پنج شنبه ۹ مرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۱۲۳- July, 31, 2003
ورزش
Front Page

هيولاي ترسناك دروازه
شناخت تركيب هندسي در فوتبال
آزاده قاضي - رشتوركبر دروازه بان تركيه با بازي بدون اشتباه در جام جهاني سال گذشته بسياري از نظرها را به سوي خود جلب كرد. او پس از اين سو و آن سو جهيدن ميان باشگاههاي برتر اروپا مانند «آرسنال» و «منچستر يونايتد»، به عنوان بازيكن آزاد به سوي بارسلونا رفت. اين، به غير از يك سري پيشنهادهاي جالب توجه ديگر از اروپا نتيجه وفاداري او به باشگاه تركيه ايش «فنرباغچه» طي يك فصل هولناك بود. اگر چه بازي او در باشگاه با بدخلقي و هرج و مرج همراه بود اما بسياري بر اين باورند كه اگر به خاطر حضور شجاعانه او درون دروازه نبود جايگاه و موقعيت پايان سال فنر باغچه در پايان سال بسيار بدتر از اين بود.
003735.jpg

* شما سالها دروازه بان تركيه بوده ايد. اكنون ۳۰ سال داريد. چرا در اين سن توسط بهترين باشگاه دنيا فرا خوانده شده ايد؟
- من هميشه يك آرمان داشته ام ، آن هم بازي در باشگاه مهمي مثل بارسلونا بوده است. اگر به يكي از بهترين تيمها نمي رفتم آن وقت حتماً  از فنر باغچه بازنشسته مي شدم. هميشه براي ادامه هر حركت نياز به انگيزه و آغاز از نقطه اي است. شايد شما براي باشگاه خود سالها با موفقيت بازي كنيد اما آنچه كه اهميت دارد بازي در سطح جهاني است. جام جهاني بدين معنا بود كه بالاخره من و هم تيمي هايم فرصت شناساندن نام خود را به جهانيان يافته ايم. حالا تمام جهان نگاهشان به فوتبال تركيه است.
* شما در فصل گذشته دوران سختي را با فنر باغچه گذرانديد، اما با اين همه اغلب اوقات بازي خوبي را به نمايش گذاشتيد. حال اين كه مشكلات شما را احاطه كرده بودند، چگونه توانستيد با وجود مسائل و مشكلات از پس كارها برآييد؟
- هرگز خواب هم نمي ديدم كه فنر باغچه را (براي رفتن به باشگاه تركيه اي ديگر) ترك كنم. وقتي كه به جمع فنر باغچه مي رويد، خوب و بدش را با هم مي خواهيد!  مسأله اين بود كه براي تيم من چيزي باقي نمانده بود تا به آن اميد بندم. اين مسأله هفته ها قبل از پايان فصل واضح بود. بسيار سخت است كه در چنين محيطي حرفه اي رفتار كرد چرا كه دائم اميد به اهداف خود را از دست مي دهي و اين مسلماً ايجاد مشكل مي كند. اما من سعي كردم كه اين مسائل را فراموش كنم و كار خودم را انجام دهم.
* اما به نظر نمي آيد كه ديگران اين گونه فكر كنند بلكه اين طوري به نظر مي رسيد كه شما بايد براي انگيزه بخشيدن به ديگران سخت تلاش مي كرديد.
- اين كاري گروهي است. البته، هر فردي به تنهايي حرفه اي فكر و عمل مي كند، اما اگر هر كسي وظيفه خود را به درستي انجام ندهد شما موفق نخواهيد شد.از آنجايي كه من از لحاظ سن و تجربه بسيار از اعضاء تيم خود جلو هستم تلاش كردم كه اين را خارج و داخل زمين منعكس كنم.
* در چنين شرايطي وقتي بحث كاپيتاني مطرح مي شود، چرا شما...؟
- چرا در نپذيرفتن آن سرسختي به خرج دادم؟ بله؟... خوب در واقع سرسختي نبود. من براي بازوبند كاپيتاني احترام قائلم و اتفاقي كه زمان كاپيتاني من افتاد[هنگامي كه فنر باغچه يك بازي را باخت، طرفداران به روشتو حمله ور شدند] آن زمان فكر كردم كه كاپيتاني تحت مسئوليت من صدمه ديده است. هر گاه نياز بوده كه نوعي نقش مشاور را به عهده بگيرم هميشه تا حد ممكن به خوبي آن را انجام داده ام. من فقط مي دانستم كه ديگر كاپيتاني را نمي خواهم!
* شما حداقل در اين فصل نتيجه خوبي كسب كرديد، زماني كه فنر باغچه بد بازي مي كرد، شما از دروازه خوب محافظت كرديد. وقتي تيمتان خوب بازي مي كند. از اين كه تنها نگاه كنيد خسته نمي شويد؟
- حفظ دروازه لذت بخش است. مثل تئاتر است. شما سعي مي كنيد كه اجراي خوبي داشته باشد و اگر اين طور باشد مسلماً  لذت مي بريد. اما نه!  حوصله ام سر نمي رود، وقتي بچه ها خوب بازي مي كنند من واقعاً لذت مي برم. با خودم نمي گويم: «آه، اگه توپ به من برسه...» بلكه آرزو مي كنم كه اين طور نشود.
*كدام عوامل يك دروازه بان خوب مي سازد؟
- استعداد خاص ذاتي، تلاش فراوان، تمركز، انگيزه! اما دروازه بان بايد ضمن اينها تركيب هندسي خود را به خوبي بشناسد، ما با زوايا و زمانبندي كار مي كنيم. او هميشه تنها است. بايد شجاع و نترس باشد. وقتي كه بقيه گلي را به ثمر مي رسانند شما نمي توانيد به ميان آنها برويد و با آنها شادي كنيد. زماني كه شما به توپي اجازه ورود به دروازه تان را مي دهيد و دوستانتان به شما نگاه مي كنند، واقعاً  احساس تنهايي مي كنيد.
* اين رنگ و نقاشي جنگي روي صورتتان به چه معناست؟ آيا مي خواهيد ترسناك تر جلوه كنيد؟
003750.jpg

- ديگران مي گويند كه اين طور متفاوت به نظر مي رسم (يعني ترسناك تر) و اين كه وقتي كه اين نقش را روي صورتم دارم شخصيت متفاوتي را به خود مي گيرم. اما من واقعاً  براي اين كه طور خاصي به نظر برسم اين كار را نمي كنم. در طول جام جهاني اين كار من مهم و دائمي جلوه داده شد. اما من قبلاً  كه گاه اين كار را انجام مي دادم نور ورزشگاه چشمها را مي زدند كه به عنوان يك دروازه بان براي من از همه مشكل سازتر است. من از اين نقاشي و رنگ دور چشمهايم، براي جلوگيري از درخشش نور استفاده مي كنم. دليل اين كه طي تمام بازيهاي جام جهاني اين نقاشي را روي صورتم داشتم، آلرژي و حساسيتي بود كه به زمين بازي و شرايط آن داشتم. من تنها كسي نبودم كه اين مشكل را داشت. هفت نفر از اعضاي تيم با همين مسأله مواجه بودند. مسأله حساسيت چشمها به نور زياد استاديوم است. قبل از هر بازي به زمين مي روم و سعي مي كنم تا چشمهايم به نور استاديوم عادت كند، اگر لازم بود از نقاشي هاي صورت استفاده مي كنم.
* شما حضوري توي دروازه داريد كه در هر صورت شما را ترسناك جلوه مي دهد. به نظر شما آيا در كار دروازه باني رشدي شاخص داشته ايد؟ اين را چگونه كسب مي كنيد؟
- من تنها وظيفه ام را انجام مي دهم. جاه طلبي، آرزوها و قدرت اراده من همه اينها وقتي كه كارها را درست انجام دهم تأثير خواهند گذاشت. هر دروازه باني روش خودش را دارد. درست مانند اجراي روي صحنه! و اين روش من است. اين چيزي است كه من در بازي كردن توسعه داده ام. نمي توانم دقيقاً به شما بگويم كه اين چه كاري است كه انجام مي دهم.
*فنر باغچه دوران بسيار سختي را داشت. به نظر مي رسد كه پس از هر شكست راه حل را در سرمربي جديد انتقالي ديگر جست وجو مي كردند. فكر نمي كند اين كوته بيني باشد؟
- اوضاع ممكن است خوب يا بد باشد اما آنچه كه مهم است كسب پايداري و استحكام است. اما جامعه ما بسيار عجول است و مي خواهد كه سريع به موفقيت برسد. فشار بسيار زيادي از جوانب مختلف وارد مي شود به همين دليل است كه زماني كه كارها در فنر باغچه به پيش مي روند اتفاقات بدي به وقوع مي پيوندد. مربي هاي زيادي عوض شدند. گاهي هم تيمي هايم از تيم بيرون شدند. اما آنچه براي رسيدن به موفقيت حياتي است اين است كه سيستم  خاصي را در جاي مناسب خود به كار گيريم وقتي كه به سرعت موفقيت كسب نمي كنيم، اين سيستم ممكن است از بين برود. فنرباغچه همانند ديگر جوامع فوتبال نيست- تيمي از مردم است- ما به همه گوش مي دهيم. حرفهاي مردم توي خيابان را هم مي شنويم. اين بر عهده مسئولان و سرپرستان باشگاه است كه از پس اين مسائل برآيند، اما طبيعت و ذات جامعه ما جلوي اين مسأله را مي گيرد. وقتي كه شما واقعاً سعي در انجام داريد، حقيقتاً  مي توانيد مسائل را تغيير دهيد.
* آيا از اين كه خارج برويد مي ترسيد؟ خوب بسياري از تركها وقتي كه به باشگاههاي خارجي پيوسته اند، نتوانسته اند خود را با آنان تطبيق دهند.
- شهرت من به عنوان يك دروازه بان در خارج همانطور است كه در اينجا است. اين را فهميده ام. بنابراين از لحاظ حرفه اي نمي ترسم. تنها يك ترس مي تواند وجود داشته باشد، اين كه دلم براي كشورم تنگ خواهد شد. به هر حال دائم در خارج زندگي مي كنم. البته افرادي مثل دوستان و خانواده هستند كه به شما اعتماد به نفس مي دهند. اما در محيط جديد بايستي اينها را خودمان خلق كنيم و فكر مي كنم اين مسأله به طرز فكر انسان مربوط است. نيهات و تيفان [در رئال سسيداد] اكان و امد[در اينتر نازينال] خيلي خوش شانس هستند، كه يكديگر را دارند. توقاي [بلك برن] از همه شرايط سخت تري را دارد. او مدتي است كه در انگلستان تنهاست. وقتي كه آنجا مي روي مهمترين چيز اين است كه حرفه اي باشي. بايد با خودنگويي، من فقط آمده ام كه شغلم را انجام دهم.
* آيا امروزه كاربراي تركها راحت است؟
آنها مثل قبل كه به سرعت دلشان تنگ مي شد و با چشمان گريان به خانه بازمي گشتند، به نظر نمي رسند امروزه براي ترك ها اين يك مزيت است و استفاده صحيح از آن داراي اهميت بسيار است. هر چه فوتباليستهاي بيشتري به اروپا مي روند، براي نسل بعدي كه ما را الگوي خود قرار خواهند داد، اين كار ساده تر خواهد بود. قبل ها براي ما چنين الگويي وجود نداشت.
* آيا پنالتي ديويد بكهام را در بازي آوريل انگليس انتظار داشتيد؟ او درست لحظه آخر جهت را عوض كرد؟
- اگر قرار باشد توپ به داخل دروازه برود، خواهد رفت. گاهي از سوراخ سوزن هم رد مي شود. قبل از بازي انگليس من مطالعاتي درباره افرادمستعد پنالتي زن داشتم. من نوع پنالتي زدن بكهام را مي شناختم. او معمولاً محكم تا ارتفاع كمي به سمت وسط دروازه به توپ ضربه مي زند. تنها ۲۰% امكان داشت كه او به سمت راست دروازه، شوت كند. اما او اين كار را كرد.
* به نظر مي رسيد كه همه شما از باخت به انگليس به شدت ناراحتيد با اين كه تركيه هرگز آنها را شكست نداده است آيا شما مطمئن بوديد كه بازي خوبي خواهيد داشت؟
- ما مطمئناً اصلاً فكر نمي كرديم كه ببازيم. اما فكر مي كنم كه به تله افتاديم. قبل از بازي مطبوعات انگليس بازيكنان ما را با تعريف و تمجيد فراوان بسيار بالا بردند. انگاركه همه آنها قهرمانان جهان هستند. بنابراين طبيعتاً آنها اعتماد به نفس بي جايي پيدا كردند كه به خاطر آن در زمين بازي تنبيه شديم. در تمام سالهاي بازيم هرگز نديده بودم اين قدر بد بازي كنيم. اين بازي طوري بود كه ما فكر مي كرديم كه ما بالاخره مي بريم يا اگر خيلي بد باشد مساوي مي كنيم.
* اما شما نمي توانيد مطبوعات انگليس را مقصر بدانيد!  بازيكنان نبايد اين گونه واكنش نشان مي دادند.
شما كاملا درست مي گوييد.اين بدان معنا است كه ما هنوز بايد ياد بگيريم كه چگونه حرفه اي فكر كنيم .دربازي انگليس ديديم كه ما هنوز در اذهانمان فوتباليستهاي حرفه اي اروپايي نيستيم. آنها ما را باد كردند و ما گول خورديم. اما اين براي ما درس بسيار خوبي بود.
* آيا جو خصومت آميز و جمعيت هيجان زده شما را ترساند. به نظر مي رسيد كه همه شما كمي بيش از حدترسيده بوديد.
- ما بايد از آنچه داشت اتفاق مي افتاد فاصله مي گرفتيم. اما اين كار را نكرديم. اما ترس نبود. ما همه در شرايط بسيار بدتر در استاديوم هاي پرتنش تر بازي كرده بوديم. نه،  مسأله تصور ما بود كه در هر صورت خواهيم برد.
پس از يك شكست ۵-۴ بازي انگليس جمهوري چك كار زيادي نمي توانست انجام دهد.
ما هميشه در بازيهاي دوستانه اين گونه هستيم. هيچ كس نبايد انتظاري غير از اين داشته باشد. البته اين اشتباه است. اما اين تبديل به يك سنت شده است. بازيكنان در بازيهاي دوستانه حضور مي يابند تا يكديگر را ببينند و ارتباط داشته باشند. اما ما درسهاي خود را در بازيهاي رسمي يادگرفته ايم. مي بينيم كه چگونه تغيير كرده ايم.
* آيا از آنهايي كه به شما گل مي زنند متنفريد؟
- اگر يك حريف به من گل بزند با خودم فكر مي كنم كه: «خوب، او دارد كارش را انجام مي دهد. همانطور كه كار من حفظ دروازه است.» هيچ جايي براي عصبانيت وجود ندارد. اين كار فايده اي ندارد.

چهارمين جشنواره فرهنگي، ورزشي جانبازان و معلولان ايران
003775.jpg

ليلا خاكسار- چهارمين جشنواره فرهنگي ورزشي، جانبازان، معلولان و نابينايان با ۶۰۰۰ ورزشكار در ۱۹ رشته ورزشي از ۲۰ مردادماه كار خود را آغاز خواهد كرد.
محمد خسروي وفا رئيس فدراسيون جانبازان و معلولان ضمن اعلام اين مطلب گفت: فدراسيون ورزشهاي معلولان ايران يك سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي تأسيس و به عنوان يكي از فدراسيونهاي تحت پوشش سازمان تربيت بدني قرار گرفت. با گسترش فعاليتهاي ورزش جانبازان و معلولان و با پيشنهاد رياست فدراسيون در سال ۱۳۷۶ مبني بر تأسيس فدراسيون ورزشهاي نابينايان به سازمان تربيت بدني و با پيگيري هاي به عمل آمده در سال ۱۳۷۷ اين فدراسيون به جرگه ساير فدراسيونهاي تحت پوشش سازمان تربيت بدني درآمد كه هم اكنون با هشت رشته ورزشي به فعاليت خود ادامه مي دهد.
وي افزود: از سوي ديگر همگام با توسعه ورزش در ميان مردان با تأسيس انجمن ورزشهاي بانوان جانباز و معلول و نابينا در سال ۱۳۶۵ و سپس تأسيس انجمن ورزش بانوان نابينا در سال ۱۳۷۹، عملاً دو انجمن فوق از بدو تأسيس تحت پوشش معاونت ورزش بانوان قرار گرفته و فعاليت خود را به طور رسمي آغاز كردند.
خسروي وفا در ارتباط با ضرورت برگزاري جشنواره ها افزود: با گسترش ورزش معلولان و مقايسه آن با آمار موجود جانبازان و معلولان سراسر كشور نياز به ايجاد انگيزه ورزش همگاني و آماتوري، معرفي كليه رشته هاي ورزشي به رسانه ها و افكار عمومي، نمايش تواناييهاي ورزشي و فرهنگي و ايجاد تحول ورزشي در استانها مورد توجه مديريت فدراسيون ورزشهاي جانبازان و معلولان قرار گرفته، لذا ضرورت برگزاري چنين جشنواره هايي به وجود آمد.
وي افزود: ورزش معلولان جهان پس از چند دهه تلاش بين المللي و فعاليت گسترده كه پس از جنگ جهاني دوم آغاز شد. شاهد بزرگترين رويداد ورزشي معلولان تحت عنوان مسابقات پاراالمپيك بود كه در اين خصوص مقايسه چهار پاراالمپيك برگزار شده با جشنواره هايي كه در ايران صورت گرفته، خالي از لطف و شگفتي نيست و اهميت برنامه ريزي و سازماندهي اين مسابقات را بيشتر مشخص مي كند.
- مسابقات پاراالمپيك سئول (كره جنوبي)(۱۹۸۸) با تعداد ۳۰۵۳ نفر ورزشكار از ۶۱ كشور جهان در ۱۷ رشته ورزشي و در ۴ نوع معلوليت.
- مسابقات پاراالمپيك بارسلون (اسپانيا) (۱۹۹۲) با تعداد ۳۰۲۰ نفر ورزشكار از ۸۲ كشور جهان در ۱۵ رشته ورزشي و در ۴ نوع معلوليت.
- مسابقات پاراالمپيك آتلانتا (آمريكا) (۱۹۹۶) با تعداد ۳۱۹۵ نفر ورزشكار از ۱۰۳ كشور جهان در ۱۷ رشته ورزشي و در ۵ نوع معلوليت
- مسابقات پاراالمپيك سيدني (استراليا) (۲۰۰۰) با تعداد ۳۸۴۳ نفر ورزشكار از ۱۲۳ كشور جهان در ۲۰ رشته ورزشي و در ۵ نوع معلوليت.
وي افزود: براساس برنامه ريزي و پيش بيني هاي صورت گرفته در ستاد جشنواره آمار حضور ورزشكاران در چهارمين مرحله در حدود ۶ هزار ورزشكار در ۲۰ رشته ورزشي و در ۵ معلوليت برآورد شده است كه ۱۲۰۰ نفر از اين تعداد را زنان تشكيل مي دهند.

خبرها و نگاه ها

نسل هاي سنگين
003765.jpg

محمد رضا منصوريان - خاصيت عمده مراسم و ميهماني هاي ورزشي اين است كه در فضايي محدود كساني را در كنار هم مي بيني كه در لحظات و اوقات عادي شكل گيري چنين صحنه هايي كمتر اتفاق مي افتد.
عكاس خوش ذوق ما «مجتبي جان بخش» در مراسم تجليل از «عبداله موحد» و «امامعلي حبيبي» وقتي سه سنگين وزن كشتي ايران در دوره هاي مختلف حيات اين رشته (رضا سوخته سرايي، عليرضا سليماني و عباس جديدي) را در كنار هم ديد چنين عكسي را در دوربين خود ثبت كرد.
مجتبي كه خود از نسل عكاسان سنگين وزن فعلي ايران است و در صحنه هاي مختلف كشتي هاي جانانه اي را از جديدي ديده است مي گفت: من كشتي هاي سوخته سرايي و سليماني را از نزديك نديده ام ولي وقتي دو نسل متفاوت سنگين وزن هاي كشتي ايران را در كنار هم ديدم، كمي متحير شدم و با ديدن يال و كوپال دوقلوهاي جدانشدني سابق كشتي ايران تازه فهميدم كه چگونه نام آوراني در كشتي دنيا نظير «محمود دمير» ترك و بوم گارتنر آمريكايي در ميادين مختلف بين المللي مقابل مردان سنگين وزن كشتي ما سر تعظيم فرود آورده اند. راستش را بخواهيد وقتي ما هم اين عكس را ديديم و حرف هاي عكاسمان را شنيديم، جبهه مردان سنگين كشتي جهان را حقيقتاً از حضور چنين مرداني خالي ديديم. اين درست كه عباس جديدي هيچ گاه خود را در مقام و مقايسه با كشتي گيران مطرح در دسته سنگين وزن ها نديد، اما در مجموعه حاضران در جمع سنگين وزن هاي امروز كشتي دنيا حتي يك نفر را نمي توان پيدا كرد كه قد و قواره اي نظير سليماني يا سوخته سرايي داشته باشد.
بوي كهنگي!
003745.jpg

علي شاكري - جام جهاني جوانان ميداني بود كه جايگاه واقعي بسكتبال ايران و بسكتبال آسيا در جهان شناخته شد و فهميديم كه آسيا چقدر از ديگر قاره ها عقب است؛ بنابراين اگر پيشرفت در بسكتبال را مي خواهيم بايد از آسيا جدا شده و به بسكتبال اروپا نزديك شويم.اين سخنان رضا مشحون است .
او مي گويد:  با توجه به ملاقاتهايي كه با مسئولين و دست اندركاران فدراسيون هاي بسكتبال تركيه، يونان، كرواسي و نيز «كارل من كي چينگ» رئيس فدراسيون جهاني بسكتبال و «كوتبا» مسئول كميته مسابقات اين فدراسيون انجام داده ايم در برنامه هاي آينده بسكتبال ايران، اين امر محقق مي شود.
رضا مشحون افزود: يكي از مهمترين موضوعاتي كه در بسكتبال جام جهاني جوانان جلب نظر كرد خلاقيتهاي بالا و آمادگي كم نظير بازيكنان تيم هاي شركت كننده بود كه همگي در باشگاههاي كشورهايشان آماده شده بودند و فقط يكي دو هفته قبل از شروع جام جهاني در اردوهاي آمادگي كنار يكديگر قرار گرفته و آماده شده بودند. يعني فدراسيون هاي بسكتبال اين كشورها نقش هماهنگ كننده داشته اند، در صورتي كه فدراسيون بسكتبال در ايران براي آمادگي بازيكنان مجبور است چندين اردو را پشت سر بگذارد. بنابراين هزينه و وقت بسياري را متحمل مي شود، اما در تمام كشورهاي صاحب نام بسكتبال، بار آموزش و پرورش بازيكنان بر عهده باشگاههاست كه با اين وجود آينده بسكتبال ايران نيز بايد به اين سو قدم بردارد.
همه نكات مطرح شده از زبان رضا مشحون بازيكن اسبق تيم ملي چندان تازگي ندارد و اين حرف ها كه بارها در پي ناكامي تيم هاي مختلف ورزشي تكرار شده بوي كهنگي مي دهد. بگذاريد ابتدا بسكتبال ايران در آسيا از حريفان پيشي گيرد، بعد به فكر جدايي و اعزامش به اروپا باشيد.
بازگشت!
003755.jpg

«توميسلاو ايويچ» را به نوعي مي توان برترين مربي خارجي فوتبال ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به شمار آورد. مردي كه خيلي ها درخشش و موفقيت تيم ملي ايران در جام جهاني ۹۸ فرانسه را مرهون حضور او در كشور ما مي دانند. «ايويچ» يكبار ديگر به تهران مي آيد. البته آمدن او كه يكي از تئوريسين هاي بزرگ فيفا محسوب مي شود برگزاري يك دوره كلاس توجيهي براي مربيان حاضر در ليگ برتر كشور است. اما هيچ بعيد نيست كه طي مدت اقامتش در تهران موافقت او را براي حضور مجدد در تيم ملي ايران جلب كنند.
هرچند او خاطره خوشي از فوتبال ايران به دليل كنار گذاشتنش در آستانه جام جهاني فرانسه ندارد، اما هميشه گذشت زمان امكان تجديدنظر را امكان پذير مي سازد و شايد اين قضيه در مورد «ايويچ» هم صادق باشد.
شرط حضور در هلند
باشگاه پيكان شرايط خود را براي برپايي اردوي تداركاتي در كشور هلند اعلام و خواستار ۴ بازي تداركاتي در اين كشور شد. باشگاه پيكان خواستار برپايي اردويي ۱۰ روزه در مكاني مناسب و داراي امكانات مطلوب و قابل قبول و حداقل در محل كمپ تيمهاي ملي هلند شده است.
همچنين بنابه درخواست خودروسازان حريفان تداركاتي اين تيم بايد از شركت كنندگان در رقابتهاي سري A يا B هلند باشند. پيكان شرايط فوق را براي هلند، ارسال كرده است و طي روزهاي آينده پاسخ خود را دريافت مي كند.
مسئولين پيكان در نظر دارند در صورتيكه به هر دليلي حضور در هلند ميسر نشود، زمينه برپايي اردويي چند روزه در مجارستان را فراهم كنند. اين متن نامه تيمي از آسياست كه به كشور دارنده مدال طلاي المپيك آتلانتا و ليگ جهاني واليبال در سالهاي نه چندان دور ارسال شده است. انگاري كه جاي واليبال ايران و هلند عوض شده و اين تيمي از هلند است كه مي خواهد به ايران سفر كند. شرط و شروط پيكاني ها كه تنها تيم ايراني قهرمان باشگاههاي آسيا در سال ۲۰۰۱ ميلادي محسوب مي شوند كه در نوع خود جالب است بخوانيد و خود بهتر قضاوت كنيد.

سايه روشن ورزش

مجلس، فوتبال و اراك
003740.jpg

معراج مژده - مجلس هم وارد بازي فوتبال شد. با وجود آنكه رئيس كميسيون اقتصادي مجلس مهندس صفايي فراهاني از جنس فوتبال بود و هست اما در بازيهاي شلوغ فعلي فوتبال رئيس كميسيون ورزش مجلس هم تمايل خود را براي تيمداري و رياست و خدمت به فوتبال نشان داد. حالا پرسپوليس دچار اختلافات اساسي در سطح مديريت هاي فني و غيره شده است، رئيس كميسيون ورزشي مجلس به امير عابديني (اميدوارم اشتباه نكنيم) پيشنهاد خريد امتياز تيم تربيت مشهد در ليگ دو را داده است تا آنرا تبديل به صنايع اراك كنند و با پروين و خوردبين تيم اصلي پرسپوليس را راه بياندازند. جالب است پروين به اراك برود و تمرين بدهد و تيم را به دسته اول بياورد. اين خواسته ها كمي رويايي است و كار پا به سن گذاشته ها نيست، مگر اينكه پروين مديريت كند و كسان ديگر تمرين دهند. اما اگر بشود چه خوب مي شود كه اراك هم تيمي در ليگ داشته باشد و مجلس هم در كميسيون ورزش خود با آن فوتبال را حمايت كند!!!
اپوزيسيون
فوتبال در شرايط فعلي قالب سياسي گرفته است. پس از بحرانهاي موجود در باشگاه هاي بزرگ كشور و تغيير و تحولاتي كه صورت گرفته و هنوز روشن نيست كه بالاخره اين دو باشگاه پرسپوليس و استقلال دولتي و وابسته به سازمان تربيت بدني هستند يا شركت، مؤسسه و... كه داراي هيأت مديره و مديرعامل است؟ بماند تا صد سال ديگر هم روشن نخواهد شد. اما در همين اندازه اش نيز پرسپوليس و استقلال كلي مالك و ارباب دارد. حالا كه مديران جديدي براي اداره اين دو باشگاه روي كار آمده اند، اپوزيسيون هاي مختلف در حال شكل گيري است. براي استقلال، فتح الله زاده خويي شده است اپوزيسيون و رفته است دنبال تشكيل باشگاه جديد وپس مانده ها و پا به سن گذاشته هاي استقلال را به سوي خود مي كشد و قصد دارد با تركيب جوانان و بزرگسالان يك استقلال نوين به وجود آورد.
در آن سو نيز امير عابديني كه يد طولايي در تشكيل فراكسيون و اپوزيسيون دارد، با پروين و خوردبين تشكيل اپوزيسيون قوي و پرطرفداري داده است. انصاريان، رهبري فرد و فنايي هم در رأس لشگريان اين اپوزيسيون قرار دارند. نام تيمش را هم گذاشته است پاسارگاد يعني معناي دوم و شايد اول پرسپوليس و باقي قضايا. ديگر از اپوزيسيون هاي كوچك در شمال، جنوب، خراسان و تهران سخن نمي گوئيم.
پيكان تا پيكان
003760.jpg

داستان پيكان هم دارد براي خود يك سريال پربيننده مي شود. برنامه هاي تلويزيوني هم كاملاً بر اين فرضيه مهر اثبات زدند كه پيكان امروز براي خود قدرتي است. منظور قدرت اسب موتور پيكان نيست، هرچند در آن نيز بالاخره، سابقه ۳۷ ساله آن را تأييد مي كند. اما از نظر باشگاه ورزشي پيكان بايد دقت بيشتري كرد. مهدي خان دادرس مي گويد باشگاه  سابقه ۲۳ ساله دارد و پروين از عضوهاي اصلي آن بوده است. در واقع مهدي خان در حسابهاي خيالي و قائم مقامي شريك شده است و سابقه آنها را به نوعي غصب كرده است، وگرنه پيكاني كه مي شناسيم مال همين چند سال پيش است. از آنجا كه در شرايط فعلي از گوشت نذري پرسپوليس هركس تكه اي جدا مي كند، اجازه بدهيم مهدي خان هم پروين را به پيكان ببرد. با همان نام و كارت و شماره اما با چه عنوان و تيتري، سرمربي؟ كه دكتر صحيح و سالم حضور دارد؟ مديرفني كه داش علي نمي پذيرد؟ مدير باشگاه كه مهدي خان جايش را به بزرگتر از پروين نمي دهد حتي اگر آبرايووچ روسي بيايد. پس هدف از دعوت پروين به پيكان چيست؟ تضعيف پرسپوليس، تضعيف غمخوار، كسب محبوبيت و ترساندن دكتر!
قدرت فوتبال
003770.jpg

اين فوتبال هم براي خود دنيايي دارد. جداً كه ابعاد اين پديده براي هيچكس قابل پيش بيني نيست. چه كسي فكر مي كرد همين جناب غمخوار كه واقعاً نمي د انم چند سال دارد، بشود خبر اول تمام روزنامه ها و كانالهاي تلويزيوني. اين مقدار عكس و خبر كه طي اين چند سال از غمخوار در مطبوعات به چاپ رسيد براي خود او نيز باوركردني نبود. عجب دنياي غريبي است، شايد تا چند سال پيش كسي نمي دانست غمخوار كيست و چه مي كند؟ اما امروز از پسرك ۱۰ ساله من تا پيرمرد عاشق پيشه فوتبال در چهارراه استانبول و در بازار ماهي فروشان مي داند غمخوار كيست و در كجاي فوتبال پرسپوليس و كشور قرار گرفته است. او يك روز در موضع قدرت از كنار گذاشتن پروين، خوردبين و تني چند از بازيكنان سخن مي گويد و روز بعد در معرض تعويض.
ببينيد اين فوتبال چه بازي عجيبي دارد. در ذات اين دو واژه (توپ + پا) ظهور و سقوط فراوان وجود دارد. از محبوبيت تا محكوميت از آقايي تا فقر، از شهرت تا مرگ، گارينشا، اعجوبه فوتبال برزيل در جامهاي جهاني ۶۲-۱۹۵۸ را به خاطر بياوريد كه در فقر در پسكوچه هاي جنوب شهر ريودوژانيرو جان سپرد و پله كه همچنان سلطان باقي مانده است. نبايد چندان به اين پديده عالمگير دل بست. همين.
آبي يا قرمز و ديگر هيچ
در بلبشوي فعلي فوتبال و مشكلاتي كه دو تيم استقلال و پرسپوليس با آن مواجه اند بازيكنان جوان همچنان در پي پوشيدن لباس آبي و قرمز تلاش مي كنند.
جواد كاظميان پديده اميدهاي كشورمان و يكي از بهترين هاي سايپا قصد دارد به تيم پرسپوليس برود.
نصيحت و نكوهش هم سودي ندارد. كاظميان همه جوره پرسپوليس را قبول دارد، حتي براي رسيدن به اين آرزو از رفتن به آلمان هم منصرف شده است. جواد آقاگلزن فوتبال ما مي گويد، يا پرسپوليس يا استقلال و ديگر هيچ.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   زندگي  |   سياست  |   علم  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |