يكشنبه ۱۱خرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۶۶ - jun . 1, 2003
همكاري رسانه ها با نيروي انتظامي ۳۳ درصد از ميزان جرايم استان مركزي كاست
گروه اجتماعي: معاون  اجتماعي  و ارشاد نيروي  انتظامي  استان  مركزي  گفت : بر اساس  آخرين  بررسي هاي  انجام  شده ، مشاركت  فعال  مردم  و همكاري   شايان  توجه  رسانه هاي استان  مركزي  با نيروي  انتظامي ، ميزان  جرايم  استان  در سال  گذشته  را ۳۳ درصد كاهش  داد.
سرهنگ  پاسدار «مختار كرمي » روز شنبه  در نشست  مشترك  رسانه ها و نيروي  انتظامي  استان  افزود: اطلاع رساني  به  موقع  رسانه ها باعث  افزايش  ارتباط مردم  با نيروي  انتظامي  شده  است  و تسهيل  در ماموريت هاي  اين  نيرو را در پي  دارد.
وي  برقراري  امنيت  مطلوب  درمنطقه  را حاصل  تعامل  مردم  و رسانه ها با نيروي  انتظامي  دانست  و گفت : اطلاع رساني  توسط رسانه ها علاوه  بر افزايش  آگاهي  مردم  نسبت  به  آسيب هاي  اجتماعي ، روند انجام  مأموريت هاي  نيروي  انتظامي  را تسريع  مي كند و بهبود مي بخشد.
در ادامه  اين  نشست  فرمانده  مركز فوريتهاي  پليس  ۱۱۰ استان  مركزي  گفت : در نظرسنجي  به  عمل  آمده  از مسئولان  انتظامي  استان  ، افزايش  آموزشهاي  همگاني  در رسانه ها از عمده ترين  عوامل  كاهش  وقوع  جرائم  عنوان  شده  است .
سرهنگ  «مسعود آبايي » بدون  اداي  توضيحات  بيشتر درباره  اين  نظرسنجي  افزود: روزانه  به طور متوسط بين  يك  هزار تا يك  هزارو ۲۰۰ تماس  تلفني  بامركز فوريت هاي  پليس  استان  مركزي  برقرار مي شود كه  نشان دهنده  تعامل  خوب  مردم  با نيروي  انتظامي  است .
ضرورت  اطلاع رساني  به  هنگام  و دسترسي  به  موقع  رسانه ها به  اخبار و اطلاعات  نيروي  انتظامي  از موارد مطرح  شده  در اين  نشست  بود.

نخستين  سمينار علمي- كاربردي  «تهران  عاري  از دخانيات » برگزار شد
گروه اجتماعي : نخستين  سمينار علمي ، كاربردي «تهران  عاري  از دخانيات » روزشنبه  با حضورمسئولان  وزارت  بهداشت ، درمان و آموزش  پزشكي  در فرهنگسراي  جوان  برگزار شد.
به مناسبت  روزجهاني  بدون  دخانيات ، دفتر منطقه اي  مديترانه  شرقي  سازمان جهاني  بهداشت  طي  بيانيه اي  كوشش هاي  موفق  براي  مهاردخانيات  درمنطقه  را مثبت توصيف  كرد.
در بيانيه  مدير منطقه  مديترانه  شرقي  سازمان  جهاني  بهداشت  آمده  است : در طول  دهه هاي  متمادي ، صنعت  دخانيات  ازصنعت  نمايش 
سوء استفاده  كرده  و آن را به  رسانه اي  تبليغي  براي  محصولات  خويش  تبديل  كرده  است .
«حسين  جزايري » افزود: بهره گيري از محبوبيت و جذابيت رسانه ها مصرف  دخانيات را بيش  از پيش  براي  عامه  مردم  و به  ويژه  افراد جوان  جالب  توجه  ساخته است .
به گفته  وي ، مصرف  دخانيات  يكي  از عمده ترين  مشكلات  سلامت  عمومي در جهان  وبه  ويژه  در منطقه  مديترانه  است .
وي  اظهارداشت : در حال  حاضر در بعضي  از كشورهاي  منطقه  ميزان  شيوع  مصرف دخانيات  در بين  نوجوانان  ۱۳ تا ۱۵ ساله  به  ۴۶ درصد مي رسد.
مدير منطقه  مديترانه  شرقي  سازمان  جهاني  بهداشت ، تأكيد كرد: در برخي كشورها از هر ۱۰ دانش  آموز ۱۳ تا ۱۵ساله  ۸ نفر در خانه هايي  زندگي  مي كنندكه  در حضورشان  سيگار كشيده  مي شود.
وي  افزود: دستمايه روزجهاني  بدون  دخانيات امسال  براي منطقه  مديترانه شرقي «فيلم  بدون  دخانيات  است » و هدف  آن تبليغ  و جذاب  كردن  دخانيات  نيست ، بلكه كنترل  آن با كمك  ستاره هاي  سينما و چهره هاي  سرشناس  است .
جزايري ، صنعت  نمايش  در سراسر دنيا را بسيار موثر دانست  و افزود: براي كنترل  مصرف  آشكار محصولات  دخاني  بر روي  پرده هاي  نمايش  بايد تلاش  مجدانه اي صورت  گيرد.
وي  معتقد است : حقيقتي  است  كه  صنعت  دخانيات  با بهره جويي  بيش  از حد و وسوسه محصولات  دخاني  برپرده  نمايش ، مسئول  اغواي  نوجوانان  و كودكان  شده ، امامتاسفانه  آنها تنها گروه  خطاكار در اين  زمينه  نيستند.
به  گفته  وي ، درسراسر دنيا صنعت  نمايش ، مستقيم  و غيرمستقيم  در بازاريابي محصولات  صنعت  دخانيات  دخالت  دارد.
وي  تأكيد كرد: استعمال  دخانيات  سالانه  حدود ۹/ ۴ ميليون  نفر را در جهان به  كام  مرگ  مي فرستد و مسئول  ۳/۱۳هزار مرگ  در روز هستند، ارقامي كه  سال به  سال  افزون  مي شوند.
اين  مسئول ، تصريح  كرد: به  منظور روشن  تر ساختن  مساله  دخانيات  سازمان جهاني  بهداشت 
دست  به  دست  ستارگان  صنعت  نمايش  داده  است  تا از مهار صنعت دخانيات  پشتيباني  كنند.
مدير بهزيستي  شهر تهران  نيز در سمينار علمي - كاربردي  طرح  ملي  همراهي نوجوانان  براي  تهران  عاري  از دخانيات ، گفت : مساله  سيگار يك  معضل  جهاني  درجامعه  امروز است ، سيگاري  كه  بعدها منجر به  اعتياد مي شود.
«محمود مظفر» مهم ترين  علت  سيگاري  شدن  نوجوانان  را حس  كنجكاوي  دانست  وتصريح  كرد: پول  توجيبي هاي  كلان ، كلوپ ها و ميهماني هاي  شبانه 
رفت  و آمدهاي زياد به  مكان هاي  مختلف  بدون  اطلاع  والدين  سبب  استعمال  دخانيات  توسط جوانان مي شود.
وي  معتقد است : لذت  بخشي  بعد از كشيدن  سيگار، بهانه اي  است  كه  آنها رابه  سمت  سيگار سوق  مي دهد.
به  عقيده  وي ، در دسترس  بودن  سيگار، تاثيرپذيري  از افراد ديگر و نحوه برخورد والدين  بافرزندان  راه  را براي استعمال  سيگار نوجوانان  و جوانان  بازمي كند.
مدير بهزيستي  شهر تهران ، عصبانيت  را مهم ترين  عامل  علاقه جوانان  به  سيگارذكر كرد و افزود: دلشوره ، تقويت  ذهن ، رفع  خستگي  و عصبانيت  باعث  علاقه جوانان  به  سيگار مي شود.
اين  مسئول  تأكيد كرد: پسران  با سخت گيري  والدين  به  سمت  سيگار مي روند درصورتي  كه  دختران  به  علت  سهل انگاري  والدين  به  سمت  سيگار مي روند.

كالبد شكافي قيام ۱۵ خرداد در فرهنگسراي مدرسه
همزمان با ايام رحلت جانگداز حضرت امام خميني(ره) و در آستانه چهلمين سالگشت واقعه تاريخي ۱۵ خرداد، نشست تخصصي بررسي ابعاد سياسي و اجتماعي اين حادثه مهم تاريخي، با همكاري موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام(ره) و فرهنگسراي انقلاب برگزار مي شود.
به گزارش روابط عمومي فرهنگسراي انقلاب اين نشست در فرهنگسراي مدرسه واقع در خيابان دكتر شريعتي، نرسيده به پل سيدخندان، بوستان انديشه امروز يكشنبه از ساعت ۱۷ تا ۲۰ برگزار مي شود، در اين نشست كارشناسان به تبيين و كنكاش در خصوص اين واقعه مهم تاريخي، خواهند پرداخت.
حضور كليه صاحبنظران، كارشناسان، دانشجويان و علاقه مندان در اين جلسه آزاد است.

دو دانش آموز در رودخانه «دره لبك» كهكيلويه غرق شدند
ايرنا: يك برادر و خواهر دانش آموز در رودخانه دره لبك از توابع شهرستان كهگيلويه روز شنبه در حين شنا غرق شدند.
به گزارش واحد اطلاع رساني نيروي انتظامي شهرستان كهگيلويه اين افراد ۱۳ و ۱۴ ساله بنامهاي ايمان و الهام پرواز به دليل ناآشنايي به فن شنا جان خود را از دست دادند.
روستاي سرپري در فاصله سه كيلومتري شهر دهدشت مركز شهرستان بويراحمد قرار دارد.
براساس اين گزارش، همزمان با اين حادثه، دو نفر از بستگان دانش آموزان متوفي كه با موتورسيكلت عازم بيمارستان بودند، بر اثر برخورد با يك دستگاه نيسان زخمي و به دليل شدت جراحات در بيمارستان دهدشت بستري شدند.
با شروع فصل گرما ضريب آسيب پذيري نوجوانان و جوانان افزايش مي يابد و شنا در آب هر روز قرباني مي گيرد.

كفش لرزان براي تعادلي مطمئن تر به كار مي رود
منبع: ساينتيفيك آمريكن، ژانويه ۲۰۰۳
ترجمه: لادن شريعت زاده
افراد در سنين كهنسالي وقتي استخوانهايشان شكننده تر مي شود، تعادلشان را از دست مي دهند. يك حركت شديد مي تواند به معلوليت يا سقوط هاي خطرناك منجر شود. سالخوردگان تا حدودي لرزان و نامتعادل هستند، چون سيستم عصبي آنها نسبت به تغييرات فشار پا حساسيت كمتري پيدا مي كند. هيچ كس نمي تواند وضعيت بدني صحيحي داشته باشد. همه لااقل كمي نوسان دارند، مغز براي اين كه كف پاها حالت تعادل داشته باشد، به نشانه هايي نيازمند است.
ماساژ پاها مي تواند به كساني كه مشكلات تعادلي دارند، كمك كند. تحقيقي كه توسط جيمز جي. كولينز، مهندس زيست شناس از دانشگاه بستون انجام شده نشان مي  دهد كه تحريك آرام پاها به تحقيق و بررسي درباره سالخوردگان كمك مي كند. نكته مهم اين است كه ارتعاشات (لرزش ها) بايد تصادفي باشد. تحت شرايط مناسب، سروصدا مي تواند واقعاً علائم ضعيف را تقويت كند. اين تأثير به عنوان طنين (تشديد) تصادفي شناخته مي شود كه در مدارهاي الكترونيكي ، الگوهاي آب و هوايي جهاني و سلول هاي عصبي ايجاد مي شود. براي درك چگونگي عملكرد آن، قورباغه اي را در يك شيشه دهانه گشاد، در نظر بگيريد؛ امكان دارد اين دوزيست نتواند بيرون بپرد، اما اگر اين شيشه در يك كاميون پرسروصدا باشد، ممكن است قورباغه بتواند اين كار را انجام دهد.
به همين روش زمينه ضعيف تكان هاي تصادفي مي تواند علائم ضعيفي را كه از پاها به مغز فرستاده مي شود را تشديد كند.
محققان سكويي ساخته اند با صدها ميله نايلوني كه ارتعاشات تصادفي دارند، داوطلبان مي بايد با پاهاي برهنه و چشمهاي بسته، در حالي كه دستهايشان در كنارشان قرار دارد، روي آن بايستند. ميله ها طوري تنظيم مي شود كه شركت كنندگان اظهار مي كنند لرزش آنها را احساس نمي كنند. كالينز و همكارانش متوجه شدند كه ۱۶ شهروند مسن تر با ميانگين  سني ۷۲ سال، نوسان كمتري دارند. در واقع، اين افراد به خوبي داوطلبان جوان با ميانگين سني ۲۳ سال، روي زمين سفت عمل مي كنند. وقتي كه لرزش ها محسوس هستند، هيچ فايده اي مشاهده نمي شود. گروه كولينز مدل هاي لرزان با نيم اينچ(حدود ۵/۱سانتي متر) ضخامت ساخته اند، وقتي افراد روي نمونه اصلي مي ايستند، حتي كمتر از وقتي كه روي سكو مي ايستند، نوسان دارند. كولينز اظهار اميدواري مي  كند كه ظرف ۲ سال همگان بتوانند از نظر مالي، نمونه اصلي عملي را داشته باشند.

سي سالگي؛ دوران تعادل و ارزيابي مجدد از زندگي
016730.jpg
در اواخر سي سالگي، بيشتر زنان شاغل به درك اين مسأله نائل مي شدند كه تصوير يك ابر زن كه قادر است به همه امور، با وقار و قوه تشخيص درست رسيدگي نمايد، يك تصوير غير واقعي و دروغين است
تحولات سي سالگي
روانشناس فقيد دانشگاه يل، دانيل لوينسون به دليل انجام تحقيقات گسترده اي در زمينه دوران زندگي مردان و زنان، بر اين نكته تأكيد مي نمايد كه در اوايل و اواسط دوران جواني، براي جريان پختگي و رشد، فراز و نشيب هاي بسياري هست و ميان سير صعودي و نزولي آن، همزيستي نزديكي وجود دارد. در اين دوره، ابتدا ساختار زندگي ما سيري نزولي را طي مي نمايد. ساختار زندگي به عنوان مرزي ميان ما و دنياي برون تعريف شده است، كه به صورت چارچوب روابط شغلي و خانوادگي ما عمل كند و تركيبي است از آرزوها، رؤياها، ارزش ها و استعدادهاي ما. چگونه جاي خود را در اين زندگي پيدا خواهيم كرد؟ چه چيزي براي ما مهم است؟ چه چيزهايي باعث خوشحالي ما مي گردد؟
دوره اي كه سالهاي اواخر نوجواني را به ميانه چهل سالگي گره مي زند، در الگوي لوينسون، سازنده ساختار زندگي دوران بلوغ اوليه ماست . اوايل سي سالگي را كه لوينسون ، دوره تحولي يا تغيير ساختاري مي نامد، به ساخت موجود خاتمه داده، امكان خلق ساختار جديدي را به وجود مي آورد.نقش اساسي تحول سي سالگي كه به روايت لوينسون از بيست و هشت سالگي تا سي و دو سالگي است،  اكتشاف امكانات جديد و به پايان رساندن كارهاي نيمه تمام گذشته است، كه مي توانند مانعي در جهت رشد يك زن باشند.
در اين دوره سؤالات آزاردهنده اي وجود دارند، از اين دست كه: چگونه بين خانواده و حرفه ام هماهنگي لازم را ايجاد نمايم؟ آيا بايستي درصدد ايجاد هماهنگي برآيم؟ و آيا ازدواج در سنين پايين، كاري درست است؟ گاهي اوقات مطرح نمودن اين سؤالات با نگراني هاي ناشي از عدم بارداري توأم شده و باعث اغتشاش و آشفتگي بيشتري مي گردند. بسياري از زنان در اين سن آرزوي مادر شدن را دارند. اما يا به علت ناتواني در حمل جنين تا آخر دوره بارداري و يا موانع ديگر، از اين موهبت محرومند. آيا آنان بايد همچنان به كوشش خود براي رفع موانع باردار شدن ادامه دهند؟ و يا آن كه برنامه زندگي خود را عوض كنند؟ سؤال اصلي تحولات سي سالگي اين است، «من واقعاً  چه مي خواهم؟»
آيا اجراي نقش مادري ضرورتاً  نيازمند داشتن فرزندي است؟
پژوهشگران به اثبات رسانده اند كه مسأله بچه دار شدن و يا عكس آن، براي زن مدرن امروزي، يك برانگيزنده عاطفي است. اين، در واقع سؤالي بسيار حساس است براي زنان شاغل سي ساله اي كه دوران تحولي را سپري مي نمايند و به ارزيابي مجدد ساختار زندگي خود مي پردازند. چنين پرسشي در دوران مادر من، كمتر مطرح مي شد. زيرا كه فرض بر آن بود كه زن پس از ازدواج در صورت داشتن سلامتي، مي بايستي بچه دار شود. در واقع سرنوشت بيولوژيك يك زن چيزي جز اين جريان نبود و انتظار مي رفت كه اين جريان به تكامل رواني و معنوي وي منجر گردد. مبحث مادر شدن اغلب با ديدگاه هاي متضاد و مبالغه آميزي بررسي مي شود. ديدگاه اول كه معتقد است زن بدون داشتن فرزند، احساس تهي بودن و عدم تكامل مي كند. در مقابل ديدگاه دوم معتقد است كه مادر شدن به مفهوم امضاي سند محكمي است، در جهت خدمتگزاري و تر و خشك كردن دائمي.
در عالم واقعيت، سؤال فوق نه سياه است نه سفيد جنبه مطلقي ندارد. اما بسيار متأثر از روابط، هدف ها و تمايلات طبيعي ماست. اين عقيده ساده كه زن فقط با مادر شدن احساس تماميت مي كند و مادري، نهايت كمال يك زن است، از جانب پژوهشگران رد شده است، سؤالي كه براي مادران مطرح شد، به اين صورت بود كه آيا حاضرند تجربه گذشته را تكرار نمايند؟ و بچه دار شوند؟ و نتيجه تكان دهنده بود. زيرا بيش از ۷۰ درصد پاسخ ها منفي بوده و توجيه مي كردند كه مادر شدن درگيري ها و مشكلات فراواني دارد.
برطبق تحقيقات، نداشتن فرزند، هيچ تأثير خاصي بر روي معيار مسرت و يا تسلط ندارد، مگر زناني كه مشتاقانه به انتظار داشتن فرزندي بودند و زماني كه نااميد مي شدند، اثرات سوء اين سرخوردگي بر روي معيارهاي فوق ظاهر مي شد. نكته جالب اينجاست كه زن ها بيش از مردان در مورد بچه دار شدن دچار ترديد مي شوند، آنها واقع بينانه تر از مردان متوجه مشكلات و فداكاري هاي ضروري اين امر هستند. تصميم بچه دار شدن و يا عكس آن، نيازمند سبك و سنگين كردن عوامل بسيار متعددي چون عوامل عاطفي، اقتصادي و بدني است. در هر دو صورت، يعني: مادر شدن و يا انصراف از آن، داراي منافع و تعهدات خاص خود مي باشد.
اگر به طور سنتي به اين مسأله بنگريم، مادر شدن به مفهوم داشتن فرزند است، اما از جانب ديگر ۲۰% زناني كه فرزندي نداشته اند، راههاي ديگري براي ارضاي اين احساس يافته اند. هر زني قادر است به مادري از هم نژادان، والدين، اجتماعات، عقايد، برنامه ها، گياهان، حيوانات و طبيعت بپردازد.
چالش با مسأله نازايي
زناني كه آرزومندند به طور طبيعي بچه دار شوند و به اين حقيقت پي برده اند كه قادر به داشتن فرزندي نيستند، چه بايد بكنند؟ روانشناس، آليس دومار، به اين نتيجه رسيده است كه زناني كه در آرزوي داشتن فرزند ناكام مي مانند، درست مانند مبتلايان به بيماريهاي حاد جسماني چون سرطان و يا ايدز و بيماريهاي قلبي، تحت استرس شديد قرار گرفته، به افسردگي و يا اضطراب دچار مي شوند. افكار اين دسته از زنان، منحصراً  بر روي مسأله بارداري متمركز مي گردد و انگار بر چرخ وفلكي سوارند كه حركت سريع و مملو از اميد آن با يورش قاعدگي ماهيانه در انتهاي هر ماه متوقف مي گردد و كلاً خطر از هم گسستگي، اين نوع زندگي زناشويي را شديداً  تهديد مي نمايد.
برطبق آمار، از هر شش زوج، يك زوج و يا ۱۵ درصد از كساني كه مايل به داشتن فرزند هستند، با محروميت روبه رو مي گردند. اكثريت زنان در تحت اين شرايط، دوران سي سالگي خود را طي مي كنند و بر طبق مطالعه بر اين زوجين در حدود ۴۰% از مشكلات فقدان فرزند، ناشي از عدم توانايي مردان و ۶۰% متوجه زنان است. متخصص بيماريهاي زنان، خانم كريستين نورتراپ، عدم توانايي توليد مثل را به پنج عامل مختلف نسبت مي دهد. تخمك گذاري نامنظم، خراش هايي كه در مجاري فالوپين به علت عفونت و يا استفاده از آي- يو- دي به وجود مي آيد، مسائل ايمني از جمله اين كه اندام زن، سلول هاي مدافع را عليه اسپرم جفت خود بسيج مي نمايد، اندومتريوس و استرس.
تئوري قديمي روان-تني در مورد اندومتريوس معتقد است كه اين اختلال، اكثراً در ميان خانم هاي شاغل ظاهر مي شود، خانم هايي كه به زندگي حرفه اي و رقابتي خود سخت علاقه مندند و خيلي دير به فكر بچه دار شدن مي افتند. از آنجايي كه استروژن، رشد سلول هاي اندومتريال را تحريك مي نمايد، برخي از محققان معتقدند كه بارداري، به توقف پيشرفت بيماري به دليل وقفه اي كه در نوسانات گردشي هورمون ها رخ مي دهد، كمك مي نمايد. به هر حال، به نظر مي رسد كه چنين شرايطي، تنها ناشي از عدم بارداري و يا استرس هاي ناشي از كار نيست. زناني كه مادر يا خواهرانشان دچار اين اختلال بوده اند، خود نيز به دلايل ژنتيك در معرض چنين مخاطره اي قرار دارند و سفيدپوست ها بيشتر از سياه پوستان در معرض ابتلا هستند. همچنين عفونت هاي مزمن در زنان و يا تهديد سيستم امنيتي آنان توسط استرس ها و زناني كه از قرص هاي ضدبارداري حاوي ميزان وافر استروژن استفاده مي نمايند و خانم هايي كه با مسأله اضافه وزن روبه رو هستند، در مخاطره رويارويي با چنين اختلالي قرار دارند.
دكتر سوزان لارك، به كسب موفقيت بي نظيري در كمك به زنان در زمينه كاهش علائم اين اختلال از طريق طبيعي و روش هاي غيردارويي نائل آمده است. با كاهش استرس توسط انجام عمليات يوگا، كشش، مديتيشن و رژيم غذايي و ايجاد تصاوير ذهني هدايت شده، از شدت اين اختلالات كاسته شده است. اين پزشك شديداً  بر روي حذف مواد لبني كه حاوي مقادير زيادي اسيد آراچي دونيك است، تأكيد مي نمايد زيرا كه اين اسيد باعث افزايش اسپاسم هاي عضلاني شده و دردهاي لگن و انقباض آن را افزايش مي دهد. درصد بالاي ميزان چربي در مواد لبني، همچنين باعث افزايش توليد استروژن مي شود. زناني كه به مصرف غذاهاي پرچربي به خصوص چربي حيواني مي پردازند، احتمالاً ميزان استروژن آنها تا دو برابر ميزان استروژني كه در بدن خانم هاي مصرف كننده رژيم غذايي گياهي و كم چربي است، بالا مي رود. استرس نه تنها به ايجاد اندومتروسيس كه منجر به عدم توليد مثل مي گردد، مي پردازد، بلكه خود نيز مستقيماً  مي تواند دليلي براي اين امر باشد. پاسخ اين سؤال كه آيا استرس منجر به عدم توليد مثل مي گردد و يا آن كه استرس ناشي از عدم توليد مثل است، مدت هاي مديد مورد بحث و گفت وگو بوده است و هنوز نتيجه علمي و قاطعي به دست نداده است. اما تحقيقات دكتر دومار نشان مي دهد كه زناني كه با مسأله ناباروري، به نحوي كنار آمده اند، بي توجه به علل مختلف، شديداً تحت استرس هستند و ميزان افسردگي آنها دو برابر زناني است كه براي
چك آپ معمولي به متخصصان زنان مراجعه مي كنند و ميزان استرس آنها در حد زناني است كه به بيماري هاي مهلك مبتلا هستند، استرس قادر است از عمل تخمك گذاري جلوگيري كند و باعث اسپاسم هاي مجراي فلاپين گردد، كه خود اين عمل ممكن است از رسيدن اسپرم به تخمك جلوگيري نمايد.
ايجاد سازش، تعامل و ارزيابي مجدد
از ساختار زندگي
در واقع زمان ازدواج، هر زني كم و بيش از چگونگي شخصيت جفت خود آگاهي مي يابد. اما صاحب اولاد شدن را به گردش دوراني چرخ بازي رولت تشبيه كرده اند، كه توقف در نقطه مورد نظر، كاملاً تصادفي است. مادرها، روي هم رفته گرفتارتر از پدران هستند. زيرا كه مسئوليت اوليه تربيت بچه ها متوجه مادران است و همانطور كه همه مادران به اين امر واقفند، مسائل بچه ها نيز جزيي از مسائل خود مادر تلقي مي گردد و معمولاً كوهي از مسائل به انتظار او نشسته اند. به علاوه، عدم توانايي مادران در جلوگيري از بروز مسائل و گاهي فقدان راه حل هاي مناسب منجر به پيدايش احساس لطمه  پذيري، عدم كارايي و بي لياقتي در مادر مي گردد.
زنان خانه دار، كه احتمالاً به دلايل اقتصادي و غيره، به كار بيرون از خانه نيز اشتغال داشتند، زندگي زناشويي و چارچوب خانواده را در درجه اول اهميت قرار مي دادند وشغل آنها از اهميت ثانوي برخوردار بود. زنان شاغل، كه اغلب متأهل نيز بودند، سرمايه گذاري زندگي خود را در زمينه تجارت كه به طور سنتي از ديرباز منطقه تاخت و تاز مردان بوده و يا زمينه هاي علمي، به عمل مي آوردند. فعاليت هاي شغلي آنان به زندگي خانوادگيشان تقدم داشته، يا حداقل درصدد ايجاد هماهنگي بين هر دو زمينه برمي آمدند كه اغلب با عدم موفقيت روبه رو مي شدند.
لوينسون مي نويسد:  در اواخر سي سالگي، بيشتر زنان شاغل به درك اين مسأله نائل مي شدند كه تصوير يك ابر زن كه قادر است به همه امور، با وقار و قوه تشخيص درست رسيدگي نمايد، يك تصوير غير واقعي و دروغين است. تصويري از يك شعبده باز است كه قادر است چندين گوي را در فضا بازي دهد، بي آن كه تعادل خود را در حركت مستقيم نمايشي خود از دست بدهد و يا آن كه يكي از گوي ها را به زمين بيندازد. بسياري از زنان، در طول جست وجوي بي انتهاي خود براي به دست آوردن تعادلي در زندگي، به اين نتيجه رسيدند كه ايجاد هماهنگي در ميان اجزا مختلف زندگي، امري غيرممكن است. گرايش زنان اغلب در جهت قرار دادن حرفه خود در صدر تقدمات بود و وظايف مادري در رده دوم جدول قرار مي گرفت. روابط زناشويي در فاصله   اي بسيار دور و اوقاتي براي فراغت و ايجاد روابط با دوستان و اطرافيان، تقريباً وجود خارجي نداشت. اگر چه زندگي زنان شاغل بسيار دشوار و پرتقلاست، اما اكثريت آنها از موقعيت كلي زندگي خود رضايت داشته اند. زن شاغلي كه داراي فرزند بوده، به تشخيص اين نكته نائل آمده است كه اوج سالهاي شعبده بازي او به زودي با رفتن بچه ها از خانه به پايان خواهد رسيد و او از زندگي متعادل و پرآرامش تري در آينده بهره مندخواهد شد.
موهبت تحولات سي سالگي، روشن ساختن و مشخص نمودن ارزشهاست، اولين قدم از يك جريان مداوم و طولاني است كه در طول دوران مختلف زندگي يك زن برداشته مي شود، چه چيزي حائز اهميت است؟ معيارهاي موفقيت كدامند؟ ميراث ما براي فرزندانمان و براي دنيا چه خواهد بود؟
مريم غفاري
منبع:
جلوه هاي زندگي يك زن
تأليف: جوآن بوريس آنكو - ترجمه: منيژه بهزاد

اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهر
شهري
علمي
علمي فرهنگي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهر   |   شهري   |   علمي   |  
|  علمي فرهنگي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |