آزاده قاضي - رشتوركبر دروازه بان تركيه با بازي بدون اشتباه در جام جهاني سال گذشته بسياري از نظرها را به سوي خود جلب كرد. او پس از اين سو و آن سو جهيدن ميان باشگاههاي برتر اروپا مانند «آرسنال» و «منچستر يونايتد»، به عنوان بازيكن آزاد به سوي بارسلونا رفت. اين، به غير از يك سري پيشنهادهاي جالب توجه ديگر از اروپا نتيجه وفاداري او به باشگاه تركيه ايش «فنرباغچه» طي يك فصل هولناك بود. اگر چه بازي او در باشگاه با بدخلقي و هرج و مرج همراه بود اما بسياري بر اين باورند كه اگر به خاطر حضور شجاعانه او درون دروازه نبود جايگاه و موقعيت پايان سال فنر باغچه در پايان سال بسيار بدتر از اين بود.
* شما سالها دروازه بان تركيه بوده ايد. اكنون ۳۰ سال داريد. چرا در اين سن توسط بهترين باشگاه دنيا فرا خوانده شده ايد؟
- من هميشه يك آرمان داشته ام ، آن هم بازي در باشگاه مهمي مثل بارسلونا بوده است. اگر به يكي از بهترين تيمها نمي رفتم آن وقت حتماً از فنر باغچه بازنشسته مي شدم. هميشه براي ادامه هر حركت نياز به انگيزه و آغاز از نقطه اي است. شايد شما براي باشگاه خود سالها با موفقيت بازي كنيد اما آنچه كه اهميت دارد بازي در سطح جهاني است. جام جهاني بدين معنا بود كه بالاخره من و هم تيمي هايم فرصت شناساندن نام خود را به جهانيان يافته ايم. حالا تمام جهان نگاهشان به فوتبال تركيه است.
* شما در فصل گذشته دوران سختي را با فنر باغچه گذرانديد، اما با اين همه اغلب اوقات بازي خوبي را به نمايش گذاشتيد. حال اين كه مشكلات شما را احاطه كرده بودند، چگونه توانستيد با وجود مسائل و مشكلات از پس كارها برآييد؟
- هرگز خواب هم نمي ديدم كه فنر باغچه را (براي رفتن به باشگاه تركيه اي ديگر) ترك كنم. وقتي كه به جمع فنر باغچه مي رويد، خوب و بدش را با هم مي خواهيد! مسأله اين بود كه براي تيم من چيزي باقي نمانده بود تا به آن اميد بندم. اين مسأله هفته ها قبل از پايان فصل واضح بود. بسيار سخت است كه در چنين محيطي حرفه اي رفتار كرد چرا كه دائم اميد به اهداف خود را از دست مي دهي و اين مسلماً ايجاد مشكل مي كند. اما من سعي كردم كه اين مسائل را فراموش كنم و كار خودم را انجام دهم.
* اما به نظر نمي آيد كه ديگران اين گونه فكر كنند بلكه اين طوري به نظر مي رسيد كه شما بايد براي انگيزه بخشيدن به ديگران سخت تلاش مي كرديد.
- اين كاري گروهي است. البته، هر فردي به تنهايي حرفه اي فكر و عمل مي كند، اما اگر هر كسي وظيفه خود را به درستي انجام ندهد شما موفق نخواهيد شد.از آنجايي كه من از لحاظ سن و تجربه بسيار از اعضاء تيم خود جلو هستم تلاش كردم كه اين را خارج و داخل زمين منعكس كنم.
* در چنين شرايطي وقتي بحث كاپيتاني مطرح مي شود، چرا شما...؟
- چرا در نپذيرفتن آن سرسختي به خرج دادم؟ بله؟... خوب در واقع سرسختي نبود. من براي بازوبند كاپيتاني احترام قائلم و اتفاقي كه زمان كاپيتاني من افتاد[هنگامي كه فنر باغچه يك بازي را باخت، طرفداران به روشتو حمله ور شدند] آن زمان فكر كردم كه كاپيتاني تحت مسئوليت من صدمه ديده است. هر گاه نياز بوده كه نوعي نقش مشاور را به عهده بگيرم هميشه تا حد ممكن به خوبي آن را انجام داده ام. من فقط مي دانستم كه ديگر كاپيتاني را نمي خواهم!
* شما حداقل در اين فصل نتيجه خوبي كسب كرديد، زماني كه فنر باغچه بد بازي مي كرد، شما از دروازه خوب محافظت كرديد. وقتي تيمتان خوب بازي مي كند. از اين كه تنها نگاه كنيد خسته نمي شويد؟
- حفظ دروازه لذت بخش است. مثل تئاتر است. شما سعي مي كنيد كه اجراي خوبي داشته باشد و اگر اين طور باشد مسلماً لذت مي بريد. اما نه! حوصله ام سر نمي رود، وقتي بچه ها خوب بازي مي كنند من واقعاً لذت مي برم. با خودم نمي گويم: «آه، اگه توپ به من برسه...» بلكه آرزو مي كنم كه اين طور نشود.
*كدام عوامل يك دروازه بان خوب مي سازد؟
- استعداد خاص ذاتي، تلاش فراوان، تمركز، انگيزه! اما دروازه بان بايد ضمن اينها تركيب هندسي خود را به خوبي بشناسد، ما با زوايا و زمانبندي كار مي كنيم. او هميشه تنها است. بايد شجاع و نترس باشد. وقتي كه بقيه گلي را به ثمر مي رسانند شما نمي توانيد به ميان آنها برويد و با آنها شادي كنيد. زماني كه شما به توپي اجازه ورود به دروازه تان را مي دهيد و دوستانتان به شما نگاه مي كنند، واقعاً احساس تنهايي مي كنيد.
* اين رنگ و نقاشي جنگي روي صورتتان به چه معناست؟ آيا مي خواهيد ترسناك تر جلوه كنيد؟
- ديگران مي گويند كه اين طور متفاوت به نظر مي رسم (يعني ترسناك تر) و اين كه وقتي كه اين نقش را روي صورتم دارم شخصيت متفاوتي را به خود مي گيرم. اما من واقعاً براي اين كه طور خاصي به نظر برسم اين كار را نمي كنم. در طول جام جهاني اين كار من مهم و دائمي جلوه داده شد. اما من قبلاً كه گاه اين كار را انجام مي دادم نور ورزشگاه چشمها را مي زدند كه به عنوان يك دروازه بان براي من از همه مشكل سازتر است. من از اين نقاشي و رنگ دور چشمهايم، براي جلوگيري از درخشش نور استفاده مي كنم. دليل اين كه طي تمام بازيهاي جام جهاني اين نقاشي را روي صورتم داشتم، آلرژي و حساسيتي بود كه به زمين بازي و شرايط آن داشتم. من تنها كسي نبودم كه اين مشكل را داشت. هفت نفر از اعضاي تيم با همين مسأله مواجه بودند. مسأله حساسيت چشمها به نور زياد استاديوم است. قبل از هر بازي به زمين مي روم و سعي مي كنم تا چشمهايم به نور استاديوم عادت كند، اگر لازم بود از نقاشي هاي صورت استفاده مي كنم.
* شما حضوري توي دروازه داريد كه در هر صورت شما را ترسناك جلوه مي دهد. به نظر شما آيا در كار دروازه باني رشدي شاخص داشته ايد؟ اين را چگونه كسب مي كنيد؟
- من تنها وظيفه ام را انجام مي دهم. جاه طلبي، آرزوها و قدرت اراده من همه اينها وقتي كه كارها را درست انجام دهم تأثير خواهند گذاشت. هر دروازه باني روش خودش را دارد. درست مانند اجراي روي صحنه! و اين روش من است. اين چيزي است كه من در بازي كردن توسعه داده ام. نمي توانم دقيقاً به شما بگويم كه اين چه كاري است كه انجام مي دهم.
*فنر باغچه دوران بسيار سختي را داشت. به نظر مي رسد كه پس از هر شكست راه حل را در سرمربي جديد انتقالي ديگر جست وجو مي كردند. فكر نمي كند اين كوته بيني باشد؟
- اوضاع ممكن است خوب يا بد باشد اما آنچه كه مهم است كسب پايداري و استحكام است. اما جامعه ما بسيار عجول است و مي خواهد كه سريع به موفقيت برسد. فشار بسيار زيادي از جوانب مختلف وارد مي شود به همين دليل است كه زماني كه كارها در فنر باغچه به پيش مي روند اتفاقات بدي به وقوع مي پيوندد. مربي هاي زيادي عوض شدند. گاهي هم تيمي هايم از تيم بيرون شدند. اما آنچه براي رسيدن به موفقيت حياتي است اين است كه سيستم خاصي را در جاي مناسب خود به كار گيريم وقتي كه به سرعت موفقيت كسب نمي كنيم، اين سيستم ممكن است از بين برود. فنرباغچه همانند ديگر جوامع فوتبال نيست- تيمي از مردم است- ما به همه گوش مي دهيم. حرفهاي مردم توي خيابان را هم مي شنويم. اين بر عهده مسئولان و سرپرستان باشگاه است كه از پس اين مسائل برآيند، اما طبيعت و ذات جامعه ما جلوي اين مسأله را مي گيرد. وقتي كه شما واقعاً سعي در انجام داريد، حقيقتاً مي توانيد مسائل را تغيير دهيد.
* آيا از اين كه خارج برويد مي ترسيد؟ خوب بسياري از تركها وقتي كه به باشگاههاي خارجي پيوسته اند، نتوانسته اند خود را با آنان تطبيق دهند.
- شهرت من به عنوان يك دروازه بان در خارج همانطور است كه در اينجا است. اين را فهميده ام. بنابراين از لحاظ حرفه اي نمي ترسم. تنها يك ترس مي تواند وجود داشته باشد، اين كه دلم براي كشورم تنگ خواهد شد. به هر حال دائم در خارج زندگي مي كنم. البته افرادي مثل دوستان و خانواده هستند كه به شما اعتماد به نفس مي دهند. اما در محيط جديد بايستي اينها را خودمان خلق كنيم و فكر مي كنم اين مسأله به طرز فكر انسان مربوط است. نيهات و تيفان [در رئال سسيداد] اكان و امد[در اينتر نازينال] خيلي خوش شانس هستند، كه يكديگر را دارند. توقاي [بلك برن] از همه شرايط سخت تري را دارد. او مدتي است كه در انگلستان تنهاست. وقتي كه آنجا مي روي مهمترين چيز اين است كه حرفه اي باشي. بايد با خودنگويي، من فقط آمده ام كه شغلم را انجام دهم.
* آيا امروزه كاربراي تركها راحت است؟
آنها مثل قبل كه به سرعت دلشان تنگ مي شد و با چشمان گريان به خانه بازمي گشتند، به نظر نمي رسند امروزه براي ترك ها اين يك مزيت است و استفاده صحيح از آن داراي اهميت بسيار است. هر چه فوتباليستهاي بيشتري به اروپا مي روند، براي نسل بعدي كه ما را الگوي خود قرار خواهند داد، اين كار ساده تر خواهد بود. قبل ها براي ما چنين الگويي وجود نداشت.
* آيا پنالتي ديويد بكهام را در بازي آوريل انگليس انتظار داشتيد؟ او درست لحظه آخر جهت را عوض كرد؟
- اگر قرار باشد توپ به داخل دروازه برود، خواهد رفت. گاهي از سوراخ سوزن هم رد مي شود. قبل از بازي انگليس من مطالعاتي درباره افرادمستعد پنالتي زن داشتم. من نوع پنالتي زدن بكهام را مي شناختم. او معمولاً محكم تا ارتفاع كمي به سمت وسط دروازه به توپ ضربه مي زند. تنها ۲۰% امكان داشت كه او به سمت راست دروازه، شوت كند. اما او اين كار را كرد.
* به نظر مي رسيد كه همه شما از باخت به انگليس به شدت ناراحتيد با اين كه تركيه هرگز آنها را شكست نداده است آيا شما مطمئن بوديد كه بازي خوبي خواهيد داشت؟
- ما مطمئناً اصلاً فكر نمي كرديم كه ببازيم. اما فكر مي كنم كه به تله افتاديم. قبل از بازي مطبوعات انگليس بازيكنان ما را با تعريف و تمجيد فراوان بسيار بالا بردند. انگاركه همه آنها قهرمانان جهان هستند. بنابراين طبيعتاً آنها اعتماد به نفس بي جايي پيدا كردند كه به خاطر آن در زمين بازي تنبيه شديم. در تمام سالهاي بازيم هرگز نديده بودم اين قدر بد بازي كنيم. اين بازي طوري بود كه ما فكر مي كرديم كه ما بالاخره مي بريم يا اگر خيلي بد باشد مساوي مي كنيم.
* اما شما نمي توانيد مطبوعات انگليس را مقصر بدانيد! بازيكنان نبايد اين گونه واكنش نشان مي دادند.
شما كاملا درست مي گوييد.اين بدان معنا است كه ما هنوز بايد ياد بگيريم كه چگونه حرفه اي فكر كنيم .دربازي انگليس ديديم كه ما هنوز در اذهانمان فوتباليستهاي حرفه اي اروپايي نيستيم. آنها ما را باد كردند و ما گول خورديم. اما اين براي ما درس بسيار خوبي بود.
* آيا جو خصومت آميز و جمعيت هيجان زده شما را ترساند. به نظر مي رسيد كه همه شما كمي بيش از حدترسيده بوديد.
- ما بايد از آنچه داشت اتفاق مي افتاد فاصله مي گرفتيم. اما اين كار را نكرديم. اما ترس نبود. ما همه در شرايط بسيار بدتر در استاديوم هاي پرتنش تر بازي كرده بوديم. نه، مسأله تصور ما بود كه در هر صورت خواهيم برد.
پس از يك شكست ۵-۴ بازي انگليس جمهوري چك كار زيادي نمي توانست انجام دهد.
ما هميشه در بازيهاي دوستانه اين گونه هستيم. هيچ كس نبايد انتظاري غير از اين داشته باشد. البته اين اشتباه است. اما اين تبديل به يك سنت شده است. بازيكنان در بازيهاي دوستانه حضور مي يابند تا يكديگر را ببينند و ارتباط داشته باشند. اما ما درسهاي خود را در بازيهاي رسمي يادگرفته ايم. مي بينيم كه چگونه تغيير كرده ايم.
* آيا از آنهايي كه به شما گل مي زنند متنفريد؟
- اگر يك حريف به من گل بزند با خودم فكر مي كنم كه: «خوب، او دارد كارش را انجام مي دهد. همانطور كه كار من حفظ دروازه است.» هيچ جايي براي عصبانيت وجود ندارد. اين كار فايده اي ندارد.