از آثار تاريخي و رواياتي كه در كتب مختلفه مشاهده مي شود معلوم مي گردد كه ايرانيان از قديم الايام به ورزش و نيرومندي تن توجه داشته و به اخلاق و رفتار نيك و صفات خوب و جوانمردانه اهميت خاصي داده و جوانان را براي رسيدن به مقام مردي و دارا شدن شايستگي دخول در زندگي اجتماعي به انجام عمليات ورزش هاي گوناگون و در عين حال سخت و دشوار تشويق و تربيت مي نمودند و براي آنكه آنها را زنان و مرداني مجهز براي خدمت به ميهن و مفيد در زندگي اجتماعي بارآورند به كارهاي سخت و طاقت فرسا و خستگي و گرسنگي و بي خوابي عادتشان مي دادند و پيوسته مي كوشيدند كه زنان و مردان ايراني داراي صفات عاليه انساني باشند. از بيشتر آيات اوستا و گفتار و نوشتجات مورخين و جهانگردان خارجي نسبت به تندرستي و سلامت جسم و روح كه ايرانيان قديم به آن اهميت فوق العاده مي دادند معلوم مي شود كه ايرانيان قديم مردماني بشر دوست و نيك كردار و نيرومند بوده اند. پيغمبر ايران قديم آشور زرتشت ضمن تعاليم علمي و سودمند خود عقايد باطل و خرافاتي دانشمندان زمان را كه عبارت از ترك دنيا نمودن و كنج عزلت انتخاب كردن بود با كياست و تهور و زبردستي و پشتكار كامل به كنار زده و دنيا را چنين معرفي كرد كه دنيا ميدان رزم و ستيز بين بد و نيك است و بشر از اين جهت به دنيا آمد تا بر عليه زشتي و دروغ و ناپاكي ستيزه و مبارزه كرده و به قدري فداكاري نمايد تا بدي و دروغ و ظلم و ستم از جهان برافتد و به جاي آن نيكي و راستي و نوع دوستي تمام گيتي را زيور بخشد تا در تمام دنيا بشري سعادتمند و كامياب زندگي كند و براي رسيدن به اين هدف عالي معتقد بود كه ابتدا هر كس بايد ضعف و ناتواني- رنج و بيماري - گدائي و ناداني - اسارت و بندگي را از خود دور سازد و اين صفات بد بشري را دشمن آرايش و صفاي گيتي مي دانست.
در قديم هر جواني پس از گذشتن از آزمايشهاي حقيقي اجازه داشت و مي توانست مبادرت به زناشويي نموده و تشكيل عائله دهد.
ورزش هايي كه بيش از همه در ايران قديم اهميت خاصي داشته و تاكنون هم در بين مردم ايران حتي ده نشينان به يادگار باقي مانده (كشتي گيري - چوگان بازي - اسب سواري - تيراندازي - شكار حيوانات وحشي و رقص هاي مختلف) است كه در ايام عيد و روزهاي عروسي هنوز هم مردم از پير و جوان و زن و مرد خود را با آنها مشغول ساخته و قدرت و همت و تهور جوانان را آزمايش مي نمايند.
در سراسر شاهنامه اشعاري درج است كه حاكي از آن مي باشد كه عمليات زورآزمائي - تيراندازي - زوبين افكني - چابك سواري - شمشيربازي - و كشتي گيري در ايران قديم معمول و متداول عمومي بوده و كراراً پادشاهاني را نام مي برد كه در هنگام بزم و شكار رزم براي سرگرمي خود و مشاهده قدرت و مهارت شاهزادگان و درباريان و همراهان مسابقه هايي قسمت ها تشكيل و برندگان را به اخذ جوايز شاهانه مفتخر مي كردند.
بازي چوگان كه ايجادكننده آن ايرانيان بوده و بعداً از ايران به هندوستان و انگلستان رفته براي چالاك و جسور شدن جوانان و ايجاد حس همكاري و تربيت اسبان اصيل بوده كه مورد توجه عموم ايرانيان به خصوص سلاطين قرار گرفته.
بازي كريكت وگلف كه در انگلستان و اسكاتلند پيدا شده ريشه آن از بازي چوگان گرفته شده است.
آثار و مدارك موجود در موزه ها و كتابخانه هاي بزرگ دنيا اين ادعاي ما را ثابت مي كند. نويسنده دو تابلو زيباي چوگان بازي را در كتابخانه واشنگتن ملاحظه كرده كه متعلق به قرن شانزدهم مي باشد. شرح مسابقه گوي و چوگان بين دسته ايران كه به سردستگي سياوش و افراسياب انجام شد و اشعاري كه به اين شرح گفته شده يكي ديگر از مدارك ادعاي ما است.
همان روز گردان به ميدان شدند
گرازان و باروي خندان شدند
چنين گفت پس شاه توران بدوي
كه ياران گزينم در زخم گوي
سياوش چنين گفت با شهريار
كه كي با شدم دست چوگان بكار
برابر نيارم زدن با تو گوي
هميدان هماورد ديگر بجوي
يكي از رشته ورزش هايي كه در ايران قديم معمول بوده و هر ايراني به خوبي آن را مي آموخته زوبين افكني است.
اين ورزش براي افراد پياده و سواره به كار مي رفته و مهارت در آن بوده كه با يك حركت دشمن را از پاي درآورد.
مورخين گفته و نوشته اند كه ايرانيان به قدري در هدف گيري با زوبين مهارت داشته اند كه از فاصله زياد دشمن را ناكار مي نمودند مخصوصاً در جنگ بين مصر و ايران غلبه ايرانيان در اثر فن زوبين افكني بوده كه مصريان از وجود آن بي اطلاع بودند زوبين را از چوب نخل و به اندازه يك متر درست مي كردند. تيراندازي با كمان نيز يكي از ورزش هاي قديم در ايران بوده كه به گفته گزنوفون به اطفال كوچك تا شانزده سالگي تعليم داده مي شد. شرح راجع به جنگ رستم و اشكبوس در شاهنامه ادعاي ديگر ما را ثابت مي كند.
در اغلب ورزش ها بانوان نيز اشتغال مي ورزند و عده اي از آنها يافت شده اندكه داراي استعداد كافي بوده و موقع آزمايش در كشتي و سواري و تيراندازي و رقص در مقابل مردان لياقت كامل از خود نشان داده اند.
ايرانيان قديم معتقد بودند كه ورزش براي زن و مرد لازم و هر جامعه با داشتن زنان و مردان سالم و ورزيده و با قدرت مي تواند افراد لايق و مفيد براي كشور تهيه نمايد. از اين رو موقع ازدواج يكي از شرايط مهم، سلامت زن و مرد را مي دانستند. ايرانيان قديم به قدرت بدن و قوت بازو اهميت مي دادند. حكايات و اغراق گويي هايي كه از زور و بازوي پهلوان نامي ما رستم كه بيشتر به افسانه شبيه است گفته و شنيده مي شود نشانه اي از وجود افراد قوي در اين سرزمين بوده و نمونه اي از علاقه ايرانيان به زور و قوت مي باشد و بايد قبول كرد كه عموماً افسانه هاي ملي نمونه اي است . ادامه دارد