ايرنا:  وزير فرهنگ  و ارشاد اسلامي  گفت : محوري ترين  عنصر فعاليت  خبري  كسب  اعتماد مخاطب  است .
«احمد مسجد جامعي » كه  روز يكشنبه  در آيين  آغاز به  كار خبرگزاري  «مهر» سخن  مي گفت ، تصريح  كرد: خبرگزاري ها زماني  موفق  خواهند بود كه  بتوانند اين اعتماد را ايجاد كنند.
وي ، شكل گيري  رسانه هاي  جديد را نشان دهنده  توسعه  يافتگي  كشور دانست و افزود: كثرت  رسانه هاي  گروهي  در كشور، بيانگر تنوع  ديدگاهها است .
مسجد جامعي ، دقت  ، صحت  و سرعت  را اساس  كار خبرگزاري ها برشمرد و به  مسئولان  خبرگزاري  مهر توصيه  كرد كه  «راست  گويي » را در صدر فعاليت  خبري  خود قرار دهند.
وزير ارشاد، جايگاه  سازمان  تبليغات  اسلامي  در نظام  فرهنگي  كشور رامهم  توصيف  كرد و «اطلاع رساني  در حوزه  عمومي  و با گرايش  فرهنگي » و «ايفاي  نقش  پل  ارتباطي  ميان  حوزه  ارتباطات  سنتي  و نوين» را دو حوزه  اصلي  فعاليت خبرگزاري  مهر ، ذكر كرد. مسجد جامعي  با اشاره  به  روشهاي  مختلف  اطلاع رساني  در جامعه  سنتي  ايران ،«منبر» را از جايگاه هايي  دانست  كه  در مكان هاي  مقدس، مثل  مساجد، كارايي  داشته  است .
وي  همچنين  از «جارچي ها» به  عنوان  اطلاع رسانان  حكومتي  ياد كرد و گفت :وظيفه  آنها اعلام  احكام  حكومتي  به  مردم  بود.
وزير ارشاد گفت : اطلاع رساني  ديني  نيز بر عهده  «چاووش ها» بود و آنهااوقات  شرعي  و يا شروع  ماه  مبارك  رمضان  و ماه  محرم  را به  اطلاع  مردم مي رساندند.
وي  از مسئولان  خبرگزاري  مهر خواست  كه  ضمن  نظام مندكردن  ارتباطات  سنتي ، با بيان  جديد در جهت  استمرار اين  سنت  فرهنگي  ايران  تلاش  كنند.
مسجدجامعي  با اشاره  به  فعاليت هايي  كه  هم  اكنون  در حوزه  دين  انجام مي شود از خبرگزاري  مهر خواست  كه  اين  فعاليت ها را پوشش  خبري  بدهند.
وي  «وفاق  و همدلي » را ضرورت  كنوني  جامعه  ايران  دانست  و از مسئولان  خبرگزاري  مهر خواست  به  اين  مهم  توجه  كنند.
«پرويز اسماعيلي » مديرعامل  خبرگزاري  نيز در اين  مراسم ، بنيانگذاران اين  خبرگزاري  را «مردان  بي ادعا» توصيف  كرد و گفت : خبرگزاري  مهر حاصل  تلاش  چند سرباز گمنام  رهبر معظم  انقلاب در حوزه  اطلاع رساني  است .
وي  با اشاره  به  «تكليف  كنوني  نسل  انقلاب » و «پيام  انقلاب  اسلامي » ،خبرگزاري  مهر را تريبوني  براي  نيروهاي  جبهه  انقلاب  ذكر كرد.
سردار «محمدباقر قاليباف » فرمانده  نيروي  انتظامي  نيز در اين  مراسم از رسانه ها خواست  كه  صحت  و دقت  را فداي  سرعت  نكنند.
وي  ضمن  مهم  توصيف  كردن  نقش  رسانه ها در مقوله  امنيت  جامعه ، اعتمادسازي  را رمز ارتباط موفق  رسانه ها با مخاطبان  دانست .
«خبرگزاري مهر» روز يكشنبه  همزمان  باسالروز تاسيس  سازمان  تبليغات  اسلامي و روز اطلاع رساني  ديني  فعاليت  خود را آغاز كرد.

ايرنا: رئيس  سازمان  زندانها و اقدامات  تاميني  و تربيتي  كشور اعلام  كرد: در ۱۴استان  كشور تاكنون  مجتمع هاي  حرفه آموزي  و كار درماني  ويژه  محكومين  مواد مخدر ايجاد شده  و مرحله  اول  آنها به  بهره برداري  رسيده  است .
«مرتضي  بختياري » روز يكشنبه  در سمنان  افزود: هدف  از ساخت  اين  مجتمع ها جداسازي  محكومين  مواد مخدر و آموزش  حرفه  و كاردرماني  آنان  در اين  مراكز است .
وي  گفت : در پنج  استان  ديگر نيز اين  مجتمع ها در دست  ساخت  است  و در استان هايي  كه  فاقد اين  مجتمع  هستند در نظر است  تا از مراكز همجوار استفاده  شود.
وي  اظهار داشت : ساخت  مجتمع  حرفه آموزي  و كاردرماني  نسبت  به  ساخت  زندان  هزينه  كمتري  دارد و آثار سازنده  اين  مراكز بيشتر است .
بختياري  گفت : طبقه بندي  زندانيان  از برنامه هاي  سازمان  زندانهاست  و سياست  قوه قضائيه  طبقه بندي  زندانيان  است  و بدون  اجراي  اين  سياست  اصل  اصلاح  و تربيت  معنا پيدا نخواهد كرد.
به گفته  وي ، زندان  بايد فقط جاي  نگهداري  محكومين  غيرمواد مخدر و اعتياد باشد.
وي  همچنين  ساخت  مراكز اصلاح  و تربيت  را از ديگر برنامه هاي  اين  سازمان  در سال جاري  برشمرد و اظهار داشت : در كليه  مراكز استانها براي  نگهداري  محكومين  زير ۱۸ سال  مراكز اصلاح  و تربيت  ايجاد مي شود.
بختياري  گفت : براي  تفكيك  متهمين  از محكومين  در استانها نيز بازداشتگاههاي  ويژه  ايجاد مي شود. وي  با بيان  اينكه  در برخي  از استانها اين  بازداشتگاهها ايجاد شده  است  تصريح  كرد: متهمين  تا محكوم  نشده اند در اين  بازداشتگاه ها نگهداري  و پس  از قطعيت  يافتن  حكم  به  زندان  منتقل  خواهند شد.
وي  در خصوص  انتقال  زندانها به  خارج  از شهرها گفت : آئين نامه  انتقال  اين  مراكز به  خارج  از شهرها در هيأت  دولت  در دست  تدوين  است  و پس  از ابلاغ ، آغاز خواهد شد.

ايسنا: جواد عليزاده، مديرمسئول و صاحب امتياز ماهنامه فرهنگي، سياسي طنز و كاريكاتور به دادگاه احضار شد. وي به ايسنا گفت: در تاريخ ۲۵/۳/۸۲ برگه احضاريه اي به دست من رسيد مبني بر اينكه بايد ظرف مدت ۳ روز به عنوان متهم، خود را به شعبه ۱۰۸۳ دادسراي عمومي و انقلاب تهران معرفي كنم.
عليزاده با بيان اينكه با حضور در اين شعبه، خود را معرفي كرده است، اظهار داشت: ظاهراً يكي از تصاوير منتشر شده بر روي جلد يكي از شماره هاي ۲ سال گذشته، موجب بروز سوءتفاهم شده و اين شكايت را به دنبال داشته است.

۱) زوج هاي موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت مي گويند.
زوج هاي موفق قبل از ازدواج، توقعاتي كه از يكديگر دارند مطرح مي كنند، اگر توافق اساسي با هم ندارند (براي مثال مرد فرزند مي خواهد ولي خانم مخالف است)، مي توانند به شروع و يا خاتمه ازدواج به طور جدي فكر كنند.
بعد از ازدواج، زوج هاي موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظارات شان با هم صحبت مي كنند و اگر اختلافي پيش آمد، آن را به زمان ديگري موكول مي كنند تا همديگر را درك كنند و به توافق برسند.
۲) زوج هاي موفق فرديت خود را حفظ مي كنند؟
بعد از ازدواج استقلال زوج ها كم مي شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگي بيشتر مي شود و گاهي افراد احساس خستگي مي كنند. زوج هاي موفق مي دانند حتي اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهي احساس خستگي مي كنند. آنان يكديگر را تشويق مي كنند تا هميشه «ما» نباشند و زماني هم براي «خود» داشته باشند و به كارهاي مورد علاقه خود بپردازند.
بدين ترتيب زوج فرديت خود را حفظ مي كند و زندگي شاداب مي شود.
۳) زوج هاي موفق همديگر را مركز توجه مي دانند.
معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال هاي اول به هم توجه نمي كنند. ولي زوج هاي موفق، كارهاي كوچك نظير اولويت قراردادن نيازها و كارهاي همسر و كارهاي بزرگ نظير احترام و گوش كردن به حرف هاي هم را مدنظر قرار مي دهند.
ازدواج درياي تغييرات است. شما اغلب فراموش مي كنيد همسرتان مهم است و به او توجه نمي كنيد. در عوض به كار، سرگرمي و دوستان اهميت مي دهيد.
زوج هاي موفق همديگر را مركز توجه قرار مي دهند. به نظر همسر توجه مي كنند. آنان همديگر را دست كم نمي گيرند و هميشه به فكر خوشبختي خود و خانواده هستند.
۴) زوج هاي موفق روش هاي حل اختلاف را مي آموزند.
جان گات من روانشناس كه ۲۰ سال زندگي زوج ها را مطالعه كرده، عامل اصلي موفقيت يا شكست ازدواج را توانايي، يا عدم توانايي حل اختلافات مي داند. حتي اگر همسرتان و شما در و تخته باشيد، گاهي با نظر هم موافق نيستيد و اين مخالفت باعث ناراحتي مي شود.
نبايد به اعتياد، خشونت و... رو بياوريد. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، بايد آن را حل كنيد.
زوج هاي موفق با هم صحبت مي كنند، حتي اگر احساس بدي نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاكره مي كنند تا به نتيجه عادلانه اي برسند. آنان از يكديگر حمايت مي كنند و غرو نق نمي زنند. آنان مي پذيرند در مواردي عشق برتر از پيروزي است.
۵) زوج هاي موفق با هم رشد مي كنند.
مسلماً فردي كه امروز با او ازدواج مي كنيد، ۱۰ سال آينده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغيير مي كنيد. به ويژه در شرايط سخت زندگي مانند از دست دادن والدين زوج هاي موفق مي دانند كه يكي يا هر دو در طول زندگي تغيير مي كنند و قواعد عوض مي شود. پس لازم است تغيير كنيد تا بتوانيد روابط در حال تغيير را عوض كنيد.
۶) زوج هاي موفق براي حفظ روابط مي كوشند.
زوج هاي موفق به طور منظم وضعيت زندگي خود را چك و با هم صحبت مي كنند تا از شادي و رضايت هر دو از زندگي مشترك مطمئن شوند.
اگر يكي يا هر دو شما از زندگي مشترك ناراضي هستيد، مشكل تان را حل كنيد.
۷) از مراجعه به مشاور خجالت نكشيد.
زوج هاي موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمي كنند. آنان مي كوشند كه مشكلات را در اولين فرصت حل كنند.
نويسنده: سوزان كوئيلم
مترجم: الهام مؤدب
برگرفته از: اينترنت

در يكي از دبيرستانهاي تهران واقع در منطقه ۶ طي يك نظرسنجي ساده از ۲۵ نفر از دانش آموزان سال دوم رياضي فيزيك پرسيده شد «اگركنكور يا محدوديت هاي ديگر از قبيل پدر و مادر يا اطرافيان نباشد، در آينده به چه كاري يا شغلي مشغول مي شويد؟»
در پاسخ به اين پرسش يك پاسخ يعني «مهندسي» فاصله بسياري با ساير گزينه هاي پاسخ دارد.
در اين پژوهش اگرچه جامعه آماري كوچك، اما واقعي  است، به همين دليل اگر جامعه هم بزرگ تر شود و يا در رشته هاي ديگر هم اين آمارگيري انجام شود همين نتايج حدوداً به دست مي آيد.
مراد از اين بحث كاري آماري نيست بلكه گفتن حرفي قديمي و كليشه  اي از نگاهي تازه است.
اين آمار در نگاه اول از نظر عرفي، منطقي به نظر مي رسد ولي آيا واقعاً اين نظرات درست است يا بهتر بگويم اين نظرات بدون هيچ القاء و اجباري داده شده است؟
اولين جواب مي تواند آري باشد.
با اين استدلال كه دانش آموزان بسيار منطقي و قابل پيش بيني به انتخاب پرداخته اند ولي مي توان جنبه هاي ديگر اين انتخاب را بررسي كرد.
چطور مي شود كه هيچ كدام از اين دانش آموزان به خود اجازه نمي دهند در جواب به گزينه هايي مثل اديب و شاعر شدن، علوم انساني را دنبال كردن، فيلسوف يا محقق شدن و يا كاشف و رياضيدان شدن فكر كنند و يا حداقل از الگوهايي كه در تمام اذهان وجود دارد اسمي نبرده اند.
از الگوهايي كه درجامعه مطرحند مثل شريعتي ها، علامه جعفري ها، دكتر حسابي ها، حافظ ها و... اسمي نياورده اند و نگفتند كه حتي در تخيل يا در واقعيت مي خواهيم مثل اينها شويم و راه آنها را دنبال كنيم و يا حتي بهتر از آنها شويم.
اين بي انگيزگي، راه از پيش تعيين شده را دنبال كردن دلايل خاص، متعدد و قابل بحثي دارد.
مطمئناً مهمترين دليل آن سايه اي از القائات پدر و مادر و جامعه است كه برسر اين دانش آموزان افتاده است. در حالي كه جامعه فقط قشرهاي خاصي را محترم، قابل اعتماد و داراي آينده مالي و شخصيت خوب مي داند و معرفي مي كند، اين دانش آموزان خود را در راهي از پيش تعيين شده مي بينند.
معلمان نيز با تأكيد بر اين نكته كه يك سوم دانش آموزان خود اين راه را انتخاب كرده  اند، مهر تأييد به مطلب بالا مي زنند.
هر انسان به طور طبيعي و فطري سريعترين، راحت ترين و البته بهترين راه را مي خواهد. از طرفي جامعه اين آرمانها را با پيوستن به قشرهاي خاصي محدود مي كند و در نتيجه هر انسان معمولي و هر عقل سليم اين راه را انتخاب مي كند.
زماني كه مسائل مهمي چون ازدواج و مسائل اقتصادي با ادامه دادن اين رشته ها تضمين مي شود، اين انتخاب ها باز هم معمول و منطقي است!
در نتيجه يك جوان با وجدان راحت اين راه را ادامه مي دهد. تمام اينها شرايطي هستند كه در ايجاد آنها جامعه و اطرافيان مخصوصاً پدر و مادر نقش دارند و اين باعث از بين رفتن زندگي حقيقي و در نتيجه منسوخ شدن ارزشهاي انساني است.
دقيقاً همين موضوع باعث مي شود كه هر چقدر زمانه پيش مي رود با فقدان حافظ ها، حسابي ها و... كه انسانهايي موفق و والا بوده اند روبه رو  شويم.
فرق اين قشر قليل از انسانها با ما اين است كه آنها به سمت سؤالي كه در وجودشان ايجاد شده به حقيقت و موفقيت و منزل مقصود رسيده اند و در رسيدن به اين جواب از هيچ تلاشي دريغ نكردند.
آنان انتظارات و القائات واهي جامعه را رد كردند و با عزمي راسخ خود را در آسمان فكر درخشاندند، بديهي است اگر قرار بود آنها هم با چرخ زمان بچرخند اين نبوغ و خلاقيت شكل نمي گرفت.
محمد مهدي چوپاني
۱۶ ساله از تهران، دبيرستان فيض

اشاره:
چند نفر را مي شناسيد كه با افزايش سن دچار تغييرات شخصيتي شده باشند؟ خود شما در دوران جواني، ميانسالي و يا دوره كهنسالي، چه تغييرات شخصيتي داشته ايد و خواهيد داشت؟
مطلبي در اين زمينه توسط «خانم بشيرنژاد مطلق»از اينترنت ترجمه شده كه براي مردان و زنان علاقه مند به مسائل شخصيتي، خالي از لطف نخواهد بود. با هم اين مطلب را مي خوانيم:
***
ويژگي هاي شخصيتي افراد با افزايش سن، دستخوش تغييرات متعددي مي شود. بنابراين بيش از آن كه با خصوصيات شخصيتي كه همراه ما متولد شده اند، زندگي كنيم، با شخصيت تغيير يافته به زندگي ادامه خواهيم داد.
يك گروه روانشناس به رهبري «دكتر سنجي اسري واستاوا» از دانشگاه كاليفرنيا در بركلي، ۵ ويژگي برجسته شخصيتي: وظيفه شناسي، سازگاري، نگراني، صداقت و برون گرايي را در يك نمونه گسترده ۵۱۵ ۱۳۲ نفري از داوطلبان ۲۱ تا ۶۰ سال مورد مطالعه و بررسي قرار دادند.
اين پژوهش در مجله شخصيت و روانشناسي به چاپ رسيد و در آن تغييرات شخصيتي ناشي از افزايش سن بر اساس دو نظريه زيستي و بافتي مورد مطالعه قرار گرفت.
بر اساس ديدگاه زيستي، خصوصيات شخصيتي به صورت ژنتيك بعد از ۳۰ سالگي تعيين، تثبيت و تكميل مي شود. در حالي كه نظريه پردازان معتقدند كه شخصيت افراد متأثر از عوامل متعددي مانند مراحل زندگي، تجربيات، محيط اجتماعي و جنسيت، تغيير مي كند.
از آنجايي كه اين مطالعه، به نمونه وسيعي از افراد نياز داشت، لذا داوطلبان كه عموماً مقيم ايالات متحده آمريكا و كانادا بودند از طريق اينترنت به سئوالات پاسخ دادند. اگرچه اين افراد كاملاً از ميان عامه مردم انتخاب نشده بودند، ولي جمعيتي كامل را تشكيل مي دادند: ۵۴ درصد از آنان زن، ۸۶ درصد اروپايي-آمريكايي، ۱۴ درصد آسيايي، آفريقايي- آمريكايي، آمريكاي لاتين و از شرق خاورميانه بودند.
اين پژوهش به گونه اي طراحي شده بود كه ميزان تغييرات سطوح متوسط از ويژگي هاي شخصيتي را با افزايش سن و در زنان و مردان بيازمايد. پس از تكميل پرسشنامه ها توسط داوطلبان، داده ها از طريق وب سايتها، گرد آوري شد. نتايج نشان مي داد كه سطوح متوسط ويژگي هاي شخصيتي، به تدريج اما به صورت منظم حتي پس از سن ۳۰ سالگي، تغيير مي يابد. پژوهشگران معتقدند كه شخصيت بزرگسالان با انعطاف پذيري بيشتري شكل يافته و مي توان با بررسي بافت هاي مختلف زندگي كه موجب تغيير در شخصيت مي شوند، سازوكارهاي تغيير شخصيت را به خوبي شناخت.
نتايج
* وظيفه شناسي، شخصيتي منظم و با انضباط به ويژه در امور كاري.
اين ويژگي شخصيتي در سن جواني نسبت به سنين بزرگسالي به شدت افزايش مي يابد، اگرچه اين خصوصيت در طول عمر مي تواند افزايش يابد.
* سازگاري، شخصيتي صميمي، سخاوتمند و اميدوار.
اين ويژگي شخصيتي در دهه ۲۰ افزايش مي يابد، در دهه ۳۰ به اوج خود مي رسد و تا چهل سالگي از شدت آن كاسته مي شود. در مجموع زنان بيش از مردان اين خصوصيت را كسب كرده اند. اما با افزايش سن هم زنان و هم مردان نسبت به زماني كه جوانتر بوده اند، سازگارتر خواهند شد.
* گراني و حساسيت: شخصيتي بي ثبات در احساسات و عواطف و همواره نگران.
بدون ترديد زنان بيش از مردان نگرانند. اين ويژگي با افزايش سن در آنان كاهش مي يابد در حالي كه مردان اساساً در طول زندگي تغيير نمي كنند.
* صداقت و روراستي.
اين ويژگي تنها اندكي با افزايش سن هم در زنان و هم در مردان كاهش مي يابد. مردان، دوره بزرگسالي خود را تنها با اندكي بيش از زنان در صداقت و درستي آغاز مي كنند اما با ميزان سرعت بيشتري اين صفت در آنان كاهش مي يابد.
* برون گرايي: شخصيتي معاشرتي، خونگرم و اجتماعي.
يافته ها نشان مي دهد كه با افزايش سن، اين ويژگي در مردان اندكي افزايش مي يابد. در حالي كه در زنان با افزايش سن، اين خصوصيت شخصيتي اندك كاهش مي يابد. اما به طور كلي با افزايش سن هم در زنان و هم در مردان اين خصوصيت كاهش خواهد يافت.