دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۴۰- Aug, 18, 2003
نشر سياست
006350.jpg
كودكان خياباني
علي خدير، يك نوجوان ۱۳ ساله عراقي است كه مدتهاست در خيابانهاي بغداد زندگي مي كند و تنها آرزويش داشتن خانه است.
پدر علي چند سال پيش خودكشي كرد و مادر درمانده اش به همراه خواهر كوچكش براي ته مانده غذا گدايي مي كنند. اين خانواده زيرپلي در منطقه كاظميه شب را به صبح مي رسانند.
خدير چيز زيادي ندارد. او به همراه ۷۰ بچه خياباني ديگر ۱۲ ساعت از روز را در ويلايي در مركز شهر بغداد زندگي مي كند كه در رؤياهايشان اسم آنجا را خانه گذاشتند.
صندوق كمك به كودكان سازمان ملل متحد (يونيسف) و يك مركز خيريه فرانسوي اين محل را به عنوان راه حلي براي رفع شكاف طبقاتي در ماه ژوئيه ايجاد كردند.
بنابه گزارش يونيسف، از دهه ۱۹۹۰ فقر، جنگ و فقدان امكانات رفاهي باعث دورافتادن بچه هاي عراقي از محيط مدرسه و ترك خانه شده است و به اين ترتيب تعداد بچه هايي كه در خيابانهاي بغداد زندگي مي كنند افزايش يافته است.
جنگ آمريكا به كشته  و مجروح شدن هزاران عراقي و بي خانماني هزاران نفر ديگر انجاميد و اوضاع اجتماعي عراق را وخيم تر كرد. اما امروز مردم بغداد به راحتي نمي توانند از بچه هاي ژنده پوش خياباني فرار كنند كه پشت چراغ قرمز شيشه ماشينها را پاك مي كنند يا بچه هاي خطرناك تري كه با گروه هاي مسلح در خيابانها پرسه مي زنند و از مواد مخدر استفاده مي كنند. به گفته محمد الغياثي رئيس مركز نگهداري كودكان، هدف مركز جمع آوري بچه ها از خيابانها است، حتي براي چند ساعت.
وي در ادامه گفت: ما اتوبوسهايي براي جمع آوري بچه هاي كوچكتر داريم. به بچه ها غذا مي دهيم، حمام مي كنيم و امكانات ورزشي در اختيارشان مي گذاريم. كارگاه هاي نجاري و هنر هم داريم، در ضمن به آنها آداب معاشرت و عزت نفس هم آ موزش مي دهيم.
پناهگاهي براي فرار از خطر
پزشكان و روانشناسان محلي براي مداواي جسم و روح خسته اين بچه ها كمك مي كنند و مددكاران عراقي با ابراز محبت و تشويق، از بچه ها مراقبت مي كنند.
مقامات يونيسف معتقدند كه بسياري از بچه ها در هنگام ورودنسبت به اين مركز بدبين هستند.
اما امروز فضاي ساختمان واقع در محله قره ده مملو از شادي و آواز شده و بچه ها از خيابانهاي خشن بغداد محافظت مي كنند. بي قانوني در فضاي عراق پس از بازگشت موج مي زند و بغداد به چنان محيط ناامني تبديل شده كه خانواده ها از خارج شدن فرزندانشان هراس دارند.
بچه هاي بي خانمان در معرض آسيب قرار دارند، پزشكان و فعالان حقوق بشر آمار مشخصي از تعداد كودكاني كه در ماههاي اخير مورد آزار جنسي و جسمي قرار گرفته اند، در دست ندارند.
عذرا، دختربچه ۱۱ ساله اي است كه در خيابانهاي پرخطر بغداد، سالم مانده و اين مركز اولين خانه واقعيتش است.
عذرا كه در حال يادگيري سه حرف اول الفباي عربي بود گفت: من اينجا را خيلي دوست دارم، چون جاي تميزي است و به ما آب و غذا مي دهند. اينجا خيلي قشنگ است.
عذرا از جايي كه او و دخترهاي ديگر را آورده اند راضي است. آنها ديگر مجبور نيستند كه هر روز براي غذا گدايي كنند و روزها به خاطر لباسهاي كهنه شان خجالت بكشند.
به گزارش يونيسف دولت صدام حسين، سالها از توجه به كودكان خياباني عراق كوتاهي كرد و از انجام هرگونه تحقيق سازمانهاي مرتبط جلوگيري نمود.
يونيسف در صدد پي بردن به ميزان مشكلات كودكان خياباني است و مي خواهد با پروژه هاي خود از جمله مركز نگهداري كودكان خياباني، زندگي راحت تري براي بچه ها ايجاد كند.
علي خدير اميدوار است كه در عرض چند سال يك خانه واقعي اجاره كند، اما الان خوشحال است كه در اين مركز زندگي مي كند و مي تواند سهم ميوه هايش را براي مادرو خواهرش ببرد.
يكي از بچه هاي خجالتي مركز گفت: دلم مي خواهد كار ياد بگيرم و كاري داشته باشم كه پول درآورم. دلم مي خواهد از خانواده ام مراقبت كنم و اين مركز بيشتر از خيابان مي تواند به من كمك كند.
خبرگزاري رويتر
ترجمه: لادن صاعدي

حاميان فدراليسم عراقي
006345.jpg
مترجم :نيلوفر قديري
در انتهاي بزرگراهي كه از بغداد به شمال مي رود در كنار جاده بر روي تابلويي نوشته شده به كردستان عراق خوش آمديد. اينجا هنوز عراق است اما همه چيز گواهي مي دهد كه انگار وارد كشور ديگري شده ايم. اثري از خرابي ها و ويراني هاي جنگ اخير و حملات آمريكا در آن ديده نمي شود و از هرج و مرج و  آشوب بغداد و حومه آن هم خبري نيست. اينجا فرهنگ ديگري دارند، به زبان ديگري صحبت مي كنند، پرچم ديگري را به اهتزاز در مي آورند و حتي پول ديگري خرج مي كنند. در اكثر نقاط هم مردم راضي و خشنود هستند. در شهرهاي اين منطقه همچون ا ربيل و سليمانيه شبها حكومت نظامي برقرار نيست و از سربازان آمريكايي كه سراسيمه هر تحركي به نگراني اشان اضافه كند نشاني وجود ندارد. آب و برق قطع نمي شود و موبايل و ديش هاي ماهواره اي ابزارهاي ناآشنايي نيستند. مغازه ها پر از اجناس و مواد غذايي فصل است و مردم براي صحبت كردن درباره مسائل سياسي لازم نيست با نگراني اطراف خود را نگاه كنند. اينها همه تفاوت هاي منطقه اي در درون عراق با پايتخت و ديگر شهرهاي مركزي و شمالي اين كشور است. طي ۱۲ سال گذشته وقتي ديگر نقاط خاك عراق تحت حكومت صدام به سختي نفس مي كشيد و تحريم هاي خارجي بر فشارها بر روي مردم مي افزود؛، شمال عراق و جمعيت كردنشين آن در يك خود مختاري سياسي روزگاري بهتر از ديگر عراقي هاداشتند. بعد از جنگ اول خليج فارس آمريكا و متحدانش براي آنكه با اعمال نوعي تجزيه حكومت صدام را تضعيف كرده و از سوي ديگر متحدان و پايگاه مناسبي براي روز مبادا و سرنگوني صدام براي خود داشته باشند شمال و جنوب عراق را براي پرواز هواپيماهاي اين كشور ممنوع كرده و در اختيار خود گرفتند و آن را مناطق پرواز ممنوع ناميدند. كردهاي عراق زير همين آ سمان پرواز ممنوع طي اين سالها زندگي نسبتاً راحتي داشتند. اما اكنون كه حكومت صدام سرنگون شده ديگر تضميني براي ادامه اين موقعيت وجود ندارد و رهبران كرد از يك سو براي حفظ آنچه به دست آورده اند تلاش مي كنند و از سوي ديگر نگران موقعيت خود در حكومت آينده عراق هستند.
۵/۳ ميليون كرد عراقي عليرغم داشتن مبارزان چريكي و سياستمداران باهوش، تنها ۱۵ درصد از جمعيت ۳/۲۳ ميليون نفري عراق را تشكيل مي دهند در حالي كه عرب ها ۸۰ درصد اين جمعيت را تشكيل مي دهند و در دولت آينده قدرت غالب خواهند بود.
خبرنگاراني كه اخيراً از شهر اربيل ديدن كرده اند مي گويند، روزنامه وكتاب فروشي ها نقشه اي از «كردستان»به صورتي كه روياي هميشگي كردها بوده به فروش مي رسانند: كشوري افسانه اي از سواحل مديترانه اي سوريه و شرق ايران و شمال تركيه و از جنوب تا وسط عراق اما واقعيت كنوني چيز ديگري است.
جمعيت كردها در سراسر دنيا ۲۵ ميليون نفر است و آنها بزرگترين اقليتي هستند كه كشوري ندارند .كردها در منطقه اي كوهستاني از شرق تركيه تا شمال عراق و سوريه وشمال شرقي ايران ساكن هستند. ۱۲ ميليون كرد در تركيه، ۵/۳ ميليون در عراق و بقيه در ايران به سر مي برند.
سرزمين هاي قومي كردها كه ساكنانشان آن را كردستان مي خوانند، بعد از جنگ جهاني اول توسط قدرتهاي استعماري بريتانيا و فرانسه تقسيم شد و كردها در تركيه، ايران و عراق به اقليت تبديل شدند.
آرزوهاي استقلال گرايانه آنهادر اين سه كشور همواره تهديدي براي منافع ملي و تماميت ارضي بوده است و در برخي كشورها چون تركيه اين تهديد چنان خطرساز تلقي شده كه شديدترين واكنش ها را به دنبال داشته و اكنون به يكي از جنجالي ترين مناقشات داخلي و محوري ترين موضوعات مورد اختلاف با غرب به ويژه اروپا تبديل شده است.
كردها از اوايل دهه ۱۹۷۰، وقتي صدام مرد دوم صحنه قدرت در بغداد بود، با دولت عراق مبارزه مي كردند. اما بعد از توقف حمايت ايران، آمريكا و اسرائيل از كردهاي عراق در سال ۱۹۷۵، جنبش  چريك هاي كرد فروپاشيد. در جنگ ايران و عراق، وقتي كردها از نيروهاي ايران حمايت كردند، صدام با حملات شيميايي به شهر حلبچه در ماه مارس ۱۹۸۸ به آنها پاسخ مرگباري داد و نزديك به پنج هزار نفر را از پاي درآورد.
صدام همچنين ساكنان كرد شهر كركوك را با زور از آن بيرون كرده و عرب ها را به خريد زمين هاي اين شهر كردنشين تشويق كرد.
بعد از جنگ اول خليج فارس و خودمختاري نسبي كه براي كردها فراهم شده بود، آنها در مناطق شمالي عراق كنترل اقتصاد، مدارس و مساجد خود را به دست گرفتند، مطبوعات آزاد و يك گروه شبه نظامي تأسيس كردند و انتخابات برگزار نمودند.
دمكرات كردها به دو گروه سياسي تقسيم مي شوند، حزب دمكرات كردستان به رهبري مسعود بارزاني و اتحاديه ميهني كردستان به رهبري جلال طالباني. اين دو حزب كرد سالها اختلاف و درگيري داشتند اما در آستانه حمله به عراق و اكنون كه جنگ پايان يافته، دو طرف براي حفظ منافعشان اختلافات را كنار گذاشته و اكنون با يك صدا سخن مي گويند.
حزب دمكرات كردستان غرب و شمال مناطق كردنشين را در كنترل خود دارد. بارزاني رهبر اين حزب فرزند يكي از مشهورترين مبارزان كرد است و اين حزب به سنت ها و تعصبات قومي اهميت بسياري مي  دهد.
اتحاديه ميهني در شرق و مناطق نزديك به مرز ايران قدرت دارد.
بارزاني و طالباني در ميان پنج كرد شوراي حكومتي موقت عراق و در ميان هيأت ۹ نفره رياست موقت و دوره اي اين شورا هستند. آنها به صراحت مي گويند كه درس گرفته اند، چون جنگ قدرت ضربه سنگيني به آنها وارد كرده. اكنون بايد براي جنگ اصلي كه پيش رو دارند آماده باشند و موضع خود را تقويت كنند رفتارهاي اخير كردها نشان مي دهد كه آنها خودرا با واقعيت هاي جديد عراق سازگار كرده  اند. يكي از مهمترين نمونه هاي اين تغيير رفتار آن است كه رهبران كرد مي گويند روياي دور و دراز خود براي رسيدن به يك وطن مستقل و قومي را كنار گذاشته اند. اين هدفي است كه چندين نسل از كردهاي عراق طي سالها شورش و سركوب براي تحقق آن فداكاري كردند.
عدم حمايت آمريكا و كاستن از ميزان نگراني همسايگان عراق بعد از فروپاشي رژيم صدام، از عمده دلايل انصراف كردها از اين آرمان است. كشورهاي همسايه عراق يعني سوريه، ايران و تركيه هر يك اقليت قابل توجهي از كردها دارند و نگران آن هستند كه اين اقليت با پيوستن به كردهاي عراق جنبش هاي جدايي طلبانه ايجاد كنند.
كردها اكنون به جاي استقلال خواستار آن هستند كه بخشي از حكومت دمكراتيك آينده عراق باشند، حكومتي فدرالي كه خودمختاري آنها را حفظ كند.
دولت آمريكا نيز از ايجاد يك دولت فدرال در بغداد كه به مناطق كردنشين شمال خودمختاري نه چندان گسترده اي بدهد حمايت مي كند.
برهام صالح نخست وزير دولت محلي كردستان عراق بلافاصله بعد از پايان جنگ و حملات آمريكا در مقاله اي در روزنامه وال استريت نوشت، «حكومت جديد عراق بايد قدرت محدودي داشته باشد. آنها كه خواستار يك رييس قدرتمند اجرايي هستند نه از عراق دركي دارند و نه از خاورميانه، اين منطقه پر از دولتمردان قدرتمند است كه اكثرشان هم از بهترين دوستان غرب هستند.» به گفته وي حكومت عراق اگر فدرال نباشد دمكراتيك نخواهد بود.
كردها تنها قربانيان حكومت صدام نيستند اما خود را اولين قربانيان اين رژيم مي دانند و به همين دليل خواستار توجهي ويژه هستند. مطبوعات كرد دوران جديد را شروع يك رنسانس براي كردها خوانده اند. الگوي حكومتي مورد نظر كردها براي آينده عراق نظامي فدرال شبيه به كانادا يا امارات متحده عربي است كه در آن برخي وزارتخانه هاي اصلي مانند دفاع در دست دولت مركزي است اما ايالات و استان ها قدرت و اختيار اداره امور اقتصادي و اجتماعي خود را دارند.
يكي از رهبران بلندپايه حزب دمكرات در اربيل مي گويد: با فروپاشي دولت صدام ماهي بزرگي صيد كرديم، اما هنوز نمي دانيم اين چه نوع ماهي است، هيچ شانسي براي استقلال نداريم و همه كردها اكنون خواستار فدراليسم هستند.
برخي كردها متقاعد شده اند كه اين بهترين راه براي حفظ موقعيتشان است اما عده اي ديگر بي  اعتنا به نقشه هاي سياستمدارانشان اكنون بهترين موقعيت براي رسيدن به استقلال است.
آنها مي گويند با جمعيت ۵/۳ ميليون نفري و حمايت آمريكا و انگليس مي توانند به بوسني يا تي مور شرقي تبديل شوند.
از نظر برخي تحليلگران و ناظران كنوني عراق، كردها اكنون سازمان يافته ترين اعضاء شوراي حكومتي هستند كه حوزه انتخابيه اي منسجم و پر جمعيت دارند. كردها مي گويند كه اكنون دو وظيفه و مأموريت پيش رو دارند: نخست اينكه از آنچه دارند حفاظت كنند و همزمان اطمينان حاصل كنند كه عراقي كه بعد از اين دوران گذار ظهور مي كند، «دمكراتيك، فدرال و تكثرگرا» باشد.
چالش ديگرپيش روي كردها موضوعي است كه خودشان آن را مناطق تازه آزاد شده كردستان مي خوانند: كركوك(و نفت آن)، سرزمين هاي اطراف موصل و خانقين در نزديك مرز ايران.
كردها مي گويند اين مناطق بايد به منطقه فدرال كردستان بپيوندند. اما انجام اين كار به راحتي گفتن آن نيست و در كنار ديگران خشم ترك ها را نيز برمي انگيزد. ۲۰ درصد از جمعيت تركيه را كردها تشكيل مي دهند و ترك ها اكنون بيش از هر زمان ديگري از ناحيه كردها احساس خطر مي كنند.
كردها از تركيه بيش از رژيم صدام آسيب ديده اند، به گفته يكي از كردها، «صدام آنها را چون كرد بودند مي كشت، اما تركيه كردها را مرده به شمار مي آورد.»
استراتژي فعلي رهبران كرد محك زدن شرايط و ادامه رايزني هاست. به همين دليل است كه طالباني و بارزاني لحظه اي بغداد را ترك نمي كنند. آنها با گروههاي اقليت ديگر گفتگو مي كنند و مهارت هاي سياسي اشان را تقويت مي نمايند. آنها مي خواهند در حكومت آينده عراق شريك كاملي باشند، امتيازاتي مي دهند و در مقابل اطمينان مي خواهند.
منابع:
-سايت اتحاديه ميهني كردستان
-واشنگتن پست
-اكونوميست
-گوگل
-آسيا تايمز

واكاوي۸سال حكومت خونين عيدي امين بر اوگاندا
مرگ وحشي ترين فرزند آفريقا
006360.jpg
اگرچه عيدي امين رئيس جمهور سابق اوگاندا كه ديروز در بيمارستان شاه فيصل در شهر جده عربستان در سن ۸۰ سالگي درگذشت، خود را «فرزند ناب آفريقا» مي ناميد اما ۸ سال دوران رياست جمهوري وحشت آفرين و جنايتكارانه او بر اوگاندا بدترين ديكتاتوري نظامي در اين قاره را به تصوير كشيد.
امين كه سال ها به صورت تبعيد در شهربندري جده عربستان سعودي زندگي مي كرد از ۱۸ ماه ژوئيه ۲۰۰۳ (۲۷ تير ماه ۸۲) در بيمارستان بستري شد. زماني كه او براي اولين بار در بيمارستان ويژه شاه فيصل جده بستري شد، به اغما رفت و از فشار خون بالا رنج مي برد. بعداً كاركنان بيمارستان اعلام كردند كه او از نارسايي كليه نيز رنج مي برد.
يك مقام بيمارستان شاه فيصل كه نخواسته نامش فاش شود زمان مرگ عيدي امين را ساعت ۸ و ۲۰ دقيقه صبح روز شنبه اعلام كرد.
عيدي امين كه زماني يك قهرمان سنگين وزن مشت زني و نيز سربازي در ارتش مستعمراتي انگليس بود، در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۷۱ هنگامي كه «ميلتون اوبوته» رئيس جمهور اوگاندا در خارج از كشور بود با سرنگون كردن او قدرت را بدست گرفت.
در كامپالا، پايتخت اوگاندا، «اوناپيتو اكونيولويت» معاون مطبوعاتي يووري موسويني، رئيس جمهور اين كشور مرگ امين را «خوب» ناميده است. وي افزود: مرگ و خاكسپاري او نشانه پايان گذشته بد ماست.
اوبوته، رئيس جمهور پيشين اوگاندا زماني امين را «وحشي ترين فرزندي كه مادر آفريقا به دنيا آورده لقب داد.» جيمي كارتر، رئيس جمهور سابق آمريكا نيز گفت: رويدادهاي دوران حكومت امين در اوگاندا كل جهان متمدن را مشمئز كرد.
مردم اوگاندا در ابتدا از به قدرت رسيدن عيدي امين و نيز از اقدام او در دست انداختن انگليس به عنوان حاكم استعماري بخش هاي مهمي از آفريقا استقبال كردند.
اما شوق وافر امين براي ظلم و ستم در سال ۱۹۷۲ بروز كرد. در اين زمان او دهها هزار از آسيايي هايي را كه كنترل اقتصاد اوگاندا را در دست داشتند اخراج كرد. در پي اين رويداد به ناگاه او كشور خويش را از طبقه تجار تهي كرد و اقتصاد اوگاندا را با بحران شديدي مواجه ساخت.
عيدي امين خود را به عنوان رئيس جمهور مادام العمر اين كشور ۲۴ ميليون نفري محصور در خشكي اعلام كرد و مدال هاي جورواجور بر سينه خود آويخت و اداره اوگاندا را از طريق سياست مشت آهنين در پيش گرفت و در اين راه دشمنان واقعي و پنداري خويش را كشت.
گروه هاي طرفدار حقوق بشر مي گويند ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر در طول ۸ سال حكومت عيدي امين در اوگاندا كشته شده اند. جنازه هاي آنها نيز در رود نيل انداخته مي شد زيرا كندن گور براي همه آنها به آساني امكان پذير نبود. در يك مرحله، تعداد زيادي از جنازه هاي مقتولان نيز طعمه سوسماراني شد، كه گاه و بيگاه در كانال هاي سد بزرگترين نيروگاه توليد برق اوگاندا در جين جا ظاهر مي شدند.
هنري كيم با، دوست طولاني مدت امين و وزير سابق بهداشت اوگاندا زماني كه در سال ۱۹۷۷ به انگليس پناهنده شد گفته است «حتي امين خودش نيز نمي داند كه دستور اعدام چند نفر را صادر كرده است... كشور اوگاندا پر از جنازه كشته شدگان است.»
امين در يك قبيله كوچك كاكوا در روستاي كوبوكو در شمال غرب اوگاندا متولد شد. مادرش مدعي بود كه ساحره قبيله لوگبارا است. امين از ۳۰ سالگي به بعد با پدر كشاورزش تماس عادي برقرار كرد.
امين به عنوان فرد فراري از مدرسه كه كوره سوادي داشت مدعي بود كه «از دكترهاي فلسفه بيشتر مي داند زيرا به عنوان يك فرد نظامي مي داند كه چگونه بايد عمل كند.» وي گفته بود:«من مرد عمل هستم.»
او همچنين گفته بود «هيتلر در سوزاندن شش ميليون جهود كار درستي انجام داده است» و پيشنهاد كرده بود در صورت تقاضا شاه اسكاتلند شود. او همسايه و منتقد اصلي خود ژوليوس نايرره، رئيس جمهور تانزانيا را به يك مسابقه مشت زني طلبيده بود و در نامه اي به ريچارد نيكسون براي او آرزو كرده بود تا از رسوايي واترگيت «به سرعت خلاص شود.»
امين در زمان استقلال اوگاندا از انگليس در سال ۱۹۶۲ يك افسر منضبط بود و اوبوته او را در سال ۱۹۶۶ به عنوان رئيس ستاد ارتش منصوب كرد.
عيدي امين به عنوان رئيس جمهور ۱۱۲ كيلوگرمي اوگاندا خود را «بچه» يا «بچه بزرگ» ناميد و در سال ۱۹۷۵ برغم مخالفت برخي از اعضاي سازمان وحدت آفريقا براي مدت يكسال به عنوان رياست چرخشي اين سازمان انتخاب شد.
اما مديريت غلط و فسادآميز عيدي امين و اطرافيان او اوگاندا را به نابودي كشاند و اقتصاد اين كشور را از بين برد. آمريكا و انگليس مناسبات خود را در دوران حكومت امين با اوگاندا قطع كردند و اسرائيل از يك متحد نظامي و اقتصادي نزديك به دليل خودداري از حمايت از برنامه هاي جاه طلبانه نظامي او به يك دشمن منفور تبديل شد.
در سال ۱۹۷۶ يك گروه فلسطيني يك فروند هواپيماي خطوط هوايي فرانسه را ربود و به فرودگاه انتبه در اوگاندا برد و مسافران اسرائيلي آن را گروگان گرفت. كماندوهاي اسرائيلي در پوشش تاريكي به فرودگاه انتبه حمله كردند و گروگان ها را آزاد نمودند. امين مدعي بود كه سعي داشته تا اين مسئله را از طريق گفت و گوهاي مسالمت آميز فيصله دهد اما در طرف ديگر شواهد زيادي حاكي از آن است كه او با هواپيماربايان همدست بوده است.
طرح هاي دور از دسترس امين پس از آنكه اقدام نيروهاي او براي انضمام بخش هايي از خاك تانزانيا به اوگاندا در اكتبر سال ۱۹۷۸ به شكست انجاميد به سقوط او منجر شد. نيروهاي تانزانيايي به حمله متقابل دست زدند و با شكست ارتش مجهز به سلاح هاي شوروي اوگاندا در آوريل سال ۱۹۷۹ تاكامپالا پايتخت آن كشور پيش رفتند.
امين كه مدعي بود به اسلام مشرف شده بود به ليبي و سپس عراق و سرانجام عربستان سعودي كه به او اجازه اقامت به شرط دوري از سياست داده بود، رفت. در ماه هاي آخر عمر يكي از دو زنش و ۲۲ فرزندش به او پيوستند.
اوبوته كه در سال ۱۹۷۱ توسط عيدي امين سرنگون شده بود در انتخابات سال ۱۹۸۰ پيروز شد و به قدرت بازگشت و دوران سركوبي را آغاز نمود كه به تصور بسياري از سركوب عيدي امين هم بدتر بود. از سال ۱۹۸۶ تاكنون اوگاندا تحت حكومت يوروي موسويني است. اين كشور همچنان يك دولت تك حزبي باقي مانده اما به تدريج به وضعيت صلح و آرامش نسبي بازگشته است.
در عين حال، امين به يك خانه مجلل در شهر بندري جده در ساحل درياي سرخ منتقل شد و در آنجا از خودروها، رانندگان، آشپزها و خدمتكاراني كه دستمزد آنها را دولت عربستان سعودي مي پرداخت بهره مند شد. او گاه گاهي به خبرنگاران در خارج تلفن مي زد تا برنامه هاي خيالي خود براي فتح مجدد اوگاندا يا اعتراض عليه كاهش پول بنزين ماشينش را اعلام كند. اما مقامات سعودي عصباني مي شدند و او را بر سر جايش مي نشاندند.
در يك مصاحبه نادر در سال ۱۹۹۹، امين به يك روزنامه اوگاندايي گفت: او دوست دارد آكاردئون بنوازد، ماهيگيري كند، شنا كند و قرآن بخواند. او گفت: بيشتر غذايش را آرد ارزن كه از اوگاندا مي آيد تشكيل مي دهد.
او گاهي اوقات ، شب ها به پياده روي در ساحل درياي سرخ مي رفت يا در نمازهاي جمعه مسجد نزديكي اقامتگاهش حاضر مي شد.
گفته مي شود كه امين دستكم چهار بار ازدواج كرده و حدود ۳۰ فرزند دارد كه بسياري از آنها در تبعيد در عربستان سعودي به او پيوسته اند.
تاكنون اطلاعات مربوط به تشييع جنازه و خاكسپاري او منتشر نشده است.
آسوشيتدپرس

گفتگو
مي خواهم بازگردم
گفت وگوي زير با جلال طالباني رهبر اتحاديه ميهني كردستان عراق دو هفته پيش توسط تايمز مالي صورت گرفته كه خلاصه آن را مي خوانيد:
* آمريكايي ها مي گويند نگران نفوذ ايران در عراق هستند.
- بله، آنها نگران سپاه بدر هستند. اما از نظر من مجلس اعلا پيروي كوركورانه نمي كند، محمدباقر الحكيم (رهبر مجلس اعلا) سياست، ديدگاه و نظريات خود را دارد. منصفانه نيست كه او را عامل ايران بدانيم.
* روابط خود با ايران را چگونه توصيف مي كنيد؟
- روابط ما با ايران طبيعي و خوب است. مشكل ما فقط انصارالاسلام است. نزديك به يكصد تن از آنها از مناطق كردنشين بيرون رانده شده اند و به ايران رفته اند. برادران ايراني ما وعده داده اند كه آنها را دستگير و به ما تحويل دهند.
* مي توانم درباره صدام بپرسم. دستگيري او چقدر مهم است؟
- صدام ۳۰ سال بر اين كشور حكومت كرد. او تونل هاي زيرزميني و مكان هاي زيادي براي مخفي شدن دارد. حتي وقتي رئيس جمهور بود، هيچ كس نمي دانست كجاست او مي تواند ماه ها پنهان بماند اما در آخر دستگير مي شود.
* وقتي دستگير شد بايد با او چه كار كرد؟
- به دادگاه فرستاده مي شود، دادگاه جنايات جنگي، يك دادگاه عراقي.
* بايد يك دادگاه عراقي باشد؟
006355.jpg

- يك دادگاه بين المللي يا عراقي، بايد با او مانند يك جنايتكار جنگي رفتار كرد.
* با چه تعداد ديگري بايد همچون جنايتكار جنگي برخورد كرد؟
- من با كاستن از شمار كساني كه بايد همچون جنايتكار جنگي با آنها برخورد كرد، موافقم. برخي از آنها مجبور بودند، يا به آنها دستور داده شده بود كه از رژيم حمايت كنند. اگر كسي به مرگ محكوم مي شد، كسي كه اين حكم را اجرا كرده كه جنايتكار جنگي نيست.
* نظر شما درباره كردهايي كه قربانيان عربي سازي كركوك بودند و اكنون مي خواهند به خانه هايشان بازگردند چيست؟
- مثل خود من، من مي خواهم بازگردم. در انتظار روزي هستم كه بتوانم به خانه ام بازگردم. در حال آماده كردن خانه اي در آن منطقه هستم. خانواده طالباني يكي از شناخته شده ترين خانواده هاي كركوك هستند. بسياري اكنون در سليمانيه و اربيل در چادر زندگي مي كنند و در شرايط بسيار بد. تصميم بر اين است كه آنها رفته رفته بازگردند، اما به شيوه اي كه نه انتقام گيري در آن باشد و نه كسي مجبور به اين كار شود.
صدام حسين رد نمي كرد كه كركوك يك شهر كردنشين است. او به من مي گفت، قبول ندارد كه كركوك بخشي از كردستان خودمختار باشد چون مي تواند به پايگاهي براي استقلال تبديل شود.
* به خاطر ثروت نفت آن؟
- بله.
* دولت محلي كرد چه اختياراتي خواهد داشت؟
- اختيارات موضوع مهمي نيست. همه اختياراتي كه به تماميت ارضي عراق مربوط است بايد از آن دولت مركزي باشد، اختيارات و قدرت هايي چون رياست جمهوري، ثروت ملي، ارتش ملي، روابط ديپلماتيك و... حتي در انگليس هم نوعي فدراسيون وجود دارد. ما بر قدرت بي حد و حصر دولت محلي اصراري نداريم.
* درباره آموزش چطور؟ اين كار بايد مسئوليت دولت محلي باشد و به زبان كردي صورت گيرد؟
- كتابخانه كردها آنقدر غني نيست كه بتوانيم به آن تكيه كنيم. بايد به انگليسي، عربي يا زبان هاي ديگر مطالعه كنيم. در ۷۰ سالي كه از حكومت عراق مي گذرد، در مناطق تحت كنترل اتحاديه ميهني ۵۰۴ مدرسه ساخته شده است. اكنون ما تحت حكومت خودمان ۲۲۶۴ مدرسه ساخته ايم. منظورمان از آموزش اين است. ما هيچ دانشگاهي نداشتيم ولي اكنون يك دانشگاه و ۱۷ كالج داريم.
* انتخابات براي تشكيل دولت واحد كرد چه زماني برگزار مي شود؟ آيا همان فرمول تقسيم قدرت مساوي ميان حزب دمكرات و اتحاديه ميهني مانند سال ۱۹۹۲ اجرا مي شود؟
- خير، مطمئنا خير. شايد احزاب ديگر هم مشاركت كنند. مثلا اتحاديه مسلمانان كردستان يا حزب كمونيست كردستان.
* ممكن است حزب دمكرات كردستان در انتخابات پيروز شود و ميهن پرستان شكست بخورند، يا برعكس؟
- چرا نه، اگر در كشوري دمكرات كردستان عراق زندگي مي كنيم چرا نبايد چنين اتفاقي بيافتد.
* اگر در انتخابات پيروز شديد، حزب دمكرات كردستان عراق را براي حضور در كابينه دعوت مي كنيد؟
- بله، مطمئنا، اين كشور را نمي توان با يك حزب اداره كرد. منطقه كردستان نياز به اتحاد حزب دمكرات و اتحاديه ميهني دارد.
* درباره نقش شخص شما چطور، آيا در اربيل پررنگ است يا در بغداد؟
- من مخالف شخصي كردن شرايط هستم. در اين شرايط اگر ما عراق را دوباره براساس دمكراسي، حقوق بشر، فدراسيون و برابر شهروندي شكل ندهيم اين كشور همچنان كشور خشونت، انقلاب، شورش و هرج و مرج باقي مي ماند.
وظيفه و مسئوليت اصلي ما در بغداد است. نقش اتحاديه ميهني كردستان عراق ابتدا در بغداد و سپس در كردستان خواهد بود.اين حزب يك نيروي دمكراتيك سكولار است. براي كمك به نيروهاي دمكرات، ليبرال، كمونيست، سوسياليست و سكولار در بغداد در مقابله بنيادگرايي، اين حزب بايد در بغداد باشد.
* بنيادگراها چه كساني هستند؟
- مثلا گروه هاي وهابي. كساني هستند كه خواستار استقرار فوري جمهوري اسلامي در عراق هستند. ميانه روهايي مانند محمدباقر حكيم خواستار استقرار جمهوري اسلامي نيستند. آنها خواستار استقرار رژيمي دمكراتيك هستند كه به اسلام احترام بگذارد. ما هم با اين موضوع موافقيم.
* با سرنگوني صدام، انتظار روبه رو شدن با انتقادات بيشتر در كردستان را نداريد؟
- اگر روزنامه اي مانند «هولاتي» را بخوانيد، مي بينيد كه اين روزنامه دروغ هايي درباره رهبري كردستان منتشر مي كند. ۹۰ درصد از آنچه منتشر مي كنند دروغ و ساختگي است.
* مي توانم درباره كردها در تركيه و ايران بپرسم؟ وقايع كنوني چه تأثيري بر آنها دارد؟
ما در امور تركيه يا ايران مداخله نمي كنيم. چه مي توانند عليه ما بگويند؟... پيش از اين جنگ، تركيه مي گفت جنگ سه مصيبت براي آنها به دنبال خواهد داشت، حكومت مستقل كرد كه در نتيجه تقسيم عراق پديد مي آيد، صدها هزار آواره و قتل عام ترك ها. هيچ يك از اين اتفاقات روي نداد من در نشست هايم با ترك ها مي بينم كه لحن آنها تغيير يافته است. آنها به اين نتيجه رسيده اند كه كردها شركاي اصلي در عراق هستند. به روزنامه هاي تركيه نگاهي بياندازيد. آنها درباره استقلال كردها يا قتل عام ترك ها چيزي نمي نويسند، حتي وقتي شهرداري كرد در كركوك انتخاب شد، سروصدايي نكردند. ايران هم عليه ما چيزي نگفته است.

سايه روشن سياست
تحريف صدامي
شبكه الجزيره قطر، نامه اي منسوب به صدام (رئيس جمهوري سابق عراق) را منتشر كرد كه در آن صدام از موضع گيري هاي مراجع شيعه نجف به ويژه آيت الله سيستاني از مراجع بزرگ شهر نجف مبني بر اعلان جهاد اين مرجع عليه نيروهاي اشغالگر آمريكايي و انگليسي تمجيد كرد.
صدام در اين نامه خاطرنشان كرده است: موضع گيري آيت الله سيستاني و عموم حوزه علميه نجف براي جهاد مردم عراق عليه اشغالگري، اقدامي مثبت و قابل تمجيد است.
به نوشته القناه صدام گفته است: در وضعيت كنوني وظيفه ما و مردم عراق و هر شخصي كه نام عراقي بر خود گذاشته است اين است كه اولا اشغالگران را از كشور بيرون رانده، سپس امنيت و صلح را بر كشور حاكم كنيم. البته در اين راستا نبايد از حمايت مراجعي نظير آيت الله سيستاني دست برداشت.
صدام كه به نظر مي رسد در گفت وگويي با يك روزنامه شركت كرده و اين روزنامه هنوز براي محافل خبري ناشناخته است، در جواب سئوالي درباره انتخاب ابراهيم جعفري به عنوان رئيس دولت انتقالي و ديدارهاي اين شخص با آيت الله سيستاني و استمداد جستن از اين مرجع در اداره امور مي گويد: وقتي شنيدم آيت الله سيستاني در پاسخ جعفري گفته است تا هنگامي كه اشغالگران در كشور حضور داشته و مجلس آمريكايي باشد، هرگونه تصميمي از سوي اين شورا، غيرقانوني و باطل است و اين قوانين چون از دستورات شرع سرچشمه نمي گيرند، ارزش و اعتباري براي ۹۵% مسلمانان در عراق ندارد، خيلي خوشحال شدم.
رئيس جمهوري سابق عراق در پايان افزود: ما از اين اظهارنظرهاي علما كه قطعا ضداشغالگري هستند، استقبال مي كنيم و هر قانوني را كه با نظارت اشغالگران تصويب شود، باطل و غيرقانوني مي دانيم.
اين اظهارات صدام در حالي منتشر شده است كه مراجع نجف از مردم خواسته اند با پرهيز از هرگونه خشونتي با اشغالگران مبارزه سياسي كنند. ظاهرا صدام مي كوشد با همسونشان دادن مراجع با خود، احساسات شيعيان عراق را به نفع خود جلب كند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
ايران
سفر و طبيعت
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |