گروه بين الملل، ترجمه، محمدعلي عسگري: ياسر عرفات (ابوعمار) به رغم ديدار ما با او در نيمه شب، به نظر مي رسد كه از سلامتي خوب و هوشياري كاملي برخوردار است. او طبق عادت هميشگي اش دوست داشتني و خوش برخورد است. اما وقتي از سوالي تحريك مي شود از جا مي پرد و چشمانش را گشاد مي كند. وقتي از او پرسيديم آيا حاضر است به خاطر صلح و رفع مصيبت هاي ملت فلسطين كناره گيري كند، چنين برخوردي را داشت. در پاسخ ما گفت: «من كناره گيري كنم؟! من كناره گيري نمي كنم. من شهيد مي شوم. من پروژه شهادتم. » [متن گفت وگوي خبرنگاران روزنامه «الشرق الاوسط» را با عرفات كه در حضور نبيل ابوردينه ـ مشاور رسانه اي او ـ برگزار شده مي خوانيد]:
• • •
• شما پيش از اين گفته بوديد كه نخست وزير تعيين نخواهد شد مگر پس از تشكيل دولت فلسطين. چه تحولاتي رخ داد كه با اين مسئله موافقت كرديد؟
متن قانون اساسي ما برضرورت تعيين نخست وزير تاكيد دارد و اكنون اين پست ايجاد شده است. من از زمان تشكيل دولت خودگردان تاكنون اين پست را در كنار رياست جمهوري داشته ام. اما اين مسئله تمام شد. اسرائيلي ها وزير را قائم مقام مي دانند [ابوردينه توضيح مي دهد كه به آن صاحب وزارتخانه اطلاق مي شود. ] الان وزارتخانه دارد [منظور اين است كه آنها اصلاً اين دولت و وزرايش را به رسميت نمي شناسند].
• بسيار در مورد هيات وزيران و اختلافات بين ابوعمار و ابومازن صحبت مي كنند. تحليل شما در اين باره چيست؟
آيا آنها حرف راستي هم دارند تا بگويند. هر چه را مي گويند دروغ اندردروغ اندر دروغ است.
• درباره رابطه شما و ابومازن مي پرسيم.
رابطه من با ابومازن يك رابطه تاريخي است. شما چه مي گوييد؟ او از ابتدا عضو فتح و عضو كميته مركزي [جنبش فتح] و عضو كميته اجرايي [سازمان آزاديبخش فلسطين] بوده است.
• الان رابطه شما با او چگونه است؟
عادي.
• آيا يك هماهنگي و توافق كامل در همه موارد بين شما وجود دارد؟
نمي توانم بگويم در همه موارد يك هماهنگي كامل وجود دارد. زيرا او وظايف خودش را انجام مي دهد و من هم وظايف خودم را. گاه به گاه با هم ديدار مي كنيم و تمام مسايل را بررسي مي كنيم.
• يعني يك هماهنگي كامل وجود دارد؟
مثلاً وقتي مي خواست با شارون ديدار كند، پيش از آن با من ديدار داشت.
• مي توان از صحبت هاي شما چنين برداشت كرد كه شما به ابومازن به عنوان نخست وزير اطمينان داريد؟
از چه سوال مي كني؟ روشن سوال كن!
• موضوع انتصاب سرهنگ محمد دحلان [وزير دولت در امور امنيتي] چه بود و چرا اين تعيين سر و صدايي را به همراه داشت؟
بله او حق ندارد مسئول وزارت كشور باشد. براي همين من اصرار كردم كه وزير دولت در امور امنيتي باشد و نه وزير دولت در امور داخلي. زيرا كسي در وزارت كشور است كه رتبه نظامي بالاتري دارد. بنابراين وقتي ابومازن گفت من وزير كشور خواهم بود به او گفتم خدا بركت بدهد.
• ولي وقتي ابومازن ماموريت وزير كشور را به دحلان واگذار كرد...
واگذار نكرد...۱
• نظر شما در مورد اين حرف ابومازن چيست كه گفته اراضي فلسطين را ترك نمي كند مگر پس از رفع محاصره ابوعمار؟
او بارها اين حرف را تكرار كرده است.
• آيا در اين باره هم با شما مشورت كرده است؟
[با خنده] نه والله. او در اين باره با من مشورت نكرده است. [ابوردينه توضيح مي دهد كه اين يك درخواست ملي است. برداشتن محاصره عرفات يك درخواست ملي است].
• آيا در آينده هم چنين خواهد بود... به بيان ديگر آيا در اين صورت ابومازن با جورج بوش ملاقات نخواهد كرد؟
او اين حرف را زده است؟ آنچه را او گفته يك چيز و آنچه را ما فكر مي كنيم يك چيز ديگر است. من وضعيت شخصي ام برايم مهم نيست. آنچه براي من اهميت دارد وضعيت ملت است. من خودم سلام فياض [وزير دارايي] را براي ديدار و گفت وگو با كوندوليزا رايس [مشاور امنيت ملي جورج بوش] و خود جورج بوش فرستادم.
• به عبارت ديگر شما مخالفتي با رفتن ابومازن و گفت وگو با بوش نداريد؟
هرگز. اگر در آن فايده اي براي ملت فلسطين باشد من خودم آن را بر هر چيزي ترجيح مي دهم.
• به نظر شما هدف اسرائيل از اينكه مسئوليت تمام اعمال خشونت آميز و عمليات فدايي را برگردن ابوعمار و به طور مشخص نخست وزيرش مي اندازد چيست؟
چون او [شارون] نمي تواند شكست خود را در بيروت فراموش كند. طولاني ترين جنگ اعراب و اسرائيل. جنگي كه او در آن نشان قهرماني خود را كه در دفراسوار سال ۱۹۶۳ به دست آورده بود از دست داد.۲ بنابراين جز اين حرف ها چيزي ندارد كه عليه من بگويد. او از من مي خواهد كه چه كنم. . . اين يك عقده رواني است.
• اما در يك مرحله تاريخي اين دشمني كنار گذاشته مي شود...
از او بپرسيد. ما پس از توافق با آمريكايي ها بيروت را ترك كرديم. از طرف ما صائب سلام [ابوردينه تصحيح مي كند شفيق الوازن ـ نخست وزير اسبق لبنان -] و از طرف آمريكا فيليپ حبيب بود. اوت سال ،۱۹۸۲ سال كشتارهاي صبرا و شتيلا، بيروت را ترك كرديم. در كنفرانس واي ريور [سال ۱۹۹۸]، او وزير خارجه دولت نتانياهو بود. من با او سر يك ميز نشستم، گرچه او با من دست نداد، اما در نهايت با ما توافقنامه اي را امضا كرد.
• آيا شما آماده ديدار با او هستيد؟
چرا نه، پسر او [عومري شارون] پيوسته پيش ما مي آمد.
•يعني شما او را به عنوان نخست وزير انتخابي دولت اسرائيل به رسميت مي شناسيد. . . در حالي كه او نمي خواهد شما را به عنوان رئيس جمهور انتخابي ملت فلسطين به رسميت بشناسد؟
مگر او در واي ريور با ما در كنار نتانياهو نبود. . .
• آيا بيم آن نداريد كه شارون عرفات را از سرزمين هاي فلسطيني تبعيد كند؟
[با قطع كردن حرف ها] او در اندازه اي است كه مرا از وطنم تبعيد كند؟ چرا پس تا حالا نتوانسته چنين كند. شما با ژنرال ياسر عرفات حرف مي زنيد.
• منظورم تهديد اوست...
[دوباره حرف ها را قطع مي كند] من از تو مي پرسم، آيا تو مي داني من چند بار به اين وطن آمدم در حالي كه در اشغال آنها بود. چند بار، در حالي كه تحت تعقيب آنها بودم.
• آنها مدت ها است كه اين تهديدها را مطرح مي كنند ولي هنوز اجرا نكرده اند. پس به نظر شما منظور از اين تكرار چيست؟
از آنها هيچ چيزي بعيد نيست. . . ولي اين در چارچوب تشديد لحن مستمر آنها عليه ملت فلسطين و رهبري فلسطين و كودكان ملت فلسطين قرار مي گيرد. تعداد شهدا و مجروحان ما به ۶۱ هزار نفر رسيده است.
• طي چه دوره اي؟
طي انتفاضه اخير تا الان. يعني از ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ تاكنون. . .
• ۶۱ هزار شهيد و مجروح؟
بله ۶۱ هزار شهيد و مجروح كه ۳۸ درصد از آنها كمتر از ۱۶ سال داشتند و ۳۱ درصد آنها معلول شده اند.
• ولي دنيا از اين ارقام خبر ندارد.
در آخرين نشست در اروپا [ابوردينه: در رودس] ۲۵ كشور اين مسئله را اعتراف كردند. [يعني ۱۵ دولت اروپايي اضافه شده به آن ده دولت پيمان ورشو كه با انضمام آنها موافقت شد].
ابوردينه: اسرائيل با ايستادن در برابر شوراي امنيت حتي با تمام جهان مخالفت كرد و نگذاشت كميته حقيقت ياب به جنايت اسرائيل در اردوگاه جنين رسيدگي كند.
• آيا اين درست است كه گفته مي شود بين دولت خودگردان و آمريكا معامله اي صورت گرفت و باعث شد تا طرف فلسطيني از موضوع كميته حقيقت ياب چشم پوشي كند؟
[با قطع سخنان ما] يعني چه؟
• در چارچوب حملات نظامي اسرائيل، اراضي فلسطين در آن زمان، گفته مي شد ايالات متحده بر دولت خودگردان فشار آورد تا از اين مسئله چشم پوشي كند.
نه، هرگز!
ابوردينه: ما هر روز خواستار اجراي اين قطعنامه مي شويم.
[عرفات]: ما هر روز مي خواهيم كه اين قطعنامه اجرا شود. من آنجا را جنينگراد ناميدم و امروز نوبت بيت حانونگراد [بيت حانون در شمال غزه] و شهر قديمي نابلس است. آيا آنها به تاريخشان احترام مي گذارند. مگر اين نبود كه حضرت يوسف و برادران و پدرش پيش از سفر به مصر در اينجا زندگي مي كردند. آنها ميراث حضرت يوسف را هم منهدم كردند!
از نظر بين المللي هم ـ در مقايسه با توجهي كه به تخريب مجسمه هاي بودا در افغانستان شد ـ كسي به ميراث كهن و موجود در نابلس كه توسط اشغالگران منهدم شد توجهي نمي كند. براي افغانستان تمام جهان تكان خورد [وقتي طالبان آن مجسمه ها را تخريب كردند]. . . من چه بگويم. در بيت اللحم مجسمه حضرت مريم را در كليساي المهد با ۱۱ خمپاره حاوي اورانيوم ضعيف شده گلوله باران كردند. . . [عرفات عكسي را مي خواهد كه با رنگ محل اصابت خمپاره ها را نشان دهد. . . ادامه مي دهد] آثار ۱۱ خمپاره را ببينيد... آن وقت دنيا يك كلمه هم حرف نزد. اين مجسمه حضرت مريم است كه آن را گلوله باران مي كنند و جهان از جايش تكان نمي خورد.
ابوردينه: پشت سر شما عكس يك جوان آمريكايي است كه اسرائيلي ها در رفح او را كشتند.۳ يك تصويربردار انگليسي هم در غزه با گلوله سربازان اسرائيلي كشته شد. يك انگليسي ديگر هم با گلوله هاي اسرائيلي ها در بستر كشته شد.
[عرفات]: و آن انگليسي بيچاره الميت كلينيكيا و پيش از او انگليسي سوم يا چهارم [كارمند سازمان ملل متحد] كه در دفتر كارش در جنين كشته شد. همچنين آن ايرلندي كه در جنين زخمي شد. مريم مقدس در معرض گلوله باران قرار مي گيرد و جهان سكوت مي كند. تنها زني كه نامش به اسم [مريم عذرا] در قرآن آمده است. [عرفات همچنين تصويري را از پيرمردان در الخليل نشان مي دهد كه در خيابان نماز مي خواندند چون اسرائيل نگذاشته بود در حرم ابراهيمي نماز برگزار كنند]. آنها نمي گذارند در حرم ابراهيمي نماز برگزار كنيم. [از جاي خود بر مي خيزد و مي رود تا در ميان پشته اي از پرونده ها، گزارش را پيدا كرده و براي ما بياورد] اين گزارش آمريكايي ها درباره اورانيوم غني شده است. اين گزارش يك هيات آمريكايي است. يك هيات اروپايي ـ هلندي هم به همين نتيجه رسيده بود. پس دنيا كجاست. . . در برابر اين جنايات كاملاً سكوت مي شود.
• تقصير چه كسي است. آيا تقصير رسانه هاي فلسطيني است؟
اين ها چيزهايي است كه به سازمان ملل هم ارسال شده. حتي در اين باره قطعنامه هاي بين المللي داريم.
• پس مقامات اروپايي وقتي به ديدار شما مي آيند چه مي گويند؟
آنها تمام تلاش شان را صرف مي كنند ولي متاسفانه اسرائيلي ها در بسياري از جاها به خصوص آمريكا سلطه رسانه اي و مالي و انتخاباتي دارند.
• شما با اين اوضاع چگونه مواجه مي شويد؟
اين سوالي است كه من هم مي خواهم آن را طرح كنم. بيا تا من و تو اين سوال را از كنفرانس آينده اعراب بپرسيم.
• آيا فكر مي كنيد اين مسئله احتياج به يك كار جدي در بين كشورهاي عرب دارد؟
بدون شك.
• آيا اعتقاد داريد خطر به جايي رسيده كه ديگر نمي توان در مورد آن سكوت كرد و احتياج به يك تحرك عربي براي مقابله با آن دارد؟
آيا آنچه در مورد مقدسات مسيحي و اسلامي ما اتفاق افتاده نمي طلبد كه از اسرائيل در اين باره سوال شود؟
• ولي چرا اين مسئله به صراحت بيان نمي شود. يعني اينكه اعراب در اين باره يك كوتاهي همه جانبه مي كنند؟
و بني اسرائيل را در آن كتاب خبر داديم كه: دوبار در زمين فساد خواهيد كرد و نيز سركشي خواهيد كرد. سركشي بزرگ چون از آن دوبار، وعده نخستين در رسيد، گروهي از بندگان خويش را كه جنگاوراني زورمند بودند، بر سر شما فرستاديم. آنان حتي در درون خانه ها هم كشتار كردند و اين وعده به انجام رسيد. بار ديگر شما را بر آنها غلبه داديم و به مال و فرزند مدد كرديم. و بر شمارتان افزوديم. پس اگر نيكي كنيد به خود مي كنيد و اگر بدي مي كنيد به خود مي كنيد و چون وعده دوم فرا رسيد كساني برسرتان فرستاديم تا شما را غمگين سازند و چون بار اول كه به مسجد در آمده بودند، به مسجد در آيند و به هر چه دست يابند نابود سازند.۴ اين حرف من نيست. سوره قرآن است.
• آيا ابوعمار احساس مي كند رهبران عرب در مورد اين محاصره كوتاهي كردند؟
فراموش نكنيد كه اين محاصره براي اولين بار اتفاق نمي افتد...
ابوردينه: در محاصره اول، رهبران عرب بارها با او مكالمه كردند. امير عبدالله، وليعهد عربستان سعودي در يك روز ۵ بار با آقاي عرفات مكالمه كرد، دقيقاً زماني بود كه از آمريكا ديدار داشت.
• اين طور برداشت مي شود كه شما نمي خواهيد از جهان عرب انتقاد كنيد. اما در گردشي كه داشتيم ديديم مردم فلسطين احساس مي كنند جهان عرب كاملاً ناتوان است و حق كمترين عمل را هم در قبال مسئله فلسطين انجام نمي دهد. پس چرا يك مقام مسئولي اين احساس را بيان نمي كند؟
من سه سال پيش از يك توافقنامه سايكس ـ پيكو۵ جديد حرف زدم و اينك كل امت عربي در متن اين سايكس پيكو جديد است.
• آيا يك بسيج عمومي عرب براي مقابله با اين موضوع وجود دارد؟
طبعاً. . . بدون ترديد. چون سايكس پيكو جديد به تمام امت عربي كار خواهد داشت.
• آيا درك و آگاهي نسبت به اين خطر هم وجود دارد؟
بدون شك. من خواهش مي كنم مطالبي را كه در روزنامه هاي عرب از دبي گرفته تا مراكش چاپ مي شود بخوانيد. همه از اين خطر حرف مي زنند.
• آيا تحركي هم براي مقابله با اين خطر وجود دارد؟
دعوت هايي هست براي برپايي يك كنفرانس سران عرب به منظور مقابله با چالش ها و براي تدوين برنامه اي به منظور نجات امت عربي.
• ولي دستاوردهاي كنفرانس هاي عرب طي اين چهل سال گذشته تقريباً قابل ذكر نيست...
من چه بگويم... پس از پايان اتحاد جماهير شوروي، يك قدرت واحد در جهان پديد آمد. قدرتي كه هم پيمان با اسرائيل است.
• بازتاب آنچه را در عراق اتفاق افتاد بر مسئله فلسطين چه مي دانيد؟
آيا فكر مي كني آنچه در عراق اتفاق افتاد مسئله كوچكي بود؟ اين يك فاجعه تاريخي و سياسي و جغرافيايي و قومي و ملي و جهاني بود.
• منظور شما سقوط رژيم صدام است يا ضربه اي كه بر مردم عراق وارد شد؟
ملت عراق... اي مرد، اين عراق سرزميني ميان رودان و مهد تمدن و تاريخ است. بزرگ ترين دولت در جهان، پايتختش بغداد بود كه از چين تا جزاير آزور امتداد داشت.
• چه كسي مسئول كوتاهي برخورد دولت آمريكا با مسئله فلسطين است كه در دوره كلينتون برجستگي خاصي داشت؟
آييك يهودي [يعني كميته مشترك آمريكايي ـ اسرائيلي كه طرفدار اسرائيل در آمريكاست.]
• يعني با تسلط راست گرايان آمريكا بر دولت در كاخ سفيد؟
من راست و چپ نمي شناسم. تلاش هايي وجود دارد و امروز برادرم سلام فياض با بوش ديدار كرده است.
• آيا شما به تغيير موضع آمريكا و بهتر شدن آن خوش بين هستيد؟
بايد يك تحرك عربي قوي و به هم پيوسته وجود داشته باشد تا ما بتوانيم نيروهاي بين المللي خود را باز يابيم و همه دوستان كوچك و بزرگ مان را در جهان جمع كنيم.
• به نظر شما چه اشتباهي در سياست كنوني بوش وجود دارد؟
قرار بود طرح نقشه راه پيش از انتخابات اسرائيل - ۲۸ ژوئن گذشته ـ اعلام شود. ما با آن موافقت كرديم ولي اسرائيل تاكنون آن را نپذيرفته است.۶
• اشتباه آمريكا در كجاست؟
چرا در اين باره سكوت مي كنند. اين طرح خودشان است كه كميته چهارجانبه آن را تنظيم كرد و تمام كشورهاي عربي هم با آن موافقت كردند. آمريكا بايد تلاش كند تا در سرزمين صلح [فلسطين] صلح را برقرار سازد.
• آيا اميد آن را داريد كه روزي اسرائيل اين طرح را بپذيرد يا تفكر شارون تغيير پيدا كند؟
كسي تصورش را هم نمي كرد كه در كاخ سفيد توافقنامه اسلو را با اسرائيلي ها امضا كنيم. هيچ كس تصور نمي كرد كه ما در كنفرانس مادريد بپذيريم كه همراه هيات اردني باشيم. بعد از آن در راهروهاي كنفرانس مشكلي را حل كرديم و شديم يك هيات مستقل. پس از آن با شريك خود اسحاق رابين در كاخ سفيد توافق كرديم. رابين زندگي خود را بر سر اين كار گذاشت و به خاطر اين صلح به دست همين عناصر تندرو كشته شد.
• آيا شما اميد به برقراري صلح با دولت كنوني اسرائيل داريد؟
ما تا روز قيامت در سنگريم. چيزي نيست كه ما را از جاي بجنباند. اي كوه بادي نيست كه تو را از جاي بجنباند.
• اسرائيل شما را متهم مي كند كه از طريق عمليات موسوم به تروريستي مي خواهيد بر آن فشار آوريد...
مگر اين اولين اتهام آنهاست؟
• ولي ابوعمار چه راهي را براي تاثيرگذاري بر موضع اسرائيل يا تغيير آن مناسب مي داند؟
مگر ما توافقنامه جورج تنت و شرم الشيخ و طابا و پاريس و گزارش ميشل و يادداشت زميني و حالا اين «نقشه راه» را نپذيرفته ايم؟!
ابوردينه: شارون وقتي پيروز شد در يك كنفرانس مطبوعاتي گفت كه اين راه حل ملت اسرائيل است.
• پس به گمان شما چه راهي براي اقناع يهوديان است كه شما صلح را مي خواهيد؟
ملت اسرائيل تاكنون، اكثريت شان خواستار يك راه حل سريع با ملت فلسطين بوده اند. چون از آنچه اتفاق مي افتد تاثير مي پذيرند.
• آيا آينده اي را براي روابط بين فلسطيني ها و اسرائيلي ها مي بينيد؟
به نظر من، اين منطقه، چه بخواهند و چه نخواهند، بايد به صلح برسد.
• نظر ابوعمار در مورد پيشنهاد بعضي فلسطيني ها چيست كه مي خواهند از كوره هاي آدم سوزي آشويتس ديدن كنند تا دردهاي قوم يهود را بفهمند و آنها هم متقابلاً دردهاي فلسطيني ها را درك كنند؟
من از پيشنهادي كه در جهت صلح باشد پشتيباني مي كنم.
ابوردينه: آقاي عرفات مي خواست از يك موزه سوخته در واشنگتن ديدار كند. ولي با اين عمل با وجودي كه او دعوت شده بود، مخالفت كردند، چون مي ديدند كه اين دعوت با منافع آنها تناقض دارد.
• به اعتقاد شما براي دست يافتن به صلح، فلسطيني ها چه كاري بايد مي كردند و نكردند؟
ما به خاطر صلح همه كاري كرده ايم. هر پيشنهادي مطرح شده پذيرفته ايم. نه فقط فلسطيني ها، بلكه امت عربي و اسلامي و كشورهاي عضو جنبش غيرمتعهدها.
• پس شما مطمئن هستيد كه به خاطر صلح هر كاري بايد، كرده ايد؟
هر كاري.
• پيام ابوعمار به ملت فلسطين در اين شرايط چيست؟
پايداري كنند. جز با توسل به خدا نمي توان پايداري كرد.
• پيام او به اسرائيلي ها چيست؟
از ميان قوم موسي امتي پيدا مي شود كه به حقيقت مي خواند و به وسيله او تغيير پيدا مي كنند.
ابوردينه: براي كلينتون آن را حفظ مي كنم.
• شما چه طور مي توانيد به اسرائيلي ها اطمينان دهيد كه برخلاف القائات دولتشان، ابوعمار در عمليات هاي شهادت طلبانه دستي ندارد؟
نظاميان آنها - يا بخشي از نظاميان آنها ـ خودشان مي گويند اين حقيقت ندارد. مثل ماجراي آن كشتي.
ابوردينه: چرا شارون با ديدار سه تن از همكاران رئيس جمهور [عرفات] موافقت كرد [ابومازن، احمد قريع و دحلان] در حالي كه بلافاصله پس از اتمام نشست، آنها با عرفات تماس گرفتند و او را از نتايج آن جلسه مطلع ساختند.
• به جواناني كه آماده اند تا خود را منفجر كنند چه مي گوييد؟
به آنها مي گويم موضع ما تغيير نكرده است. ما با خشونت عليه شهروندان فلسطيني و اسرائيلي مخالفيم. من بارها اين حرف را زده ام. حتي در مورد هواپيماربايي ها هم موضع خاصي داشتم. اما تا وقتي اشغالگري هست، مقابله هم هست. اشغالگري يك چيز و تجاوز به شهروندان چيز ديگري است. از نظر ديني اين ممنوع است و من آدم دينداري هستم. اما مقاومت بر ضد اشغالگري... مشروعيت دارد. منظورم سربازان اشغالگر است. كشتن يك كودك و يك زن در يك رستوران يا كافه جايز نيست. گرچه در همين حال است كه شهروندان ما كشته مي شوند.
• يعني شما با قتل شهروندان اسرائيلي، حتي در صورت كشته شدن شهروندان فلسطيني مخالف هستيد؟
اين اشتباه خواهد بود كه ما مثل آنها باشيم. به خصوص وقتي كه آنها از قوانين بين المللي و اخلاقي خارج شده باشند.
• اسرائيلي ها مي گويند، دستگاه هاي اطلاعاتي شان در جست و جوي كساني هستند كه در مقر شما مخفي شده اند.
من عكس اين را ثابت مي كنم. اين حرف را به مقامات اروپايي و آمريكايي هم كه اينجا به ديدار من آمده بودند گفتم. گفتم بفرماييد و بگرديد.
• ابوعمار چرا اين ساختمان را ترك نمي كنيد؟ اسرائيلي ها مي گويند شما در محاصره نيستيد و مي توانيد هر موقع بخواهيد مقر خود را ترك كنيد؟
من ممنوع هستم كه اينجا را ترك كنم. من حتي براي نماز نمي توانم خارج شوم. نماز جمعه را هم داخل اين ساختمان مي خوانم.
• چطور مانع خروج شما مي شوند؟
ابوردينه: ترك اين ساختمان احتياج به اجازه دارد، چه از طريق دريا باشد يا به صورت زميني. آنها با الفاظ بازي مي كنند كه مي گويند او آزاد است.
[عرفات با عصبانيت حرف او را قطع كرده و مي گويد...] چه آزادي اي، چه كسي آزاد است. وقتي در محاصره اول از بيت اللحم عقب نشيني كردند تلاش آمريكايي ها و اروپايي ها با روسيه و سازمان ملل متحد باعث شد تا آنها اجازه دهند فقط يك هواپيماي اردني براي مدت ۶ ساعت به بيت اللحم و نابلس و جنين بيايد.
• آيا اگر ابوعمار احساس كند به مانعي در راه صلح و برطرف شدن مصايب ملتش تبديل شده كناره گيري مي كند؟
من كناره گيري نمي كنم. من شهيد مي شوم. من آماده شهادتم.
• وضعيت جسمي ابوعمار چگونه است؟
خدا را شكر خوبم. چيزي كه مرا نگران مي كند مشكلات مردم و اين محاصره كشنده است كه بر هيچ ملتي در جهان چنين مصيبتي نرفته. آنها حتي نمي گذارند خواهران ما در بيمارستان ها وضع حمل كنند. بعضي از آنها مجبور مي شوند كنار اين ديوارها وضع حمل كنند. هرگز چنين اتفاقي در جهان نيفتاده است. دو زن، كنار ديوار نزديك اينجا وضع حمل كردند و در همان حال كودكانشان مردند. امروز تعدادي از كودكان اليامون [نزديك جنين] مجروح شدند. تازه در روزي كه عملياتي ضد شهرها و اردوگاه ها و روستاها و مزارع و كارگاه هاي ما صورت نگرفته است. ميزان بيكاري در غزه به ۶۶ درصد مي رسد. ۵۶ درصد از درختان زيتون ما قطع شده است. درختان ديرالبلح در غزه از ريشه در آورده شدند. بيش از ۸۳ هزار جريب از حاصلخيزترين اراضي ما در طولكرم و قلقيلية به خاطر كشيدن ديوار امنيتي مصادره شد. چاه هاي آب دزديده مي شود. حتي از استخر زير بيت اللحم، آب كشيده و به مخزن هاي خودشان فرستادند. مردم را از حفر چاه باز مي دارند. نمي گذارند كساني را كه كمتر از ۵۰ سال دارند به كليساي قيامت يا مسجدالاقصي بروند. تهديد مي كنند كه مسجدالاقصي را تصرف خواهند كرد.۶
• به عبارت ديگر ابوعمار هرگز اراضي فلسطين را ترك نخواهد كرد...
وطنم را نمي توانم ترك كنم. من در بيروت، روي كشتي بودم. از من پرسيدند: كجا مي روي اي ابوعمار؟ به آنها گفتم به فلسطين. خيلي ها تعجب كردند و اين موضوع را نوشتند.
• براي اتمام اين مصاحبه اجازه بدهيد موضوعي را طرح كنيم كه به نظر شما مهم تر است. يعني موضوع قدس. . . ابوعمار بدون عقب نشيني اسرائيل از قدس شرقي راه حلي را نمي پذيرد.
قدس شريف همان طور كه شما گفته ايد، كليد صلح خاورميانه است. [با قطع كردن حرف ها...] و مسئله پناهندگان طبق قطعنامه ۱۹۴. فراموش نكنيد كه پناهندگان دو گروه هستند يعني آنهايي كه سال ۱۹۶۶ آورده شدند. در اين مورد توافقنامه اي وجود دارد كه يك كميته چهارجانبه مركب از اردن، مصر، فلسطين و اسرائيل آن را امضا كرده اند. اما بعضي از اين ها به فلسطين برگشته اند.
• ما در راه خود تا دفتر شما، ديديم كه تخريب و ويراني حتي به اتاق خواب شما رسيده... آيا اين تهديدهاي اسرائيل شما را تكان نداد؟ آيا در گذشته حتي يك تار موي ابوعمار تكان خورده بود؟! آيا در حال محاصره برنامه روزانه شما تغييري داشت؟
اصلاً چيزي تغيير نكرد. . . شما مردم را ديديد كه منتظرند تا پس از مصاحبه با شما، با من ملاقات كنند. الان ساعت چند است، ۳۰: ۱۲ دقيقه نصف شب. تا ساعت دو صبح هم تمام نمي شود.
• يعني همان طور ساعت خواب شما كم و نوع غذاي شما همان است كه بود؟
هيچ چيزي تغيير نكرده و همان طور است كه بود. ما ان شأالله در قدس نماز خواهيم خواند.
[مصاحبه تمام شده است. ابوعمار ديدار ما را با جمله اي ختم و پشت سرش آيه اي را از قرآن تلاوت مي كند: ] كودكي از كودكان ما و گلي از گل هاي ما، روزي پرچم فلسطين و پرچم اين امت را بر ديوارهاي قدس و مناره هاي قدس و كليساهاي قدس برخواهد افراشت... آنها آن را دور و ما آن را نزديك مي بينيم و ما قطعاً راست مي گوييم. و داخل اين مسجد مي شوند كما اين كه اولين بار داخل شدند و خداوند در وعده اش تخلف نمي كند.
پي نوشت:
۱ - ابومازن حدود سه هفته پيش كتباً دحلان را مامور وزارت كشور و بازسازي دستگاه هاي امنيتي كرد. اين مسئله خشم عرفات و كميته مركزي فتح و سازمان آزاديبخش را برانگيخت. پس در خواست يك نشست براي بررسي موضوع شد كه ابومازن در آن شركت نكرد. بعد ابومازن شفاهاً تصميم خود را پس گرفت ولي تا آنجا كه ما مي دانيم كتباً نه! [پاورقي ها به جز يك مورد از الشرق الاوسط است].
۲ - در جنگ اكتبر ۱۹۶۳ شارون فرمانده يك گروهان از سربازان اسرائيلي بود و با آن به شرق كانال سوئز رفت. جايي كه در محاصره كامل ارتش سوم مصر بود. اين عمليات به حفره دفرسوار مشهور شد.
۳ ـ عكس ميشل كوري آمريكايي كه بولدوزرهاي اسرائيلي او را كشتند. او مي خواست مانع تخريب يك خانه در اردوگاه رفح در مارس گذشته شود اين خانه چسبيده به يكي از ديوارهاي دفتر عرفات بود.
۴ - قرآن، سوره اسرأ ۴ تا ۶.
۵ - توافقنامه تقسيم كشورهاي عرب كه بين انگلستان و فرانسه بسته شد.
۶ - اخيراً دولت شارون با ملاحظاتي آن را پذيرفت. اين مصاحبه چند روز پيش از پذيرش رسمي دولت شارون انجام گرفته است.
۶ - به يهوديان اجازه داده مي شود كه وارد اين مسجد شريف و قدسي شوند.

مهران كرمي
وقتي فهرست اتهامات وارده به عرفات مرور مي شود، مواردي به چشم مي خورد كه هر فلسطيني به داشتن يكي از آن سوابق مباهات مي كند، ولي ياسرعرفات همه آنها را يك جا در خود جمع كرده است و بي جهت نيست كه او به نماد ملت فلسطين با هر گرايشي تبديل شده است.
كسي كه سه ماه ديگر وارد هفتادوچهارمين سال زندگي اش مي شود، اين روزها با دو كابوس بزرگ دست و پنجه نرم مي كند. مبارزه با مرگ در سال هاي پاياني زندگي و تلاش آريل شارون و جورج بوش براي حذف او از معادلات در مناقشه اي كه كل حيات سياسي اين چريك پير را در بر گرفته است.
او بود كه در ۱۹ سالگي امكان تحصيل در معتبرترين دانشگاه مصر را به كناري نهاد تا دوشادوش ديگر هموطنانش با اشغالگران بجنگد. هرچند كه عرفات پس از شكست اعراب در جنگ ۱۹۴۸ و تأسيس اسرائيل دوباره به مصر بازگشت تا در ضمن ادامه تحصيلاتش در رشته مهندسي، سازماني را تأسيس كند كه به مدت پنج دهه استخوان بندي مقاومت ضداسرائيلي مردم فلسطين را تشكيل مي دهد. جنبشي كه او تأسيس كرد «فتح» هسته مركزي تشكيلاتي است كه به نام سازمان آزاديبخش فلسطين خوانده مي شود. در اين سال ها نام فلسطين و ياسر عرفات با نام كامل محمد عبدالرئوف عرفات و كنيه ابوعمار از خاندان الحسيني چنان به هم ممزوج شده كه هركدام ديگري را تداعي مي كند. اما اراده مسلط و حاكم دوران بر اين قرار گرفته كه فلسطين بدون نام عرفات و برخورداري از نماد و شناسنامه خود به مبارزه سياسي اش براي تبديل شدن به يك كشور ادامه دهد.
در سوي ديگر اين مناقشه فردي ديگر قرار دارد كه او هم به همان ميزان به شناسنامه و نماد اسرائيل بدل شده است. آريل شارون ۶۴ ساله كه دست كم از سال ۱۹۸۲ كشور به كشور و خانه به خانه عرفات را تعقيب مي كند تا با حذف او و يافتن شريكي در ميان فلسطيني ها، سند صلح را به نام خود بزند و احياناً بتواند جايزه صلح نوبل را نصيب خود سازد. چون دريافت جايزه نوبل افتخاري است كه مرد همه جنگ ها و قصاب صبرا و شتيلا هنوز نتوانسته است در كارنامه خود ثبت كند ولي دشمن ديرينه اش عرفات در كنار اسحاق رابين و شيمون پرز به آن دست يافته بود.
رابين نخست وزير پيشين اسرائيل از حزب كار پيشتر مزد خود را با ضرب گلوله ايگال امير يهودي راستگراي افراطي (متحدان بعدي آريل شارون) دريافت كرده بود و اينك نوبت عرفات است كه با تحمل محاصره، تخريب محل سكونتش، حبس خانگي و اين اواخر تحميل نخست وزيري هرچند از دوستان ديرين، كه اراده قاهره او را محدود مي كند از گردونه خارج شود. اما چريك پير هنوز به مقاومت ادامه مي دهد و تصميم مشترك آمريكايي ـ اسرائيلي نتوانسته است خللي در اراده تسخيرناپذير چريك پير ايجاد كند. او موقعي كه زير فشار اسرائيلي ها در سال ۱۹۸۲ ناگزير به ترك بيروت و عزيمت به تونس شد، وقتي با اين سوال مواجه گرديد كه به كجا مي روي گفت: فلسطين و الان هم وقتي از او سوال مشابهي مي شود همان جواب را مي دهد، فلسطين. ابوعمار اين گونه مي انديشد، فلسطين يعني عرفات و عرفات يعني فلسطين و هيچ چيز نمي تواند اين دو را از هم جدا كند. گذشته از سوابق مبارزاتي چه در جنگ چريكي و چه در مذاكراتي كه با هدف تأسيس كشور فلسطين از سال ۱۹۹۲ آغاز شد و چه توانايي او در سازماندهي و ايجاد رهبري واحد در ميان فلسطيني ها، عرفات پشتوانه هاي ديگري نيز دارد كه او را از همه همسنگران دوستان و رقيبانش متمايز مي كند. عرفات وابسته به خاندان الحسيني متنفذترين خاندان فلسطيني است كه از بيت المقدس (مقدس ترين و مهم ترين مكان فلسطيني) سر برآورده. او بهترين و مناسب ترين گزينه براي فلسطيني هاست كه مي تواند درباره موضوعات مهمي چون آينده بيت المقدس، بازگشت ۴ ميليون آواره فلسطيني، مهار افراط گرايي و ايجاد مصالحه در بين فلسطيني ها با هدف پرهيز از بروز جنگ داخلي بين گروه ها و گرايش هاي فلسطيني تصميم بگيرد. حذف عرفات اگر چه براي اسرائيلي ها گزينه استراتژيك و مناسبي است كه فلسطيني ها را از داشتن رهبري ملي محروم مي كند، اما به همان ميزان تهديدي براي بروز جنگ داخلي در ميان فلسطيني هاست. چون اگر چه محمود عباس (ابومازن) از حمايت بين المللي براي پيشبرد مذاكرات با اسرائيل برخوردار است ولي او و ديگر رهبران فلسطيني فاقد مشروعيتي هستند كه ياسر عرفات در خلال چند دهه رهبري جنگ و صلح در ميان مردم فلسطيني و جهان عرب به دست آورده است. هنوز هم شاخه نظامي فتح (الاقصي) كه عمليات انتحاري را در سرزمين هاي اشغالي هدايت مي كند، از شخص عرفات دستور مي گيرد و حذف عرفات ممكن است به بروز انشعاب و انشقاق در جنبش فتح شكل گيري ائتلاف هاي تازه اي بينجامد كه شاخه هاي نظامي حماس، جهاد اسلامي و فتح را عليه دولت خودگردان به هم پيوند مي زند تا رهبري مذهبي شيخ احمد ياسين و رهبري سياسي ياسر عرفات هرگونه مشروعيت را از مذاكره كنندگان صلح به رهبري ابومازن بگيرد.

مورين داود
ترجمه: غلامرضا رضايي نصير
سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) نخست مشغول بررسي پرونده هاي خودش و ديگر سازمان هاي جاسوسي است تا دريابد آيا در گزارش هاي پيش از جنگ مربوط به سلاح هاي كشتار جمعي عراق و روابط آن با القاعده مبالغه شده است يا خير. البته انتظار نداشته باشيد كه نتايج اين بررسي به اين زودي ها معلوم شود.
نكته جالب توجه در اين مورد اين است كه پيشنهاد اين تحقيق و بررسي را دونالد رامسفلد يكي از متهمان اصلي دستكاري در اطلاعات براي توجيه حمله به عراق داده است.
پاييز گذشته وقتي گزارش هاي سيا براي مجرم قلمداد كردن صدام كافي نبود، رامسفلد سياي كوچك خود را در درون پنتاگون فعال كرد تا اطلاعات لازم را براي حمايت از طرح هاي امپرياليستي جنگ طلبان كاخ سفيد فراهم آورد. پس از آنكه نتايج تحقيق و بررسي نشان دهد او در گزارش هايش مبالغه كرده است، ديدن مردمي كه هرگز به اشتباهاتش اعتراف نمي كند، جالب خواهد بود وقتي سعي مي كند از اعتراف به اشتباه شانه خالي كند.
وقتي در ماه فوريه كالين پاول به شوراي امنيت سازمان ملل رفت تا حمله به عراق را توجيه كند، اعلام كرد كه اين كشور ۲۵ هزار ليتر سم سياه زخم و چندين تن سلاح شيميايي دارد و ديكتاتور اين كشور در آستانه دستيابي به بمب هسته اي است. در ماه مه، بازرسان تسليحاتي آمريكا دست از پا درازتر براي ترك عراق آماده مي شدند، در حالي كه جز جاروبرقي هاي كپك زده، مواد حشره كش و تجهيزات زمين بازي چيزي نيافته بودند. هيچ خبري از سلاح هاي كشتار جمعي نبود. يكي از بازرسان تسليحاتي مي گويد: كار ما به دن كيشوت مي مانست، ابتدا چيزهايي پيدا مي كرديم كه خيلي ترسناك به نظر مي رسيدند، اما بعداً معلوم مي شد كه مواد و وسايل معمولي هستند. حتي قبل از جنگ نيز برخي از تحليلگران سيا و جاسوسان ارشد انگليسي از اين شكايت داشتند كه در اطلاعات مربوط به سلاح هاي كشتار جمعي عراق مبالغه مي شود. اكنون كنگره [آمريكا] مي خواهد بداند آيا در گزارش هاي ارائه شده به كنگره نيز مبالغه شده است.
جين هرمان، نماينده دموكرات و عضو كميسيون اطلاعاتي مجلس نمايندگان آمريكا مي گويد: «اين قضيه ممكن است بزرگ ترين فريب اطلاعاتي در تمام طول تاريخ باشد. »
بايد گفت بي خبري ايشان ترحم برانگيز است. سلاح هاي كشتار جمعي عراق و رابطه اين كشور با القاعده صرفاً تمهيداتي براي پيشبرد اهداف كاخ سفيد بوده است. همان طور كه آلفرد هيچكاك براي پيشبرد طرح فيلم هايش از مك گافين ها استفاده مي كرد. برنامه اصلي همواره طرحي نو در انداختن در خاورميانه و در ضمن تبديل بوش به ريگاني ديگر بوده است. دارودسته بوش براي رسيدن به اين اهداف به خوبي از احساسات مردم آمريكا، هراسشان از تكرار ۱۱ سپتامبر و تمايل شان به انتقام آن حادثه، بهره برداري كرده اند.
اكنون جنگ افروزان كاخ سفيد بدون آنكه از نداشتن بهانه اي براي جنگ به خود اندوهي راه دهند و بدون آنكه طرح مشخصي براي تحقق بي دردسر روياي آمريكايي در عراق و افغانستان داشته باشند، تغيير رژيم بعدي را جار مي زنند. به رغم آنان اگر پناه دادن به القاعده و تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي در مورد عراق صدق نمي كرد، حتماً در مورد ايران صدق مي كند. رامسفلد در جلسه چهارشنبه گذشته خود در پنتاگون اظهار داشت: «از ديدگاه ما ايران يكي از كشورهايي ارزيابي مي شود كه تلاش دارند توانايي هاي هسته اي خود را توسعه دهند و اين جاي تاسف است.»
دارودسته بوش همچنين، پيش از آنكه منابع اطلاعاتي در اين مورد مطمئن باشند، به اين نكته اشاره مي كنند كه ايران در حمله به مجتمع مسكوني آمريكايي ها و غربي ها در عربستان سعودي دست داشته است. از اين ها گذشته آمريكا نمي تواند اجازه دهد كه ايران به تمايلات شيعيان عراق براي ايجاد يك حكومت بنيادگراي شيعه در اين كشور دامن بزند.
بيل كريستول از شبكه خبري فاكس نيوز با اشاره به گزارش هاي روزنامه ها در مورد پنهان شدن سازمان دهندگان حملات عربستان سعودي در ايران، موضوع را اينچنين داغ مي كند: «در حقيقت احتمال زيادي دارد كه پسر بن لادن در ايران باشد و اين طور به نظر مي رسد كه در آنجا القاعده در حال تشكل دوباره نيروهاي خود است از جمله احتمالاً حداقل به طور غيرمستقيم، از مبارزاتي كه اكنون در اسرائيل جريان دارد حمايت مي كند. آيا نمي خواهيد به طور جدي در مورد ايران تصميمي بگيريد؟» (ظاهراً كريستول از جنگ عراق خيلي لذت برده است و خيلي دلش مي خواهد كه شاهد جنگ ديگري از اتاق نشيمنش باشد. ) دولت آمريكا از برنامه هاي هسته اي ايران به شدت وحشت دارد. برخي از نومحافظه كاران مايلند اسرائيل، همان طور كه در سال ۱۹۸۱ نيروگاه هاي هسته اي عراق را بمباران كرد، برنامه مشابهي درمورد راكتورهاي هسته اي ايران پي ريزي كند؛ اما اسرائيل بيشتر دوست دارد اين وظيفه را آمريكا انجام دهد. طالبان و القاعده دوباره دست به كار شده اند؛ اوضاع در افغانستان و عراق بسيار آشفته است؛ پليس نهي از منكر افغانستان بازگشته است و به بازداشت زنان مي پردازد؛ غارتگران به جان آثار باستاني و ميراث فرهنگي عراق افتاده اند؛ هنوز مرده يا زنده صدام و بن لادن پيدا نشده است و با اين همه مك گافين ها همچنان ادامه دارد. پارادوكس عجيبي است كه نومحافظه كاران جنگ طلب بسيار تمايل داشتند آرمان گراياني تلقي گردند كه مي خواهند دموكراسي را به خاورميانه بياورند؛ اما حاضر نيستند با اعتراف به اشتباهات خود بدگماني را در مورد خودشان برطرف سازند. احتمالاً زماني كه سيا گزارش خود را در مورد مبالغه در گزارش هاي مربوط به سلاح هاي كشتار جمعي عراق ارائه دهد، ديگر وقت آن است كه در مورد اطلاعات مبالغه شده پيش از حمله به ايران تحقيق و تفحص انجام شود.
نيويورك تايمز

• دموكرات ها از جمهوريخواهان باهوش ترند
روزنامه كيهان روز دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۲ با انتشار مقاله اي اعلام كرد جورج دبليو بوش رئيس جمهور فعلي آمريكا با ضريب هوشي ۹۱ پايين ترين ضريب را در ميان ۱۱ رئيس جمهور اخير آمريكا دارد. اين روزنامه در عين حال بيل كلينتون را با ضريب هوشي ۱۸۲ در راس روساي جمهور آمريكا قرار داد كه پس از او جيمي كارتر با ضريب هوشي ۱۶۵ و جان كندي با ضريب هوشي ۱۶۴ قرار دارند. افراد مذكور همگي عضو حزب دموكرات آمريكا محسوب مي شوند. در حالي كه از ميان جمهوريخواهان ريچارد نيكسون با ضريب هوشي ۱۵۵ در راس قرار دارد و رونالد ريگان از ضريب ۱۰۵ و جورج بوش پدر از ضريب هوشي ۹۸ برخوردار است. روزولت، ترومن و آيزنهاور نيز به ترتيب از ضرايب هوشي ،۱۴۶ ۱۳۲ و ۱۲۲ برخوردار هستند. اين گزارش توسط موسسه آمريكايي Lovenstein Institute of Scranton تهيه شده است.

• خرابكاري معترضان در سوئيس
به علت تدابير شديد امنيتي در خاك فرانسه و به ويژه در نزديكي دهكده اويان، محل برگزاري اجلاس سران كشورهاي گروه ،۸ مخالفان جهاني شدن اعتراضات خود را بيشتر در سوئيس ترتيب داده اند. اولين تظاهرات خشونت آميز در شهر ژنو برگزار شد. در روز اول تظاهرات (شنبه) همه چيز آرام بود. حتي نيروي پليس چنداني هم براي مقابله با تظاهركنندگان در خيابان ها حضور نداشت. اما يكشنبه وضع به گونه ديگري بود. هم معترضان به علت شروع اجلاس، تظاهرات گسترده تري تدارك ديده بودند و هم نيروي پليس بيشتري براي مقابله با آنها آماده بود. تظاهركنندگان، بزرگراه ها و جاده ها را مسدود كردند، پل ها را بستند، موانعي كه در سر راهشان بود را آتش زدند با اسپري روي ماشين ها و ديوارها با شعار نوشتند. لوزان، شهر ديگري بود كه تظاهرات زيادي در آنجا بر پا شد. در اين شهر كه ۵۰ كيلومتر با ژنو فاصله دارد رهبران كشورهاي مهمان اجلاس (غير از رهبران عضو گروه ۸) اقامت دارند. در جريان اعتراضات اين شهر، يك نفر به شدت مجروح شد و ۶ نفر ديگر از جمله ۲ پليس طي يك درگيري ۲ ساعته آسيب ديدند. در جريان اين تظاهرات پليس سوئيس از گاز اشك آور و ماشين آب پاش براي متفرق كردن تظاهركنندگان استفاده كرد. بعضي از معترضين نيز گفتند كه با باتوم مضروب شده اند. پليس بيش از ۴۰۰ نفر را نيز دستگير كرد تا شايد بتواند مسئول اين خشونت ها را شناسايي كند. بعد از تحقيقات اوليه اعلام شد كه مسئول اصلي اين قضايا، مرد ۳۹ ساله اي از لندن است.

• دختران صدام رختشويي مي كنند
دو دختر صدام حسين رئيس جمهور سابق عراق كه به زندگي در كاخ هاي پرشكوه پدرشان با خدمتكاراني كه دائماً تحت فرمانشان بودند عادت داشتند، اكنون به همراه ۹ فرزند در دو اتاق كوچك در بغداد به سر مي برند. عزت الدين محمد حسن المجيد يكي از خواهرزادگان صدام كه در دوران حكومت رژيم بعثي از عراق گريخته بود طي مصاحبه اي با روزنامه شرق الاوسط از اين كه راقد و رانا دختران صدام از كاخ هاي پدرشان به اتاقي تنگ و كوچك رفته اند ابراز ناراحتي كرد. راقد و رانا حالا مجبورند با دست هاي خود لباس هايشان را بشويند، غذا بپزند و خانه شان را تميز كنند. المجيد با اشاره به شرايط سخت زندگي دختران صدام گفت كه آنها اكنون با مشكلات رواني شديدي مواجه شده و افسرده شده اند. المجيد قصد دارد به انگلستان رفته و از آن كشور براي راقد و رانا درخواست پناهندگي كند. گفتني است كه از زمان سقوط رژيم بعث از محل و چگونگي زندگي هاله سومين دختر صدام اطلاعي در دست نيست.

• به خاطر يك مشت الماس
روايت غم انگيز الماس هاي آفريقا بر تابلوهاي تونل هاي متروي پاريس نقش بست. اين تصاوير از جنايات وحشتناكي حكايت دارد كه سال ها است در پوشش جنگ هاي متعدد داخلي كه در كشورهاي مختلف آفريقا رخ مي دهد صورت مي گيرند. سازمان عفو بين الملل يكي از مهم ترين گروه هاي حمايت از حقوق بشر با چاپ عكس هايي از وحشتناك ترين صحنه هاي جنگ ها و درگيري هاي آفريقا و تلفيق آنها با تصاوير خيره كننده از الماس هاي زينتي تناقضي عميق را به تصوير كشيده است و با اين راه قصد دارد يادآوري كند كه ريشه بسياري از جنايات نه جنگ هاي داخلي بلكه طمع سفيدها براي به دست آوردن ثروت قاره سياه است.

• ميهمان ميزبان را تحويل نگرفت
جورج بوش رئيس جمهور آمريكا در اويان [Evian] نيز چندان با ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه گرم برخورد نكرد. در حالي كه راه تظاهركنندگان عليه جهاني شدن براي ورود به اويان سد شد روساي جمهور از طريق راه دريايي و هوايي وارد اين شهر شدند. بوش كه از جشن ۳۰۰ سالگي سن پترزبورگ به ژنو رفته بود با هليكوپتر از آنجا به اويان منتقل شد و در آنجا مورد استقبال شيراك ميزبان اجلاس گروه هشت قرار گرفت. دو رئيس جمهور كه روابطشان به خاطر كشمكش هايشان در مورد جنگ عراق سرد شده است در هتل رويال پارك اويان در مقابل دوربين هاي خبري به هم لبخند زده و دست يكديگر را فشردند اما سردي برخوردشان از نظر خبرنگاران حاضر در سالن پنهان نماند. جالب آن كه در حالي كه بوش سعي مي كرد چندان با شيراك رودررو نشود رفتار گرمش با ديگر رهبران به ويژه پرنس عربستان سعودي توجه خبرنگاران را جلب كرد.

مارك كرتيس
ترجمه: بهمن دارالشفايي
مردم عراق با آينده نامطمئني مواجهند. به دليل خيزش دوباره «تغيير رژيم»، آنها دليل كافي دارند كه نه تنها از آمريكا بلكه از سياست هاي انگليس نيز بترسند. واقعيت اين است كه سرنگون كردن دولت ها و پشتيباني از رژيم هاي سركوبگر يك عادت انگليسي است همان قدر كه خوردن چاي عصرانه يك سنت انگليسي است. ۵۰ سال پيش، حكومت ملي و مردمي ايران، با ملي كردن صنعت نفت خود، منافع انگليس را تهديد كرده بود و در نتيجه M16 و سازمان سيا، اين دولت را سرنگون كردند. دولت چرچيل به اقدامات محرمانه اش كه در دوره اتلي آغاز شده بود، ادامه داد. آنتوني ايدن، اين اقدامات را «استقرار حكومت هاي مطمئن تر» در منطقه ناميد. حمله بريتانيا به گويان در همان سال، كاملاً فراموش شده است. انتخابات آزاد در اين كشور منجر به روي كار آمدن دولتي مردمي و چپگرا شده بود كه كاهش فقر را برنامه اصلي خود اعلام كرده بود. برنامه هاي اين دولت، منافع شركت انگليسي چندمليتي بوكرز را كه در زمينه شكر فعاليت مي كرد، تهديد مي نمود. بنابراين شركت از دولت بريتانيا خواست كه در اين مورد مداخله كند. دولت بريتانيا ۶۰۰ سرباز را براي سرنگون كردن اين دولت، ارسال كرد و اقدام به برگزاري انتخابات كرد تا به گفته وزير مستعمرات بريتانيا «همان حزب حاكم دوباره انتخاب شود. » اين اسناد حمايت بريتانيا از تغيير رژيم در اندونزي در سال ۱۹۶۵ را نيز فاش مي كنند. تغييري كه طي آن بدترين حمام خون قرن بيستم به راه افتاد. سر اندرو گيلكريست سفير آن زمان انگليس در جاكارتا، در نامه مخفيانه اي به وزارت خارجه وقت نوشته است: «من هيچ گاه از شما پنهان نكرده ام كه اعتقاد دارم يك خونريزي كوچك در اندونزي، براي ايجاد يك تغيير موثر، ضروري است.» وقتي ارتش اقدام به نابودي حزب كمونيست اندونزي كرد، يك ميليون نفر كشته شدند. وزارت خارجه بريتانيا اعلام كرد كه «ما نمي توانيم با پشتيباني ضمني از ژنرال ها، كار را خراب كنيم. » لندن با هدايت عمليات سري «بدنام سازي حزب كمونيست اندونزي»، به كساني كه كشتار بعدي را سازمان دادند، مستقيماً كمك كرد. بريتانيا همچنين پيام هاي سري به سران ارتش فرستاد با اين مضمون كه انگليس قول مي دهد نيروهاي نظامي اش را در منطقه به قصد كم رنگ كردن «تلاش هاي به عمل آمده براي برخورد با حزب كمونيست اندونزي» به كار نگيرد. ژنرال سوهارتو، دولت ملي سوكارنو را ساقط كرد و يك رژيم نظامي ظالم برقرار ساخت كه تا سال ۱۹۹۸ با حمايت هاي مستمر انگليس بر اندونزي حكومت مي كرد. سوريه، عمان، يمن و مصر كشورهاي ديگري هستند كه در نيم قرن اخير هدف سياست هاي بريتانيا بوده اند. يكي ديگر از متحدان اصلي توني بلر، ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه است. جالب توجه است كه وزارت خارجه اين ارتباط اداري و شخصي نزديك را زماني به عنوان موفقيتي بزرگ اعلام مي كند كه پاي انگليس به يكي از وحشتناك ترين وقايع اين عصر كشيده شده است: حمله به چچن در سپتامبر ۱۹۹۹ كه بعد از قتل عام هزاران نفر در گروزني روي داد. هدف سياست «تغيير رژيم» و «پشتيباني از رژيم»، ايجاد حكومت هايي است كه سياست هاي موردنظر نخبگان انگليسي را اتخاذ كنند. اهداف اوليه ايجاد اقتصادهايي است كه منافع شخصي براي نخبه ها در برداشته باشند و موقعيت سياسي انگليس را در جهان تحكيم ببخشند. «حقوق بشر» وسيله اي براي رسيدن به اين هدف هاست. اگر اعمال انگليس در گذشته و حال در كشورهاي ديگر معيار محسوب شود، مردم عراق بايد هوشيار باشند و با سياست هاي انگليس در كشور و منطقه شان مقابله كنند.