پنج شنبه ۲۶ تير ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۰۹- July, 17, 2003
آزادي و توسعه اقتصادي
دكتر فيروزه خلعتبري، اقتصاددان ايراني را مي توان با كمي تسامح «اقتصاد  دان ناراضي» تلقي كرد كه بويژه با سياست هاي بانك مركزي چه در دوران محمد حسين عادلي و چه در دوران مرحوم نوربخش مخالف بود. دكتر خلعتبري در ۱۲ سال گذشته عموماً  ترجيح داده است مشاور بخش خصوصي باشد. وي در هنگامه اختلافهايي كه در زمينه مسائل ارزي ميان دولت و بانك مركزي و منتقدان پيش آمده بود، جانب منتقدان را گرفته و سياست هاي بانك مركزي را با استفاده از دانش اقتصاد نقد كرد. دكتر خلعتبري چندين مقاله براي مركز پژوهش هاي مجلس در دوران رياست محمد جواد لاريجاني بر اين مركز و در نقد سياست هاي ارزي دولت آقاي هاشمي رفسنجاني نوشته است. وي در نيمه دهه ۱۳۷۰ به عنوان مشاور اتاق بازرگاني و صنايع و معادن طرح مردمي سازي اقتصاد را براي اين اتاق تهيه كرد. دكتر خلعتبري در ماههاي گذشته به عنوان مشاور انجمن مديران صنايع فعاليت و مقاله ارزشمند «نقش  تشكل ها در فرآيند تصميم سازي اقتصاد» را توسط اين تشكل منتشر كرده است. دقت نظر وي درباره تعامل آزادي اقتصادي، توسعه و آزادي هاي سياسي موجب شد بخشي از نوشته وي براي درج انتخاب شود.
دكتر فيروزه خلعتبري
آمارتيا سن توسعه را جرياني مي بيند كه طي آن آزادي راستين مردم جامعه پيوسته رو به  گسترش است. بنابراين آزادي خواسته اوليه و ابزار اصلي دسترسي به توسعه محسوب مي شود. به بيان ديگر، آزادي از يك سو عامل به وجود آوردن و دستيابي به توسعه است و از سوي ديگر خود در ابعاد مختلف و به صورت تواناييهاي انكارناپذير در جريان رسيدن به توسعه پايدار به دست مي آيد. از جمله تواناييهايي كه در جريان دستيابي به توسعه پايدار حاصل مي شود، مي توان به موارد زير اشاره كرد.
000995.jpg

* توانمندي گريز از فقر و محروميت از راه تداوم بخشيدن به اشتغال و ايجاد قدرت خريد در خور شأن مردم، براي همه افراد جامعه.
* توانمندي گريز از كاهش عمر و كوتاه شدن دوره عمر و زندگي از راه بهبود بخشيدن به كيفيت زندگي و سالم سازي محيط زندگي.
* توانمندي دستيابي به آموزش و شناخت در حد مورد پذيرش شخص به منظور ايجاد فرصت بيشتر براي مشاركت افراد در توسعه و پايدار كردن توسعه انساني. در چنين ديدگاهي توسعه بايد با توانمندسازي انسان براي بهره برداري بهينه از امكانات و گسترش توسعه انساني همراه شود. سياستهاي اقتصادي هم بايد گونه اي باشد كه مخل اين توانمنديها نشود. در چنين وضعي است كه آزادي حاصل مي شود و به بالا رفتن توانمنديها مي انجامد.
به قاعده عرف، جرياني از توسعه كه گسترش دامنه آزاديهاي بشري را محور خود مي شمرد، بايد به محروميت زدايي از نيروي انساني به عنوان يك اصل اجتناب ناپذير بنگرد .برخورداري از آزاديهاي انكارناپذير را نمي توان با توسل به ابزارهاي متعارف اقتصادي كلاسيك ، مانند بالا رفتن نرخ رشد محصول ناخالص ملي، يا سوق دادن اقتصاد به جانب توسعه صنعتي، يا حتي دستيابي به توسعه صادرات غيرنفتي، دست كم گرفت.
در ارزش گذاري بر آزادي به عنوان دستاوردي از توسعه پايدار، سن، پنج محور مشخص آزادي را مطرح مي كند و آنها را مجموعه آزاديهاي بنيادي مي شمرد. اين محورها عبارتند از:
يكم: فراهم شدن آزاديهاي سياسي.
دوم: به وجود آمدن تسهيلات اقتصادي،
سوم: دستيابي برابر به فرصتهاي اجتماعي،
چهارم: حصول اطمينان از وجود شفافيت رفتاري،
پنجم: ايجاد پوششهاي ايمني و تأميني فراگير.
جريانهاي توسعه اي بايد چنان باشد كه به انسانها براي دستيابي گسترده به موارد بالا كمك كند. تصميم سازيها و سياستگذاريهاي اقتصادي بايد بتواند پيوسته پيوند بين محورهاي بالا را افزايش دهد. روشن شدن ماهيت هر يك از اين محورها مي تواند ابعاد توسعه را شفافتر سازد. درجريان بررسي ماهيت محورها ديده مي شود كه اصل مشترك بين همه اين محورها، به رسميت شناختن امكان حضور تشكلهاي غيردولتي در تنظيم جريان رفتاري در اين محورها است.
در مورد آزاديهاي سياسي، (محور يكم) خواسته اصلي همان برخورداري از حقوق مدني است. به بيان ساده، مردم حق دارند حكومت خود را برگزينند و اصول حاكميتي دولت را در چارچوبي معين نمايند كه آن را به نفع خود مي شمرند. به عبارت ديگر، در هر جامعه مدني، رابطه بين دولت و ملت يك رابطه دو طرفه است كه براساس آن درست به همان اندازه كه ملت در برابر قانون و دولت بايد جوابگو باشد، دولت هم در مقابل قانون و ملت، مسئول و پاسخگو شمرده مي شود. در اين راستا، دولت نمي تواند در وضعي باشد كه منافع همه ملت را ناديده بگيرد يا زير پا بگذارد. اگر چنين وضعي بروز كند، دولت، به قاعده عرف، مشروعيت خود را براي حكومت از دست مي دهد. نظامهاي تصميم سازي سياسي هم بايد اين امكان را به وجود آورد كه نظارت دو جانبه و مشاركت در زمينه رفتاري دولت و ملت وجود داشته باشد. انتخاب دولت و حكومت با استفاده از يك برخورد متكي به مردم سالاري، به عنوان يك شرط لازم مطرح مي شود ولي به هيچ عنوان شرط كافي نيست. براي آن كه پاسخگويي متقابل به صورت يك اصل يقيني پيوسته ارزيابي شود،  بايد مشاركت فراگير ملت در كليه زمينه ها وجود داشته باشد. به همين دليل است كه مردم هم دولت را انتخاب مي كنند و هم مجلس را نماينده خود مي سازند تا پيوسته دولت را نسبت به ملت پاسخگو نگاه دارند. در كشورهاي پيشرفته، نظام اجتماعي حتي از اين حد پا فراتر مي گذارد به انواع تشكلهاي غيردولتي اجازه مي دهد كه در سطوح مختلف بر تصميم سازيها نظارت و در آنها مداخله داشته باشند.در مورد بوجود آمدن تسهيلات اقتصادي، (محور دوم)، جريان توسعه اي بايد چنان باشد كه براي افراد فرصت و اجازه بهره برداري از منابع اقتصادي را، در جهت ارتقا و تعالي شخصي آنها، بوجود آورد. آزادي توليد، مصرف و مبادله در فعاليتهاي اقتصادي، اصولي پذيرفته شده و جدايي ناپذير از جريان توسعه اي است. دستاورد نهايي افراد، به جريان فعاليتهاي اقتصادي آنها وابستگي زيادي دارد. در نهايت، رابطه بين درآمد و ثروت ملي، يعني ارتباط بين دستاوردهاي اشخاص در گروههاي سني مختلف،  به شكل ماهيت توزيع درآمد اضافي ناشي از توسعه، تبلور مي يابد. به بيان ديگر، ماهيت سهم بري هر يك از آحاد جامعه از درآمدهاي ناشي از توسعه است كه مي تواند مطلوبيت يا ناگواري مسير توسعه اقتصادي را نشان دهد.
در اين زمينه هم وجود يك سازمان دولتي براي برنامه ريزي و تعيين جريان توسعه ملي نمي تواند كفايت كند زيرا در اين ساختار اصل پاسخگويي متقابل ناديده گرفته مي شود. لازم است وضعي ايجاد شود كه اشخاص بتوانند در جريان تصميم سازي حضور داشته باشند و پيش از آن كه حقي از آنها زايل شود، مشروعيت خواسته هاي خود را به مقام تصميم ساز ، ثابت كنند. در اين چارچوب است كه ساختارهاي خصوصي موازي با ساختار دولتي، به شكل تشكلهاي اقتصادي در جريان تصميم سازي حضور پيدا مي كنند. با همين نگرش است كه مداخله تشكلها در تصميم سازيهاي اقتصادي مشروعيت مي يابد و در بينش توسعه پايدار، روند اين مداخله پيوسته روبه افزايش مي گذارد.
ماهيت و سهولت دسترسي به منابع مالي، بر ميزان دستاوردهاي شخصي تأثير بسزايي دارد و نمي توان آن را در ارزيابيها ناديده گرفت. رفتارهاي توسعه  اي نبايد بر سر راه توزيع عادلانه مازاد درآمدهاي ناشي از توسعه، سد ايجاد نمايد. در اين چارچوب،  آن دسته از سياستها كه سبب بروز تنگناهاي مادي مي شود و انسانها را به جرگه محروميت مي كشاند، دست كم به دليل برخورد ضد توسعه اي خود، مورد ترديد قرار مي گيرد. در اين مورد، دولتها وظيفه دارند كه با استفاده از انواع سياستهاي مالياتي و باز توزيعي، نظام عادلانه توزيع منابع مالي را ايجاد كنند. براي حصول اطمينان از آن دولت به وظيفه خود عمل مي كند هم شبكه هاي خصوصي حرفه اي و اجتماعي، در مراحل مختلف از تصميم سازي تا اجرا، حضور فعال دارند. به عبارت ديگر، حضور تشكلهاي غيردولتي براي تنظيم روند مداخله دولت در جريانهاي اقتصادي با هدف برقراري عدالت، يك اصل پذيرفته شده در بينش توسعه پايدار است.
در جهان امروز، نياز به برخورداري از آزادي در مبادلات اقتصادي به عنوان يك اصل انكارناپذير پذيرفته شده است. با وجود اين، هنوز بسياري از دولتها به پيوندهاي مختلفي كه به عنوان پيش نياز از اين آزادي مطرح مي شود، پي نبرده اند. بنابراين، سياستهاي اقتصادي به گونه اي تدوين مي شوند كه بسياري از زمينه هاي توسعه انساني را ناديده مي گيرند. در موارد متعدد ديده شده است كه دولتها مي توانند با تغيير ديدگاههاي خود از يك سو بر درآمد مردم بيفزايند و از سوي ديگر خويش را در تأمين نيازهاي اجتماعي و دفاعي توانمندتر سازند. اصل تقدم فرهيختگي انساني بر توسعه مادي سبب شده است كه گفته شود پرداختن به توسعه انساني يا قرار دادن توسعه انساني به عنوان محور توسعه پايدار سياستي مطلوب و برازنده است.
دستيابي به فرصتهاي برابر اجتماعي، (محور سوم)، به تلاشهايي اشاره مي كند كه در نهايت به بهبود وضعيت آموزش، بهداشت و رفاه جامعه منجر مي شود. وقتي فرصتهاي برابر اجتماعي وجود داشته باشد، اشخاص مي توانند نقش بهتري در توسعه پايدار داشته باشند. به عنوان مثال، همزمان با بالا رفتن فرهيختگي و توانايي علمي انسانها، توانمندي آنها در گسترده كردن دامنه توسعه اقتصادي، افزايش مي يابد. بحثهايي كه در مورد برابري زن و مرد صورت مي پذيرد، در واقع، از اين ديدگاه برمي خيزد كه فرصتهاي برابر سبب مي شود، سهم هر يك از افراد از مازاد درآمد ناشي از توسعه عادلانه تر باشد و در عين حال افزايش درآمد هم به حداكثر مي رسد. با اين ديدگاه، سياستي كه مانعي براي رسيدن به فرصتهاي برابر اجتماعي را فراهم مي آورد، در نهايت نمي تواند با توسعه پايدار سازگاري و توافق داشته باشد. براي رسيدن به وضعيت بهينه در اين زمينه دولت وظيفه دارد كه زمينه سازي كند و سازمانهاي لازم را در ساختار حاكميتي خود فراهم آورد.
در مورد محور دستيابي به فرصتهاي برابر اجتماعي هم انواع گروههاي فشار و تشكلهاي حقوقي در كنار دولت حضور دارند. اين گروهها وظيفه دارند كه برداشتهاي خود را در مورد برابري به دولت اعلام كنند و بكوشند كه دولت را به وضعيت مطلوب هدايت نمايند.
ضمانت شفافيت رفتاري، (محور چهارم)، به مجموعه اي از عملكردها اشاره دارد كه در نهايت حقوق مردم را در آگاهي از جريانهاي مختلف تضمين مي كند. آن چه در بيان روزانه با عنوان دانستن حق مردم است، مطرح مي شود، در واقع،  تبلور يك خواسته بر حق برخاسته از آزادي پيوند يافته با توسعه پايدار است. پنهان كاري از جنبه هاي مختلف مي تواند بر توسعه انساني خدشه وارد آورد. در همين چارچوب، پنهان كاري اقتصادي، به قاعده عرف، از سطح توسعه اقتصادي و رفاه مردم مي كاهد. نمونه بارز اين پنهان كاريها مداخله دولتها در كارهاي اقتصادي جامعه است. طرفداران نظريه كوچك شدن دولتها هم از همين منظر به توسعه اقتصادي مي نگرند. اگر سياستي رفتاري تبعيض   آميز داشته باشد،  بخشي از توان بالقوه توسعه را زايل مي سازد. تنها در يك شبكه شفاف است كه قاعده هاي رفتاري به شكلي مشخص قابل ديدن است و امكان جلوگيري از هرز رويها وجود دارد. در نظامهاي مختلف، دولتها خود را مسئول سلامت شبكه اطلاع رساني رسمي مي شمرند و در اين زمينه اقدامات لازم را مبذول مي  دارند.
در مورد شفاف سازي هم بخش غيردولتي وظيفه خطيري را برعهده دارد. شبكه هاي ارتباطي و اطلاع رساني غيردولتي ملموس ترين تبلور اين حضور فعال براي دستيابي به توسعه پايدار است. جامعه بايد بتواند با در اختيار داشتن شبكه ارتباطي و اطلاع رساني غيردولتي، نشان دهد كه آنچه به مردم داده مي شود، در واقع چيزي جز واقعيت نيست. حضور تشكلهاي غيردولتي براي دريافت اطلاعات به صورت موازي، سبب مي شود كه مردم از واقعيتهاي جامعه خود مطلع باشند.
دست آخر، جريان توسعه اي بايد به ايجاد پوششهاي ايمني و تأميني، (محور پنجم) بينجامد. آن چه در اصطلاح رايج در بررسي هاي اقتصادي با عنوان شبكه تأمين اجتماعي خوانده مي شود، به واقع اقدامي برخاسته از نياز به ايجاد پوششهاي ايمني و تأميني است. شبكه تأمين اجتماعي بايد بتواند ساختار پوششي خود را در حد امكان عمومي كند تا بتواند در توسعه اقتصادي مؤثر شود. دولت وظيفه دارد پوششهاي ايمني را در حد قابل قبول جامعه براي مردم فراهم سازد. در كنار دولت، تشكلهاي غيردولتي هم وظيفه دارند كه از يك سو حدود قابل قبول براي جامعه را به دولت بنمايانند و از سوي ديگر،  خود پوششهايي را براي مردم فراهم كنند. انواع تشكلهاي خيريه كه در كشور وجود دارد. نمونه هاي مشخص گروههاي غيردولتي فعال در زمينه تأمين پوششهاي ايمني و تأميني است. پيونديابي اين تشكلها در تصميم سازيهاي مربوط به ايجاد پوششهاي ايمني و تأميني، از ضرورتهاي توسعه پايدار است.
محورهاي ذكر شده هر يك به تنهايي مي توانند بر گسترش توانمندي انسانها تأثير مثبت داشته باشند. با وجود اين، زماني كه اين محورها در كنار يكديگر تقويت شوند، تأثير آنها بر توسعه انساني به مراتب قابل ملاحظه تر خواهد شد. با اين اوصاف، به سادگي مي توان ديد كه چرا دولتها در جريان برنامه ريزي براي توسعه ملي بايد به اين پيوندها عنايت ويژه داشته باشند.

هاليبرتون و نفت عراق
001025.jpg
نويسندگان: استفان گلين - رابرت شليزينجر
ترجمه: مونا مشهدي رجبي
مثل مقامات عالي رتبه خارجي در شهر ظاهر مي شوند. وقتي مي خواهند از يك نقطه به نقطه ديگر بروند دو سرباز آمريكايي و يك نيروي حفظ امنيت ملي آنها را اسكورت مي كنند. علي رغم اينكه كارهاي اقتصادي در عراق تقريبا به حالت تعليق درآمده و هيچ يك از افسران و رؤساي اين كشور مشغوليت كاري زيادي ندارند اما هيچ وقت در محافل شركت نمي كنند و تنها موقعي مي آيند كه بحث در مورد باارزشترين منبع انرژي عراق يعني نفت باشد. صاحب منصبان شركتهاي خدماتي كلاگ، براون و روت آمادگي خود را براي كمك هاليبورتون بزرگترين شركت نفتي آمريكايي فعال در عراق اعلام كردند.از آنجا كه در اثر كارشكني هاي اخيري كه در عراق صورت گرفته و چپاول ها و غارتهايي كه طي اين جنگ اتفاق افتاده كليه صنايع اين كشور از فعاليت هاي معمول خود بازمانده اند. شركت كلاگ - براون - روت كه در نظر دارد خسارات وارد شده به چاههاي نفت عراق در جريان جنگ را جبران كند و پشتوانه اي براي تثبيت عملكرد ارتش آمريكا در اين كشور جنگ زده شود - فعاليتهاي خود را گسترش داده تا همه بخشهاي كشور را تحت كنترل خود بگيرد. برخي از صاحب منصبان صنعت نفت در عراق گفته اند كه اين شركت براي تصاحب صنعت نفت عراق فعاليت مي كند زيرا مطرح كردن صنعت اين كشور در جهان و برنده شدن در تجارت بين المللي نفت كاري نيست كه از دست دست اندركاران صنعت نفت عراق ساخته نباشد. «دثار فشاب» مدير پالايشگاه «دعورا» در بغداد مي گويد: ما به شركت كلاگ - براون - روت نيازي نداريم. وي اعتقاد دارد كه اگرچه بسياري از تجهيزات پالايشگاههاي عراق طي جنگ از بين رفته ولي براي بدست آوردن سطح توليد قبلي با هر شركت نفتي ديگري مي شود همكاري كرد و نيازي نيست كه اين همكاري حتما از طرف شركت كلاگ - براون - روت باشد. فعاليتهاي اين شركت در كشور عراق بعد از انعقاد دو قرارداد در اين كشور آغاز گرديد. در سال ۲۰۰۱،  يك قرارداد ۱۰ ساله براي اجراي برنامه ارتقاء سطح ارتش عراق منعقد شد و شركت موظف شد كه خدمات گسترده اي ارائه دهد. در پايان ماه مه سال ۲۰۰۱، شركت كلاگ - براون - روت ۴۲۵ ميليون دلار دريافت كرد. دريافت اين مبلغ را هنري - واكسمن نماينده حزب دمكرات كاليفرنيا و عضو كميته اصلاحات دولت در كاخ سفيد و بخش نظامي اين كشور تأييد كردند. بعد از انعقاد اين قرارداد شركت كلاگ - براون - روت اعضا و تجهيزات خود را وارد عراق كرد كه اين كار قبل از جنگ عراق و آمريكا صورت گرفت - زيرا به اعتقاد آنها ديدار نظاميان باعث مي شود شالوده شركت مستحكم تر شود و تصميمات معقول و سودآور در آن اتخاذ شود. واكسمن كه در زمينه معاملات كشور آمريكا تحقيق مي كرد در مورد قرارداد شركت كلاگ - براون - روت گفت: اين قرارداد محدوديت زماني و يا دلاري ندارد و به صورتي طراحي شده كه طرفين قرارداد را همواره به بالا بردن هزينه هايش ترغيب مي كند كه اين هزينه ها، هزينه ماليات را هم در بر مي گيرند. نتايج تحقيقات واكسمن كه تمام جزئيات كليدي اين قرارداد را به تفصيل شرح مي داد به عنوان اسرار محرمانه دولتي آمريكا شناخته شد و توسط گروه مهندسان نظامي اين كشور به بايگاني هاي دولتي انتقال يافت. به اين ترتيب اسرار اين قرارداد هميشه سر به مهر خواهد ماند. البته گفته شد كه به دليل انعقاد اين قرارداد، شركت كلاگ - براون - روت موظف است بازسازي عراق را به عهده بگيرد. بسياري از شركتهاي وابسته به كاخ سفيد و يا شركتهايي كه از طرف رئيس جمهور حمايت مي شوند در اين بحرانهاي ملي هم به فعاليت خود ادامه مي دهند. علاوه بر شركت كلاگ - براون - روت با شركت بچتل پارسون برينكر خوف كه در سان فرانسيسكو قرار دارد هم قراردادي به مبلغ ۷۸۰ ميليون دلار بسته شده تا بر بازسازي هايي كه در عراق صورت مي گيرد نظارت دقيق داشته باشد. بچتل به همراه شركت هاليبرتون بيش از ۲ ميليون دلار از مبلغ قرارداد را به كانديداهاي جمهوري طلب اهدا كردند. گروه مهندسان عالي رتبه ارتش آمريكا در پاسخ به سئوالاتي كه واكسمن در ماه آوريل از آنها پرسيده است گفته اند، طي قراردادي دو ساله كه با شركت كلاگ - براون - روت منعقد شده اين شركت موظف است كه چاههاي نفتي عراق كه طي جنگ آتش زده شده بود را تعمير كند و ميزان كل نفت موجود در منابع اين كشور را برآورد نمايد. آنها گفته اند مبلغ اين قرارداد ۷ بيليون دلار مي باشد.
در اوايل ماه ژوئيه پنج بند به قرارداد اضافه گرديد كه همين مسئله باعث افزايش مبلغ قرارداد به بيش از ۲۸۲ ميليون دلار شد. اين بندها شامل: آموزش كار كردن با تجهيزات و جبران خساراتي كه به سرمايه هاي كشور وارد شده، تعمير امكانات آسيب ديده، ساختن مكانهايي با امكانات لازم براي كارگران شاغل در شركتها و ارسال نفت به داخل كشور عراق تا زماني كه سيستم هاي توزيع داخلي آن كه آسيب ديده تعمير شود. دليل طرح قرارداد اين بود كه بر روي آسيبهاي اساسي و مهمي كه به بخشهاي مختلف عراق وارد شده سرپوش بگذارند. گفته شده كه ارائه اين خدمات براي حمايت از مأموريت افراد آمريكايي در عراق مي باشد و هيچ قرارداد ديگري تا اين حد نمي تواند آمريكايي ها را به اهدافشان نزديك كند. تلاش شركت كلاگ - براون - روت براي بازسازي بخشهاي آسيب ديده عراق طي جنگ اين گمان را در همگان بر مي انگيزد كه حمله آ مريكا به عراق براي دخالت در بخشهاي مختلف عراق و تسلط بر آن بوده است و بركناري صدام حسين تنها بهانه اي براي آن حملات بود. دقيقا زماني كه رؤساي آمريكايي ساكن در عراق مورد انتقاد قرار گرفته بودند كه چرا مشاغلي كه عراقي ها خودشان مي توانند انجام دهند به آمريكائيها سپرده شده است، افراد آمريكايي حتي در سالن هاي آرايشي، نانوايي ها و خشكشويي ها مشغول به كار بودند در حاليكه مردم عراق به دليل عدم وجود شغل مناسب و به تبع آن درآمد كافي از حداقل امكانات زندگي هم محروم بودند.
كتي گيست مدير روابط عمومي شركت كلاگ - براون - روت در پاسخهايي كه به سئوالاتي كه از طريق پست الكترونيك از او پرسيده شده بود بيان كرد اين شركت كاري را انجام مي دهد كه براي افزايش بازدهي صنعت نفت عراق و مستحكم تر كردن شالوده اين صنعت ضروري است. آنها همچنين هر كاري كه براي اجراي قراردادهاي منعقد شده ضروري باشد را انجام خواهند داد.
مقامات آمريكايي و عراقي نظرات متفاوتي در مورد نقش شركت كلاگ - براون - روت در تجارت نفت عراق دارند. فيليپ كارول مشاور آمريكايي امور نفتي عراق گفت كه قرارداد اين شركت آنها را ملزم مي كند تا به خسارات وارد شده بر عراق طي جنگ توجه داشته باشد و درصدد اصلاح و جبران آنها برآيد. البته تعمير آسيبهايي كه طي ۱۳ سال تحريم عراق به دليل حمله به كويت به اين كشور وارد شده در قلمرو اين قرارداد قرار ندارد. كارول مي گويد: در پايان سال اين شركت وابسته به هاليبرتون گزارش خود را در مورد ارزيابي صنعت نفت عراق به مراجع بالاتر تسليم خواهد كرد. اين گزارش مبنايي براي تعمير خرابي هاي وارد شده به اين كشور خصوصا صنايع آن قرار خواهد گرفت. او گفت: وقتي شركت برنامه خود را مطرح كند، وزارت نفت عراق آن را بررسي مي كند و با موارد مندرج در قرارداد مقايسه مي نمايد تا كاري برخلاف قرارداد انجام نشده باشد. خشاب مدير مسئول پالايشگاه نفتي دعورا مي گويد: آسيبهاي وارده از جنگ چشمگير نيست زيرا منابع و امكاناتي كه باقي مانده و صدمه نديده فراوان است و مي تواند بكار گرفته شود. او گفت: صنعت نفت عراق يك صنعت بسيار قديمي و اصيل است و به همين دليل است كه شركت كلاگ - براون - روت تمايل زيادي به همكاري با ما دارد. آنها به ظاهر براي كمك به ما آمده اند اما در واقع درصدد غارت نتايج تلاشها و فعاليتهاي ما مي باشند. خشاب گفت كه او و رؤساي اين شركت در مورد روشهايي كه با استفاده از آن مي توانند ظرفيت و حجم توليدات دعورا را افزايش دهند صحبتهاي بسياري كرده اند. آنها همچنين در زمينه استفاده از نفت در توليد حرارت و روشنايي و نيز پالايش آن نيز بحث كرده اند. خشاب عقيده دارد كه بدون شك شركت كلاگ - براون - روت هم مي تواند فعاليتهايش را به نحو احسن انجام دهد اما تا وقتي اين شركت در آمريكا حضور دارد چرا از همكاري او بهره نبرند.
گيست مي گويد كه شركت در حال هدايت و سازماندهي يك سري تعميرات سريع و فوري در مورد مسائل زيرساختي اين صنعت مي باشد. او مي گويد: اعضاي اين شركت تمام تلاش خود را براي دستيابي به شرايطي كه مد نظر دارند انجام مي دهند. آنها به بررسي شالوده صنعت نفت عراق مي پردازند و تعميراتي براي اصلاح بخشهاي آسيب ديده انجام مي دهند. او اضافه مي كند كه هنوز براي قضاوت در مورد شرايط آتي اين كشور و نحوه عملكرد اعضاي شركت كلاگ - براون - روت خيلي زود است.
واكسمن مي گويد: مهم است كه ما خدمات ضروري و مورد نياز را براي كاركنان شركت ارائه دهيم اما برخي از خدماتي كه هاليبرتون در اختيار كاركنان اين شركت قرار داده خيلي بيشتر از ديگر مناطق است.
به علاوه شركت كلاگ - براون - روت مسئول است تا گازوئيل را از راههاي غيرزميني به اين كشور برساند تا كمبود نفت و صنايع وابسته آن كه به دليل بحرانهاي بعد از جنگ در اين كشور ايجاد شده بود جبران شود. به همين منظور هر هفته هزاران تانكر نفت و محصولات وابسته از سوريه، عربستان صعودي، تركيه و اردن وارد عراق مي شود. اين تجارتي است كه عراق سالهاست آن را تجربه كرده است. از سال ۱۹۹۱ در مقابل حمايت امان از بغداد در مقابل حملات كويت، نفت را با قيمتي پائين تر به اردن مي فرستاد. اين مسئله در ماه مارس به دليل حملاتي كه صورت گرفت متوقف شد و عوامل شركت كلاگ - براون - روت رانندگان آمريكايي را براي حمل و نقل نفت استخدام كردند در حاليكه اكثر مردم عراق در اين شرايط بحراني بيكارند.

نگاه
زيان جرايم اقتصادي در هنگ كنگ
001010.jpg

۳۱ درصد از فعاليتهاي تجاري در هنگ كنگ از تخلفاتي كه در اين بخش طي دو سال گذشته رخ داده است زيان ديده  اند كه ۲۰ درصد اين زيان به طور متوسط جبران مي شود. يك موسسه حسابرسي بين المللي به نام پرينس داتر هاوس كوپر اعلام كرد در پژوهشي كه در مورد ۸۵ شركت تجارتي كه مركز آن در هنگ كنگ است انجام گرفته مشخص شده ۳۵ درصد آنها از عدم اطمينان به بازگشت سرمايه هاي خود رنج مي برند و ۲۳ درصد آنها قرباني تخلفاتي مي شوند كه از طريق شبكه هاي كامپيوتري صورت مي گيرد. تقريبا دو سوم يعني حدود ۶۴ درصد از شركتهاي تجاري هنگ كنگ انتظار دارند كه طي ۵ سال آينده سطح كلاه برداري در اين كشور افزايش داشته باشد و ۲۸ درصد از ناكافي بودن سرمايه هايشان و خطري كه سرمايه هايشان را تهديد مي كند نگران هستند. توني پارتون، رئيس سرويس تحقيقاتي شركت حسابرسي پرينس واتر هاوس كوپر كه در چين و هنگ كنگ فعال است گفت: بدون انجام فعاليتهاي جايگزيني براي حل ريشه اي مشكل نمي توان انتظار از بين رفتن تخلفات اقتصادي در كشور هنگ كنگ را داشت. در منطقه آسيا- اقيانوسيه، صنايع فعال در بخش توليد محصولات صنعتي بيشتر در معرض تخلفات اقتصادي قرار دارند زيرا مستعدترين بخش براي خلاف خلافكاران بوده و تقليدهاي غيرمسئولانه از توليدات ديگران و دزدي هاي فرهنگي رايج ترين مسئله در اين بخش اقتصادي است. وي بيان كرد: ربع سازمانهايي كه در منطقه آسيا- اقيانوسيه فعاليت مي كنند در پنج سال آينده از اين نظر تهديد بزرگي براي اقتصاد هنگ كنگ محسوب خواهند شد. بررسي ها نشان داده كه بيشترين سطح تخلفات اقتصادي گزارش شده در دنيا يعني ۵۱ درصد مربوط به كشورهاي آفريقايي مي باشد و ۴۱ درصد نيز مربوط به كشورهاي شمال  آمريكا است.
تحقيقات نشان داده كه احتمال كلاهبرداري در شركت هاي بزرگي كه بيش از ۱۰۰۰ كارمند دارند ۵۲ درصد گزارش شده در حالي كه در شركتهاي كوچكتر اين احتمال ۴۱ درصد است. در گزارش ذكر شده كه اين تخلفات اقتصادي چه ميزان به اقتصاد كشور هنگ كنگ صدمه مي زنند.
001020.jpg

كاهش ورشكستگي در ژاپن
ورشكستگي شركت هاي ژاپني در سال گذشته ۳/۱۳ درصد بوده و اين ميزان به ۹۸۴/۸ درصد در شش ماه اخير سال تا ماه ژوئن تنزل يافته است. اين ميزان براي نخستين بار در چهار سال اخير به كمتر از ۹۰۰۰ مورد رسيد.
سخنگوي بانك اقتصادي «تي كوكو» گفت: دليل كاهش سطح ورشكستگي در ژاپن اين است كه شركت ها به دنبال بازسازي سرمايه هاي زيرساختي خود هستند و از تجارت كالاهاي پر ريسك خودداري مي نمايند.
وي گفت: شركتها به تكميل ساختار زيربناهاي خود مي پردازند تا بتوانند مديريت مالي خود را ارتقاء داده و سودآوري شركت خود را به سطحي برسانند كه احتمال ورشكستگي در آن حداقل باشد. به همين دليل تعداد تجارتهاي ورشكسته در اين كشور تنزل چشمگيري داشته است.
«تي كوكو» گفت: مبلغ كل بدهي شركتها در طي ۶ ماه اخير يعني بين ماههاي ژانويه تا ژوئن كه ۹ درصد گزارش شده بود معادل ۵/۶ تريليون ين (۵۵ ميليارد دلار) مي باشد.
وي گفت: طي چندين ماه اخير ۹۷۶/۶ درصد از ورشكستگي ها مستقيما به ركود مربوط مي شود كه اين ميزان ۵/۷۷ درصد تعداد كل ورشكستگي هاست.
به طور كلي تعداد تجارتهاي ورشكسته در بخش توليدي به ۱۹ درصد و در بخش فروش به ۱/۱۷ درصد رسيده است. تنها در ماه ژوئن، تعداد تجارتهاي ورشكسته نسبت به سال قبل ۲/۱ درصد كاهش داشته است و به ۳۹۸/۱ مورد رسيده اما مبلغ كل بدهي شركتها ۱۶ درصد افزايش يافته و به ۷/۸۱۵ بيليون ين رسيده است. تحقيقات «تي كوكو» نشان داده كه بالغ بر ۱۰ ميليون ين از اين بدهي ها پرداخت شده است.

سايه روشن اقتصاد
001000.jpg

سر بر آجر كوبيدن اروپا
خبرگزاري فرانسه در تحليلي نوشته است، اتحاديه اروپا در مناقشه ايران و آمريكا فقط به منافع خود و كسب امتياز از ايران مي انديشد.ايسنا به نقل از خبرگزاري فرانسه نوشته است: اتحاديه اروپا مي خواهد به جاي برطرف شدن نگراني هايش در زمينه هاي برنامه هاي هسته اي، حمايت از تروريسم، روند صلح خاورميانه و حقوق بشر، قرارداد پرسود تجاري و توافق نامه همكاري را با ايران ادامه دهد؛ اما ديپلمات هاي اروپايي اكنون احساس مي كنند كه سرشان را به ديوار آجري زده ا ند.اين خبرگزاري در ادامه مدعي شده است: تلاش هاي ايران براي اطمينان دادن به جهانيان مبني بر اين كه برنامه هاي هسته اي صلح آميز اين كشور پوششي براي برنامه هاي هسته اي نيست، هنوز قانع كننده نبوده است.
001005.jpg

دولتي ها چاي قاچاق مي كنند
پيگيري مربوط به قاچاق چاي از سوي نهادهاي مختلف به نقطه حساسي رسيده است. روز دوشنبه بازرگانان چاي در مسجد امام خميني(ره) تجمعي اعتراض آميز داشتند كه در نهايت با سخنراني دبيركل انجمن هاي اسلامي اصناف و بازار پايان يافت. احمد كريمي در اين تجمع گفت: چاي قاچاق در مراكز دولتي فروخته مي شود. البته وي نامي از هيچ دستگاه دولتي نبرده يا خبرگزاري فارس آنرا مخابره نكرده است. بايد واكنش دولت را در اين باره مشاهده كرد.
001015.jpg

حباب
افزايش بي سابقه و شگفت انگيز قيمت سهام شركتهاي پذيرفته شده در بورس تهران موجب نگراني شده است. مسئولان بورس تهران و برخي از مديران بنگاههاي اقتصادي كه سهام آنها در بورس تهران عرضه مي شود از سهامداران خواسته اند در خريد سهام احتياط كنند. كارشناسان اقتصادي شرايط فعلي بورس را با ۱۳۷۵ مقايسه مي كنند كه پس از يك دوران پررونق ناگهان به ركود گرايش پيدا كرد.

ساز مخالف كوك شد
يك روزنامه صبح كشور كه نظرات اقتصادي وسياسي منتقدين به اقتصاد بازار را بازتاب مي دهد، به طرح استراتژي توسعه صنعتي واكنش انتقادي نشان داد و به نظر يادداشت نويس اين روزنامه، اين استراتژي كه به تأييد وزير صنايع و معادن نيز رسيده، «استراتژي خاص جهت هضم در اقتصاد جهاني و به طور شفاف تر هضم صنعت و اقتصاد كشور در شركتهاي چند مليتي با ماركهاي تجاري نام آور است.» آن دسته از كارشناسان اقتصادي و صنعتي كشوركه مورد انتقاد اين گروه هستند سالهاست به اين نتيجه رسيده اند كه توسعه صنعتي ايران جز با مشاركت سرمايه هاي خارجي و استفاده از تجربه بازار يابي، مديريت و تكنولوژي شركتهاي بزرگ صنعتي جهان به دست نمي آيد.
001030.jpg

ايرانيان در داووس كوچك
نشريه «روند اقتصادي» كه زير نظر معاون اقتصادي وزارت امور خارجه انتشار مي يابد خبر داده است، مظاهري (وزير اقتصاد)، جهانگيري (وزير صنايع و معادن)، رضا ويسه (رئيس هيأت عامل سازمان گسترش و نوسازي صنايع) رضا امراللهي (قائم مقام وزير نيرو)، مجرد (معاون ارزي بانك مركزي) به «كران مونتانا» مي روند تا در «روز ايران» كه به همت بنياد كران مونتانا برگزار مي شود مشاركت كنند. به نوشته اين نشريه، بنياد «كران مونتانا» كه مقر آن در سوييس است، رقيب مجتمع جهاني اقتصاد داووس تلقي مي شود و مثل اين مجمع به بررسي اوضاع جهان مي پردازد. اين نشريه خرسندي خود را ابراز كرده و مي نويسد: «روز ايران «كران مونتانا» فرصتي براي مديران ارشد كشورمان است تا ضمن شناساندن امكانات خود با فرصتهاي ديگر كشورها كه عموماً كشورهاي هدف صادراتي ايرانند آشنا شوند.

جايي براي ترديد نيست
مهندس امير احمدي مدير كل امور پست و مخابرات سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور اعتراف كرده است ايران در زمينه خصوصي سازي در مخابرات كه از دهه ۱۹۸۰ آغاز و در ۱۹۹۶ به اوج خود رسيد از دنيا فاصله گرفته است.
وي گفته است، بخش مخابرات فعاليت هاي جدي خود را براي خصوصي سازي با آغاز برنامه سوم توسعه شروع كرد، اما اراده جدي در دستگاهها و نهادها وجود نداشت. در حالي كه آزادسازي بخش مخابرات و ارتباطات در جهان اتفاق مي افتد، جايي براي ترديد و تأمل وجود ندارد.

سازمان يا وزارتخانه
در سال ۱۳۷۱، رئيس سازمان برنامه و بودجه وقت لايحه اي براي تجمع  سازمانهاي حمايتي و اجتماعي تهيه كرد كه پس از تصويب در هيأت دولت به مجلس ارائه شد. اما قرار گرفتن برخي از ارگانهاي حمايتي در اين لايحه كه بايد مديريت آنها تفويض مي شد سبب گرديد، اين لايحه هيچ گاه به تصويب نرسد. در يك سال گذشته تلاش براي تشكيل وزارت رفاه و تأمين اجتماعي شدت گرفته است. جالب اين است كه سيد منصور حسيني نماينده مردم مينو دشت به خبرگزاري فارس گفته است كه به جاي وزارت رفاه و تأمين اجتماعي سازمان تشكيل مي شود و شهربانو امامي نماينده ديگر مجلس تأكيد كرده است، تشكيل وزارت رفاه و تأمين اجتماعي در كميسيون مجلس تصويب شده است. گفته مي شود دست كم ۲۰ نهاد تأمين اجتماعي وجود دارد.

اقتصاد
ادبيات
آلبوم
انديشه
سياست
علم
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  آلبوم  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |