سه شنبه ۴ شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۴۸ - Aug. 26, 2003
آموزشي
Front Page

دستورالعمل هايي براي پدران، مادران و مربيان
چگونه در دانش  آموزان انگيزه تحصيلي ايجاد كنيم؟
كودكي كه از نظر تحصيلي آموزشي داراي انگيزه است، علاقه مند به يادگيري است، فعاليت هاي مرتبط با يادگيري را دوست دارد و به اين اعتقاد رسيده است كه مدرسه جايگاه مهمي است. ما مي خواهيم باور با اهميت بودن يادگيري و تأثير بسيار مهم و با ارزش آن در زندگي، در كودكان بوجود آيد تا از اين طريق تمايل به خوب بودن و خوب عمل كردن در مدرسه، در آنها رشد پيدا كند.
010860.jpg

افزايش انگيزه هاي آموزشي- تحصيلي
كودكان از بدو تولد به طور طبيعي، داراي انگيزه يادگيري هستند. تلاش كودك براي دسترسي به يك اسباب بازي، تلاش وي براي راه رفتن، كوشش براي خوردن بدون كمك ديگران و... مثال هايي از انگيزه هاي طبيعي آنها براي يادگيري است. اين انگيزه  هاي اوليه، بعدها در فعاليت هاي آموزشي نظير خواندن و نوشتن به كار گرفته مي شوند.
اگر كودكان انگيزه اي براي يادگيري ندارند، به اين دليل است كه موانعي بر سر راه انگيزه هاي طبيعي آنها بوجود آمده است. آنهايي كه به اين باور رسيده اند كه نمي توانند در فعاليت هاي آموزشي موفق  باشند، تلاششان را متوقف مي كنند يا به اندازه كافي تلاش نمي كنند؛ زيرا فكر مي كنند كه تلاش آنها به نتيجه نخواهد رسيد. بنابراين به راحتي نااميد شده و باور مي كنند كه يادگيري سخت است. آنگاه به دليل توقف تلاش، فرصت تجربه و لذت يادگيري چيزهاي تازه را از دست مي دهند و به تدريج به اين باور مي رسند كه هر موفقيتي هم كه كسب كنند، مربوط به شانس يا شرايط است.
چرا چنين اعتقادات منفي در كودكان به وجود مي آيد؟ گاهي اوقات به دليل اين كه موانعي وجود دارند و بر توانمنديهاي آنها در يادگيري اثر مي گذارند، ممكن است ناتواني در يادگيري داشته باشند يا مشكل در خلق و خويشان، يا تأخيري در مراحل رشدشان وجود داشته باشد.
افسردگي يا فشارهاي مزمن زندگي نيز، يادگيري را به مراتب سخت تر مي كند. بچه هايي كه از قبل تجربه شكست داشته اند، به دليل اين كه باور كرده اند كه نمي توانند كارشان را درست انجام دهند، بيشتر آماده براي توقف تلاش هستند. نگرشهاي بزرگسالان درباره موفقيت هاي تحصيلي، مي تواند بر اعتقاد و باورهاي آنها اثر بگذارد. والديني كه استانداردهاي غيرمنطقي دارند، بچه ها را از تلاش مأيوس مي كنند. رقابت در مدرسه - جايي كه هميشه يكي موفق و ديگري شكست خورده است- نيز مي تواند جنبه يأس آوري براي كودكان داشته باشد.بويژه براي آنهايي كه هيچ وقت نمي توانند بهترين باشند، اما مي توانند خوب باشند و خيلي چيزها را ياد بگيرند. كودكاني كه تجربه موفقيت نداشته باشند، يا موفقيتشان تشخيص داده نشود، در انگيزه تحصيلي افت نشان مي دهند.
در كودكاني كه والدين يا دوستانشان براي مدرسه به عنوان يك جايگاه مهم، ارزش قائل نيستند نيز، انگيزه تحصيلي كاهش پيدا مي كند.
چگونگي افزايش انگيزه براي يادگيري
براي افزايش انگيزه تحصيلي در كودكان، كارهاي زيادي وجود دارد كه والدين مي توانند انجام دهند. از جمله: برقراري رابطه ايده آل كودك- والد. اجازه بدهيد كودكانتان بدانند كه از نظر شما، مدرسه جايگاه مهمي است. اين موضوع مي تواند تلاشهاي تحصيلي را تقويت كند. شما مي توانيد از طريق آموزش عادات خوب مطالعه به فرزندانتان، شرايط را براي موفقيت هاي بعدي آنها مهيا كنيد. اين مهم است كه با معلم فرزندتان مانند يك دستيار همراهي كنيد. در اينجا به بعضي از مطالبي كه مي توانند به شما در افزايش انگيزه براي يادگيري كودكان كمك كنند، اشاره مي كنيم.
* هنگام تربيت و تأديب كودكان، قاطع و منصف باشيد. كودكان نياز به يك نظم منطقي براي مستقل و مسئول شدن دارند.
* به كودكان خود آموزش دهيد در منزل مسئوليت پذير باشند. انجام كارهاي روزمره و انتظار براي داشتن يك رفتار مناسب از جانب آنها، روشهايي براي افزايش خود تأديبي است كه قابليت انتقال به فعاليت هاي آموزشي دارد.
* براي ايجاد يك رابطه خوب والد- فرزندي تلاش جدي داشته باشيد. به اين منظور، زمانهايي را صرف داشتن اوقات خوش با كودكان خود كنيد. وقتي صحبت مي كنند به آنها آموزش دهيد، خصوصاً اگر راجع به مدرسه صحبت مي كنند.
* فعاليت هاي خانوادگي كه يادگيري را تشويق كنند، مانند ديدار از كتابخانه ها، موزه ها يا پاركها را ترتيب دهيد.
* اجازه بدهيد كودكانتان بدانند كه از نظر شما، يادگيري بسيار پر اهميت و مدرسه عمده ترين هدف است.
* فرصت هايي براي موفقيت فراهم كنيد. كودكاني كه احساس موفقيت كنند، بيشتر آماده تلاش براي يادگيري چيزهاي تازه مي شوند.
* راجع به امور جذاب و مورد علاقه خود با كودكانتان صحبت كنيد.
* به كودكانتان كمك كنيد تا فعاليت هايي را كه از آنها لذت مي برند و كارهايي را كه مي توانند خوب انجام دهند، شناسايي كنند. اين فعاليت هاي لذت بخش، به عنوان سرمايه هاي اوليه آنها براي ساختن تجارب يادگيري، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال، اگر كودك شما بسكتبال يا وزنه برداري را دوست دارد، شما مي توانيد او را تشويق كنيد كه درباره تاريخچه اين ورزشها يا بازيكنان معروف اين رشته ها بخواند و بنويسد.
*  راجع به مدرسه، با كودكان خود صحبت كنيد و فعاليت هايي كه در آنجا جذاب است، به آنها نشان دهيد.
* با فرزند خود راجع به شغلي كه براي او جالب است و چگونگي ارتباط مدرسه با آن شغل صحبت كنيد.
* اطمينان داشته باشيد تحسين و تشويق شما در ازاي تلاش سخت فرزندتان، باعث موفق شدن او خواهد شد. همه كودكان نياز دارند كه بدانند چه موقع كار خود را خوب انجام داده  اند.
* تعادلي بين تشويق و تنبيه برقرار كنيد. تنبيه بيش از اندازه مي تواند سبب يأس و دلسردي شود.اطمينان حاصل كنيد كه فرزندتان مي داند چه چيزي در انتظارش است. به اين منظور حيطه شناخت او را از مسايل افزايش دهيد و شكل هاي مختلفي از تشخيص را برايش فراهم كنيد. به خاطر داشته باشيد كه پاداش، هميشه پول يا امتياز ويژه نيست، كافي است به فرزند خود بگوييد او باعث غرور و افتخار شماست و كوشش و تلاشي كه مي كند، مي تواند يك تغيير عمده در زندگي او ايجاد كند. عادت هايي را آموزش دهيد كه يادگيري را تشويق مي كنند.
010865.jpg

* يك برنامه روزانه براي انجام تكاليف درسي ترتيب دهيد. فرزند شما بايد بداند چه موقع از روز، از او انتظار مي رود كه تكاليف مدرسه خود را انجام دهد.
* مكاني را براي مطالعه در نظر بگيريد. جايي كه نياز او را تأمين كند و به قدر كافي ساكت باشد.
* مطمئن شويد قبل از اين كه فرزندتان به كارهاي ديگري كه حواس او را پرت كند بپردازد، تكاليف مدرسه خود را به اتمام برساند.
* با معلم فرزند خود همكاري داشته باشيد.
* به فرزند خود نشان دهيد كه براي معلم يا معلمان او احترام قائليد و به اين منظور، هيچ وقت در حضور او با معلمش مخالفت نكنيد.
* ارتباط مستمر با معلم داشته باشيد، چرا كه هر يك از شما مي دانيد كه در مدرسه و در خانه چه خبر است. منتظر بمانيد تا در كارتهاي گزارش مدرسه تغييري ايجاد شود.
* با معلم فرزندتان همكاري داشته باشيد تا جايي كه مطمئن شويد فرزندتان مهارتهاي مطالعاتي را خوب فراگرفته است.
* روشي بوجود آوريد كه براي كار سخت در مدرسه، پاداشهايي در خانه به كودك داده شود.
اگر فرزند شما هم اكنون
مشكلاتي در انگيزه تحصيلي دارد
* با فرزند خود راجع به مشكل صحبت كنيد. آيا احساس سردرگمي يا نااميدي از عملكرد خود دارد؟آيا احساس مي كند كه اگر سخت كار كند، مي تواند از عهده انجام كار برآيد؟
* به منظور شناسايي عرصه هايي كه نياز به اصلاح دارند، با معلم فرزند خود صحبت كنيد.
* بگذاريد فرزندتان بداند كه شما مشتاق كمك به او براي بهتر شدنش هستيد.
* به فرزند خود كمك كنيد كارهايي را كه مي تواند انجام دهد شناسايي كند تا بتواند بيشتر بر كارهايي كه در آن زمينه ها مشكل دارد، تمركز كند.
* به فرزند خود كمك كنيد چيزهايي را كه دوست دارد و مي توانند براي كمك به انجام تكاليف درسي مفيد واقع شوند، شناسايي كند(به عنوان مثال: اگر يك كودك علاقه به حيوانات دارد راجع به آنها كتاب بخواند، بنويسد، داستان بسازد و غيره).
* براي تلاش و باروري، پاداش در نظر بگيريد.
* پاداش هاي افزايش يابنده براي پيشرفت در نظر بگيريد.
* فعاليت هايي كه يادگيري را تهديد مي كند نظير تماشاي زياد تلويزيون، بازيهاي كامپيوتري، زمان استفاده از كامپيوتر و غيره را محدود كنيد.
* زمان مطالعه فرزند خود را هر روز به مقدار كمي مثلاً ۵ تا ۱۰ دقيقه افزايش دهيد تا به يك هدف قابل قبول و مسئولانه در اين زمينه برسيد(مثلاً رسيدن به ۳۰ دقيقه مطالعه اضافي روزانه).
* با معلم، مشاور يا روانشناس مدرسه جهت دريافت كمك و راهنمايي صحبت كنيد.
* اگر به نظر مي رسد كه مشكل از ناتواني آموزشي مدرسه است، يك ارزيابي جامع از تيم  آموزشي مدرسه به عمل آوريد.
* ببينيد آيا در مدرسه فرزند شما، آموزش مهارتهاي مطالعه قابل استفاده وجود دارد.
* اگر هيچ يك از اين كارها مؤثر واقع نشد، نگران نباشيد. اگر لازم بود در جست وجوي مشاوره يا ساير خدمات بيرون از مدرسه برآييد.
تدوين: زهره صادقي افجه
كارشناس ارشد روانشناسي تربيتي

آموزش در صحنه زندگي
عرصه اي جديد
010870.jpg
دخترم، تازه قدم در سه سالگي گذاشته بود. چه لذتي داشت در كنار هم راه رفتن. دستش را گرفتم تا اولين گام ها را در كنار هم باشيم.
ورود به محيط جديد كوچه و خيابان كمي او را مضطرب كرده بود. چهره اش داد مي زد كه راه رفتن در اين عرصه برايش سخت است. در حالي كه بيشتر خود را به من مي چسباند، راه را ادامه داديم. لحظه به لحظه خيابان براي او بهت افزا و خيره كننده بود. نگاهش كردم. احتمال دادم به نوعي در نشان دادن يا پنهان كردن ترس و خستگي خود ترديد دارد.
بادكنك فروش رسيد. رنگ قرمز را انتخاب كردم. اتومبيل بوق زد. هنوز گل لبخند بر لبانش نشكفته بود كه بغضش همراه بادكنك تركيد.
اصغر نديري

يادداشت هاي يك مدير مدرسه
بگير بشين!
010875.jpg
اواخر آبان ماه بود و هوا كم كم رو به سردي گذاشته بود. مدرسه كوچكي داشتيم كه ساختمان آن اصلاً مناسب مدرسه نبود. به علت آفتابگير نبودن، كلاس ها سردتر به نظر مي رسيد. فكر كردم به كلاس ها سركشي كنم و در صورت تمايل همكاران و دانش آموزان، بخاري كلاس ها را كمي زودتر روشن كنيم.
به كلاس اول خانم (ز) كه رسيدم، در زدم. يكي از بچه ها در را باز كرد. به محض بازشدن در كلاس، با منظره اي روبه رو شدم كه خشكم زد. دانش آموزي روي زمين نشسته بود و مشغول نوشتن بود. ديدن اين منظره، چنان متعجبم كرد كه حضور معلم و كلاس را فراموش كردم و به سمت دانش آموز رفتم. كنارش چمباتمه زدم و پرسيدم: دخترم توي اين هواي سرد، چرا روي زمين نشسته اي مگر ميز و نيمكت نداري؟ با معصوميت نگاهم كرد و نيمكتي را در كلاس نشانم داد. دوباره پرسيدم پس چرا اينجا نشسته اي؟ معلم كلاس كه تا حالا با بچه هاي آخر كلاس مشغول بود و تازه متوجه حضور من در كلاسش شده بود، با تعجب بالاي سر ما آمد و او هم سؤال مرا تكرار كرده، با دستپاچگي به من نگاه كرد. دانش آموز به معلمش و نيز به من نگاهي كرد و پاسخ داد: خانم گفت.
خانم (ز)، معلم با سابقه اي بود كه بيشتر سنوات خدمتش را در كلاس اول تدريس كرده بود و از چند سال پيش، با هم همكار بوديم و دوستي نزديكي بين ما بوجود آمده بود. بارها درباره حقوق كودكان و رفتار خشن بعضي معلمان داد سخن داده بود و تقريباً عقايدش را قبول داشتم و حالا چه مي ديدم؟ او دانش آموز بي گناه را در اين هواي سرد روي زمين كلاس نشانده بود!
خانم (ز) كه متوجه دگرگوني من شده بود، رو به كودك بيچاره گفت: من گفتم؟ من كي به تو گفتم روي زمين بشين؟ و كم كم صدايش بالا رفت و با عصبانيت دست كودك را گرفت و با تندي او را از روي زمين بلند كرد. به منظور جلوگيري از رفتار تند او، بلافاصله دست ديگر كودك را گرفتم و گفتم: بيا، دخترم برو روي نيمكت خودت بشين. جاي تو اينجاست. بايد اينجا بشيني و بنويسي.
اصلاً از اين معلم انتظار نداشتم كه با بچه ها اين گونه رفتار كند. ولي اينجا جاي اعتراض نبود، چون به جز آن كودك، سي جفت چشم ديگر، كنجكاوانه مراقب رفتار ما بود. خانم(ز) هاج و واج به من نگاه مي كرد و شايد به دنبال كلماتي بود كه وضعيت موجود را توجيه كند.
براي بيرون آمدن از آن وضعيت بلاتكليفي، موضوع بخاري و سردي هوا را مطرح كردم و پرسيدم كه آيا لازم است بخاري ها را روشن كنيم؟ و بعد از گرفتن پاسخ، كلاس را با نااميدي ترك كردم. اين اتفاق مانند پتكي روي سرم خورده بود. بويژه كه آن دانش آموز، دختر سرايدار مدرسه همجوار ما بود. پيش خود هزار فكر كردم. دروغ، تظاهر به رفتار محبت آميز؛ ولي بي مهري و بي حرمتي به بچه هاي معصوم و شايد به جرم دختر سرايدار بودن. آيا به خودش اجازه مي دهد كه با دختر دكتر فلان و استاد بهمان هم چنين رفتاري داشته باشد؟ تصميم گرفتم در اولين فرصت تذكرات لازم شفاهي يا حتي كتبي را به او بدهم. تمام مدت را تا زنگ تفريح نتوانستم با كسي حرف بزنم. زنگ تفريح خانم(ز) با رويي گشاده و خندان دست در دست دانش آموزش به دفتر آمده خطاب به من گفت: خانم مدير گوش كن ببين زهرا چه مي گويد. زهرا جان به خانم مدير بگو كه چرا روي زمين نشسته بودي؟
زهرا در حالي كه با چشمان نگران به معلمان ديگر و در و ديوار دفتر نگاه مي كرد گفت: خانم اجازه! من مشقهايم را كه نوشتم به خانم معلم نشان دادم. خانم گفت آفرين. خوب نوشته اي. بشين يك صفحه ديگر هم بنويس تا من مشق هاي بچه هاي ديگر را ببينم من هم نشستم و داشتم مشق مي نوشتم. خانم (ز) از او پرسيد: من گفتم كجا بشين؟
زهرا پاسخ داد: شما گفتي بگير بشين. من هم همانجا نشستم.
معلمان حاضر در دفتر كه متوجه اين ماجرا شده بودند، با توضيحات تكميلي خانم (ز) زير خنده زدند و هر كدام درباره سادگي بچه ها حرفي زده و دستي به سر زهرا كوچولو كشيدند. از خانم (ز) به خاطر افكار غلطي كه به ذهنم خطور كرده بود، حلاليت طلبيدم. خوشحال بودم كه با اقدام سريع خانم(ز)، موضوع به سرعت روشن شده است، قبل از اين كه من دست به كار عجولانه اي بزنم.
آذر آفاقي- مدير دبستان

پندار در جشنواره فيلم كودك اصفهان
فيلم  پندار يكي  از جديدترين  ساخته هاي  كانون  پرورش  فكري  كودكان  ونوجوانان  به  هجدهمين  جشنواره  بين المللي  فيلم  اصفهان  راه  يافت .
هجدهمين  جشنواره  بين المللي  فيلم هاي  كودكان  ونوجوانان  ازدهم  مهرماه به  مدت  يك  هفته  در اصفهان  برگزار مي شود.
پندار آخرين  كار ليلا ميرهادي  در مقام  نويسندگي  و كارگرداني  است كه  كار ساخت  آن  با بازيگري  گلاب  آدينه  و تعدادي  از بازيگران  محلي  به تازگي  پايان  يافته  است .
پندار داستان  يك  معلم  روستايي  است  كه  همه  عرصه هاي  زندگي  را جايي  براي يادگرفتن  و ياد دادن  مي داند و لحظات  زندگي  خود را با كودكان  سپري  مي كند.
ميرهادي  دانش  آموخته  رشته  كارگرداني  سينما از دانشگاه  هنر است  كه فعاليت هاي  خود رااز سال  ۱۳۶۰ در كانون  آغاز و نخستين  فيلم  خود را دردوران  تحصيل  در دانشگاه  هنر با عنوان  شعر صبح  توليد كرد.
اين  فيلم  به  عنوان  برگزيده  مسابقه  فيلمهاي  سينمايي  دانشجويي  اسپانيا معرفي  شد.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    آموزشي    |    انديشه    |    خارجي    |
|   سخنگاه آزاد    |    سياسي    |    شوراها    |    شهري    |    علمي فرهنگي    |    محيط زيست    |
|   معلولين    |    موسيقي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |