خواهان كه نظريهاي.ماند باقي -اصلح بقاي -طبيعي انتخاب بر
.بود نازيسم نظريه جمله از و پيشرفته كم نژادهاي "دوباره توليد"
گفتمان كه ميبينيم را شايع اعتقاد اين برويم قديمتر دوران به تاريخي نظر از اگر
اروپايي استعمارگران طلبي جنبشتوسعه با كهدرتوازي -چهاردهم سده از نژادي
ميان تمايز و تشابه درباره انديشههايي براساس و است اجتماعي متغير پديده يك -شد آغاز
عنوان به را نژاد گفتمان ، اين.است گرفته شكل جغرافيايي گوناگون فضاهاي در انسانها
.ميكرد تعريف موروثي عوامل و خون و رنگ و شمايل و شكل به مربوط خاص تمايزهاي
هجدهم ، سده در تمايز ، جنبش اين كه معتقدند سميدلي ، اودري مانند دانشمندان از برخي
انجام آمريكايي مستعمرههاي در انگليسيها توسط ويژه به كار اين.يافت نيرومندي پتانسيل
شكل و رنگ گوناگوني بر استناد با آنان.شد همراه آنان براي اجتماعي هويت ايجاد با كه شد
.ميكردند متمايز ديگران از را ، خود جسماني تركيب و
نوعي خود خودي به انگليسيها ، به نژادي گفتمان تطور ارجاع كه است باور اين بر ويد
و اسپانياييها همانند اروپايي استعمارگران ديگر راندن حاشيه به و نژادي طرفداري
اماكن ديگر به توجه بي -اروپا و شمالي آمريكاي به پژوهش كردن محدود نيز.پرتغاليهاست
.است طرفداري نوعي خود خودي به -جهان
ناروشن مفهومي نژاد ،
تاكيد نژاد مفهوم بودن ناروشن بر -بخشها ساير همانند -كتاب نخست بخش در پيترويد
و ندارد روشني بنياد نژادگرايي ، درباره پردازيها نظريه از بسياري ميگويد و ميكند
اجتماعي و فرهنگي ابعاد به نژاد بيولوژيك بعد تبديل براي تعاريف اين از خيلي
جنبه و شوند مسلط رفتارهايشان بر و سازند متمايز هم از را انسانها تا كوشيدهاند
.بگيرند ناديده را نژاد فهم در ژنتيك و بيولوژيك طبيعي و جسماني
:ميكند اشاره زمينه اين در عمده روش چهار به پيترويد
اين مكتبهاي مهمترين از.اجتماعي طبقههاي و لايهها با پيوندش و نژاد روش نخست ،
هستند نژادي تبعيض گفتمان مبلغ سرمايهداران ، است معتقد كه است ماركسيستي انديشه روش ،
بنيادهاي بر جهان كارگران جنبش وحدت گسستن براي ملتها ميان تمايز در آنان مصلحت زيرا
آنان.دربرميگيرد نيز را پيروانش و وبر ماكس روش ، اين.است نژاد همچون توهمآميزي
و سياسي ونهادهاي تجمعها ميكوشند كه دارند وجود كساني جوامع ، در كه دارند تاكيد
زيرا ميگذارند كنار را گروهها ديگر آنان.كنند ايجاد مشخص مبنايي بر را بوروكراتيك
وامكانات مهم مناصب تا ميسازند فراهم آنان براي را عرصهاي نژادي ، تجمع آن معتقدند
.دستآورد رابه برجستهاي
روش اينميرود شمار به اول روش ادامه كه است "سلاله و مليت و نژاد" روش دوم ، روش
انديشه كه انسانهاست ميان نابرابري تحكيم نژادي ، گفتمان از هدف دارد ، تاكيد
.دربرميگيرد را ميهني هويت و مليگرايي
مختلط رنگ مبناي بر لاتين آمريكاي در و سفيد انسان تمايز اساس بر انگليسي مليگرايي
بيولوژيك ، مشخص ويژگيهاي دارندگان كه باورند اين بر انديشهها اين.گرفت پا معيني و
پا ميهني و ملي هويت تحكيم اساس بر مليگرايي و غيرطبيعياند ديگران و طبيعي چيزي
معيني مجموعههاي مليگرايي ، .ميكند كمك ديگر مليت عليه همبستگيدروني به و ميگيرد
اين مليگرايان.ميكند بيرون آن از را ديگراني و ميكند متحد هم با خاص درچارچوبي را
و جنگ مدرنيسمو كشمكشدرعرصههاي در و مليتها ديگر با هماوردي منظور به را كار
فرهنگي ميراث اهميت شمردن والا بر معمولا مليگرايي ، .ميدهند انجام آنها همانند
انديشه كه اينجاست در.ميورزد تاكيد معين ، نهفته توانهاي با گروهي تمايز و مشخص
سازنده و پشتيبان انديشه عنوان به پوست رنگ و جسماني تركيب تمايز و نژادي پاكيزگي
روابط پيرامون انديشههايي نژادي ، پاكيزگي انديشه با همراه.ميشود آشكار مليگرايي ،
امر ، اين.مييابد پيوند "انسان دوباره توليد" فراگرد با كه ميخورد گره آن با نيز جنسي
لشكريان.ميكند توجيه را جنسي روابط و ازدواج براي بند و قيد ايجاد تاريخي نظر از
بوميان با ازدواج مساله به ميكردند اشغال را جهان مناطق استعمار دوران در كه اروپايي
.ميآوردند شمار به نژادي پاكيزگي براي خطري را آن و ميكردند نگاه منفي ديده با كشورها
كه دارد قرار اجتماعي و فردي هويت مشخص طور به و "هويت با نژاد رابطه" براساس سوم روش
عليه واكنش علل ، اين جمله ازاست يافته افزايش آن به اهتمام متفاوت ، علل اخيرابه
ديگر بهرهكشي منظور به جهانيسازي و استعماري جنبشهاي كه است قواعدي و هويتها
را افرادي كه آمد پديد انجمنها از شماري لذا.دارند را آن تحميل قصد اجتماعي لايههاي
و شدند هويتتبديل داراي جنبش يك به زنان.ميداد پيوند هم به معين و مشترك وجوه با
.شدند -نژادي مختلف تقسيمبنديهاي و سياست مليت ، به بيتوجه -مطلق برابري خواهان همگي
.ميشود انجام گوناگون بنيادهاي بر جنبشها اين سازمانيابي
اساس عنوان به نژادي بيولوژيك متغير با مخالفت آنها ، از برخي سازمانيابي علت
با اصولا نيز ديگر برخي.است مختلف محيطهاي و فرهنگ بر تاكيدشان و است سازماندهي
.داد خواهيم شرح را اين كه مخالفند بشر افراد ميان بيولوژيك تفاوتهاي وجود
دارد ادامه
بنيطرف عزيزي يوسف:ترجمه
ريويو بوك كمبريج: منبع
دولتي تجربه شكست
بخش واپسين _ ژاپني مداري قوم ;تو شين
شينتو-نو بيانيههاي مدافعان ميشدند منصوب جينگيكان به كه مقاماتي از بسياري
راه اين در گامهايي بيدرنگ آنها و بودند نوريناگا موتوئوري و آتوستوتانه هيراتا
ايزدكدههاي به.كنند بازسازي جداگانه باشنده دو چون را بودا آيين و شينتو كه برداشتند
و اسباب و پيكرهها... بزدايند خود از را بودايي عناصر گونه هر كه دادند دستور شينتو
دربار در بودايي مراسم و آداب انجام بردند ، بيرون شاهي كاخ از را بودايي لوازم
.شدند منع بودايي رودحانيت به ورود از درباري نجباي پسران و شد قطع امپراتوري
(كنيد نابود را آن آموزههاي ;كنيد ريشهكن را بودا آيين) "كيشاكو هايبوتسو" شعار
در بودايي ضد شديد سركوب و خشونت و گرفت فرا را كشور سراسر لجامگسيخته آتش يك مثل
مركزي ، حكومتبرانگيخت بزرگي خشم و آشوب مردم تمام ميان در و شد شعلهور نواحي بسياري
نفي را بودا آيين نابودي قصد گونه هر بود ، آرامش و ملي همبستگي اعتلاي به علاقهمند كه
موقع آن كه) را شينتو وزارت جاي آوريل 1782 ، در 21.گرفت پيش نويي سياست و كرد
نوع يك در شينتو با را بودا آيين كه گرفت ، (كيوبوشو) دين وزارت (شد خوانده جينگيشو
ساير و روحانيت دو اين ميان دشمنيها و رقابتها اما ، .ميكرد ادغام دوگانه دولت دين
قانون ، بنابر در 1882 ، .شد ساختگي اتحاد اين تجزيه به منجر بعد سال سه حدود در عوامل
يا مذهبي شينتو و (كوكا)دولتي شينتو:شد طبقهبندي دسته دو به شينتو نهادهاي
در)جينجا نام كه شد داده انحصاري حق اين دولتي شينتو ايزدكدههاي به. (شوها)فرقهاي
يا (كليسا)كيوكايي را مذهبي شينتو نهادهاي كه حالي در باشند ، داشته (ايزدكده لغت ،
محلي يا استاني يا ملي حكومتهاي مالي نظر از را دولتي شينتو.ميخواندند (فرقه)كيوها
.ميشد حمايت خصوصي طور به مذهبي شينتو كه آن حال ميكردند ، اداره و تامين
بود يافته انتشار فوريه 1889 در 11 كه اساسي قانون ماده 28 در ديني اعتقاد آزادي
صلح منافي نه كه حدودي داخل در ژاپني رعاياي":يعني شرطهايي ، و قيد با چند هر شد ، اعطا
خواهند برخوردار ديني اعتقاد آزادي از رعايا ، مثابه به وظايفشان مخالف نه و باشد نظم و
".شد
نهادهاي شينتو ايزدكدههاي و نبود ، دين دولتي شينتو ژاپني ، مقامات اظهار بنابر
شينتو مراسم در ميبايست وفادار ژاپنيهاي همه و تاريخي ، و اخلاقي منش يك با بودند ملي
نتيجه در.ميآمد شمار به آنان ميهنپرستانه وظايف از بخشي اين و كنند شركت دولتي
آزادي مورد در اساسي قانون تضمين شد دولتي شينتو آداب در شركت به كه اعتراضهايي
دفتر يك و (كيوكو جينجا) ايزدكدههاي دفتر يك در 1900 حكومت و شد نقض ديني اعتقاد
بر هم دومي و شد دولتي شينتو مسئول اولي.كرد تاسيس كشور وزارت در (كيوكو شوكيو) اديان
به دينها دفتر در 1913.داشت نظارت ديگر دينهاي و مسيحيت بودا ، آيين مذهبي ، شينتو
جدا مذهبي شينتو از را دولتي شينتو كه ميشد سعي و يافت انتقال پرورش و آموزش وزارت
.كند متمايز يا
نهاد اين كه بود پيدا نميدانست ، دين را دولتي شينتو كه رسمي اعتراضهاي رغم به
نگاه را باستاني دوره آيينهاي و بومي باورهاي كهنترين ايدئولوژيك و روششناختي محتواي
هم را متاخرتر بيانيههاي و ميانه دوره در شينتو شارحان نظري ميراث نيز و داشت مي
نامآور دانشمند ،(-1873)كاتو گنچي دكتر.افزود اينها همه به رسمي كيش سرشت درباره
:ميگويد باره دراين شينتو ،
و آورد ، شمار به ژاپني اخلاق تعليم و ملي مراسم نوعي را دولتي شينتو بتوان شايد"
آشكار حقيقت اين پژوهش ، ادامه با اما خواند ، غيرديني و دنياورز را آن ميتوان حد اين تا
اصلا را آن كه ميروند جاپيش آن تا ژاپنيها برخي كه دولتي ، شينتو اين حتا كه ميشود
و آغازين باورهاي همان متن در كه است ديني بر گواه كاملا واقع در نميدانند ، دين
آيينهاي و ملي اخلاق صرف قانون يك شكل به كه گيرم است ، شده بافته مردم ملي سازمانهاي
".بود دنياورز جنبه به مجاز فقط ظاهرا شد ، گفته كه چنان و شده استتار دولتي
است سرشار كه شريف گذشته يك انديشههاي از شود پر ملي جان كه كرد ياري دولتي شينتو
تا ملي خانواده يك مثابه به است مقدر كه برتر نژاد نسل يك [از] بزرگ ، سنتهاي از
نسل از شاهي دودمان يك آن راس در كه بيهمتا دولت يك[از ] و يابد ، استمرار جاودان
نكشيده فاصلي خط موثق تاريخ و اسطورهها ميان اما.هست نقضناپذير و ناگسسته خدايان ،
.داشت قرار عمومي منازعه يا پژوهش مرز وراي دولتي شينتو نظري محتواي اعتبار و بودند
شد قوممدارانهاي تندروانه وطنپرستي آتش سوختبار دولتي كيش يك نقش در دولتي شينتو
.شد منجر در 1945 ژاپن كامل شكست و جنگ آتشين فاجعه به سرانجام كه
از بخشي در.شد برچيده رهنمود يك شروط و شرط تحت دسامبر 1945 در 15 دولتي شينتو
ملي ، حكومتهاي سوي از شينتو ترويج و كنترل تداوم ، حمايت ، نظارت ، ":آمده چنين رهنمود آن
عمل رسمي مقام در كه كارمنداني و دستها زير دولتي ، مقامات سوي از يا محلي ، و استاني
كردهاند بيان چنين را رهنمود اين از غرض ".شود متوقف بايد بيدرنگ و است ممنوع ميكنند
تمام و كند جلوگيري سياسي مقاصد براي دين از سوءاستفاده از كند ، جدا دولت از را دين" كه
آنها به و دهد قرار مشابه قانوني بنياد يك در دقيقا را اعتقادات و ايمانها دينها ،
اشاعهايدئولوژي و تبليغ و حكومت به وابستگي.دهد يكسان حمايت و فرصتها دقيقا
فرقهها ، ايمانها ، دينها ، تمام پيروان براي بلكه شينتو براي فقط نه را نظاميگرا
".كند ممنوع فلسفهها يا اعتقادها
ميان ي"بندها" يافت ، انتشار ژانويه 1946 اول در كه شاهانه ، فرمان يك بر بنا
.خوردهاند گره هم به محبت و متقابل اعتماد راه از پايان تا آغاز از" مردم و امپراتور
كه نيست موهوم خيالات اين در آنها بنياد.نميشوند آغاز محض افسانه و اسطوره در آنها
و ديگرند نژادهاي از برتر نژادي ژاپن مردم و است [آكيتسوميكامي] متجلي خداي امپراتور
".برانند فرمان جهان بر كه است مقدور رو اين از
نو اساسي قانون ماده 20 در حكومت رسمي كيش يك مثابه به شينتو قطعي نفي سرانجام
همه براي دين آزادي":است آمده شكل اين به يافت انتشار نوامبر 1946 سوم در كه ژاپن
اقتدار گونه هيچ نه و ميگيرد امتيازاتي دولت از نه ديني سازمان هيچ.ميشود تضمين
مجبور كاري يا آداب مراسم ، ديني ، اقدام هيچ در شركت به شخصي هيچ.ميكند اعمال سياسي
خواهند خودداري ديگر ديني فعاليت هر از يا ديني آموزش از ارگانهايش و دولت.شد نخواهد
".كرد
تعلق بخش آسايش حس يك مردم براي و داد ادامه هستياش به مذهبي شينتو همه ، اين با
خم ديگرگوني و جنگ همهمه از كه بيآن آورد ، فراهم را باور پيوستارجاودانه يك به داشتن
.باشد آورده ابرو به
پاشايي. ع: مترجم_ شونزو ماكي ساكا: نويسنده
|