كلانشهرها شبكه تقويت;نخست هدف
چشمانداز
كلانشهرها شبكه تقويت;نخست هدف
(بخش واپسين) ايران در شهري جامع طرحهاي تنگناي
از شبكهاي بايد آن جاي به و است ناممكن ايران شهرهاي همه توسعه براي واحد الگوي ترسيم
كرد اجرا و طراحي دارند ، عهده به را توسعه راهبر نقش كه كلانشهرها
عوامل كه خوانديم "ايران در شهري جامع طرحهاي تنگناي" نوشتار نخست بخش در:اشاره
تعبير يك در.باشند لازم بازدهي فاقد و ناموفق ايران در طرحها اين شدهاند موجب متعددي
اجرا آخر به تا ايران در جامع طرحهاي از هيچكدام عملا كه گفت ميتوان بدبينانهتر
نشده ، پيشبيني موانع با برخورد از پس پيشرفت ، از مراحلي در كدام هر و نشدهاند
پي در كه نوشتاري.شدهاند خارج شهري مديران كار دستور از و شده متوقف بهتدريج
.است كرده پيشنهاد باره اين در را راهكاري موضوع ، بررسي ضمن ميخوانيد
مشكلات از بسياري و كشور نقاط بقيه تخليه موجب فضا در بيشتر تمركز كه است مسلم
اعمال تمركززدايي عنوان تحت كه سياستهايي اعمال مقابل ، در ولي ميشود ، ديگر ناخواسته
است ، مواجه عديدهاي مشكلات با توسعه كه مرحلهاي در هم آن را اقتصادي صرفههاي عدم شده ،
كه ميآيد بوجود باطلي دور صرفهها عدم افزايش با.است داده افزايش محسوسي بهطور
مشكلات) متضاد گرايش دو اين بين واقع در !است بيشتر تمركز به گرايش هم باز نتيجهاش
شهر در فضا كاربردهاي با رابطه در (فضا در تمركز از بهرهگيري به نياز و تمركز از ناشي
توسعه از عبور مرحله در آگاه ، طرحريزي يك كه دارد وجود هزينهتري ، كم بالنسبه نقاط
نموده ، را استفاده حداكثر موجود ساختارهاي از اينكه ضمن مطلوب نقاط اين پيوند با نيافتگي
كنوني ، جامع طرحهاي آنچه.ميدهند قرار سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، توسعه خدمت در را شهر
نيز تشديد را آنها مشكلات تعديل يا رفع و راهگشايي عوض در و شده بيگانه آن با بهوضوح
.نمودهاند
يا و فروش مشكل است ، مطرح تهران جامع طرح با رابطه در اكنون هم مشكلي مثال عنوان به
.تراكم فروش عدم
آغاز چالشها گرفت ، تراكم فروش به تصميم تهران شهرداري كه هنگامي كار آغاز همان از
كه بودند پندار براين فرصتطلبانه حدي تا و گرايانه ساده برداشتهاي زمان آن در چون.شد
در كه سازي ساختمان به هم روند ، نشانه را هدف دو تير يك با اصطلاح به تراكم فروش با
.آورند فراهم شهرداري براي درآمدي كسب محل هم و دهند رونق بود ركود
مربوط ساختي دلايل به تهران شهر در بيشتر تمركز و تراكم بر گرايش و شهر توسعه اگر
كه است ضرورتي دارند وجود مرحله ، اين در كه اجتماعي -اقتصادي سازمانيابي نحوه به
چنين وجود مقابل در.دارند نياز آن به كنوني شرايط در اجتماعي اقتصادي ، فعاليتهاي
اينكه يا ؟!برساند فروش به را تراكم بايد شهرداري آن به مربوط تقاضاي شكلگيري و ضرورتي
اثر در مجموع در كه نمايد هدايت چنان را شهر توسعه نياز اين تامين ضمن آگاهانه هدايت يك
.يابد تعديل تمركز به گرايش و شده كم فوق نياز تدريج به توسعه ، تحقق
شهري برنامهريزي عمومي استراتژي تعيين در سعي
بدين اكنون هم يا و گذشته دهه چند اين در شهري طرحريزي ;گرديد مطرح كه همانطور
هم آن آماري جهات از را شهر شهري ، طرحجامع تهيه جهت مشاور مهندسين گروه كه است صورت
قرار مطالعه مورد ميشود ارائه شهرسازي و مسكن وزارت طرف از كه وظايفي شرح با مطابق
و برآمار مبتني معين دوره يك براي را شهري كاربردهاي و فضا ميكنند سعي سپس و داده
جوانب به كافي توجه بدون بررسي نحوه اين كه آنجا از.نمايند تعيين شده اخذ اطلاعات
مشروط و كشور عمومي توسعه و كنوني شهرنشيني روند كننده تعيين ويژگيهاي و مختلف
و گشته محدود آماري ، اطلاعات به معمولا شهر شناسايي مبناي.ميشود انجام آن كنندههاي
شهر هر كه مطالعه نحوه اين در ميشوند ، مربوط فوق روندهاي به كه عواملي تاثير واقع در
.شد نخواهد توجه ميگيرد ، قرار مطالعه مورد ديگري از مستقل
و نداشت را كنوني (اضطراري حتي يا و) ويژه وضعيت واقعا كنوني شهرنشيني روند اگر
صورت اين در ميگرفت ، بر در يكديگر با متقابل رابطه داشتن با را شهرها كليه شهرها شبكه
و شهرنشيني روند و شهرها شبكه به مربوط گذارنده تاثير عوامل هم ، شهر يك مجزاي مطالعه در
نوعي با روستايي بخش كه كشورها توسعه از مرحلهاي در ولي.بود منعكس خود ، خودي به غيره
متقابل ارتباط در آنچنان يكديگر با شهرها و است مواجه ساختاري و بنياني تغيير و فروپاشي
ويژگيهاي وجود سبب به اين بنابر دهند ، تشكيل را شهرها سيستم و شهرها شبكه يك كه نيستند
شيوههاي با متفاوت الزاما نيافتگي توسعه از گذر مرحله در اقدام نحوه موجود ساختاري
.بود خواهد متعارف
در تواما همواره ، بايست مي اقدام كه ميكند مطرح را ضرورت اين متقابل ارتباط نبود
.گردد انجام مطالعه ، مورد شهر سطح در ديگري و شهرها شبكه و سيستم كل سطح در يكي سطح ، دو
يك در برنامهريزي يا و اقدام كه بود خواهد صورت بدين برخورد نحوه اين عمل در اين بنابر
انجام كلياي مشي تابع بايد (نيافتگي توسعه مرحله سرگذاردن پشت تا) كنوني شرايط در شهر
نظر مورد مشي واقع درشهرهاست سيستم و شبكه نيافتگيهاي توسعه رفع يگانگي هدفش كه شود
شيء گرفتن نظر در با را اولويتها و نموده مربوطه ويژگيهاي متوجه را شهري برنامهريزي
.مينمايد انتخاب نظر مورد
به توجه بدون عموما استراتژيفوقالذكراند فاقد چون كنوني شهري جامع طرحهاي
به شهرها شبكه ناكارايي و يگانگي عدم اثر در كه كنندهاي تعيين كاستيهاي و تنگناها
اجراي شروع و تصويب از كه مدتي از پس شدهاند ، تهيه مييابند ، انتقال جمعيتي تجمعهاي
كنندههاي بامشروط ناخواستهاي و كننده غافلگير صورت به واقع در گذشت آنها
.ميشود داده سوق موفقيت عدم و ناكارايي به گشته مواجه شده مطرح
لازم امكانات و شرايط داراي هنوز ما شهرهاي شبكه چون مجدد ، يادآوري با اين بنابر
-سياسي اجتماعي ، اقتصادي ، ابعاد در را قبولي قابل متقابل ، ارتباط يك بتوانند كه نبوده
مطرح شهرها سيستم و شبكه با رابطه در كه كلياي مشي دهند ، ارائه فضايي ، -فيزيكي و نهادي
در اقتصادي پويايي آن بر علاوه.گردد شامل را شهرها شبكه كل فعلا نميتواند گرديد ،
.است ديگر ، بزرگ شهر چند اندازهاي تا و تهران شامل كنوني شرايط
شبكهاي تقويت هدف ميبايد شهرها ، شبكه كل به توجه عوض در مرحله ، اين در اين ، بنابر
به كه آنجا از اكنونميگردد شامل را منطقهاي قطبهاي يا و بزرگ شهرهاي كه باشد
نيستند ، يككلانشهر امكانات داراي هنوز مناطق بزرگ شهرهاي ساير تهران ، استثناي
كه شهرهايي كه بود ، خواهد مهم اين متوجه بحث ، مورد استراتژي يا و مشي نخست اولويت و هدف
و جامع طرحهاي يعني شوند ، هدايت چنان نمايند ايفا را منطقه هر كلانشهر نقش ميتوانند
ارتباط و يگانگي مختلف جهات از كه شوند طرحريزي گونهاي به آنها ، توسعه هدايت يا
بخش توسعه استراتژي يا و مشي در اين ، بنابر.يابد توسعه شبكهكلانشهرها در متقابلشان
مذكور اولويت كه طرحهايي بهينه طريق از شهرها كلان شبكه تقويت به دادن اولويت با شهري
شبكه كه است حد اين تا كشور ، شبكهكلانشهرهاي تقويت نخست هدف دارند ، نظر در را
را لازمه قوام كشور ، شهرهاي كلي شبكه اصلي استخوانبندي صورت به تدريج به كلانشهرها
.بيابد
در تدريجي نظر تجديد يا و جامع طرحهاي تهيه دقيقتر يا) شهري توسعه هدايت در
طرح تهران همينطور و منطقهاي ازكلانشهرهاي كدام هر (موجود جامع طرحهاي
با امكان حد تا كه شود تجديدنظر يا و تدوين طوري مربوطه زمينههاي همه در شهري جامع
و نموده برقرار را ارتباط حداكثر خود نفوذ قابل قلمرو در يا و حول جمعيتي استقرارهاي
شهرها ، اتفاق به قريب اكثر در ما شهرهاي شبكه آنچه يعني.نمايند انتگره خود با را آنها
.است آن فاقد
با شهري طرحريزي واقع ، در شهري توسعه عمومي استراتژي به مربوط اهداف به توجه با
از و آمد خواهد در اجرا به و تهيه توسعه كنوني مرحله به مربوط ويژگيهاي رعايت و توجه
.جست خواهد دوري متعارف و كليشهاي حالت
را توسعه از مرحله اين در كلي روندهاي به مربوط ويژگيهاي و مشروطكنندهها فوق مشي
توسعه هدايت و شهري درون كاربردهاي نحوه تدوين مرحله در نحوه همين به و دارد نظر مورد
.گرفت خواهد انجام عمومي استراتژي تحقق با متناسب نيز شهر درون شبكه و ساختار و كالبدي
هدايت به كلي مشي اهداف به توجه ضمن اولويتها ميبايست زمينهها همه در مرحله ، اين در
.باشد شهري ، اقتصاد فعاليتهاي بهويژه شهري فعاليتهاي صرفهتر با و موفق تحقق جهت شهر
به كه مشكلاتي يا و ساختاري تنگناهاي برخي ايجاد باعث اندازهاي ، تا امر اين اگر حتي
.گردد ميآيند ، پديد ما شهري ساختار اجزاي از بهرهگيري فوق علت
به) تعيين هدف اينكه از بيش شهري كالبد اجزاي توسعه هدايت نحوه تعيين و طرحريزي در
در ميبايد باشيم ، شهري فضاي كاربرد (شهرسازي استانداردهاي براساس فرضا متعارف ، صورت
وهله در كه بود روندي برقراري جستوجوي در بيشتر ;شهري ساختار جزء و ساختار هر مورد هر
كاملا صورت به باره يك به اينكه نه باشد مربوطه ساختار تدريجي قوام نتيجهاش اول
مرتبا كنوني شرايط در كه آن ، كنندههاي مشروط و توسعه روند به توجه بدون دستوري ،
آن يا اين فرضا كامل ، تثبيت پي در يكباره ، به ميآورند ، پديد را بسياري ناخواستههاي
.باشيم فضا كاربرد
جامع طرحهاي مسالهسازي و ناكارآمدي از رهايي و توفيق در آنچه خاتمه در و هرحال به
كنوني مرحله ويژگيهاي به جانبه همه توجه يكسو از واقع در بود خواهد موثر موجود ، شهري
پيوند پيشنهادها طرح مرحله در و عمل در ديگر ، سوي از و ;طرح هر بررسي مرحله در توسعه ،
.است فوقالذكر شهري توسعه عمومي استراتژي با آنها
كاظمي مهدي
چشمانداز
دموكراتيك اصول به باور
كاظمي مصطفي مهندس
واجد بايد شهر شوراهاي در نمايندگي كانديداهاي شدكه نوشتاراشاره اين نخست دربخش
اين جمله از.نمايند تضمين را شوراها شدن كارآمد و نهادينه كه باشند ويژگيهايي
ماهيت از آگاهي باوري چنين به رسيدن براي و است دموكراتيك اصول به باور ويژگيها
سازمان از كه هنگامي.مييابد ضرورت آنها بين تعامل و بوروكراتيك و دموكراتيك سازمانهاي
نتايج از نمايندگي سيستمهاي و نمود قلمداد آن در ميتوان نيز را جوامع ميرود سخن
.ميآيند بهحساب جوامع شدن دموكراتيك
بهناچار سازمانها و است پيداكرده انسانها روحيات با بيشتري سازگاري دموكراتيك اصول
نويد و نمايندگي سيستم نهادهاي از يكي عنوان به شهر شوراهاي.پذيرفتهاند را موضوع اين
كنترل اعمال چگونگي اصلي ، مشكلات از يكي حالت چنين در.است شهر اداره در دموكراسي
عملكرد و فعاليتها كه بهگونهاي است شهري بوروكراسيهاي بر شهر شوراي طرف از دموكراتيك
شهري سازمانهاي قدرت دموكراتيك ، شهري مديريت درگيرد قرار عمومي منافع راستاي در آنها
نهايت در سياستها يعني.باشد قابلپذيرش مردم توسط كه شود اعمال محدودهاي در بايد
حكومت دموكراسي مطلوب كمال.شود اجرا شهري بوروكراسيهاي بوسيله و تعيين مردم بوسيله
منتخب سياستگذاران بين در متخصص و نخبه افراد كه است اين آن اساسي ايراد و است اكثريت
واجد فرد هر و ندارد نيز خاصي وزن و نداشته فرقي بقيه با نخبگان آراي طرفي از است ، اندك
داشته اهميت سرها از بيش مغزها كه است اين در دموكراسي نجات بدن نظر به.است راي يك
بوسيله شهر شوراهاي وقتي.كرد رد جامعه اداره در را اكثريت صلاحيت عدم نميتوان باشند ،
حال.است عامه مقبوليت و مشروعيت عملكردها و سياستها ارزيابي مبناي ميشوند ، انتخاب مردم
مقامي در ميشود ارزيابي عامه مقبوليت با و آمده كار سر بر انتخاب روش با كه شهر شوراي
.كرد خواهد كنترل اعمال شهرداري بويژه بوروكراسيها به كه ميگيرد قرار
صحت فرض با كه است انتصاب بلكه نيست انتخاب مديران بهكارگماري روش شهرداري در
غيرشخصي و فني شايستگي شهرداري بوروكراسي بهكارگماري مبناي انتصاب و گزينش سيستمهاي
.بود خواهد كارايي مبناي بر ارزيابي و است بودن
اصول.تضادند در هم با سازمان مكانيزمهاي لحاظ به شهرداري و شهر شوراي ديدگاه اين از
كامل دموكراسي اصول.است مقررات و دقت مقابل در آزادي اصول و تساوي ضداصول مراتبي سلسله
در پاسخگويي و مسئوليت به شهرداريهمديگرند متضاد كاملا بوروكراسي ، اصول با واقعي و
و تصميمگيري در تمركز مقررات ، و قوانين از پيروي اطلاعات ، بودن محرمانه مافوق ، برابر
و شفافيت تصميمگيري ، در افراد مشاركت بر شهر شوراي كه حالي در ميكند تاكيد كنترل
تاكيد مردم عموم مشاركت با متناسب سازمانهاي طراحي و جامعه برابر در مسئوليت پاسخگويي ،
كارايي اين و ميكند پافشاري مشاركت بر شهر شوراي و كارايي بر شهرداري ميورزد ، يعني
.است ناسازگار دموكراتيك مشاركت با بوروكراتيك
نمايندگي سيستم به پايين به بالا اختيارات سلسلهمراتب جايگزيني دموكراسي اساسي اصل
شهروندان به را خود جاي اكنون ميگرفتند قرار تسلط تحت كه مطيعي افراد.بالاست به پايين
اين در.كنند تعيين را مديران و مشاركت شهري مديريت در قادرند كه دادهاند آزادهاي
قبل از بيشتر بسيار افراد آن در كه باشيم دموكراتيزهاي شهرداري دنبال به بايد حالت
ياد بايد و هستند آنها ذينفعان اصليترين شهروندان بدانند و باشند شهروندان پاسخگوي
چنين مسلما.كنند كار مردم براي كه دارند وجود رو اين از شهرداري كاركنان كه بگيرند
.موفقيتآميزاند اندازه چه تا ديد بايد ولي هستند مترقي و اصولي شعارهايي ، و گفتهها
آنها خدمتگزار بايد حال كردهاند عادت مردم به زورگويي و تحكم به كه بوروكراسيهايي
:دارد اساسي پيشنياز دو تغيير اين باشند ،
است فرد هر درون تغيير اين كردن دروني و ذهني باورهاي و پارادايمها در تغيير نخست ،
فاقد حاضر حال در تهران شهرداري كه چيزي دارد ، اساسي نقش مديران باورهاي ميان اين در و
و وسيع تغييرات چنين به دستيابي براي و است تغييرات اين بودن تدريجي دوم و.است آن
تكنيكهاي و روشها گرو در آن حصول كه ميشود محسوب اساسي پيششرط كاركنان مشاركت مبسوطي
.است جداگانهاي
شده انتخاب دموكراتيك بهصورت كه شهر شوراي آيا باقيست ، همچنان اساسي سئوال يك اما
كند؟ اداره دموكراتيك بهصورت را شورا خود توانست بود ،
|