• پالايشگاه هاي عراق به هيچ وجه هدف حملات موشكي و هوايي نيروهاي مهاجم قرار نگرفته اند
عراق همچنان به صدور نفت خام از طريق بندر جيحان تركيه ادامه مي دهد
فريد قادري
ارزش و اهميت يك پالايشگاه يا بندر تجاري از ديد نظاميان هيچ گاه كمتر از يك پادگان نظامي نبوده و نيست. هنوز هم در گوشه و كنار جهان گروه هاي مخالف با دولت ها، مناطق مهم و حياتي در ساختار اقتصادي كشورها را هدف حملات خود قرار مي دهند.
حمله به برج هاي سازمان تجارت جهاني در نيويورك مطمئنا بسيار اثرگذارتر از حمله به ساختمان وزارت دفاع آمريكا جلوه كرد و تبعات جهاني مورد اول به مراتب بيش از وارد آمدن خسارت به پنتاگون، معادلات اقتصادي و سياسي دنيا را به هم ريخت. منابع مهم اقتصادي هدف حملات از پيش طراحي شده قرار مي گيرند تا شاهرگ هاي حياتي يك كشور قطع شود، ساختار اقتصادي فلج شده و امنيت به ويژه امنيت سرمايه گذاري و ادامه آن به طور كامل از بين برود.
در سال هاي نه چندان دور در پايان جنگ ايران و عراق در ميانه دهه ۱۹۸۰، جنگ نفتكش ها نه تنها منافع اقتصادي دو كشور كه امنيت تردد و جابه جايي كالا در خليج فارس را مختل كرد و بازارهاي جهاني نفت را به شدت تحت تأثير قرار داد و به تبع آن ديگر بازارهاي دنيا را به مدت زيادي دستخوش تغيير و تحول كرد.
نگاهي به تحولات جنگ آمريكا و انگليس عليه عراق در روزهاي اخير از زاويه اهميت منابع مهم اقتصادي به ويژه چاه هاي نفت، پالايشگاه ها و حفظ امنيت تردد كشتي ها در خليج فارس اعم از نظامي و تجاري نكته اي است كه نبايد موردغفلت واقع شود.
امنيت كامل صنعت نفت عراق
برابر پيش بيني هاي آژانس بين المللي انرژي، ظرفيت توليد نفت عراق در سال ۲۰۰۵ به ۲/۳ ميليون بشكه در روز مي رسد و مطابق همين پيش بيني ظرفيت كل كشورهاي اوپك ۶/۴۰ ميليون بشكه در روز خواهد بود.
روند صعودي ظرفيت توليد نفت اين كشور از ۲/۴ و ۵ ميليون بشكه در روز در سال هاي ۲۰۱۰ و ۲۰۱۵ به ۵/۱۰ ميليون بشكه در روز در سال ۲۰۲۰ مي رسد كه در اين سال حجم توليد كشورهاي توليدكننده نفت عضو اوپك به ۱۰۰ ميليون بشكه در روز خواهد رسيد.
در سال ۲۰۲۰، عراق پس از عربستان كه ۶/۳۷ ميليون بشكه در روز نفت توليد خواهد كرد رتبه دوم را خواهد داشت و پس از اين دو كشور ونزوئلا و ايران به ترتيب با ۲/۱۰ و ۴/۹ ميليون بشكه در روز قرار مي گيرند.
عراق هم اكنون به عنوان دومين دارنده ذخاير نفتي جهان شناخته مي شود و برخي از كارشناسان بر اين باورند كه با كشف ذخاير جديد نفت، اين كشور به رتبه اول صعود مي كند.
راهپيماياني كه در سراسر جهان پوسترهايي با عبارت »جنگ براي نفت را بس كنيد» و ديگر عباراتي از اين دست را حمل مي كردند و مي كنند با شنيدن اخبار حفاظت همه جانبه و شبانه روزي از منابع نفتي عراق بيشتر به گفته خود اطمينان پيدا مي كنند.
اگر پيش از اين و در جريان جنگ ائتلاف بين المللي بر ضد عراق در سال ۹۱، چاه هاي نفت كويت به آتش كشيده شدند و جريان صدور نفت از خاورميانه به ديگر نقاط دنيا با اختلال مواجه شد و براي مدتي قيمت نفت در بازارهاي جهاني به ۴۰ دلار به ازاي هر بشكه رسيد، با گذشت ۳ هفته از آغاز جنگ، عراق همچنان به صدور نفت خام از طريق بندر جيحان تركيه ادامه مي دهد. اگرچه خريداران بالقوه اي به دليل عدم امكان تماس با مسؤولان عراقي وجود ندارند و ظرفيت تانكرهاي ذخيره نفت در اين بندر تركيه هم به زودي تكميل مي شود.
از سوي ديگر پالايشگاه هاي عراق به هيچ وجه هدف حملات موشكي و هوايي نيروهاي مهاجم قرار نگرفته اند.
نكته اي كه بيش از همه جلب توجه مي كند پخش شايعاتي مبني بر امكان آغاز حملات انتحاري هواپيماهاي عراقي بر ضد اهداف آمريكايي و انگليسي از يك سو و انفجار چاه ها و تأسيسات نفتي عراق از سوي ديگر پيش از پايان ضرب الاجل جرج بوش بود كه پيش بيني هاي آتي در بازارهاي اقتصادي را تحت تأثير قرار داد.
اما حفظ منابع اقتصادي از آنچنان اهميتي برخوردار است كه ميزان خسارات بايد به حداقلي در حد صفر برسد.
نگاه چپ ممنوع!
شايد اگر در افغانستان موشك هاي اشتباهي، به اهدافي غير از اهداف نظامي اصابت مي كرد، اتفاق خاصي نمي افتاد. به عبارت ديگر چندان تفاوتي نمي كرد كه چند بمب و موشك هم با دقت كم شليك شود. مهم از بين بردن مواضع و استحكامات نيروهاي طالبان و بن لادن بود.
ساختار اقتصادي بسيار ضعيف افغانستان و نبود منابع مهم اقتصادي جايي براي دقت بيش از حد باقي نگذاشته بود اما با اين حال هزينه هاي اقتصادي جنگ ايجاب مي كرد كه از هر موشك و بمب و فشنگ به بهترين نحو استفاده شود.
اما در جنگ امروز عراق با تمام اخبار ضد و نقيضي كه از محل هاي اصابت در مناطق شهري و نظامي مي رسد و گزارش هاي متفاوتي كه از تلفات انساني از سوي منابع مختلف مخابره مي شود، يك نكته را به اطمينان مي توان گفت كه تاكنون هيچ كدام از منابع و تأسيسات نفتي عراق به عمد يا اشتباه مورد حمله واقع نشده اند. اين نكته زماني جالب تر مي شود كه نيروهاي آمريكايي و انگليسي به اشتباه از سوي نيروهاي خودي آسيب مي بينند و يا شهرهاي مرزي ايران و كويت به اشتباه مورد اصابت قرار مي گيرند.
تهديدهاي صدام مبني بر حملات انتحاري هوايي و به آتش كشيدن چاه هاي نفت هم، عملي نشدند.
ايجاد اختلال شديد در سيستم مخابراتي و الكترونيكي فضاي عراق، توان هرگونه پرواز نظامي و غيرنظامي را از هواپيماهاي عراقي سلب كرد و عملا نيروي هوايي اين كشور پيش از آغاز تهاجم، به نيرويي كاملا از كار افتاده و فاقد كارآيي تبديل شد.
گشت هاي هوايي پياپي و تمركز ماهواره هاي اطلاعاتي و جاسوسي بر فراز آسمان عراق تمام تحركات نيروهاي عراقي را به دقت كنترل كرده و مي كند و اين عمليات تا پايان جنگ ادامه خواهد يافت.
رهگيري و انهدام معدود موشك هاي شليك شده از سوي عراق نيز تنها در حد اخبار باقي مانده است و اين حربه نيز هيچ كمكي به صدام و هيچ آسيبي به نيروهاي مهاجم يا كشورهايي مانند كويت نرسانده است.
بروز چند انفجار در چاه هاي نفت بصره نيز كه به آتش سوزي در اين چاه ها منجر شد به سرعت خاموش شد تا نگراني هاي خاص در اين زمينه كاملا برطرف شود.
در ابعاد جهاني نيز جداي از چند روز التهاب و نوسان در بازار نفت سير نزولي كاهش قيمت، به دليل كنترل كامل منابع نفتي و عدم تهديد مبادي توليد و انتقال ثبات نسبي، حاكم شد و حتي اخبار ض-د و نقيض محاصره بغداد و حتي تصرف بخش هايي از آن به نشانه پايان كار حكومت صدام حسين روند كاهشي را شدت بخشيد.
كشتي ها در امانند!
۳ هزار بندر كوچك و بزرگ در دنيا سالانه ۳۰۰ ميليون تن محموله را تخليه و بارگيري مي كنند و حجمي حدود ۹۱ درصد صادرات و واردات در دنيا از طريق دريا انجام مي شود.
مجموعه حمل و نقل دريايي نيز از مهمترين اهداف غيرنظامي در زمان جنگ به شمار مي رود. دسترسي و تصرف بنادر و يا حداقل اختلال جدي در فعاليت هاي بندري طرف مقابل از اهداف اصلي كشورهاي درگير جنگ است.
آنچه در جنگ جهاني دوم و پس از آن در اين زمينه به وقوع پيوست تأمين امنيت ناوگان دريايي را در اولويت فعاليت هاي اين حوزه اقتصادي قرار داد.
اگر در جنگ ابتداي دهه ۹۰ نيز هواپيماهاي عراقي نتوانستند در سيستم حمل و نقل دريايي منطقه اختلال ايجاد كنند و هيچ گونه آسيبي به ناوگان منطقه وارد نشد، اما به دليل وجود وضعيت جنگي در منطقه، برخي پارامترها در صنعت حمل و نقل دريايي مانند نرخ بيمه و تردد كشتي ها دچار تغيير شد.
بالا رفتن نرخ بيمه با عنوان بيمه شرايط جنگي و كاهش تردد كشتي ها از جمله اين تغييرات بود.
اما آنچه پيش از اين نيز كاملا قابل پيش بيني بود امنيت ناوگان دريايي در خليج فارس بود.
حضور ناوگان جنگي آمريكا و انگليس كه در درجه اول به فكر تأمين امنيت نيروهاي خود هستند فضاي كاملا امني را براي كشورهاي منطقه فراهم كرده است.
در اين ميان كشورهاي منطقه هم اگرچه ستادهاي بحران براي مقابله با حوادث احتمالي در حوزه حمل و نقل دريايي تشكيل دادند و به نيروهاي خود آماده باش كامل داده اند اما تمام كارشناسان بر اين اعتقادند كه نيروي هوايي عراق هيچ آسيبي به هيچ يك از منابع اقتصادي و نظامي منطقه نمي تواند برساند. در دومين جنگ آمريكا و متحدانش عليه عراق، اگرچه نرخ بيمه از سوي شركت هاي بيمه گذار افزايش يافته و به شرايط جنگي نزديك شده است اما عملا كاهش محسوسي در حجم جابه جايي كالا از طريق دريا مشاهده نمي شود.
صاحب نظران معتقدند به دلايل متعددي از جمله ناتواني عراق از آسيب رساندن به كشتي ها و متمركز شدن جنگ در مرزهاي خاكي عراق نرخ بيمه كشتي ها در خليج فارس كه به طور موقت افزايش يافته است در روزهاي آتي كاهش مي يابد.
سرنوشت كالاهاي غيراستراتژيك
در مرز ايران و عراق
مرزهاي غربي ايران و عراق كه از سال هاي مياني دهه ۱۳۷۰، شاهد گشايش بازارچه هاي مرزي بود و اين بازارچه ها به تدريج به مراكز عمده ورود كالا تبديل شدند از روزهاي آغازين سال كه با شروع جنگ همزمان شد، تقريبا رونق خود را از دست داده اند. قيمت اقلامي مانند چاي، كريستال، برخي اقلام شوينده و مصرفي تقريبا دوبرابر شده است.
اقلامي كه ارزش بالايي ندارند و به دليل حجم زياد حمل و نقل آنها مقرون به صرفه نيست، به دليل بروز جنگ، وارد بازارهاي عراق نمي شوند و به تبع به مرزهاي ايران نيز راه پيدا نمي كنند.
اعتراض چايكاران هندي و برنجكاران تايلندي به ادامه جنگ و اعلام وضعيت ورشكستگي در اين صورت را در اين راستا مي توان ارزيابي كرد.
به نظر مي رسد در بطن جنگ آمريكا و متحدانش عليه عراق، امنيت كاملي براي منابع اقتصادي و استراتژيك عراق فراهم شده است و تعيين سرنوشت كالاهايي كه در اين رديف قرار نمي گيرند به آينده موكول مي شود.
خبرهايي كه از اعلام برگزاري مناقصه براي بازسازي عراق منتشر مي شود دلايل ضريب بالاي امنيت براي محل ها، مسيرها و كالاهاي استراتژيك را بيش از پيش مشخص مي كند.