من لازم ديدم در اين كتاب به اين موضوعي كه براي مقابله با حقوق جهاني بشر گفته مي شود هر كشوري سنت هاي خاص خودش را دارد پاسخ داده شود سنت ها و فرهنگ ها به آن معنا كه اينها مي گويند هيچ وقت خاص نيست سنت و فرهنگ
هميشه در حال تغيير است و هميشه ما در فرهنگ در حال بده بستان هستيم
علي معظمي
يكشنبه گذشته، ۶ ارديبهشت، موسسه فرهنگي «جمهور» دومين جايزه كتاب سال فلسفه و علوم سياسي خود را به دكتر محمد علي موحد اهدا كرد. موسسه جمهور اين جايزه را كه جايزه انديشه ناميده بود به كتاب «در هواي حق و عدالت» موحد اختصاص داد.
مراسم از حدود ساعت سه و نيم بعدازظهر در محل نشر شيرازه آغاز شد. مانند پارسال شركت كنندگاني كه پيش از مولف آمده بودند محدود مي شدند به چندتن از اعضاي موسسه جمهور و نشر شيرازه و چند خبرنگار و عكاس. دكتر موحد نيز پس از ديگران رسيد؛ با محمد زهرايي (مدير نشر كارنامه كه كتاب را چاپ كرده) و دختر و داماد و نوه اش. جز اين ها خانم فاطمه هنجني باني جايزه هم بود. نويسنده كهنسال كه نشست، عكاس ها شروع به عكس گرفتن كردند و او با خنده اي به ما و ديگران نگاه مي كرد كه «يعني چه؟!»
مراد ثقفي كه گرداننده جلسه بود پس از معرفي حاضران به صحبت درباره جايزه و كتاب پرداخت. او يادآور شد كه بناي اهداي اين جايزه از دو سال پيش گذاشته شد كه خانم هنجني تصميم گرفت هرساله جايزه اي را در زمينه فلسفه سياسي يا علوم سياسي به ايرانياني اهدا كند كه مقيم ايران باشند و كتابي را در اين رشته ها تاليف يا ترجمه كرده باشند و پس از مدتي رايزني قرار شد كه موسسه جمهور كار بررسي و انتخاب را به عهده بگيرد. ثقفي تاكيد كرد كه «هدف از جايزه تشويق از اهل انديشه و نظر در حوزه انديشه سياسي است و تقدير از متفكراني كه شناساندن ميراث انديشه سياسي ايران و جهان به ويژه ايراني را در دو حوزه برشمرده هدف اصلي خود قرار مي دهند و بدين نحو امكان مطالعه فلسفه سياسي يا علوم سياسي را براي ايرانيان تسهيل مي كنند.»
او سپس به صحبت در مورد موضوع كتاب «در هواي حق و عدالت، از حقوق طبيعي تا حقوق بشر» كه از بين كتاب هاي تاليف و ترجمه در سال ۱۳۸۱ براي گرفتن اين جايزه برگزيده شده بود پرداخت و گفت لازم است يادآوري كنيم كه التفات به موضوع حقوق بشر در طول تاريخ جهان مدرن هميشه به يكسان نبوده و «در واقع اعلاميه جهاني حقوق بشر و شهروند سرگذشت عجيبي داشته است». او يادآور شد كه بلافاصله پس از طرح اعلاميه جهاني حقوق بشر و شهروند و طي ۱۵۰ سال از گذشت آن يعني تقريباً تمام قرن نوزدهم و نيمي از قرن بيستم اين اعلاميه مورد نقدهاي جدي اي واقع شد. از مهمترين اين انتقادات بحث بر سر انتزاعي بودن اين حقوق و يا محدود ماندن آنها به وجوه غيرمادي بود، مسئله فردي بودن اين حقوق مورد انتقاد قرار داشت و دست آخر هم عده اي كه كم هم نبودند بر اين اعتقاد بودند كه اين حقوق پيوند مسلمي با جامعه بورژوايي دارند و به همين سبب آن را نقد مي كردند. با وجود چنين نقدهايي، اگرچه اعلاميه جهاني حقوق بشر در جوامع جهاني مورد ارجاع قرار مي گرفت ولي تا اواسط قرن بيستم تا حدود زيادي مهجور باقي ماند. چيزي كه در عمل باعث رجوع مجددي به حقوق بشر از اواسط قرن بيستم به بعد بود اتفاقاتي بود كه عمدتاً در كشورهاي مشهور به بلوك شرق در اروپا رخ داد؛ چه در سال ۱۹۵۶ در مجارستان و چه در سال ۱۹۴۸ در چكسلواكي و به خصوص در جريانات دهه ۱۹۸۰ در لهستان افرادي كه براي مقابله با نوعي اقتدارگرايي موجود در آن كشورها به خيابان مي آمدند يكي از خواسته هايي كه برآن پافشاري مي كردند «اعاده حقوق بشر» بود. اين امر باعث شد متفكران درباره پيش فرض هاي موجود درباره حقوق بشر يعني انتزاعي بودن و غيرمادي بودن و جايگاه آن در فلسفه حقوق بازبيني هايي صورت دهند. همين بازبيني ها در مورد مسئله فردي بودن حقوق بشر هم مطرح شد و متن هاي مهمي در اين باره نوشته شد و توصيف جديدي از اين حقوق ارائه شد به اين معنا كه آزادي بيان و آزادي انديشه اگر با ديگران در ميان گذاشته نشود اصلاً آزادي نيست و حق نيست همين باعث شد كه قرائت غيرفردي تر و جمعي تري از حقوق بشر ارائه شود و با رجوع به بحث هاي سياسي منتشر شده در دهه هاي ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در اروپا شاهد بازيابي اهميت حقوق بشر در اين دوره هستيم.
ثقفي به اين مطلب اشاره كرد كه در كشور ما هم اين توجه با كمي تاخير نسبت به بحث هايي كه در غرب مطرح شد ولي از طرف ديگر جلوتر از بسياري كشورهاي ديگر صورت گرفت و ما به عنوان مثال در چند سال اخير جز كتاب هاي متعددي كه سعي در پيدا كردن مراوده بين حقوق بشر و فرهنگ اسلامي دارند، شاهد تاسيس كرسي حقوق بشر در دانشگاه شهيد بهشتي و برگزاري سمينار حقوق بشر و اسلام در دانشگاه مفيد قم [ ارديبهشت امسال] هستيم.
ثقفي كتاب موحد را هم در چارچوب همين تكاپوي ايرانيان براي مشاركت در مباحث جهاني حقوق بشر از چند منظر حائز اهميت دانست؛ اول اين كه با مطالعه «در هواي حق و عدالت» رابطه انديشه حقوق بشر را با سير تفكر فلسفي پيدا مي كنيد. كتاب از يونان باستان شروع مي شود به انديشمندان اسلامي مي پردازد و سپس به دوران رنسانس اروپا مي رود و پس از پرداخت به مكاتب مدرن به مكاتب معاصري چون ليبراليسم و ليبرتاريانيسم و جامعه گرايي و... مي پردازد.
به نظر ثقفي اهميت ديگر كتاب، ارتباطي مستمر است كه موحد بين نظريه دولت و ديدگاه هاي فلسفي برقرار كرده است و از طريق آن خواننده را دائماً به وجه حقوقي نظم هاي سياسي توجه مي دهد و انديشه او را از فضاي بحث تخصصي به فضاي زندگي روزمره معطوف مي كند و مانع از اين مي شود كه خواننده از زمين خاكي كه در آن زندگي مي كند زياد دور شود. سومين مشخصه مهم به نظر او ـ كه از انتخاب كنندگان كتاب بوده است ـ دقت بسيار نثر كتاب در عين سليس بودن آن است كه باعث شده خوانندگان غيرمتخصص تر هم امكان دستيابي به مفاد آن را داشته باشند.
او در پايان از ديگر پديدآورندگان كتاب يعني پديدآورندگان كم و بيش خاموش آن از جمله ناشر ياد كرد و گفت كه بايد از نشر كارنامه و مدير آن آقاي زهرايي و تيم ايشان تقدير كرد كه كتاب را به نحو بسيار پاكيزه اي در دسترس خواننده گذاشته اند.
سخنان موحد
دكتر محمدعلي موحد نيز پس از سخنان ثقفي و دريافت جايزه چند كلمه اي صحبت كرد. او گفت از اين كه در اين روزگار وانفساي ما هنوز افرادي هستند كه چراغ نهاد پرمعناي وقف ـ كه ما از گذشته ها داشته ايم و اكنون چيزي در دست ما نيست ـ را روشن نگاه مي دارند، براي من فوق العاده ذي قيمت است. موحد سپس به موقوفات قديمي اي در تاريخ وقف ايران چون ربع رشيدي خواجه رشيدالدين فضل الله اشاره كرد كه وقف نامه آن به دست آمده. دكتر موحد گفت كه از برخي اهل فرهنگ خبر گرفته كه ظاهراً اخيراً در حوالي كرمان اسناد ديگري نيز مربوط به اين وقف نامه كشف شده است. موحد اشاره كرد كه در زمان ايلخانان مغول ده يا يازده وزير داشته ايم كه تنها يك تن ـ خواجه عليشاه گيلاني ـ به مرگ طبيعي مرده است و سايرين را به يرغو نشانده اند، محاكمه كرده اند و كشته اند. از جمله همين خواجه رشيدالدين فضل الله. رشيدالدين فضل الله چنان كه از «مكتوبات رشيدي» و اسناد موقوفاتش برمي آيد آدم عجيبي بوده. او در عين حال كه وزير بود، به معناي امروزي كلمه مورخ بود و مثلاً وقتي مي خواست تاريخ مغول يا تاريخ چين را بنويسد به سراغ همان دبيري مي رفت كه او را از چين آورده بودند و به اسناد آلتون دفتر (دفتر زرين) كه تاريخ سنتي مغول بود دسترسي داشت و كتاب رشيدالدين فضل الله از اين لحاظ بي نظير است.
موحد سپس به توصيف برخي از مشخصات ربع رشيدي و وقف نامه آن پرداخت و يادآوري كرد كه ربع رشيدي محله و در واقع شهركي در تبريز بوده است و رشيدالدين فضل الله كشاورزاني را از آناتولي و ديگر جاها آورده است و در آنجا اسكان داده كه حاصل فعاليت آنها جزو موقوفات رشيدي بوده است و اگر وقف نامه را بخوانيم مي بينيم كه در ربع رشيدي محله هايي خاص استادان، معاونين استادان (استادياران) و دانشجويان در نظر گرفته شده. در وقف نامه او براي طلبه هايي از همه جاي عالم اسلامي به تعبير امروزي «بورس» قائل شده و حتي مي بينيم كه در اندلس كتاب هايي نوشته مي شد كه او هزينه آن را مي پردازد. موحد با تأسف از اين ياد كرد كه چنين نهادي به غارت رفته و الان از آن هيچ چيزي در دست ما نيست او گفت ما از موقوفات رشيدي اصلاً خبري نداريم و تنها وقف نامه آن به دست ما رسيده و اين مايه تأسف است كه ما چنين نهادي داشته ايم و استفاده مان از آن به اين صورت بوده است. موحد افزود به عنوان آدمي كه كارش در زمينه كتاب است از اينكه چنين حامياني پيدا مي شوند خيلي ممنونم.
دكتر موحد با تشكر و قبول هديه نقدي آن را به يكي از حاضران داد تا براي رسيدگي به نيازمندان صرف شود.
موحد سپس با مهم دانستن مباحث مطرح شده در ابتداي جلسه درباره حقوق بشر، به اين مطلب پرداخت كه از استقلال آمريكا و انقلاب فرانسه به بعد فهرستي كه در حقوق بشر داريم و مرتباً فربه تر مي شود، در اسنادي ضبط است كه يا به عنوان اعلاميه خوانده مي شود يا در فصل هايي از قوانين اساسي مكتوب كشورها، مانند قانون اساسي مشروطه و قانون اساسي فعلي ما آمده است.
آنچه كه قابل توجه و قابل ذكر است آن است كه چه در سندي كه اسمش قانون اساسي است و چه در سندي كه نامش اعلاميه است اين حقوق وقتي به ظهور مي رسند كه يك انقلاب و يا تحول عظيم اتفاق افتاده باشد؛ مانند اعلاميه استقلال آمريكا يا اعلاميه جهاني حقوق بشر و شهروند فرانسه كه مربوط به انقلاب كبير فرانسه است. موحد افزود اين اعلاميه جهاني حقوق بشر هم كه الان داريم محصول جنگ مهيب جهاني است؛ قانون اساسي قبلي ما محصول انقلاب مشروطه بود، قانون اساسي فعلي هم محصول انقلاب ديگري است. هميشه يك تحول عظيمي در جامعه مي آيد و به دنبالش چنين سندهايي مي آيند و اين خيلي جالب است. موحد اشاره كرد اگر به دوره جديد يعني از اعلاميه جهاني حقوق بشر به بعد بنگريم خيلي ها مي خواهند اين توجه به حقوق بشر را به تحولات مربوط به بلوك شرق مرتبط بدانند. من در كتابم ذكر كرده ام كه الان حقوق بشر در ميان رشته هاي مختلف حقوقي شكوفاترين رشته است اما اين طور نيست كه اين مسئله تماماً مربوط به جريانات پيوسته با شوروي و بلوك شرق باشد. درست است كه در سه دهه قبلي ظاهراً در اين مورد با سكوتي مواجه مي شويم اما اين واقعاً سكوت نيست بلكه در همين دوران با فعاليت هاي مهمي در اين زمينه مواجه هستيم. ميثاق هاي حقوق بشر در دهه ۱۹۶۰ هستند؛ و آن دادگاه حقوق بشر اروپايي هم كه در همان زمان است چيز فوق العاده عجيبي است. موحد به اين نكته تذكر داد كه در ميثاق جهاني حقوق بشر بر استقلال كشورها تكيه شده ولي حقوق بشر از اين مي گذرد و به مرحله ديگر و مرحله بالاتري مي رود. عدم دخالت در مسائل حقوق بشري شهروندان ديگر كشورها بنا به منشور ملل متحد درست است اما بنابر اعلاميه جهاني حقوق بشر درست نيست و در اين سه دهه مورد اشاره مبارزه هاي بسيار شديدي شده تا اين سد را بشكنند. مثلاً در قضاياي آفريقاي جنوبي اين بحث مطرح است كه با توجه به منشور ملل متحد از چه پايگاهي مي توان به دفاع از حقوق سياهان آفريقاي جنوبي پرداخت و شما مي بينيد كه در همين سه دهه اي كه جهان نسبت به حقوق بشر ساكت دانسته مي شود آپارتايد از بين مي رود و جزيره سفيدنشين در آمريكا از بين مي رود. اين ها بسيار جالب است.
موحد در مورد كتاب گفت من لازم ديدم در اين كتاب به اين مسائل توجه شود و اين موضوعي كه براي مقابله با حقوق جهاني بشر گفته مي شود هر كشوري سنت هاي خاص خودش را دارد پاسخ داده شود. اولاً سنت ها و فرهنگ ها به آن معنا كه اينها مي گويند به هيچ معنا هيچ وقت خاص نيست؛ سنت و فرهنگ هميشه در حال تغيير است و هميشه ما در فرهنگ در حال بده بستان هستيم. ديگر اينكه در همين مقولات و در اين گفت وگوها ما سهمي داشته ايم. اين گفت وگويي است كه ۲۵۰۰ سال پيش شروع شده و به طور پيوسته ادامه پيدا كرده است و در برهه هايي از زمان ما در اين گفت وگوها مشاركت داشته ايم و من در نوشتن اين كتاب اگر يك چشمم متوجه تحولات غرب بود چشم ديگرم متوجه خودمان بود كه در اين سو چه اتفاق مي افتاد. البته نتوانستم و نخواستم كه زياد وارد جزئيات آن شوم و اين اشارات به نظر من براي دانشجويي كه مي خواهد در چنين رشته اي تحقيق كند راهنماي خوبي است.
موحد با تشكر مجدد از بانيان مراسم ابراز اميدواري كرد كه اين كتاب مورد توجه جوانان قرار بگيرد. موحد گفت بايد از آقاي زهرايي هم كه اين قدر ذوق نشان مي دهند و توجه مي كنند تشكر كنم. من در مقدمه كتاب نوشته ام كه او اين عروس ما را آنقدر خوب آراسته كه ما خجالت نمي كشيم و سرمان را بالا مي كنيم! اما من هميشه از ايشان خواسته ام كه گذشته از اين سليقه هاي ذي قيمت كاري كنند كه كتاب ارزان تر تمام شود و ارزان تر به دست جوانان برسد. و ظاهراً ايشان دو سالي است كه مي خواهند كتاب «خواب آشفته نفت» را به صورتي كه براي جوان ها در دسترس تر باشد درآورند.