كنيد چهكار چگونه ، كجا
شده فراموش جملههاي
ايران مردم آيين
خانواده پزشك

كنيد چهكار چگونه ، كجا
زاغري نازنين:ترجمه
كه جايي در.كنيد استفاده اشاره زبان از فقط و فقط خاص شرايطي در تا آمده پيش حال به تا
بيان را خود حرف اشاره و ايما با تنها و نيايد كارتان به دنيا زبانهاي از هيچكدام
زدن حرف فقط گاهي حتياست فهميده را شما حرف نيز مقابل طرف كه باشيد خوشحال و كنيد
تازهاي دردسر يا ببرد بالا عرش تا را شما است ممكن زبان اين دانستن بلكه نيست ملاك
نشان يا و چشم سر ، دست ، اشاره.دارد درازي قصه !بيزباني زبان اين.كند درست برايتان
حركات اين از كدام هر گاه كه دارد خود دل در را بسياري حرفهاي بهخصوص حركت يك دادن
خاصي معناي حركات از برخي گاهي نكنيد فراموش اما.دارد دنبال به متعددي تفاسير و مفاهيم
اگر مثال عنوان به.شود دردسرآفرين آن از نداشتن اطلاع يا و ندانستن است ممكن كه دارد
بسيار بگذاريد جيبتان درون را خود دستهاي كسي با كردن صحبت هنگام استراليا در
كردند دعوت شام براي را شما انگليسي خانواده يك اگر انگلستان در يا و است توهينآميز
وگرنه كنيد تعارف حاضر ميهمانان ديگر به را آن سيگارتان كردن روشن از پيش بايد حتما
.بود خواهد غيرعادي شما رفتار
***
ايران و تركيه مرز از شراكتي و ميكنيم قسمت آن با را مرزهايمان ما كه تركيه كشور همين
اجتماعي رفتارهاي در متاسفانه خرافات اين و دارد خرافاتي بسيار آدمهاي ميكنيم استفاده
كفش پاشنه اگر است تحقيرآميز خيلي تركيه كشور در مثلا.است بوده تاثيرگذار نيز آنها
كه دارد خرافاتي در ريشه حركت اين.رويد نشانه كسي سمت به بدانيد ، بيآنكه سهوا ، را خود
به را بدي اتفاق مزبور فرد براي عمل اين معتقدند و هستند پايبند آن به تركيه تركهاي
كه كسي يا و صاحبخانه از حتما سيگارتان كردن روشن از پيش اينكه ديگر.داشت خواهد دنبال
در كشيدن سيگار و آشاميدن خوردن ، نرود يادتان.بگيريد اجازه است نشسته شما كنار در
بخورد چيزي خيابان در مسئله اين دانستن بدون كه كسي.است ادب خلاف تركيه عمومي مكانهاي
سينه به دست نيز تركيه در.كرد خواهد معطوف خود به را ديگران نگاه مطمئنا بياشامد يا و
و صعودي طور به را تركيه مردم كلاس رفتن بالا اگر.است نزاكت و ادب از دور به زدن حرف
و اصيل تركهاي ميان در هنوز نگيريم نظر در هستيم آن شاهد امروزه كه تصوري غيرقابل
به ورود از پيش پس.است ادب خلاف و زشت بسيار شدن خانه وارد كفش با كشور اين قديمي
كه ديگر اصل يك هم باز.نشويد وارد كفش با لطفا درآورده ، را خود كفشهاي آنها منازل
ترك زنان اينكه آن و بپذيريم را امروزي تركهاي شخصيت تغيير صعودي سير آن از پيش بايد
به را آنها همسرشان كه زماني تا نميكنند صحبت كسي با همسرانشان اجازه بدون جمع در
.كند معرفي ديگران
كه است خورده رقم كشورهايي ليست در نامش قرار از كه ايران ، خودمان كشور به رسيديم خوب ،
ايرانيها اينجا.ميشود محسوب ديگران با ارتباط راههاي جمله از بيزباني زبان آن در
امري جمع در و ديگران جلوي كردن فينميپرهيزند انظار در خود عواطف و احساسات ابراز از
عادت ما.است عادي بسيار عملي فرانسه در كه درحالي ميرود شمار به ناپسند و زشت
ملاقات هنگام به معمولا نكنيم ، دراز بزرگترانمان جلوي را خود پاي هيچگاه كردهايم
خود مخاطب از رسمي مكالمه يك در و ميدهيم دست يكديگر با عمومي مكانهاي در خصوصا
يا و نداريم حرفزدن حوصله كه اوقات گاهي.نميشويم خيره او چشمان به گرفته ، فاصله
به پاسخ در بدهيم را جوابش نميخواهيم كه هستيم عصباني مقابلمان طرف دست از آنقدر
تصديق هنگام به يا و ميكنيم رد را آن برده ، بالا نفي علامت به را خود سر وي صحبتهاي
.ميآوريم پايين رضايت نشانه به را سر
به نسبت و برخوردارند خاصي تعصب از عرب مردان كه ميدانيد ميزنيم ، عربستان به سري
سعودي عربستان در رستوراني يا و محفل فروشگاه ، در اگر.هستند حساس بسيار مسائل برخي
را زنش نيست مايل مرد كه ميدهد نشان شود وارد دارد صورت به روبنده كه خانمي همراه مردي
بانوان عربستان شهرهاي در.برنميدارد صورتش از را پوشيه نيز زن دليل همين به كند معرفي
پا از را كفشهايشان مكاني هر به ورود از پيش عربها.ندارند را نقليه وسائط راندن حق
بدون بشود كه جايي هر كتابخانه ، يا و مدرسه يا باشد مسجد كه نميكند فرقي درميآورند ،
معمول عمومي مكانهاي در سيگار كشيدن.باشد موجود كافي اندازه به امكانات و رفت راه كفش
كه ميشود استفاده قليان از دوستانه مجامع و محافل در عربستان نقاط برخي در اما.نيست
.ميكنند تعارف ميهمانان همه به را آن صورت اين در
نظير احساساتي و عواطف آنها ميشود ديده كمتر.دارند را خودشان خاص خصوصيات ژاپنيها
آنها زيرا دهند بروز خود از عمومي انظار در را هيجان و شور خشم ، ترس ، يا و محبت ، عشق ،
كه ديديد اگر.نمايند سركوب خود وجود در را احساسات و اميال اينگونه كه گرفتهاند ياد
نداشته كارش به كاري اصلا ايستاده ، گوشهاي در تنها و سينه به دست ژاپني مرد يا زن يك
كسي ندارد دوست و است غوطهور افكارش در كاملا او يعني كار اين كه بدانيد و باشيد
نميكنند پا به پاشنهبلند كفش هيچگاه آنها.ژاپني زنان از بشنويد اما و.شود مزاحمش
فرهنگ در ابدا اين و ميرسند نظر به شوهرانشان از بلندتر سروگردن يك صورت اين در چون
و دارند ميتينگ و گردهمايي برگزاري به وافري علاقه ژاپنيهانيست پسنديده ژاپنيها
و ميگذرانند "سكوت" به را كوتاهي زمانهاي مدت فواصل ، به برنامهها اين در هميشه
اتفاقي طور به روز يك نيز شما اگر پس.ميانديشند شده گفته لحظه آن تا آنچه به درواقع
هم شما و نزنيد برهم را سكوت كه باشد خاطرتان كرديد پيدا حضور ميتينگها اين از يكي در
.شويد ميتينگ در حاضر جماعت همرنگ
با هم راست دست همان با ميخورند ، غذا راست دست با همه اينجا.است پاكستان آخر كشور
اگر.است نزاكت و ادب از دور چپ دست با دادن دست و خوردن غذا زيرا ميدهند دست يكديگر
وسائط در مردان و زنان باشيد ديده فيلمها در يا و شده پاكستان شهرهاي اتوبوسهاي سوار
.ميگيرند قرار يكديگر از جدا كتابخانهها و مساجد مانند اماكني و عمومي نقليه
و قبول قابل كشوري چه در رفتاري چه كه گرفتيم ياد جهان كشور چند به كوتاه سفر اين در
تابوهاي و ارزشها رسوم ، و آداب عقايد ، و اصول داراي فرهنگي هر.برعكس و است پسنديده
آنها داده ، وفق فرهنگي تفاوتهاي اين با را خود چگونه كه بگيريم ياد بايد.است خود خاص
و غريب و عجيب آنقدر ميكنيم زندگي آن در ما كه دنيايي هرچند.بپذيريم چرا و بيچون را
و ميآيد خوششان ما عمل كدام از آدمها بزنيم حدس نميتوانيم هيچگاه كه است باورنكردني
.ميرنجند ما دست از و ميكند ناراحت را آنها ما كار كدام و ميشوند خوشحال
شده فراموش جملههاي
از و آورد بيرون جيبش از را جواهرنشان نامزدي حلقه يك ماگارد جوش آنكه از پيش هفته يك
جمعه روز يك.بود كرده طرح را ديگر مهم سوال يك درآيد او همسري به كند درخواست شل ربكا
شد ربكا خانوادگي مزرعه مقصد به و يكساعته سفري راهي اوهايو فيندلي در خود منزل از او
ربكا با ازدواجش با بخواهد او والدين از:ميكرد دنبال را هدف يك سفر اين از كه حالي در
.كنند موافقت
خاطرهانگيز روز آن حوادث است Wal-Mart سوپرماركت شعبات از يكي مدير دستيار كه ماگارد
پدر از شلها اقامتگاه آشپزخانه در ناهارخوري ميز سر او كه هنگامي.ميآورد خاطر به را
مادر و شد اشك پر آيندهاش پدرزن چشمان است موافق دخترش با او ازدواج با آيا پرسيد ربكا
".كني خود آن از را او ميتواني داري دوستش اگر":گفت شيطنتآميز لحني با ربكا
سنن":ميافزايد و داشته اهميت او براي ربكا والدين نظر جلب كه ميدهد توضيح ماگارد
براي پيشزمينهاي آنها جلبنظر اساس براين و هستند قائل خاص جايگاهي همسر والدين براي
تولدو دانشگاه عمومي روابط مسئول كه ربكا مادر ماگارد ، خانم ".بود خواهد آينده خوشبختي
و جوش.بود خواهد ربكا براي مناسبي همسر جوان اين":است موافق دامادش ديدگاههاي با است
روز دو اين ".داشتند نظر اتفاق ما با ازدواجشان كردن هماهنگ اهميت مورد در ربكا
ازدواجهاي همزيستي ، عصر دردرآمدند هم ازدواج به ميلادي گذشته سال اكتبر نوزدهم
كمكم كه قديمي رسم اين دارند استقلال مالي لحاظ به كه دامادهايي و عروسها و ديرهنگام
برخي حتيميشود تلقي واپسگرايانه سنتي زوجها ، ذهن در شود سپرده فراموشي به ميرود
مد از و قديمي را والدين از دختر خواستگاري هم دارند مثبت نظري گذشته سنن به كه كتبي
"اخلاقيات و معاشرت آداب" عنوان تحت خود كتاب در بلت وندر امي.ميكنند معرفي افتاده
همسر با ازدواج براي نميكند توصيه بالغ مرد يك به هيچكس تقريبا":ميكند عنوان
".كند جلب را او مادر و پدر رضايت محبوبش
زوجهاي از تعجبآوري و قابلتوجه تعداد كه چرا باشد كرده اشتباه كمي بلت وندر شايد
آداب كارشناسان رفتارشان اين با و بمانند پايبند سنت اين به دارند تلاش كماكان متجدد
كتاب نويسنده كه ميشل.ميدارند نگاه دلگرم را ميشل ماري مثل رفتارياي و اجتماعي
در ديگري كتب و "ميشود منجر خوب روابط خلق به خوب رفتارهاي چطور:طبقاتي رفتارهاي"
از نشاني اين":ميافزايد و "است خوبي سنت واقعا اين":ميگويد است اجتماعي آداب مورد
فكر ازدواج مورد در جدي طور به مرد ميشود موجب و است ازدواج بودن مقدس و صداقت سلامت ،
به كه است سنتي اين":ميگويد است بالتيمور ساكن اجتماعي مربي يك كه آلن جوآن ".كند
جوليا بازي با فراري1 عروس فيلم در.است مانده زنده رسانهها تلاش و فيلمها برخي يمن
كه سنت اين اروپاييتبار مشهور پاپ خواننده ،Cher بازي با Moonstruck فيلم و رابرتز
اين":ميافزايد او ".است شده كشيده تصوير به شود سپرده فراموشي به ميرفت اندك اندك
درسهايي عشق مورد در و ميگيرد نشات آن از ما ايدههاي كه است جايي همان دقيقا
بيشتر روزها اين كه است چيزي او با ازدواج براي دختر يك والدين از درخواست.ميآموزيم
".ميآيند چشم به عاشقانه داستانهاي در
از كه است اين زناشويي پيمان عقد درست راه داشتهاند تاكيد والديناش ميگويد ماگارد
بيشتر دارند اذعان كارشناسان از بسياري كه است حالي در اين.كرد اجازه كسب دختر پدر
اين به و ميپندارند تشريفاتي اقدامي صرفا را والديناش از دختر خواستگاري امروز جوانان
از است ممكن كه پاسخي براي چنداني اهميت ديگر مردان از بسياري كه دارند اشاره واقعيت
آداب كتب از يكي نويسنده ديلي ليزا.نيستند قائل بگيرند ، علاقهشان مورد دختر والدين
پدر كه زماني آن از سال 50:ميگويد است شده باب خيلي روزها اين كه چيزي معاشرت ،
:ميافزايد او."است گذشته داشت اختيار در را دختر سرنوشت تعيين در نهايي راي خانواده
چنين باشد ازدواجي چنين موافق خودش دختر و بگويد نه دخترش خواستگار به پدر اگر امروز"
".گرفت سرخواهد زياد احتمال به ازدواجي
دارد عهده بر را عروسي مراسم مقدمات آمادهسازي كه موسسهاي اجرايي مدير هلند هال ريك
است مشاورهاي گفتوگويي بيشتر او والدين با دختر خواستگار بين گوي و گفت دارد اعتقاد
خواستگاري به رسما آنكه از قبل او خواهر دو هر همسرانآنان نظر جلب براي درخواستي تا
كه هم او دوستان از تن دو.بودند گفتوگونشسته به او والدين با بيايند ريك خواهران
امروزشان همسران پدران با رودررو بتوانند تا نشستند انتظار به كردهاند ازدواج اخيرا
.كنند جلب كامل طور به را آنان نظر و كنند گفتوگو
بزرگ سوال ماگارد ، بهسان هم دارد اشتغال هنري كارهاي به نيويورك در كه يوسيكاس باب
جاييكه ايلينويز ، اسكوكيه در نامزدش والدين اقامتگاه آشپزخانه در ناهار ميز سر را خود
متمادي ساليان طي ميز آن":ميگويد خنده با دارسي.كرد مطرح بود يافته رشد اسپتز دارسي
و دارسي يوسيكاس ، پاييزي شامگاه آن در و قبل سال هشت ".است شنيده را زيادي حرفهاي
آمده اخبار در كه موضوعاتي ساير و بوسني مورد در گفتوگو به شام صرف از پس والديناش
اين عاقب.كند مطرح را درخواستش تا ميگشت فرصتي و وقفه دنبال به يوسيكاس.پرداختند بود
آيا پرسيد او.كرد مطرح دارسي مادر و پدر به خطاب را سوالش او و آمد دست به فرصت
هنري امور در همسرش بهسان كه اسپتز دارسينه يا كند ازدواج آنان دختر با ميتواند
ميشنيد كه را آنچه نبود مطمئن پدر":ميگويد شب آن خاطرات آوردن ياد به با دارد فعاليت
مطرح را سوالش او آنكه از پسكند تكرار را سوالش دوباره خواست باب از و نه يا هست درست
را خانوادهمان به باب ورود خشنودي با آنان.گريستند خوشحالي از دو هر مادرم و پدر كرد
".بود شيرين و خاطرهانگيز حادثهاي اين.داشتند گرامي
مورد در وقتي كه است كلماتي زمره در افتاده مد از يا رويايي شيرين ، چون كلماتي
به نامربوط عنصري سن بين اين در.ميكنند رجوع آنها به ميشود صحبت زوجها با خواستگاري
بود ساله دارسي 40 و ساله باب 50 كردند ازدواج هم با دارسي و باب كه هنگامي.ميرسد نظر
.بودند شده فارغ دانشگاه در تحصيل از تازه ماگاردها كه حالي در
زوجها از بسياري كه است چيزي زناشويي پيمان عقد براي همسر والدين نظر جلب ايده
و نيوجرسي مپلوود ساكن پاتر جان.ندارند آن بودن ضروري به چنداني اعتقاد ميگويند
از دور به و تنها و داشتند سال كردند 26 ازدواج هم با سال 1990 در كه هنگامي همسرش
.كنم جلب را آنها نظر و رضايت نكردم تلاش ابتدا در":ميگويد او.ميكردند زندگي خانواده
"
كاروليناي كينتون ساكن مان ديك جين.ميشود خندهدار و مضحك شكلي به شرايط اوقات برخي
نامزد درست راه او از خواستاري طرح ميكرد احساس نامزدش هانراهان جان ميگويد شمالي
عاقبت.ميورزيد اهمال جين پدر با گرفتن تماس در كمي او اوصاف اين با.است بوده شدنشان
حلقه تا بودند رفته جواهرفروشي مغازه يك به زوج اين كه هنگامي و گذشته سال ژوئن روز 26
:ميگويد جينشد خارج مغازه از و درآورد جيب از را خود همراه تلفن او كنند انتخاب نامزدي
براي من اما آورد فراهم را فروشنده شگفتي موجبات كرد ترك را مغازه ناگهان جان اينكه"
حضار همه هنگام اين در.كند اجازه كسب من پدر از ابتدا دارد قصد همسرم كه دادم توضيح او
".نگريستند من به بود تحسين و تعجب از آميزهاي كه حالتي با
ميزند تخمين است ويسكانسن فيشبي وايت در شركت يك عمومي روابط مدير كه برانيگان تام
پدرزنهاي از همسرانشان ، با زناشويي پيمان عقد از قبل او دوستان از درصد تا 40 كه 35
اين" تام اعتقاد به.ميداند تاسفانگيز را وضعيت اين او.كردهاند اجازه كسب خود آينده
از بخشي را خود دارد عزم آيندهشان داماد كه ميگويد فرد آينده همسر خانواده به اقدام
سرنوشتساز ماجرايي به امروزش همسر از تام خواستگاري ماجراي ".بداند همسرش خانواده
تام.برد نخواهد خاطر از را روز آن هيچگاه تام و حك او ذهن در هميشه براي كه شده تبديل
شد ، ساحل نزديكي در جزيرهاي ايسلند ، واشون راهي سياتل در اقامتگاهش از مسافربر قايقي با
خواهر و والدين با را كامل روز يك او.داشتند اقامت آنجا در همسرش خانواده كه جايي
.رسد فرا درخواستش طرح براي مناسب لحظه تا ماند منتظر و كرد سر همسرش كوچك
و داد قورت را حرفش دفعات به او.ميكند توصيف اضطراب با توام را روز آن لحظه لحظه او
به بازگشت راه در آنكه از قبل درست آنكه عاقبت.كند مطرح را داشت دل در آنچه نتوانست
دخترتان به عميقا بدانيد شما ميخواهم من":گفت كه ميآورد ياد به شود قايق سوار خانه
".كنيم ازدواج هم با دهيد اجازه ما به كنم خواهش شما از ميخواهم و هستم علاقهمند
امكان چيزي چنين":گفت بيروح چهرهاي با همسرش پدر كرد تمام را جملهاش تام كه همين
كن بس":درآمد حرف به همسرش مادر ناگاه به است ، شكسته قلبش كرد احساس برانيگان ".ندارد
خوشحال هم با شما ازدواج از ما بيشك.ميكند شوخي او":گفت و كرد رو من به سپس و "لي
".شد خواهيم
مانيتور ساينس كريستين:منبع
:پينوشت
. Runaway Bride1
ايران مردم آيين
چك چك
وطنپرست شادي
اين.كنيم آشنا زرتشتيان مهم زيارتگاههاي از يكي با را شما تا داريم قصد هفته اين در
زيارتگاهي.است مشهور (پيرسبز) چكچك نام به و است واقع يزد اردكان نزديكي در زيارتگاه
خارج واقعي زمان و مكان از را بازديدكنندگان شهر ، از بسيارش فاصله دليل به كه كوه دل در
از بسياري زرتشتيان كه است بزرگي مراسم ميزبان بهار فصل پاياني روزهاي در چكچكميكند
كه سوالاتي تمام پاسخ.ميپردازند پروردگار عبادت به و ميشوند جمع آن در دنيا سراسر
تابلوي در ميآيد ، وجود به بازديدكنندگان از بسياري ذهن در..و محل اين به راجع
شده نصب زيارتگاه داخل در اردكان ، شريفآباد زرتشتيان انجمن طرف از كه خوش خطي با بزرگي
زرتشتيان كه اردكان شهر از است محلهاي نام شريفآباد كه بدانيد ضمن در.است شده داده
واقع محله اين در ديدني اما كهن و ساده بسيار آتشكدهاي و ميكنند زندگي آن در بسياري
.است زيارتگاه محل در شده نصب تابلوي روي نوشتههاي ميخوانيد زير در آنچه.است شده
مانده يادگار به محلي سينه به سينه و خاضع ديوان و مذهبي و تاريخي سندات در كه طوري به
ميرفته وخامت به رو ايران اوضاع چون ساساني پادشاه آخرين سوم يزدگرد سلطنت دوران در
بوده امني منطقه نسبتا كه يزد به مدائن از را خود خاندان كه انديشيده فكري سوم يزدگرد
و تهيه محافظت براي (خندق و برج و حصار) روز آن استحكامات با شهري وي تصور به و كوچ
يادگار به يزدگرد از يزد اسم دارد امكان و داده كوچ يزد به مدائن از را خود خاندان
بقاياي از شايد "يزاران" محله در قديمه خندق و برج آثار كه نماند ناگفته و باشد مانده
.باشد جامانده به آثاري آن قديمه
مهربانو ، بانو ، پارس شهربانو ، نامهاي به دختران.اردشير و هرمزان نامهاي به پسران
.بودهاند بانو ناز و بانو نيك
بعد كه بوده (بزرگان خدمه معني به هرشيت) مرواريد نام به خدمه و كتايون نام به همسرش
خبري چنين شدن شايع با و خراسان در آسياباني در وي شدن كشته و يزدگرد سلطنت سقوط از
.شدند متواري يزد اطراف به سويي به يك هر و كرده وداع هم از يزد محل از يزدگرد عائله
عربستان در و شدند اسير شدن ، متواري حين در يزدگرد بزرگ دختر و پسر شهربانو ، و هرمزان
.گرفتند قرار اسلام پيشوايان عنايت مورد
و كرده وداع هم از ارجنان حدود در شده فراري يزد غربي شمال سمت به مهربانو و بانو پارس
مزرعه به كه عقدا در راه رنج و بيغذايي اثر بر كه بوده گريزان "عقدا" سوي به مهربانو
پارس.ميدانند مهربانو محل را آن سامان آن مردم و مينمايد روشن شمعي است معروف مهر
و است زيارتگاه دو سنگي شكاف كه شده غايب كوهي در رسيده زرجوع عقدا ، غربي سمت به بانو
سنگ شكاف در مانندي مقنعه لباس سابق زمان در و ميدانند بانو پارس شدن غايب محل را آن
مرواريد با چكچك ، بانو ، نيك.كردهاند حفظ و كندهاند تبرك براي را آن كه بوده ظاهر
در 27 كوهي در اردكان شرقي سمت به (چكچك) بانو نيك و كرده وداع بيابان در (هرشيت)
در مانندي مقنعه لباس آثار و گرديده غايب است معروف چكچك كوه به و اردكان كيلومتري
عموم زيارتگاه مزبور محل امروز و كندهاند تبرك براي را آن كه بوده ظاهر سنگ شكاف
سال هزار از آن تاريخي قدمت شايد كه است تنومندي چنار درخت زيارتگاه در و است زرتشتيان
داشته همراه به عصا بهعنوان (پيرسبز) بانو نيك كه بوده چناري عصاي چوب و باشد بالا به
ميچكد كوه از كه شيريني آب رطوبت اثر بر كه زده كوهي شكاف به را آن شدن غايب حين در و
معروف كوه در نيز (هرشيت) مرواريد و است معروف پير عصاي به چنار آن هم امروز و شده سبز
زيارت براي زرتشتيان زيارتگاه داراي كه گرديده غايب اردكان شمال كيلومتري در 17 هرشيت
را آنها شريفآباد زرتشتيان انجمن طرف از بليواني رستم روانشاد كه ميشوند مشرف
شده ياد سهگانه زيارتگاههاي سرپرستي كه است سال چندين و رسانده ثبت به توليت بهعنوان
.است اردكان شريفآباد زرتشتيان انجمن با
در زيارتگاه آثار كه شده غايب تجنگ كوه در و متواري يزد جنوبي سمت به (نازكي) بانو ناز
متواري يزد شرقي سمت به كتايون مادرش همراه به يزدگرد كوچك پسر اردشير.است موجود آنجا
نام به و واقع يزد شهر خود در امروز كه يزد حصار پشت در زمان آن خرابه در كتايون كه
كه چاهي جز مزبور خرابه در تعقيبكنندگان كه شده غايب و برده پناه است معروف "پير ستي"
زيارتگاه نام به محل آن و رفتند و نديده ديگر چيز ميرسيده نظرشان به آب از پر آن قالب
متواري يزد شرقي سمت كوههاي و بيابان در و شده جدا مادرش از نيز اردشير.است معروف
هر و است معروف "نارستانه" زيارتگاه نام به محل آن و شده غايب كوهي در مرحق با كه بوده
عبادت به و كرده ادا را خود نذرهاي و ميروند زيارتگاهها به خود موقع در زرتشتيان ساله
پروردگار درگاه به اهورايي كلام اوستا خواندن با شهدا و درگذشتگان ياد به دستهجمعي
تاريخ را آن و است خورشيدي كه 1367 يزدگردي تاريخ گرفتن نظر در با شايد و بپردازند يكتا
يزدگرد اولادان شدن غايب وقوع تاريخ ميتوان حساب اين با ميدانند سوم يزدگرد نشستن تخت
و شريفآباد زرتشتيان انجمن سابق رئيس) بليواني رستم روانشاد توسط متن اين.كرد حساب را
.است شده تنظيم (زيارتگاه متولي
يزد 48 از كه طبس راه در وانجيره اردكان كوههاي ميان است محلي چكچك كه است گفتني
كوههاي از چكچك صورت به آب چون كه است دليل اين به آن تسميه وجه و دارد فاصله كيلومتر
.است معروف "چكچكو" و "چكچك" به ميريزد فرو بريده و سخت سنگي
خانواده پزشك
ميكنيد عمر چقدر
عمر طول تعيين براي آن از ميتوان آينده در كه كردهاند ابداع ژنتيكي تست يك دانشمندان
و مشاهده با مرگ خطر پيشبيني دريافتند آمريكايي دانشمندانكرد استفاده بازنشستگان
براي بسياري كاربردهاي ميتواند كشف اين.است امكانپذير كروموزومها پايانههاي بررسي
.باشد داشته افراد بازنشستگي حقوق و بازنشستگان درمان امور و عمر بيمهكننده شركتهاي
محققان اينكردند بررسي را سال سن 60 بالاي افراد وضعيت يوتا دانشگاه دانشمندان
تلومراز.كردند متمركز كروموزومها انتهاي در DNA كلاهك تلومراز روي بر را خود مطالعه
همانند درست.ميدارد نگاه محكم و ثابت را آنها و كرده محافظت كروموزوم پايانههاي از
گفته به.ميكند جلوگيري آنها شدن ساييده از كه كفش بند طرف دو محافظ و سخت تكه
را سلولها و ميكند ايجاد كمتري محافظت و شده كوتاه تلومراز زمان گذشت با دانشمندان
.ميدهد قرار سن افزايش با مرتبط بيماريهاي معرض در بيشتر
خون نمونههاي از شده گرفته سلولهاي در را تلومراز طول آمريكايي دانشمندان
نشريه در كه يافتهها اين.كردند مقايسه افراد عمر طول با را آنها و كردند اندازهگيري
بيشترين تلومراز ، طولانيترين داراي افراد كه داد نشان است رسيده چاپ به "لانست" پزشكي
سال تا 5 بود 4 بالايي نصف محدوده در آنان تلومراز طول كه افرادي.دارند را عمر طول
.ميكردند عمر بود ، پاييني نصف گستره در آنان تلومراز طول كه افرادي از بيشتر
مسكن يا نعناع گياه
از استفاده دارند مصنوعي مسكن داروهاي كه ضررهايي به توجه با:گفت دانشگاه استاد يك
.است خوبي جانشين درد تسكين براي نعناع گياه عصاره
عمومي دردهاي و ضدسردرد داروي بهعنوان نعناع از قديم در:افزود سورمقي صالحي آقاي
خاطرنشان وي.شد فراموش نعناع از استفاده جديد ، مسكن داروهاي ورود با اما ميشد استفاده
متخصصان دارند ، كبد روي بهويژه مصنوعي ، مسكنهاي كه عوارضي به توجه با هماكنون:كرد
.كنند استفاده دردها تسكين براي گياه اين از تا افتادهاند فكر اين به داروسازي
شده فرموله محلول ، و قطرهاي صورت به نعناع گياه عصاره:است معتقد دانشگاه استاد اين
كودكان براي را عصاره اين از استفاده روش وي.است شده ارائه منتول نام به ايران در كه
دانست مفيد دادن قرار بالش كنار و ماليدن لباس يقه به نوزاد ، لباس كنار در دادن قرار با
كودك پوست روي را آن نميتوان و باشد حساس عصاره اين به كودك پوست است ممكن:گفت و
ديگر و گردن پيشاني ، بيني ، زير در گياهي عصاره اين از ميتوانند بزرگسالان اما ماليد ،
.كنند استفاده بدن اعضاي
بخوريد ويتامين
.است ريه سرطان برابر در ويتامين حفاظتي تاثير از حاكي پژوهشي يافتههاي جديدترين
ريتنوئيك سيس نام 9 به ويتامين مشتقات از يكي تاثير آمريكا سرطان ملي مركز پژوهشگران
با ماهه سه درمان ميدهد نشان پژوهش اين نتايج.كردند بررسي سيگاري فرد در 229 را اسيد
تعداد.ميدهد افزايش سيگاري افراد در را اسيد بتاريتنوئيك گيرنده ويتامين ، مشتق اين
فرآيند پيشرفت از نشانهاي آن كاهش و است زيستي شاخص نوعي ريه سلولهاي در گيرنده اين
را سيگار مطالعه ، آغاز از قبل سال پژوهش ، اين در شركتكنندگان.ميشود محسوب سرطانزايي
.بودند كرده ترك
موارد ، درصد در 90 كشيدن سيگار و است جهان در سرطان شايعترين ريه سرطان:است گفتني
دخانيات ، انواع شامل مستعدكننده عوامل ديگر.ميشود محسوب بيماري اين به ابتلا اصلي عامل
و هوا آلودگي رادون ، آزبست ، مانند مواردي گرفتن ، قرار سيگار دود معرض در حتي و پيپ
ادامه آن از پيشگيري راههاي و ريه سرطان بيماري شناخت براي پژوهشاست قديمي سل بيماري
اين از پيشگيري براي توصيه بهترين آن زودتر هرچه ترك يا نكشيدن سيگار هم هنوز اما دارد
سينه ، خسخس خوني ، خلط با همراه سرفه سينه ، قفسه دائم درد هميشگي ، سرفههاياست سرطان
و اشتها كاهش صورت ، و گردن تورم ريه ، مكرر عفونتهاي صدا ، خشونت تنفس ، دامنه شدن كوتاه
اين از هريك بروز صورت در است بهتر و هستند ريه سرطان شايع علايم از زودرس خستگي و وزن
.گيرد صورت پزشكي مشاوره سريعتر هرچه علايم
معلول افراد در چاقي
.است شايع جامعه افراد ديگر از بيشتر حركتي و حسي معلولان در چاقي داده نشان تحقيقات
هزار از 25 بيش شركت با و آمريكا در پژوهش يك نوشت مطلب اين اعلام با جاما پزشكي نشريه
.هستند چاقي به مبتلا افراد اين از درصد كه 25 داد نشان حركتي و حسي ناتواني با بزرگسال
متفاوت آماري نظر از است درصد كه 15 عادي افراد در چاقي به مبتلايان درصد با آمار اين
در چاقي ، شيوع بيشترين كه رسيدند نتيجه اين به پژوهش جزئيات بررسي با پژوهشگران.است
كنترل و كاهش براي تلاش همچنين.ميشود يافت تحتاني اندام حركتي مشكلات به مبتلا افراد
.ندارد معناداري تفاوت عادي افراد با ناتواني به مبتلايان در وزن
|