چهار شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۱ - شماره ۳۰۰۴- March, 12, 2003
بررسي جايگاه تاريخي ايران در تامين امنيت منطقه
همسايه اي به نام عراق
جنگ تحميلي هشت ساله عراق عليه ايران علاوه بر پيامدهاي بسيار وحشتناك اجتماعي و اقتصادي حدود يك ميليون تلفات انساني براي دو كشور به دنبال داشت كه براساس نظر مورخان پرتلفات ترين نبرد تاريخ ايران پس از هجوم مغول در سده دوازدهم ميلادي بوده است
مير مهرداد ميرسنجري
004340.jpg
سربازان عراقي در جنگ عليه ايران

بحران عراق و جنگ قريب الوقوع با پيامدهاي گسترده ناشي از آن، تمامي كشورهاي منطقه و خارج از منطقه را به تكاپو واداشته است تا از اين فرصت تاريخي بيشترين بهره را برده و براي تامين حداكثر منافع ملي روابط با ديگران رامورد بازنگري قرار دهند. موقعيت ويژه تاريخي، ژئوپلتيك و ژئواكونوميك ايران نيز ايجاب مي كند، دولتمردان و دستگاه سياست خارجي با دقت نظر كافي، واقعيت هاي تاريخي را همواره مورد توجه داشته و با بهره گيري از فرصت هاي غيرقابل تكرار با هوشياري راهكارهاي لازم را براي دستيابي به بيشترين منافع ملي به كار ببرند. توجه كافي دولتمردان، نخبگان و عامه مردم به تاريخ كشور و نياكان اين مرز و بوم، ضمن احساس وفاق و غرور ملي ما را از تكرار ناكامي هاي گذشته مصون خواهد داشت. بخش وسيعي از عراق در حوزه فرهنگي ايران بزرگ واقع شده است، از اين رو بررسي چگونگي استقرار تمدن ايراني و جايگاه آن در حفظ ثبات و امنيت در اين حوزه از اهميت بسزايي برخوردار خواهد بود.

پيشينه استقرار آرياييان در فلات ايران
كهن ترين منبع ايراني كه واژه آريا را مطرح مي كند و درباره آن توضيح مي دهد، كتاب هاي ديني «ودا» و «اوستا» است. ريشه واژه آريا در اوستا به نام «اييريه» آمده كه به معناي پاك، پاكزاد، پاك نژاد، ارجمند و آزاده است.
اين واژه در اوستا همواره براي ايران بزرگ و نيز ايرانيان به كار برده شده است. درباره سرمنشاء آرياها و زمان پيدايش آنها در بند ۸۶ فروردين يشت، به خوبي توضيح داده شده است. در اين بند، كيومرث نخستين پادشاه پيشداديان به عنوان سردسته نژاد آريا دانسته شده و مي گويد «فروهر پاك كيومرث را مي ستاييم» بر اساس منابع موجود، كيومرث، خداي يگانه را مي پرستيد و به دستورات او عمل مي كرد، شاهنامه فردوسي و نوشته هاي به زبان پهلوي و نيز مورخان يوناني، مبناي پادشاهي كيومرث را ۹۴۹۰ سال پيش اثبات مي كند. زيرا بر اساس اين اسناد، از زمان كيومرث تا پايان پادشاهي گشتاسب (كه زرتشت در سال سي ام پادشاهي او به پيامبري برگزيده شده) ۲۹۹۰ سال فاصله است و از سوي ديگر اكثر مورخان يوناني زمان ظهور زرتشت را نزديك ۶۵۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح بيان نموده اند. (از جمله گزاتتوس و افلاطون) و ارسطو به طور دقيق ۶۳۴۸ سال پيش از ميلاد و مورخ ديگر يوناني به نام ادكسوس و هرمي فيس نيز سال ۶۲۰۹ پيش از ميلاد را متذكر شده اند. البته برخي مورخان معاصر به دلايل خاص، زمان ظهور زرتشت را تا ششصد سال پيش از ميلاد پايين مي آورده اند. در اوستا، «هوم يشت ۹» و «ونديداد فرگرد ۲» تولد زرتشت را روز خرداد از ماه فروردين ۲۶۱۶ سال بعد از آخرين يخبندان ذكر مي كنند و بر اساس تحقيقات جديد آخرين يخبندان زمين در يازده هزار سال پيش رخ داده است.
تعاليم اين پيامبر تاثير بسيار زيادي بر شكل گيري فرهنگي و اخلاقي دريايي هايي داشت كه ابتدا در سرزميني به نام آريه ورته (پامير امروزي) مي زيستند و سپس به دو تيره آرياهاي هندي و ايراني تقسيم شدند. بر اساس اشعار و گفتار شاهنامه، پهلوانان و حكمرانان باستاني ايران، تحت تعاليم زرتشت پيامبر، مردماني جوانمرد و بخشنده بودند بر عليه ظلم و ستم قيام مي كردند و با ملت هاي مغلوب با مهرباني و عطوفت رفتار مي كردند. در نوشته هاي به جا مانده از هرودت مورخ يوناني (۴۸۵ - ۴۲۵ پيش از ميلاد) آمده است: «ايرانيان مردمي با مروت، جوانمرد و وطن خواه هستند و پارس ها اصلا مجسمه اي براي خدايان خود نمي سازند و بر عكس نقاط ديگر كه براي خدايان خود معبدي مي سازند، در نزد پارس ها چنين رسمي معمول نيست و همه جا را خانه خدا مي دانند چون اعتقاد دارند خدا همه جا هست.» نقش حكومت هاي باستاني ايران در تامين امنيت منطقه كوروش هخامنشي در سال ۵۵۵ پيش از ميلاد به فرمانروايي مادها پايان داد و زمينه اتحاد اقوام مختلف و ايجاد آرامش را در مرزهاي روبه گسترش ايران فراهم نمود. سپس در سال ۵۴۵ پيش از ميلاد كروزوس شاه ليري را شكست داد و آسياي صغير را به ايران ضميمه كرد.
كوروش كبير با وجود قدرت فوق العاده كه دنياي آن روز را متزلزل ساخته بود پس از فتح بابل (در سال ۵۳۹ پ. م) دستور داد، همه خزانه هاي غارت شده بني اسرائيل را به معبد بيت المقدس برگردانند و يهوديان را از اسارات و پريشاني نجات داد. حتي فرمان داد معبد خراب آنها تعمير شود.
سرگذشت ورود و فتح بابل (عراق امروزي) توسط كوروش و به دستور او بر استوانه اي گلي نوشته شده است كه هم اكنون به عنوان نخستين منشور جهاني حقوق بشر شناخته مي شود. در بخش هايي از اين نوشته آمده است: «هنگامي كه بابل را فتح كردم... لشگر بزرگ من به آرامي وارد بابل شد، نگذاشتم صدمه و آزاري به مردم اين شهر و سرزمين وارد شود.. . فرمان دادم همه مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند. .. فرمان دادم هيچ يك از خانه هاي مردم خراب نشود و اهالي را از هستي ساقط نكنند. خداي بزرگ از من خرسند شد و به من كه كوروش هستم و به تمامي لشگريان من از راه عنايت بركات خود را نازل كرد... »۱
004365.jpg

مطالب نوشته شده در كتيبه سناخريب (پادشاه آشور در ۶۸۹ پ. م) پس از فتح بابل جالب توجه است: «وقتي شهر بابل را تصرف كردم، تمام مردم شهر را به اسارت بردم و خانه هايشان را چنان ويران كردم كه به صورت تلي از خاك درآمد. همه شهر را چنان آتش زدم كه روزهاي بسيار دود آن به آسمان مي رفت. نهر فرات را به روي شهر جاري كردم تا آب حتي ويرانه ها را هم با خود ببرد. »۲ در يكي ديگر از كتيبه هاي باقي مانده از آشور نصيربال (۸۸۴ پ. م) كه از شمال عراق امروزي به دست آمده، نوشته شده است: «... با لشگريان و ارابه هاي جنگي به شهر گينايو حمله بردم و آن را به يك ضرب شست، تصرف كردم. ششصد نفر از جنگجويان دشمن را بي درنگ سر بريدم و سه هزار نفر را اسير و زنده طعمه آتش ساختم و حتي يكي را باقي نگذاشتم تا به گروگاني برود. حاكم شهر را به دست خودم، زنده زنده پوست كندم و پوستش را به ديوار شهر آويختم و از آنجا به سوي شهر طلا روان شدم. مردم اين شهر تسليم من نشدند، لاجرم سه هزار نفر را از دم تيغ گذراندم، بسياري را در آتش كباب كردم و اسراي بي شماري را دست، انگشت، گوش و بيني بريدم و هزاران چشم از كاسه و هزاران زبان از حلقوم بيرون كشيدم. »۳
رفتار آشور بنيپال كه حدود صد سال پيش از كوروش كبير مي زيسته نيز نظير اسلافش بود كه در يكي از كتيبه هايش آورده است: «شوش را متصرف شدم هر چه سيم و زر و جواهر و البسه و اثاثه قصور و مجسمه سلاطين از نقره، طلا و مفرغ و سنگ بود، به آشور بردم. سپس معابد عيلام را از بيخ و بن برانداختم و در طول يك ماه و بيست و پنج روز راه هاي آن سرزمين را سرتاسر ويران كردم و آنجا را شوره زار و خارستان نمودم. خلاصه عيلام را كوبيدم و فريادهاي شادي را از در و دشت آن خطه بريدم و آنجا را جايگاه گورخران و ديوان و ددان ساختم. »۴ نبوكد نضر (بخت النصر) پادشاه محبوب عراقيان در كتيبه خود در سال ۵۵۶ پيش از ميلاد آورده است: «فرمان دادم صدهزار چشم از كاسه درآورند و صدها هزار قلم پا را بشكنند. با دست خودم چشم فرمانده دشمن را درآوردم. هزاران پسر و دختر را زنده زنده در آتش سوزاندم. خانه ها را چنان كوفتم كه ديگر بانگ زنده اي از آنها برنخيزد. »۵
جاي بسي شگفتي كه بعد از حدود ۲۵۰۰ سال، صدام حسين حاكم كنوني عراق دستور ساخت بناي يادبودي را براي اين پادشاه ظالم صادر كرده و بر سر در آن با كاشي هاي زيبايي نوشته است: «صدام عظمت و اقتدار دوران بخت النصر را در دوران زمامداري خويش تجديد و احيا كرده است. » و حتي پا را از اين هم فراتر گذاشته و دستور داده است، تصوير بزرگ بخت النصر را طوري نقاشي كنند كه شباهت زيادي به صدام حسين داشته باشد. ۶ در مقابل داريوش ديگر حاكم ايراني (۵۲۲ تا ۴۸۶ پيش از ميلاد) در كتيبه خود آورده است:
«به خواست اهورامزدا (خداي يگانه) من چنينم كه راستي را دوست دارم و از دروغ روي گردانم. دوست ندارم كه ناتواني از حق كشي در رنج باشد. همچنين دوست ندارم كه به حقوق توانا به سبب كارهاي ناتوان آسيب برسد. آنچه را كه درست است من آن را دوست دارم. من برده دروغ نيستم من بد خشم نيستم، حتي وقتي خشم مرا مي انگيزانند، آن را فرو مي نشانم، من سخت بر هوس خود فرمانروا هستم. »۶
داريوش همواره بر مسائل مردم ناتوان همراه بوده و حتي كودكان خردسال نيز از پوشش خدمات تامين اجتماعي بهره مي گرفته اند. دستمزد كارگران بر اساس نظام منضبط مهارت و سن طبقه بندي مي شد. مادران از مرخصي و حقوق زايمان بهره مي بردند و حقوق زنان و مردان برابر بود و زنان مي توانستند كار نيمه وقت انتخاب كنند. داريوش پس از فتح ممالك متمدن آن روز با هيچ يك از مراسم ملي و قوانين مذهبي آنها مخالفتي نمي نمود و حتي در سرزمين مصر كه بعد از فرمانروايي ۲۶ نسل پي درپي فراعنه به دست ايرانيان تسخير شد، به فرمان داريوش جهت تسهيل در تجارت بين المللي تنگه اي بين درياي سرخ و درياي مديترانه كشيده شد كه آثار و كتيبه هاي آن هم اكنون نيز به يادگار مانده است.
ايرانيان بر اساس فرهنگ كهن خود، با قوانين و عادت ها و سليقه ها و حساسيت هاي مردم تمامي كشورهاي زيرفرمان خود آشنا مي شدند و گاه در آنها تغييراتي كوچك مي دادند و به نام قانون به كشورهاي اصلي بازمي گرداندند و در همه متصرفات ويژگي هاي تك تك مناطق مورد توجه و احترام قرار مي گرفت. در سال ۳۳۰ پيش از ميلاد نبرد ايران و يونان به شكست ايران انجاميد . سپس با برقراري دودمان هاي اشكانيان و سپس ساسانيان فرهنگ و تمدن ايراني شكوه گذشته خود را بازيافت. به گونه اي كه اقوام غيرايراني ساكن در قلمرو ايران بزرگ همواره در رفاه و آرامش روي نياز به درگاه حكمرانان ايراني مي آوردند.
البته در اين بين عرب هاي ساكن بيابان هاي سوزان نجد و حجاز كه جزيي از قلمرو ايران محسوب مي شد، گه گاه به سرزمين هاي كناره خليج فارس و بحرين دست درازي مي كردند تا اينكه شاپور ذوالاكتاف، آنها را سرجاي خود نشاند. در سال هاي آخر حكومت ساسانيان، اوضاع ايران با شورش سرداران در نقاط مختلف و قدرت گرايي شاهزادگان به شدت به وخامت گراييد تا آنكه در سال ۶۳۶ ميلادي سرزمين ايران توسط سپاهيان عرب گشوده شد. اعتقاد عميق ايرانيان به خاندان رسالت و تمدن كهن اين سرزمين با كينه و دشمني شديد همراه شد.
اين ديدگاه منجر به حق كشي ها و خونريزي هاي شديدي در جاي جاي ايران آن روزگار شد.
به همين دليل تحت ظلم حاكمان اموي و عباسي نهضت هاي مختلفي در جاي جاي سرزمين كهن ايران شكل گرفت كه از آن جمله مي توان به نهضت سياه جامگان به سرداري ابومسلم خراساني، سپيدجامگان به رهبري ابن مقفع، سرخ علم ها به رهبري مازيار در طبرستان و رويان و قيام بابك خرمدين در آذربايجان اشاره نمود.
بعدها حكومت امويان در دمشق سقوط كرد و به دنبال آن عباسيان به مركزيت بغداد توسط ابومسلم خراساني شكل گرفت. در طول بيش از پانصد سال حكومت عباسيان نيز قيام هاي آزاديخواهانه توسط سرداران ايراني رخ داد. ليكن، در سال ۱۲۸۵ ميلادي هلاكوخان فرمانده مغول و نوه چنگيزخان به بغداد حمله و حكومت عباسيان را ساقط كرد و به اين ترتيب با قدرت گيري تركان، پايه هاي تشكيل امپراتوري مقتدر در قرن هاي چهاردهم و پانزدهم ميلادي مستحكم شد كه به تشكيل امپراتوري عثماني انجاميد. همچنين در پي قدرت گيري سرداران ملي خاندان صفوي، در سال ۹۰۶ هجري قمري در ايران نيز نخستين حكومت مقتدر پس از چند قرن رخوت شكل گرفت و سلسله صفويه بساط حكومت هاي ملوك الطوايفي را در مناطق مختلف ايران برچيد و وجود هم تراز امپراتوري بزرگ شيعي ايران در جوار امپراتوري سني مذهب عثماني ثبات نسبي را در وضعيت قوم هاي مختلف تابع هر يك از دو كشور به دنبال داشت و دامنه منازعات متنوع در منطقه محدود به درگيري هاي گاه و بي گاه مرزي بين دو كشور مي شد.

جايگاه عراق در منازعات منطقه اي
عثمانيان در سال ۱۵۳۴ براي نخستين بار با حمله به عراق، بغداد و شهرهاي ديگر اين منطقه كه به عنوان سرحدات مرز غربي امپراتوري بزرگ ايران محسوب مي شد را مورد هجوم و تاخت و تاز قرار دادند و درگيري هاي بين دو كشور به مدت دو قرن ادامه داشت تا اينكه در سال ۱۶۶۱ بغداد، كربلا، نجف و ساير مناطق شيعه نشين غرب ايران براي هميشه از ايران جدا شده و تحت اشغال عثمانيان ها قرار گرفت و بعدها نيز تغييراتي در مرزهاي غربي ايران رخ داد كه مهم ترين آن جدا شدن حوزه هاي نفتي ذهاب و منطقه سليمانيه از قلمرو ايران در فوريه سال ۱۸۴۶ با دسيسه هاي انگلستان و روسيه و انتقال اين مناطق به عثماني بود.
بعدها با اضمحلال امپراتوري عثماني در پايان جنگ جهاني اول منطقه عراق تحت استعمار انگلستان قرار گرفت تا اينكه در سال ۱۹۳۲ انگلستان با استقلال آن موافقت كرد. البته پيشتر در جريان جنگ جهاني اول طبق قرارداد «سايكس ـ پيكو» فرانسه و انگليس، مناطق مختلف عربي را مابين خود تقسيم كرده بودند.
پس از استقلال عراق، نفوذ انگليس در عراق كماكان به قوت خود باقي بود، تا اينكه با كودتاي ژنرال عبدالكريم قاسم و تغيير رژيم سلطنتي به جمهوري ضربه اي اساسي به سياست خاورميانه اي انگليس وارد شد.
عراق از بدو تاسيس و به ويژه پس از روي كار آمدن قاسم همواره با همسايگانش به ويژه ايران و كويت مشكلات ارضي داشت و هر چند گاه يك بار ادعاهايي را عليه اين كشورها مطرح مي كرد. تا جايي كه هم در مرزهاي كويت و هم در مرزهاي ايران بارها درگيري هاي شديد اما كوتاه مدت از سوي عراق ر۰خ داد. پس از سال ها تنش در سال ۱۹۶۵ ميلادي، سران دو كشور ايران و عراق در حاشيه اجلاس اوپك قراردادي را امضا كردند كه برمبناي آن مشكلات مرزي حل و اروندرود براساس خط تالوگ يا خط القعر به صورت مساوي بين دو كشور تقسيم شد.
با روي كار آمدن صدام حسين در سال ۱۹۶۹ كه تا آن سال به عنوان نفر دوم عراق شناخته مي شد، انقلاب اسلامي ايران هم سال هاي نخست شكل گيري خود را تجربه مي كرد و صدام كه به دنبال بهانه اي مي گشت، پس از چندين ماه ايجاد تنش و تحريك اقوام كرد و عرب ايراني، سرانجام صدام حسين در پانزدهم سپتامبر ۱۹۸۰ ميلادي در برابرديدگان حيرت زده بينندگان تلويزيوني قرارداد ۱۹۶۵ الجزاير را پاره كرد و آن را به طور يكجانبه لغو كرد. و هفت روز بعد فرمان حمله به ايران را صادر كرد. صدام در حمله به ايران سه هدف عمده را دنبال مي كرد: ۱ـ ساقط كردن جمهوري اسلامي ۲ـ جداسازي استان خوزستان از ايران و حاكميت كامل بر اروندرود ۳ـ اشغال جزاير تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسي و تقديم آنها به اعراب.
او علاوه بر تحميل جنگي نابرابر به ايران به آزار شديد شيعيان عراقي كه بيش از ۶۰ درصد از جمعيت آن كشور را تشكيل مي دهند، دست زد و طي سال هاي ،۱۹۶۹ ،۱۹۸۱ ۱۹۸۳ و ۱۹۸۵ بيش از سيصد هزار شيعه عراقي را علي رغم ميلشان از خانه ها و حتي محل كارشان بدون اطلاع خانواده ها مي ربود و به زور سوار بر اتوبوس هاي ويژه راهي مرز ايران مي كرد. جنگ تحميلي هشت ساله عراق عليه ايران علاوه بر پيامدهاي بسيار وحشتناك اجتماعي و اقتصادي حدود يك ميليون تلفات انساني براي دو كشور به دنبال داشت كه براساس نظر مورخان پرتلفات ترين نبرد تاريخ ايران پس از هجوم مغول در سده دوازدهم ميلادي بوده است.
اين جنگ در ۱۸ جولاي ۱۹۸۸ به پايان رسيد ولي هيچ گاه صلحي كامل بين دو كشور برقرار نشد. البته حاكم بغداد پيش از حمله به كويت بار ديگر بر پايبندي كشورش به قرارداد ۱۹۶۵ تاكيد و اعلام كرد استفاده از اروندرود به همان صورت استفاده پنجاه درصدي هر يك از دو كشور خواهد بود.
از اين رو براي اعمال حق تاريخي ايران در منطقه خليج فارس و خاورميانه توجه به نكاتي كه در پي مي آيد از اهميت زيادي برخوردار خواهد بود:
۱ـ ملت ايران هيچ گاه جنايات حكومت عراق را در شهادت ده ها هزار جوان پاك ايراني و اعمال غيرانساني در سوسنگرد، هويزه، خرمشهر و. . . از ياد نخواهد برد و آثار بمب هاي شيميايي هنوز عزيزترين جوانان اين مرز و بوم را از ما مي گيرد و آثار جراحت هاي جنگي دشمنان اين آب و خاك همواره تعداد زيادي از جانبازان پاك نهاد ايراني را از سلامتي كامل دور كرده است و از سوي ديگر صدمات فراوان رواني بر ملت ايران و نيز كاهش قدرت اقتصادي ناشي از بروز جنگ هنوز التيام نيافته است.
۲ـ تجربيات تاريخي به ما آموخته است افزايش قدرت نظامي ايران در طول تاريخ همواره متضمن صلح و امنيت منطقه و برعكس قدرت گيري همسايگان و تحريك بيگانگان همواره سبب خسارت هاي جبران ناپذير اقتصادي و نظامي، پاره پاره شدن وطن عزيز ما شده است و اين امر در تاريخ كوتاه همسايه غربي ما همواره وجود داشته به صورتي كه حكمرانان عراق هيچ گاه از ادعاهاي خود در قبال ايران دست برنمي دارند.
۳ـ دولتمردان ايران بايد ضمن هوشياري كامل از هرگونه درگيري كه امكان دارد توسط عراق جهت كشاندن ايران به مهلكه خود ايجاد شود، پرهيز نمايند و ضمن تاكيد بر آزادي هر چه سريع تر چند هزار آزاده ايراني در بند، بايد هر حكومتي كه جايگزين صدام مي شود را ملزم نمايد تا حداقل ۱۰۰۰ ميليارد دلار غرامت هاي مستقيم و غيرمستقيم به عنوان حق مسلم ملت ايران پرداخت نمايد. همچنين هر حكومت جايگزين در عراق بايد قرارداد ۱۹۶۵ الجزاير را به رسميت شناخته و آن را مبنايي براي صلح پايدار بين دو كشور قرار دهد، كه اين مسئله نقشي تعيين كننده در ثبات منطقه خواهد داشت.
۴ـ در منازعه فعلي عراق آنچه كه بايد در اولويت سياست خارجي ايران قرار گيرد، منافع ملي كشور ماست چرا كه سرنوشت كشورهاي ديگر را خود آنها رقم خواهند زد.

منابع:
۱ـ منشور كوروش هخامنشي ـ رضا مرادي غياث آبادي
۲ـ از تكريت تا كويت ـ جوديت ميصر، لوري ميل روا
۳ـ اصل و نسب ايرانيان از آغاز تا اسلام ـ عبدالعظيم رضايي
۴ـ از زبان داريوش ـ پروفسور هايدماري كخ
۵ـ تشكيل دولت صفوي ـ دكتر محمدكريم يوسف جمالي
۶ـ قيام سرخ علم هاي مازندران ـ ناصر نجمي
۷ـ دو قرن سكوت ـ عبدالحسين زرين كوب

بازتاب
پيشنهاد ايران
محسن دهقاني
004350.jpg

از شخصيت صدام حسين به عنوان كسي ياد مي شود كه تمايل به بقا و حفظ قدرت به هر بهايي، زندگي او را رقم مي زند. چندي پيش يكي از روزنامه هاي آمريكايي داستاني را به رشته تحرير درآورد كه «رياض، احمد»، وزير بهداشت وقت صدام به او پيشنهاد داد براي خشنودي «آيت الله (امام) خميني»(ره)، به طور موقت از مقام خود كناره گيري كند. در اين صورت توافقنامه صلح منعقد خواهد شد و صدام مي تواند دوباره به قدرت بازگردد. اين سخنان خيرخواهانه از سوي صدام قطع نشد و علائمي از خشم و غضب هم در چهره او مشاهده نشد و حتي صدام از او تشكر هم كرد. اما چند لحظه بعد از اين جلسه از اتاق مجاور تنها صداي شليك گلوله اي شنيده شد و بعد از چند روز هم جسد تكه تكه شده وزير به خانواده اش تحويل شد. شايعات مشابهي در مورد عاقبت شوم افرادي كه حتي از روي خيرخواهي به صدام پيشنهاد كردند تا براي حفظ منافع حكومت و ملت عراق از سمت خود كناره گيري كند، شنيده شده است. اما خبرهاي اخير نه از عصبانيت صدام، بلكه از برخورد مؤدبانه وي نه تنها با دوست قديمي اش يوگني پريماكف، بلكه حتي با دشمنانش حكايت دارد. صدام به پريماكف گفته «من يك شهروند عراقي هستم و با خروج تحميلي از عراق نيز موافق نيستم، اما با اين وجود براي جلوگيري از وقوع جنگ بر ضد عراق و پيامدهاي آن بر جامعه بين المللي آماده ام تا با «راه حل سوم» با شرايطي همكاري كنم. » يكي از شرطهاي صدام روي كار آمدن «دولت انتقالي عراق متشكل از گروه هاي عراقي» است كه منافع سياسي كامل و گسترده عراقي ها را تضمين كند.
«اگر (آن طرح) عملي شود، طرح جالبي است. در درجه اول بايد دولت عراق از مشاركت معارضين در حكومت و آينده عراق استقبال كند و اگر دولت عراق راه حل اساسي را بخواهد، همين است. ولي اينكه چقدر عملي خواهد بود، جاي ترديد وجود دارد. بايد (سرنوشت طرح) به آينده واگذار شود. »
اين اظهارات، موضع دكتر سيد كمال خرازي وزير خارجه ايران در مورد طرح «آشتي ملي» سيدحسن نصرالله، دبيركل جنبش مردمي حزب الله لبنان براي بحران عراق است كه تا حد زيادي شبيه الگوي پيمان طائف و وفاق ملي در لبنان است. نصرالله در بين ملت هاي عرب به دليل سابقه مقاومت ضد صهيونيستي در جنوب لبنان از محبوبيت بالايي در حد يك قهرمان ملي - اسلامي برخوردار است، اما از همان ابتدا پيشنهاد نصرالله در راستاي سياست و موضع ضد جنگ ايران ارزيابي شد.
004360.jpg

تقريبا يك ماه بعد از انتشار طرح سيد حسن نصرالله كه بر عدم مهم بودن سرنوشت شخص صدام و معارضين متمركز بود و پس از ارائه طرحي از سوي امارات كه دقيقا نوك پيكان آن به سوي شخص صدام براي كناره گيري مسالمت آميز نشانه رفته بود، اين بار دكتر خرازي از «حركت اصيلي» سخن گفت كه تنها راه تغيير مسالمت آميز حكومت در عراق است و موجب جلوگيري از بروز جنگ در منطقه مي شود. «مردم عراق در رفراندومي تحت نظارت و اشراف سازمان ملل نمايندگان واقعي خود را انتخاب كنند. » وزير خارجه ايران كه در خلال دو ماه گذشته در تهران ميزبان نمايندگان طيف هاي مختلف از گروه هاي عراقي و حتي ناجي صبري وزير خارجه عراق بود، به صراحت گفت «ما خواهان برگزاري همه پرسي در عراق و انجام آشتي ملي ميان معارضين عراقي با حكومت فعلي اين كشور تحت نظارت سازمان ملل متحد هستيم. » البته دكتر خرازي اين شبهه و ترديد جدي را نيز برطرف كرد كه براي تحقق طرح آشتي ملي در عراق «دولت عراق كه اكنون حاكميت را در دست دارد، بايد اين طرح را بپذيرد. »
طنين درخواست قلبي ملت هاي عرب و مسلمان براي حل و فصل مسالمت آميز بحران عراق كمتر از فريادهاي ضد جنگي نيست كه هر روزه از زبان تظاهركنندگان به ويژه در كشورهاي غربي بر سر بوش و بلر كوبيده مي شد. سهولت فهم اصل منطقي ناكامي توسل به زور، جنگ و راهكارهاي جبري بيروني براي تغيير سرنوشت سياسي يك ملت نيز بسيار آشكار است. در مجموع تحقق معجزه عدم آغاز جنگ در منطقه، تنها در گرو به دست گرفتن ابتكار عمل از سوي حاكمان بغداد در اجراي دموكراسي از درون است تا شرايط اجباري براي تزريق مدل هاي خاص از دموكراسي آنها با «حاكم نظامي آمريكا» فراهم نگردد و خون تازه مردم سالاري از قلب مردم عراق بجوشد. اين جوشش بهاي سنگيني نيز ممكن است دربرداشته باشد، اما پرداخت اين بها براي تامين منافع يك ملت، به كل منطقه و حتي جهان مي ارزد.

حاشيه ايران
•انتقاد نشريه دوكوهه به انتشارخاطرات هاشمي
004345.jpg

نشريه «صبح دو كوهه» كه «مسعود ده نمكي» سردبيري آن را عهده دارد، در شماره اخير خود نوشت: «چندي است ستون خاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني از وقايع سال ۶۲ كه هر روزه در روزنامه «جام جم» به چاپ مي رسد مورد توجه محافل مشكوك داخلي و جريان هاي معاند خارجي قرار گرفته است. گذشته از برخي موارد كاملا شخصي زندگي خصوصي آقاي هاشمي مثل... بعضي خاطرات مندرج در اين ستون كه جزئيات عمليات نيروهاي نظامي ايران را در زمان جنگ افشا مي كند و به اختلافات دروني نيروهاي عمل كننده و محدوديت هاي تسليحاتي آنان اشاره مي نمايد به وضوح مي تواند به عنوان منبع اطلاعاتي از سوي نيروهاي متخاصم با جمهوري اسلامي ايران مورد سوءاستفاده واقع شود. برخي مطالب ديگر عنوان شده در اين خاطرات از جمله اشاره به اين كه تعداد شهداي انفجار حزب جمهوري اسلامي در سال ۱۳۶۰ بسيار بيشتر از ۷۲تن بوده و فقط براي مشابه سازي با واقعه جانسوز كربلا عدد ۶۲ تن را اعلام كرده اند، ضريب اطمينان و اعتماد مردم به اخبار منتشره شده را كاهش مي دهد و اين احساس را القا مي نمايد كه از مقدسات استفاده ابزاري و از احساسات و ارادت مردم به مقدسات و اعتماد آنان به نظام سوءاستفاده شده است. در مجموع به نظر مي رسد بهتر است انتشار اين خاطرات به زماني ديگر و آينده اي دور موكول شود كه خسارات جدي به اعتماد مردم، مسايل امنيتي و نظامي جمهوري اسلامي وارد ننمايد و بديهي است كه از ناحيه توقف انتشار اين خاطرات نه تنها ضرري متوجه نظام اسلامي نخواهد شد، بلكه مصالح و منافع عمومي و ملي بيشتري نيز حاصل خواهد گرديد. »

• اعلاميه هاي آمريكايي در خرمشهر
هواپيماهاي آمريكايي در دو روز اخير اعلاميه هايي در شهرهاي جنوبي عراق از جمله بصره ريختند كه در آن ها از شهروندان و نظاميان عراقي خواسته شده از آتش زدن تاسيسات و چاه هاي نفتي عراق خودداري كنند. روزنامه «آفرينش» در شماره روز دوشنبه خود با اعلام اين خبر افزود: در اين اعلاميه ها كه تعدادي از آن ها بر اثر وزش باد شديد به شهر خرمشهر آورده شده بود، آمده كه «چنانچه كساني در خلال جنگ مبادرت به آتش زدن چاه ها و منابع نفتي عراق كنند و يا افرادي در اين امر مشاركت كنند بايد منتظر عواقب آن باشند. » در اين اعلاميه كه به زبان عربي نوشته و يك عكس از تاسيسات نفتي در آن چاپ شده آمده است: «آتش زدن چاه هاي نفتي عراقي عمليات نيروهاي متحد به عراق را به تاخير نمي اندازد. »

•چگونه ممكن است
004355.jpg

«جمهوري اسلامي» اوايل اين هفته با اشاره به گفت وگوي اخير «بهزاد نبوي» درباره نتايج انتخابات شوراها، آورده است: «نبوي در اين مصاحبه درصدد اين نكته انحرافي برمي آيد كه مخالفان نگذاشتند اصلاح طلب ها آن چه را مي خواستند تحقق بخشند. مقصود اين عضو ارشد اين است كه مردم توقع داشتند اصلاح طلب ها قوه قضاييه را هم تصاحب كنند، الزامي بودن رعايت احكام اسلام در قانونگذاري و اجرا را بردارند ولي نتوانستند و مخالفان نگذاشتند. جالب است كه انتخابات شوراها نشان مي دهد مردم درست در جهت مخالف آن چه اين عضو ارشد مي گويد، حركت و عمل كردند. چگونه مي توان تصور كرد مردمي كه براي برپايي نظام جمهوري اسلامي خون داده اند، خواهان حذف ولايت فقيه و احكام اسلامي باشند؟»

• جلوگيري از توزيع يك نشريه
با دستور اداره مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از توزيع شماره اخير هفته نامه «نخل» در استان خوزستان و آبادان جلوگيري شد. مديرمسئول و صاحب امتياز اين هفته نامه شماره شش هفته نامه نخل پس از چاپ در يكي از چاپخانه هاي تهران آماده ارسال و توزيع در شهرهاي خوزستان بود كه با دستور كتبي اداره كل مطبوعات داخلي وزارت ارشاد از توزيع آن جلوگيري به عمل آمد. «سعيد انصاري» دليل دستور توزيع اين شماره را «انتشار برخي مطالب» در آن عنوان كرده ولي توضيح بيشتري ارائه نداده است.

•احتمال بمباران در مرز ايران
راديو آزاد عراق اوايل اين هفته در گزارشي مدعي شد؛ «نيروهاي آمريكايي به زودي يك منطقه مرزي بين ايران وناحيه اي از شمال عراق را هدف بمباران هوايي و حمله زميني قرار خواهند داد. اين راديو كه از پراگ برنامه پخش مي كند، به نقل از منابع اتحاديه ميهني كردستان عراق افزود: «اين منطقه مرزي به محل استقرار شمار زيادي از عرب هاي افغان وابسته به شبكه القاعده تبديل شده است. براساس اين گزارش، «مصعب الزرقاوي» از سران «القاعده» در شمال عراق سكونت دارد و وي به ترور يك ديپلمات آمريكايي در اردن متهم است. »

• سانسور نمي شود
يك عضو شوراي سردبيري روزنامه «رسالت» در گفت وگويي كه ايرنا از وي منتشر كرد، گفت: «كسي نمي تواند ادعا كند كه سخنان آقاي خاتمي در صدا و سيما سانسور مي شود. » در حالي كه اصلاح طلبان از سانسور سخنراني اخير رئيس جمهوري در صدا و سيما انتقاد دارند، «بيژن مقدم» گفت كه «دولت آقاي خاتمي، مشكلي در انتقال پيام ندارد چون اكثر مطبوعات و صدا و سيما در خدمت آن ها هستند، مشكل اين است كه پيام و حرفي براي گفتن وجود ندارد. معضل اين است كه مسئولان دولتي حاضر به پاسخگويي نيستند و من معتقدم كه به لحاظ پاسخگويي دولت آقاي خاتمي ضعيف تر از دولت آقاي هاشمي عمل كرده است. »

ايران
اقتصاد
جهان
علم
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |