دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۱۳ - July . 21, 2003
علمي فرهنگي
Front Page

نخستين دانشجوي دكتراي پليمر ايران دانش  آموخته شد
گروه علمي فرهنگي: نخستين  دانشجوي  دكتراي  پليمر ايران  در آئيني  روز يكشنبه  با دفاع  از پايان  نامه  خود در پژوهشگاه  پليمر ايران ، دانش  آموخته  شد.
«دكتر محمد برمر» در دفاع  از طرح  تحقيقاتي  خود با عنوان  «سنتز و تعيين مشخصات  غلظت دهنده هاي  پلي  يورتاني »، گفت : ماده  «پلي  يورتاني » در صنايع  رنگ ، پلاستيك  و روكش هاي  سطح  كاربري  دارد.
وي  افزود: اين  ماده  در قوام دهي  رنگ هاي  پلاستيكي  و در برخي  چسب ها نظير چسب  چوب  كه  داراي  سيستم  آبي  است  نيز مورد استفاده  قرار مي گيرد.
در اين  آئين ، رئيس  و ۶۰ تن  از استادان ، محققان  و كارشناسان  پژوهشگاه  پليمر ايران  حضور داشتند.

دانش آموزان استثنايي در مدارس عادي ثبت نام مي شوند
گروه علمي فرهنگي: سازمان  آموزش  و پرورش  استثنايي  اعلام  كرد كه  اولويت  ثبت  نام  دانش آموزان  استثنايي  غير از گروه  كم توان  ذهني  در مدارس  عادي  و با برخورداري  از خدمات معلمان  رابط است .
روابط عمومي  سازمان  آموزش  و پرورش  استثنايي  كشور روز يكشنبه  در اطلاعيه اي  با اعلام  دستورالعمل  ثبت  نام  نوآموزان  و دانش آموزان  استثنايي  تصريح  كرد: نوآموزاني  كه  در آزمون  دوره  آمادگي  پذيرفته  شوند، بدون گذراندن  دوره  آمادگي  مي توانند با رعايت  ساير ضوابط در پايه  اول  ابتدايي ثبت  نام  شوند.
پذيرش  دانش آموز در مراكز شبانه روزي  نيز صرفا در صورت  نبودن  آموزشگاه يا امكان پذير نبودن  جايدهي  دانش آموز با روش  تلفيقي  صورت  مي گيرد.
براساس   اين  اطلاعيه ، هنگام  ثبت  نام ، ارائه  كارت  يا شناسنامه  بهداشتي ، تصوير صفحه  اول  شناسنامه  و فرم  سنجش  هوش ، بينايي  و شنوايي  براي  نوآموزان و دانش آموزان  كه  نخستين  بار در مراكز آموزشي  و كلاسهاي  خاص  ثبت  نام مي شوند، الزامي است .
سازمان  آموزش  و پرورش  استثنايي ، دريافت  هرگونه  وجه  بجز حق  بيمه  و بهاي  كتابهاي  درسي  در زمان  ثبت نام  را ممنوع  كرده است .
روابط عمومي سازمان  آموزش  و پرورش  استثنايي  كشور، همچنين  شماره  تلفن ۶۹۵۳۳۰۰ واحد ارتباطات  مردمي اين  سازمان  را براي  پاسخگويي  به  پرسشهاي والدين  درباره  ثبت نام  دانش آموزان  استثنايي  اعلام  كرد.

سينماي ايران سينماي فرانسه
005140.jpg
گفت و گو با فرانسوا نيكولو، سفير فرانسه در ايران

فرانسوا نيكولو، سفير فرانسه در ايران است و برگزاري جشنواره سينماي مستند در ايران و روابط گسترده ايران و فرانسه در زمينه هاي مختلف دليلي است كه گفت وگوي خود با سفير فرانسه را هماهنگ كرده و انجام مي دهيم.
ساعت ده و سي دقيقه صبح، وقت مصاحبه با آقاي سفير بود و ما براي هماهنگي هاي معمول، زودتر از موعد مقرر به سفارت رفته بوديم.
برخلاف پيش بيني، بدون تشريفات و انتظار داخل شديم. اتاقي ۴۰ متري و دكوري ساده و قديمي، محيط دوستانه اي را براي گفت وگو مهيا كرده بود.
آقاي مديا كاشيگر (رايزن اول سفارت فرانسه در ايران)، زحمت ترجمه اين گفت وگو را كه در زمان اكران فيلمهاي مستند فرانسه در ايران صورت پذيرفت، عهده دار بود.
جشنواره فيلم هاي مستند فرانسه در ايران، در حال برگزاري است و اين اولين باري است كه با حجم انبوه، فيلمهاي خارجي در ايران برگزار مي شود. دليل و اهميت اين مسئله چيست؟
ما سعي مي كنيم كه سينماي فرانسه را با تمام جنبه هايي كه دارد به تماشاگر ايراني معرفي كنيم. در حال حاضر ما هر سال يك برنامه هفته سينماي فرانسه داريم كه در سينماتك موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار مي شود. همين اواخر برنامه خيلي مهمي را با همكاري ايران به اجرا درآورديم. آن هم معرفي فيلمهايي بودكه توسط شبكه تلويزيوني آرته arte توليد شده بود. ما سعي كرديم اين فيلمها را به تماشاگر ايراني معرفي كنيم و حالا هم رسيديم به هفته سينماي مستند فرانسه در ايران كه در حال برگزاري است.
بايد بگويم كه اين جشنواره، بسيار غني است و اين را بايد اضافه كنم كه ابتكار اين جشنواره از جانب ايران بود وما از اين بابت بسيار خوشحاليم. بنابراين فرصت خوبي است كه هم از انجمن فيلمسازان تجربي ايران تشكر كنم كه برگزاري اين جشنواره را ميسر ساخت و هم از مديران سينماي فلسطين كه تالار سينماي خود را در اختيار جشنواره گذاشتند.
البته اين آرزو را داريم كه روزي برسد كه فيلمهاي فرانسوي را سينماهاي تهران و نيز سراسر ايران هم نشان بدهند.
ما به آينده اميدواريم و من تصور مي كنم كه براي بقاي اقتصادي سالن هاي سينماي ايران بالاخره بايد روزي اين سالن ها به روي محصولات بين المللي سينما باز شود.
فكر مي كنم ايران هم مثل بقيه كشورهاي جهان، با اين مشكل روبروست كه فيلمهايي كه خود به تنهايي توليد مي كند، قادر نيست سالنهاي سينماها را پر كند.
ما هم اگر قرار باشد در فرانسه فقط فيلمهاي فرانسوي نشان بدهيم سالنهاي ما خالي مي ماند. همانطوري كه مي دانيد، آرزو و خواسته ما اين است كه رابطه اي بسيار قوي بين سينماي فرانسه و سينماي ايران برقرار باشد.
همانطور كه مي دانيد كارگردانان و فيلم سازان ايراني در فرانسه شهرت دارند و فكر مي كنم كه فرانسه در معرفي سينماي ايران به جهان نقش ايفا كرده است. بخصوص سينماي مؤلف، يعني سينمايي كه محصول آدم هاي خلاق و آفريننده در كار سينما هستند.
آرزو و خواست ديگر ما اين است كه سينماي ايران در عمق خود نيز معرفي و شناخته شود و براي همين هم است كه برنامه هاي گوناگون فرهنگي در نظر گرفته شده كه از آن جمله جشنواره مربوط به ۱۰۰ سال سينماي ايران است.
برنامه بسيار مهم ديگري كه در حال تدارك آن هستيم و قرار است در سينماتك (فيلم خانه) پاريس برگزار شود، معرفي و نمايش دهها فيلم ايراني است كه حول يك موضوع مشترك يعني شهر تهران ساخته شود، است.
سياست شما (فرانسه) در برابر فيلمهاي ايراني و خارجي چيست؟
چيزي بيش از ۵۰ سال است كه از نظر تعداد فيلمهاي خارجي كه قرار است در فرانسه به نمايش دربيايد، هيچگونه سهميه و سقفي وجود ندارد. ولي در مقابل سيستمي را براي كمك به سينماي فرانسه ساختيم كه منابع مالي آن از درآمد سالنهاي سينما در سرتاسر فرانسه تامين مي شود. ما در فرانسه، همه فيلمهايي را كه در هر كجاي جهان توليد مي شود، نمايش مي دهيم و در اين ميان طبعا سينماي آمريكا سهم بزرگي دارد. بسته به سالن ها اين سهم گاهي ۵۰درصد و گاهي هم از اين ميزان مي گذرد .ولي هر بار كه يك تماشاگر فرانسوي بليط سينما مي خرد و وارد سينمايي مي شود كه فيلمي را ببيند، چه اين فيلم آمريكايي باشد چه چيني يا هر كشور ديگر و حتي اگر فرانسوي هم باشد بخشي از پول بليط به صندوق ملي حمايت از سينما واريز مي شود و حسن اين روش اين است كه همه حتي فيلم سازان و تهيه كنندگان آمريكا نيز به حمايت از سينماي فرانسه، بدين ترتيب كمك مي كنند چون وجوهي كه به اين ترتيب به دست مي آيد، خيلي زياد است، اين سئوال پيش مي آيد كه ما با اين درآمد چه مي كنيم.
در درجه اول به كمك صاحبان سالنهاي سينما مي رويم. به اين منظور كه سالنهاي خود را مجهزتر بكنند و شرايطي را فراهم بياورند كه تماشاگر در آن آسايش بيشتر و رفاه بيشتري داشته باشد. چون اعتقاد ما بر اين است كه سالن سينما بايد به شكلي باشد كه تماشاگر را از خانه بيرون بكشد و به سينما بياورد. و اگر قرار باشد كه تماشاگر فيلم را در تلويزيون و يا ويديو ببيند، ديگر اسم آن سينما نيست. بخش دوم اين كمكها به تهيه كنندگان فيلم فرانسوي است يعني تهيه كنندگان و توليدكنندگاني كه پروژه هاي با كيفيت عالي دارند. بدين معني كه سناريو و فيلم نامه و طرح خود را ارائه مي دهند و اين توسط كميسيون هاي تخصصي بررسي مي شود و اگر تشخيص داده شود كه كيفيت هاي اين فيلم خوب و عالي خواهد بود، به فيلم كمك مي شود.
بديهي است كه بسياري از فيلم هاي فرانسوي كه داراي كيفيت هاي بسيار خوب هستند اگر از اين كمك  برخوردار نبودند هرگز ساخته نمي شدند و بنابراين كمكي است كه حقيقتا به رشد اين سينما كمك مي كند.
با همين ذهنيت، به جز سينماي فرانسه به سينماي كشورهاي ديگر هم كه در آنها كارگردانان صاحب سبك پيدا مي شوند كمك مي كنيم. سينماهايي كه حق تولد و حق رشد دارند .تهيه خيلي از فيلمهاي كشورهاي آسياي ميانه، خيلي از كشورهاي آفريقايي و چند فيلم ايراني از وجوه اين صندوق بوده است.
شما اگر به فيلمهاي صاحب سبك سينماي ايران نگاه بكنيد، در بسياري از آنها توليد مشترك فرانسه را خواهيد ديد كه تامين مالي آن از طريق اين صندوق بوده است.
روابط فرهنگي و هنري ايران و فرانسه در حال حاضر چگونه است و ارزيابي شما نسبت به آينده اين روابط چيست؟
تلاش ما اين است كه در ايران خيلي فعال باشيم و فرهنگ فرانسوي را به جامعه ايران معرفي كنيم. اين را هم بگويم كه با وجود سفير بسيار فعالي كه ايران در پاريس دارد، ايران هم همين فعاليت را براي معرفي ايران در فرانسه انجام مي دهد.
تصور نمي كنم كه ماهي بگذرد و در ايران يا فرانسه يك برنامه فرهنگي براي معرفي فرهنگ كشور ديگر نباشد .
يعني حداقل هر ماه ما يك برنامه فرهنگي براي معرفي فرهنگ همديگر داريم و بايد بگويم كه ابتكارها از هر دو طرف است. يعني گاهي ما فرانسوي ها هستيم كه اين ابتكار را به خرج مي دهيم و از هنرمندان ايراني مي خواهيم به فرانسه بيايند. گاهي نيز خود ايران به ما مي گويد كه اين هنرمندها برنامه در فرانسه اجرا كنند.
گاهي هم از ما دعوت مي كنند كه هنرمندان فرانسوي  به ايران بيايند و اين ابتكارها متقابل است. به دو مورد كه از ساير موارد چشمگيرتر بوده، مي توانم اشاره كنم. يكي نمايشگاه عكاسي بسيار زيبايي به نام نگاه ايراني بود كه از طرف ايران در فرانسه برگزار شد و صدها هزار نفر براي بازديد از اين نمايشگاه جذب شدند. البته اين ابتكار فرانسوي ها بود و حامي مالي آن هم شركت برق فرانسه بود. متقابلا نمايشگاهي در حال حاضر در تهران برگزار مي شود كه كارهاي «آرما» هنرمند فرانسوي را به نمايش گذاشته و فكر مي كنم كه اين نمايشگاه بسيار زيبا، اثر درازمدتي در ذهن تماشاگران ايراني برجا بگذارد. ۲۵ سال بود كه مجموعه آثار يك هنرمند جهاني به اين شكل به نمايش در نيامده بود.
ابتكار اين نمايشگاه يك ابتكار ايراني بود. يعني آقاي سميع آذر مدير فعال و بسيار پوياي موزه هنرهاي معاصر ايران بود كه اين ابتكار را به خرج داد. البته در تحقق اين ابتكار بنده هم به ايشان كمك كردم. البته همه به ما مي گويند كه بايد كارها بهتر از اين ها بشود. ما هم حرفي نداريم و تلاشمان اين است كه باز هم ارتقاء بدهيم. مثلا ما فرانسوي ها خيلي علاقه منديم در تهران يك مركز اطلاع رساني در مورد فرانسه امروز باز كنيم كه مخاطبان اصلي آن دانشگاهيان خواهند بود. ما در اين مورد پرونده اي تشكيل داديم. درخواست خود را هم ارائه كرديم و پرونده جريان خود را طي مي كند و از جانب ايران مخالفتي با اين طرح انجام نشده و منتظريم كه پرونده جريان اداري خود را طي كند و مطمئن هستيم كه به نتيجه خواهد رسيد.
به غير از فستيوال فيلم نانسي كه تيرماه در فرانسه برگزار مي شود، آيا فستيوال ديگري هم در فرانسه برگزار خواهد شد؟
فكر مي كنم كه در حال حاضر، سفارت ايران در پاريس در حال تدارك برگزاري چندين هفته و فصل ايران هست و در اين مورد با شهرداري شهر فرانسه صحبتهايي شده است. نمايشگاه ديگري در ماههاي آينده برگزار خواهد شد و آن در خصوص «باغ هاي ايراني» است. طرح ديگري هم در آينده دورتر هست كه نمايشگاهي در مورد «عصر هخامنشيان» است.
سينماي فرانسه چه تأثيري بر روي سينماي ايران گذاشته و سينماي ايران چطور؟
اول در مورد تأثير سينماي فرانسه بر روي سينماي ايران تصور بنده اين است كه تأثير فيلم هاي فرانسوي - كه سالها پيش براي اولين بار معرفي مي شدند - را مي توان در كارهاي افرادي ديد كه آن موقع جوان، دانشجو و دانش آموز بودند و فيلم هاي فرانسوي را مي ديدند و امروز كارگردان سينماهاي ايران هستند. روزگاري در اينجا (ايران) يك انستيتوي فرانسه بود و اين انستيتو نمايش فيلم داشت و فيلم هاي نمايشي، از فيلم سازان صاحب سبك فرانسه بود و من هنوز افرادي را مي بينم كه برايم تعريف مي كنند در آن روزها به انستيتو مي آمدند و فيلم هاي فرانسوي مي ديدند كه هنوز تأثير آن فيلم ها بر روي آنها باقي مانده است، همانطور كه حتما اطلاع داريد، فرانسه يك سياست جهاني براي معرفي و اشاعه سينماي خود دارد و يكي از اين سياست ها برنامه هاي نمايش فيلم است. چيزي حدود ۱۰۰ موسسه فرهنگي فرانسوي در جهان وجود دارد و آنچه كه ما ملاحظه مي كنيم اين است كه بسياري از كارگردانهاي مستعد سينما اعم از چين، كره، آفريقا و ايران در دوره اي از زندگي خود تحت تأثير فيلم ها قرار گرفتند. در فرانسه هم يك تلاش مهمي صورت گرفت براي معرفي سينماي مؤلف ايران. در آغاز اين تلاش دو يا سه نفر بيشتر نبودند. يعني كساني بودند كه اين سينما را كشف كرده بودند و اين سينما آنها را شگفت زده و ذوق زده كرده بود. آنها علاقه مند بودند كه شادي خود را با بقيه تقسيم كنند. يكي از فيلم هاي بسيار شاخصي كه در سرآغاز معرفي سينماي ايران قرار مي گيرد، «خانه دوست كجاست؟» فيلم معروف عباس كيارستمي است. و من خاطرم هست كه وقتي اين فيلم را نمايش دادند خودم حضور داشتم و خيلي ذوق زده بودم كه اين شيوه نگاه به يك موضوع سينمايي را در اين فيلم مي ديدم و در تمام اين سالها سينماي ايران يك حضور فعال در تمام پژوهشهاي سينمايي كه در جهان صورت گرفته، داشته است و امروزه مي  توان گفت كه فيلم سازان ايراني در همان نقطه اوجي هستند كه پژوهشهاي زيبايي شناختي در عرصه سينما است. و اين نكته مورد تأئيد تمام جشنواره ها هم هست، چه در فرانسه و چه در ونيز. در ونيز ،ايران جايزه هاي بسيار شاخصي برد. البته جايزه ايرانيان در جشنواره كن اين ويژگي را دارد كه در حقيقت نقطه جهش سينماي ايران بود، از آنجا جهاني شدن سينماي ايران شروع شد و حضور در جشنواره هاي معتبر سينمايي تأييدكننده اين نكته است.
از فيلم هاي ايراني كه تاكنون ديده ايد، كداميك جذابيت بيشتري براي شما داشته و چرا؟
طبقه بندي به اين شكل كار خيلي سختي است. ولي مي توانم فيلم هايي را نام ببرم كه بر رويم تأثير گذاشتند. قطعا تمام فيلم هاي آقاي «كيارستمي» به خاطر سبك و نگاهش بسيار مؤثر بودند. اگر بخواهيم از فيلم سازان ديگر نام ببريم مثلا از فيلم «دايره طلايي» بسيار خوشم آمد و اين فيلمي بود كه در تمامي كشورهاي اروپا اثرگذار بود. و فيلمي كه اين اواخر ديدم و خيلي تأثيرگذار بود، «من ترانه ۱۵ سال دارم» بود اين فيلم، بسيار جذاب است و چيزي كه براي من خيلي خوشايند بود اين بود كه برخلاف بسياري از فيلم هاي ايراني كه موفقيت آنها در خارج از ايران است، اين فيلم موفقيت تجاري اش در داخل ايران بود.
يك سئوال شخصي. آيا تا به حال در ايران به سينما رفته ايد؟
بله، «من ترانه ۱۵ سال دارم» را در يك سينما در تهران ديده ام. خيلي از فيلم هاي ديگر را هم در سينماهاي تهران مي بينم.
گفت وگو از: سيدعلي ياسيني وآزيتايزدان پناه

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |    شهري    |
|   علمي فرهنگي    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |