يكشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۱ - سال يازدهم - شماره ۲۹۸۷- Feb.23,2003
گفت وگو با دكتر مهشيد مشيري - بخش پاياني
دانشنامه ها در سده جديد
001690.jpg
اشاره : ديروز بخش نخست گفت وگوي همشهري با خانم دكتر مهشيد مشيري معاون پژوهشي بنياد و سرپرست دانشنامه بزرگ فارسي را در مورد «دانشنامه ها» خوانديد. امروز بخش پاياني اين گفت وگو را در پي مي آوريم.
* لطفا در مورد پارادوكسي كه اشاره كرديد توضيح بيشتري بدهيد.
- ببينيد، ما در آغاز قرن بيست ويكم قرار داريم. آغاز يك تايتانيك ديگر. قرن انفجار اطلاعات. اطلاعاتي كه خودشان يكديگر را نفي مي كنند. ما در زمانه اي زندگي مي كنيم كه غايت يا منتهاي آرزوي انسان فرديت گرا، تنها چكه اي كاميابي است از احتياجات مادي اين جهاني. قرن افول روزافزون معرفت و استغراق مردمان در قعر ماديات. بشريت به كجا فرو خواهد رفت؟
* اين خصيصه هاي مثبت يا منفي و اين تضادها و پارادوكس ها را چگونه در دانشنامه نمايش مي دهيد؟
- البته دانشنامه الكترونيكي فارسي در تضاد با تحولات قرن بيست ويكم و در صدد نفي تمدن امروز نيست. در دانشنامه ها، همه چيز، تا جايي كه بشود، گفته مي شود. ما در دانشنامه ها ذكر ماوقع مي كنيم، ارزش گذاري نمي كنيم. امروز همه جا صحبت از «دهكده واحد جهاني» است. دهكده اي كه حدود و ثغورش برپايه ارتباط آني ميان مردم سراسر جهان استوار است. دهكده اي كه به هر خانه اي وارد مي شويم، بي آن كه صاحبخانه را ببينيم يا بشناسيم. جامعه اي هم كه مي پذيرد عضوي از اين دهكده باشد، بايد در خانه اش به روي ديگران باز باشد، هر ديدي، بازديدي دارد. خانه بايد آماده مهمان باشد. ما هم بايد چيزي براي پذيرايي داشته باشيم. جوانان دهكده، از هر قومي و مليتي با امكان بالقوه يكسان كنار چشمه سار مي نشينند و از دانش و معارف بشري بهره مند مي شوند و جوانان تشنه لب ايراني هم مي توانند، بي هيچ هزينه اي از جريان تحولات روزافزون علم و معارف سيراب شوند. آن وقت مي گويند عجب آب گوارايي است! و حتما يادشان خواهد بود كه اين آب از جوشش كدام چشمه جاري شده است.
* بنابر اين ما چاره اي به جز تغيير قالب دانشنامه ها نداريم؟
- ببينيد به هرحال در اين دهكده لوكس، ابزارها يا ظرف هاي قديمي به پستوها سپرده مي شوند. «ديسكت» هاي رايانه اي جانشين كتاب مي شوند. همسايه ها مدتي است كه اين كار را شروع كرده اند. دانشنامه ها و فرهنگ ها هم بايد باب پسند مردمان دهكده باشند. ديسكت «آكسفورد» چند سال است كه بازار نسخه كاغذي را كساد كرده است. خوشبختانه ما فرهنگ ها و دانشنامه هاي زيادي نداشته ايم كه هجوم ديسكت ها آنها را از رده خارج كنند و يا نكنند. امروز هركس مي تواند بي نياز از فرهنگ ۲۰ جلدي چند هزار صفحه اي آكسفورد، ديسكت آن را در كيف، در جيب يا در كشو ميزش قرار دهد. تنوع و ابداع، حجم و دقت و سرعت دستيابي و گستردگي غيرقابل تصور اطلاعات، هوش از سر مي ربايد. خصوصا اگر كه گرايش هاي انديويدواليستي ما هنوز هوش را از سر ما نربوده باشد و از يادمان نرفته باشد كه آفريننده اين دانشنامه ها، آفريده اي ديگر است و خود آفريدگاري برتر و يگانه دارد. سعدي مي گويد:
متحير نه در جمال توام
عقل دارم به قدر خودقدري
حيرتم در صفات بيچون است
كاين كمال آفريد در بشري
ما نمي توانيم جهان را جز از منظر خودمان نگاه كنيم. پروپدي بازتاب نگرش ما از كل جهان هستي است. پروپدي دانشنامه بزرگ فارسي، بر پايه دو مفهوم توأم جهاني و مجموعه دانش به هم پيوسته استوار است. روش هاي بازيابي بايد بتوانند كاربرد مجموعه را همان گونه متمركز سازند كه مفاهيم مسلط آن در برنامه ريزي اش متمركز بودند.
* اصطلاح پروپدي بجز در مورد دانشنامه بزرگ فارسي، در زبان فارسي مطرح نبوده است. ممكن است درباره پروپدي توضيح بدهيد؟ آيا معادلي در فارسي دارد؟
- اصطلاح پروپديا با چاپ پانزدهم بريتانيكا در سال ۱۹۷۴ در زبان انگليسي متولد شد. مثل ماكروپديا (مجلدات مربوط به مقالات كلان دانشنامه) و مايكروپديا (مجلدات مقالات خرد دانشنامه) كه زادگاه آنها نيز بريتانيكاست. بريتانيكا يكي از مهمترين دانشنامه هاي جهان است كه پس از چاپ پانزدهم آن به ويراستاري وارن پريس بسيار متحول شد. بريتانيكاي چاپ پانزدهم در واقع برمبناي طبقه بندي معارف در پروپديا تنظيم شده است. پروپدياي بريتانيكا را مارتيمر آدلر طراحي كرده است.
اين واژه را من در زبان فارسي استفاده كرده ام. گاهي هم با روش گرته برداري، معادل «پيش دانشنامه» را براي آن به كار برده ام. به هر حال پروپدي هنوز معادلي در زبان فارسي ندارد. طرح كلي كار و نيز حد و مرز دانشنامه در پروپدي تعيين مي شود. پروپدي تا حدودي Plot (نقشه) هم هست. براي Plot واژه «پي رنگ» را به كار برده اند. من هم اوايل به جاي پروپدي از «پي رنگ» استفاده مي كردم. ولي «پي رنگ» در اصول و عناصر داستان نويسي كاربرد دارد.
* به اين ترتيب،پروپدي نقشه كار است.
- بله. نقشه اي كه ممكن است يا به صورت تجريدي در ذهن باشد و يا روي كاغذ بيايد. پروپدي به نوعي بازتاب نگرش دست اندركاران دانشنامه به كل جهان است، خواه اين نگرش پيش از تدوين دايره المعارف به صورت «پروپدي» طراحي شده باشد مانند بريتانيكا و نيز مانند دانشنامه بزرگ فارسي، خواه صرفا به صورتي انتزاعي در كار دايره المعارف اثر گذاشته باشد مانند آمريكانا، جوديكا، كلمبيا، دانشنامه سويتيك و حتي ايرانيكا كه اگر شبكه پروپديايي انتزاعي يا پنهان اين دايره المعارف ها را كشف و بازشناسي كنيم نقش خط مشي تفكر و جهان بيني دست اندركاران آن را درمي يابيم.
* آيا تفاوت دانشنامه ها از لحاظ پروپدي قابل بررسي و بازشناسي است؟
- خود من براي كشف رمز اين جهان بيني ها بسياري از دانشنامه ها و فرهنگهاي زبان را زير و رو كرده ام. نمودارها معمولا يا خطي بوده است و يا درختي. نمودار دانشنامه  ما حلقه وار (loop) است. به هر حال پروپدي براي دايره المعارف مثل نقشه قالي و قالي بافته شده است. يا مثل شاعر است با شعري كه سروده يا مثل ذوق نقاش است به تابلويي كه خلق كرده است. مثل رايحه گل است به گل، و شايد هم بر عكس! نسبت اين دو با هم مثل كار «گلاب» و«گل» است.
* ممكن است در مورد پروپدي دانشنامه بزرگ فارسي كه طراحي و برنامه ريزي آن را خودتان به عهده داشتيد، بيشتر توضيح بدهيد؟
- دانشنامه اي كه بنياد در حال تدوين آن است، با اين هدف طراحي شده است كه بتواند از سويي به نوبه خود به نياز اطلاعاتي جامعه جوان، پويا و جوياي دانش  امروزي پاسخ دهد و بخشي از خلأ معلوماتي آنان را پر كند و از سوي ديگر تصويري زنده از مظاهر فرهنگي، ملي، قومي، ديني و عرفاني بسيار نيرومند اين مرز و بوم به دست دهد.
پروپدي دانشنامه به گونه اي تدوين شده است كه جامع همه علوم و معارف بشري باشد و در عين حال بازتاب جهان بيني عرفاني ما يعني وحدت يا به قول حافظ «ورق ساده» در مقابل كثرت يا «نقش پراكنده» باشد. به اين ترتيب در دهكده واحد جهاني، ما شكل و شمايل خودمان را حفظ مي كنيم. ايراني هستيم، مسلمانيم، و جايي از جهان ايستاده ايم كه مشرق زمين نام دارد. دانشنامه اي هم كه مي نويسيم به ناچار با دانشنامه كساني كه از دريچه اي ديگر به جهان نگاه مي كنند فرق دارد. مهم اين است كه اين فرقها كنار يكديگر قرار مي گيرند و يك كل واحد را تشكيل مي دهند. كه به نظر من- اگر سيستمي نگاه كنيم- كثرت تمدن ها از يكپارچگي و وحدتي حكايت دارد كه مهد مقام «آدميت» است.
* بنابر اين، به گمان شما دايره المعارف ها هم مي توانند ابزاري براي حضور ملتها در صحنه جهاني گفت وگوي تمدنها باشند؟
- بله. تاريخ هم گواه اين موضوع است. به نظر من اين مجموعه ها به نوعي گواه هويت و از مهمترين شاخصهاي رشد ملتها و به منزله شناسنامه و سند استقلال تمدنها بوده اند.
شايد استفاده از عنوانهاي Spectulum (آينه) و imago (تصوير) براي نامگذاري اين دست مجموعه ها نيز از اين جهت بوده باشد كه اين آثار به هر حال «آينه» و «تصوير»ي صادقانه از تمدن هاي خاص به دست داده اند. براي مثال يكي از شناسه هاي تمدن بين النهرين مركزي در هفت قرن پيش از ميلاد، جزوه اي كوچك از كلمات اكدي است. قديمي ترين دانشنامه، مربوط به تمدن يونان در قرن چهارم قبل از ميلاد است كه آن را اسپيئوسپوس برادرزاده افلاطون تأليف كرده است. قديم ترين فرهنگ  «قاموس پامفيلوس اسكندراني» مربوط به تمدن قرن اول ميلادي است. دو فرهنگ «اوئيم» و «مناختاي» هم مربوط به تمدن ايرانيان در عهده ساسانيان است. چرا راه دور برويم؟ «آنسيكلوپدي» ديدرو را در نظر بگيريم كه آينه منطق دكارتي است. آينه انديشه هاي فلسفي بيكن، اسپينوزا و افكار علمي كوپرنيك، كپلر، گاليله، نيوتون و بسياري ديگر از دانشمندان معاصر ديدرو است كه كمابيش در علم و حكمت با او هم مشرب بوده اند. خصوصيت بارز اصحاب دايره المعارف (ولتر، منتسكيو، روسو،...) جانبداري از علوم و افكار جديد و كم اعتقادي، حتي بي اعتقادي به پژوهشهاي حكماي پيشين بوده است. آنها به شيوه مشاهده و تجربه، به نقادي معتقدات گذشتگان تكيه داشتند و با صراحت مي توان آنسيكلوپدي را بزرگترين عامل ترويج علوم و نشر افكار جديد و منقلب كننده عقايد جامعه و بزرگترين دستاورد انقلاب مدرنيسم دانست.
* شما دانشنامه هاي الكترونيكي قرن بيست و يكم را چگونه تعريف مي كنيد؟
- دانشنامه در هر قالبي و مربوط به هر قرني كه باشد، مرجعي است كه بايد بخشي از خلأ معلوماتي جامعه را پر كند و به نياز اطلاعاتي مردم جامعه پاسخ دهد. موضوع طبقه بندي علوم و معارف خيلي مهم است و بايد به گونه اي باشد كه همواره گنجاندن علوم و معارف جديد در آن مقدور باشد. دانشنامه به موازات اينها هدفهاي متعالي تري را هم بايد دنبال كند.
* اصولا دانشنامه ها با چه هدفي تدوين مي شوند؟
- در مورد هدف دانشنامه ها نظريات گوناگون و گاه ضد و نقيضي وجود دارد. مثلا به اين دو نظر توجه كنيد كه يكي دانشنامه  را «راهي براي جست وجوي حقيقت» مي داند و ديگري دانشنامه را «ابزار كشف حقيقت» مي نامد. اولي از انديشه هاي افلاطون منشأ مي گيرد و دومي از دو قرن پيش به اين سو عنوان شده است. هر دو حقيقت را هدف گرفته اند. جست وجوي حقيقت و كشف حقيقت. كشف كدام حقيقت؟ حقيقت يا واقعيت هاي ملموسي كه از عصر «روشنگري» كه ديدرو و يارانش در آنسيكلوپدي پرچمداران نهضتش بودند؟
* آيا علوم و معارف بشري در دانشنامه الكترونيكي به گونه اي هست كه با هدف جست وجوي حقيقت مطابقت داشته باشد؟
- ببينيد، علوم و معارف بشري با هم ارتباطي در هم تنيده دارند و تار و پود آنها بايد به گونه اي باشد كه مطالب و موضوع ها در عين حالي كه به يكديگر وابسته اند، هويت و ماهيت مستقل شان حفظ شود. اگر مجموعه علوم و معارف بشري را به صورت يك دايره در نظر بگيريم، مركز دايره مبدأ و مقصد است. همان نقطه اي از پرگار «خود حقيقت» كه ما در آن قرار داريم. ما سفر خويش را براي كشف اين حقيقت از همين نقطه آغاز مي كنيم. اما در سفر جست وجو يا كشف حقيقت دو نوع تمايل متضاد وجود دارد. يكي مركز گريز كه مربوط به آن دسته از همسفراني است كه با بي اعتبار جلوه دادن سنن معنوي و مخالفت با حقايق، دانسته يا ندانسته از اصل و مبدأ گريزانند و ديگري مركزگراست براي دورماندگاني كه روزگار وصل را مي جويند. هدف دانشنامه بزرگ فارسي مورد نظر نيز اين خواهد بود كه با تأكيد بر تاريخ و فلسفه هر يك از علوم و معارف بشري، تقابل اين دو گرايش متضاد را بنماياند و تشخيص و بازشناسي حقيقت از واقعيت را به جويندگان علم و معرفت واگذارد.
گفت وگو: معصومه كيهاني

برگزاري جشنواره توليد مواد آموزشي و فعاليت هاي ياددهي- يادگيري پيش دبستاني در تهران
001695.jpg
نخستين جشنواره توليد مواد آموزشي و فعاليت هاي ياددهي- يادگيري دوره پيش از دبستان، از ۶ تا ۸ اسفند ماه در مركز تربيت معلم نسيبه تهران برگزار مي شود.
علي زرافشان، مديركل دفتر برنامه ريزي و تأليف كتابهاي درسي و دبير اين جشنواره با اعلام اين مطلب، افزود: اين جشنواره، در واقع، آغاز رويكرد جديد سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، مبني بر مداخله معلمان در توليد مواد آموزشي است. وي، با تأكيد بر اين كه يكي از سياست هاي سازمان پژوهش در سالهاي اخير، تمركز زدايي در توليد مواد آموزشي است تا سازمان به سمت برنامه ريزي برود و كار توليد را به معلمان، بخش خصوصي و جامعه واگذار كند، يادآور شد: با توجه به نظام كاملا متمركز آموزش، معمولا در توليد، به نيازهاي محلي و فرهنگ عمومي توجه نداريم و به آن، در حد و اندازه هاي خود، نمي پردازيم.آموزش و پرورش براي نخستين بار است كه با برنامه ريزي لازم، ضمن دعوت از نمايندگان استانها، آنها را با راهنما و محتواي برنامه هاي درسي پيش از دبستان آشنا كرده و چگونگي و شرايط توليد مواد آموزشي به آنان آموزش داده شده است تا با مراجعه به استانهاي خود و تشكيل كميته هايي در استانها، براساس رهنمودهاي ارائه شده به توليد مواد آموزشي بپردازند.
وي تأكيد كرد: به خاطر برخورداري محتواي برنامه ها از اصول علمي، يك كميته مركزي ارزيابي تشكيل شد تا توليدات استاني را مورد نقد و بررسي قرار داده و اصلاحات خود را براي عملي شدن به استانها ارسال كند.
مدير كل دفتر برنامه ريزي و تأليف كتابهاي درسي وزارت آموزش و پرورش، با اشاره به اين كه با برپايي جشنواره، در واقع، براي آموزش قبل از دبستان، از يك برنامه ملي تبعيت مي كنيم، خاطر نشان كرد: دانش آموزان سراسر كشور از نظر محتوا، اهداف و مطالب آموزشي، از يك وحدت برخوردار خواهند بود، ولي اين كه محتوا و روشها چگونه ارائه شود، هر استان با توجه به فرهنگ محلي خود، به توليد محتوا خواهد پرداخت.
وي از برنامه هاي جنبي جشنواره، به برپايي نمايشگاه بزرگ ارائه توانمنديها، ابتكارات و توليدات آموزشي استانهاي كشور در محل جشنواره اشاره كرد و افزود: همچنين كارگاههاي آموزشي علمي در حاشيه جشنواره برپا مي شود كه در اين نشست هاي علمي، حوزه هاي مربوط به برنامه درسي قبل از دبستان مانند قصه گويي، شعر، نمايش، بازي، نقاشي و آموزش از طريق روش هاي علمي (مشاهده، بحث و گفتگو، آزمايش و گردش علمي) مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. يك بخش نيز به ارائه فعاليت هاي ياددهي- يادگيري استانها اختصاص يافته است.

نبايد فرهنگ و هنر دنيا را انكار كرد
گروه علمي فرهنگي: نه تنها هنرمندان رشته هاي تجسمي بلكه بسياري از هنرمندان سينما، تلويزيون و تئاتر در هفته هاي گذشته نگران يك مصوبه مجلس شوراي اسلامي بودند كه در آن به دولت اجازه داده شد تا برخي از آثار غير قابل نمايش موجود در گنجينه موزه هنرهاي معاصر در حراج هاي جهاني فروخته شود و در ازاي آن آثاري كه قابليت نمايش در ايران را دارند خريداري شود.
دكتر قطب الدين صادقي نيز اين عمل را به نوعي انكار فرهنگ و هنر مردم دنيا دانست. قطب الدين صادقي، كارگردان، نويسنده و مدرس تئاتر، فروش تابلوهاي نقاشي به بهانه غيرقابل نمايش بودن آنها را از منظر جهانيان منفي دانست و گفت: «اين عمل انكار فرهنگ و هنر موجود دنيا است. ما بايد درباره هنر تمدن هاي ديگر سعه صدر داشته باشيم.»
به گزارش انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي صادقي بر لزوم احترام به عقيده مردم و فرهنگ هاي ديگر تأكيد كرد و گفت: «تا ما به تفاوت ها احترام نگذاريم و ديگري را با همه ويژگي هايش نپذيريم، آنها هم به ما احترام نمي گذارند.» وي نگهداري اين تابلوها را با پخش سريال هاي خارجي در تلويزيون مقايسه كرد و گفت:  «همان طور كه عدم حجاب بانوان در آن سريال ها با فرهنگ ما همسان نيست، اما براي تمام مردم ايران پخش مي شوند، تابلوهاي گنجينه موزه نيز با وجود مضمون آنها بايد در موزه باقي بمانند.» صادقي با اشاره به اينكه مي توان كارهاي هنري را متناسب با ارزش هاي كنوني ايران خريداري كرد اظهار داشت: «مي ترسم ذوقي كه اين تابلوها را پس زده است، انتخاب خوبي در خريد آثار ديگر نداشته باشد.» در مقابل حسين خسروجردي نقاش و گرافيست عقيده دارد تا زماني كه محدوديت هاي فرهنگي و شرعي وجود دارد اين آثار نمي توانند به نمايش درآيند و بهتر است كه با كارهاي قابل نمايش معاوضه شوند.

۴۷ هزار مدرسه غيراستاندارد در كشور وجود دارد
گروه علمي فرهنگي: وزارت  آموزش  و پرورش  اعلام  كرد: ۴۷ هزار مدرسه  غيراستاندارد، سه هزار مدرسه  كپري  و ۱۴ هزار مدرسه  خشتي  و گلي  در كشور وجود دارد.
روابط عمومي  وزارت  آموزش  و پرورش ، روز شنبه  گزارش  داد: براي  بهسازي  مدارس  غيراستاندارد و مدارس  كپري  سه  هزار ميليارد تومان  اعتبار نياز است .
اين  روابط عمومي  همچنين  در گزارش  ديگري  اعلام  كرد: ۵۰ هزار كلاس  درس ،براي  ساماندهي  مدارس  كشور در سالهاي  آينده  احداث  خواهد شد.

تأسيس دانشكده گاز و پتروشيمي در دانشگاه خليج فارس
گروه علمي فرهنگي: در جهت گسترش ارتباط بخش صنعت و دانشگاه، تفاهم نامه همكاري براي تأسيس دانشكده گاز و پتروشيمي در دانشگاه خليج فارس بين اين دانشگاه و وزارت نفت و شركتهاي تابعه به امضا رسيد.
به گزارش روابط عمومي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري اين تفاهم نامه با توجه به نقش حياتي صنعت نفت در زيرساختهاي توسعه فراگير و پايدار كشور و رشد و شكوفايي اقتصادي منطقه بوشهر و در جهت كمك به ايجاد مراكز آموزشي و پژوهشي در زمينه هاي پايين دستي صنايع گاز و پتروشيمي تهيه گرديده است.
اين دانشكده پس از تكميل، پذيراي ۷۵۰ دانشجو در مقاطع كارشناسي ارشد مهندسي فرآوري و انتقال گاز، كارشناسي مهندسي شيمي با گرايشهاي صنايع گاز، پليمر، عمليات صنايع و پالايش گاز و كارداني فني شيمي با گرايشهاي عمليات پتروشيمي و پالايش گاز خواهد بود.

علمي فرهنگي
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهر
شهري
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |  
|  ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |