دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۱۴۰- Aug, 18, 2003
سفر و طبيعت
Front Page

آغاز قرن توريسم
حميد ذاكري
006505.jpg

اشاره:
يكي از مباحث اصلي صفحه «سفر و طبيعت»، جهانگردي و توريسم است، و آشناساختن خوانندگان اين صفحه با اين مقوله بسيار مهم و حياتي- البته با گرايش اكوتوريسم يا گردشگري طبيعت- از دل مشغولي  هاي اصلي ماست.
از اين پس، به تناوب، مقالات، گزارشها و گفتگوهايي در اين رابطه خواهيم داشت و خواهيم كوشيد در طول زمان، كساني را كه به طور مستمر مطالب اين صفحه را دنبال مي  كنند، با زواياي آشكار و پنهان اين صنعت عظيم آشنا سازيم.
در اين شماره به اختصار نگاهي كلي داريم به صنعت جهانگردي در جهان امروز.

صنعت جهانگردي غول عظيمي است كه روز  به  روز بزرگ و بزرگتر مي شود. شركت ها و سازمان هاي گسترده و بي شماري با هزاران هزار پرسنل متخصص دست در كار اين صنعت دارند و هر روز چرخه هاي تازه اي بر ساز و كار بنيادين اين صنعت افزوده مي شود.
اكنون كسي كه مي خواهد تعطيلات خود را بگذراند، مي  تواند يك ويزاي فوري الكترونيك براي استراليا را از آژانسي در لندن تهيه كند. يا اگر كمي بيشتر بخواهد به ماجرا نزديك شود مي تواند با هشت دلار اتاقي در «ناميبيا» اجاره كند يا با ۲۶۰۰ دلار به تعطيلات سالانه خود از «كيپ تاون» به «تريستان داكنها» در آتلانتيك جنوبي برود.
امروز سفر و صنعت توريسم تصويري روشن از دهكده جهاني است. هر روز ارتشي مركب از پنج ميليون مسافر تجاري در سراسر جهان پرواز مي كنند و به دنبال بازارها و فرصت هاي تجاري تازه مي گردند.
همزمان، استانداردهاي خدماتي و رفاهي اين صنعت نيز بالا و بالاتر مي رود. فرودگاه هاي بزرگتر، هواپيماهاي مجهزتر، سرويس هاي عالي تر و هتل هاي مناسب تر تنها بخشي از اين خدمات هستند.
كشورها هر يك به نوعي درگير با اين صنعتند و مي كوشند تا از اين بازار عظيم سهمي براي خود دست و پا كنند، البته بعضي بيشتر سهم دارند و بعضي كمتر. اسپانيا يكي از آن هاست كه سهم بالايي دارد. آرژانتين يكي ديگر است. مسافرت هوايي، به ويژه، در حال تغييراتي عمده و بزرگ است و دست اندركاران صنعت هواپيماسازي هر روز مي كوشند با ابداعات تازه اي وارد گود شده به صنعت توريسم خدمات رساني كنند. نسل بعد از جت هاي ۷۴۷، هواپيماهايي غول آسا هستند كه تا سال ۲۰۰۵ عرصه آسمان را تسخير خواهند كرد.
مسافران قرن حاضر از مجموعه اي از امكانات فراتكنولوژي استفاده مي كنند كه براي قرن بيستمي ها غيرقابل باور به نظر مي رسيد! «ايرفرانس» يكي از شركت هاي هوايي است كه در نظر دارد براي مسافران خود ويديو و كامپيوتر شخصي و حتي امكانات بازي فراهم كند. در همين حال كار گسترش و نوسازي فرودگاه هاي اروپا با هزينه اي معادل ۶۶ ميليارد دلار در دست انجام است. حداقل ۶۰ ميليارد دلار هم به همين منظور در آمريكا هزينه مي شود.
006535.jpg

مقدمات سفر، تهيه بليت، اخذ ويزا، رزرو هتل و ديگر تشريفات لازم براي توريست، به سرعت كاهش مي يابد. به عنوان مثال بازرسي مدارك مهاجرت در يك كارت پلاستيكي خلاصه مي شود كه شامل همه اطلاعات در رابطه با هويت فرد مورد نظر است. بدين ترتيب راه ها هر چه كمتر و دنيا به دهكده جهاني هرچه نزديكتر شده است.
بازرگانان مسافران با امكانات تلفني، كامپيوتري، الكترونيكي و ارتباطي وسيعي كه در دسترسشان قرار دارد در هر قاره اي مي توانند درست مثل دفتر خود عمل كنند و هر لحظه در جريان وقايع باشند. در اوضاع جديد، كه آن را «دسترسي جهاني» مي نامند، همه خطوط هوايي به كانال هاي تلويزيوني متصل اند. ماهواره ها امكان ارتباط با هر نقطه جهان را براي مسافر فراهم مي كنند. در سال ۲۰۱۰ حدود ۱۵ درصد جمعيت جهان هر ساله امكان مسافرت به خارج را خواهند داشت.
بسياري از كارشناسان اقتصادي يكي از سه صنعت كليدي قرن بيست ويكم را صنعت توريسم دانسته اند و جالب است بدانيم كه هر يك شغل از ده شغل موجود، به سفر يا توريسم مربوط است.
صنعت توريسم در جهان بيش از ۸۰ ميليون نفر را به طور مستقيم بيش از ۱۵۰ ميليون نفر را به طور غيرمستقيم در استخدام دارد. درآمد حاصله از اين صنعت ۱۱ تا ۱۲ درصد مواد خام جهاني است. همه اينها طلايه هايي كوچك از آن چشم انداز عظيم بيش نيست.
در سال ۲۰۱۰ تعداد توريست ها به يك ميليارد نفر خواهد رسيد و تنها درآمد حاصل از گذران تعطيلات جهانگردان ۵/۱ تريليون دلار خواهد بود؛ رقمي شگفت انگيز و افسانه اي.
امروز دورافتاده ترين كشورها، و حتي شهرها، به درآمدهاي حاصل از گردشگري مي انديشند و خود را آماده مي كنند. با اين همه، براساس بررسي هاي انجام شده هنوز بيشتر ساكنان كره زمين از مقوله گردشگري به دورند و فقط ۷ درصد جمعيت جهان به عنوان توريست طبقه بندي مي شوند. پس هنوز ظرفيت بسيار زيادي دست نخورده باقي مانده و صنعت توريسم دوران طفوليت خود را طي مي كند. در سال ۲۰۲۰ گردشگري به مرحله اي خواهد رسيد كه بسياري از مردم سالانه چهار بار مسافرت خواهند كرد.
به عبارت ديگر، مسافرت جهاني و توريسم در لبه رشد عظيمي قرار گرفته است. كشورهاي آسيايي هم جايگاه خود را خواهند داشت.
006530.jpg

در سال ۲۰۲۰ رقمي حدود ۱۰۰ ميليون چيني به خارج مسافرت خواهند كرد . بر اساس مطالعات كمپاني بوئينگ در ظرف ده سال آينده حجم ناوگان هوايي حمل و نقل مسافران به دو برابر امروز خواهد رسيد قطارهاي راه آهن نيز تغييرات شگرفي خواهند يافت و روز به روز قطارهاي مغناطيسي و سريع السير جديد با فن آوري بسيار بالا در اروپا و آمريكا به كار مي افتند.
تاكيد هر چه بيشتر روي سرعت است. فرانسوي ها مشغول ساخت ترن جديدي هستند كه ۳۶۰ كيلومتر در ساعت سرعت دارد. حجم هتل ها هم تا سال ۲۰۱۰ دو برابر خواهد شد.

گردشگري طبيعت (اكوتوريسم)
به زودي هيچ منطقه اي در جهان خالي از جهانگرد نخواهد ماند، حتي قطب شمال و جنوب و فضا! بسياري از هم اكنون دارند براي مسافرت هاي فضايي ثبت نام مي كنند. كشتي هاي مسافرتي روز به روز افزايش مي يابند و غول پيكرتر مي شوند. يكي از اين كشتي ها كه متعلق به شركت « رويال كاري بين» است، ۱۳۶۰۰۰ تن وزن دارد.
جاذبه هاي گوناگون مورد توجه قرار مي گيرند و مسافران جاهاي مختلفي را از صحراي «گبي» گرفته تا مناطق جنگلي براي مسافرت انتخاب مي كنند.
چهار سال پيش، آژانس هاي توريستي آمريكا برنامه هاي مسافرتي زيادي را براي نوار غزه،  ايرلند شمالي و هائيتي تدارك ديده بودند! در بوليوي تورهاي ويژه «ماجراهاي چگوارا» برگزار مي شود. جهانگردان دارند ياد مي گيرند كه به دنبال ماجراها و چيزهاي جالب تري در سفرهاي خود بگردند.
ديگر امروز ديدار از ونيز، ميدان مارك، آتن، نوتردام پاريس و تاج محل هند جاي كوچكي را به خود اختصاص مي دهند. تنها در سال ۱۹۹۷ (يعني شش سال پيش)، پانزده هزار نفر از قطب جنوب ديدن كردند.
از آن سو، گرايش به طبيعت هرلحظه بيشتر مي شود و اكوتوريسم جاي خود را باز و بازتر مي كند. مسافرت به مناطق بكر و وحشي در استراليا، آفريقا، آسيا و... علاقه  مندان بيشتري مي يابد.
در آبشار ويكتوريا، مرز بين زيمبابوه و زامبيا، صحنه هايي تماشايي مي  توان ديد. عده اي با پانجي مي پرند، عده اي بر روي آب ورزش مي كنند، قايق ها مسابقه مي دهند و هليكوپترها و هواپيماهاي سبك بر فراز آسمان مي چرخند. در سال ۲۰۰۶ تعداد توريست هاي بازديد كننده از اين آبشار به يك ميليون نفر خواهد رسيد.
در صنعت توريسم، توريسم طبيعت رشدي  فزاينده دارد و مي رود تا در قرن حاضر (قرن بيست ويكم) حرف اول را بزند.
و كلام آخر اين كه: كشور ما با جاذبه هاي بي شمارش مي تواند به راحتي صنعت توريسم را جايگزين نفت كند. صنعتي كه نياز به سرمايه گذاري هاي سنگين ندارد.

اتومبيل هاي طبيعت
جيپ پدر اتومبيل هاي دو ديفرانسيل
چه عاملي انگيزه ساخت خودروهاي دو ديفرانسيل شد؟
006545.jpg

اولين نمونه جيپي كه به توليد انبوه رسيد ويليز ام.بي Willys) MB)
مي توان گفت ايده اصلي ساخت خودروهاي دو ديفرانسيل از ذهن فرماندهان نظامي در جنگ جهاني اول تراوش كرد، جايي كه انسان و اسب در ميادين باتلاقي و گل آلود جنگ از ادامه راه باز مي ايستادند و گاهي جان خود را از دست مي دادند. رساندن آذوقه و مهمات به دليل دشواري مسير، بسيار مشكل بود و انتقال مجروحان و رساندن كمك به آن ها در مدت زمان كم از آن دشوارتر و اين ها همه نياز به يك وسيله نقليه چندمنظوره را بيشتر مي كرد.
وسيله اي كه از ابتدا هم به همين نام شناخته مي شد (اتومبيل چندمنظوره) و بعدها هم به همين دليل جيپ نام گرفت كه در اصل پدر اتومبيل هاي دو ديفرانسيل امروزيست.
نام جيپ از كلمه General Purpose به معناي چندمنظوره كه به اختصار (P.G) و در اثر تلفظ زياد به Jeep بدل شد گرفته شده است.
كمپاني ويليز (Willys) از اوايل سال ۱۹۳۹ به دنبال ساخت خودرويي سبك براي اهداف شناسايي - نظامي بود، با آغاز جنگ دوم جهاني در سوم سپتامبر همان سال و پيش بيني درگيري آمريكا در اين بحران، پيگيري اين كمپاني براي ساخت چنين خودرويي بيشتر شد.
در پاييز همان سال كمپاني ويليز متوجه شد كه كمپاني بنتام (Bantam) نيز قصد ساخت وسيله اي با اين منظور را دارد. در ژوئن ۱۹۴۰ از سوي ارتش طرح اوليه خودرو و مشخصات فني آن به صورت يك مناقصه مطرح شد و از بين ۱۳۵ شركت صنعتي تنها سه كمپاني پا پيش گذاشتند.
كمپاني بنتام، ويليز و فورد. ولي بعدها كمپاني بنتام از پيگيري ساخت اين وسيله نقليه كناره گرفت.
مشخصاتي كه توسط ارتش در اختيار سازندگان قرار گرفته بود بيانگر خودرويي بود كه حداكثر حدود ۵۹۰ كيلوگرم وزن داشته باشد، (البته بعدها به دليل غيرعملي بودن به ۹۷۰ كيلوگرم افزايش داده شد) با موتوري كه حداقل گشتاور توليدي ۱۲۰ نيوتن  متر، فاصله محورها ۲۰۳ سانتي متر، عرض محورها ۱۱۹ سانتي متر، ارتفاع از سطح زمين
۲۵ سانتي متر و ظرفيت ترابري ۳۰۰ كيلوگرم.
نمونه اوليه خودرويي كه بعدها تبديل به اولين جيپ نظامي دنيا يعني (willys MB) ويليز ام.بي توسط مهندسي اهل ديترويت به نام كارل پرابست (Karl Probst) 
طراحي شد اين خودرو در كمپاني بنتام ساخته شدو تحت آزمايش هاي سخت و طاقت فرساي ارتش قرار گرفت.
۵۵۰۰ كيلومتر را طي كرد كه تنها ۴۰۰ كيلومتر آن جاده آسفالته بود و در انتهاي اين آزمايش ها داوران نتيجه گيري كردند كه اين خودرو قدرت فراوان خود را اثبات كرده و تمامي نيازهاي آن ها را برآورده خواهد كرد.
سرانجام كمپاني ويليز و فورد نيز نمونه هايي را بر مبناي طرح هاي بنتام آماده ساختند. ويليز در نمونه خود كه كوآد (Quad) به معناي چهارگوش نام گذاري شده بود و فورد كه در نمونه خود به نام پيگمي (Pygmy) يعني كوتوله نام داشت هر كدام تغييرات و اصلاحاتي را با صلاحديد خود انجام داده بودند.
به طور مثال ويليز از موتوري به نام (Go Devil) بهره مي گرفت كه به دليل پرقدرت تر بودن آن حتي بيشتر از خواست ارتش هم بود و موتور بنتام را بي ارزش جلوه مي داد.
در نهايت با توجه به وضعيت متزلزل اقتصادي و خط توليد ضعيف بنتام و همچنين برتري خودروي ويليز، قرارداد نهايي به كمپاني ويليز واگذار شد و چون ارتش در مدت زمان كوتاهي مقدار زيادي از اين خودرو را نياز داشت، كمپاني ويليز با استفاده از خط توليد كمپاني فورد كه در سيستم خطي بسيار پرتوان بود توليد انبوه اولين اتومبيل دو ديفرانسيل جهان را شروع كرد.
در دوران جنگ دوم جهاني ويليز و فورد بيش از
۰۰۰ ۷۰۰ سفارش دريافت كردند كه ۰۰۰ ۳۳۰ دستگاه از اين خودروها را كه ويليز (ام.بي) Willys MB ناميده مي شد در كمپاني ويليز ساخته شد. شماره سريال ۱۵۰۰ دستگاه جيپ هاي اوليه از ۱۰۷۲ تا ۲۵۷۲ و با شماره ثبت ۲۰۱۵۹۱۹w- بود كه هنوز هم كلكسيونرها در سراسر جهان به دنبال يافتن هر چه بيشتر از اين مجموعه اوليه مي باشند.
بد نيست بدانيم كه از اين خودروي چندمنظوره از ابتداي تولدش تا به حال جهت مصارفي مانند خودروي فرماندهي، خودروي شناسايي، خودروي مخصوص حمل تيربار و توپ هاي سبك، آمبولانس جهت مناطق ناهموار، شخم زدن زمين هاي كشاورزي، وسيله اي براي برف روبي و پاك كردن معابر، خودروي سمپاشي، و همچنين وسيله اي براي جابجا كردن واگن هاي قطار در روي ريل راه آهن نيز استفاده شد.
شايان ذكر است كه اين خودرو در سال ۱۳۲۰ همراه نيروهاي مهاجم متفقين به ايران وارد شد و هنوز هم بعضي از نمونه هاي اوليه آن در روستاها و نقاط دورافتاده كشور در حال كار هستند.
نورالدين هاشمي

سفر به ماكو

قراكليسا ميعادگاه مقدس مسيحيان جهان
«تاتاوس» يكي از دوازده حواري حضرت عيسي(ع) تن بر خاك آذربايجان سپرده است. در جنوب شهر ماكو، ۱۵ كيلومتري شمال شرقي سيه چشمه و ۷ كيلومتري شمال راه سيه چشمه بر روستاي قره  ضياء الدين بر دامنه كوهي بلند، جايي كه گرداگرد آن را شهرها و روستاهايي فراگرفته اند كه در قريب به اتفاق آنها مسلمانان سكونت دارند. مسيحيت از نوع ناب آن، از نوعي كه از آن نزديك تر به عيسي ممكن نيست در قلب اسلام. همين يك نكته براي باورداشتن يكرنگي اديان در ايران و براي حضور مسالمت آميز هزاران سال برادري و برابري علي رغم تمام اختلاف نظرها كافيست. كافي نيست؟!
تاتاوس، چهل سال پس از ميلاد اين منطقه را براي هدايت و تبليغ دين الهي برگزيد اما خود،  در اين محل به شهادت رسيد.
يكي از محققان مسيحي در اين باره مي گويد: «براساس روايات و افسانه هاي ارمني، درحدود سال چهلم ميلادي، به دعوت «آبكار» يكي از پادشاهان ارمني «تاتاوس» قديس، براي تبليغ دين مسيح به جنوب ارمنستان رفت. پادشاهي كه پس از آبكار بر تخت سلطنت نشست، «سانا دروك» نام داشت.
او و دخترش ابتدا مسيحي شدند، ولي پس از اندك زماني سانا دروك دين مسيح را ترك گفت و به دين پيشين خود بازگشت. از اين رو تاتاوس را مجبور به ترك تبليغ دين جديد كرد، اما او از دستورش اطاعت نكرد و سانا دروك فرمان قتل او را داد. چون تاتاوس به شهادت رسيد او را در محل كليساي تاتاوس به خاك سپردند. بعد از آن بر مزار او كليسايي ساختند و قبر تاتاوس در سمت راست محراب كليسا قرار گرفت. برخي نيز معتقدند تاتاوس براي پيروان خود كليسايي ساخت و چون به شهادت رسيد او را در محراب آن دفن كردند.» اين كليسا حالا قره كليسا نام دارد.
006540.jpg
محراب كهن

مورخان از قرن هشتم هجري به بعد آن را قره كليسا ناميدند. شايد به آن دليل كه قسمت شرقي كليساي مزبور با سنگ سياه ساخته شده است.
در قسمت شرقي كليسا نيز كه كهن ترين بخش آن است و هنوز اصالت اوليه خود را حفظ كرده، محرابي كهن قرار دارد. محرابي كه هزاران سال است مسيحيان جهان كه به زيارت قره كليسا مي آيند در آن خدا را جست وجو مي كنند.
اين عزيمت هر سال در روزهاي خاص انجام مي گيرد و هر سال بسياري از سراسر ايران براي غسل تعميد فرزندان خود به اين كليسا مي آيند، جشن مي گيرند، گوسفند قرباني مي كنند و خواسته هاي خود را از خدا و از عيسي مسيح(ع) طلب مي كنند.
ارامنه معتقدند براي آن كه يك مسيحي واقعي باشيم بايد در چهل روز اول پس از تولد غسل تعميد ببينيم. اما حضور در اين كليسا براي مسيحيان از چنان اعتباري برخوردار است كه بسياري براي آنكه فرزندان خود را در اين كليسا غسل دهند، گاه سالها آن را به تأخير مي اندازند.
قرا كليسا در ميان مسيحيان از چنان شكوه و جلالي برخوردار است كه حضور جمعيت بسياري كه سالانه به آن محل مي آيند، نه تنها عكاسان و خبرنگاران سراسر دنيا، بلكه مسلمانان را هم به وجد مي آورد كه مراسم قره كليسا را از نزديك ببينند.
مومنان وعبادت كنندگان هنگام شركت در اين مراسم با فضاي روحاني آن همراه مي شوند و به ستايش پروردگار برمي خيزند و نيازهاي خود را در يكي از كهن ترين عبادتگاههاي جهان از خدا طلب مي كنند كه اصل و اساس همه اديان يكي است.
حميرا محب علي

ماجراهاي طبيعت
خال نقره اي
قسمت دوم
006520.jpg
قا قا قا قا-- قار-- قار

نوشته ارنست تامپسون ستون
برگردان: حميد ذاكري
در يك روز پر از باد، روي پل مرتفعي بر روي دره ايستادم و منتظر بازگشت كلاغ پير و دسته اش شدم. او پيشاپيش صف طولاني سربازانش، كه به هم پاشيده و كوتاه پرواز مي كردند، به سوي خانه برمي گشت. از فاصله نيم مايلي مي توانستم صدايش را بشنوم كه با آسودگي كامل مي گفت:
شماره (۱)
006525.jpg

كه به زبان ما يعني: «همه چيز روبه راه است، مستقيم به پيش!» و بعد از او، معاونش در ميانه صف فرمان او را تكرار مي كرد كه تا آخر صف انعكاس مي يافت. آنها خيلي پايين پرواز مي كردند تا از باد مصون باشند، و بايد كمي اوج مي گرفتند تا از بالاي پلي كه من روي آن ايستاده بودم رد شوند. خال نقره اي مرا ديد كه آن جا ايستاده ام و ظاهراً از اين كه با كنجكاوي و از نزديك نگاهش مي كردم خوشش نيامد. او نگاهي به اطراف انداخت و فرياد زد: «مراقب خود باشيد»، يا
شماره (۲)
006550.jpg
قار

و تا حدودي اوج گرفت. سپس وقتي ديد من اسلحه به همراه ندارم از بالاي سر من با فاصله حدود ۶ متر گذشت و همراهانش نيز چنين كردند و كمي آن طرف تر به ارتفاع قبلي خود برگشتند و به پرواز ادامه دادند.
روز بعد باز هم به همان محل رفتم و وقتي كلاغها نزديك من رسيدند، عصايي را كه همراه داشتم بلند كردم و به سوي آن ها هدف گرفتم. كلاغ پير ناگهان فرياد كشيد: «خطر!»
شماره (۳)
006555.jpg

و حدود بيست متر بالاتر از قبل اوج گرفت. بعد از آن كه ديد آنچه در دست دارم تفنگ نيست به پرواز از بالاي سر من ادامه داد. اما روز سوم يك تفنگ به همراه بردم و او به محض ديدن آن فرياد زد: «خطر بزرگ - يك تفنگ!»
شماره (۴)
006560.jpg
قار -- -- قار

و معاونش اخطار او را تكرار كرد. افراد گروه به محض دريافت اين پيام اوج گرفتند و متفرق شدند چنان كه هيچ يك از آن ها در تيررس نبود و پس از آن كه كاملاً از خطر دور شدند و به منطقه امن رسيدند،به ارتفاع مطلوب خود برگشتند و به سوي خانه پرواز كردند.
يك بار ديگر، دسته طولاني پراكنده در مسير هميشگي خود در پرواز بودند، يك قوش دم قرمز در كناره مسير آن ها روي درختي نشسته بود. رهبر دسته با ديدن پرنده شكاري ندا داد: «قوش، قوش.»
شماره (۵)
006510.jpg
قار-- قا قا قا قا

و از سرعت خود كاست تا همه افراد متفرق گروه دور او جمع شدند و به صورت يك تن واحد نيرومند درآمدند. سپس در حالي كه با آرايش خود هيچ ترسي از قوش نداشتند و مي دانستند به آنها حمله نخواهد كرد از كنارش گذشتند. اما سيصد متر جلوتر سر و كله مردي با تفنگي در دست پيدا شد و فرياد «خطر بزرگ - يك تفنگ، يك تفنگ؛ براي نجات خود متفرق شويد،»
شماره (۶)
006515.jpg
قار -- قا قا قا قا

بلند شد و افراد دسته در دم متفرق شدند و اوج گرفتند تا كاملاً از منطقه خطر دور شدند.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |