مارتين كوهن
ترجمه و تدوين :
ـ مسئله ۵۱: آيا همه مجردها (واقعا) ازدواج نكرده اند؟
ـ مسئله ۵۲: آيا قضاياي تحليلي و پسيني مي توانند وجود داشته باشند؟ قضاياي تركيبي پيشيني چطور؟
ـ مسئله ۵۳: مدعيات اخلاقي تركيبي اند يا تحليلي؟ پيشيني اند يا پسيني؟ يا هر دو يا هيچ كدام؟ يا هر چهار حالت؟ يا هيچي؟
بحث و يادآوري پرسش هاي ۵۰-۴۴:
مسئله ۴۴: آيا آب فرو مي ريزد و اگر نمي ريزد چرا؟
اين ساختمان داراي دو برج است كه هر كدام چهار تيرك چوبي دارد كه اين تيرك ها با زاويه ۹۰ درجه كنار همديگر قرار گرفته اند كه در سقف و كف تشكيل مربع مي دهند. اگربه اجزاي اين ساختمان يكي يكي نگاه كنيم، اشتباهي در آن پيدا نخواهيم كرد. با اين حال اگر كل اين ساختمان را در نظر بگيريم، اين ساختمان، بنايي غيرممكن است. زيرا چشم ما در تعيين فاصله خود با ساختمان ناگهان با تغييراتي مواجه مي شود. مثلث غير ممكن زير، سه بار در ساختمان به كار رفته است.
هر يك از اين مثلث ها با توجه به زاويه تيرك ها سه زاويه ۹۰ درجه دارد. آب كه پايين مي ريزد، چرخ آسيا را به حركت در مي آورد و بعد در كانال پيچ در پيچ جاري مي شود. آب مسير كانال را طي مي كند و دوباره به همان جايي كه از آن سرازير شده بود، برمي گردد. براي اين كه آب هاي بخار شده جبران شوند، آسيابان هرازچندگاه تنها لازم است سطلي آب در كانال بريزد تا آب تا ابد به اين چرخش ادامه بدهد. در اين ساختمان آب سر بالا مي رود و قورباغه هايش ابوعطا مي خوانند. با وجود آنكه دو برج ساختمان هم اندازه هستند، برج سمت راست يك طبقه پايين تر از برج سمت چپ قراردارد.
اين تصوير گوياي بسياري از پارادوكس هاي ديگر است كه در آن ها اجزا مشكلي ندارند اما تركيب مشكل دارد.
پاسخ به مسئله هاي ۵۰ ـ ۴۵
آيا روح حيوانات پس از مرگ به آن دنيا خواهد رفت؟ اگر جواب منفي است پس آيا چيزي شبيه به حيوانات در آن جا خواهد بود؟ برخي اعتقاد دارند كه نوعي حيوان در آن جا خواهد بود. در اين صورت آيا حيواني هم در جهنم وجود دارد؟ اگر مثل دكارت معتقد باشيم كه حيوانات هم مثل ماشين ها روح ندارند چه چيزي ما را از حيوانات و ماشين ها متمايز مي كند، چه چيزي ما را اين قدر مهم كرده است؟ اگر كسي معتقد باشد كه كامپيوترها هم به نوعي روح و هويت دارند آيا دنيايي هم براي روح كامپيوترها وجود دارد؟ آيا مي توان گفت كه تنها يك روح و شعور جهاني وجود دارد، اگر چنين است چه چيزي ما را از صخره و سنگ. . . متمايز مي كند؟
|
|
سوال هايي كه درباره روح مطرح شده، براي گوش هاي مدرن مفاهيمي نسبتا كهنه و قديمي اند. اما با اين همه اين واژه حائز اهميت است. اگر همان طور كه بسياري از ماترياليست هاي به اصطلاح به خودآگاهي رسيده و مدرن ممكن است بگويند، «چنين چيزي» وجود نداشته باشد، آن گاه چه چيزي انسان ها را از حيوانات متمايز مي كند و چه بسا آن ها را اشرف حيوانات و يا ماشين ها مي كند. شايد همان طور كه «ويليام جيمز» گفته است، علم و دين مانند دو تكه نان هستند كه فلسفه لاي آن ها قرار گرفته است. دانشمندان علوم طبيعي، جهان را به «ماده» تقليل مي دهند و بنيان جهان را ماده مي دانند؛ جهان را به ماشين تبديل مي كنند و اراده آزاد و آرمان را در هم مي شكنند. مكاتب فلسفي ماده را به ذهن تقليل مي دهند و اصالت را با ذهن مي دانند؛ به ما مجال مي دهند كه آرمان داشته باشيم و البته آزادي نيل به آن آرمان را هم برايمان در نظر مي گيرند؛ اين ها خود به مثابه اديانند.