مينا شهني
|
|
«آن ها مي دانسته اند به دنبال چه مي گردند چون از قبل سفارش گرفته بودند. » اين جمله را مجله نيوزويك در مقاله اي با عنوان «آيا دزدهاي عتيقه در بغداد آماده اند؟» نوشته و در ادامه آورده است از بررسي هاي انجام شده در موزه بغداد چنين بر مي آيد كه غارت اين موزه يك اتفاق ساده نبوده است. به نظر دكتر دوني جورج رئيس موزه بغداد آن ها مي دانستند دنبال چه مي گردند. چرا كه به گفته وي آن ها ـ دزدان موزه بغداد ـ لوح يادبود آشور شلمان نصر را ناديده گرفته و از كنار آن گذشته اند. چرا كه مي دانسته اند كه آن يك نسخه كپي شده از روي نسخه اصلي است كه در موزه بريتانيا نگهداري مي شود. اين يعني اين كه آن ها حرفه اي بوده اند. شناسايي اشياي عتيقه و اصلاً اين كه يك شي عتيقه است يا نه در توان هر كسي نيست. در تمام دنيا تعداد به خصوصي بر شناسايي اشياي عتيقه اشراف دارند. تعيين اصل و تقلبي بودن اشيا و همچنين ارزش گذاري ريالي و دلاري اشياي قديمي از عهده كارشناسان خبره بر مي آيد همين كارشناسان خبره ارزش بيشتر اشياي موجود در دنيا مي دانند و شناسنامه اين اشيا را نيز به خوبي از بر هستند. گاهي نيز تخصص اين گروه گرايش هاي متفاوت دارد از نظر نوع اشيا مثلاً اشياي فلزي و يا كتاب؛ جالب توجه آن است كه دانش اين گروه معمولاً از موزه داران و ساير افراد پيشي گرفته و تخصص اين گروه منحصر به فرد و ناب است. خريد و فروش غيرقانوني اشياي عتيقه معمولاً با همكاري و نظرخواهي چند تن از اين گروه صورت مي گيرد.
سرقت از موزه پارس
خبر كوتاه بود و صريح؛ اين خبر كوتاه حكايت تودرتويي داشت. خبر از اين قرار بود. سارقان مسلح يك جلد قرآن نفيس را از موزه پارس شيراز ربودند. اين سرقت عصر روز چهارشنبه ۲۶ فروردين ماه رخ داد، سارقان با برنامه اي دقيق به موزه پارس وارد شده و پس از خلع سلاح مامور موزه، يك جلد قرآن نفيس خطي را به سرقت برده اند. از ويتريني كه اين قرآن در آن نگهداري مي شد تنها همين يك شي به سرقت رفته و ساير اشيا دست نخورده مانده اند. قاچاق اشياي عتيقه يكي از كسب و كارهاي پرسود است و چنان كه موسسه تحقيقات باستان شناسي مك دونالد مي نويسد، بازار اصلي فروش عتيقه جات در جهان در لندن و نيويورك متمركز شده است. معامله پيدا و پنهان بر سر شي به سرقت رفته قبلاً صورت گرفته علاوه بر آن ها ـ دزدان موزه بغداد ـ به نظر مي رسد كه اين ها - دزدان موزه پارس ـ نيز حرفه اي بوده اند چرا كه مي دانسته اند به دنبال چه مي گردند.
حفاظت از ميراث فرهنگي بر عهده كيست
اغلب دست اندركاران حوزه ميراث فرهنگي بر اين عقيده استوارند كه سازمان ميراث فرهنگي كشور نمي تواند و نبايد حراست و حفاظت از اماكن و اشياي ميراث را بر عهده بگيرد. بلكه قواي انتظامي در چارچوب وظايف تعريف شده خود، متعهد به حراست از ميراث فرهنگي كشور هستند، كه متاسفانه مسامحه نيروي انتظامي باعث غارت وسيع اشياي ميراث فرهنگي چه درون موزه ها و چه در محوطه هاي باستاني شده است. به گفته قلي نژاد ـ مدير كل ميراث فرهنگي استان فارس ـ ۱۵ دقيقه پس از سرقت نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي در محل حادثه حاضر شدند و انگشت نگاري از محل و بازجويي از افراد آغاز شد. سه روز پس از سرقت موزه پارس پرونده سرقت از سوي نيروي انتظامي اين استان در حال بررسي ويژه است. اما سر نخ هاي به دست آمده فعلاً در اختيار رسانه ها قرار نمي گيرد. گفته مي شود ماموران نيروي انتظامي مستقر در موزه پارس كه مسئول حفاظت از اين موزه بودند، هم اكنون در بازداشت به سر مي برند و بازجويي از آن ها در جريان است. قلي نژاد درخصوص اين سرقت مي گويد: «مدت ها پيش از آغاز به كار موزه پارس، مجاري قانوني براي حفاظت از اين موزه توسط نيروي انتظامي طي شده بود. نيروي انتظامي نيز دو مامور مسلح در اين محل داشت كه از ماموران با سابقه بودند، اما نتوانستند براي پيشگيري از اين سرقت، اقدامي انجام دهند. »
مال خويش، مال غير
وارد جواهرفروشي مي شويم. در با صداي يك قفل الكترونيك پس از ورود ما بسته و قفل مي شود؛ تقاضاي ديدن يك تكه الماس داريم؛ از پستو الماس را مي آورند و ما مي بينيم، بهايش فقط ۶۰ ميليون تومان است. ناقابل! بعد از ديدن و البته نخريدن الماس، ما با اجازه همان قفل الكترونيكي كه با ضربه شست جواهر فروش باز مي شود فروشگاه را ترك كرده به خيابان بر مي گرديم.
فكرش را بكنيد براي ديدن چند قطعه جواهر در يكي از جواهر فروشي هاي سطح شهر چه تدابير امنيتي تدارك ديده اند؛ هيچ فكر كرده ايد به طور متوسط چند تومان ارزش جواهرات موجود در يك جواهرفروشي است؟ ۵۰۰ ميليون تومان! بيشتر؟ كمتر؟ كمينه و بيشينه دارايي يك جواهر فروش در كار ما نيست؛ كار ما اين است كه به ياد داشته باشيم يك جواهرفروش چقدر با دقت و حساسيت از اموالش نگهداري مي كند. اموالي كه فقط متعلق به خود او است و هر كس كه او بخواهد مي تواند با اجازه اش از آن استفاده ببرد. اما مال وقتي عمومي شد چند حالت رخ مي دهد اگر اموال عمومي باشد و از ته دل آدم دلش قرص نباشد كه در اين مال سهمي دارد البته خوب احساس وظيفه هم نمي كند. فكر كنيد تمام اين محله و خيابان و شهر و كشور با همه پهنايش مال همه ماست؛ درخت و گل و اتوبوس و... اما كسي احساس مسئوليت مي كند؟ حكايت ميراث فرهنگي هم همين شده از چغازنبيل هر كس توانسته خشتي به خانه برده، بعد از چند وقتي هم در خانه تكاني انباري هاي خانه دور ريخته شده و اين يادگار يگانه هر روز زخمي و زخمي تر شده است. شايد كسي كه خشت به خانه اش برده فكر كرده سهم خودش را مي برد به خانه اش؛ لابد آنچه مال ماست در خانه مان بايد نگهداري شود. سرقت مسلحانه موزه پارس شيراز سبب شد زخم هاي كهنه سر باز كنند، زخم هايي به كهنگي خاطره تاراج هاي هميشه مال و سرمايه ملي و عمومي ما.
به تاراج مي رود در حراج مي نشيند
تاراج اشياي تاريخي از ديرباز بوده، انگار اصلاً ما ايراني ها عادت كرده ايم به اين كه بنشينيم و تماشا كنيم كه اموالمان غارت مي شود، اصلاً هيچ فكر كرده ايد كه چرا ما مواظب اموال خودمان نيستيم؟ به قول مادربزرگ «پاي مرغتو ببند همسايه تو دزد نكن» حالا ما پاي مرغمان باز است و دورش پرچين نمي كشيم و فكر مي كنيم كسي حق ندارد بيايد مرغ ما را ببرد.
حكايت ما حكايت غمگيني است كه تكرار مي شود
جايي، راهرويي دخمه اي تاريك يا خانه اي معمولي و شايد ويلايي روشن و درخشان؛ معامله سر مي گيرد، چانه زني ها تمام مي شود و بالاخره بر سر قيمت به توافق مي رسند. پس كالا را بياوريد و پول را تحويل بگيريد، شايد هم جور ديگري و ديگري و غيره. اين بار اما كالا در يك ويترين است، مثلاً قرص و محكم اما به اندازه كافي از اين كالا نگهداري نمي شود شايد اصلاً ارزش آن را نمي دانند. عجيب است كه ما ايراني ها ارزش ريالي تمام داشته و نداشته هايمان را مي دانيم و اصلاً بنا به همين ارزش از آن ها محافظت مي كنيم. حتي مي دانيم النگويي كه ۱۰ سال پيش خاله بزرگ سر عقد به خواهرمان داده الان كه قيمت طلا زياد شده سر به كجا مي زند و يا قطعه زميني كه به ما هديه شده چند درصد ارزش افزوده دارد و چگونه بايد حراست و حفاظت شود.
اما ميراث فرهنگي مان بدون توجه ما دارد به تاراج مي رود و ما هنوز نمي دانيم ارزش واقعي آن ها چيست؟ و چگونه مي توان بهتر آن ها را حفظ كرد.
بازبيني قانون ۶۲ ساله
عدم مطالعه و بازبيني قانون حفظ آثار ملي مصوب ۱۳۰۹ اين سوال را مطرح مي كند كه به رغم انطباق نداشتن اين قانون با تعاريف جديد علمي و نداشتن ضمانت اجرايي كافي چرا تاكنون در مورد بازنگري و اصلاح آن اقدامي صورت نگرفته است. حقوقدانان و صاحب نظران با استقبال از طرح بازبيني قانون حفظ آثار ملي پس از ۶۲ سال در مجلس اعلام كردند كه اين بازنگري منجر به تصويب قوانين منسجم حراست از آثار تاريخي و سرمايه هاي ملي كشور خواهد شد. اين كارشناسان معتقدند كه با توجه به نبود تعريف يكسان از مقوله ميراث فرهنگي و وجود خلاهاي قانوني در اين زمينه، بازنگري در اين قانون مي تواند در حفظ كليه آثار فرهنگي به نحو قابل توجهي موثر باشد. به نظر مي رسد كه پس از گذشت سال ها از تصويب قانون بازبيني در آن بايد براساس انطباق با نيازهاي محسوس و ملموس روز صورت گيرد.
دكتر علي نجفي توانا حقوقدان و استاد دانشگاه با تاكيد بر ضرورت بازنگري در اين قانون و طرح آن در مجلس مي گويد: «با توجه به اين كه ارزش هاي مربوط به آثار و ميراث ملي و فرهنگي، با استحاله فرهنگ تغيير پيدا كرده، بسياري از آثار گذشته كه سال ها مهجور بوده و مورد توجه قرار نمي گرفتند، اكنون در زمره آثار ملي به ثبت رسيده اند، بنابراين مقررات مربوط به حفظ و نگهداري اين آثار و برخورد با معترضان، متخلقان و مخربان اين نوع آثار بايد مورد بازنگري قرار گيرد. »
دكتر نجفي توانا مي افزايد: «با توجه به تحولات سياسي و اجتماعي جامعه ايران در طول اين سال ها، بيش از نيم قرن بي توجهي نسبت به اين ارزش ها نمي تواند قابل توجيه باشد. زيرا بعد از انقلاب اسلامي به دليل برداشت هاي اعتقادي يا سليقه اي بعضي مديران، توجه به آثار فرهنگي گذشتگان چندان مورد توجه نبود. از سوي ديگر پرداختن به اين نوع ارزش ها مستلزم وجود بسترهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و اجرايي مناسب است كه به نظر مي رسد چنين موقعيتي در كشور ما به علل مختلف وجود نداشته است و سهل انگاري و تغافل در اين مورد به مقررات مربوط به نگهداري و حفاظت از آن ها بر مي گردد. »
يگان پاسداران ميراث فرهنگي
سرقت از موزه پارس بار ديگر مبحث تشكيل يگان پاسداران ميراث فرهنگي را به جريان انداخت. يگان پاسداران ميراث فرهنگي با وظيفه حفاظت از كليه ميراث فرهنگي در برنامه سوم توسعه در نظر گرفته شده است. سازمان مديريت و برنامه ريزي از اجراي طرح يگان پاسداران ميراث فرهنگي به دليل مغايرت با ديگر مواد برنامه توسعه سوم كه بر كاهش نيروهاي دولتي تاكيد دارد، خودداري مي كند. سيد رحمت الله رئوف ـ رئيس پاسداران ميراث فرهنگي ـ با اشاره به ضرورت تشكيل هر چه سريع تر يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي مي گويد: «اين موضوع به توافقات و هماهنگي هاي بيشتري با مسئولان سازمان مديريت و برنامه ريزي و ارگان هاي ديگر نياز دارد كه متاسفانه تاكنون اجماع نظر صورت نگرفته است و سازمان مديريت و برنامه ريزي معتقد است كه جذب پنج هزار نيرو براي كادر يگان ويژه پاسداران ميراث فرهنگي با سياست كوچك سازي بدنه دولت همخواني ندارد. اين در حالي است كه وقوع سرقت اخير از موزه پارس شيراز، نشان داد كه مقوله حفاظت از ميراث فرهنگي و سرمايه هاي ملي، توان منسجم تر و متشكلي مي خواهد. » داوود سليماني عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در اين باره مي گويد: «حفاظت نشدن آثار تاريخي و ميراث فرهنگي كشور، راه را براي سرقت هاي ديگر و اتفاقات تلخ بيشتر فراهم مي كند و اين در حالي است كه مي توان تشكيل يگان ويژه و موانع و مشكلات را به طور جدي پيگيري كرد تا ديگر شاهد وقوع اين گونه حوادث ناگوار نباشيم. » وي تصريح كرد: «تاكنون جلسه هاي اعضاي كميسيون فرهنگي با مسئولان سازمان مديريت و برنامه ريزي براي توجيه موضوع، نتيجه بخش نبوده است و از اين بابت پيكره ميراث فرهنگي كشور آسيب مي بيند. » برخي معتقدند كه قرآن ربوده شده از موزه پارس هنوز از كشور خارج نشده و امكان پيگيري و يافتن آن در كشور وجود دارد. موزه هاي جهان خريد و فروش آثار باستاني عراق را تحريم كردند هر چند كه كارشناسان با توجه به سوابق اين گونه غارت ها، شانس كمي براي بازيابي آثار باستاني به غارت رفته عراق قائل هستند.