در برابر آسيبها چه بايد بكنيم ؟
پيامدهاي آسيب هاي اجتماعي ( بخش پاياني )
|
|
مقاله اي
از دكتر حسن روحاني
مشاركت عمومي يك ضرورت براي حل معضلات اجتماعي است. دولت به تنهايي قادر نيست. بايد همه دست به دست هم دهيم. مردم بايد وارد صحنه شون
عدم كار آمدي نظام
دولت ضعيف به سرعت اعتماد عمومي را نسبت به ساختارهاي سياسي- اجتماعي از دست خواهد داد. مانيازمند به يك دولت مقتدر هستيم. يك نظام مقتدر بايد داراي انسجام دروني در داخل حاكميت باشد كه متأسفانه در اين زمينه ما دچار مشكل هستيم. بايد باتوجه به اصل شايسته سالاري، مسئوليتهاي مهم و كليدي را در اختيار افراد كاردان و متعهد قرار داد كه قدرت درك ضرورت هاي مصالح و منافع ملي را داشته باشند و آن را فراتر از مصالح فردي و جناحي و گروهي خود قرار دهند و علاوه بر آن داراي دانش و تجربه كافي براي مسئوليت مورد نظر باشند.(۱۴)
از طرف ديگر حجم دولت بايد كوچك شود، همان تصميمي كه دهها سال است در كشورهاي پيشرفته اجرا شده است، ولي متأسفانه در كشورمان حجم دولت روز به روز بزرگتر مي شود.(۱۵) همچنين تصدي گري دولت بايد كاهش يابد و كارها به مردم واگذار شود. يكي از راههاي اساسي مبارزه با مفاسد اداري و اقتصادي همين است. دولت بايد برنامه ريز و ناظر باشد و نه مجري طرحهاي اقتصادي.(۱۶)
اصل برنامه ريزي هاي واقع بينانه نيز بسيار حائز اهميت است. متأسفانه در اين زمينه هم با مشكل مواجهيم. اگر دنبال برنامه ريزي درست اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي بوديم امروز شاهد اين همه مشكلات و آسيب هاي اجتماعي نبوديم. حل معضلات اجتماعي از دست يك دولت كار آمد و يك نظام مقتدر برمي آيد. بايد همه تلاش كنيم تا دولت مقتدرتري داشته باشيم. دولت امروز ما با توان فعلي در برابر اين مشكلات كم مي آورد. بنابراين بايد كاري كنيم كه اقتدار دولت را بالا ببريم و داراي نظامي كار آمد باشيم.
توطئه هاي خارجي
از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون همواره با توطئه هاي خارجي مواجه بوده ايم. ولي در سالهاي اخير بيش از گذشته شاهد اين توطئه ها هستيم، كه حتي گاهي به صورت مستقيم در اغتشاشات و تظاهرات داخلي كشور مداخله و گاهي فرماندهي مي كنند. براون بانك و لانتوس نمايندگان كنگره آمريكا مي گويند: «ج.ا.ا. به سوي انفجار اجتماعي- سياسي پيش مي رود. بايد شرايطي را فراهم كنيم تا مخالفان، قدرت را به دست گيرند و خميني گراهاي تندرو را كنار بگذارند.»(۱۷) امروزه استكبار همه توان خود را براي ناآراميهاي داخل كشور به كار گرفته و فكر مي كند از اين طريق مي تواند به يك حكومت دست نشانده در تهران برسد. مايكل روبين از اينكه در تهران بشقابهاي ماهواره اي را جمع مي كنند، بسيار عصباني است و از آن به شدت انتقاد مي كند.(۱۸)
به عنوان مثال آمريكاييها كه در افغانستان مستقر شدند انتظار اين بود كه نيروهاي غربي مانع گسترش مواد مخدر شوند، ولي آنچه كه امروز در افغانستان انجام مي دهند اين است كه توليد مواد مخدر و كشت خشخاش را كاملاً آزاد گذاشته اند ولي جلوي تبديل ترياك به مرفين و هروئين را گرفته اند. مي دانيد مرفين و هروئين در ايران مصرف ندارد و قاچاقچي ها آنها را ترانزيت مي كنند. در اروپا و آمريكا مرفين و هروئين مصرف دارد ولي در داخل ايران ترياك مصرف دارد و معمولاً ترياك در اينجا رسوب مي كند. ترياك را آزاد گذاشته اند ولي جلوي مرفين و هروئين را گرفته اند. آمريكاييها تمام مرزهاي جنوبي پاكستان را با گشت قايق و ناوچه بسته اند. در شمال افغانستان هم مسير ترانزيت مواد مخدر را بسته اند ولي سمت غرب را آزاد گذاشته اند. نتيجه اين كه همه مواد مخدر به سمت ايران سرازير مي شود. در اين ماجرا توطئه غرب كاملاً آشكار است. به ظاهر مي گويند با مواد مخدر مبارزه مي كنيم چون در جنوب و در پاكستان و در شمال مبارزه مي كنند ولي سمت ايران و غرب افغانستان را كاملاً بازگذاشته اند. از اين طرف لابراتوارها را از بين مي برند كه ترياك تبديل به مرفين و هروئين نشود، از طرف ديگر توليد ترياك و صادرات آن را باز و آزاد گذاشته اند. كاملا مشهود است كه در تمام اين برنامه ها يك توطئه حساب شده عليه منافع و امنيت ملي ما طراحي شده است.
راه حلها
در برابر اين همه آسيب هايي كه روبه روي ما است بايد چه كنيم؟
۱- باور نمودن آسيب هاي اجتماعي به عنوان يك معضل اجتماعي و ضرورت چاره جويي براي آنها
اولين مسأله اين است كه بايد مسئولين نظام به اين مسأله اهميت لازم را بدهند. متأسفانه دست اندركاران و نهادهاي مسئول كشورمان آنچنان به مشاجرات و منازعات سياسي و جناحي سرگرم شده اند كه گويي معضلات اجتماعي به فراموشي سپرده شده است. اين اولين گام است: توجه لازم به مسئله آسيب هاي اجتماعي. اگر پيام اين مطلب همين نكته باشد كه مسئولين بايد به اين مسأله اهميت لازم را بدهند و به حاكمان و كارگزاران نظام اعلام كنيم كه آسيب هاي اجتماعي به مرحله خطرناكي رسيده است و پيدا كردن راه چاره يك ضرورت فوري است، كار مهمي انجام شده است. مخصوصاً براي كشور و انقلابمان كه يك انقلاب فرهنگي بوده و انقلابمان با ايثار و فداكاري جوانهاي مؤمن پيروز شده است. دفاع مقدس با فرهنگ جهاد و ايثار و با فداكاري جوانهاي مؤمن پيروز شده است. امروز هم حفظ اين نظام بر دوش جوانهاي مؤمن و مخلص ما است.
به سخن نتانياهو بايد دقت شود كه گفت با برنامه هاي ماهواره اي و برنامه هاي سكسي و فاسد بايد نظام اسلامي را از بين برد. تعبير ناسنجيده او اين بود كه با برنامه هاي مبتذل مي توان در ايران يك انقلابي به پا كرد.
در شرايط امروز جامعه، اگر مدعي شويم به سمت آشفتگي اجتماعي پيش مي رويم مبالغه و اغراقي نكرده ايم. رشد ناهنجاريهاي اجتماعي، تعارضات فرهنگي و فكري در جامعه، رشد بدبيني و بي اعتمادي، افزايش فزاينده مطالبات، كاهش احساس امنيت اجتماعي و رشد جنبشهاي اجتماعي و دهها عامل ديگر جامعه ما را به سمت يك آشفتگي اجتماعي- سياسي به پيش مي برد. بايد قبل از هر چيز اهميت مسأله براي حاكمان ما روشن شود.
۲- لزوم اجماع نظر مسئولين در شيوه كار
اگر دولت، مجلس، قوه قضائيه، ائمه جمعه، دانشجويان و همه و همه خطر را مثل هم نبينند، نمي توانيم با اين معضل مقابله كنيم. اگر يكي بگويد آزادي به صورت موجود خيلي خوب است، ديگري بگويد آزادي به اين صورت، خيلي خطرناك است؛ يكي بگويد برنامه ماهواره و اينترنت موجب رشد و شكوفايي جامعه است، ديگري بگويد بسيار خطرناك است، نمي توانيم براي رفع اين معضلات راه حل پيدا كنيم. بدون آنكه مسائل مختلف اجتماعي به خوبي تجزيه و تحليل شود و به دقت به راه حل صحيح و جامعي برسيم، نمي توانيم با آسيب ها مقابله كنيم. متأسفانه بيشتر طرحهايي كه در اين زمينه اعلام مي شود به شعار بيشتر شباهت دارد تا برنامه. ما طراحي درستي در زمينه اين معضلات اجتماعي نداريم، يك وقت به اين نتيجه مي رسيم كه هيچ كس در كشور نبايد ماهواره داشته باشد؛ همين الان هم قانون ما همين است ولي در عمل هيچ توفيقي به دست نياورديم. اگر در كنار ممنوعيت ماهواره، چند كانال تلويزيوني كشورمان را اختصاص مي داديم به پخش برنامه هاي مفيد ماهواره اي و به شركتهاي خصوصي اجازه مي داديم تا برنامه هاي مفيد و ارزشمند و يا لااقل غيرمضر پخش شده از طريق ماهواره ها را پخش كنند و جلوي عطش جامعه را مي گرفتيم، بي ترديد بيشتر موفق بوديم. بايد در پي راهكار اجرايي و عملي باشيم و راهكارهاي صحيح را پيدا كنيم و مهمتر از همه، به يك اجماع نظر برسيم. با وجود اختلافات و نظرات گوناگون به نتيجه نخواهيم رسيد.
۳- برنامه ريزي لازم در زمينه مسائل اقتصادي فرهنگي و اجتماعي
مسئله سوم برنامه ريزي لازم براي مسائل اقتصادي و فرهنگي است. تا بيكاري در جامعه ما حل نشود و اين سيل بيكاران روز به روز تشديد شود، تا قدرت خريد مردم افزايش نيابد، نمي توانيم با آسيب ها مبارزه كنيم. بي مايه فطير است. بدون اينكه ما بتوانيم در بخش اقتصادي معضلات مردم را حل كنيم، نمي توانيم با بخشنامه و دستور العمل و يا مجازات، معضلات را حل كنيم. در كنار كار فرهنگي و فعاليت فرهنگي و آموزشي بايد برنامه صحيح اقتصادي داشته باشيم. بنابراين ما نياز به برنامه ريزي داريم. براي حل معضل بيكاري كه واقعاً ام فساد و ريشه بسياري از معضلات اجتماعي است، راهي جز رونق اقتصادي، امنيت براي سرمايه گذاري، جذب سرمايه خارجي، خصوصي سازي، احياء صنعت توريسم و امثال اينها نيست. به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه اكثريت بيكاران را جوانان تشكيل مي دهند. سهم گروه سني ۱۵ تا ۲۹ ساله از جمعيت بيكار كشور ۷۹% است. اين جمعيت جوان بيكار حدود ۴/۲ ميليون نفري فعلي پتانسيل بالقوه اي براي ايجاد هرگونه ناهنجاريها و حتي بحران در كشور است. ۵/۵۵ درصد از جمعيت بيكار كشور داراي تحصيلات زيرديپلم و يا بي سواد هستند. نرخ بيكاري فارغ التحصيلان دانشگاهها از ۷/۴ درصد سال ۱۳۷۵ به ۶/۱۲ درصد در سال ۱۳۸۰ رسيده است. مشكل بيكاري نه با توصيه حل مي شود و نه با وام. راه حل، رونق بخش توليد و خدمات است. ما نياز به تصميمات بزرگ و كلان در كشور داريم و بايد شهامت اين تصميم گيريها را داشته باشيم و نبايد اسير شعار باشيم.
۴- مشاركت عمومي مردم
مشاركت عمومي يك ضرورت براي حل معضلات اجتماعي است. دولت به تنهايي قادر نيست. بايد همه دست به دست هم دهيم. مردم بايد وارد صحنه شوند. الان در كشورهاي پيشرفته و غربي چنين است. هنجارهاي اجتماعي در كشورهاي غربي چگونه سامان يافته است. اين امر به معروف و نهي از منكر كه ما فقط شعارش را مي دهيم غربي ها به آن عمل مي كنند. شما در اروپا، سر يك چهار راه بايستيد، ببينيد اگر كسي از چراغ قرمز رد شد، چه اتفاقي مي افتد؟ پليس در آنجا حضور ندارد ولي مي بينيد چند نفر از مردم عادي شماره ماشين متخلف را برداشتند. فردي كه پشت فرمان است، كسي كه به عنوان عابر عبور مي كند، كسي كه در كنار مغازه ايستاده، همه با چهره عبوس و عصباني با اين متخلف برخورد مي كنند و همه آنها با تلفن به پليس اطلاع مي دهند. به اين صورت امر به معروف و نهي از منكر انجام مي شود. آن چيزي كه آنها معروف مي دانند همه را به آن تشويق مي كنند و هر آنچه را كه منكر مي دانند، همه با آن مقابله مي كنند. البته ممكن است آنها چيزي را منكر بدانند ولي ما منكر ندانيم و يا بالاعكس، اين بحث ديگري است. آنچه كه آنها معروف و منكر مي دانند نسبت به آن حساسند و در صحنه، مردم حضور دارند. متأسفانه ما فقط شعار امر به معروف و نهي از منكر را مي دهيم بدون آن كه جامعه ما در عمل مشاركتي داشته باشد.
پانوشت ها:
۱- نگاه كنيد به: جونز، و.ت. خداوندان انديشه سياسي،ترجمه علي رامين، جلد دوم: قسمت اول، تهران، اميركبير ۱۳۶۲، صص ۲۷ تا ۲۹ و ۱۲۱.
2-William Gamson, شMedia Discourse as a Framing Resource ,ص in The Psychology.
۳- نگاه كنيد به :
Pierre FAVRE: شLamanifestationش, Paris: FNSP,1990;
۴- نگاه كنيد به:
Snador Halbesky,Mass Society and Political Conflict ,Cambridge: Cambridge University press. 1676,pp.123-132.
۵- نگاه كنيد به:
Marvin Zonis, The Political Elite in Iran ,Princelon: Princeton press,1971,p.51.
۶- نگاه كنيد به:
طباطبايي، سيد جواد، تأملاتي در رويارويي فرهنگ ايران و غرب، دانشكده علوم اجتماعي، دانشگاه علامه طباطبايي، دي ماه ۱۳۷۲، ص ۳۲.
7-Anthony Richmond,صصEthnic Nationalism: Social Science Paradigmsش,International Social Science Journal 39.no.1,1987..
8- Steven Conner, زPost- modernism: Negation of Meta-narratives, in - the Blackwell Companion to the Cultural Theory, Oxford, Packwell, 1997, pp.425- 432.
۹- نگاه كنيد به:
گي روشه، تغييرات اجتماعي، ترجمه منصور وثوقي، تهران، ني ۱۳۷۰، ص ۱۴۰.
۱۰- نگاه كنيد به:
Burk. p. American Social Review. 1997. Vol 62.p.134.
فرشته احمدي، «بحران هويت»، پائيز ۷۶، ص ۷۲.
۱۱- نگاه كنيد به:
Karl Deutsch, زSocial Mobitization and Political Developmentز; American Political Review, 1961,pp 493-497.
12-Alvin Toffler
۱۳- نگاه كنيد به:
Charles Jencks:زWhat is post- modernismز in W.T.Anderso, The Fortana Post Modern Reader, London, Fontana, 1996, PP.26-30.
۱۴- نگاه كنيد به:
C.B.Macpherson, Democratic Theory: Essays in Retruval, London, Oxford, U.P. 1976,p.۲۷.
۱۵- نگاه كنيد به:
K.Delbeare and P. Delbeare, American Ideologies, Chicago: Rand McNally, 1973, P.III.
۱۶- نگاه كنيد به:
Milton Friedman,Capitalism and Freedom, Chicago: University of Chicago, 1962,PP 15-16
۱۷- خبرگزاري ج.ا.ا. مورخ ۱۴/۵/۸۱ به نقل از روزنامه نيويورك تايمز.
۱۸- واحد مركزي خبر مورخ ۲۲/۳/۸۱ به نقل از آخرين شماره هفته نامه پانوراما چاپ ايتاليا.
|