يكشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۰۵۹- May, 25, 2003
ورزش
Front Page

جام جهاني پينگ پنگ در قرنطينه برگزار شد
دنيايي متفاوت
راكت به قلم شباهت دارد مي توانيم به توپ و يا كلمات به طوري مشابه ضربه وارد كنيم پينگ پنگ دنيايي وحشي است مي توانيم با توپ و يا قلم به يك شكل آدم بكشيم
سهيلا قاسمي
012795.jpg

مسابقات جام جهاني تنيس روي ميز از روز دوشنبه ۱۹ مه تا امروز ادامه داشت و بيش از صد و ده كشور در اين رقابت ها شركت داشتند. مسابقات در برسي و استاديوم پاله اومني اسپور دو پاري ـ برسي برگزار شد. اين دوره از مسابقات ويژگي هاي جالبي داشت كه در زير برخي از نكات آن را از نظر مي گذرانيم.
•••
سه نسل در كنار هم
سه نوجوان ۱۴ ساله و يك سرباز كهنه كار ۵۵ ساله در كنار هم در اين رقابت ها حضور داشتند. جام جهاني ۲۰۰۳ تنيس روي ميز از نظر شرايط سني با تمام دوره هاي قبل تفاوت داشت.
روز دوشنبه زماني كه اين نوجوانان در ميدان مبارزه باشكوه برسي حاضر شدند تا اولين ديدار را به انجام برسانند هيچ كس در مورد آينده آنها فكر نمي كرد. شايد بزرگان تنيس روي ميز امروز تا چند سال آينده راكت هاي خود را به زمين بگذارند، اما آي فوكوهاراي ژاپني نود و يكمين، گوئو يوئه چيني نهمين و لي ژيائوژيا بيست و دومين تنيس باز جهان در شرايطي هستند كه امكان حضور در تمامي جام هاي جهاني تنيس روي ميز تا سال ۲۰۲۳ را خواهند داشت. هر سه اين افراد در سال ۱۹۸۸ به دنيا آمده اند و در سال ۲۰۲۳ ، ۳۴ سال سن خواهند داشت. ژان ـ فيليپ گاتين در سال ۱۹۹۸ همين جا در برسي راكت به دست مي گرفت و هم اكنون هم در سن ۳۴ سالگي به خوبي به كار خود ادامه مي دهد. آنها در آن سال حتي از يان اووه والدنر سوئدي كه درسال ۱۹۹۶ و ۱۹۸۹ قهرمان جهان شده بود و هم اكنون در اين دوره نيز حرف هاي بسياري براي گفتن دارد، ۴ سال كوچك تر خواهند بود.
ليست سني كامل آنها در دست ما نيست تا دقيقاً بگوييم چند تنيس باز در سنين سي و چهل سالگي يعني درست در ميانه راه هستند و آرزوي پيروزي در سر دارند يا چه كساني راكت را همانند شمشير در دست گرفته اند و آماده نبرد تا آخرين لحظه هستند. دلايل دوام تنيس بازان و ادامه كارشان به عوامل مختلفي بستگي دارد. تيري شارلان پزشك تيم هاي فرانسوي مي گويد: «بقاي بازيكنان تنيس روي ميز بي شك به اين حقيقت بستگي دارد كه در اين ورزش به نسبت ساير ورزش ها جراحات بسيار كمتري وجود دارد. از طرفي با گذشت سال ها، تكنيك و تجربه به كمك ورزشكاران مي آيند. » پاتريك بيروشو مسئول تداركات تيم هاي بزرگسالان در فدراسيون تنيس روي ميز فرانسه كه خودش در سن ۳۳ سالگي به ورزش حرفه اي پايان داد مي گويد: «درست است كه به مرور سرعت را از دست مي دهيم اما به مرور زمان جهت بازي، تاكتيك و غلبه بر تنش هاي رواني بيشتر مي شود. » او در ادامه مي افزايد: «بايد نسبت به تجديد قوا و استراحت كامل بازيكنان هم توجه بيشتري نشان دهيم. »
ژان ميشل ساوي مي افزايد: «چند سالي است كه از مدت طولاني بازي آندرژ گوربا، بازيكن لهستاني ۴۰ ساله اي كه هنوز هم در سطح بين المللي بازي مي كند، تعجب مي كنم. يك بار از او پرسيدم چه چيز به او انگيزه مي دهد و او را به ادامه كار تشويق مي كند. آن هم در شرايطي كه يكي از بهترين ها بوده و حالا شكست هايي را هم متحمل مي شود. او در پاسخ گفت كه يك بار سعي كرده كار خود را به اتمام برساند. صبح ساعت ۵ از خواب بيدار شده و سراغ اتوبوس رفته تا براي خودش كاري پيدا كند. اما فرداي همان روز پشيمان شده و دوباره تنيس روي ميز را از سر گرفته است. »
012810.jpg

ژاك سكرتن ۵۴ ساله، بيست و سه فصل در تيم فرانسه حضور داشته و در سن ۳۶ سالگي هم بازنشسته شده است. اما پس از مدتي دوباره به دنياي تنيس روي ميز بازگشته و به طور مرتب هر ساله در مسابقاتي كه در رده سني او ترتيب داده مي شود شركت مي كند. او سال گذشته نيز قهرمان جهان شد. نكته مهم اين است كه پس از اين همه سال هنوز عشق به كار و علاقه به پيروزي را بيش از پيش در وجود خود حس مي كند. او دست از اين ورزش نخواهد كشيد چون تنها روش بقا براي او همين است. مسلماً آي فوكوهارا، گوئو يوئه و لي ژيائوژيا هم به زودي به همين نتيجه خواهند رسيد.
مراقبت هاي پزشكي نمايندگان چين
آيا شما اين جمله را باور مي كنيد: «پينگ پنگ بيماري هاي ريوي را منتقل نمي كند. » مسلماً اين جمله به طنز بيشتر شبيه است تا واقعيت. هفته ها پيش از آغاز مسابقات جهاني برسي، رئيس فدراسيون تنيس روي ميز فرانسه مسئله سندرم تنفسي حاد را كه اين روزها همه جهانيان را به خود مشغول داشته در راس برنامه هاي خود قرار داده بود. سارز اين روزها در همه جا شيوع پيدا كرده و طبق اعلام رسمي كريستين پالير، پزشك فدراسيون فرانسه، تا پيش از آغاز اين جام دست كم پانصد نفر در سراسر جهان بر اثر ابتلا به اين بيماري جان خود را از دست داده بودند. و اين مسئله مسابقات تنيس را در مركز نگراني هاي عمومي قرار داده بود.
چون نمايندگان چين تعداد قابل توجهي بودند و اعتبار يك جام جهاني به گستردگي آن است، حذف اين افراد ممكن نبود. در جام هاي جهاني سال هاي گذشته و به خصوص جام اوزاكا كه در سال ۲۰۰۱ برگزار شد بيشتر مدال ها به چين رسيد. بنابراين حذف قهرمان هاي سال گذشته كاري بسيار غيرمنطقي مي نمود.
روز سيزدهم ماه مه نمايندگان چين وارد فرانسه شدند و به موندويل رفتند تا در شرايطي مشابه با محل برگزاري مسابقات به تمرين بپردازند. اين گروه در مجموع از سي و شش نفر شامل ده بازيكن مرد، يازده زن، ده مربي و سه سرپرست تشكيل شده بود. دو پزشك نيز همراه آنها آمده بودند اما اين بار مسئوليت پزشكان بسيار عجيب تر از هميشه بود. آنها موظف بودند هر روز صبح و شب دماي بدن تك تك اعضاي تيم را اندازه گيري كنند. دولت چين تمام تلاش خود را كرده بود تا آبروي كشورش حفظ شود اعضاي تيم در خود چين هم در قرنطينه بودند. چهل تنيس باز چيني در محلي واقع در ۲۰۰ كيلومتري جنوب پكن و دور از سايرين به تمرين مشغول بودند. در اصل قرار بود آنها فقط سه هفته در آن جا بمانند، اما اين مدت به دو ماه افزايش يافت. گو يونفنگ همراه و مترجم اين گروه مي گويد: «هدف اين بود كه آنها از مردم دور بمانند.»
در موندويب هم هر روز يك پزشك فرانسوي به اقامتگاه چيني ها مي رفت. كريستين پالير پزشك فدراسيون فرانسه مي گويد: «اين وظيفه كمي عجيب و تحميل شده به نظر مي رسيد، اما در نهايت بايد پذيرفت كه زياد هم غيرعادي نبود. از نظر سلامت منطقه اين كار بسيار لازم به نظر مي رسيد. » البته براي هنگ كنگي ها، تايواني ها، ويتنامي ها و سنگاپوري ها هم تدابير خاصي در نظر گرفته شده بود.
ميشل ژاكه مسئول برگزاري مسابقات مي گويد: «ورزشكاران جمعيتي آلوده به سارز نيستند، چون به طور مداوم تحت آزمايش هاي پزشكي قرار دارند. » شايد در مورد ورزشكاران اين حرف صحت داشته باشد اما روزنامه نگاران و هواداران چيني چه؟ تنها در خاك چين صدها بليت به فروش رفته بود. هشتاد روزنامه نگار هم براي سفر به فرانسه آماده شده بودند. اما هيچ كس به فكر آزمايش هاي روزانه و كنترل اين افراد نبود. آمارهاي رسمي هر روز خبر از افزايش مرگ ومير ناشي از سارز مي دادند و مردم براي حضور در استاديوم اومني اسپور پاريس ـ برسي بيش از پيش نگران مي شدند.
تنيس روي ميز مشابه نوشتن
به هنگام برگزاري مسابقات جهاني پينگ پنگ روزنامه «لوموند» براي نخستين بار دست به انتشار چيكده كتاب «پينگ پنگ» اثر جرومه چارين(Charyn Jerome) تنيس باز آمريكايي زد. كتاب اين نويسنده به تازگي به زبان فرانسه ترجمه و توسط انتشارات روبر لافون منتشر شده است.
اين اثر هم به زندگينامه خودنوشت يك تنيس باز مي ماند، هم تاريخ تنيس روي ميز را بيان مي كند و هم گالري عكس شخصيت هايي است كه از دنياي تنيس روي ميز خداحافظي كرده اند و كساني هم كه عاشق اين ورزش هستند ردپايي از خود در اين كتاب مي يابند. اين اثر انديشه اي است در مورد نويسندگي، گردشي است در خيابان هاي نيويورك و در باشگاه هاي كوچك و بزرگ آن. به نوعي بازنويسي تاريخ «ديپلماسي پينگ پنگ» است. اين ورزش در كتاب چارين به صورت هنري براي زيستن و بقا توصيف شده است. از نظر او اين ورزش چيزي است شبيه يك ماده مخدر. اين اثر آخرين نوشته اين رمان نويس آمريكايي است و بخشي از آن هم در مورد پاريس است: «هر بار كه باران مي بارد و باد در روحم وزيدن مي گيرد، هر بار كه ماه سرد نوامبر فرا مي رسد به شتاب راهي باستيل مي شوم. جايي كه باشگاه پينگ پنگم در آن واقع شده. من با صداي توپ زنده ام. صداي توپي كه به راكتم برخورد مي كند و من در همان حال زانوان ضعيفم را خم مي كنم تا راكت در جهت درست حركت كند. اين تمركز وحشيانه و برخاسته از طبيعت مرا در درون گردبادي فرو مي برد كه در آن با شادي بسيار به حركات لذت بخش و روياهايي بي نظير مي پردازم. . . »
012820.jpg

در بخش ديگري از اين كتاب او به توصيف باشگاهي مي پردازد كه در زير زمين يك سينما واقع شده بود: «تنها و اندوهگين، به شيوه اي بسيار تصادفي به باشگاه تنيس روي ميزي واقع در ريورسايد در نزديكي برادوي راه يافتم. باشگاه زير خيابان قرار داشت و از راه زيرزمين تاريك يك سينما مي توانستيم وارد آن شويم. بايد از پلكاني پوشيده از لايه اي ضخيم از سوسك هاي مرده پايين مي رفتيم. علاوه بر اجساد سوسك ها، كاغذهاي آب نبات هم در همه جا به چشم مي خورد. پس از اين پلكان به در سبزرنگي از جنس چوب كه روي آن ترك ها و خراش هاي بسياري به چشم مي خورد، نزديك مي شديم. پيش رويمان اتاق بزرگي واقع شده بود كه دستگاه تهويه اي در آن قرار داده بودند تا اين هواي مسموم و غيرقابل تحمل را تسويه كند. گاهي اين هواي آلوده فكر ترك پينگ پنگ در باشگاه ريورسايد را به ذهنم مي كشاند. كف نامتعادل اين اتاق و هفت ميز دارايي هاي عمده اين باشگاه بودند. در همه جا راكت هاي پينگ پنگ روي زمين به چشم مي خورد. . . »
طي برگزاري مسابقات جهاني تنيس روي ميز (بايد در نظر داشت كه عاشقان واقعي اين ورزش بيشتر ترجيح مي دهند آن را پينگ پنگ خطاب كنند) در فرانسه، مصاحبه اي هم با اين ورزشكار سابق و نويسنده فعلي ترتيب داده شد كه با هم مي خوانيم:
• چرا به پينگ پنگ علاقه داريد؟
چون با آن بزرگ شده ام. اين بازي به بچه فقيرها تعلق دارد. برعكس تنيس ورزش گراني است و براي خريد يك راكت نياز به پرداخت پول زيادي است. به نظر من پينگ پنگ يا همان تنيس روي ميز به موسيقي و نوشتن شباهت دارد.
• بين پينگ پنگ و نوشتن چه رابطه اي وجود دارد؟
در هر دوي آنها بايد به دنبال وزن و موسيقي گشت. راكت به قلم شباهت دارد. مي توانيم به توپ و يا كلمات به طوري مشابه ضربه وارد كنيم. پينگ پنگ دنيايي وحشي است. مي توانيم با توپ و يا قلم به يك شكل آدم بكشيم.
• موسيقي پينگ پنگ چيست؟
صداي توپ در برخورد با راكت خودش يك موسيقي است. مي توانيم مثل يك كور به بازي بپردازيم. شش ماه است كه با مارتي ريزمن (بازيكن دهه ۵۰ آمريكا) بازي مي كنم. او آب مرواريد دارد و هم اكنون نيز تقريباً كور است. او با شنيدن صداي توپ و تنها از طريق گوش خود بارها و بارها مرا شكست داده است.
• براي يك بازيكن خوب بودن چه ويژگي هايي لازم است؟
بايد تهاجمي بازي كرد. افرادي كه در زندگي عادي خجالتي هستند در پشت ميز پينگ پنگ بسيار جسور مي شوند و تهاجمي عمل مي كنند.
• روح پينگ پنگ را چگونه مي بينيد؟
اين ورزش براي رسيدن به پول نيست و تنها به عاشقان اين رشته تعلق دارد. در واقع دنياي پينگ پنگ با بوكس و فوتبال كاملاً فرق مي كند. از ورزش حرفه اي و نبرد ميلياردرها بيزارم.
• بهترين خاطره تان از اين ورزش چيست؟
پنج سال پيش با كسي بازي مي كردم كه از خودم خيلي بهتر بود. او فكر مي كرد كه حتي پيش از شروع مسابقه مرا شكست داده است. بسيار عصبي بودم و مي خواستم كه حتماً پيروز شوم. مثل يك مبارز، يك قاتل و شايد يك سامورايي نبرد كردم. پينگ پنگ ورزشي بسيار سريع است. حمله كردم، حمله كردم و باز هم حمله كردم. . . در نهايت پيروزي از آن من شد.
منابع: لوموند، ليبراسيون

ورزش و سياست
لبخند رئيس جمهور - ۲

زماني كه «جواهر لعل نهرو» رهبر فقيد هندوها از كوه بالا مي رفت، ميليون ها هندي احساس قدرت مي كردند و هنگامي كه مائو پيروزمندانه رود يانگ تسه را شناكنان مي پيماييد، انگار يك ميليارد چيني با او از آب اين رودخانه گذشته اند.
012805.jpg

مي گويند كه ناپلئون بناپارت امپراتور كبير فرانسه يك بار گفته بود: «مردم يك كشور به جاي نان و آب طالب غرور و افتخارند» و بر اثر اين طرز تفكر بود كه اقدام به كشورگشايي كرد. و طي لشكركشي هايش به مشرق و مغرب زمين، در بلندمدت نه فقط غرور و افتخاري به ملت فرانسه نبخشيد، بلكه مردم كشورش را به خاك سياه نشاند، هيتلر، موسوليني، صدام حسين و ارتش سرخ شوروي سابق نيز دستخوش چنين ماليخوليايي شد كه ديديم سرانجامي جز شقه شدن كشورهاي خود، نداشت.
بسياري از زمامداران و سياستمداران معتقدند كه مي توان به جاي رفاه و آسايش، به ملت خود غرور و افتخار كاذب بخشيد و رضايتشان را در پذيرش حكومت (. . . و صدالبته نارسايي ها) جلب كنند پس، به ورزش بها مي دهند و روي آن سرمايه گذاري عظيمي نيز مي كنند. به طور مثال ملت كشور برزيل كه در فقر به سر مي برند با قهرماني در مسابقات جام جهاني فوتبال خود را كامياب بدانند و يا ملت هاي فرانسه، ايتاليا، نيجريه، كامرون و آرژانتين با روياي «جام جهاني فوتبال» سر بر بالين بگذارند و كابوس فقر، تباهي، فساد و تبعيض را فراموش كنند.
بي سبب نيست كه عظيم ترين و مجلل ترين استاديوم هاي ورزشي جهان را مي توان در كشورهاي فقير و جهان سومي يا در حال توسعه يافته و اجتماعات صدها هزار نفري براي تماشاي فوتبال در «ماراكاناي» برزيل ريورپلات آرژانتين، سانتياگو برنابئوي اسپانيا و نظير اينها پديد آيد.
012815.jpg

اين چنين ورزشگاه هاي غول پيكر و عظيمي قبل از آنكه به منظور ترويج و گسترش ورزش با سالم سازي جامعه بنا شده باشند، بيشتر يك سرمايه گذاري سياسي به حساب مي آيند كه از سوي رهبران حكومت و احزاب سياسي اين قبيل جوامع براي بهره برداري هاي خاص سياسي خود صورت مي گيرد «خانه از پاي بست ويران است، خواجه دربند نقش ايوان است. »
البته رهبران اين گونه حكومت ها در پاسخ مخالفان و توجيه هزينه هاي سنگين براي ايجاد مجتمع هاي بزرگ ورزشي يا استاديوم هاي غول آسا، بيشتر به دلايلي همچون غرور ملي و تقويت همبستگي ملي استناد مي كنند. حال آنكه ورزش و مسابقه برخلاف آنچه كه تصور مي شود، در ايجاد همبستگي ملي نه شرط لازم است و نه شرط كافي.
جامعه شناسان بزرگ و انديشمندان علوم اجتماعي، در سلسله مراتب عواملي كه مي توانند موجب همبستگي ملي در يك كشور باشند، در واقع هيچ نظري به ورزش و مسابقه ندارند. اما بي شك هنگام برگزاري يك مسابقه در سطح ملي وحدت ملي نيز (اگر قبلاً هيچ چيز آن را خدشه دار نكرده باشد) ظهور مي كند و يك همبستگي موقت و گذرا به جامعه مي دهد.
البته اين از ويژگي خاص ورزش و مسابقه است كه مي تواند افراد مختلف از كشورها و نژادهاي گوناگون را در يك لحظه به يك واكنش مشترك بكشاند و به طور موقت موجب طغيان احساسات آنها بشود.
زمامداران كشورها، با بهره برداري از اين كيفيت و با حضور خود در ورزشگاه هاي انباشته از جمعيت چنين نشان مي دهند كه گويي اولاً آن جمعيت انبوه نه به دليل «جاذبه ورزش» و بلكه به جهت «جاذبه زمامدار» در يك مكان گردهم آمده اند و ثانياً موجب يكپارچگي احساسات آنها شخص زمامدار بوده است نه ورزش و مسابقه!
اعوان و انصار زمامداران ـ به خصوص ديكتاتورها ـ هم شرايط را به گونه اي فراهم مي آورند كه هر چه بيشتر و ممكن تر چنان توهماتي ايجاد شود.
ناگفته نماند كه برخي از اين ورزشگاه هاي بزرگ در بخش خصوصي و صاحبان باشگاه ها به طمع درآمد بيشتر، ساخته و بر پا داشته اند. اما همين استاديوم ها نيز از گزند حضور حكمرانان و سياستمداران در امان نيستند. به طور مثال حضور فرانسوا ميتران رئيس جمهور فقيد فرانسه در فينال جام قهرماني باشگاه هاي اروپا ـ المپيك مارسي و ستاره سرخ بلگراد ـ در سال ۱۹۹۱ ميلادي، حضور ژاك شيراك و گرهارد شرودر دو رئيس جمهور دو كشور همسايه فرانسه و آلمان در فينال جام هاي جهاني ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ و يا سخنراني يك دقيقه اي بيل كلينتون رئيس جمهور سابق آمريكا در مراسم افتتاحيه رقابت هاي جام جهاني، نمونه واضح و گوياي اين مسئله است.

حاشيه ورزش
012800.jpg

• قله هاي فتح نشده
در روزهايي كه كوهنوردان كشورهاي مختلف پنجاهمين سالگرد اولين صعود به قله اورست را با فعاليت هاي مختلف جشن مي گيرند، كوهنوردان و فدراسيون كوهنوردي ايران غصه كم شدن بودجه اين فدراسيون را دارند. در كل كره زمين ۱۴ قله بالاتر از ۸۰۰۰ متر وجود دارد كه همگي در رشته كوه هيماليا واقع شده اند. صعود به اين قلل از سوي كوهنوردان كشورهاي مختلف به هيماليانوردي شهرت يافته است.
كوهنوردان ملي پوش ايراني نيز بر اساس برنامه تنظيمي فدراسيون كوهنوردي تا پايان سال ۱۳۸۱ موفق به فتح ۶ قله از مجموعه قلل ۱۴ گانه شده اند. بر اساس برنامه تنظيمي، مسئولان فدراسيون كوهنوردي تصميم داشتند تا در اقدامي كم نظير، ركورد هيماليانوردي در جهان را بشكنند. بر اساس برنامه آنها، در سال ،۱۳۸۲ ۳ قله ديگر بايد فتح مي شد. به همين منظور انتخاب ۳ گروه ملي پوش در دستور كار آنها قرار گرفت. دعوت از ۵۰۰ كوهنورد به اردوي آمادگي و غربال آنها طي دوره هاي مختلف نهايتاً تعداد ملي پوشان را به ۲۵ نفر رساند. اين ۲۵ نفر قرار بود در ۳ گروه از سوي فدراسيون در فواصل مختلف به هيماليا اعزام شوند اما كاهش بودجه فدراسيون مانع از تحقق اين امر شد. بودجه ۶۰ ميليوني فدراسيون كوهنوردي در سال ۱۳۸۱ با ۱۰ ميليون كاهش به ۵۰ ميليون تومان رسيد تا عملاً ۲ برنامه از ۳ برنامه فوق حذف شود. اين در حالي است كه محسن مهرعليزاده چندي پيش اعلام كرده بود كه بودجه ورزش كشور ۶۰ درصد افزايش داشته است. و تمام اين مسائل را به كمك ۱۵۰ ميليون توماني چندي پيش سازمان به باشگاه پرسپوليس براي پرداخت حقوق معوقه بازيكنان و كادر فني اضافه كنيد تا كمي اوضاع و احوال ورزش بر شما روشن شود.

• كروات ها به جاي ژنرال
پس از مدت ها بحث و تبادل نظر هيأت مديره باشگاه استقلال با حضور دوباره ناصر حجازي در اين تيم مخالفت و امير قلعه نوعي را به عنوان سرمربي فصل آينده برگزيد. با حضور مجدد قلعه نوعي در استقلال تهران، آبي پوشان اهوازي براي فصل آينده بايد به فكر سرمربي ديگري باشند. از اين رو هيأت مديره باشگاه استقلال اهواز باب مذاكره با چند مربي كروات را گشودند. در نهايت دو مربي انتخاب اصلح آنها براي فصل آينده هستند. اين دو مربي در ليگ اول كشور كرواسي فعاليت مي كنند اما اگر نام و مبلغ پرداختي به نفر اصلي را كه به اهواز مي رود مي خواهيد بايد كمي صبر كنيد. البته تا پايان فصل اگر بگوويچ در اهواز بماند و استقلال اهواز نيز يك مربي كروات استخدام كند بايد منتظر طلوع خوزستان جديدي در فوتبال ايران باشيم.

|  اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |