دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۷۸ - jun .16, 2003
محيط زيست
Front Page

به مناسبت روز جهاني بيابان زدايي (بخش پاياني)
نمكزارهاي ايران انباشته از ثروت
در كشور ما پيشروي بيابان از نوع كاهش فعاليت انسان ، تخليه روستاها و افزايش مهاجرت از روستا به شهر، شديدتر و مسأله سازتر است
018755.jpg
اشاره: فردا روز جهاني بيابان زدايي است. بر اساس يك پيمان بين المللي، كشورها متعهد شده اند با بيابان زايي در سراسر كره خاكي مبارزه كنند. بخش نخست اين مقاله كه دربرگيرنده مطالبي درباره شناخت و تعريف بيابان بود، ديروز در همين صفحه درج شد. ادامه مقاله را در اين شماره مي خوانيد.
در كشور ما معمولاً  همانگونه كه از گذشته رواج داشته، بيابان و بيابان زايي و بيابان زدايي در رابطه با گياه مطرح است، يعني اگر در منطقه اي پوشش گياهي آن به عللي از بين مي رود مي گويند، در حال بياباني شدن است يا بيابان شده است و اين نوع بيابان زايي را در كشور شديد مي دانند و بيشتر بحث ها و برنامه ها و اقدامات هم در همين زمينه است، در حالي كه به عقيده نگارنده در كشور ما گسترش بيابان يا بيابان زايي در زمينه مهاجرت و تخليه روستاها(كاهش و نابودي فعاليت انسان) خيلي شديدتر است، نه نابودي پوشش گياهي. زيرا هر چه زمان مي گذرد كه سطح زندگي و تمدن بالا مي رود و از امكانات و فناوري جديدتر بيشتر استفاده مي شود، عواملي كه باعث نابودي پوشش گياهي (بيابان زايي) مي شود، كمتر مي گردد. براي جلوگيري از طولاني شدن مطلب اگر شرايط حال را با ۲۰ يا ۳۰ يا ۴۰ سال پيش مقايسه كنيم مي بينيم عوامل نابودي و مصرف كننده پوشش گياهي به عنوان يكي از عوامل بيابان زايي،در سراسر كشور روبه كاهش است. به عنوان مثال در گذشته ماده سوختي تمام حمامها، منازل، تنورها، كوره هاي آجرپزي، آهك پزي، گچ پزي، كول پزي، سفال پزي (گلدان كوزه، تغار و غيره) از گياهان بود ولي امروز به جاي آنها از مواد سوختي فسيلي مانند مازت،  گازوييل و غيره استفاده مي شود. بام خانه ها يا از خشت و آجر ساخته مي شد و يا از مواد گياهي، ولي امروزه به جاي گياه (چوب و بوته و غيره) از ايرانيت و ديگر مواد مصنوعي استفاده مي شود. داروها و مواد صنعتي ما بيشتر از مراتع تأمين مي شد، اما امروزه از مواد شيميايي تأمين مي گردد. حتي دام مرتعي كه امروزه مهمترين عامل نابودكننده پوشش گياهي (پيشروي بيابان) محسوب مي شود به طور اعم نسبت به گذشته خيلي كمتر شده است (به دليل توسعه دامداري صنعتي، اسكان عشاير، كمبود چوپان و ديگر مسائل). بنابراين با گذشت زمان، عامل بيابان زايي (نابودي پوشش گياهي) كمتر شده و مي شود، در حالي كه عكس آن در مملكت ما شايع است و حتي ادعاهايي شده كه اصولاً  واقعيت و مبناي علمي ندارد و آن اين كه آنقدر نابودي پوشش گياهي در كشور ما شديد است كه « هر ثانيه ۳۰۰ متر مربع بر كويرهاي ما افزوده مي شود!» حال بگذريم از اين كه كوير را هم با بيابان (سرزمين بدون گياه) اشتباه مي كنند منظور اين است كه در هر ثانيه ۳۰۰ متر مربع از سطوح داراي پوشش گياهي كمتر مي شود!؟
به عقيده نگارنده در كشور ما اولاً  پيشروي بيابان از نوع كاهش فعاليت انسان يعني تخليه روستاها و مهاجرت خيلي شديدتر و مسأله سازتر است .زيرا با مهاجرت از روستا به شهر، از يك طرف منابع آب و خاك آن منطقه بدون استفاده مي ماند و وابستگي ما به مواد غذايي به كشورهاي بيگانه كه بدترين نوع وابستگي است، بيشتر مي شود و از طرف ديگر مسائل شهرها شديدتر مي گردد و ثانياً در شرايط كشور ما كه حدود ۹۰ درصد آن داراي آب و هواي نيمه خشك، خشك و بياباني و داراي اكوسيستم گياهي حساس است، در نابودي پوشش گياهي و فقر مراتع (بيابان زايي) عامل خشكسالي و بخصوص توأم شدن آن با چراي بي رويه، بيشتر مؤثر است و چراي بي رويه هم در اكثر موارد معلول قرق كردن غيرمنطقي و بيش از حد مراتع مي باشد (با قرق كردن منطقه اي، فشار دام به منطقه ديگر بيشتر مي شود)!
موضوع ديگري كه لازم است در اينجا به مناسبت هفته بيابان زدايي مطرح شود، اين است كه خيلي ها معتقدند انسان هم بيابان (سرزمين وسيع فاقد گياه) بوجود مي آورد و براي اثبات نظريه خود، از جمله اي كه گفته يك نويسنده فرانسوي به نام شاتو بريان است، استفاده مي كنند. شاتوبريان گفته: «جنگلها، قبل از انسان و بيابانها بعد از انسان بوجود آمده اند.» اين جمله ممكن است قشنگ باشد ولي واقعيت ندارد. زيرا بيابانها ميليونها سال قبل از انسان هم وجود داشته اند به عبارت ديگر سرزمينهاي وسيع و فاقد گياه و يا فقير از لحاظ پوشش گياهي (بيابان) را انسانها بوجود نياورده اند بلكه به طور طبيعي و بر اثر عواملي چون: فشار زياد هواي مجاور حاره اي و قطبي، جريانهاي سرد ساحلي اقيانوسها، كوهها و فلات هاي مرتفع، دور بودن از تأثير درياها و همچنين آشوبهاي هوايي بوجود آمده اند. انسان ممكن است با استفاده بيش از حد از پوشش گياهي يك منطقه باعث پيشروي بيابان (افزوده شدن بر سطح عرصه هاي فاقد گياه) شده و بشود نه آن كه يك بيابان را بوجود آورده باشد. تازه در از بين رفتن پوشش گياهي يك منطقه، ممكن است خود طبيعت مؤثر بوده باشد مانند خشكسالي كه باعث از بين رفتن بسياري از گياهان در شرايط سخت خشكسالي در نواحي خشك و نيمه بياباني مي شود. از بين رفتن پوشش گياهي يك منطقه را مي توان «پيشروي بيابان» ناميد نه بوجود آمدن بيابان. زيرا بيابان به يك منطقه وسيع فاقد گياه و يا فقير از لحاظ پوشش گياهي گفته مي شود، همان تعريفي كه عربها از «صحرا» دارند كه در بالا ذكر شد. بنابراين انسانها بيابانها يعني سرزمينهاي وسيع فاقد گياه مانند بيابان لوت ايران، صحراي آفريقا، ربع الخالي عربستان و ديگر بيابانها را بوجود نياورده اند بلكه ممكن است با نابودي پوشش گياهي باعث پيشروي بيابان بشود كه با ايجاد پوشش گياهي و توسعه آن (اجراي برنامه هاي بيابان زدايي) باعث پسروي بيابان مي گردد.
بنابراين در كشور ما بيابان زايي يا گسترش بيابان، هم از نوع نابودي پوشش گياهي كه حاصل آن كنده شدن خاك و روان شدن ماسه و گرد و غبار اتفاق مي افتد (طوفانهاي ماسه اي و گردوغباري) و هم از نوع تخليه روستاها و مهاجرت انسانها به سمت شهرها. اما طوفانهاي گردو غباري و ماسه اي از سرزمين هاي فقير از لحاظ پوشش گياهي يا به عبارت ديگر از سرزمينهايي كه آبش راكد و خاكش روان است (بيابان) برمي خيزد، اما مهاجرت روستاييان به دليل فقر ناشي از كاهش فعاليت هاي توليدي و بخصوص در حواشي كويرها (نمكزارها) كه هم خاك شور است و هم آب و در نتيجه با كاهش فعاليتهاي كشاورزي و عمل نيامدن محصولات مهاجرت روستاييان شدت مي گيرد. به اين ترتيب تمدنهاي كشاورزي بوجود آمده در اين مناطق بخصوص با استفاده متروك مي گردند. در اين شرايط است كه بايد گفت انسانهاي ساكن در اين مناطق (حواشي كويرها يا نمكزارها) از روي ناچاري يا عدم آگاهي از شرايط نامساعد اين منطقه، با رفتار و اعمال نامناسب خود مانند آبياري زياد با آب شور و نيز نابودي پوشش گياهي عرصه هاي تحت تأثير نمك، بتدريج شرايط محيط را براي خود به گونه اي نامساعد كردند (باعث تجمع نمك در سطح زمين يعني بوجود آمدن نمكزار جديد يا پيشروي كوير شدند) كه مجبور به ترك خانه و كاشانه خود و مهاجرت به نقاط ديگر شده اند. اينجاست كه مسئولان مربوطه بايد بين بيابان زايي و كويرزايي فرق قائل شوند. زيرا كوير زدايي (ايجاد پوشش گياهي در نمكزار) بسيار مشكل و پرهزينه و در مواردي حتي غير ممكن است، بخصوص كه اگر هدف، ادامه اشتغال و منابع درآمد ساكنان اين مناطق، همان فعاليت هاي قبلي يعني كشاورزي باشد. بنابراين در اين مورد (عرصه هاي تحت تأثير شديد نمك و مناطق كويري) بايد راه و روش ديگري را انتخاب كرد كه به بعضي از آنها اشاره مي كنيم:
كويرها (نمكزارها) در هر منطقه اي كه وجود دارد، در گذشته سرزميني شوم و عامل بدبختي و عقب ماندگي آن مناطق به شمار مي رفت. زيرا فعاليت و منابع اقتصادي مردم در گذشته كشاورزي بود و اين عرصه ها هم قابل كشت و زرع نبودند (به دليل تراكم زياد نمك در خاك) به علاوه كوير ها زمينهاي اطراف خود را هم به تدريج كوير و تبديل به نمكزار مي كردند (در نتيجه پپيشروي زه آبهاي شور) كه باعث نابودي تمدنهاي (كشاورزي) بوجود آمده و در نتيجه مهاجرت ساكنان از آن مناطق مي شد. اما خوشبختانه با توسعه علم و تكنولوژي و صنعت، امروزه كويرها (نمكزارها) نه تنها ديگر عرصه هاي غيرمفيد و مايه بدبختي و عقب ماندگي نيستند بلكه اگر به آنها خوب توجه بشود، نعمتي بسيار بزرگ از خداوند براي ساكنان آن مناطق به شمار مي روند. روي همين اصل نگارنده معتقد است كه بايد گفت: خوشبختانه كوير (نمكزار) در كشور ما زياد هستند و حتي با افتخار مي توان گفت كه بزرگترين كوير يا نمكزار جهان دركشور ما وجود دارد (كوير مركزي يا دشت كوير كه در شمال آن شهرستانهاي گرمسار، سمنان، دامغان،  شاهرود و سبزوار و در جنوب آن خور و جندق و غيره واقع شده اند) زيرا از انواع كويرها، انواع مختلف املاح بسيار باارزش قابل استحصال و استخراج است كه تفاوت زيادي با معادن املاح در مناطق كوهستاني دارد براي اين كه اگر درست از املاح كويرها استفاده شود، هيچ وقت تمام نمي شود، هر سال يا هر چند سال در ميان قابل برداشت است از اين رو نگارنده كويرها يا نمكزارها را «منابع طبيعي تجديد شونده» مناطق خشك مي داند در حالي كه املاح معادن كوه، هر قدر هم كه در بهره برداري از آنها صرفه جويي شود، يك روزي تمام مي شوند و لذا «ثروتهاي طبيعي» هستند، نه منابع طبيعي.
با توجه به شرايط مذكور علاوه بر برنامه هاي اقتصادي اجتماعي ويژه اي كه مخصوص اين مناطق بايد اجرا شود، برنامه بيابان زدايي (جلوگيري از مهاجرت و بهبود وضع زندگي مردم)  نيزبايد با توجه به شرايط كويري اين مناطق صورت گيرد، بر اين اساس چنانچه برنامه ريزي صحيح انجام شود به جاي مناطق مسكوني پراكنده و تمدنهاي كشاورزي و كم درآمد و سرگردان كننده در گذشته در حواشي كويرها، زنجيروار شهرهاي صنعتي بوجود خواهند آمد كه نه تنها از مهاجرت بيشتر و يا به قول اكولوژيست ها  از بيابان زايي يا توسعه بيشتر بيابان جلوگيري مي شود بلكه با توجه به منابع عظيم كويرها به عنوان منابع اقتصادي و اشتغالزا در زمينه هاي مختلف، حتي مي توان ادعا كرد كه جهت مهاجرت برعكس خواهد شد. يعني از ديگر مناطق به حواشي كويرها، بخصوص كه اگر برنامه ريزي صحيح براي بهره برداري از هر دو نوع كويرها (گياهدار و فاقد گياه ولي داراي قشرهاي مختلف نمكي) داشته باشيم. به عنوان مثال در اطراف دشت كوير و يا كوير بزرگ مركزي كويرهاي گياهدار وجود دارد كه همان مراتع كويري شهرستانهاي اطراف خود را تشكيل مي دهد (گرمسار، سمنان و غيره) و در داخل آن كويرها يا نمكزارهاي فاقد گياه ولي داراي انواع مختلف املاح وجود دارد.
با ايجاد مراكز و شهرهاي صنعتي در حواشي كوير، از املاح كويرهاي فاقد گياه استفاده كنيم كه تمام شدني نيستند و در واقع «منابع طبيعي تجديد شونده اند» و از گياهان اطراف (كويرهاي گياهدار) به عنوان مراتع باارزش بخصوص براي پرورش بز و بالاخص شتر. به اين ترتيب با پرورش حيوانات دركويرهاي حاشيه اي قسمت عمده اي از مواد غذايي مورد نياز ساكنان شهرهاي صنعتي اطراف (گوشت و لبنيات و غيره) در خود همان محل تأمين مي شود. با ايجاد كشتارگاه ها و كارخانه هاي شير و لبنيات، صنايع از اين نوع و اشتغال در آنها در منطقه اهميت ويژه اي پيدا مي كند. به علاوه صنايع نساجي، پوست و غيره با استفاده از مواد حاصل از حيوانات و نيز صنايع فرش و غيره هم توسعه مي يابد. ايجاد شهرها با صنايع و مواد متفاوت و اشتغالزايي جديد با منابع عظيم درآمد در مناطقي كه در گذشته نفرين شده و شوم به حساب مي آمد (كويرها) بوجود خواهند آمد. به اين ترتيب بخش عظيمي از مناطق كم سكنه يا خالي از سكنه و يا خالي شده از سكنه در سالهاي اخير كه از شرايط به ظاهر نامساعد طبيعي هم برخوردارند، نه تنها داراي سكنه مي شوند بلكه به قطب هاي بزرگ صنعتي و اشتغال تبديل خواهند شد و «بيابان زدايي» به مفهوم واقعي خود در سطحي عالي و پيشرفته انجام خواهد گرديد. در اين شرايط است كه اگر كوير هم پيشروي كند (بر سطح نمكزار افزوده شود، نه تنها مثل گذشته مسأله انگيزه و عامل نابودي تمدنها و مهاجرت از آن منطقه نمي شود بلكه يك پديده اي مثبت با اشتغالزايي جديد و منابع جديد درآمد تلقي مي شود. زيرا اگر پوشش گياهي آن از بين رفته (كاهش عرصه هاي كويري گياهدار) با متمركز شدن املاح، كويرهاي فاقد گياه كه املاح آن قابل استخراج و استحصال است بوجود مي آيد.
دكتر پرويز كردواني
استاد نمونه دانشگاه تهران

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    آموزشي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |
|   شهري    |    علمي فرهنگي    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |