فقر مراكز فرهنگي در تهران مانع ارائه خدمات به مردم نمي شود
ايرنا: يك مسئول فرهنگي گفت: «احتمال فقر مراكز فرهنگي در تهران به دليل گستردگي و حجم بالاي جمعيت ، مانعي براي ارائه خدمات به مردم ايجاد نمي كند».
«كاظم كمالي نسب» ديروز به ايرنا گفت: بايد با همت و همدلي برنامه هايي فرهنگي را به ميان مردم برد و از اين پشتوانه درجهت بي اثر كردن كمبودهاي ناشي از تعداد مراكز فرهنگي بهره گرفت .
وي بر «سراي فرهنگ» شدن تهران با ايجاد برنامه هاي متنوع فرهنگي و هنري براي شهروندان تأكيد كرد و عملكرد فرهنگسراها و خانه هاي فرهنگ را در اين راستا عنوان كرد.
|
|
مديركل بازرسي آموزش و پرورش:
خانواده ها، براي كمك به مدرسه ها تحت فشار نيستند
گروه علمي فرهنگي: مدير كل دفتر بازرسي و پاسخگويي به شكايات وزارت آموزش و پرورش گفت : خانواده ها، براي ارائه كمك به مدارس ، تحت فشار نيستند و با مبلغي كه خود تعيين مي كنند، در مسائل مالي آموزشگاه ها مشاركت خواهند داشت .
«بهمن سميع قهفرخي » روز يكشنبه در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگي ايرنا افزود: مديران مدارس موظف هستند در صورت تمايل اوليا براي كمك به مدرسه ، فيش سفيد بانكي در اختيار آنان قرار دهند و از هرگونه فشار براي تعيين ميزان مبلغ كمك ، خودداري كنند. وي تأكيد كرد: كسر نمره انضباط و نمره هاي ديگر درسي بخاطر كمك نكردن به مدرسه غير منطقي است و درصورت مشاهده اين امر در مدارس ، ابتدا براي اصلاح به مديران ياد شده تذكر داده مي شود و در صورت تغيير نيافتن اين روش ، با آنان برخورد خواهد شد.
|
|
تدريس تربيت بدني به صورت تصويري در پايه اول ابتدايي
گروه علمي فرهنگي: مديركل دفتر آموزش و پرورش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش گفت : برنامه درسي تربيت بدني از مهرماه امسال به صورت رسمي در پايه اول ابتدايي سراسر كشور تدريس مي شود.
«عباس حاجي آقالو» يكشنبه به ايرنا گفت: اين برنامه درسي در يك لوح فشرده آموزشي و به صورت تصويري به دانش آموزان ارائه مي شود. وي اظهار داشت : برنامه درسي تربيت بدني از مهرماه امسال به صورت آزمايشي و در قالب لوح فشرده آموزشي و تصويري در پايه دوم و سوم ابتدايي نيز تدريس مي شود. مدير كل دفتر آموزش و پرورش ابتدايي گفت : كتاب بخوانيم و بنويسم نيزدر سال تحصيلي جديد به صورت رسمي در مدارس پايه اول ابتدايي در سراسر كشور تدريس خواهد شد.
|
|
نگاهي به اهميت استراتژي و مديريت استراتژيك در توسعه فرهنگ سازماني
كجا مي رويم؟ چگونه بايد برويم؟
|
|
اشاره: امروزه نيروي انساني در توسعه صنعتي و اقتصادي جوامع، نقش اصلي را بر عهده دارد. نيروي انساني در حال حاضر، ديگر به عنوان يك عامل كمي در توليد و توسعه مطرح نيست، بلكه كار آيي و كيفيت نيروي انساني و افزايش بهره وري، بسيار حائز اهميت است. بنابراين افزايش بهره وري عوامل توليد، بويژه بهره وري عوامل نيروي انساني (كه خود موجب بهره وري و كيفيت در توليد مي شود)، از عمده ترين اهداف اقتصادي در جريان توسعه است و در اين ميان، مديريت نقش بسزايي در بهره ور كردن نيروي انساني دارد و با استراتژي صحيحي كه انتخاب مي كند، به افزايش بهره وري نيروي انساني كمك شاياني خواهد كرد.
از اين رو در اين نوشته كوتاه سعي شده است به نقش و جايگاه مديريت در نيل به اهداف توسعه اقتصادي و بهره وري پرداخته شود. مقاله، گزيده بخشي از پايان نامه «استراتژي مديريت در صنايع»، نوشته آقاي حسين نامي ساعي است.
يكي از مهمترين كوشش هاي انساني مديريت است، زيرا همه مديران در همه رده ها و در هر سازماني، وظيفه بنيادي طراحي و نگهداري محيطي را بر عهده دارند كه قرار است افراد از راه همكاري و به گونه گروهي، مأموريتها و هدفهاي برگزيده را به اجرا درآورند. به عبارت ديگر مديران اين مسئوليت را بر عهده دارند تا فرصتي پديد آورند كه افراد بتوانند بهترين ياري هاي خود را براي رسيدن گروه به هدفهاي خود ارايه دهند.
فرض كنيد كه قرار است محصولي را بوجود آوريم و كليه عوامل از قبيل نيروي كار، وسايل و تجهيزات و مواد اوليه را نيز براي توليد آن محصول فراهم كرده ايم، اما دست به توليد نمي زنيم، چرا كه قبل از هر توليدي، بايد به پرسشهايي پاسخ داده شود، پرسش هايي كه توليد، يا عدم توليد به آن بستگي دارد، نظير؛ آيا هر شخصي مي تواند كاري را كه او به محول شده انجام دهد؟ آيا كار انجام شده همان كاري بوده كه از او خواسته شده يا نه؟ و آيا محصولي كه قرار است توليد شود؛ توليد آن مقرون به صرفه است؟ از كيفيت مطلوب برخوردار است؟ چه مقدار براي توليد آن بايد هزينه كرد؟ و تا چه وقت و چه مقدار بايد آن را توليد كرد؟ و پرسش هاي ديگر... كسي كه به اين سؤال ها پاسخ مي دهد، مدير و فرآيندي كه اين كار را به سامان مي رساند، فرآيند مديريت است.
مديريت چيست؟
به طور كلي مديريت، فرآيند به كارگيري موثر و كار آمد منابع مادي و انساني در برنامه ريزي و سازماندهي بسيج منابع و امكانات، هدايت و كنترل است كه براي دستيابي به اهداف سازماني صورت مي گيرد.
در هر مؤسسه و سازماني قبل از هر فعاليتي، مديريت بايد به دو پرسش اساسي پاسخ دهد؛ ۱- به كجا مي خواهيم برويم؟۲-چگونه مي خواهيم به آنجا برسيم؟
پرسش اول هدف و مسير را معين مي كند و پرسش دوم چگونگي رسيدن به آن را.
مديريتي كه مي تواند مسير حركت و چگونگي رسيدن به آن را تعيين كند، يك مديريت استراتژيك است. استراتژي عبارتست از برنامه جامع واحد و كاملي كه بر مبناي آن، نيل به اهداف اساسي سازمان تضمين مي شود. استراتژي نوعي برنامه است كه مقصود يا منظور سازمان را برحسب خدمتي كه به جامعه عرضه خواهد كرد، معين مي كند و به بياني ديگر استراتژي همان مسير حركت است. استراتژي، الگويي براي پاسخ سازمان به محيط اطرافش در طول زمان است.
استراتژي براي هر سازمان، با توجه به اهداف چندگانه اش مسير واحدي معين كرده و به كارگيري منابع را در جهت كسب اهداف جامع هدايت مي كند و از اين جهت برنامه هايي را در دو سطح با در نظر داشتن دو وظيفه اصلي؛ ۱-فراهم آوردن ابزار مورد نياز براي كسب اهداف تعيين شده و ۲- ارايه اهدافي براي برنامه هاي سطوح پايين تر، تنظيم مي كند.
عوامل مهمي كه در اين برنامه ريزي مورد توجه و ارزيابي قرار مي گيرند، در مرحله اول عبارتند از اهداف سازمان، وضعيت كنوني، نقاط قوت و ضعف سازمان، موقعيت محيط بيرون سازمان از نظر اقتصادي، قوانين و الزامات اجتماعي، تكنولوژيك و غيره. و در مرحله دوم (يعني اجراي استراتژي) عوامل مؤثر عبارتند از: ساختار سازمان، فرهنگ و منابع سازمان و زير سيستم هايي چون: كنترل، نظام حقوق و دستمزد و تشويق سازماني كه به طور كلي متغيرهاي سازماني ناميده مي شوند. اين متغيرها را در مرحله اجراي استراتژي، بايد به نحوي تغيير داده و متحول كرد كه منطبق با مسير انتخاب شده باشد.
چگونگي اجراي استراتژي، را مديريت استراتژيك گويند، لذا، مديريت استراتژيك وظيفه؛ شكل دادن به ساختار سازمان، تخصيص منابع، توسعه فرهنگ سازمان و به كارگيري مناسب زيرسيستم هايي نظير كنترل، پاداش، نظام اطلاعات و... را در جهت استراتژي انتخاب شده بر عهده دارد.
تفاوتهاي مهم برنامه ريزي و مديريت استراتژيك در اين است كه در برنامه ريزي ما بايد مشخص كنيم؛ به كجا مي رويم؟ و هدف كدام است؟ و فرمول استراتژي ما چيست؟ ولي در مديريت استراتژيك بايد تعيين كرد كه؛ چگونه بايد برويم؟ وسيله كدام است؟ و چگونه استراتژي فرموله شده را پياده كنيم؟ و در نهايت پلي كه برنامه ريزي استراتژيك، يعني استراتژي و اجراي استراتژي يعني مديريت استراتژيك را به هم پيوند مي دهد و انجام هر دو را آسان مي سازد، رهبري استراتژيك است. رهبري مناسب در برنامه ريزي استراتژيك رهبري گروهي است. او مشوق فرهنگ و جوي است كه در آن، زيردستان با علاقه مندي در تصميم گيري ها و اجراي آن در ارتباط با برنامه ريزي به طور فعال مشاركت مي كنند و اين رهبري استراتژيك است كه شرايط مناسب و اجراي استراتژيك را فراهم مي كند و سبب تحقق اهداف اصلي سازمان مي شود.
|
|
يادداشت فرهنگي
فرهنگ شهروندي را در خيابان ها ببينيم
|
|
مريم حسيني نژاد
در دوره اي زندگي مي كنيم كه زندگي شهري به سرعت رواج پيدا كرده است. زماني كه در كشورها، زندگي كشاورزي به صنعتي تبديل شد، شهرها مملو از جمعيت شدند، بدون آن كه بستر فرهنگي و اجتماعي لازم براي زندگي شهري فراهم آيد. صدالبته اين پديده به كشورهايي مربوط مي شود كه به ناگهان خود را با دنياي مدرن مواجه ديدند. در چنين وضعي، عدم آشنايي مردم شهرنشين با فرهنگ شهروندي و شهرنشيني، باعث پيدايش مشكلات فراواني شد كه اثرات مخرب آن را بارها شنيده و خوانده ايم.
از خانه بيرون مي آييد، اتفاقات يكي پس از ديگري ذهن شما را به خود مشغول مي كند. در طول راه، حوادثي رخ مي دهد كه نشان از همان ناآگاهي به حقوق و قوانين شهروندي دارد. صف تاكسي بسيار طولاني است و همه براي رفتن عجله دارند، مثل بقيه به انتهاي صف مي رويد و منتظر تاكسي مي مانيد. چشمتان به مردي مي افتد كه ظاهري مرتب و به اصطلاح متشخص دارد، با تلفن همراه خود صحبت مي كند و... و در نهايت بدون توجه به حقوق ديگران و رعايت نوبت، به ابتداي صف رفته و با رئيس خط شروع به چاق سلامتي مي كند. مي گويند و مي خندند. در همين حين، يك تاكسي مي رسد و رئيس خط برخلاف دفعات قبل و در ميان تعجب منتظران مي گويد: «چهار نفر سوار شوند». مي توان حدس زد كه نفر پنجم كيست. اعتراضات هم با واكنش آرام رئيس خط مواجه مي شود: «اشكال ندارد آقا، پيرمرد بود، گناه داشت.»
بعد از نزديك به نيم ساعت، سوار تاكسي مي شويد. هوا بسيار گرم است. مي خواهيد شيشه را پايين بكشيد. از آقاي راننده خواهش مي كنيد كه بالا بر را بدهند، با عصبانيت مي گويد: «تحمل كنيد، مگر چقدر راه است؟» مي گوييد: «هوا آنقدر گرم است كه تاب تحمل را از آدم مي گيرد» مي گويد: «آخه، خرابش مي كنن. صاحب مرده روكردن وسيله بازي.» از تاكسي پياده مي شويد همان نزديكي دو نفر سخت در حال زد وخورداند، مردم هم يا نگاه مي كنند يا مي گذرند...
و اينها نمونه هايي است كه همه را آزار مي دهد و نمي شود به راحتي از آنها گذشت...
اما شكل ديگري هم هست: آنهايي كه در صف مي ايستند و رعايت حقوق ديگران را مي كنند، راننده اي كه بالا بر درب تاكسي خود را برنداشته، انسان هايي كه اگر به هم تنه بزنند، بلافاصله عذرخواهي مي كنند و...
بله ،اين هم شكل ديگري است كه همه روز شاهد آنها هم هستيم. به نظر مي آيد شهري داريم با تفاوت سطح بسيار در فرهنگ شهرنشيني. هستند كساني كه هنوز خود را با چنين فرهنگي آشنا نكرده اند و آنهايي كه با همه سختي ها، مشكلات، گراني ها، بيكاري و... سعي مي كنند زندگي خود را با شهرنشيني منطبق كنند. گرچه در برخي موارد نمي شود از عصبيت ها گذشت، اما مي شود از آن كاست. شهر تهران، شهر هزار ملت است و با وجود آن كه هنوز زمان بسياري لازم دارد تا فرهنگ شهرنشيني يا شهروندي در آن نهادينه شود، با همه اينها چه مي شد كه كسي در صف حق ديگران را رعايت كند، راننده تاكسي مثل بسياري از تاكسي ها (كه آنها هم مي دانند بالابر گاهي وسيله بازي مي شود) بالا بر را بر روي در بگذارند، مردم كمتر عصبيت به خرج دهند و... مي گوييد گراني، مشكلات اقتصادي، تبعيض، بيكاري و... هست؟! درست است، ولي باور كنيم كه فقدان فرهنگ شهروندي و نهادينه نشدن آن، حرف اول را مي زند.
|
|
چهار تياتر و رساله اخلاقيه
قديمي ترين اثر نمايشي ايران تحت عنوان «چهار تياتر و رساله اخلاقيه» اثر ميرزا آقا تبريزي (منشي باشي) به اهتمام دكتر حسين محمدزاده صديق، توسط انتشارات نمايش (وابسته به انجمن نمايش) در ۳۱۲ صفحه (همراه با تصاوير و اسناد) در سه هزار نسخه و به ارزش ۱۷۰۰ تومان به بازار نشر آثار پژوهشي ارايه شده است.
در پيشگفتار اين كتاب آمده است: چند سال پيش در اوايل سده حاضر شمسي در برلين در مطبعه كاوين، كتابي به نام «مجموعه مشتمل بر سه قطعه تياتر منسوب به ميرزا ملكم خان ناظم الدوله» چاپ شد. اين «سه قطعه تياتر» كه اينك بدون حتي اندك تغيير و دگرگوني از روي همان نسخه چاپي برلين، ديگر بار چاپ مي شود- بعدها در اثر مساعي ايران شناسان آذربايجان شوروي (سابق) ثابت شد كه نوشته «ميرزا آقا تبريزي» است نه ميرزا ملكم خان. علاوه براين، سه قطعه تياتر چاپ كاوياني با يك قطعه تياتر ديگر كه باز به همت ايران شناسان جمهوري آذربايجان يافت شده و نمايشنامه ناشناخته ديگري از همين نويسنده به «حاج مرشد كيمياگر» كه در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران يافت شد، به اين «سه قطعه تياتر» افزوده گشت.
|