شهرياران قصه
رفته دست از اعتماد
زندگي حاشيه
بازتاب
31-آمريكايي قضاوت
شهرياران قصه
تهران شهرداري و شهر شوراي مباحثه
سبوكي افشين:كاريكاتور
نتوانستند گاه هيچ و آمده گرفتار بوروكراسي چرخه يك در نظارتي دفاتر كوتاه زمان در
كرده تحميل شهرداري و مردم بر را سنگيني هزينه كه آن جز بگشايند مردم كار از گرهاي
باشند
.خنديد ".بدهم تو به را تهران شهرداري آمدهامپيشنهاد":هاشمي اكبر اجتماعي ، گروه
ميتوانست شام ميهماني اين كه آن با است ، ميهمانش دوستان از نفر يك امشب شد خبردار
:ميگفت درونش در چيزي و داشت عجيبي احساس اما باشد گذشتهشان ميهمانيهاي همه مانند
خوشحال چهره را اين "است افتاده اتفاقي"باشد معمولي ميهماني يك نميتواند آمدن اين
در (شهردار) ميزبان سرسخت مخالف بهعنوان امروز كه ميگفت ميهماني اضطراب از پر اما
از بار چند حتي.نميورزد دريغ شهردار با خود مخالفت ابراز براي تريبوني هيچ از استفاده
روبهرويش او بالاخره و ،"است آمده پيش مشكلي شورا در افتاده؟ اتفاقي" بود پرسيده او
از نميدانست."نياورد "نه" بود خواسته ميزبان از و "دارم درخواستي" بود گفته و ايستاده
منتظر مدتها كه ميهمان و انداخت بالا را شانههايش ميزبان كرد ، اصرار ميخواهد ، چه او
اما بود ، روشن قديمي دوست پاسخ.كند كنترل را خود احساسات نميتوانست بود لحظه اين
!نه.كوتاه
غلامحسين رفتن از پس ميدانست ، خوبي به خود ميهمان ، كه چرا نكرد فايدهاي اصرارها
ميزبان است سالها اصفهان ، شهرداري از مدني ملك محمدحسن استعفاي و استانداري از كرباسچي
و خصوصي بخش در كار دهه يك از پس حال و است شده خصوصي بخش وارد و دلكنده دولتي بخش از
به و كرده رها را خود جنجال بدون كار شد نخواهد حاضر كارآمدي و توفيق از برخورداري
نكرده وفا نيز كرباسچي غلامحسين مافوقش مقام به اين از پيش كه زند تكيه جنجالي جايگاهي
اما كند پيشنهاد اين پذيرش به راضي را صميمياش دوست تا كوشيد ميهمان شب آن گرچه بود
.ميگردد باز دوستانش جمع به نه جواب با كه ميدانست او يافت پايان ميهماني وقتي
پرسيده ميهمان از ميزبان خداحافظي هنگام كه چرا بود اميدوار دلش ته هنوز اما ميرفت
تهران شهر شوراي در دوستانش و ميهمان پيش چندي ميدانست "ميكنيد چه را الويري پس" بود
بود گفته لبخندي ته با پاسخ در مغموم ميهمان.ماندهاند ناكام الويري استيضاح در
:بود گفته و ميشناخت خوبي به را الويري روحيه كه چرا بود خنديده ميزبان."استعفا"
".ندارد امكان"
اطمينان او كه بودند الويري از استعفا گرفتن به مامور كساني كه چرا داشت امكان اما
حاميان حجاريان سعيد و عطريانفر محمد نام ميهمان ، .شد خواهند كار اين به موفق داشت
سخت باورش.بود آورده زبان بر بگيرند را او استعفاي بايد كه كساني بهعنوان را الويري
آورد زبان بر را نامش ميهمان وقتي بشنود را فرد آن نام داشت تمايل بسيار ميزبان اما بود
.ميكرد نظاره را ميهمانان رفتن متحير مدني ملك
شده شناخته شخصيتهاي:اول گروه.شدند تهران شهر شوراي وارد گروه دو انتخابات فرداي
دوم گروه و داشتند اجرايي سابقه نظام بالاي ردههاي در انقلاب پيروزي ابتداي از كه ملي
مياني سطوح در و داشتند كمتري اجرايي سابقه اول گروه به نسبت كه دادند تشكيل كساني را
در تازه شروعي و ممتاز موقعيتي و بزرگ موفقيتي شورا به آنها ورود و بودند كرده خدمت
در تهران جايگاه شوراها شكلگيري ابتداي همان از كه چرا ميشد محسوب سياسيشان زندگي
از شوراها ديگر نسبت به تهران شهر شوراي ميشد باعث فرهنگي و اقتصادي سياسي ، معادلات
شهرداري ، در كرباسچي ساله نه موفق تاريخي سابقه.شود برخوردار خاصي ويژگي و جايگاه
باعث كه چه آن بار اين اما.بود كرده تبديل كشور در سازندگي جريان سمبل به را تهران
.بود پرسش اين براي پاسخي يافتن ميشد تهران شهر شوراي به خارجي و داخلي ناظران توجه
سعيدي مجيد:عكسها
طرفي از و كرد خواهد اداره را تهران ابرشهر محلي مديريت يك قالب در ملي مديريت يك چگونه
كنار در چه بود اهميت با بسيار تهران شوراي شكلگيري نحوه و سياسي جريانهاي ورود نوع
كه بودند آمده صحنه به سياسي گروههاي قالب در چهرههايي كمشناس و ناشناخته نامهاي
عبدالله شورا جلسه اولين دربودند ملي چهرههاي باشند محلي چهرههايي كه آن از بيش
برگزيده شورا رئيس نايب و رئيس عنوان به شده شناخته چهرههاي از حجاريان سعيد و نوري
مجلس انتخابات آمدن پيش با ماه از 4 پس و بود كوتاه بسيار شورا در نوري حضور گرچه.شدند
كه آن يا و ميماند باقي بهشت در بايد يا گرفت ، قرار راهي دو ميان در ناچار به نوري ششم
ديروز انقلابي جوان دوزدوزاني عباس و آورد در اوين از سر كه آن عجيب و ميرفت پاستور به
.زد تكيه نوري جاي بر سنياش شرايط خاطر به امروز ميانسال مرد و
نميآوردند ياد به را دهه 50 سياسي زنداني و انقلابي شخصيت اين نام دهه 70 جوانان شايد
تمامي اخراج و تعطيلي به اقدام دهه 60 در كه را وزيري تنها نام و 60 دهه 50 جوانان اما
آغاز از البته.كنند فراموش نميتوانستند هرگز بود كرده وقت ارشاد وزارت كاركنان
نيت به را قرآن كه روزي همان و شد رياست پذيرش به حاضر قرآني استخاره دوزدوزانيبراساس
او براي كه آن از بيش مسئوليت اين پذيرش كه داشت آن از حكايت نشانهها كرد ، باز استخاره
از 3 پس و نپاييد ديري شورا بر نيز او رياست رو اين ازاست مفيد شورا براي باشد خوب
بود استعفايش معناي به تحقق عدم صورت در كه داد قرار شورا اعضاي پاي پيش را شرايطي ماه
.ميناميد خود تدريجي مرگ او كه چه آن بر بود پاياني اين و نشد محقق هرگز كه شرايطي
براكثريت اقليت حاكميت
اما بگذارد ناكام را شورا اقليت استيضاح بود شده موفق كه آن با نبود خوشحال الويري
بود ، خسته افتاد ، كاناپه روي و كند را رسمياش كت.نداشت را پيروز مرد يك احساس اصلا
خسته اينقدر را او تهران شهرداري پذيرش و آزاد مناطق رياست كردن رها نميكرد فكر هرگز
شهرداري با قضاييه قوه برخوردهاي بپذيرد را مسئوليت اين ميخواست كه روزي.كند فرسوده و
دارد پيشرو سختي كار ميدانست و بود چشمانش پيش كرباسچي غلامحسين دادگاه صحنههاي و
.كند خسته اندازه اين تا را او شورا و كند پيدا مشكل شورا با نميكرد فكر هرگز اما
چرا.ميكند مرور پرسش يك پاسخ يافتن براي را گذشته اتفاقات همه و ميبندد را چشمانش
از جمعي را اكثريت گروه.شد تبديل اقليت و اكثريت گروه دو به شورا مرور به شد؟ چنين
محمد حجاريان ، سعيد مانند (تكنوكراتها) كارگزارانيها و (مدرن چپهاي) مشاركتيها
فروزش ، غلامرضا حقيقي ، حسين دروديان ، جلاييپور ، فاطمه طباطبايي ، عليزاده عطريانفر ،
اعضاي بودند معتقد اكثريت گروه.ميدادند تشكيل نوري عبدالله محوريت با...و وسمقي
اهتمام شهرداري بر نظارت و قانونگذاري كار به بايد پارلمان يك نمايندگان مانند شورا
.بورزند
وحدت تحكيم دفتر حمايت با اصغرزاده گرچهشد تشكيل محوريتاصغرزاده با نيز اقليت گروه
تشكيل با اما يافت راه شورا به است نزديك سحر شعار با دروديان و حجاريان نام كنار در و
.شدند شناخته همبستگي حزب نام به اقليت گروه عملا حزب ، اين رياست گرفتن و همبستگي حزب
و آنان از برخي سياسي گرايش اما داشتند سنتي چپ سياسي گرايشهاي كه گروهي
نگاه نوعميداد نشان سنتي راستي دست گروه يك هيبت در را آنان گاه موضعگيريهايشان
از كه عابديني اميرحسين تعبير به و بود متمايز كاملا شورا به اكثريت با اقليت گروه
شورا ، اعضاي كه داشتند را تعاوني شركتهاي حكم شوراها بود ، آمده شورا به پرسپوليس باشگاه
همين براساس.داشت را شركت مديرعامل حكم نيز شهردار و امنا هيات نه بود آن مديره هيات
جزئيات ، در حتي پاگير و دست و شديد بسيار نظارتي بعد بر علاوه اقليت گروه اعضاي تفكر
دوره پايان تا چه اگر.باشند داشته سهمي يك هر نيز شهر اداره در كه بودند آن خواهان
انتخاب و دوزدوزاني استعفاي از پس اما نيافتند كار اين براي مجالي چندان دوزدوزاني
كارهاي در دخالتشان عملياتي ، حوزه به اقليت گروه ورود شورا جديد رئيس عنوان به خسروي
عضو ديگر لطفي مديريت به نظارتي گروههاي تشكيل شد ، بيشتر و بيشتر روزبهروز شهرداري
نسبت كه كارگري نيروهاي از مجموعهاي مقطع اين در.بود راستا همين در اقليت گروه
وارد شهرداري متخصصان و مهندسان بر نظارت براي داشتند اقليت اعضاي با دوستي و خويشاوندي
تهران شهرداريهاي اكثر در و يافت گسترش آنان تعداد سرعت به.شدند نظارتي گروههاي
در طبقه ساختماني 10 از طبقه چند منظور اين براي و برپا شهرداريها بر نظارتي دفاتر
اما.شد پارتيشنبندي زياد هزينه با و يافت اختصاص شورا دبيرخانه براي ايرانشهر خيابان
نتوانستند گاه هيچ و آمده گرفتار بوروكراسي چرخه يك در نظارتي دفاتر كه نكشيد طولي
كرده تحميل شهرداري و مردم بر را سنگيني هزينه كه آن جز بگشايند مردم كار از گرهاي
كه محلي گرفت شكل فردوس باغ در تخصصي گروههاي اصغرزاده محوريت به طرفي از.باشند
اجبار به تيمش و اصغرزاده آمدن با اما.بود تهران شهرداري عمران فني تخصصي كتابخانه
به خود خسرويشد شورا عضو اين شخصي دفتر به تبديل زمان مرور به مكان اين و شد تعطيل
اكثريت آراي كسب به موفق هيچگاه او نبود حجاريان سعيد حمايتهاي اگر كه ميدانست خوبي
.نميشد شورا
فردي خسروي اينكه دليل به بودند معتقد مقطع آن در شورا اعضاي از ديگر برخي و حجاريان
تنشهادور از را شورا حداقل ميتوانست شورا رياست به وي انتخاب و است دردسر بدون و آرام
گروه رياست تعبير به و شورا رياست در وي ضعيف عملكرد از ماه چند گذشت از پس اما.كند
داشت آن بر را او كه رساند ديگري جمعبندي به را حجاريان اسفندماه 78 در شورا بر اقليت
.كند مطرح را رئيس تغيير شورا آتي جلسه در تا
توصيه با عسگر سعيد همدستان از جواني نوشتند روزنامهها را اين.شد ترور حجاريان
سپس و كرده سد را حجاريان راه (شورا اقليت اعضاي از يكي) پور حكيمي احمد سوي از نامهاي
.شد شليك گلوله
بگويد سخن توانست وقتي تيرماه 79 در خاموشي ماه از 3 پس و ماند زنده حجاريان اما
از حمايت به حاضر ديگر او.كرد اعلام اعضا ديگر به شورا وضعيت از را خود جمعبندي
دوره 2 پايان تا چون ماند حجاريان به عطريانفر توصيههاي با خسروي.نبود خسروي عملكرد
.بود باقينمانده بيشتر ماهي چند تنها جديد رئيسه هيات انتخاب و شورا قانوني ساله
چانهزني توان اقليت گروه كه آنجا از و شد آغاز جديد رئيسه هيات انتخاب براي رايزنيها
.ميگرفت انجام اكثريت گروه در رايزنيها بيشترين نداشت ،
يا جديد رئيس بيگمان اكثريت گروه سياسي تركيب به توجه با.بود مشخص كاملا كار پايان
به كارگزاراني يك كه نبود اين متضمن سياسي مناسبات گرچه.بود كارگزاراني يا و مشاركتي
مناسبات از فراتر مشاركتيها ، ليدر عنوان به حجاريان سعيد اما.نشود انتخاب شورا رياست
بر (كارگزاراني) عطريانفر محمد رياست براي را خود حمايت رسما شناختش ، دليل به سياسي
همكاري طولاني حضور سابقه دليل به عطريانفر بود معتقد او.كرد اعلام را تهران شهر شوراي
خوبي پيوند شهرداري و شورا بين ميتواند تعاملش قدرت و شهرداري در كرباسچي غلامحسين با
شخص متوجه نگاهها بار اين و نشد پيشنهاد اين پذيرش به حاضر عطريانفر اما.كند برقرار
قابل وزنه عنوان به شورا از نوري عبدالله رفتن از پس بودند معتقد كه چرا شد حجاريان
اما.گرداند باز را شورا اتوريته و پرستيژ ديگر بار ميتواند حجاريان سياسي ، قبول
را شورا جلسات در حضور توان حتي ترور ، حادثه از مانده جاي بر جسمي ضعف دليل به حجاريان
اعضا از يكي و بپذيرد را شورا حجاريانرياست كه كرد پيشنهاد او به عطريانفر محمد.نداشت
نهم در.نپذيرفت او هم باز امابرساند سرانجام به را اجرايي كارهاي جانشين عنوان به
را خود كانديداتوري عدم شورا اعضاي تكتك وقتي شورا دوم سال جلسه آخرين در و ارديبهشت
كه ميدانست خسروي.بود عطريانفر و اصغرزاده خسروي ، متوجه نگاهها همه ميكردند اعلام
به را پست اين داشت تمايل بسيار گرچه اصغرزاده.بود نخواهد او با اكثريت راي بار اين
كاملا وضعيتي عطريانفر اما.دارد خسروي همچون وضعيتي ميدانست نيز او اما آورد دست
تمايلي كرد اعلام هم او ولي بود زياد بسيار شورا جديد رياست براي او شانس و داشت متفاوت
مقابل در زيادي مدت نتوانست و نپاييد ديري او سخن اين ولي.ندارد شدن كانديدا به
.شد اكثريت گروه كانديداي شرط پيش يك ارائه با و كند مقاومت شورا از خارج و داخل فشارهاي
روز پيششرط همان براساس انگيخت برخواهد را اقليت گروه حساسيت انتخابش ميدانست كه او
برانگيزد را اعضا حساسيت كرد سعي مناقشه و محاجه و اعضا تكتك به كردن رو با رايگيري
از و نياورد آنكهراي يكي ;بود هدف دو دنبال به كار اين با او.ندهند راي او به تا
كسي به شورا رياست به انتخاب صورت در آنكه دوم برهد ، شورا پيشبيني قابل گرفتاريهاي
.نباشد بدهكار
در اما باشد ، داشته پي در وي براي را منفي رسانهاي بازتاب اتفاق اين بود ممكن گرچه
راي و 4 موافق راي با 10 عطريانفربود كرده تمام شورا اعضاي بر را حجت آرا ، كسب صورت
_ حكيميپور - لطفي - اصغرزاده) دادند منفي راي وي به كه نفري و 4 شد شورا رئيس مخالف
.دهند مثبت راي او به نداشتند تصميم هرگز نيز آمدن از پيش حتي (خسروي
براي تلاش شهر ، ايران ساختمان تعطيلي شورا ، اداري ساختار اصلاح جديد ، رئيس اقدام اولين
و كتابخانه اين راهاندازي و فردوس باغ در شهرداري مهندسي فني كتابخانه بازپسگيري
اعتقاد به و ميشد منتشر دروديان نظر زير كه مجلهاي.بود شورا ايران مجله تعطيلي
نظارتي گروههاي تعطيلي با حتي بود درصدد جديد رئيس كه آن با.نبود قوي مجله دروديان
.كند باز شورا سر از نيز را سنگين هزينه اين
دهد ، روي اتفاق اين اگر ميرفت تصور كه چرا نبودند كار اين موافق شورا اعضاي ديگر اما
هدايت خود ، اصلي وظيفه از كه ميشد ماجرايي درگير شورا و شد خواهد متشنج شورا مجموعه
مخالف كه اقليت گروه اما رسيد تصويب به شورا اداري سازمان.ميماند باز شهرداري امور
اين بر طرح اين موافقان اما شود اداره شورايي صورت به بايد شورا ميگفتند بودند كار اين
با حركت اين گرچه باشد ارگانيك سيستم و ارشد مسئول يك داراي بايد شورا بودند باور
به دانشگاه اساتيد از دعوت با تنها عطريانفر و نرسيد سرانجام به اعضا از برخي مقاومت
در اما.كند تقويت را بودجه و برنامه گروه توانست حداقل بودجه و برنامه مشاوران عنوان
گروه شورا علني - رسمي جلسه پنجمين و هشتاد و صد يك در پاييز 80 ماه اولين از روز آخرين
عيار تمام جنگ يك از جديدي دور آغازگر ، كه نامهاي.كرد شورا تقديم را نامهاي اقليت
.بود تهران شهرداري با اقليت گروه بين
رفته دست از اعتماد
اسلاميه سعيده
نامزدها فهرست ارائه براي سياسي گروههاي رايزنيهاي.افتادهاند تكاپو به همه دوباره
هنوز اما.ميشوند مطرح ديگري از پس يكي آشنا نامهاي.است شده آغاز شوراها انتخابات در
شوراها انتخابات درباره اظهارنظر به سياسي آدمهاي.است نشده ثبت آنها از اسمي
برگزار كشور اين در كه انتخاباتي همه مثل.است پيش سال چهار مانند چيز همه.پرداختهاند
.است كرده تغيير ميان اين در چيزي اما.كردهاند شروع را خود حركت روزنامهها.است شده
از شوقي پيش سال چهاراست خورده تكان جامعه بطن در چيزي.شود نگاه دقت با است كافي فقط
از بعد كه قانوني موارد از يكي.بود دلها در اساسي قانون مفاد از يكي اجراي و تحقق
اذهان در سال 1358 در شوراها تلخ خاطره هنوز كه چند هر ميشد ، محقق دوباره ، سال بيست
تا ميشد صرف بايد كه بود مناسبي زمان سال بيست ميكردند فكر همه امااست باقي بسياري
عمري شد اجرا سال 58 وقتي كه قانوني همان.باشد داشته را قانوني چنين پذيرش شرايط جامعه
سال 1378 در اتفاق اين.برگردد خود مناسب زمان در تا رفت و بربست بار زود خيلي و نكرد
با.شدند تشكيل شوراها.است رسيده زمانش ميكردند فكر همه كه وقتي همان.افتاد
كولهبار در آنچه اما.هستيم آن اول دوره ماههاي آخرين در اينك و كردند حركت فرازونشيب
شهر شوراي آشوبزده وضعيت و است كشور در روستا و شهر شوراهاي برخي انحلال داريم ، خود
كه هم آناني و نشد تشكيل جلساتش ماهها خود اعضاي اختلافات علت به كه شورايي.تهران
روزي و انداخت رسميت از را جلسه اقليت گروه روزي.پذيرفت پايان نتيجهاي بدون شد برگزار
مشكلات از گرهي و شد انباشته هم روي تهران مثل كلانشهري شهري مسائل.اكثريت گروه ديگر
انتخاب به و بودند شورا اين در مردم وكيل كه آنان برخي.نشد باز آن بيپايان و عديده
كه چند هر.بودند مردم همين نديدند كه را آنچه نشستند شورا سبز صندليهاي بر مردم اين
دارد واقعيت كه آنچه اما باشند ، داشته نيز را مردم حقخواهي ادعاي آنان از برخي شايد
ديدنشان به قادر مردم چشمان كه است جايي.نميشود يافت پوشههايشان كاغذهاي و ورق ميان
تغيير شوراها انتخابات دوره اولين برگزاري آستانه در و روزها اين در كه چيزي آننيست
مردم كردهاند فراموش دولتمردان كه است آن تامل قابل نكته.است مردم اين اعتماد يافته ،
هر كه چرا.نيستند كانديداها بودن متخصص يا بودن سياسي مسئله.هستند سياسي جريانات شاهد
كه سرزمين اين درندارد معنايي شهر و كشور اداره در ديگري حضور بدون دو اين از كدام
در كه آناني است آن مهم اما.ندارد معنايي سياست از تخصص جدايي است ، سياسي آن در تنفس
انتخابات زمان.برنميگردد آساني به رفت اگر اعتماد نكنند فراموش دارند قرار قدرت مسند
پيش شايد كه سخناني تمام و باشد داشته كه سياسي گرايش هر به توجه با كس هر رسد فرا كه
و بارها سرزمين اين مردم.داد خواهد راي باشد زده انتخابات در شركت عدم بر مبني اين از
.برانگيختهاند را خارجيان و داخليان تعجب كه چنان آن دادهاند ، پس را خود امتحان بارها
با را خود امتحان گرفتهاند قرار مردم اعتماد مورد كه آنان است رسيده آن زمان شايد
.دهند پس قبولي
زندگي حاشيه
زنان شدن رئيسجمهور *
انقلاب زنان جامعه محل در زنان به مربوط فقهي مباحث درباره جلساتي هفته هر كه است چندي
برگزار است ، داشته برعهده را آن كلي دبير طالقاني اعظم تاكنون ابتدا از كه اسلامي
بخشهاي با مرتبط روحاني يك و مذهبي ملي چهرههاي نيمهخصوصي ، جلسات اين در.ميشود
از.دارند حضور فقهي مباحث و جلسات اين ميان ارتباط برقراري براي قم علميه حوزه نوانديش
اين ميرسد نظر بهاست "زنان حكومت" مسئله نفره ، 20_ جمع 30 اين عمده مباحث جمله
ساير به آنان دستيابي و زنان شدن رئيسجمهور شرعي و فقهي پشتوانههاي تقويت براي جلسات
كانديداي سال 1376 انتخابات در كه طالقاني اعظم.ميشود برگزار سياسي بالاي مقامهاي
.است شده صلاحيت رد بودن زن دليل به نگهبان شوراي توسط بوده ، جمهوري رياست
ايران زنان ششم خواسته ازدواج ، *
زنان ششم خواسته ازدواج كه شده معلوم است ، شده انجام كشور زنان كل از كه نظرسنجياي طبق
را خود نيازهاي و هستند اجتماعي فعاليت انجام خواستار زنان ميرسد نظر به.است ايران
.ميكنند برآورده آموزشي فضاهاي و ورزشي و هنري فرهنگي ، كانونهاي ايجاد قالب در
رئيس استعفاي *
.است كرده تقديم علوم وزير به را خود استعفاي صنعت و علم دانشگاه رئيس كه شده شنيده
بهدنبال استعفا اين.ندارد را استعفا اين پذيرش قصد علوم وزير مطلع منبع يك بهگفته
صنعت و علم دانشگاه دانشجويان پيش چندي.است گرفته صورت دانشگاه اين دانشجويان اعتصاب
خودداري كلاس سر بر شدن حاضر از خود همكلاسيهاي از نفر سيصد اخراج به اعتراض بهعنوان
.زدند تحصن به دست و كرده
بازتاب
مورد فرد وكيل كه شد منتشر آلوده گوشتهاي پرونده درباره خبري ستون همين در ديماه 8
اين موكل خصوص در:ميخوانيد را آن كه است كرده ارسال روزنامه براي توضيحي خبر در اشاره
نامبرده اتهامي پرونده چون و بوده وي تكذيب مورد شديدا شكيبايي غلامرضا آقاي جانب
است ، نشده ثابت منتسبه اتهام به وي محكوميت به حكم صدور به منجر تاكنون و نگرديده رسيدگي
تاجران از يكي موكل چون و بود نخواهد صحيح قانونا خصوص اين در مطلبي هرگونه درج لذا
به وابسته دام امور پشتيباني امور از شده خريداري گوشتهاي كليه و بوده گوشت معتبر
سيما و صدا در آلوده گوشتهاي افشاكننده اولين مشاراليه و ميباشد كشاورزي جهاد وزارت
.است بوده
مداح حميدرضا
31-آمريكايي قضاوت
بازرسيها ايست
موادمخدر به مربوط بازرسي ايست
كسي متوجه مجرميت اتهام افراد ظواهر برحسب كه سطحي بازديدهاي كه هستند معتقد منتقدين
.ميكند اثبات را ادعا اين مطالعات برخي.ميشود تمام نژادي اقليتهاي زيان به بشود
در كه آفريقاييتبار آمريكايي ، رانندگان كه داد نشان سال 1997 در مطالعه يك مثال براي
سفيدپوستنشين شهرستانهاي همه در شريف مخدر مواد اجرايي گروه وسيله به فلوريدا پيك ترن
درصد چهل.شدند بازرسي كه هستند سفيدپوستي رانندگان از بيش برابر شدند 5/6 متوقف
بازرسي سفيدپوستان از درصد فقط 6 كه حالي در ميشدند بازرسي سياهپوست رانندگان
كه است پليس از بخشي عقيده با ارتباط در تبعيضها اين دادند توضيح محققين.ميگرديدند
اتوبوسهاي در مخدر مواد قاچاق به دست سفيدپوستان از بيش احتمالا سياهان ميكنند فكر
كشور ديوانعالي اين وجود با است؟ قانوني تبعيضآميزي بازرسي چنين آيا.ميزنند فلوريدا
مواد حاملين و بودن پيك مظنونين بازديد بودن قانوني (1989) سولو و.اس.يو قانون در
مارشال ترگود قاضي.كرد تاييد را مخدر
مارشال.كرد ذكر آن با خود مخالفت دليل را بازديدها اين جدي نقصهاي Thurgood Marshall
را پليس تشخيص و شده برآورده سادگي به آن در معقول ظن دليل سطح كه قوانيني اكثر با
ميآيد ، نظر به دارو حمل براي مناسب ظاهري نظر از چون فردي اينكه و ميدانست معيار
ديوان ، كرد ، تثبيت را دليل از سطح اين پليس اينكه محض به.كرد مخالفت شود ، معرفي مظنون
.است جايز بازرسي ايست آن طبق كه كرد بيان را استاپ تري قانون
براي وقوع حال در جرم از شواهدي به نياز استاپ تري قانون كه نكته اين ذكر با مارشال
توسط آن دزديدن از قبل فروشگاه يك دادن قرار نظر تحت مانند _ دارد منطقي ظن ايجاد
افراد كردن معرفي مظنون و پليس تشخيص بدون معيار] فرضيه اين بودن اغراقآميز _ سارقان
بازديدهاي بيشتر كرد ذكر مارشال كه گونه همانكرد اثبات موارد اكثر در را [ظاهر حسب به
سطحي بازديدهاي سنديت همچنين مارشال.نيستند استانداردي چنين داراي (پروفيلها) سطحي
يا موقعيت كه برميآيد چنين مطبوعاتي گزارشات از.كشيد چالش به را مخدر مواد كاريزهاي
ديگر عبارت به [ميدهند دست به ناقصي تصوير كه] ساده و سطحي بازديدهاي اين ارزش موفقيت
است ، مخدر مواد حمل حال در راستي به شخص يك آيا اينكه مورد در صحيح پيشگوييهاي
ديگر عبارت به) درآيد آب از صحيح پيشگويي اين انداختن ، خط يا شير با كه نيست اينگونه
عناصر و عوامل شامل سطحي بازديدهاي از برخي اين ، از بدتر حتي (دارد احتمال درصد 50
مساوي حمايت از تخلف و ميسازد نژادي سوگيريهاي دچار را آنها كه هستند قومي و نژادي
.ميباشد اصلاحي ماده چهاردهم بند در مندرج كه است همگان از قانون
استثناكننده قاعده
كه طريقي از دولت وسيله به آمده دست به مدرك كه قاضي ساخته است حكمي استثناكننده حكم
صورت در.گيرد قرار استفاده مورد او عليه نميتوان باشد متهم قانوني حقوق با تناقض در
غيرمجاز آمده دست به مدرك كه ميكند حكم قاضي دادگاه ، درخواست از قبل توقيف اجراي
غيرقانوني ، صورت به آمده دست به مدارك از استفاده با است ممكن متهم.است [قبول غيرقابل]
آلت مثل فيزيكي مدارك توقيف براي معمولا استثناكننده احكام.كند جلوگيري شدن تعقيب از
در متهم حق با مغايرت در پليس كه ميشود اجرا غيرمجاز مخدر مواد و مسروقه مال قتاله ،
غيرمنطقي توقيف يا بازرسي به نبايد فرد و ميكند توقيف را مدرك آن چهارم اصلاحي ماده
.كند اعتراض
(1914) اس.يو ويكس ، قانون
كه است عقيده براين مبتني ويكس.شد ابداع اس ، .يو.ويكس درقانون استثناكننده احكام
بياثر و باطل بايد بازرسي آن كرد تخلف بازرسي انجام در قانونياش اختيار از پليس وقتي
.ميشد گذاشته اجرا به فدرال دولت در فقط بشر حقوق اعلاميه ويكس ، دوره در.باشد
(1961) اوهايو و ماپ قانون
بسط ايالتي دادگاههاي به را ويكس استثنائات قانون وارن ، ليبرال ديوان قانون اين در
و است شهروندان حقوق اصلاحي ماده از بخشي استثنائات قانون كه كرد اعلام وارن ديوان.داد
مشكل براي موثري چاره راه هيچ ايالتها در كه بود دليل بدين داشت نياز قانون به اينكه
سياستمداران ، و پليس روساي از برخي بود نمانده باقي پليس استبدادي و خودسرانه بازرسيهاي
.كردند متهم پليس دستان بستن به را ماپ قانون
ماپ قانون زوال
اعضاي جانشين كه آمريكا ديوانعالي محافظهكار قضات ميان در قانون اين از حمايت فقدان
پروندههاي از سري دريك.شد قانون اين تاثير كردن محدود باعث شدند وارن ديوان ليبرال
براي اساسي عنوان به ميتواند آمده دست به غيرقانوني كه مداركي كرد اعلام ديوان كيفري ،
حسن استثناء" ديوان ، (1984) "ليون و اس.يو" قانون در.قرارگيرد منصفه هيات سوالات طرح
يعني _ شود مرتكب بازرسي يك جريان در صادقانه اشتباه يك پليس اگر.است گنجانده را "نيت
_ نمايد اعلام را آن بودن باطل بعدا دادگاه يك ولي كند عمل بازرسي حكم براساس پليس اگر
.است معتبر هنوز شده ضبط مدارك
"خوداتهامي" عليه پنجم اصلاحي ماده حق
محاكمه و بازپرسي در ماندن ساكت حق به كردن استناد رويه به دارد اشاره پنجم ماده تفسير
پليس براي مهمي ضمني مفهوم حق ايندهد قرار اتهام معرض در را خودش فرد اينكه جاي به
.ميكند استفاده آن از مظنونين از اعتراف صورت به مدرك كسب براي پليس كه روش يك دارد
|