سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۲
شماره ۳۱۴۱- Aug, 19, 2003
سياست
Front Page

پايان لاكربي
006570.jpg
پنج سال است كه معمر قذافي رهبر ليبي تلاش مي كند از خود چهره يك شخصيت اصلاح شده را به نمايش بگذارد. او كه از نظر آمريكا يكي از پيشروترين «حاميان تروريسم» در دنياست در سال ۱۹۹۸ تصميم گرفت دو ليبيايي متهم به بمبگذاري در هواپيماي پان آمريكن پرواز شماره ۱۰۳ كه در سال ۱۹۹۸ بر فراز لاكربي اسكاتلند منفجر شد، براي محاكمه تحويل دهد. سپس به ميانجي صلح در چند منازعه و جنگ آفريقايي تبديل شد، حملات ۱۱ سپتامبر را محكوم كرد و اطلاعاتي درباره گروه هاي مرتبط با القاعده در اختيار آمريكا گذاشت.
چهارشنبه هفته گذشته او گامي ديگر براي نزديك شدن به غرب برداشت و توافقنامه اي را امضا كرد كه به موجب آن ليبي مسئوليت انفجار لاكربي را پذيرفت و پرداخت ۷/۲ ميليارد دلار خسارت به قربانيان اين واقعه را قبول كرد تا در مقابل تحريم هاي اعمال شده عليه اين كشور لغو شود. طبق اين موافقتنامه، ليبي به هر يك از ۲۷۰ قرباني انفجار اين هواپيما ده ميليون دلار مي پردازد.
ليبي روز جمعه در نامه اي به شوراي امنيت رسماً مسئوليت اقدام مسئولان كشور در انفجار هواپيما را پذيرفت.
در اين انفجار ۲۵۹ مسافر هواپيما كه اغلب آمريكايي بودند كشته شدند و ۱۱ نفر ديگر در روي زمين براثر اصابت لاشه هواپيما جان خود را از دست دادند.
ليبي ابتدا در اثر فشارهاي بين المللي دو تن از مأموران اطلاعاتي خود را به دادگاه اسكاتلند تحويل داد. يكي از آنها محكوم و ديگري تبرئه شد. اما دولت ليبي همچنان از پذيرش مسئوليت اين واقعه خودداري مي كرد. بعداز اين انفجار سازمان ملل و آمريكا تحريم هاي اقتصادي عليه اين كشور اعمال كردند و نام آن را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دادند.
بعد از آنكه ليبي دو متهم لاكربي را به دادگاه تحويل داد، سازمان ملل بخشي از تحريم هاي اين كشور را لغو كرد. اما همچنان بر ضرورت پذيرش كامل مسئوليت اين حمله توسط ليبي تأكيد مي شد. توافقي كه اكنون به تأييد ليبي رسيده است، سالهاست كه به رهبر اين كشور پيشنهاد مي شد اما او آن را رد مي كرد.
طبق اين توافق، ليبي يك ميليارد دلار از غرامت قربانيان را بعداز لغو تحريم هاي سازمان ملل مي پردازد و يك ميليارد دلار ديگر را بعداز آنكه آمريكا تحريم هاي ليبي را بردارد پرداخت خواهد شد. بقيه اين پول نيز بعداز آن پرداخت مي شود كه آمريكا نام ليبي را از فهرست «كشورهاي تروريستي» حذف كند.
وكلاي خانواده هاي قربانيان لاكربي روز چهارشنبه با نمايندگان دولت ليبي در اين باره توافقنامه امضا كردند. ليبي قرار است اين پول را به بانك تسويه حساب هاي بين المللي واريز كند و سپس اين بانك در چند مرحله پول را بپردازد.
مقامات آمريكا گفته اند، لغو تحريم ها و برداشتن نام ليبي از فهرست «كشورهاي حامي تروريسم» محقق نخواهد شد مگر اينكه ليبي آمريكا را متقاعد كند كه واقعاً از حمايت از تروريسم دست برداشته و در پي دستيابي به سلاح هاي كشتار جمعي نيست. براساس توافقنامه اي كه امضا شده است، اگر آمريكا طي هشت ماه به شرايط عمل نكند، خانواده هاي قربانيان تنها نيمي از خسارت ۷/۲ ميليارد دلاري وعده داده شده را دريافت مي كنندو بقيه اين پول توسط بانك به ليبي بازگردانده مي شود. حتي لغو تحريم هاي سازمان ملل نيز قطعي نيست زيرا فرانسه كه در شوراي امنيت حق وتو دارد خواستار آن است كه ليبي خسارت پرداخت شده به خانواده هاي ۱۷۰ قرباني هواپيماي VTA خطوط هواپي فرانسه را كه ۹ ماه بعداز انفجار لاكربي منفجر شد، افزايش دهد. ليبي بدون پذيرفتن مسئوليت آن واقعه ۳۵ ميليون دلار به خانواده قربانيان اين حمله پرداخت كرده است.
«عبدالباسط المغراتي» مأمور اطلاعاتي ليبي كه در سال ۱۹۹۸ به دادگاه تحويل داده شد به خاطر دست داشتن در حمله لاكربي به حبس ابد محكوم شده است. اما برخي از خانواده هاي قربانيان از اين توافق و پايان يافتن ماجراي لاكربي به اين شكل راضي نيستند و اين نارضايتي مي تواند به اين معني باشد كه لاكربي حداقل براي قذافي پايان نيافته است.
يك آمريكايي كه دختر ۲۰ ساله خود را در آن انفجار از دست داد بعداز اعلام خبر قبول توافق از سوي ليبي به يكي از رسانه هاي غربي كه با هيجان اين خبر را مخابره كرده بود گفت: «اين يك نمايش منزجركننده است.»
يك انگليسي هم كه پسرش را در اين حمله از دست داده است گفت: ما در پي غرامت نيستيم، ما در پي يافتن پاسخ هستيم. مي خواهيم بدانيم چه كسي شروع كننده اين ماجرا بوده؟ فكر نمي كنم كسي باور كند كه يك ليبايي به تنهايي اين كار را انجام داده است.
بعضي مخالفان اين توافق مي  گويند، ليبي در بيانيه و نامه اي كه به شوراي امنيت سازمان ملل نوشته، مسئوليت اقدامات مسئولان اين كشور را پذيرفته اما نگفته كه دولت هيچ مسئوليتي براي آنچه روي داده مي پذيرد.
محمد عبدالرحمن چلغم وزير خارجه ليبي در گفتگو با تلويزيون سي.ان.ان با اشاره به اينكه ليبي اميدوار است اين توافق به بهبود روابط ميان اين كشور و آمريكا كمك كند گفت: «اميدواريم اين پرونده هرچه زودتر بسته شود، تصميم ليبي يك تصميم سياسي بود و ما مي خواستيم اين مشكل را حل كنيم تا تحريم ها لغو شود و اقتصادمان بهره مند شود.»
وزير خارجه ليبي همچنين گفت كه طرابلس همچنان خواستار آن است كه بداند چه كسي اين حمله را انجام داده است.
قذافي براي آنكه پيامي قوي تر به آمريكا بدهد مبني بر اينكه ليبي تغيير رويه خواهد داد، قصد دارد به قربانيان بمبگذاري سال ۱۹۸۶ در باشگاه شبانه شهر برلين غرامت بپردازد. در اين انفجار دو سرباز آمريكايي و يك زن ترك كشته و ۲۰۰ تن مجروح شدند.
مجله آلماني اشپيگل روز يكشنبه با اعلام اين خبر نوشت، ليبي اين پيشنهاد را به دولت آلمان ارائه كرده است.
بعداز اين انفجار دولت رونالدريگان تحريم هايي را كه در سال ۱۹۸۲ به دليل «ارتباط ليبي با گروه هاي تروريستي» عليه اين كشور اعمال كرده بود گسترش داد و به شهر طرابلس حمله هوايي كرد. انفجار لاكربي در سال ۱۹۸۸ انتقام حملات هوايي به شهر طرابلس تلقي مي شود. توافقنامه اي كه قذافي آن را امضا كرده است، ممكن است به او در تلاش براي آشتي با غرب كمك كند. او اكنون ديگر از نظر آمريكا و متحدانش مظنون شماره يك آموزش و تأمين مالي گروههاي تروريستي نيست. در چهار سال گذشته او براي دستيابي به صلح در جنگ هاي داخلي سودان و سيرالئون و پايان درگيري ميان كنگو و اوگاندا تلاش بسيار كرده و از آن مهمتر اينكه چريك هاي جدايي طلب فيليپين را به آزادي شش گروگان خارجي متقاعد كرد. در داخل كشور هم او شكل افراطي سوسياليسم را كه بعداز به قدرت رسيدن در كودتاي سال ۱۹۶۹ اعمال مي كرد تغيير داد. در سيستم قبلي تجارت خصوصي ممنوع شده و كشور را بروكراسي ناكارآمد اداره مي كرد. منتقدان اين سيستم مي گفتند، اين تدابير ناكارآمد موجب شده كه علي رغم ثروت نفت، مردم ليبي فقير باشند. قذافي در سخنراني كه در ماه ژوئن (تيرماه) انجام داد درباره ضرورت خصوصي سازي بخش دولتي و جذب بيشتر سرمايه هاي خصوصي موضعي مثبت و كاملاً متفاوت اتخاذ كرد.
ليبي در داخل نيز با مشكلاتي روبه روست. يك روز بعداز آنكه نامه ليبي به شوراي امنيت سازمان ملل رسيد، ۹۰ تن از سياستمداران و فرهنگيان ليبيايي با ارسال نامه اي به كوفي عنان دبيركل سازمان ملل شخص قذافي را مسئول انفجار لاكربي دانستند.
در اين نامه تأكيد شده كه «قذافي به همراه اطرافيان خود كه طراحي و اجراي اين جنايت را عهده دار شدند، شخصاً مسئول اين جنايت هستند. در اين ميان امضا كنندگان اين نامه اسامي مصطفي بن حليم نخست وزير وقت ليبي، محمد يوسف ثعديد نخست وزير اسبق و تعداد ديگري از مخالفان دولت ليبي ديده مي شود.
اما همه اين ها هنوز به معني اين نيست كه قذافي به رهبري تبديل شده كه آمريكا و اروپا مي توانند با او كار كنند. روزنامه واشنگتن پست هفته گذشته نوشت، چارلز تيلور رئيس جمهور بركنار شده ليبريا كه آمريكا كناره گيري او را تنها راه بازگشت آرامش به اين كشور خوانده بود، اخيراً به ليبي سفر كرده و از اين كشور اسلحه دريافت كرده بود. قذافي همچنين از رابرت موگابه رئيس جمهور زيمبابوه كه ازديگر رهبران مغضوب غرب در آفريقاست حمايت مي كند.
اگر واقعه اي شبيه لاكربي در دنياي امروز كه ابرقدرتي خشمگين و تهاجمي در رأس آن قرار دارد و براي همه خط و نشان مي كشد روي مي داد، بدون شك ليبي با واكنش كاملاً متفاوت روبه رو مي شد. امروز كشوري كه مظنون به انفجار يك هواپيماي آمريكايي باشد، با رايزني ۱۵ ساله براي پذيرش مسئوليت و پرداخت غرامت روبه رو نخواهد بود بلكه بايد در انتظار يك حمله نظامي باشد.
يكي از تحليلگران بي.بي.سي با اشاره به اين جنبه قابل توجه از ماجراي لاكربي مي گويد، اين ماجرا نمونه اي از چگونگي حل شدن يك بحران از طريق توسل به ابزار ديپلماسي، تهديد، تحريم و قانون است. در سال ۱۹۸۸ هم تروريسم بين  الملل موضوعي مطرح بود اما هيچ كس از جنگ سخن نمي گفت.
بعداز انفجار كلوب شبانه سربازان آمريكايي در برلين در سال ۱۹۸۵، دولت ريگان ۱۶ هواپيماي اف ۱۱۱ خود را كه در انگليس مستقر بود براي حمله به شهر طرابلس اعزام كرد. امادر آن زمان مارگارت تاچر نخست وزير وقت انگليس درباره همكاري با آمريكا در اين كار ترديد داشت.
او در خاطراتش نوشته است: «نگران بودم كه اين اقدام آمريكا دور انتقام را موجب مي شود.»
او به ريگان اجازه استفاده از هواپيماهايش در پايگاه نظامي انگليس را داد. اما فرانسه اجازه نداد كه اين هواپيماها از آسمان اين كشور عبور كنند.
لاكربي به دوران گذشته تعلق داشت و به همان شيوه هم به پايان رسيد.

شانزده سال سياست خارجي ايران در گفت وگو با علي اكبر ولايتي(بخش پاياني)
استراتژي ايران ،مبارزه فلسطيني هارا اسلامي كرد
006590.jpg

اشاره:
علي اكبر ولايتي وزير امور خارجه پيشين ايران و مشاور كنوني مقام معظم رهبري در امور بين المللي، دربخش اول گفت وگو با همشهري چارچوب هاي نظري نگاه ايران به فزون خواهي ايالات متحده و روشي را كه ايران در برابر اين كشور برگزيده است تشريح كرد. در بخش پاياني اين گفت وگو، چالش هايي كه پيش روي آمريكاست به ويژه در خاورميانه بررسي شده است.
منظور بخش غربي بيت المقدس است؟
- بخش غربي كه در سال ۱۹۴۸ با مصوبه سازمان ملل به اشغال دائم اسرائيل درآمد، قرار شده بود بعضي روستاهاي اطراف بيت المقدس كه فلسطيني نشده است به فلسطيني ها واگذار شود و يك راه باريكي بگذارند تا آنها به مسجدالاقصي دسترسي داشته باشند ولي بيت المقدس شرقي نيز به اسرائيل ضميمه شود. عرفات زير بار نرفت، در همين زمان شارون به داخل مسجدالاقصي رفت و گفت يهوديان بايد بتوانند در اينجا عبادت كنند، كه اين حركت جرقه انتفاضه فلسطين شد. همين گروه فتحي كه پيشتاز مذاكره با اسرائيلي ها بود و خيلي فراتر از آنچه كه مطرح شد در مذاكرات پيش رفتند شاخه مبارزه فتح را توسط مروان برغوتي كه يكي از ياران عرفات است به راه انداخت و با حماس و جهاد اسلامي و جبهه خلق براي آزادي فلسطين وجبهه دمكراتيك كار مقاومت مسلحانه را پيش گرفتند. اسرائيلي ها ديدند كه ديگر از عرفات بيشتر از اين نمي توانند امتياز بگيرند لذا اصرار كردند كه انتخابات برگزار شود و كاري كنند كه محمود عباس نخست وزير شود و آقاي محمد دحلان وزير امنيت شود، با اين تصور كه اين ها بهتر با اسرائيلي ها، كنار مي آيند، عرفات هم ناچار پذيرفت. گروه هاي پنج گانه اعلام كردند كه آتش بس موقت سه ماهه را مي پذيرند. قرارهايي هم با محمود عباس گذاشته شد ولي باز هم اسرائيلي ها حمله كردند و قرارها را نقض كردند، اگر فهرست مطول مطالبات اسرائيل از فلسطينيها را مرور كنيم و سرنوشت غم بار فلسطين را يكبار ديگر مطالعه كنيم متوجه مي شويم كه اين سرنوشت مشترك هر نوع گفت وگوي مسلمانان با اسرائيلي هاست. هر وقت كشورهاي اسلامي قرار گذاشتند و مذاكره كردند يك قدم عقب نشستند و اسرائيلي ها دبه درآوردند و مسلمانان را مجبور كردند كه يكبار ديگر عقب بنشينند. اين هم نتيجه عملي قبول مذاكرات صلح است.
كدام مذاكرات صلح را بايد پذيرفت؟ اگر براساس قطعنامه هاي سازمان ملل است كه امروز بسيار از آن فاصله گرفته ايم، دو قطعنامه اساسي ۲۴۲ و ۳۳۸ اجرا نشد، قطعنامه ۴۲۵ را اجرا نكردند و حزب الله به زور آنها را از جنوب لبنان اخراج كردند و عملا با اقتدار حزب الله قطعنامه ۴۲۵ يعني نه خروج كه اخراج اسرائيل از جنوب لبنان عملي شد. اگر اينها را كنار هم بگذاريم معلوم مي شود چه روشي كارآيي دارد؟ روش مذاكره يا مبارزه توأم با تدبير؟ بعضي ها مي گويند مشكل ما اين است كه خودمان را با اسرائيل درانداخته ايم، درحالي كه مسئله اين نيست كه ما خودمان را درانداخته ايم، اسرائيل مدعي كل خاورميانه از نيل تافرات است. فراتي كه در فاصله كوتاهي از مرز ما قرار دارد. امروز كه عراق به تصرف آمريكا درآمده است، اسرائيلي ها با تمام سرعت در حال محكم كردن جاي پاي خود در عراق و به خصوص شمال آن كشور هستند. اگر ما تصور مي كنيم كه دست برداشتن از مقاومت، مشكل ما را حل مي كند درست نيست. مي گويند ما را چه به فلسطيني ها و اعراب، ما ايراني هستيم، چرا سرنوشت خودمان را به آنها گره زده ايم. اين حرف ها درست نيست. زيرا سرنوشت كشورهاي منطقه به يكديگر گره خورده است. هر شكستي كه در منطقه و مجموعه كشورهاي مسلمان به وجود آيد بقيه كشورها نيز از آن آسيب مي بينند. امروز تهديدات آمريكا عليه عربستان كمتر از تهديدات آن كشور عليه ايران نيست! پس اين نشان مي دهد كه هر جا منافع آمريكايي ها در كل دنيا و اسرائيلي ها در منطقه ايجاب كند دوست و دشمن نمي شناسند، لذا ما راهي جز پايداري و مقاومت مدبرانه نداريم. هركس كه سابقه حتي طولاني همكاري با اسرائيل داشته سرانجام از كار خود پشيمان شده است.
من به جواب خود نرسيده ام، دوباره تكرار مي كنم، عرض من اين بود در قضيه خاورميانه ما چه كمكي به مردم فلسطين كرديم؟ منافع ملي خود را چگونه تأمين كرديم؟ آيا معتقديد كه اسرائيل اكنون مهار شده و تهديدش كاهش يافته است؟ ثانيا فلسطيني ها نقشه راه را جدي مي گيرند و عرفات كه بخشي از راديكال هاي دولت فلسطين است نقشه راه را قبول دارد و چارچوب صلح آمريكا و اسرائيل را پذيرفته است. اگر ما در پي حفظ منافع خود و فلسطيني ها هستيم چه بايد بكنيم؟
نقشي را كه ما داشتيم فلسطيني ها و لبناني ها به آن معترفند اگر شما قبول نداريد نظر خودتان است. بي ترديد پيروزي اسلام در ايران، فلسطيني ها را از مكاتب غير رويگردان كرد و آنها به اسلام روي آوردند. اگر لبناني ها توانستند اسرائيل را از خاك خود بيرون كنند، پنهان نمي كنند آنچه كه دارند از ايران است، پس نفع لبناني ها در تبعيتشان از روش جمهوري اسلامي است، اگر به فلسطيني ها تكيه مي كنيد جهاد اسلامي و حماس در فلسطين علم اصلي مبارزه دستشان است و فتح را هم به همين راه كشيدند، آنها بارها و بارها تكرار كرده اند كه مقتداي آنها در اين مبارزات جمهوري اسلامي است اما اين كه فلسطيني ها چه به دست آوردند آنها از موضع انفعال به ابتكار رسيدند، امروز ابتكار عمل بيش از گذشته در دست فلسطيني هاست يا حداقل فلسطيني ها فقط بمباران نمي شوند و بعد هم استغاثه كنند بلكه به حركت نظامي اسرائيل با قدرت پاسخ مي دهند. آنروز كه به دكتر عبدالعزيز رنتيسي در غزه اسرائيل حمله و او را مجروح كرد، حماس تهديد نمود كه جواب شما را در كمتر از ۲۴ ساعت مي دهيم و پس از آن در امن ترين جاي اسرائيل يعني در بيت المقدس پاسخ آنها را در ابعاد وسيعي مي دهند كه بيش از ۲۰ اسرائيلي كشته و بيش از ۱۰۰ نفر مجروح شدند و اين اقتدار فلسطيني است.
اين قانون تاريخ است كه شما از موضع اقتدار مي توانيد از حق خود دفاع كنيد ولي از موضع ضعف چيزي به شما نمي دهند.
اما اين كه شما مي گوئيد آنها نقشه راه را دنبال مي كنند احتمال مي دهم نقشه راه را نخوانده و يا يادتان رفته است، آنچه تاكنون عمل كرده اند نقشه راه نبوده است، اساس اين نقشه بر انحلال سازمان هاي مقاومت و متقابلا عقب نشيني اسرائيل از مناطقي است كه ظرف كمتر از سه سال اخير اشغال كرده اند. محمود عباس به عقبه رفت و مذاكره كرد و با مفاد قرارداد موافقت نمود، بلافاصله پس از موافقت نامه محمود عباس، پنج گروه جهادي كه عبارتند از: حماس، جهاد اسلامي، فتح، جبهه خلق براي آزادي فلسطين به رهبري جرج حبش و جبهه دمكراتيك براي آزادي فلسطين به رهبري نايف حواتمه زير اعلاميه اي را امضا و توافق محمود عباس را رد كردند، درگيري ها ادامه يافت، كار به جايي رسيد كه با دخالت آمريكايي ها اسرائيلي ها كاري كردند كه هيچ سنخيتي با نقشه راه نداشت، به اين ترتيب كه از شمال غزه و بيت لحم خارج شدن و طرف مقابل به جاي اين كه شروع به انحلال سازمان هاي جهادي كنند گفتند سه ماه آتش بس، متقابلا اسرائيلي ها بايد ۶ هزار زنداني فلسطيني را آزاد مي كردند، در همان زمان پيش بيني ها اين بود كه موافقت نامه به جايي نمي رسد، آنچه كه ظرف اين چند مرحله انجام شده يعني نوعي آتش بس لرزان، عقب نشيني از بيت لحم و شمال غزه، آزادي ۳۰۰ نفر بجاي شش هزار نفر همگي را كه كنار هم بگذاريم چيزي از نقشه راه اجرا نشده مضافا به اين كه عمليات و انتقام گيري متقابل مجددا شروع شده است. بنابراين اين نقشه، نقش بر آب است و خواهيد ديد كه نقشه راه به آخر نخواهد رسيد، اصلا نقشه راهي شروع نشده است، آنچه كه انجام شده كارهاي پراكنده اي بود كه هركس هر چه زورش رسيد اعمال كرد، در چارچوب نقشه راه هم نبود، نقشه راه شير بي يال و دم و اشكم شده است.
يعني آتش بس گروه هاي فلسطيني تاكتيكي است و صرفا براي بازسازي دروني خودشان و ادامه مبارزه است؟
- آنها چنين اعلامي نكرده اند ولي حدس ما اين است كه آنها چون مطمئن هستند كه اسرائيل پاي بند قراردادها نيست و درصدد انهدام آنهاست، آنها همه تخم مرغ هايشان را در سبد آمريكايي ها و ديگران نمي گذارند و اعلام كرده اند كه پاي بند هستند و عليرغم همه فشارهايي كه به آنها آمده اينها فقط در مقابل هر حركتي كه اسرائيل مي كند كار مقابل مي كنند ولي به كلي آتش  بس را به هم نمي زنند، حدس ما اين است كه چون آنها در صحنه درگيري با اسرائيل هستند بهتر از ما و شما اسرائيل را مي شناسند و مي دانند اسرائيلي ها به گفته هاي خود پاي بندي نيستند، در زمان رابين قرارداد اسلو بسته شد بعدا كه شارون آمد گفت قرارداد اسلو را قبول نداريم. آن روزي كه قرارداد اسلو را بستند مقدار زيادي از مطالبات مادريد نيز عقب نشستند، ولي بعد از اين كه دست از مقاومت خود برداشتند و اسرائيلي ها تصور كردند كه همه چيز بر وفق مراد است، شارون گفت ما چنين چيزي را قبول نداريم.
پس به نظر شما آتش بس تمديد نمي شود؟
- نمي گويم تمديد نمي شود ولي يك امر ماندني كه مقدمه اي براي صلح اعراب و اسرائيل باشد نخواهد بود بارها از اين نوع اتفاقات تحت عناوين مختلف در گذشته افتاده است ولي تبديل به صلح پايدار حتما نخواهد شد. به دليل اين كه در درجه اول اسرائيل به قول و قرارهاي خود پاي بند نيست، مثل ديواركشي در داخل سرزمين هاي سال ۱۹۶۷ كه خلاف نقشه راه بوده است و آمريكايي ها هم ابتدا با آن مخالف بوده اند ولي بعدا صهيونيست ها آن را قبول كردند، اسرائيلي ها مي خواهند فلسطين را به مجمع الجزاير جداگانه تبديل كنند كه خلاف نقشه راه است.
مقام هاي آمريكايي اين روزها به گونه اي سخن مي گويند كه احساس مي شود گروهي تندرو و گروهي ميانه رو در ميان آنها هستند. چقدر اين دسته بندي را در داخل آمريكا جدي مي دانيد و آنها چقدر در تغيير رژيم ايران و يا تغيير رفتار آن جدي هستند.
در آمريكا بعضي ها تندرو و بعضي ها ميانه روترند ولي به نظر مي رسد سياست اصلي آمريكا در دوره حكومت ميانه روها و يا تندروها در رابطه با دنيا تفاوت ماهوي چنداني نكرده است، ممكن است روش ها متفاوت باشد. در زمان كلينتون هم سياست حمايت از اسرائيل، فشار بر ايران و عراق و ادعاي ابرقدرتي وجود داشت منتهي در روش ها متفاوت بودند، در زمان كلينتون نيز آمريكا در بعضي جاها با بمباران و موشك باران دخالت كرد اما نه به اين شدت، در هر صورت اساس سياست جمهوريخواهان و دموكرات ها تفاوت ماهوي زيادي ندارد فقط تندروها در نحوه بيان مطالب خود صريح تر، آشكارتر و زننده تر حرف مي زنند، آنها بيشتر فكر ناسيوناليستي دارند هرچند كه مواضع دموكرات ها و جمهوريخواهان برعكس شده است، در گذشته جمهوريخواهان بيشتر به دنيا فكر مي كردند و دموكرات ها بيشتر به داخل، امروز سياست جمهوريخواهان تضعيف سياست داخلي و اقتصاد است اما شعارشان دفاع از ناسيوناليسم افراطي آمريكايي است. ضمن اين كه صحنه عملشان در خارج برجسته است.
الان آمريكايي ها به فكر تغيير رژيم ايران هستند يا تغيير رفتار آن؟آنها تصريح كردند كه غرضشان تغيير رژيم ايران است. شايعاتي هست كه ايران در حال مذاكره با آمريكاست، از جمله آقاي ظريف نماينده ايران در سازمان ملل در حال مذاكره است. اين شايعه تا چه حد جدي است و آيا ايران اين خطر را احساس كرده و مي خواهد آمريكا را ازبرخورد نظامي با خود منصرف كند؟
تا آنجايي كه من مي دانم آقاي ظريف در حال حاضر مذاكره اي نمي كند.

گزارش
بازتاب يك تصميم

006575.jpg

تصميم آمريكا به بستن دفاتر سياسي منافقين و استقبال ايران از اين تصميم، در سه روز اخير يكي از موضوعات مورد توجه رسانه هاي جهان به ويژه آمريكا و اروپا بوده است. نگاه رسانه ها به اين پديده عمدتا از منظر حل منازعه بود.
راديو آمريكا با اشاره به نحوه بازتاب اين خبر در رسانه هاي ايران (مطبوعات و صدا و سيما) از ناراضي بودن آنها خبر داد و اعلام كرد: رسانه هاي دولتي جمهوري اسلامي مي گويند، دستور وزارت امور خارجه آمريكا براي بستن دفاتر منافقين، كافي نيست.
اين راديو افزود، ايران روز شنبه گفته است، دستورالعملي كه شوراي ملي مقاومت را يك گروه تروريستي مي نامد گامي است كه در جهت اصلاح سياست معيارهاي دوگانه در نبرد با تروريسم برداشته مي شود.
راديو آمريكا همچنين گفت، تلويزيون دولتي جمهوري اسلامي گفته است واشنگتن فقط به اين دليل چنين دستوري صادر كرد كه ثابت كند بين سازمان هاي تروريستي تفاوت نمي گذارد.
اين راديو يادآوري كرد، در سال ۱۹۹۷ (منافقين) شاخه نظامي شوراي ملي مقاومت را به فهرست گروه هاي تروريستي افزود اما به دليل يك گريزگاه قانوني، شورا توانست از گنجانده شدن در اين فهرست در امان بماند.
به گفته راديو آمريكا، كمال خرازي وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران اقدام وزارت امور خارجه آمريكا براي بستن دفاتر شوراي ملي مقاومت در اين كشور را مثبت توصيف كرد.
بخش فارسي راديو بي بي سي نيز گفت، ايران از اقدام دولت آمريكا مبني بر بستن دفاتر شوراي ملي مقاومت و مسدود كردن اموال اين شورا استقبال كرده است.
اين راديو افزود، دولت آمريكا پيشتر گفته بود آنها به اين دليل دست به چنين اقدامي زدند كه شوراي ملي مقاومت ملي ايران همان سازمان منافقين است كه از زمان رياست جمهوري بيل كلينتون يك سازمان تروريستي شناخته شده است.
بي بي سي تصريح كرد، شوراي ملي مقاومت به طور مداوم در كنفرانس هاي خبري كه در دفتر خود نزديك به كاخ سفيد در واشنگتن برگزار مي كرد، دولت ايران را به توليد سلاح هاي هسته اي و حمايت از تروريسم متهم مي كرد.
خبرنگار بي بي سي در گفت وگو با مهدي سامه كه اين راديو وي را يكي از اعضاي شوراي ملي مقاومت ايران معرفي كرد از او پرسيد چرا پس از گذشت سال ها كه نام اين شورا در فهرست سازمان هاي تروريستي وزارت خارجه آمريكا بود، اين كشور اكنون اقدام به بستن دفاتر آن كرده است؟ كه وي در پاسخ گفت، به نظر من اين يك مسئله سياسي است و چون يك مسئله حقوقي و قضائي نيست بايد آن را در چهارچوب بده بستان هاي سياسي ارزيابي كرد كه ما به طور دقيق از آنها اطلاع نداريم. فعلا آمريكا يك كادوي خيلي جالب داده است اما اين كه در ازاي آن چه چيز مي گيرد، من نمي دانم ولي اين را مي دانم كه براي آمريكا شرايط عراق بسيار مهم است و در اين هم ترديدي نيست كه حكومت ايران به طور مرتب در اوضاع عراق به اشكال مختلف دخالت مي كند. بنابراين اگر حكومت آمريكا هر چيزي كمتر از اين مسئله بگيرد به نظر من به جاي مهمي نخواهد رسيد.
006585.jpg

راديو فرانسه نيز اين موضوع را در گفت وگو با هوشنگ اميراحمدي بررسي كرد. اميراحمدي درباره اين ماجرا گفت: به عقيده من منافقين بعد از صدام، علت وجودي شان را از دست دادند و شوراي ملي مقاومت به عنوان بخشي از آنها، ديگر نمي توانست به شكل گذشته به فعاليت خود ادامه دهد.
وي افزود، دوم اين كه آمريكايي ها با جمهوري اسلامي در اين رابطه به توافق هايي رسيدند، از طرفي نيروهاي دست راستي واشنگتن اعتقاد داشتند كه مي شود منافقين را با سلطنت طلب ها متحد كرد و نيروي وسيع تر عليه جمهوري اسلامي به وجود آورد. ولي نه سلطنت طلب ها و نه منافق ها هيچكدام زير بار اين جريان نرفتند، به همين دليل بديهي است كه ضربه اول را فعلا منافقين بخورند.
وي با تأكيد بر اين كه در مرحله بعد سلطنت طلب ها ضربه خواهند خورد گفت، البته وضعيت سلطنت طلب ها فرق مي كند، آنها يك نيروي سياسي هستند و در اين حد تروريستي عمل نمي كنند. بنابراين برخورد با آنها خيلي تاكتيكي تر و ملايم تر و در چارچوب ديگري انجام خواهد شد.
دو راديوي آمريكايي و يك روزنامه چاپ كابل نيز به اين موضوع پرداختند.
راديو صداي آمريكا اعلام كرد، كمال خرازي وزير امور خارجه ايران مسدود شدن دفاتر يك گروه مخالف دولت ايران در واشنگتن را مثبت ارزيابي كرده است.
اين راديو بامداد ديروز در بخش فارسي دري خود به نقل از ايرنا گفت، خرازي حكم ايالات متحده آمريكا كه شوراي ملي مقاومت ايران را به عنوان يك گروه تروريستي قلمداد كرد، گام مثبتي در جهت پذيرش مسئوليت هاي بين المللي آمريكا به حساب آورده است.
خرازي در عين حال گفت، واشنگتن بايد براي مسدود كردن دفاتر اين گروه زودتر از اين اقدام مي كرد.
راديو آزادي ديگر راديوي آمريكايي كه به زبان هاي فارسي دري و پشتون براي افغانستان برنامه پخش مي كند، نيز با پخش خبر مشابهي افزود، واشنگتن شاخه نظامي شوراي ملي مقاومت ايران را در سال ۱۹۹۷ ميلادي در فهرست سازمان هاي تروريستي قرار داده بود، اما به دليل وجود يك راه گريز در مقررات، اين شورا از داشتن چنين صفتي فرار كرده بود.
اين راديو گفت،منافقين و شوراي ملي مقاومت درصددند دولت ايران را سرنگون كنند.
برخي تحليلگران داخلي تصميم اخيرواشنگتن راناشي از فائق آمدن وزارت خارجه آمريكا بروزارت دفاع دراختلافات عميقي كه بين ايشان حاكم است مي دانند.وزارت دفاع طرفدار استفاده از نيروهاي مخالف جمهوري اسلامي كه در خارج ازكشورهستند همچون منافقين وسلطنت طلبان بود ودرمقابل وزارت خارجه معتقدبه بهره گيري از مخالفين داخلي مي باشد.گفتني است كه بنابراطلاعات واصله نظاميان آمريكا درعراق هنوزمحدوديت مضاعفي برنيروهاي مسلح منافقين مقيم عراق تحميل نكرده اند.

سايه روشن سياست

كلينتون بدتر از بوش
دبير شوراي عالي امنيت ملي در همايش سفيران در تهران گفته است بيشترين خباثت هاي آمريكا عليه ايران در دوره رياست جمهوري بيل كلينتون رئيس جمهوري پيشين اين كشور رخ داده است. حسن روحاني تصويب قوانين و مقرراتي براي تحريم ايران از جمله طرح داماتو را از جمله اين خباثت ها برشمرده است.
وي همچنين گفته است وقايع ۱۸ تير ۷۸ و ۲۰ خرداد امسال را آمريكايي ها به قصد ضربه زدن به جمهوري اسلامي طراحي كردند اما درنهايت به زيان خودشان تمام شد
تكذيب شد
احمد ناطق نوري نماينده نور و محمودآباد و برادر علي اكبر ناطق نوري، شأن برادر خود را اجل از آن دانست كه رئيس ستاد انتخابات جناح محافظه كار شود.
به گزارش خبرنگار همشهري وي كه در مورد اظهارات اخير محتشمي پور در مورد رياست ناطق نوري بر ستاد انتخابات جناح راست سخن مي گفت، طرح اين مسائل را براي زير سئوال بردن چهره ناطق نوري دانست و گفت: اگر ايشان بخواهد كانديدا شود، اين كار را خواهد كرد. بنابراين نيازي به طرح اين شايعات نيست.
نماينده نور اضافه كرد: ناطق نوري موجودي خود را از ابتداي انقلاب تاكنون به پاي انقلاب ريخته و اين منصفانه نيست كه در مورد ايشان شايعه سازي شود.
تغييرات سنجيده
گفته مي شود پس از مشكلاتي كه طرح هاي تقسيم كشوري در برخي شهرها و استان ها ايجاد كرده، مقرر شده است از اين پس تصميم گيري در اين مورد به شوراي عالي امنيت ملي سپرده شود.
به گفته يك منبع مطلع، هدف تصميم تازه اين است كه طرح هاي مشكل زا ابتدا در عالي ترين سطوح و با بهره گيري از نظريه هاي كارشناسان مسائل امنيتي و آشنايان به مشكلات منطقه بررسي شود تا ارائه طرح هاي نسنجيده به بروز مشكلات نينجامد.
بار ديگر كميسيون انتخابات
در پي انتشار خبري در روزنامه هاي هفته گذشته مبني بر تهيه طرح تشكيل كميسيون انتخابات، يك نماينده مجلس پريروز به خبرنگار همشهري گفت اين طرح نوعي شبيه سازي از كميسيون انتخابات در برخي كشورها به ويژه كشورهاي اروپايي است كه مسئوليت اجرا، نظارت و تأييد انتخابات را برعهده دارند.
اين نماينده گفت: بعيد است اين طرح در مجلس ششم تصويب شود و شايد طراحان طرح براي تشكيل اين كميسيون از طريق ديگري اقدام كند .
توجه ويژه
006580.jpg

خبرگزاري هاي غربي به بخشي از سخنان دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران درباره القاعده توجه ويژه اي نشان دادند و آن را دهها بار منتشر كردند.
حسن روحاني در روزنامه ايران گفته بود اعضاي القاعده براي عمليات تروريستي در داخل خاك ايران فعاليت گسترده اي را ساماندهي كرده بودند، اما با اقدامات دستگاه هاي امنيتي طرح هاي آنان كشف و خنثي شده است.
خبرگزاري فرانسه در اين باره اين گونه توضيح داد: رژيم اسلامي ايران اگرچه پيش از اين، بارها با اشاره به خصومت ميان افراط گرايي سني هاي القاعده و پيروان مذهب شيعه در ايران، اتهامات آمريكا مبني بر همكاري ايران با جنگجويان القاعده را رد كرده بود، اما اين نخستين بار است كه از تهديد مستقيم القاعده بر ضد اين كشور سخن گفته است.
واشنگتن، تهران را به پناه دادن به اعضاي فراري القاعده از افغانستان پس از حمله به اين كشور به رهبري آمريكا در اواخر سال ۲۰۰۱ متهم كرده و مي گويد ممكن است برخي از اين اعضاي فراري القاعده در بمب گذاري هاي انتحاري سه گانه ماه مه (ارديبهشت) در رياض دست داشته باشند. اين انفجارها به كشته شدن ۳۵ تن منجر شد.
اين در حالي است كه رژيم اسلامي ايران اصرار دارد كه تمام اين فراريان در بازداشتند و در انتظار استرداد به يك كشور ديگر، اخراج از ايران و يا محاكمه به سر مي برند. گرچه ايران دسترسي بازجويان آمريكايي به اين اعضاي فراري القاعده را رد كرده است.
مقام هاي ايران همواره از اعلام نام اعضاي بازداشت شده القاعده در اين كشور خودداري كرده اند.
اما، يكي از مقام هاي ايران در واكنش به گزارش يك نشريه عربي مبني بر آن كه به سه تن از رهبران ارشد القاعده اجازه فرار از ايران داده شده است، اعلام كرد، هيچ يك از اين سه تن ... «سعد» پسر بن لادن، «ايمن الظواهري» و «سيف العدل» مردان شماره دو و سه القاعده هرگز در ايران بازداشت نشده اند.
خبرگزاري هاي رويتر و آسوشيتدپرس و شبكه خبري بي بي سي نيز با تعابيري مشابه، اظهارات حسن روحاني را مهم ارزيابي كردند.
تدبير سياسي
يك عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي سكوت چندساله اين حزب در برابر تحولات سياسي را از تدبيرهاي سياسي اين حزب خواند.
محمد عطريانفر در گفت وگو با ايرنا در اين باره گفت: هنگامي كه يك حزب شرايط را مساعد نبيند... بروز و ظهور اجتماعي خود را ضمن حفظ هوشياري سياسي به عهده زمان مي گذارد تا سوءتفاهم ها رفع شود.
عطريانفر با اشاره به اين كه «فضاي سياسي كشور آكنده از سوءتفاهم است» و «در بيرون نيز آمريكا هجمه اي را عليه ايران آغاز كرده است» گفت: در چنين شرايطي صرفا وحدت و همدلي مي تواند عامل بازدارنده كشور در برابر خطر خارجي باشد.وي همچنين از جريان هاي سياسي كشور خواست «گذشته خود را بازبيني كنند و عملكرد سياسي خود را منصفانه به محك نقد بگذارند.»
باز استيضاح
شنيده شد تعدادي از نمايندگان مجلس قصد استيضاح خرازي وزير امور خارجه را دارند. يك نماينده مجلس به خبرنگار همشهري گفت: ظاهرا علت طرح استيضاح مهم شدن موضوع ديپلماسي در برخورد با حوادث اخير به خصوص اخطارهاي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا و روسيه به ايران بوده است.
چندي پيش شايع شد كه كشورهاي اروپايي پيام هشدارآميزي براي ايران فرستاده اند اما هفته گذشته يك مقام آگاه در گفت وگو با سايت بازتاب گفت محتواي پيام در محافل تحريف شده است وگرنه در پيام اروپايي ها تهديد و فشاري نبوده است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   سفر و طبيعت  |   سياست  |   فرهنگ   |   مدارا  |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |