منوچهر صهبايي و اجراي آثار پرويز محمود در بلغارستان
منوچهر صهبايي اگرچه چند سالي است، در ايران كاري را رهبري نمي كند و اواخر سال گذشته نيز اعتراضي جدي به نحوه اجراي سمفوني خسوف داشت، اما از جمله رهبران اركستر صاحب نامي است كه در خارج از ايران آثار ايرانيان را رهبري مي كند. تازه ترين تلاش اين رهبر خوش ذوق اجراي اثري از پرويز محمود، از آهنگسازان نامي موسيقي ايراني است. صهبايي اواسط تيرماه در بلغارستان قطعه كنسرتينو محمود را اجرا كرد. محمود كه ۷ سال قبل دار فاني را وداع گفت، در سال ۱۳۵۲ در آمريكا اين قطعه را براي ويلن و اركستر نوشت. وي قبل از مهاجرت به آمريكا آثار متعددي نوشته بود كه نتهاي آنها همگي مفقود شدند. به نظر مي رسد، به غير از اين اثر باقي آثار محمود يا مفقود يا غيرقابل دسترسند.
محمود در اين اثر سعي كرده تا نشان دهد كه مي توان بين مقامهاي موسيقي ايراني با موسيقي سمفونيك هماهنگي به وجود آورد. به تعبير دقيق تر وي قطعه اي به فرم موسيقي سمفونيك و در مقام همايون «مي» نوشته كه به رهبري صهبايي و اركستر فيلارمونيك بلغارستان اجرا شده است.
فخر الملوك وزيري!!
هفته گذشته نوشتيم كه يكي از خبرگزاري هاي معروف، مدام در ارسال خبر و به خصوص هنگام نام بردن از اسامي خاص اشخاص و اعلام، دچار اشتباه مي شود. هفته گذشته به اشتباه نام خانوادگي نيما فرهمندبافي را «نيما فرح» نوشتند و اين هفته هم نام قمر الملوك وزيري را فخر الملوك! شايد نويسنده خبر شب قبل سريال «فرمان» و بازيگري خانم خوروش در نقش فخر الملوك را ديده كه بي اختيار چنين نامي را به جاي بانوي آواز ايران نگاشته است. اگرچه و خوشبختانه، اين خبرگزاري چند ساعت بعد نام اصلي قمر را در اصلاحيه آورد تا حداقل بخشي از اشتباهش را جبران كند.
«اسكناس» پس از «تودورنگي» و«نون ودلقك»
توجه به برخي مفاهيم اجتماعي، چند سالي است كه در برخي از كارهاي موسيقي پاپ ظهور و بروز پيدا كرده است. از جمله اين آثار «تو دورنگي» و «نون و دلقك» بود، اگرچه كاست دومي، چند ماهي به دليل شبهه سرقتي بودن آهنگ و مضمون شعر، محل نزاع اهل موسيقي بود.
در هر حال به تازگي شنيديم كه شاهكار بينش پژوه، كه چند ماه قبل از انتشار بدون اجازه شعر و آهنگهايش توسط شادمهر عقيلي (در كانادا) شكوه كرده بود، آلبومي با عنوان اسكناس را با همكاري بهروز صفاريان به بازار موسيقي پاپ عرضه مي كند. در اين اثر ناهنجاريهاي قشر مرفه و سرمايه دار جامعه به نقد كشيده شد و در كنار آن برخي مشكلات جوانان در قالب ترانه ها، عنوان مي شود.
كار مشترك دولت آبادي و لطفي
در عالم هنر توليد و انتشار برخي آثار هنري حاصل حوادثي تصادفي است. از جمله اينها، خبر انتشار «كاست» «كليدر» رمان معروف محمود دولت آبادي با تار محمدرضا لطفي است. البته برخي ها شايد اين پرسش را طرح كنند كه چگونه رماني ۱۰ جلدي را مي توان در يك كاست يك يا يك و نيم ساعته جاي داد، اما ماجراي چگونگي همكاري اين دو چهره سترگ عرصه ادبيات و هنر مي تواند پاسخي قانع كننده براي اين پرسش باشد. ماجرا از آنجا آغاز مي شود كه نشستي مشترك در منزل يكي از علاقه مندان ايراني به هنر و ادبيات در كشورسوئد برگزار مي شود كه هر دوي اين بزرگواران هم حضور داشتند و در نهايت مضرابهاي لطفي، دولت آبادي را سر شوق مي آورد و چند ساعتي شخصيت هاي كليدر با تار لطفي در فضا جولان پيدا مي كنند. اما از آن چند ساعت كار تنها يك يا يك و نيم ساعت به دست مدير نشر ثالث مي رسد و وي نيز با گفت وگو با دولت آبادي و كسب اجازه از وي و قول خواندن و نگارش مقدمه اي در ابتدا و در جلد نوار با انتشار آن موافقت مي كند. بايد منتظر ماند و ديد كه نتيجه كار از ديد علاقه مندان موسيقي و ادبيات چه مي شود.
تمهيد شادي براي شهروندان آلماني
در حالي كه در ايران برگزاري برخي از كنسرتهاي موسيقي كه استقبال فراوان شهروندان را به دنبال دارد، با هزار مانع و رادع روبه رو مي شوند، خبرگزاري ها خبر دادند كه دست اندركاران برگزاري جشن سالانه موسيقي «تكنو» در آلمان اعلام كرده اند كه اگر تعداد شركت كنندگان در اين مراسم كمتر از پانصدهزار تن باشد، مراسمي را برگزار نخواهند كرد. اين رقم ۵۰۰ هزار نفر را در ذهن داشته باشيد و آن را با رقمهاي ۴ تا ۵ هزار نفر ايران، كه اسباب تكدر خاطر برخي ها را فراهم مي كند، مقايسه كنيد. جالب توجه اينكه مسئولان شهر برلين براي جمع آوري زباله سال گذشته اين مراسم ۵۰۰رفتگر را به كار گرفتند، تا نزديك به ۱۰۰ تن زباله را در مسير ۶/۴ كيلومتري اين مراسم در مركز برلين جمع كنند.
طبيعي است براي برخي اين حجم هزينه و امكانات براي اين گونه مراسمها غيرقابل هضم خواهد بود، اما در دنياي امروز بخشي از وظيفه حاكمان تزريق و حمايت از شادي و شادي پراكني در ميان شهروندان است كه البته به تناسب فرهنگ و هويت هر كشوري و مطابق با عرف و سنن هر كشور مي تواند متفاوت باشد.