مؤلفان تاريخ «آشنايي و تبادل فرهنگي» در جلد اول خود، ژوئيه سال ۱۸۱۱ ميلادي (۱۹۲سال پيش در اين ماه) را زماني ذكر كرده اند كه دولت وقت ايران (دوران فتحعلي شاه) دو ايراني را به عنوان دانشجو روانه انگلستان كرد. اين تصميم كه از سوي عباس ميرزا وليعهد وقت گرفته شده بود به تاييد وزير اعظم هم رسيده بود و سبب اتخاذ اين تصميم، افزايش
رفت و آمد فرستادگان انگلستان به ايران و نياز مبرم به مترجم ماهر مورد اعتماد و نيز كساني بود كه انگلستان را ديده و از اوضاع واقعي آن آگاه باشند. سه سال بعد (۱۸۱۴) به همين ترتيب پنج دانشجوي ديگر از سوي عباس ميرزا به انگلستان اعزام شدند. مروري بر تاريخ قاجاريه نشان مي دهد كه عباس ميرزا بيش از هر شاه و شاهزاده اين دودمان نگران وطن ، منافع آن و آينده اش بود . خاطرات ژنرال گاردن، فرستاده ناپلئون به ايران كه براي مدتي مديد همنشين عباس ميرزا بود حكايت از وطندوستي و علاقه عميق وي به پيشرفت وطن و حفظ تماميت و حاكميت آن مي كند . گاردن، نوشته است كه عباس ميرزا به خوبي مي دانست كه تا اكثريت مردم روشن و خواستار ترقي نشوند كشور پيشرفت نمي كند . مردم به همان اندازه كه در انديشه خانواده خود هستند بايد به وطن و جامعه ملي نيز بينديشند.
* احزاب سوسياليست آلمان كه در ماه مه سال ۱۸۷۵ با هم ائتلاف كرده و تحت نام «سوسيال دمكراتيك» متحد شده و عقايد «ماركس» و «لاسال» را در هم آميخته و ايدئولوژي خود قرار داده بودند، هفتم ژوئيه اين سال ضمن صدور اعلاميه اي خواستار آموزش عمومي اجباري و رايگان، تعطيل عمومي اجباري يكشنبه براي همه، غير قانوني شدن اشتغال زنان در اموري كه براي سلامت آنان زيان آور و نيز خلاف عرف و اخلاق است، انتخاب مديران كارگاه ها توسط كارگران و كاركنان و وضع قانوني تازه براي تملك وسايل توليد توسط كاركنان شدند. قسمت آخر اعلاميه از نظريه «لاسال» گرفته شده است، زيرا «ماركس» حامي مالكيت عمومي وسائل توليد است.

مورخان هفتم ژوئيه (۱۶ تيرماه) سال ۱۰۷۱ ميلادي را روزي مي دانند كه حسن صباح كار ديواني [امور اداري] در دستگاه حكومت سلجوقيان را رها كرد تا راه مبارزه در پيش گيرد. اين اقدام يك سال پيش از كشته شدن آلب ارسلان، شاه سلجوقي، و به حكومت رسيدن پسرش ملكشاه و جنگ ملكشاه با عموي خود -حكمران كرمان - بر سر قدرت انجام گرفت. حسن از دربار سلجوقي به ري زادگاه خود رفت و به تفكر درباره آينده نشست.
حسن صباح كه ۹۰ سال عمر كرد و ۲۳ ماه مه سال ۱۱۳۴ ميلادي درگذشت مردي تحصيل  كرده و هوشمند بود. پس از ديدار از سوريه و مصر، راه شيعه اسماعيليه را در پيش گرفت و به ايران بازگشت تا مردم را به آن دعوت كند. وي پس از ورود به ايران از اصفهان آغاز كرد سپس به يزد و كرمان و آنگاه به تبرستان (مازندران) و از آنجا به ري و قزوين رفت. چون در برابر خود امپراتوري توانمند سلجوقيان را مي ديد تصميم گرفت كه خوي از جان گذشتگي در پيروان خود كه آنها را «فدايي» مي خواند ايجاد كند و از زهر و خنجر به عنوان دو اسلحه بر ضد مخالفانش استفاده كند و به جاي تصرف شهرها، بر دژهاي كوهستاني مسلط شود. با اين برنامه، قلعه الموت را در قزوين تصاحب كرد. برنامه دوم او همدست كردن مردم روستاهاي اطراف اين قلاع بود و به زودي بر ۷۴ قلعه در سراسر ايران و شمال عراق مستولي شد.
دولت سلجوقيان از سركوب پيروان حسن عاجز مانده بود. حسن براي نشان دادن قدرت خود به سلطان سنجر يكي از فدائيان را مامور مي كند كه شب هنگام به خوابگاه سنجر وارد شود و خنجر و نامه اي را در كنار سر او بر زمين فرو كند تا شاه وقت متوجه قدرت او شود و بهراسد. سنجر قبلاً به حسن صباح پيغام فرستاده بود كه داراي قلمروي پهناور و دو كرور (يك ميليون) مرد جنگي است و حسن به او پاسخ داده بود كه در عوض وي داراي هفتاد هزار پيرو «زن و مرد» است، ولي همه از جان گذشته اند، اما آدمهاي تو براي مزد و مقامشان همراهت هستند و جانشان را دوست دارند و .... درباره انديشه ها و كارهاي حسن صباح ــ نوشته هاي عطاملك جويني، رشيدالدين فضل الله، ابن اثير، دكتر ايوانف و دكتر برنارد لويس دقيق ترند.
از اين نوشته ها چنين بر مي آيد كه حسن صباح علاوه بر بنياد گذاري اسماعيليه ايران و هند (پاكستان) از نظر فلسفي مردي بود كه اعتقاد به زندگاني ساده داشت. به عقيده او، معاش هر كس بايد از طريق كار مفيد تامين شود و «فدائيان» عمدتاً كشاورز بودند.
منابع مطالب دوبخش بالا : www.iranianshistoryonthisday.com

بسياري از مردم از راه خواندن داستان و تماشاي فيلم سينمايي با قصه «ايرن سنگدل» آشنا هستند و همين شهرت باعث شده است كه رسانه ها هفتم ژوئيه هر سال به مناسبت سالگرد قساوت او به آن اشاره كنند كه اين بار خبر از دوباره سازي فيلم سينمايي پر بيننده و عبرت آموز مربوط كرده اند. ماجرا به صورتي كه در تاريخ آمده از اين قرار است: هفتم ژوئيه سال ۷۹۷ ميلادي، ايرن كه پس از مرگ شوهرش «لئون» چهارم، نايب السلطنه روم شرقي شده بود تا پسرش به سن لازم براي پادشاهي برسد و سلطنت را به او بسپارد، تحت تاثير حس خودخواهي، فرزند را كور كرد كه تا آخر عمر قدرت را در دست داشته باشد.يك روز پيش از اين واقعه، ژنرالهاي ارتش و مقامات تراز اول كشوري در ملاقاتي به «ايرن» توصيه كرده بودند، حال كه سن پسرش به نصاب معين رسيده است بهتر است كه اختيارات را به او بدهد .
ايرن بعداً چون متوجه محبوبيت « پادشاه نابينا» كه به نام كنستانتين ششم تاجگذاري كرده بود ميان مردم و ارتش شد او را ترغيب به گرفتن زن دوم كرد و سپس محرمانه قضيه را به سران كليسا اطلاع داد و آنان را وادار به تكفير فرزند كه آيين مسيح را ناديده گرفته است كرد. اما، دسيسه هاي او بر ارتش فاش شد و ژنرالها، وي را مجبور به كناره گيري كردند كه بعداً چون خانه نشيني، او را كه تشنه بيقرار قدرت بود رنج مي داد خودكشي كرد.

از دكتر گريفيت سئوال شده است كه آيا بيماري هپاتيت نوع « ب » تنها از راه مايعات بدن بيمار به فرد ديگر منتقل مي شود و او پاسخ داده است كه از طريق هواي محيط كوچك كه بيمار در آن سرفه و يا عطسه كند نيز مي تواند به ديگري منتقل شود.

- دير آمدي!
- نه، تو زود آمدي!
- زود آمدم كه بيشتر تو را ببينم.
- پس خيلي دير آمده ام. مرا ببخش!
محمود اكبري

سيدني: در سال ۱۹۹۶ يك جاني در استراليا به نام «مارتين برايانت» ۳۵ نفر را در اين كشور به قتل رساند و به حبس ابد محكوم شد.
چند روز پيش، اين زنداني با يك زنداني ديگر درگير شد و آن زنداني به صورت مارتين مايع شوينده پاشيد. به همين دليل مسئولان زندان وي را به يك بيمارستان محلي انتقال دادند تا درمان لازم روي او صورت گيرد. در پي انتشار اين خبر مردم استراليا و مطبوعات اين كشور به شدت نسبت به بيرون آمدن اين جنايتكار از زندان معترض شدند.
آنها معتقدند كه براي يك درمان ساده كه امكان انجام آن داخل زندان هم وجود داشت نبايد جنايتكاري چون مارتين را به ميان شهروندان بازگرداند.

لستر: صاحب يك فرش فروشي در انگليس به اتهام تبعيض نژادي بايد در دادگاه حاضر شود.
در هنگام برگزاري ديدار دو تيم انگليس و آرژانتين در جريان رقابت هاي جام جهاني ۲۰۰۲، كاركنان اين فروشگاه از رئيس خود درخواست كردند به آنها اجازه دهد اين بازي را به طور مستقيم از تلويزيون تماشا كنند. صاحب فروشگاه پس از پيشنهاد كارمندان اعلام كرد تنها كارمندان سفيدپوست اجازه تماشاي مسابقه را دارند و كارمندان سياهپوست بايد به كار ادامه دهند. در پي اين تبعيض نژادي، يكي از كارمندان سياهپوست به دادگاه شكايت كرد اما بلافاصله از محل كار خود اخراج شد.

منچستر: ديروز هنگامي كه يك خانم ۵۲ ساله در انگليس مشغول قرار دادن خريدهاي خود در داخل صندوق عقب خودرواش بود، ناگهان يك سارق بي رحم پشت فرمان خودرو پريد تا وسيله نقليه اين خانم را به سرقت ببرد. صاحب خودرو نيز كه شوكه شده بود تلاش كرد از فرار سارق جلوگيري كند، اما دزد ناجوانمرد با شدت هرچه تمامتر روي پدال گاز فشار آورد و زن نگون بخت را زير گرفت و كشت.

نيويورك: همسر رئيس سابق شركت جنرال الكتريك در پي جدايي همسرش صاحب ۲۱۰ ميليون پوند پول نقد شد.
هنگامي كه همسر رئيس سابق شركت جنرال الكتريك متوجه شد كه شوهر ۶۷ ساله اش با يك روزنامه نگار مشهور آمريكايي رابطه نامشروع دارد، به دادگاه شكايت و درخواست طلاق كرد كه ديروز قاضي پرونده رأي داد كه شوهر بي وفاي اين خانم بايد معادل ۲۱۰ ميليون پوند پول نقد به وي بپردازد.

پاريس: ديروز يك جوان ۲۶ ساله در شهر پاريس تصميم گرفت از يك مغازه سرقت كند. به همين دليل با خريد اسلحه قلابي وارد مغازه اي در مركز شهر پاريس شد و از صندوقدار مغازه خواست، تمام پول هاي موجود را در اختيار او قرار دهد. اما فروشندگان مغازه بلافاصله متوجه سلاح قلابي سارق شدند و او را دستگير كردند. اما چرا فروشندگان متوجه شدند كه سلاح سارق غيرواقعي است؟ زيرا سارق نگونبخت بدترين مغازه ممكن را براي دستبرد زدن انتخاب كرده بود: يك مغازه اسلحه فروشي.

لندن: يك شركت توليدكننده مواد شوينده اعلام كرده بود، تعداد ۱۰ توپ نقره اي  داخل محصولات خود قرار داده است و هر خريداري كه يكي از اين توپ هاي نقره اي را ارائه كند مبلغ ۵ هزار پوند جايزه نقدي دريافت خواهد كرد.
از قضا، داخل جعبه پودرماشين لباسشويي يك خانم ۷۵ ساله، يك توپ نقره اي نمايان شد اما پيرزن به دليل ديد كم چشمانش از نگاه اول متوجه اين موضوع نشد و پودر را داخل مخزن ماشين لباسشويي خالي كرد. اما پس از اينكه ماشين چند دقيقه كار كرد، وي متوجه اين خطاي بزرگ شد و توپ نقره اي را از داخل ماشين لباسشويي بيرون آورد. اما چون بر اثر شستشو، رنگ نقره اي توپ از بين رفته بود، شركت توليدكننده حاضر نشد جايزه پيرزن را پرداخت كند.

لندن: دو سال قبل مردي خود را داخل جعبه اي بزرگ در فرودگاه هيترو شهر لندن پنهان كرد تا كاركنان فرودگاه جعبه را به قسمت بار هواپيما انتقال بدهند و او بتواند وارد هواپيما شود و با تهديد مسافران، پول خوبي به جيب بزند.
اما در حين انتقال جعبه بزرگ به داخل هواپيما، جعبه روي باند فرودگاه واژگون شد و در هم شكست به همين دليل سارق از داخل جعبه بيرون آمد و پا به فرار گذاشت. در حين خروج سارق از جعبه، دست وي خراش برداشت و مقداري از خون دستش روي جعبه ريخت به همين دليل پليس از نمونه خون وي آزمايش A.N.D بعمل آورد. از قضا چند روز پيش، همين مرد در حين سرقت دستگير شد و پليس با به عمل آوردن آزمايش A.N.D متوجه شد كه اين سارق همان مردي است كه از فرودگاه گريخته بود.
به همين دليل قاضي وي را به تحمل سه سال حبس محكوم كرد.

اذان ظهر: ساعت۱۳و۹ دقيقه
اذان مغرب:ساعت ۲۰ و ۴۶ دقيقه
اذان صبح فردا:ساعت ۴و۹ دقيقه
طلوع آفتاب فردا: ساعت ۵ و ۵۵ دقيقه

* نمايشگاه گروهي از نقاشان / نگارخانه شفق (فرهنگسراي دانشجو) / تا ۲۱ تيرماه / از
* نمايشگاه گروهي از نقاشان / نگارخانه شفق (فرهنگسراي دانشجو) / تا ۲۱ تيرماه / از ۸ صبح تا ۸ عصر / يوسف آباد، خيابان ۲۱، پارك شفق / ۸۵۵۴۰۱۶
*نمايشگاه نقاشي هاي هاله قاسمي نژاد / گالري سيحون / از ۲۱ تا ۲۶ تيرماه / ۱۰ صبح تا ۷ عصر / خيابان خالداسلامبولي، كوچه ۴، پلاك ۳۰ / ۸۷۱۱۳۰۵
*نمايشگاه نقاشي مهدي هنرمندراد / نگارخانه نقش جهان / از ۱۹ تا ۲۴ تيرماه / ۱۰ تا ۱۲ و ۱۷ تا ۲۰ عصر / خيابان ولي عصر، خيابان زعفرانيه، نبش خيابان پرزين بغدادي، تماشاگه زمان / ۲۴۱۸۴۹۰ - ۲۴۱۸۶۴۱