ترجمه: عليرضا عبادتي
۵۰ تا ۶۵ درصد بيماران مبتلا به اسكيزوفرني (تلفظ بريتانيايي آن شيزوفرني است) صداهايي را مي شنوند كه اطرافيان آنها مطلقاً نمي شنوند. در اصطلاح پزشكي به آن Auditory hallucination يا هذيان شنوايي مي گويند. گاهي اوقات اين صداها باعث ايجاد رفتار جنون آميز در فرد مبتلا مي شود و حتي گاهي اين افراد دست به خودكشي مي زنند. تا به حال متخصصان به صداهايي كه مبتلايان به اسكيزوفرني مي شنيدند توجه زيادي به خرج نمي دادند و حتي آن را از عوارض جانبي بيماري تلقي مي كردند. اما اخيراً تحقيقاتي روي موضوع هذيان شنيداري گسترش بيشتري پيدا كرده است. در حال حاضر تكنيك هاي جديدي براي تصويربرداري از مغز ابداع شده است. اين تكنيك ها رديابي و برقراري ارتباط ميان هذيان و اختلالات مغزي را امكان پذير كرده اند به عبارت ساده تر وقتي كه اين بيماران در گوش خود چيزهايي مي شنوند و به اصطلاح دچار هذيان شنيداري مي شوند همزمان با اين پديده تكنيك هاي تصويربرداري نشان مي دهند كه بخش هايي از مغز به فعاليت بيش از حد مي پردازند. براي همين هم پزشكان توجه بيشتري به خرج دادند. اين تحقيقات باعث به وجود آمدن دو تئوري و يك اميد نويدبخش براي درمان شده است، در اين تحقيقات روشن شد اگر در نواحي مشخص شده در مغز كه هنگام هذيان فعال تر است از پالس هاي مغناطيسي استفاده شود ـ حداقل به طور موقف ـ صداهاي آزاردهنده تا حدود زيادي كم مي شوند. اين در حالي است كه با روش هاي معمولي امكان به حداقل رساندن هذيان ها ممكن است.
محققان ادعا مي كنند اگر راز هذيان هاي شنيداري روشن شود گام مهم و موثري در زمينه شناخت بيماري اسكيزوفرني و ساير بيماري هاي رواني برداشته شده است. دكتر «رالف هافمن» استاد دانشگاه ييل كه تخصصش درمان از طريق تحريك مغناطيسي است مي گويد: اين [هذيان هاي شنيداري] مهم ترين و اصلي ترين تجربياتي است كه مي تواند متخصصين را به كنه بيماري هاي رواني از جمله اسكيزوفرني نزديك كند. روشي كه دكتر هافمن به كار مي برد به TMS معروف است كه مخفف translranial magneti stmulation است. نتايج تحقيقات دكتر هافمن در مجله اخير «آرشيو روانكاوي عمومي» Archives of General psychiatry به چاپ رسيده است. تكنيكي كه دكتر هافمن به كار برد اين بود كه ۱۳۲ بيمار را به مدت ۹ روز در معرض تحريك مغناطيسي قرار دادند و نتيجه اين شد كه از تكرار هذيان هاي شنيداري جلوگيري به عمل آمد. براي حصول اطمينان، از افراد سالمي استفاده شد تا نشان دهد اين روش عملي است. نيمي از افراد مبتلا به اسكيزوفرني بعد از ۱۲ هفته علائم را دوباره نشان مي دهند يعني TMS خيلي كارگر نيست. در بهترين شرايط بعد از يك سال حتماً علائم هذيان شنيداري آغاز مي شود.
افراد مبتلا به بيماري اسكيزوفرني مي گويند نه تنها صداهايي كه مي شنوند آنها را خطاب قرار مي دهد بلكه گاهي فرد مبتلا را به باد فحش و ناسزا مي گيرند در شرايط استرس زا ميزان شنيدن اين هذيان ها بيشتر مي شود. دكتر ديويد ال كوپولوف مدير موسسه تحقيقاتي بهداشت رواني در ملبورن استراليا ۲۰۰ بيمار مبتلا به اسكيزوفرني را مورد بررسي قرار داد. ۶۴ درصد آنها حداقل يك بار در روز صداهايي مي شنوند كه ديگران نمي شنوند. ۸۰ درصد مي گويند اين صداها واقعي اند. ۳۴ درصد مي گويند كه اين صداها را از خارج از سر خود حس مي كنند و ۳۸ درصد اين صداها را هم به داخل و هم به خارج نسبت مي دهند.
۲۸ درصد معتقدند اين صداها را از درون سر خود حس مي كنند. فقط عده كمي از بيماران گفته اند كه صداهايي كه در گوششان مي شنوند حمايت كننده و مثبت است. اما بيش از ۶۰ درصد اين صداها را مخرب و منفي توصيف كرده اند. بعضي از بيماران دكتر هافمن از دانشگاه ييل مي گويند كه هميشه اين صداها را در گوش دارند بعضي مي گويند هميشگي نيست. يكي از اين بيماران پيش از خودكشي نوشته بود صداها مانند تجاوز بي وقفه رواني دست از او برنمي داشتند. نيكل گيلبرت ۳۶ ساله در سال ۱۹۸۵ بيماري اسكيزوفرني اش تشخيص داده شد او در مورد اين بيماري مي گويد صدايي در گوشم مي گفت «تو مسيح هستي» و بعد صداهايي ديگر مي گفتند «تو چقدر احمق و زودباوري». يافته هاي ناشي از مطالعات كه براساس اسكن مغز به روش PET (مخفف Positron Emission Tomography تومورشناسي به روش تابش پوزيترون) و روش MRI (مخفف Magnetic Resonance Imaging تصويربرداري به روش تشديد مغناطيسي) انجام شده است نشان مي دهد ادعاي بيماران مبتلا به اسكيزوفرني واقعي است چون در مغز همان فعل و انفعالاتي اتفاق مي افتد كه نشان از فعال شدن بخش شنوايي مغز دارد. در واقع هنگام هذيان هاي شنيداري بخش هايي از مغز مانند بخش هاي شنوايي، گفتاري، احساسي و حافظه كاملاً فعال هستند. اين تكنيك ها نشان مي دهند فعاليت سلول هاي عصبي افزايش يافته است. دكتر ديويد سيلبرسوگ استاد روانكاوي دانشكده پزشكي دانشگاه كورنل در اين باره مي گويد: «اين بيماران دروغ نمي گويند و ديوانه هم نيستند چون ابزارهاي پيشرفته نشان مي دهند كه در مغز آنان فعل و انفعالاتي رخ مي دهد و در واقع آنها همان چيزهايي را كه مي گويند مي شنوند. »
الگوي فعاليت هاي مغزي حين هذيان هاي شنيداري در بيماران مختلف متفاوت است. ابزارهاي پيشرفته نشان مي دهد كه منطقه بروكاي مغز از همه بيشتر فعال مي شود. اين منطقه در بخش قدامي مغز قرار دارد و فرايندهاي دريافت و درك كلمات شنيده شده را برعهده دارد.
اختلاف ميان نتايج و دستاوردهاي تحقيقات پزشكان به قدري زياد است كه تفسير آن را دشوار كرده است. در واقع اين اختلاف هاي شديد نشان از آن دارد كه هنوز ابزارهاي امروزي از عهده تجزيه و تحليل فرآيندهاي مغز به درستي برنمي آيند. در حال حاضر هزينه هاي تصويربرداري (Scan) بسيار بالا است و به همين دليل مطالعات در اين زمينه هنوز محدود هستند. اختلاف در نتايج و يافته ها باعث ايجاد تئوري هاي متفاوت شده است.
اسكيزوفرني عموماً در بزرگسالان و ميانسالان اتفاق مي افتد. مغز اين افراد تفاوت هاي چشمگيري با مغز انسان هاي سالم دارد. كارشناسان معتقدند اسكيزوفرني تركيبي از شرايط ژنتيكي و تأثير محيطي است كه هنوز ناشناخته اند. اما محققان و دانشمندان در يك نكته مشترك هستند و آن اينكه در مغز اين افراد سيگنال هايي ايجاد مي شود كه در حالت عادي به وجود نمي آيند.
اما اين موضوع پيچيده تر از اين حرف هاست چون مبتلايان نمي توانند ميان صداهاي مزاحمي كه فقط خودشان مي شنوند و صداهاي طبيعي تميز قائل شوند. به عقيده متخصصان بخشي از خاطره انسان از ناخودآگاهش احضار شده و بخش هاي احساسي مغز را تحت تأثير قرار مي دهد در حالي كه مغز از عهده درك و تمييز منبع آن برنمي آيد و نمي تواند تشخيص دهد كه آيا منبع اين صدا منشأ خارجي دارد و يا اينكه از بخش خاطره مغز احضار شده است. ابزارهاي امروزي آنقدر دقت پيدا كرده اند كه مي توانند هنگام هذيان شنيداري بخش هاي مختلف را ردگيري كنند. اين ابزارها نشان داده اند كه بخش هيپوكامپ (ساختاري كه خاطرات را حفظ مي كند و امكان بازيابي آن را فراهم مي آورد) حين هذيان فعال تر است.
اين ابزارها به تئوري هاي موجود صحه مي گذارند. دكتر مك گاير از موسسه تحقيقاتي لندن براي واضح شدن اين موضوع اين گونه توضيح مي دهد كه همه ما انسان ها زماني كه با خود تنها هستيم فكرمان بي وقفه مشغول كار است و بسياري از خاطرات را بازيابي كرده و مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهد. در بيماران مبتلا به اسكيزوفرني مكانيسمي كه ميان افكار داخلي و صداهاي بيروني تمييز قائل مي شود دچار اختلال شده است. از نظر دكتر جوديث فورد از دانشگاه استانفورد و دكتر دانيل متالون استاد دانشگاه ييل بخش شنوايي كورتكس مغز نيز چنان دچار اختلال شده است كه قادر به تشخيص خارجي يا داخلي بودن منشأ صدا نيست. براي آزمايش اين تئوري بيماران مبتلا به اسكيزوفرني و چند شاهد سالم انتخاب شدند و فعاليت هاي الكتريكي مغز آنها در بخش كورتكس به ثبت رسيد و مقايسه شد. در كورتكس مغز انسان هاي سالم زماني كه صدايي با منشأ خارجي وجود داشته باشد صداها با منشأ داخلي تضعيف مي شوند اما اين مكانيسم بازدارنده در افراد مبتلا به اسكيزوفرني مشاهده نمي شود.
تئوري هافمن تا حدودي متفاوت است. از نظر او در اسكيزوفرني به دليل از دست رفتن بخش خاكستري ارتباط ميان اعصاب در ناحيه بروكا (كه در توليد كلام نقش بازي مي كند) و ناحيه ورنيك (كه در دريافت كلام نقش دارد) به شدت افزايش مي يابد. در مغز انسان هاي سالم ناحيه ورنيك اطلاعات را از بخش هاي مختلف مغز دريافت مي كند. اما در بيماران مبتلا به اسكيزوفرني كه در مطالعات تصويربرداري از مغز آنها مشخص شده بخش خاكستري به شدت كاهش يافته، ميزان دريافت سيگنال از بروكا افزايش يافته و حتي سيگنال ها از نواحي نزديك تر تضعيف مي شوند. به همين دليل تأثير بخش بروكا به ورنيك بيش از حد نرمال خواهد بود و گاهي اوقات به عنوان صدا با منشأ خارجي فرض مي شود. به اين ترتيب از نظر دكتر هافمن هذيان در اثر عدم درك صحيح خاطرات احضار شده يا افكار داخلي انسان نيست.
در درمان اين بيماران يك كوئل الكترومگنتيك به شكل ۸ (هشت انگليسي) بر روي سر بيمار قرار داده مي شود. كه يك ميدان مغناطيسي ايجاد مي كند كه به تناوب در بخش خاكستري كورتكس مغز تحرك ايجاد مي كند. اينكه اين كوئل چگونه عمل مي كند هنوز معلوم نيست اما اين وسيله قادر است تحريكات مغزي كه منجر به هذيان مي شوند را تضعيف كند.
اين روش به TMS معروف است كه مخفف Transcranial Magnetic Stimulation است.
منبع: نيويورك تايمز

اين ميكرو ارگانيسم ها نيش نمي زنند، گاز نمي گيرند، اسهال و سردرد ايجاد نمي كنند حتي به شكل قابل لمس وجود ندارند. اما اين «ارگانيسم هاي ديجيتالي» برنامه هاي ويژه اي هستند كه توليدمثل مي كنند، مانند ژن هاي موجودات زنده دچار جهش (موتاسيون) مي شوند و خود را با محيط وفق مي دهند. اين ارگانيسم هاي ديجيتالي به خدمت دانشمندان درآمده اند تا رازهاي نهفته در زمينه تكامل را برملا سازند. اين موجودات مصنوعي بدين منظور طراحي شده اند كه به دانشمندان عملكردهاي پيچيده اي را نشان دهند كه هنگام تغييرات ناشي از جهش هاي ژني اتفاق افتاده است. تحقيقات روي ارگانيسم هاي ديجيتالي براي كشف اسرار و رموز جهش و تكامل، حاصل هم افزايي (Synergy) دانشمندان در چند زمينه مختلف از جمله زيست شناسي، كامپيوتر، فلسفه و فيزيك است.
ريچارد لنسكي، زيست شناس دانشگاه دولتي ميشيگان مي گويد: «حاصل مطالعات تطبيقي و مقايسه اي روي موجودات زنده، ارگانيسم ها و بقاياي فسيل ها اين حقيقت را آشكار كرده است كه حركات ويژه اين جانداران به طور ناگهاني ايجاد نشده است براي آنكه يك موجود به قابليت هاي ويژه اي دست پيدا كند مجموعه اي از تغييرات در طول زمان بسيار طولاني اتفاق مي افتد تا به وضعيت مطلوب برسد.
مقاله كامل ارگانيسم هاي ديجيتالي كه توسط ريچارد لنسكي و همكارانش چارلز افريا و رابرت پناك تهيه شده در مجله ماه مه نيچر به چاپ رسيده است.
توماس ري زيست شناس دانشگاه اوكلاهوماي شهر نورمن كه اورگانيسم هاي ديجيتالي را در دهه ۹۰ طراحي كرده است مي گويد: «اين مطالعات باعث شگفتي زيست شناسان نشده است. اما نكته اين مطالعات تجزيه و تحليل دقيق با ذكر جزييات از آن مقوله اي است كه ما به آن اعتقاد داشتيم اكنون محاسبات و مطالعات نيز بر آن اعتقاد ما صحه گذاشته اند. »
از زماني كه چارلز داروين تئوري تكامل را در قرن نوزدهم ارائه كرد، بيولوژيست ها تا به حال اعتقاد داشتند كه ويژگي هاي پيچيده مثل بينايي با سپري شدن گام هاي بسيار پيچيده و بسيار متعدد ممكن شده است. و در ميان اين گام ها، قدم هاي واسطه اي هم وجود داشته است كه كاركرد و عملكرد هر يك از آن گام هاي واسطه به كلي با آنچه در حال حاضر مشاهده مي شود متفاوت بوده است. اما با هر تغييري در ساختار تغييراتي در عملكرد ايجاد مي شد كه از نظر بيولوژيست ها يك گام مثبت و به پيش است. نكته مهم اينجاست كه در طبيعت روند تغييرات و جهش ها بي نهايت كند است و ممكن است ميليون ها سال طول بكشد تا يك موجودي با يك جهش خود را با محيط وفق دهد اما در كامپيوتر و به صورت مجازي اين امكان فراهم شده است كه نتايج حاصل از جهش ها را (بدون آن كه نياز به سپري شدن زمان لازم داشته باشد) مشاهده كرد بدون آنكه نياز باشد ميليون ها سال صبر كرد. در اين جا به جاي موش آزمايشگاهي از باكتري اي تحت عنوان اشرشيا كولاي Escherichia Coli استفاده مي شود. اين باكتري با سرعت بيشتري نسبت به ساير موجودات دچار جهش مي شود و حتي امكان ايجاد دستكاري و جهش به روش هاي مصنوعي وجود دارد. از سويي برنامه هاي كامپيوتر مخصوص به نام Avida طراحي شده اند كه به دقت محاسبه مي كنند.

اگر شما امروز با پديده روييدن تنفرانگيز و قارچ گونه آگهي هاي بازرگاني در اينترنت روبه رو هستيد به خاطر نوآوري فردي به نام برايان شاستر Brian Shuster بود و در همين اواخر حق امتياز نوآورري خود را به ثبت رسانده و از كساني كه از نوآوري وي استفاده مي كنند پول خواهد گرفت. شاستر از شركتي به نام Ideaflood آيديا فلاد كمك خواسته است. اين شركت در زمينه پيگيري رعايت كپي رايت و حفاظت از دارايي هاي مصنوعي فعاليت مي كند.
حق انحصاري نوآوري شاستر به صورت رسمي به عنوان «ابزار مديريت تبادل [داده ها]» به ثبت رسيده است. براساس اين حق انحصار ۲۰ درصد سود پايگاه هاي اينترنتي كه از آگهي هاي بازرگاني در نوع pop-up به دست مي آيد متعلق به شاستر است (pop-up) به آن آگهي هاي بازرگاني اي گفته مي شود كه در پنجره اي جداگانه باز مي شوند كه علاوه بر پايين آوردن سرعت كار در اينترنت، مزاحمت ايجاد مي كند و حتي گاهي جاي سوال دارد كه آيا كسي به اين آگهي هاي تبليغاتي قارچ گونه توجه مي كند؟
اين گونه آگهي ها كه در پنجره اي جدا باز مي شوند اصولاً در سايت هايي به كار مي روند كه با تصاوير مستهجن يا با سايت هاي قمار سركار دارند. براساس محاسبات انجام شده آگهي هاي بازرگاني در سايت هاي قماربازي و پايگاه هاي اينترنتي مستهجن ۲۵/۹ ميليارد دلار سود عايد طراحان مي كند. شاستر كه سازنده اين نوع آگهي بازرگاني است سهم خود را از اين سود مي خواهد.
در حال حاضر يكصد ميليون پايگاه اينترنتي از آگهي هاي بازرگاني از نوع pop-up استفاده مي كنند.
اما نكته اينجاست كه حق انحصار يك اختراع يا نوآوري در زمينه كامپيوتر و اينترنت چندان كارايي ندارد. لااقل بايد گفت كه اين حق انحصار ضمانت اجرايي در اينترنت ندارد. يكي از معروف ترين مثال هايي كه نشان مي دهد در دنياي اينترنت و كامپيوتر تحميل قوانين جايگاهي ندارد اختلاف شديد ميان پايگاه اينترنتي «آمازون» و شركت «بارنزاندنوپل» است. در دادگاه راي عليه آمازون صادر شد اما در تجديدنظر رد شد و اين دو شركت آخر و عاقبت مجبور شدند خارج از دادگاه و دوستانه مسئله را حل و فصل كنند. از مثال هاي ديگر كه ممكن است چندان مانوس نباشد جدال ميان شركت SBC و پايگاه اينترنتي Museumtour.com است، SBC آن پايگاه را متهم كرده است كه حقوق انحصاري اش را ناديده انگاشته است. توماس و ولتسون بنيانگذار پايگاه اينترنتي Merc Exchage نيز از پايگاه معروف eBay شكايت كرده است. هنوز نتيجه پرونده اين شكايت در دادگاه منطقه اي ويرجينيا در حال نقد و بررسي است. تاكنون هيچ صاحب حق انحصاري موفق به محكوم كردن و خسارت گرفتن از شركت هايي نشده اند كه مورد شكايت واقع شده اند. «گروگ آهارونيان» كارشناس حقوق انحصاري و صاحب پايگاه اينترنتي Patentbust.com به دقت مسئله نقض حقوق انحصاري و دادگاهي شدن و مجازات آنان را پيگيري مي كند اما تناسبي نمي بيند. از نظر بعضي از كارشناسان ظهور اين نوع آگهي هاي بازرگاني تجاوز به حريم خصوصي افراد است و چون ناخواسته است مستحق پيگرد قانوني است چه رسد به اين كه بخواهند برايش حق انحصاري هم قايل شوند.

طرز كار ميكروفون چندان پيچيده نيست. در واقع مهمترين كاري كه يك ميكروفون انجام مي دهد اين است كه امواج صوتي را به امواج الكتريكي تبديل مي كند. براي اين كار بخش كوچكي به نام ديافراگم دارند. وقتي كه امواج صوتي هوا را جابه جا مي كنند و به اين ديافراگم مي رسند باعث ارتعاش اين ديافراگم مي شوند. اين حركت ديافراگم موجب تغيير در جريان الكتريكي جاري در ميكروفون مي شود. اين تغيير به تناسب امواج صوتي صورت مي پذيرد در ميكروفون هاي ديناميك از فناوري «كوئل در حركت» استفاده مي شود. در اين نوع، ديافراگم به يك پلاستيك نازك متصل است كه مستقيماً با سيم هاي فشرده كوئل در تماس است. اين كوئل يك ميدان مغناطيسي در اطراف يا مركز خود ايجاد مي كند. با ارتعاش ديافراگم كوئل نيز مرتعش مي شود. تغيير مكان كوئل ميدان مغناطيسي آن را نيز جابه جا مي كند با جابه جايي ميدان مغناطيسي در جريان الكتريكي جاري تغييرات متناسب با اين حركت ايجاد مي شود. جالب اينجاست با صحبت كردن فقط جريان هوا قبض و بسط پيدا مي كند كه براي انسان محسوس نيست اما وقتي همين قبض و بسط به ديافراگم مي رسد و كوئل را جابه جا مي كند ديدني است. به همين خاطر ميكروفون هاي ديناميكي در مقايسه با انواع پيشرفته تر غيرحساس به نظر مي آيند. انواع ميكروفون هاي كلاسيك عبارتند از:
ميكروفون كربني كه قديمي ترين نوع ميكروفون هاست و در اولين تلفن هاي ساخت بشر به كار رفته است. در اين ميكروفون ها حركت ديافراگم باعث قبض و بسط غباركربن مي شود با قبض و بسط آن مقاومت آن در برابر جريان الكتريسيته دچار تغيير مي شود و جريان الكتريكي را به تناسب امواج صوتي تغيير مي دهد. در نوع ديناميكي ميكروفون همان طور كه توضيح داده شد، ديافراگم كوئل را به حركت درمي آورد و جريان مغناطيسي حاصل از كوئل دچار تغيير شده و به نوبه خود جريان الكتريكي جاري در ميكروفون را تحت تأثير قرار مي دهد.
در ميكروفون هاي روباني يك روبان در يك ميدان مغناطيسي معلق است امواج صوتي باعث قبض و بسط هوا شده كه اين قبض و بسط حركت ايجاد مي كند حركت روبان در ميدان مغناطيسي در جريان الكتريكي تغيير ايجاد مي كند.
ميكروفون هاي كاندنسوري نقش غبار كربني يا كوئل را يك خازن بازي مي كند. حركات ديافراگم موجب تغيير در ميزان ذخيره الكتريسته در خازن مي شود. در اين نوع ميكروفون يك باطري مخصوص خازن لازم است.
در ميكروفون هاي كريستالي بلورهاي به كار رفته در اثر ايجاد تغيير در شكلشان خواص الكتريكي پيدا مي كنند به عبارت ساده تر امواج صوتي كه هوا را منقبض و منبسط مي كند باعث تغيير شكل بلورهاي به كار رفته در اين ميكروفون مي شود. تغيير شكل اين بلورها قابل برگشت است و الكتريسيته توليد شده همان چيزي است كه از ميكروفون انتظار داريم.
هرچه ديافراگم سبك تر و كوچك تر تعبيه شود، حساسيت آن بالاتر خواهد بود امواج صوتي را با جزئيات بيشتر و با دقت بالاتر به امواج الكتريكي تبديل مي كند.
علاوه بر ميكروفون هاي نامبرده شده ميكروفون هاي ديگري هم ساخته شده اند. اما از آنها انتظارهاي ويژه اي مي رود از جمله ميكروفون هاي بي سيمي از اين جهت كه نياز به سيم ندارند فوق العاده به درد مي خورند اما از اين جهت كه خوره باطري هستند دردسر آفرينند.
ميكروفون هايي كه به يقه بسته مي شوند به ميكروفون هاي Lavalier معروف هستند و از فناوري Electret بهره مي گيرند.
ميكروفون هاي موسوم به Bass به دليل داشتن ديافراگم هاي بسيار بزرگ و قوي براي صداهاي بسيار بم طراحي مي شوند.
گاهي اوقات نياز است ميكروفون هايي ساخته شود كه از مناطقي صدا جمع كنند كه صدا بسيار شديد است مانند گروه كُر در اين صورت بايد طراحي اين ميكروفون ها نيز به تناسب صورت بپذيرد. به اين نوع ميكروفون ها Pressure Zone مي گويند.

ردگيري با اشعه مادون قرمز
اين وسيله كه در شكل مشاهده مي كنيد ممكن است پيچيده به نظر برسد اما در واقع يك سيستم ساده اي است كه به كمك اشعه مادون قرمز وجود تب را ردگيري مي كند. به اين وسيله افرادي كه تب داشته باشند مشخص شده و از لحاظ ويروس سارز مورد آزمايش قرار مي گيرند. اين دستگاه به «سيستم مراقبت در ردگيري تب به وسيله اشعه مادون قرمز» معروف است در فرودگاه سنگاپور كار گذاشته شده است. دماسنج آن از نوع مخصوص (در اصطلاح thermal) imagirng- است و هنگام رد شدن مسافران دماي بدن آنها را اندازه مي گيرد. به اين ترتيب افرادي كه متصدي كنترل رفت و آمد مسافران هستند از شيوع بيماري جلوگيري مي كنند.


جام جهان نما
هيتاچي نوعي صفحه نمايش جديد عرضه كرده است كه شبيه گوي بلورينه و جام جهان نماي جادوگران است. اين گوي اكريلي به كامپيوترهاي شخصي متصل مي شود. از نكات بسيار جالب اين صفحه نمايش اين است كه كاربر مي تواند آن را در دستانش بگيرد و بدون نياز به موس و صفحه كليد فرامين خود را مستقيماً به صفحه نمايش منتقل كند چون اين صفحه نماش مجهز به انواعي از حسگرها است. البته انتظار نداشته باشيد كه بتوانيد آن را از فروشندگان وسايل كامپيوتري خريداري كنيد چون حداقل دو تا سه سال طول مي كشد تا اين صفحه نمايش به توليد انبوه برسد.


نسل جديد تبلت پي سي
استيو كانكو مدير طراحي گروه سخت افزاري اكسپيرينس (كه مجموعه اكس پي راعرضه كرد) يك Tablet PC مايكروسافت را نشان مي دهد. اين كامپيوتر شخصي كه شباهت زيادي به لوحه دارد در دوازدهمين كنفرانس مهندسي سخت افزار مايكروسافت عرضه شد از نكات جالب توجه آن اين است كه نسبت به نسل سال پيش قابليت ها و تجهيزات جديدي به آن اضافه شده است. علاوه بر اينكه موس و صفحه كليد آن بي سيمي است. به صفحه نمايش آن تلفن و دوربين ويدئويي وصل شده است. علاوه بر اين نرم افزارهاي جديد آن طوري طراحي شده اند كه عملكرد و سازگاري آن نسبت به نسل قبل بهبود چشمگيري پيدا كرده است.


مترجم الكترونيكي شفاهي
نام اين مترجم الكترونيكي را Phraselator گذاشته اند. اين مترجم ساخت كمپاني مارين اكوستيك است و در كنفرانس سيستم هاي درونه اي [embedded] عرضه شده است. حتماً مي گوييد مترجم الكترونيكي سال ها است كه ساخته شده است اما نكته جالب اين مترجم اين است كه اين مترجم قابل حمل يك ميكروفون دارد و يك بلندگو آنچه كه در ميكروفون گفته شده است ترجمه شده اش در بلندگو شنيده مي شود. اين وسايل در جنگ افغانستان و عراق از سوي نظاميان آمريكا مورد استفاده قرار گرفت يعني هر چه كه به زبان عربي با ميكروفون دريافت مي شد از بلندگو به زبان انگليس پخش مي شد.