شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۱
شماره ۳۰۰۰-Mar,8.2003
فوتبال داخلي
Front Page

...از زاويه ديگر
استعفاي تحسين برانگيز
نحوه كناره گيري گاسپارت رئيس باشگاه بارسلون مي تواند نكته بسيار آموزنده اي براي مديران باشگاه هاي كشورمان باشد. گاسپارت كه پس از سروصداهاي فراوان جايگزين خوزه لوئيز نونز شد و بلافاصله هم لوئيز ونگال مربي هلندي نه چندان محبوب طرفداران متعصب كاتالونيا را دعوت به كار كرد،با عدم نتيجه گيري تيم بارسلون ، كاسه كوزه را سر بازيكن ويامربي نشكست بلكه زماني كه متوجه شد تيم بارسلون نتيجه نمي گيرد اشكال كار را به درستي در تمامي اركان اين باشگاه بزرگ ديد.
گاسپارت پس از بركناري سرمربي هلندي اين تيم با شهامتي ستودني استعفاي خودش را هم نوشت تا درسي بزرگ باشد براي مديران باشگاه هاي وطني كه پس از ناكامي تيم هايشان تحت هيچ شرايطي عملكرد خودشان را مورد بازبيني و نقد و انتقاد قرار نمي دهند و با اخراج مربي و يا بازيكنان و مقصر شناختن داوري و حتي طرفداران سروته قضيه را هم مي آورند.
000170.jpg
باقري در برزخ

علي رغم تمام احترامي كه براي علي پروين به عنوان پرچمدار مربيان در مبارز ه عليه بازيكن سالاري قائليم مي بايستي مرد همه كاره پرسپوليس را در نوع برخورد با كريم باقري مورد انتقاد قرار داد. از شواهد و قرائن چنين برمي آيد كه هرگاه پروين در پرسپوليس به مشكل برمي خورد و به بن بست مي رسد از شيوه و ترفند اخراج موقتي يكي يا دو تا از بازيكنان مطرح و مهره هاي درشت خود براي مانور قدرت استفاده مي كند.
مواردي همچون رهبري فرد، شاهرودي، انصاريان، هاشمي نسب و... كه بالطبع با گل و شيريني و عذرخواهي بازيكنان مذكور مطابق ميل و سياست پروين همه چيز به خير و خوشي به پايان مي رسيد. با توجه به اينكه ماجراي باقري و پروين به مانند هميشه به اتمام نرسيد مي بايستي به سرمربي پرسپوليس يادآور شويم اگر قرار بر معذرت خواهي باشد پس چرا شما به عنوان سرمربي تام الاختيار پرطرفدارترين تيم ايران بابت نتايج بسيار ضعيف در كنار بازيهاي كسل كننده و يكنواخت اين تيم حتي براي يكبار هم كه شده تقصيرات را به گردن نگرفته و از هواداران بي شمار خود عذرخواهي نمي كنيد. هدف از نوشتن اين مطالب خداي نكرده بي احترامي به استاد و بزرگتر و حمايت از بازيكن سالاري نبوده و نيست بلكه وارد حاشيه كردن بازيكن تعيين كننده و بي حاشيه اي همچون كريم باقري را مورد نكوهش قرار مي دهيم.
000155.jpg
سكوت پر از حرف رضا شاهرودي

دير زماني است كه ديگر خبري از او نيست اويي كه تماشاگران رضا مالديني مي خواندنش اويي كه مثل صخره محكم و مغرور بود.
قالب خاموش شاهرودي خود صدايي گوياست. روزي اگر بشكند اين سكوت پراز حرف او حتي سايه اي از گذشته درخشانش هم نيست. شايد بيماري پيري زودرس به شاهرودي هم سرايت كرده باشد. با تو هستيم اي مرد اي رضا شاهرودي كجا مي روي؟ كجا؟ اگر فكر مي كني به پايان فوتبال خود رسيده اي پس مرد و مردانه با آويزان كردن كفش هايت تمامش كن.
ولي اگر مي خواهي بماني پيله بي تفاوتي را بشكاف و از اين پيله  رها شو و دو سه سال باقيمانده از فوتبالت را در حد نام رضا شاهرودي باش. با تو حرف ها داريم.
آسمان تيم استقلال آبي نيست. نگاه منتظر تماشاگران استقلال به دنبال قهرمان سوار بر اسب سفيدي به نام محمدنوازي است تا خوشبختي و سعادت را دوباره به اين تيم بياورد .در غيابش افت محسوس استقلال را به وضوح ديديم.

000140.jpg
نوازي ستاره آبي آسمان استقلال

مهاجمان آبي در حسرت سانترهاي بي نظيرش مي سوزند و هافبك ها نالان از به هدر رفتن پاسهاي كوتاه و بلندشان براي مدافعان كناري هستند.
در گمگشتگي تيم محبوب پايتخت هيچكس از خود نپرسيد نشاني محمد نوازي كجاست؟ آري به جرأت مي توان گفت سواي همه دلايل عنوان شده براي ناكاميهاي استقلال يكي از مهتمرين عوامل كمبود اين ديويد بكهام وطني است.
مهدي خرمي

|  فوتبال داخلي  |   فوتبال خارجي  |   واليبال  |   وزنه برداري  |   گوناگون  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |