پنج شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۲۹- Aug, 7, 2003
محيط بان را بگيريد
004720.jpg
مژگان جمشيدي
ميانكاله به زانو در آمده است. بيل هاي مكانيكي در انتظار فرصتي مناسب براي ساخت و ساز هستند، صاحبان اراضي كه تا ديروز به لحاظ قانوني هيچ گونه حقي نسبت به اراضي ملي شده محدوده پناهگاه حيات وحش ميانكاله نداشتند از امروز با در دست داشتن اسناد مالكيت در حالي كه به تنها چيزي كه نمي  انديشند تماميت و پايداري و بقاي اين زيستبوم است، نقشه و طرح ويلاهايي را كه قرار است در آينده نزديك در اين نقطه  ايجاد كنند در ذهن خود مرور مي كنند. امروز عده اي با ابزار و ادوات شياركني و شخم زني وارد منطقه مي شوند، تا فردا با ورود كارواني از بولدوزر و بيل مكانيكي و آهن و سيمان به روياهاي دست نيافتني شان جامه عمل بپوشانند.
اصولاً هر كجا كه آب باشد و ساحل زيبايي در كنار آن باشد اين سكوت و آرامش روح نواز با مناظر بي بديلي از انواع پرندگان آبزي و كنار آبزي نيز همراه شود همواره چند گروه براي بر هم زدن آن به انتظار نشسته اند. فرصت طلبان در انتظار ساخت و ساز هستند و شكارچيان و صيادان درصدد شكار و صيد غيرمجاز.
اينجا هر كس به سهم خود در روند تخريب نقش آفرين است. يكي پرندگان مهاجر را شكار مي كند. ديگري پساب هاي آلوده به سموم و كودهاي شيميايي مزارعش را روانه تالاب مي كند. يكي تور كوچك صيادي مي گستراند ديگري شركت تعاوني صيد و صيادي احداث مي كند. يكي با گله هاي گاو و چراي بي رويه به تخريب مراتع دامن مي زند و آن يكي به جاي ارائه طرح هاي مرتعداري، جنگل را آتش مي زند تا رويش مرتعي ايجاد شود و سفره اي گسترده براي دام ها فراهم شود. در اين ميان، در شرايطي كه گروهي بدون توجه به حريم حفاظتي منطقه در صدد ايجاد اسكله و بندر هستند، عده اي ديگر همچنان به اجراي طرح هاي به اصطلاح اشتغال زا اما غيرعلمي خود براي پرورش ميگو و ماهي اصرار مي ورزند.
حال در برابر تمامي اين تخريب ها و دخل و تصرفات غير موجه و به جاي آن كه چاره اي براي كوتاه كردن دست متعرضان انديشيده شود، اين محيط بان شريف و زحمتكش پناهگاه حيات وحش ميانكاله است كه به دليل مقاومت در برابر مالكان خصوصي و جلوگيري از تخريب اكوسيستم به حبس محكوم مي شود. به رغم انتشار خبر محكوميت رياست پناهگاه حيات وحش ميانكاله توسط يكي از شبكه هاي خبري اينترنتي، طي سه ماه اخير، درج اين خبر توسط مطبوعات در يك بايكوت خبري قرار گرفت تا كم اهميت بودن مقوله محيط زيست و وقايعي كه همه روزه در تارو پود آن اتفاق مي افتد در بين اذهان عموم، بار ديگر ثابت شود.
در سال ۸۱ شكايتي از سوي يكي از مالكين خصوصي نوار ساحلي پناهگاه حيات وحش ميانكاله عليه حاج كريم عموزادي، رياست پناهگاه حيات وحش ميانكاله در دادگستري بهشهر مطرح گرديد مبني بر اين كه وي به جهت جلوگيري از ورود ابزار شياركني و شخم زني علاوه بر مزاحمت براي او ممانعت از حق نيز انجام داده است. به رغم تبيين مسائل زيست محيطي در مراجع قضايي، اين شكايت در نهايت منجر به صدور دستور قضايي از سوي رياست دادگستري شهرستان بهشهر مبني بر بلامانع بودن شخم زني و شياركني و در مجموع تغيير كاربري در قطعه زمين مورد نظر به شاكي گرديد.
رياست دادگستري شهرستان بهشهر با وجود مخالفت با واگذاري اين اراضي از سوي مديريت امور اراضي استان به اشخاص حقيقي در ميانكاله، ولي از آنجا كه فرد شاكي و ساير مدعيان اراضي ساحلي ميانكاله داراي سند مالكيت رسمي بودند و قانون نيز اين حق را براي آنان قائل شده تا در زمين خود به هر نحوي تصرف نمايند حق را به شاكي مي دهد.
متعاقب صدور دستور قضايي مبني بر اين كه صرفاً  ساخت و ساز در منطقه ميانكاله ممنوع است ولي شخم زني و كشت و زرع ممانعتي ندارد، شاكي پرونده اين بار با حضور مأمورين پاسگاه اميرآباد به منطقه ميانكاله مراجعه مي كند و درخواست ورود ابزار مربوطه جهت انجام منظور فوق الذكر در زمين خود را مي نمايد.
حاج كريم عموزادي در اجراي دستورات صادره از سوي سازمان حفاظت محيط زيست و اداره كل محيط زيست استان مازندران و طبق قوانين و مقررات حاكم بر مناطق چهارگانه وتحت الحفظ سازمان، از ورود اين فرد به همراه ابزارآلات مورد نظر مجدداً  ممانعت مي كند كه سرانجام با حكم قضايي شعبه ۴ دادگاه عمومي بهشهر و تأييد قرار صادره توسط شعبه ۱۲ دادگاه تجديد نظر استان مازندران وي به دليل ممانعت ازحق به سه ماه و يك روز حبس محكوم مي شود. با صدور حكم محكوميت كيفري براي رئيس پناهگاه حيات وحش ميانكاله، سازمان حفاظت محيط زيست در ابتداي سال جاري در اعتراض به حكم صادره و به منظور نقض اين حكم به ديوان عالي كشور شكايت كرد.
حاج كريم عموزادي با بررسي كوتاه بر روند پرونده اخير مي گويد: «فردي كه عليه من شكايت كرد قصد ساخت و ساز در نواحي ساحل ميانكاله را داشت كه من نيز حسب دستور مدير كل زماني كه ايشان با يك دستگاه كمپرسي حاوي ماسه و يك لودر قصد ورود به منطقه را داشتند از ورودشان جلوگيري كردم.» وي مي افزايد: «تاكنون اشخاص متعددي با سند مالكيت ادعاي مالكيت اراضي اين منطقه را كرده اند ولي ايشان به هيچ ترتيب زير بار نمي روند در حالي كه سند مالكيت وي ۲ سال قبل صادر شده است و با اين كه سازمان قصد خريد اين زمين ها را دارد وي حاضر به فروش آن نيست.»
يكي از كارشناسان حقوقي اداره كل محيط زيست استان مازندران عدم هماهنگي اداره امور اراضي با سازمان حفاظت محيط زيست را مسبب تمامي مشكلات اخير مي داند و مي افزايد: مديريت امور اراضي استان مازندران وابسته به وزارت جهاد كشاورزي با هدف مشخص كردن حقوق متصرفان خصوصي با واگذاري بخش هاي وسيعي از اراضي ساحلي ميانكاله واقع در پلاك ثبتي ۸۴، ۸۵ و بخش هايي از پلاك ثبتي ۸۶ ميانكاله تاكنون مشكلات زيادي را براي اداره كل محيط زيست استان مازندران بوجود آورده است كه متأسفانه اداره ثبت شهرستان بهشهر نيز در اين راستا اقدام به صدور سند مالكيت رسمي براي اشخاص حقيقي كرده است.
وي خاطر نشان مي سازد: پناهگاه حيات وحش ميانكاله داراي شناسنامه ثبت بين المللي است و در زمره مناطق چهارگانه به شمار مي رود و سازمان حفاظت محيط زيست به استناد ماده ۱۶ قانون حفاظت و بهسازي و محيط زيست در اين منطقه از سال ۵۴ داراي حاكميت است، لذا باپيگيري هاي قضايي خواستار ابطال اسناد صادره شديم كه در اين مدت برخي از قضات حاكميت ما را پذيرفتند اما برخي ديگر اين حاكميت را مشروط به خريد اراضي مورد اختلاف از صاحبان آنها عنوان كرده اند.
دكتر مهردادي، مدير كل محيط زيست استان مازندران نيز اضافه مي كند: صدور سند مالكيت براي اين اراضي بدون مجوز محيط زيست و بدون هرگونه هماهنگي با اين اداره بوده و به جاي آن كه اداره ثبت از محيط زيست استعلام كند از اداره امور اراضي استعلام كرده است.
وي مي افزايد: به دستور رياست سازمان حفاظت محيط زيست و براي حفظ پناهگاه حيات وحش ميانكاله قرار است با بودجه اي كه اختصاص يافته زمين ها از اين افراد خريداري  شود تا اسناد صادره و زمين هاي مورد نظر به اين ترتيب از تملك آنان خارج شود اما متأسفانه، محيط باني كه پيگير قضيه بود تا ميانكاله دچار مشكل نشود به سه ماه حبس محكوم شد در حالي به ناحق هم بود.»
ادعاي مالكيت اراضي ميانكاله، تنها محدود به ۲ يا ۳ مورد نمي شود و تاكنون اشخاص حقيقي وحقوقي زيادي مدعي مالكيت بخش هاي ساحلي اين منطقه شده اند. به گفته كارشناسان اداره كل محيط زيست مازندران هم اكنون ۱۶ نفر از اشخاص حقيقي داراي سند مالكيت هستند كه عمدتاً  اسناد مورد نظر طي ۲ سال اخير نيز صادر شده است كه از اين ميان مي توان به سند مالكيت فردي كه عليه محيط بان منطقه طرح شكايت كرده است، اشاره كرد در حالي كه وي با اين سند مدعي مالكيت ۱۴ هزار متر مربع از اراضي ساحلي منطقه ميانكاله شده است.
حاج كريم عموزادي كه هم اكنون تحت پيگرد قضايي است اشاره مي كند: حدود ۳ ماه است كه پرونده من به ديوان عالي كشور ارسال شده است كه هنوز رسيدگي نشده است. وي مي افزايد:  من در اين اجتماع مأمور دولت و مجري قانون هستم و اقدام من نيز به دستور مافوق و در راستاي اجراي قوانين محيط زيست بوده. كما اين كه همه اقدامات بازدارنده ما در مناطق فقط براي حفظ تنوع زيستي و اكوسيستم هاست اما اگر قانون مرا مجرم مي داند پس مشخص كنند كه جايگاه مأموران اجرايي محيط زيست و محيط بانان در اين قانون كجاست.
وي صدور اين حكم و تأثير آن بر روي عملكرد ساير محيط بانان را منفي ارزيابي مي كند و مي افزايد: ۱۴ سال است كه در خدمت محيط زيست هستم. درجنگل هاي نكا و بهشهر و ميانكاله خدمت كردم ولي هرگز پشيمان نيستم حتي اگر به زندان هم بروم، با اين كه مي دانم عمل خلاف قانون انجام نداده ام، باز هم براي حفظ محيط زيست و ارزش هاي زيستي ميانكاله به منطقه بازخواهم گشت.»
واگذاري اراضي پارك هاي ملي و مناطق حفاظت شده و ايجاد حق براي عده اي با صدور اسناد مالكيت به طور حتم مهمترين چالش محيط زيست كشور است كه تا زماني كه اين روند متوقف نشود هرگز نمي توان چشم انداز روشني را براي ادامه بقاي اكوسيستم هاي ارزشمند كشور قائل شد. بي توجهي دستگاههاي دولتي به حدود مناطق چهارگانه و واگذاري آنها وعدم هماهنگي ادارات ثبت اسناد با محيط زيست قبل از صدوراسناد مالكيت در حال حاضر مشكلات زيادي را بوجود آورده است. در شرايطي كه حتي اصل ۴۵ قانون اساسي جنگل و مرتع و تالاب و حريم درياها و ... را در زمره انفال و متعلق به عموم مردم معرفي مي كند باز هم شاهديم كه حقوق مالكيت خصوصي بي توجه به طرق كسب آن بر منفعت عمومي ارجح پنداشته مي شود. اين نوع درك يك سويه از مالكيت خصوصي در نظام حقوقي ايران تاكنون بيشترين خسارات را به تخريب و فروپاشي عرصه هاي ملي وارد ساخته است. طاهره فضيلت كارشناس حقوقي سازمان حفاظت محيط زيست در اين خصوص به اصل مصلحت برتر از حق اشاره مي كند كه تاكنون در بين علماي حقوق چندان مورد توجه واقع نشده است. به نظر مي رسد كه ديگر وقت آن رسيده است كه تعارض بين حق مالكيت خصوصي و حقوق عامه مردم از ميان برداشته شود و برتري منفعت عمومي بر مالكيت خصوصي  به بحث گذاشته شود.
و نكته ديگر مسأله مالكيت سازمان حفاظت محيط زيست در مناطق چهارگانه است. ماده ۱۶ قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست تنها حاكميت در مناطق را به اين سازمان واگذار كرده است.
در شرايطي كه هر زمان گروهي از راه مي رسند و با ارائه سند مدعي مالكيت مناطق ملي و حفاظت شده مي شوند چگونه مي توان بي حاكميت صرف به حفظ يكپارچه اكوسيستم ها پرداخت؟ حاكميت و مالكيت در كنار هم معنا مي يابد نه به تنهايي.
موفقيت و عدم موفقيت سازمان حفاظت محيط زيست در حفظ مناطق و حمايت از حقوق محيط بانان برخاسته از همين اصل حاكميت است و اين حاكميت تبلور اراده دولت است.به همان اندازه كه عدم موفقيت اين بخش از بدنه اجرايي دولت در حفظ محيط زيست، اقتدار تشكيلاتي اين سازمان را به زير سؤال خواهد برد در بعدي وسيع تر اين اراده و اقتدار دولت است كه در حفظ محيط زيست به زير سؤ ال خواهد رفت.
حفظ عرصه هاي ملي همچنان كه اين محيط بان سخت كوش محكوميت كيفري را به جان خريد، تنها در گروي انديشه اي تابناك و ژرف نگر است كه تحقق خواهد يافت. پس تا بيش از اين عده اي ديگر با در دست داشتن سند مالكيت از راه نرسيده اند به حل مسأله بپردازيم كه پاك كردن صورت مسأله تنها روند تخريب را دامن مي زند و گره از اين مشكل باز نخواهد كرد.

باران آلزايمر
004745.jpg
آزاده حسيني
همه در مورد باران اسيدي شنيده اند و تقريباً همه مي دانند كه آثار مخربي دارد ، اما واقعاً باران اسيدي چيست و براي حل معضل آن چه بايد كرد؟
صنايع و بويژه انتشارات آلاينده حاصل از خودروها درصد دي اكسيد سولفور و اكسيد نيتروژن موجود در هوا را افزايش داده و سپس اين انتشارات مخرب تحت تأثير نور خورشيد تبديل به اسيد سولفوريك و اسيد نيتريك مي شوند و بعد به صورت باران اسيدي فرو مي ريزند.
زغال مصرفي در نيروگاهها و صنايع به طور معمول ۲ تا ۳ درصد سولفور دارد و وقتي سوزانده مي شود اين سولفور به طور مستقيم به هوا تزريق مي شود. كارخانه هاي برق و ديگر صنايعي كه انرژي مصرفي خود را از اين منبع فسيلي تأمين مي كنند مولد مقادير فراواني از انتشارات آلاينده دي اكسيد سولفور هستند. از سوي ديگر كارخانجاتي كه توليد مس ، روي و نيكل دارند مسبب انتشار سطوح متفاوت سولفور به اتمسفر هستند.
اما اصلي ترين منشأ انتشارات آلاينده  اكسيد سولفور به هوا خودروها هستند كه روزانه مقادير فراوان سوخت هاي فسيلي را مي سوزانند.
حريق هاي جنگلها و حريق هايي كه بشر عامل ايجاد آنها هستند از عوامل افزايش آلودگي بوده حتي انقراض هاي طبيعي و آتشفشانها نيز انتشاراتي دارند كه بسيار آلوده و منشأ اين نوع بارانهاست.
اما به هر حال بيش از ۹۰ درصد از دي اكسيد سولفور و حدود ۹۵ درصد از اكسيد نيتروژني كه به هوا تزريق مي شود از منابع بشري حاصل شده است. مشكل باران اسيدي يك معضل نو نيست. نخستين بار اين مشكل در قرن ۱۷ بعد از اين كه نخستين عوارض آن بر روي گياهان و حيوانات ديده شد مورد بررسي قرار گرفت و در سال ۱۹۸۲ يك شيميست اسكاتلندي با نام «آنگوس روبرت اسميت» يك كتاب با عنوان «هوا و باران» نوشت كه در آن مسأله باران اسيدي را بررسي كرده بود و در واقع براي نخستين بار نام اسيدي را براي اين نوع باران در آن به كار برد.
در سال۱۹۶۰ وقتي ماهيگيران آمريكاي شمالي و اروپا با مرگ و بيماري وسيع ماهي ها مواجه شدند اين مسأله به بحران تبديل شد.
آثار مخربي كه انتشارات آلاينده  توليد شده در هر مكان به جاي مي گذارند فقط به آن مكان خاص خسارت وارد نمي كند. انتشارات آلاينده توليد شده مي توانند چندين روز و چندين كيلومتر با توجه به قدرت باد و شرايط آب و هوايي حركت كنند و بعد به صورت باران اسيدي فرود بيايند.
اين مسأله ثابت شده است كه حدود ۵۰ درصد از باران هاي اسيدي كه دركانادا مي بارد در اثر انتشارات آلاينده اي است كه در ايالات متحده آمريكا توليد شده و آلاينده هاي صنعتي انگليس نيز بارش بارانهاي اسيدي نروژ را سبب مي شوند.
تأثير باران اسيدي بر زندگي گياهي
ريزش بارانهاي اسيدي هم رشد و نمو گياهي و هم برداشت محصول را تحت تأثير قرار مي دهد. ريشه هاي گياه در اثر ريزش بارانهاي اسيدي سست شده و سبب مي شوند كه گياه از رشد باز ماند و يا حتي مرگ گياه را موجب مي شوند. از سوي ديگر ريزش اين نوع باران ارگانيزم هاي ميكروسكوپي كوچك كه مواد غذايي را از خاك به گياه منتقل مي كنند و در خاك زندگي مي كنند ،  نابود كرده و اين مسأله موجب مي شود مواد غذايي كه از خاك به گياه مي رسد به حداقل تقليل يابد.
باران اسيدي به لايه  مومي شكل روي برگ ها كه گياه را در برابر شرايط مختلف آب و هوايي و تغييرات جوي حفاظت مي كند آسيب مي زند و در نتيجه با آسيب پذير شدن ، گياه در مقابل امراض مقاومت خود را از دست داده و با بارانهاي سنگين ، بادهاي قوي و حتي يك دوره كوتاه مدت خشكي مفرط نه تنها جوانه زني ، رويش و توليد دوباره در گياه متوقف مي شود بلكه مرگ گياه را هم باعث خواهد شد.
تأثير بر پرندگان و حيوانات
تمام ارگانيزم هاي زنده مستقيم يا غيرمستقيم به هم مرتبط هستند حتي اگر يك ارگانيزم ميكروسكوپي به طور غير طبيعي نابود شود ارگانيزم بزرگتري كه در اين حلقه به آن مرتبط است تحت تأثير قرار مي گيرد و به اين ترتيب همه حيوانات كه بر چرخه غذايي مشتركي مربوط هستند آسيب مي بينند. حيوانات و پرندگان مثل مرغ هاي آبزي يا سگ هاي آبي كه براي تأمين منابع غذايي خود به آب نياز دارند از اين مسأله آسيب مي بينند.
تأثير بر زندگي انسانها
انسان هم به گياه و هم به جانوران براي تكميل چرخه غذايي خود محتاج است. وقتي حيات  آبزيان از هجوم سم در آب لطمات جبران ناپذير مي بيند ماهيهاي مسموم كه خوراك انسانها را شامل مي شوند به طور غيرمستقيم پيامدهاي ناگواري بر سلامتي انسانها را سبب مي شوند و استفاده گوشت پرندگاني كه خوراكشان از حيوانات و جانوران آلوده دريايي تأمين شده است مشكلات جدي در سلامتي ايجاد مي كند.
آلومينيوم به نسبتي كه در باران خالص حل مي شود چندين برابر آسانتر مي تواند در باران اسيدي حل شود. آلومينيوم حل شده در اين نوع بارانها امراض مختلف تنفسي و بويژه مرض آلزايمر را سبب مي شود. از ديگر تأثيرات مخرب اين نوع بارانها در شهرها تأثير بر رنگ ساختمان ها ، ماشين ها و ديگر عمارات است و تاكنون بارش اين نوع بارانها در اروپا عمارات باارزشي مثل «آلروپوليس» يونان ، «رنسانس» ايتاليا ، آثار تاج محل ، موزه هاي واشنگتن ، كليساها ، برج ها و ديگر ساختمان ها را تخريب كرده اند.
منبع: مجله ساينس

نگاهي ديگر
رؤياي رنجور
004730.jpg
دكتر بهرام كيايي، بوم شناس و متخصص حيات وحش و استاد گروه زيست شناسي دانشكده علوم دانشگاه شهيد بهشتي است. تجارب ارزنده او در زمينه اكولوژي حيات وحش حاصل سال ها تحقيق و پژوهش وي در پارك ملي گلستان، پارك جهان نما، تالاب گميشان، پناهگاه حيات وحش ميانكاله و... است. آنچه در ذيل مي آيد بررسي كوتاه و مختصر وي از منطقه ميانكاله است. وي در شرايطي پذيراي اين گفت وگوي كوتاه شد كه در آستانه سفر بود و فرصتي براي مباحثه نداشت. ولي به دليل اهميتي كه وي همواره براي حفظ محيط زيست قائل بودند از دقائق باقيمانده به منظور مرور وقايع ميانكاله كه از ابتدا تاكنون استفاده كرده ، گفت وگوي بيشتر در اين زمينه را به اولين فرصت بعد از بازگشت موكول كرد.
او از ميانكاله به عنوان يكي از بي نظيرترين زيستگاههاي ارزشمند كشور ياد مي كند و مي افزايد: ميانكاله منطقه اي است با وسعت ۶۸۰۰۰ هكتار كه ۲۸ هزار هكتار آن شبه جزيره ميانكاله و آشوراده است و ۴۰ هزار هكتار ديگر خليج گرگان است. اين منطقه نزديك به ۳۰ سال است كه در فهرست ذخيره گاههاي زيست كره توسط برنامه انسان و كره مسكون زيرنظر يونسكو ثبت شده است و علاوه بر آن خليج گرگان و تالاب ميانكاله نيز به عنوان يكي از مهمترين تالاب هاي بين المللي در سايت تالاب هاي رامسر به ثبت رسيده است. زيستگاه آبي منطقه هر ساله پذيراي دهها هزار پرنده مهاجر است. تاكنون بيش از يكصد و ۲۰ گونه پرنده آبزي از اين منطقه گزارش شده كه تعداد قابل توجهي از آنها در سطح دنيا از اهميت بالايي برخوردار هستند. ميانكاله  تنها زيستگاه زنگوله بال در مازندران و همچنين زيستگاه گونه هاي ارزشمند ديگر نظير دراج و قرقاول است. وجود درختان انار ترش در قسمتي از منطقه مهمترين كانون زيستي قرقاول در اين زيستگاه است كه تخريب اين درختان، محل زيست اين گونه را كه به شكل لانه هايي بر روي زمين در زير درختان انار است، بسيار محدود كرده است.
اينجا زماني زيستگاه ببر مازندران و مرال بود كه اين زمان چندان هم دور نبوده است. در كتاب نخجيران اشاره شده كه در دوره قاجاريه تعداد قابل توجهي ببر در اينجا زندگي مي كرده، اما امروز نه تنها ديگر اثري از ببر مازندران بجا نيست كه حتي نسل مرال هم سال هاست در ميانكاله از بين رفته است. پيشروي آب درياي خزر،  آبزي پروري و ورود گونه هاي غيربومي بر عرصه هاي آبي منطقه، وجود كومه هاي صيادي و تعاوني هاي شيلات، آلودگي درياي خزر و مرگ و مير فوك ها،  ورود پساب هاي آلوده مزارع كشاورزي، ايجاد جاده آسفالته در داخل منطقه،  احداث اسكله در حاشيه ميانكاله و چراي بيش از حد دام مهمترين معضلات اين منطقه است.صيد ماهي هاي استخواني مثل كفال در فصل پائيز و زمستان باعث شده تا همواره تورهاي زيادي در خليج گسترده باشد و همين تورها تاكنون باعث به دام انداختن و مرگ ومير صدها فوك طي سالهاي اخير در منطقه شده است. فوك كه يك پستاندار است و از طريق شش تنفس مي كند با گير افتادن در تورهاي ماهيگيري عملاً  ديگر قادر نخواهد بود براي تنفس به سطح آب بيايد كه همين امر باعث خفه شدن اين جانور در زير آب مي شود. اوايل دهه هفتاد زماني كه در دانشگاه گرگان بودم مكرراً با چنين مناظر تأسف آوري در سواحل خليج مواجه مي شدم لذا از چربي بدن اين فوك ها نمونه گيري كردم و براي ارزيابي ميزان آلودگي هاي شيميايي كه عمدتاً  در بافت چربي تجمع پيدا مي كند نمونه اي به آلمان فرستادم كه نتايج حاصله از وجود مقادير زيادي سم د.د.ت در بافت چربي حيوان حكايت مي كرد.
آبزي پروري در سواحل خليج به شكل پن كالچر و پرورش ماهي قزل آلاي رنگين كمان آمريكايي از ديگر معضلات اين منطقه است كه بسيار به آن معترض شدم ولي توجهي نشد و تمامي مسائل اكولوژيك و پيامدهايي كه يك گونه غيربومي مي توانست در منطقه ايجاد كند ناديده گرفته شد. از زماني كه گستره آبهاي شيرين كم شده شيلات عمدتاً پرورش آبزيان را به نواحي تالابي كه داراي آب هاي شيرين و يا آب شور هستند معطوف كرده است كه اگر قرار باشد به نام اشتغالزايي و توليد پروتئين بيشتر تعادل بوم شناختي يك منطقه تهديد شود به طور حتم بعد از اين بايد در انتظار بروز فجايع ديگري نيز باشيم.
شيلات از يك سو و دامپروري و وجود كومه هاي دامداري در داخل منطقه از سوي ديگر بحران را تشديد كرده است. ميانكاله منطقه اي است كه از جنوب با زمين هاي زراعي محاصره شده، از غرب با اسكله، در داخل منطقه هم كه دامپروري و چراي بي رويه و شكار غيرمجاز و در سواحل هم صيد و صيادي و آبزي پروري.
ورود ماهيان غيربومي مثل قزل آلاي رنگين كمان و بعضاً فرار برخي از ماهيان از محدوده پن كالچر ها به داخل خليج باعث شده تعادل جمعيتي ساير گونه ها هم تا حدي دچار اختلال شود. يك زماني صنايع چوب نكا هم تصميم داشت در اين منطقه درختان سريع الرشد غرس كند. به هر ترتيب از سال ۶۵ كه در گرگان مشغول به تدريس شدم همواره با دانشجويانم براي تحقيق و مطالعه به ميانكاله مي رفتيم كه غالب اوقات هم شاهد صحنه هاي تكان دهنده بوديم. صداهاي تيراندازي را مي شنيديم و پوكه هاي فشنگ را به وفور مي ديديم. لاشه فوك ها هم كه بسيار تأسف آور بود.
ميانكاله كه يك سرزمين رويايي و يك آزمايشگاه طبيعي خدادادي براي همه متخصصان علوم مختلف است. اينجا قابليت هاي بسياري دارد از نظر علمي، زيباشناختي و حتي توريستي. نيمه دوم سال مستند زيبايي از حضور فلامينگوها است. اين منطقه اي است كه مي توان ۹ ماه از سال را با برنامه مختلف در آن سپري كرد.
ولي اگر منطقه اي حفاظت شده اعلام مي شود و بايد حريم خالي براي آن در نظر گرفت. ايجاد زون حفاظتي در حريم اين مناطق يك ضرورت است كه بايد به آن توجه شود تا بدين ترتيب جلوي اقدامات اقتصادي و صنعتي مخرب گرفته شود. هنر يك مدير به كاربردن تمامي ابزارها و پيداكردن تمامي راهكارها براي حفاظت و بهره وري مناسب است. مديريت حيات وحش هم تخصص مي خواهد و هم اعتقاد و اراده و هم هنر. اعتقاد به حفظ محيط زيست قبل از تخصص لازم است.

سايه روشن زيست بوم
مرگ و مير گروهي كاكائي ها
004725.jpg

بيش از ۲۰۰۰ كاكائي در آبگيرهاي استان خوزستان تلف شدند.
معاون محيط زيست طبيعي اداره كل محيط زيست استان خوزستان گفت: به رغم وجود گونه هاي ديگر پرندگان دراين آبگير، گونه تلف شده منحصر به كاكايي است كه ۹۵ درصد كاكايي هاي تلف شده جوجه و تعداد زيادي از آنها نيز به صورت بيمار مشاهده شده اند.
به گفته وي، علت مرگ كاكايي ها ممكن است سوءتغذيه، گرماي محيط، شوري زياد آب و حساسيت جوجه ها باشد. بنابراين كالبدشكافي كاكايي ها به اداره كل دامپزشكي استان خوزستان محول شد و تا تعيين نتيجه نهايي نمي توان در مورد علت تلفات اين نوع پرنده اظهارنظر قطعي كرد.

هجوم آفات گياهي به جنگل هاي  دشت ناز ساري
محصور شدن پناهگاه حيات وحش دشت ناز ساري در بين اراضي كشاورزي، تنوع زيستي اين منطقه را با مخاطرات جدي روبه رو ساخته است.
يك مدرس دانشگاه و متخصص بوم شناسي در گفت وگو با قلم سبز ايران با اعلام اين مطلب گفت: «در حال حاضر از محدوده وسيع جنگل هاي اين منطقه، فقط محدوده ۵۵ هكتاري و حفاظت شده دشت ناز ساري باقي مانده است و تمامي عرصه هاي جنگلي اطراف تخريب و به زمين هاي كشاورزي تبديل شده است.»
وي افزود: «استفاده روزافزون از سموم دفع آفات كشاورزي توسط شالي كاران و كشاورزان منطقه، با ايجاد مسموميت و مرگ و مير در پرندگان، باعث كاهش جمعيت پرندگان و تنوع گونه اي آنها شده است كه اين امر منجر به گسترش بيماري هاي گياهي و آفات در بين درختان پناهگاه حيات وحش دشت ناز ساري شده است.»
دشت ناز ساري در سال ۱۳۵۴ و با مصوبه شماره ۶۳ شوراي عالي محيط زيست به عنوان پناهگاه حيات وحش تحت حفاظت قرار گرفت. در حال حاضر در اين منطقه تعداد قابل توجهي از گونه در خطر انقراض گوزن زرد ايراني زيست مي كند.
004735.jpg


درخت مصرف انرژي را كاهش مي دهد
كاشت تنها ۳ درخت در مقابل هر واحد مسكوني مي تواند مصرف انرژي در ساختمان ها را ۱۰ تا ۵ درصد كاهش دهد.
به گزارش شبكه خبري آسمان آبي نتايج تحقيقات محققان نشان مي دهد كه درختان مي توانند استفاده از انرژي در ساختمان ها را از طريق كاهش دما و انداختن سايه بر روي ساختمان ها در طول تابستان و ايجاد مانع در برابر بادهاي زمستان كاهش دهند.
اين بررسي در آمريكا نشان مي دهد در اوج گرماي تابستان كاهش دما تا ۱/۰ درجه سانتي گراد به ازاي يك درصد افزايش در سطح سايه دهي درختان صورت مي گيرد و ارزش دلاري حاصل از ذخيره انرژي الكتريكي و ذخيره گاز طبيعي بر پايه قيمت الكتريسيته جاري و قيمت گاز طبيعي ۷۹/۰ دلار به ازاي هر يك كيلووات ساعت است.

تعطيلي كارخانه ابزار مهدي
با شكايت اداره كل محيط زيست استان سمنان كارخانه ابزار مهدي به دليل عدم رعايت ضوابط زيست محيطي و آلودگي بالا، با حكم دادگاه تعطيل شد.
واحد آبكاري اين كارخانه به دليل انتشار ذرات آلاينده با فلزات سنگين كروم، روي و نيكل تاكنون چندين بار اخطار زيست محيطي دريافت كرده بود.
004740.jpg


رسيدگي به پرونده پارك ملي سرخه حصار
رئيس سازمان حفاظت محيط زيست در نامه اي به رياست ديوان عدالت اداري، خواستار رفع دستور توقف آگهي تملك اراضي پارك ملي سرخه حصار شد.
علي سميعي معاون حقوقي سازمان حفاظت محيط زيست در گفت وگو با قلم سبز ايران با اعلام اين مطلب گفت: «اجراي قانون تملك توسط بسياري از دستگاه هاي دولتي همواره صورت مي گيرد و ما نيز به موجب تصميم هيأت دولت با اجراي اين قانون درصدد واگذاري زمين معوض به اعضاي تعاوني مسكن زيتون هستيم و اين امر هيچ ضرر و زياني به آنها وارد نخواهد ساخت ولي شاكيان با استناد به همين دستور موقت، اعضاي تعاوني را تحريك به ورود غيرقانوني به پارك ملي كرده اند.»
وي افزود: «حجت الاسلام دري نجف آبادي صبح ديروز خواستار رسيدگي خارج از نوبت به مساله سرخه حصار شده است.»
همچنين به گزارش اداره كل محيط زيست استان تهران، اعضاي تعاوني مسكن زيتون هفته گذشته با حضور در پارك ملي سرخه حصار بخش هايي از اراضي اين منطقه را نيز آتش زدند.

انتقاد از وزارت علوم
سازمان حفاظت محيط زيست تاكنون ۲۶۰ ميليون ريال براي اجراي طرح سبز در سبز هزينه كرده است.
معاون دفتر آموزش سازمان حفاظت محيط زيست در گفت وگو با قلم سبز ايران با انتقاد از اظهارات اخير مدير كل دانشجويان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در خصوص عدم همكاري اين سازمان در اجراي طرح سبز در سبز گفت: «به دستور رياست سازمان تاكنون مبلغ ۲۶ ميليون تومان براي اجراي طرح سبز در سبز به صورت قرارداد در اختيار واحدهاي مربوطه در وزارتخانه علوم، تحقيقات و فناوري قرار گرفته است.»

زيست بوم
ادبيات
اقتصاد
سياست
فرهنگ
مدارا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  زيست بوم  |  سياست  |  فرهنگ   |  مدارا  |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |