تا چندي پيش تصور مي شد كه حمله قلبي در افراد مسن، در نتيجه پيشرفت سريع بيماري اتفاق مي افتد. با شناخت بيشتر در مورد عارضه تصلب شرايين- بيماري شايعي كه باعث حمله قلبي مي شود- مشخص شد كه حمله قلبي، آخرين مرحله از روندي طولاني است. شايد تحقيقي كه روي ۳۰۰ مرد جوان انجام گرفت- كه اين افراد در جنگ كره كشته شده بودند- بتواند اين حقيقت را به تصوير بكشد كه ۷۷ درصد از اين مردان با ميانگين سني ۱/۲۲ سال، به بيماري تصلب شرايين در شريانهاي كرونري مبتلا بودند.
نتايج مشابهي نيز از تحقيقات ديگر روي مردان جوان به دست آمد. همچنين چند سال پيش وجود لايه هاي چربي در آئورت كودكان گزارش شد.
تحقيقات اخير ضمن بررسي مجدد اين يافته ها، آنها را تأييد كرده اند. بسياري از تحقيقاتي كه درمورد تصلب شرايين انجام گرفته، بين المللي بوده است و طي آنها حدود۲۳ هزار مورد شريان هاي كرونري و آئورتي از ۱۴ كشور جهان بررسي شده است. يافته هاي دقيق اين تحقيقات نشان مي دهند كه صرف نظر از منطقه جغرافيايي، در آئورت اغلب كودكان سه ساله، لايه هاي چربي وجود دارد. اين كودكان اغلب از كشورهاي توسعه يافته مانند آمريكا و ديگر كشورهاي صنعتي پيشرفته بودند. وجود لايه هاي چربي در شريان هاي كرونري، قبل از سن ۱۰ سالگي به ندرت ديده مي شود؛ ولي بعد از اين سن فراوان است. در اين جا، اين سؤال مطرح مي شود كه: «چرا وجود لايه هاي چربي در آئورت كودكان اهميت دارد و چرا لايه هاي چربي در شريان هاي كرونري كودكان با ايجاد ضايعات بعدي در ميانسالي ارتباط دارد؟»
زماني كه مشخص شد: «بررسي و مطالعه وضعيت جسماني كودكان مي تواند در كاهش بيماري هاي قلبي در بزرگسالي مؤثر باشد، تحقيقات بسياري آغاز شد كه به تشريح عوامل خطرزا در كودكان مي پرداخت. براي مثال، برنسون در سال ۱۹۸۰، تعداد ۱۵ تحقيق در خصوص ميزان كلسترول خون روي كودكان بيمار ۹ كشور جهان انجام داد و پايين ترين غلظت كلسترول خون را در كودكان قبيله اي از سرخپوستان يافت. تحقيقات متعدد ديگري در مورد سطح چربي خون، فشار خون، چربي بدن، اسيد اوريك، گلوكز خون و همچنين عادت به سيگار كشيدن به اجرا درآمده است كه همگي نتايج هشداردهنده اي داشته اند.
فعاليت هاي بدني روزمره از جمله موضوع هايي هستند كه تا به حال به روش هاي مختلف مورد مطالعه قرار گرفته اند. گزارش هاي رسيده حاكي از آن است كه در سال هاي اخير، بر تعداد افرادي كه عوامل خطرزاي كرونري قلب دارند، افزوده شده است. به نظر مي رسد كه اين افزايش عوامل خطرزا همچنان ادامه خواهد داشت و در سال هاي آينده در همين وضعيت باقي خواهد ماند.
اما همين تحقيقات نشان مي دهند كه اگر زندگي افراد همراه با فعاليت بدني باشد، اين قبيل ناراحتي ها كمتر خواهد بود. معمولا در كشورهايي كه درجه شيوع بيماري كرونري قلب در بزرگسالان بالاست، وجود عوامل خطرزاي قلبي در كودكان نيز رايج است. حتي در سطح يك كشور، عوامل خطرزا با درجه مرگ و مير ناشي از بيماري هاي كرونري قلب در مناطق مختلف آن ارتباط دارد. معمولا عوامل خطرزاي اين قبيل بيماري ها در كودكاني وجود دارد كه والدين آنها نيز چنين عواملي دارند؛ يا يكي از والدين آنها در اثر بيماري هاي كرونري قلب در سن جواني فوت كرده اند.
معمولا وجود عوامل خطرزاي بيماري كرونري قلب در افراد، غير از فعاليت بدني، به وراثت نيز بستگي دارد. در اين خصوص، تحقيقات و منابع جامعي وجود دارد كه بعضي از آنها نتايج جالبي ارائه مي دهد. در اين بررسي، نقش فعاليت بدني در ارتباط با عوامل خطرزاي بيماري كرونري قلب مورد مطالعه قرار گرفته است.
۱. چربي بدن
تحقيقات بسياري، عوامل خطرزاي بيماري كرونري قلب را در گروه هايي از بزرگسالان كه روزانه فعاليت هاي بدني متنوعي انجام مي دادند، مقايسه كرده است. نتايجي كه اكثر آنها داشته اند، دال بر كاهش وزن در اثر فعاليت بدني است. براي مثال، در يك تحقيق تجربي، ابتدا بر ميزان فعاليت بدني كودكان به طور قابل ملاحظه اي افزوده شده است. سپس ميزان تغييرات هريك از عوامل خطرزا اندازه گيري شده است كه در نتيجه آن، به خوبي مشخص شد كه با افزايش فعاليت بدني كودكان (مخصوصا در كودكان چاق) وزن بدن آنان كاهش يافته است.
۲. فشار خون
تنها چند تحقيق ارتباط فشار خون را با فعاليت بدني روزمره كودكان مورد بررسي قرار داده اند. فيكسلر در سال ۱۹۷۸ اعلام كرد كه بين اين دو عامل در كودكان ۱۳ ساله، ارتباط معني داري مشاهده نشد.
مانند او، كمپر در سال ۱۹۸۰ گزارش كرد: «فشار خون پسران ۱۳ و ۱۴ ساله ورزشكار با پسران هم سن غيرورزشكار اختلاف معني داري ندارد.»
مي دانيم كه برنامه تمرينات ورزشي معمولا باعث تغييرات جزيي در فشار خون مي شود. فيشر و براون در سال ۱۹۸۲ گزارش كردند: «در فشار خون دياستولي در اثر ۱۲ هفته تمرين بدني، كاهش معني داري مشاهده شده است.» استقامت اين افراد در اثر حركت روي نوار گردان در مدت مذكور افزايش يافته بود؛ ليكن درگروه شاهد، نه فشار خون و نه در ظرفيت كار بدني، تغييري مشاهده نشد. البته مي توان گفت: «در اثر تمرين بدني، فشار خون افراد چاق و آناني كه بيماري فشار خون در خانواده آنها سابقه دارد، كاهش مي يابد.»
البته، عوامل مداخله گر متعددي ممكن است بر نتايج اين تحقيق اثر گذاشته باشد كه از آن جمله، مي توان عامل تغذيه و مصرف داروهاي مختلف را نام برد.
تحقيقات ديگري كه ارتباط فشارخون و آمادگي جسماني را بررسي كرده اند، نشان مي دهند كه ميزان چربي بدن در كودكان، مانند بزرگسالان با فشار خون ارتباط دارد. براساس اين تحقيقات، حذف اثرات عامل چربي بدن مي تواند در كاهش فشار خون مؤثر باشد. اگر بتوان عامل ميزان چربي بدن را با روشهاي مختلف حذف كرد، آن گاه ممكن است كه بين آمادگي جسماني و فشار خون ارتباط منفي ديده شود. البته اين امكان نيز وجود دارد كه آمادگي جسمي بالاي فرد در دوران كودكي، با فشار خون او در بزرگسالي ارتباط داشته باشد.
۳. مصرف سيگار
مصرف سيگار با فعاليت بدني در ارتباط است. درصد بالا و معني داري از افراد غيرورزشكار نسبت به افراد ورزشكار هر روز سيگار مي كشند. احتمالا افرادي كه سيگار مي كشند، اجازه نمي دهند كه ميزان مصرف سيگار آنها را با روش هاي بيوشيميايي تشخيص دهند. بنابراين، نمي توان به سادگي تعداد سيگارهايي را كه در روز مي كشند و عمق پك هايي را كه به سيگار مي زنند، تعيين كرد.
۴. چربي خون
تحقيقات نشان داده اند كه ورزش و فعاليت بدني، عاملي براي كاهش سطح چربي هاي خون است. پاكسوك ومارتوس در سال ۱۹۸۴ گزارش كردند كه: «در مجموع، در كلسترول خون ۱۶ پسر جوان ورزشكار در مقايسه با ۲۰ پسر جوان غيرورزشكار كاهش معني داري وجود دارد؛ اما كلسترول خون ۲۴ دختر جوان ورزشكار با دختران غيرورزشكار اختلاف معني داري نداشت. اما در مجموع، تري گليسريد خون در حال استراحت افراد ورزشكار پايين تر از غيرورزشكار بود.»
وين و همكارانش در سال ۱۹۸۳ اعلام كردند: «اختلاف معني داري از حيث كلسترول سنگين و مفيد خون (HDL) در بين گروه هاي ورزشكار مشاهده نشد؛ ولي در افرادي كه به درجات بالاي آمادگي جسماني مي رسند، ميزان اين مواد به طور معني داري بالاتر است.»
پاكسوك و مارتلوس هم در سال ۱۹۸۴ گزارش كردند:
«كلسترول سنگين خون (HDL) در ۴۱ كودك ورزشكار در مقايسه با ۴۴ كودك غيرورزشكار بالاتر بود.»
نتايج تحقيقات متعدد در اين زمينه نشان داده اند كه كودكان چاق به طور معني داري از سطح كلسترول سنگين پايين تري نسبت به كودكان عضلاني برخوردارند. در مقايسه اي كه بين دانش آموزان يك مدرسه ورزش با دانش آموزان يك مدرسه معمولي از نظر سطح چربي خون صورت گرفت، معلوم شد كه دانش آموزان مدرسه ورزش نسبت به مدرسه معمولي از سطح كلسترول سنگين بالاتر و تري گليسريد پايين تري برخوردارند. فيشر و براون در سال ۱۹۸۲، تعداد ۳۸ نفر را به طور تصادفي به گروه هاي تمريني، تمرين همراه با رژيم غذايي و گروه شاهد تقسيم كردند. بعد از ۱۲ هفته در دو گروه اول، كلسترول و ميزان چربي بدن كاهش و ظرفيت انجام كار آنها افزايش يافت. در گروه تمرين بر ميزان كلسترول سنگين خون و نسبت آن به كل كلسترول خون افزوده شد. در گروه رژيم غذايي، كاهش معني دار كلسترول خون ديده شد و در گروه شاهد هيچ تغييري در هيچ يك از اين عوامل ديده نشد.
وايدهلم، ماكسا و زيمن در سال ۱۹۷۸ گزارش كردند: «در اثر يك رژيم غذايي به مدت سه هفته كه در آن روزانه هزار كيلوكالري مواد غذايي مصرف مي شد، كل كلسترول خون كودكان چاق كاهش يافت؛ ولي كلسترول سنگين خون آنها تغيير نكرد.»
بريانت در سال ۱۹۸۴، تعداد ۱۶ جوان را به مدت ۱۲ هفته در يك برنامه تمرين بدني شركت داد. هر يك از آنها حداقل يكي از عوامل خطرزاي كرونري را داشت. محققان، افزايش معني داري در ظرفيت انجام كار و كاهش معني داري در ميزان چربي بدن آنها مشاهده كردند.
نتايج تحقيقات متعدد در اين زمينه، همگي مؤيد آن هستند كه فعاليت هاي بدني باعث كاهش سطح چربي هاي خون مي شود. ولي كلسترول سنگين خون (HDL) را كه عامل بازدارنده و جلوگيري كننده از حملات قلبي است، افزايش مي دهد.
دكتر مجيدكاشف