دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۸۲
شماره ۳۱۰۶- July, 14, 2003
اقتصاد
Front Page

تهيدستان ايراني
000265.jpg
ترجمه از: محمدعلي توحيد
كارشناسان بانك جهاني در گزارشي پيرامون وضعيت فقر در جمهوري اسلامي ايران تأكيد مي كنند ميزان فقر از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸ طي ۱۲ سال در اثر رشد متوسط درآمد كاهش يافته است.
اين گزارش تصريح دارد نسبت جمعيتي كه زير خط فقر زندگي كرده اند از ۳/۲۷ درصد در سال ۱۹۸۶ به ۹/۲۰ درصد در سال ۱۹۹۸ كاهش يافته است.
اين گزارش همچنين از تفاوت اين روند در دوره هاي زماني گوناگون در اين مدت و در مناطق روستايي و شهري تأكيد مي كند.
اين گزارش نشان مي دهد كاهش فقر از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۰ روند متوسط داشته است، از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ روند شتابناك داشته و در سال هاي ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ روند آن كند شده است.
فقر و رشد سرانه توليد ناخالص داخلي در دوره ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ ارتباط معني داري داشته اند كه حاصل آن كاهش فقر بوده است. ركود سال هاي ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ نيز در كندي كاهش فقر نمايان است.
در اين گزارش باتوجه به مناطق جغرافيايي تأكيد شده كه كاهش فقر در مناطق شهري نسبت به مناطع روستايي شديدتر بوده است. در مناطق شهري سهم نسبت جمعيت فقير از ۹/۲۰ درصد در سال ۱۹۸۶ به ۲/۱۴ درصد در سال ۱۹۹۸ كاهش يافته، درحالي كه در مناطق روستايي دراين مدت نسبت جمعيت فقير از ۹/۳۴ درصد به ۷/۳۱ درصد كاهش يافته است.
در عين حال در اين گزارش با تأكيد بر كاهش توليد كشاورزي از سال ۱۹۹۴ تأكيد شده كه ميزان فقر در مناطق روستايي از سال ياد شده افزايش نيز يافته است.
در سال ۱۹۸۸ پس از پايان جنگ، ايران با يك چالش بزرگ روبه رو بود و آن دگرديسي از يك اقتصاد جنگي به شدت تحت كنترل دولت به شرايطي كه رشد كافي براي بهبود سطح درآمدهاي كاهش يافته در دوره جنگ و فراهم كردن شغل براي نيروي كار رو به رشد، را در پي داشته باشد.
خرابي هاي ناشي از جنگ نيازهاي سرمايه گذاري انبوهي را طلب مي كرد، تقاضاي داخلي عموما براي كالاهاي مصرفي رو به افزايش بود و فناوري توليد در بخش صنعت براي پاسخگويي به اين نياز توانايي كافي نداشت و اين شرايط در بازار متكي بر ارز خارجي موجب شد نرخ ارز آزاد در مقابل نرخ رسمي به شدت افزايش يابد.
توليد ناخالص داخلي به نرخ واقعي در سال هاي آخر جنگ از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۸، ۱۳ درصد كاهش يافت.
نخستين برنامه ۵ ساله كه دوره ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۴ را دربرمي گرفت.
براي پاسخگويي به چالش هاي پس از جنگ طراحي شده بود. اين برنامه استراتژي آزادسازي وسيعي را دنبال مي كرد، به همراه رويكردهاي بازسازي وسيع. اصلاحات اقتصادي بر حذف نظام چندنرخي ارز ،افزايش صادرات و حذف قيمت گذاري متكي بود.
مخارج و تمهيدات اصلي برنامه ۵ ساله با افزايش قيمت نفت شرايطي فراهم كرد كه متوسط رشد واقعي توليد ناخالص ملي به ۵/۶ درصد در دوره ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ برسد.
بخش عمراني در اين دوره فعال بود و رشد آن سالانه به ۳۰ درصد نزديك شد. خدمات عمومي نيز به سرعت رشد كرد و نرخ رشد متوسط آن ۱/۸ درصد بود. كه در اين بخش رشد بهداشت به تنهايي بيش از ۱۵ درصد در اوايل ۱۹۹۰ رسيد.
شدت بهبود اقتصادي موجب عدم تعادل در اقتصاد كلان شد. به ويژه در پرداخت هاي جاري، سرمايه گذاري و رشد مصرف به افزايش واردات انجاميد كه بيشتر از طريق بدهي خارجي كوتاه مدت تأمين مي شد.
در سال ۱۹۹۳ ايران با بحران پرداخت هاي خارجي روبه رو شد، اين اتفاق در شرايطي كه ذخيره ارزي به دليل رشد واردات و كاهش قيمت نفت و عدم تحقق پيش بيني ها از درآمد صادرات نفت رخ داد.
پس از يك بحران مشابه در سال ۱۹۹۸ كه ناشي از كاهش قيمت نفت بود، شرايط بهبود يافت. اين رويداد كه با افزايش قيمت نفت در سال ۱۹۹۹ آغاز شد، به افزايش رشد توليد ناخالص داخلي به ۹/۵ درصد در سال ۲۰۰۰ منجر شد.
نرخ واقعي توليد ناخالص داخلي در سال ۲۰۰۱ معادل ۵ درصد برآورد شد.
ويژگي هاي فقر در ايران
فقرا بيشتر در خانواده هاي پرجمعيت ايراني مشاهده مي شوند، ويژگي كه در اكثر كشورهاي در حال توسعه مشاهده مي شود.
از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸ كاهش تعداد خانوارها در ايران روند محسوسي داشته است كه به كاهش ميزان باروري ارتباط دارد.
تعداد خانواده هايي كه سرپرست آن ها جوان تر است در ميان خانوارهاي فقير بيشتر از خانواده هايي هستند كه سرپرست سالمندتري دارند و اين مسئله به طور قطع با تجربه و كارآزمودگي آنان در كسب درآمد ارتباط دارد.
تعداد خانواده هايي كه توسط زنان سرپرستي مي شوند در مناطق روستايي از تعداد خانواده هايي كه مردان سرپرست آن هستند در ميان خانواده هاي فقير بيشتر است اما اين امر در مناطق شهري چنين نيست. علت اين امر نيز وجود زنان بيوه اي است كه قسمت اعظم اين گونه خانواده ها را در مناطق شهري تشكيل مي دهند و از نرخ فقر كمتري برخودارند.
در اين گزارش تأكيد شده كه علت اين مسئله تعداد عمده اين خانوارها را زنان شهداي جنگ تشكيل مي دهند كه كمك هاي مالي دولتي و ديگر حمايت هاي اجتماعي دريافت مي كنند.
در اين پژوهش همچنين ارتباط معني داري در مورد تحصيلات و فقر مشاهده شده است. فقر در خانوارهايي كه توسط افرادي كه مدارج بالاتر از دبيرستان را گذرانده اند مشاهده نمي شود و كساني كه فقط دوره مدارس ابتدايي را گذرانده اند معادل نصف بيسوادان است.
بيكاري سرپرست خانوار نيز در افزايش خط فقر تأثير دارد و ميزان خانواده هاي فقيري كه سرپرست آن شاغل است از خانوارهايي كه سرپرست آن بيكار است كمتر است.
ويژگي ديگر فقر در ايران آن است كه كاركنان بخش خصوصي بيشتر از كاركنان بخش هاي دولتي در معرض فقر قرار دارند. اين امر ارتباط معني داري با سطح تحصيلات دو گروه دارد. در بخش دولتي سطح تحصيلات بالاتر از بخش خصوصي است.
از نظر مناطق جغرافيايي نيز ميزان فقر در مناطق شرقي و غربي ايران بيشتر است. اين ميزان در مناطق مركزي پايين است و در شمال، جنوب شرقي و سواحل خليج فارس متوسط است.
مصرف و تحصيلات
مبارزه با فقر در ايران به طور سنتي دو پايه اساسي دارد. پايه نخست كه رويكردي جهاني است دسترسي آزاد به خدمات اجتماعي مشخص است.
براي مثال قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران حق دسترسي اتباع كشور به تحصيلات و بهدشت رايگان را پذيرفته است.
دومين پايه نظام حمايتي فراگير است كه رويكردهاي متعدد با هدف گيري گروه هاي اجتماعي متنوع و گوناگوني را شامل مي شود. در اين پژوهش از هريك از اين پايه ها يك نمونه انتخاب شده و مورد بررسي قرار گرفته است.
تحصيلات و كالاهاي مصرفي دو نمونه مورد بررسي است كه تحصيلات به دليل ارتباط مستقيمي كه با كاهش فقر دارد و كالاهاي مصرفي كه محصولاتي مانند، انرژي، آرد، روغن، شكر و دارو را شامل مي شود نيز به اين دليل انتخاب شده اند كه بخش مهمي از درآمد خانوارها و بودجه هاي دولتي را به خود اختصاص مي دهند.
در بخش تحصيلات ايران به معيارهاي جهاني تنها در دوره آموزش ابتدايي نزديك شده است و تحصيلات دوره هاي بالاتر از جمله دوره راهنمايي تنها در مناطق شهري و بيشتر براي پسرها ممكن است.
تحصيلات دوره هاي غيرابتدايي با محل سكونت، جنس دانش آموزان و درآمد گروه هاي اجتماعي ارتباط مستقيم دارد. به طور كلي در ميان ساكنان مناطق شهري، مسيرها و خانوارهاي پردرآمد بالاتر است.
هزينه هاي دولتي براي تحصيلات ابتدايي بيشتر شامل خانوارهاي فقير و كم درآمد مي شود. ۲۸ درصد هزينه هاي دولتي براي تحصيلات به فقيرترين افراد جامعه تعلق مي گيرد. كه اين ميزان در ميان افراد پردرآمد به ۷/۱۱ درصد مي رسد. اما با عبور از مرحله تحصيلات ابتدايي سهم افراد پردرآمد افزايش مي يابد.
كالاهاي مصرفي
يارانه هاي كالاهاي مصرفي سهم بيشتري در ميان خانوارهاي كم درآمد دارد كه اين سهم در مورد بنزين معكوس است.
اين بررسي حاكي است متوسط هزينه هاي اختصاص يافته براي كالاهاي مصرفي بيشتر، به خانوارهاي غيرفقير اختصاص مي يابد.
در اين بررسي تأكيد شده كه ۹۰ درصد هزينه هاي يارانه به خانوارهاي غيرفقير تعلق مي گيرد و تنها ده درصد خانوارهاي فقير را مورد هدف قرار مي دهد.
نظام يارانه اي به كاهش فقر كمك كرده است اما در اين زمينه ناكافي عمل كرده است.
درصورتي كه نظام يارانه اي از ميان برود و براي كمك به خانوارهاي كم درآمد به طور مستقيم كمك هاي دولتي پرداخت شود ميزان فقر در ايران پيش بيني مي شود كه بيش از ۵ درصد كاهش يابد.
نوشته حاضر بخشي از گزارش بانك جهاني درباره تحولات اقتصادي ايران در دهه ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸ است كه به تازگي منتشر شده است.

طلسم اوپك مي شكند؟
000280.jpg

كاظم پور اردبيلي از مشاوران و نزديكان بيژن زنگنه وزير نفت ايران است كه در دوره وزارت آقازاده نيز با وي همكاري مي كرد. كاظم پوراردبيلي چندين بار در سالهاي ۲۰۰۰، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ ميلادي از سوي ايران نامزد دبيركلي اوپك شد كه رأي نياورد. اكنون هادي نژادحسينيان وزير راه اسبق، وزير صنايع سنگين اسبق و نماينده سابق دايم ايران در سازمان ملل متحد نامزد ايران براي دبير كلي اوپك است كه انتخابات آن در راه است. بررسي ها نشان مي دهد از سال ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۲ كه نخستين و آخرين دبير كل اوپك انتخاب شدند، نماينده ايران فقط در ۱۹۶۱ دبير كل اوپك بود. در اين سالها كه سالهاي آغاز تأسيس اوپك بود، دكتر فؤاد روحاني نماينده ايران به عنوان دبير كل اوپك انتخاب و تا ۱۹۶۴ اين سمت را دراختيار داشت.
جدول ذيل دبير كل هاي اوپك از ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۲ را معرفي مي كند. همانطور كه از جدول يادشده برمي آيد، پس از آنكه نمايندگان اعضاي مؤسس اوپك شامل ايران، عراق، كويت، عربستان و ونزوئلا به ترتيب به عنوان دبير كل انتخاب شدند، نوبت به ساير كشورها رسيده است.
همانطور كه از جدول يادشده برمي آيد، پس از فؤاد روحاني نمايندگان ايران هرگز نتوانسته اند دبير كلي اوپك را برعهده داشته باشند. آيا نژاد حسينيان مي تواند اين طلسم را بشكند.
دبيركل هاي اوپك (۱۹۶۱ تا ژوئن ۲۰۰۲)

قرارداد ۵ ميليارد دلاري شركت نفتي آمريكايي با قطر

شركت  كونكو فيليپس ، سومين  شركت  بزرگ  نفت  و گاز آمريكا  توافقي  را با شركت  نفت  دولتي  قطر براي  توسعه  يك  طرح  گازي  ۵ ميليارد دلاري  امضا كرد.
به  گزارش  روزنامه  تايمز مالي اجراي  اين  قرارداد مي تواند نياز آمريكا به  گاز طبيعي  را برآورده  كند با اين  حال  مرحله  توليد اين  طرح  در سال  ۲۰۰۸ آغاز خواهد شد.
براساس  اين  قرارداد، شركت  قطر گاز ۳ كه  در مالكيت  مشترك  كونكوفيليپس  و شركت  نفت  قطر است  از حوزه  گازي  شمالي  قطر توليد گاز را آغاز خواهد كرد.
حجم  توليد گاز اين  طرح  به  ۵/۷ ميليون  تن  گاز مايع  طبيعي  در سال  خواهد رسيد.
شركت  كونكو فيليپس  محصول  توليد شده  را خريداري  خواهد كرد و مسئوليت تبديل  مجدد اين  محصول  به صورت  گاز و بازاريابي  آن را در آمريكا برعهده  خواهد داشت .
مطالعات  امكان سنجي  اجراي  اين  طرح  از سال  آينده  آغاز خواهد شد. باتوجه  به  كمبود گاز طبيعي  در آمريكا و افزايش  بهاي  آن اجراي  اين  قرارداد براي  هر دو طرف  سودآور خواهد بود. جيم  مولوا، رئيس  شركت  كونكو فيليپس  گفت  ذخاير رها شده  گاز طبيعي  قطر مي تواند تا قبل  از پايان  اين  دهه  به عنوان  منبعي  امن  و درازمدت  براي  تامين  نيازهاي  فزاينده  بازار آمريكا، مطرح  شود.
قطر داراي  سومين  ذخاير بزرگ  گاز در جهان  پس  از روسيه  و ايران  است  واين  قرارداد مي  تواند به  صنعت  توليد گاز مايع  طبيعي  كمك  كند.

باشگاه پاريس ۴۲ ميليارد دلار از عراق طلبكار است

باشگاه خيريه پاريس ميزان طلب خود از عراق را ۴۲ ميليارد دلار برآورد كرده است.
به گزارش گلف ديلي نيوز، باشگاه خيريه پاريس يك مركز اعتباري در فرانسه است كه وظيفه اعطاي وام به كشورها و تصميم گيري  در مورد بدهي كشورها را بر عهده دارد و در صورت لزوم به كشورهاي نيازمند كمك مالي مي كند.
اين مركز ۱۹ عضو ثابت دارد كه اكثرا كشورهاي صنعتي عضو آن هستند و ۱۳ كشور نيز به طور موقت در آن عضويت دارند. بنابراين گزارش، مسئولان اين مركز غير از اصل بدهي كه ۲۱ ميليارد دلار است. خواستار ۲۱ ميليارد دلار ديگر به عنوان بهره وامهاي خود شدند.

نگاه
دغدغه استقلال در رسانه هاي آمريكا
000290.jpg

آرش بهداد
در يكي دوماه گذشته تغيير در قوانين مالكيت رسانه ها در آمريكا از مباحث پرمناقشه كارشناسان امور رسانه اي و اقتصادي بوده است.
كميسيون ارتباطات فدرال ايالات متحده كه بر امور مربوط به رسانه ها در اين كشور نظارت مي كند، روز ۱۲ خرداد تصميم گرفت محدوديت هاي مربوط به مالكيت رسانه ها را كاهش دهد. بسياري از كارشناسان امور رسانه اي اين تصميم را اقدامي خواندند كه مي تواند رسانه هاي مستقل در ايالات متحده را نابود كند.
كميسيون ارتباطات فدرال در سال ۱۹۳۴ بر اساس قانون كنگره آمريكا تشكيل شد. اين كميسيون نهادي حكومتي است كه مستقل از قوه مجريه عمل مي كند و مستقيماً به كنگره پاسخگوست. اين نهاد نظارت بر امور تلويزيون، راديو، تلفن، ماهواره و ارتباطات بي سيم در تمام ۵۰ ايالت آمريكا را برعهده دارد.
۵ كميسيونر اين كميسيون را اداره مي كنند. آنها با معرفي رئيس جمهور و تأييد سنا منصوب مي شوند. نبايد در آن واحد بيش از ۳ تن از اين ۵ نفر، عضو يك حزب باشند و هيچ كدام نبايد در فعاليت هايي كه نظارت آن به عهده كميسيون است، منافع اقتصادي داشته باشند. رئيس جمهور يكي از ۵ كميسيونر را به عنوان رئيس  انتخاب مي كند. اين كميسيون در حال حاضر در كنترل جمهوريخواهان است.
تصميم روز ۱۲ خرداد كميسيون ارتباطات فدرال به شركت هاي صاحب ايستگاه هاي تلويزيوني كه حدود نيمي از تماشاگران تلويزيون در يك شهر يا منطقه را در اختيار دارند اجازه مي داد همزمان مالك روزنامه هم در همان شهر يا منطقه باشند. چيزي كه طبق قوانين پيشين ممنوع بود.
منتقدان عقيده داشتند تصميم كميسيون ارتباطات فدرال به تشكيل غول هاي رسانه اي منجر مي شود كه تمام آنچه را مردم يك منطقه يا شهر مي بينند، مي خوانند يا مي شنوند تحت كنترل دارند.
از سوي ديگر صاحبان شركت هاي رسانه اي از تغييرات موردنظر كميسيون ارتباطات دفاع مي كردند. به گفته آنان محدوديت هاي پيشين از رشد اين شركت ها جلوگيري مي كرد و با وجود اين گونه محدوديت ها، شركت هاي رسانه اي امكان رقابت در بازارهايي را كه تلويزيون هاي كابلي، ماهواره اي و اينترنت وضعيت آنها را تغيير داده است، نمي يافتند.
اين گونه مباحث و مشاجرات ادامه يافت تا در روز ۲۹ خرداد، كميته تجارت سناي آمريكا به طرحي رأي داد كه بر اساس آن بخشي از محدوديت هايي كه كميسيون ارتباطات كاهش داده بود، اعاده مي شد.
چنانچه اين طرح قانوني شود بسياري از شركت هاي بزرگ رسانه اي ناچار مي شوند بعضي شبكه هاي تلويزيوني و ايستگاه هاي راديويي موفق خود را بفروشند، زيرا مالكيت آنها در تعارض با اين قانون قرار مي گيرد.
مطابق اين طرح:
- يك شركت داراي شبكه هاي تلويزيوني نبايد در مجموع بيش از ۳۵ درصد بينندگان تلويزيون را در هر منطقه يا شهر پوشش دهد. چنانچه اين درصد از حد مجاز فراتر رود، شركت مذكور بايد با فروش بعضي شبكه هاي خود، بينندگان تحت پوشش را تا حد مجاز پايين آورد. بر اساس تصميم ۱۲ خرداد كميسيون ارتباطات فدرال، اين محدوديت تا۴۵درصد كاهش يافته بود.
- مالكيت همزمان روزنامه و تلويزيون در يك منطقه يا شهر توسط يك شركت ممنوع مي شود. كميسيون ارتباطات در تصميم خود اين ممنوعيت را به جز در بازارهاي كوچك لغو كرده بود.
موضوع ديگري كه در اين كشمكش ها مطرح شد، سرنوشت تهيه كنندگان و برنامه سازان مستقل بود. حاميان حقوق تهيه كنندگان مستقل موفق شدند رئيس پانل ارتباطات سنا و رئيس كميته تجارت مجلس نمايندگان آمريكا را متقاعد كنند كه بايد در مورد در نظر گرفتن سهمي از برنامه هاي تلويزيوني براي برنامه سازان مستقل مذاكره شود.
تهيه كنندگان مستقل پيش تر، از كميسيون ارتباطات فدرال خواسته بودند قواعدي تنظيم كند كه بخشي از برنامه هاي شبكه هاي تلويزيوني را براي برنامه سازان مستقل محفوظ نگاه دارد.
ويكتوريا ريسكين، رئيس بخش غربي اتحاديه نويسندگان آمريكا گفته است اتحاديه مذكور از فتح باب سنا و مجلس نمايندگان در اين مورد خشنود است.
براي جبران ضايعه اي كه تصميم ۱۲ خرداد كميسيون به منافع تهيه كنندگان مستقل وارد مي كند، شبكه هاي تلويزيوني را وادارشده اند ۵۰ درصد برنامه هايشان را به اين گونه تهيه كنندگان سفارش دهند.

سايه روشن اقتصاد

000260.jpg
كار بزرگ شادروان نوربخش
وقتي گزارش صندوق بين المللي پول درباره شرايط اقتصاد كلان ايران و تغييرات شاخص هاي اقتصادي منتشر شد، دو واكنش متضاد داشت. طرفداران دولت و برخي مسئولان بلندپايه ذوق زده شدند و منتقدان افراطي دولت آن را گزارشي بي فايده خواندند كه اطلاعات آن توسط نهادهاي مسئول اقتصاد ارائه شده است. در گزارش صندوق بين المللي پول، اما يك نكته وجود داشت كه ناديده گرفته شد و آن نقش برجسته شادروان نوربخش رئيس كل بانك مركزي در جلوگيري از رشد نقدينگي بود. در اين گزارش آمده بود، فروش اوراق مشاركت از سوي بانك مركزي در سالهاي ۷۹ تا ۸۱ مانع از تورم مهار گسيخته شده است.
000270.jpg

بازي خطرناك شل
«... تا ۱۳۷۳ به رغم اطمينان از وجود منبع عظيم پارس جنوبي، شركت ملي نفت ايران اقدامي جهت استفاده از اين منبع عظيم خدادادي نكرد، در حالي كه قطر با حداكثر توان خود، مشغول بهره برداري از اين مخزن مشترك بود. متأسفانه توجه شركت ملي نفت معطوف به پارس شمالي شده بود كه ميداني مستقل و حاوي كندانسه بسيار كمي است كه عملا قابل استحصال نيست. نكته جالب توجه اين است كه شركت نفت شل در جريان توسعه ميدان پارس شمالي درباره صدور گاز آن به هند و پاكستان فعال بود، در حالي كه مي دانيم شركت نفت شل از اعضاي كنسرسيوم توليد گنبد شمالي (بخش جنوبي ميدان پارس جنوبي در قطر) است....»
نوشته بالا عينا از مقاله «موقعيت نفت و گاز كشور در بازارهاي نفت و گاز جهان، نوشته دكتر علي محمد سعيدي است» كه در «ويژه نامه نفت و منافع ملي» نشريه مجلس و پژوهش (تابستان ۱۳۸۱ - صفحه ۸۵ و ۸۶) درج شده است. علي محمد سعيدي در ۱۳۴۰ درجه دكتري مهندسي نفت و رياضيات كاربردي را از دانشگاه استانفورد گرفته و در ۱۳۵۲ رئيس بخش نظارت بر فعاليتهاي اكتشاف و توليد نفت و گاز كشور بود. وي در ۱۳۵۹ بازنشسته شد و اكنون از مشاوران برجسته بين المللي نفت و گاز است.

او اجازه نداد
مسعود يداللهي مدير عامل ايران خودرو ديزل در گفت وگوي خود با خبرنگاران به موضوع عدم خريد اتوبوس توسط وزارت كشور از اين كارخانه اشاره كرد. وي بدون ترس توضيح مي داد كه عدم خريد اتوبوس توسط وزارت كشور چه پيامدهايي دارد و اين جمله را نيز گفت كه اگر وزارت كشور پول ندارد چگونه براي واردات آماده است كه سعيد ليلاز از مسئولان اين شركت وارد بحث شد و با گفتن اينكه صلوات بفرستيد اجازه نداد مدير عامل بقيه بحث خود را ادامه دهد. گويا صدها دستگاه اتوبوس توليد شده توسط ايران خودرو ديزل در كارخانه بدون مشتري مانده است.
000275.jpg

آشتي با گذشته
داود ميرخاني رشتي، دبير انجمن خودروسازان كشور در پنجمين نمايشگاه بين المللي خودرو كه از ۱۰ تا ۱۴ تيرماه در تهران برگزار شد در سميناري به همين مناسبت سخنراني كرد. وي در ابتداي سخنراني خود ياد احمد خيامي صاحب كارخانه ايران ناسيونال (ايران خودرو فعلي) را گرامي داشت. گفته مي شود برخي تشكل هاي صنعتي در استان خراسان نيز به مناسبت روز صنعت و معدن از احمد خيامي به عنوان صنعتگر نمونه تجليل كرده اند. بورژوازي صنعتي كشور علاقمند است با گذشته آشتي كند و ياد همتايان خود در رژيم گذشته را گرامي دارد. بهزاد نبوي وزير سابق صنايع سنگين نيز بارها از تضاد خواسته هاي شاه و سرمايه داران صنعتي ياد كرده است.
000285.jpg

كنفدراسيون به جاي اتاق
اسدالله عسگراولادي، برادر حبيب الله عسگر اولادي دبير كل جمعيت مؤتلفه و از بازرگانان سرشناس كشور است كه به همراه علينقي خاموشي مدتهاي زيادي رهبري اتاق بازرگاني و صنعت و معدن را بر عهده داشتند. انتخابات اخير اتاق بازرگاني كه منجر به حذف رياست عسگراولادي و خاموشي شده است، شرايط تازه اي براي اين بازرگان سنتي ايجاد كرده است.
تحركات تازه اسدالله عسگراولادي براي تأسيس، تقويت و توسعه تشكل «كنفدراسيون صادرات ايران» از سوي ناظران آگاه مقابله به مثل با اتاق بازرگاني است. گفته مي شود كنفدراسيون صادرات ايران شايد برخي اختيارات اتاق بازرگاني و صنايع و معادن را بر عهده بگيرد. كنفدراسيون صادرات مي تواند جانشين اتاق بازرگاني شود؟

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   زندگي  |   سياست  |   علم  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |