چهارشنبه ۵ شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۴۹ - Aug. 27, 2003
محيط زيست
Front Page

نگاهي دوباره به جاذبه ها و آسيب هاي محور تاريخي - طبيعي دربند شميران
دربند، خاطره جمعي تهراني ها
تبديل بستر رودخانه ها و جويبارهاي دربند به كانالهاي زمخت ،نماي آنها را شبيه به يك مجراي پساب كرده است
011040.jpg

اشاره: «دربند» و جاذبه هاي زيباي طبيعي و كم نظير آن براي ساكنان كلانشهر تهران كه دستخوش ترافيك سنگين، آلودگي هوا و توسعه بي رويه مي باشد، يك سفر محسوب مي شود. متأسفانه ادامه ساخت وسازهاي بي رويه در مناطق شمالي تهران، اين دره خوش آب و هوا و مكان استثنايي تفريح روزهاي جمعه هزاران نفر از مردم را در معرض تغييرات زيانبار قرار داده است. مقاله حاضر ضمن برشمردن جاذبه ها و آسيب هاي محور تاريخي - طبيعي دربند، ضرورت مراقبت جدي از اين مكان مهم و مورد نياز مردم تهران را مورد تأكيد قرار مي دهد.
اوايل گل سرخ است و انتهاي بهار
نشسته ام سرسنگي كنار يك ديوار
جوار دره ي دربند و دامن كهسار
فضاي شمران اندك زقرب مغرب تار
در طرح پيشنهادي سازمان ميراث فرهنگي براي اعلام «محور تاريخي و طبيعي دربند» شميران به عنوان اثر ملي، اسكندر مختاري معاون حفظ و احياي ميراث فرهنگي استان تهران به درستي و بجا اشاره كرده است كه «دربند بخشي از خاطرات گذشته همه نسل هاي ساكن تهران است»(همشهري ۱۹/۳/۸۲).
شعر بالا از ميرزاده عشقي شاعر آزاديخواه و پرشور(۱۳۰۳-۱۲۷۲) كه آن را در آخرين سال عمر كوتاه خود - اوايل دوره خفقان رضا شاهي- سروده، شاهدي است بر صحت آن مدعا و بيانگر اين كه تهراني ها، دست كم از هشتاد سال پيش، براي كوهپيمايي، يا هواخوري و نيز براي مراوده اجتماعي به دربند مي رفته اند و حال اگر بگوييم اين خيابان پاي توچال، با درختان كهنسال وحال و هواي خاص خود بخشي از هويت شهر تهران و از معدود جاهايي است كه اهل اين شهر مي توانند دست مهمانان از شهرستان يا خارج آمده خود را بگيرند و با آنان شبي را در آنجا خوش بگذرانند، بي راه نگفته ايم.
در منطقه دربند و حوالي آن، به جز درختان صد ساله و شايد دويست ساله- كه هنوز سرسختانه در محاصره آسفالت و بتون وحفاري هاي پي در پي مقاومت مي كنند- و زيبايي چشمگيري به خمش ها و پستي و بلندي خيابان اصلي و كوچه هاي منطقه داده اند، آثار بسيار ديگري هم به چشم مي خورد كه هر يك نمونه معماري دوره اي از تاريخ شهر، يا پديده اي با ارزش ذاتي ديگر است: محوطه بي نظير كاخ هاي سعد آباد كه ضلع شرقي آن به خيابان دربند منتهي مي شود؛ مرقدهاي امام زاده صالح(ع)، امام زاده قاسم(ع) و امام زاده ابراهيم(ع) هر يك در فاصله كمي از اين خيابان؛ چند ساختمان آجري جالب توجه در ميدان دربند و نزديك ميدان سربند(احتمالاً مربوط به اوايل دوره پهلوي)؛ گورستان ارزشمند ظهير الدوله كه آرامگاه جمع قابل توجهي ازهنرمندان و شاعران و ورزشكاران و ديگر شخصيت هاي برجسته كشور است؛ باغ ها و درختستان هايي كه از تيغ بي رحم بساز و بفروشي درامان مانده اند- مانند باغ ملك و درختستان هاي گلاب دره و باغ شاطر و يك باغ و وزباد؛  يك رودخانه كوچك با آب شفاف و خنك در تابستان كه در اين شهر گرم و خشك، به تعبير حافظ «شيوه جنات تجري  تحت الانهار» دارد... هر يك از اينها به تنهايي كفايت مي كند كه مديران و مردم عادي شهر، در حفظ اين منطقه به عنوان يك كانون هويتي و بخشي از دارايي مشترك و بي بديل خود بكوشند.
در اينجا، براي معرفي يك جنبه از ارزش هاي ويژه دربند، به نقش و جايگاه آن در شكل گيري و ادامه يافتن ورزش كوهنوردي اشاره مي كنيم. در ايران، از شكل گيري «ورزش» كوهنوردي- يعني رفتن به كوه براي پياده روي صرف و تمرين دادن بدن و استفاده از محيط طبيعي براي تحرك، تقريباً هشتاد سال مي گذرد. شايد از پررفت و آمدترين راه صعود به توچال، مسير دربند- پس قلعه بوده است و علت اين امر مي تواند نزديكي بيشتر و دسترسي آسانتر اين منطقه به تهران و سرراست بودن مسير قله در اين قسمت باشد. نخستين تمرين هاي سنگ نوردي ايران از اواسط دهه بيست،  روي صخره هاي اطراف ميدان سربند (ديواره مارتينان) آغاز شد و پيشگاماني مانند اميرحسين اميرفيض و جليل كتيبه اي با تمرين در اين منطقه،  كم كم (در نيمه دوم دهه ۲۰ ) كار سنگ  نوردي را به منطقه سنگي بند يخچال در بالاي پس قلعه رساندند و با به كار بردن طناب و ميخ بنيان سنگ  نوردي ورزشي ايران را گذاشتند. تمرين در اين منطقه، به كوهنوردان ايراني آمادگي كارهاي فني بزرگتر را داد و پاي آنان را به مناطق دشوارتر و ناشناخته تر مانند علم كوه باز كرد.
011045.jpg

دسترسي ساده به منطقه در بند و توچال، سبب ريختن ترس كوهنوردان از صعود در زمستان شد؛ در شرايطي كه حتي فدراسيون كوهنوردي در فصل زمستان عملاً  تعطيل مي شد و اين ورزش را خاص فصل هاي گرم مي  دانستند، كوهنوردان پيشتاز مانند كاظم گيلان پور، نوراير ميناسيان، گفام ميناسيان و جليل كتيبه اي در نيمه دوم دهه بيست، نخستين صعودهاي زمستاني ايران را روي توچال به انجام رساندند. حتي كتيبه اي يك صعود تكي در زمستان و صعود تكي و شبانه از راه سربند - پس قلعه به توچال انجام داد(۱۳۲۴).
نخستين پناهگاه كوهنوردي ايران،  در ارتفاع ۲۷۰۰ متري اين منطقه به نام اسپيد كمر در سالهاي ۲۶-۱۳۲۵ به دست عده اي از نخستين كوهنوردان جدي ايران (كاظم گيلان پور، دكتر گل گلاب و ...) ساخته شد و نخستين پناهگاه- هتل كوهنوردي ايران در سال ۱۳۴۱ در نقطه اي به نام شيرپلا در مسير دربند- توچال (ارتفاع ۲۷۵۰ متر) ساخته شد و نيز نخستين مجسمه كوهنوردي ايران در سال ۱۳۴۲ در ميدان سربند نصب شد.
گفتيم كه بنياد ورزش سنگ نوردي ايران در سربند و بند يخچال گذاشته شد؛ بند يخچال با مورفولوژي جالب توجهي كه در نزديك تهران نظير ندارد(محوطه اي با تخته سنگ هاي بزرگ مورني كه يادگار آخرين دوره پيش روي يخچال ها است)، مكان بسيار مناسبي براي ورزش طبيعي سنگ نوردي است. چندين دهه است كه سنگ نوردان تهران در اينجا كار مي كنند و از نيمه دوم دهه شصت «سنگ نوردي ورزشي» (صعودهاي كوتاه بسيار دشوار و رقابتي) با حضور پيشگامان اين رشته مانند زنده ياد محمد داودي و مهدي فتاحي، حسين رضا دوست و ديگران در بند يخچال پايه گذاري شد. نخستين مسابقه سنگ نوردي كشور در تاريخ ۳۰/۹/۶۹ دربنديخچال و نخستين مسابقه انتخاب تيم ملي سنگ نوردي كشور در ۱/۶/۷۱ در سربند (روي سنگ مارتينان) برگزار شد.
قله توچال (۳۹۶۵ متر) كه چشمگيرترين و سترگ ترين چشم انداز طبيعي تهران و مانع  بي همتايي در برابر رشد سرطاني شهر- دست كم از سوي شمال- است، شايد پرصعودترين قله چهار هزار متري جهان و از نادر كوههاي بلند باشد كه در نزديكي يك كلانشهر قرار دارد. هر هفته در روزهاي تعطيل، چند صدهزار نفر براي هواخوري و كوهنوردي به دامنه هاي جنوبي توچال مي روند كه بيشترين تعداد اين كوه روان از راه در بند استفاده مي كنند. بنابراين حفظ منطقه دربند با اصالت هاي ذاتي و كهن آن، احترام به حق ميليون ها انساني است كه به هواي پاك، چشم انداز طبيعي، آرامش رواني و تحرك جسمي نياز دارند.
اشاره به چند مورد آسيب وارد شده به منطقه و كاستي هاي موجود، شايد كمكي باشد در جلوگيري از آسيب هاي بيشتر از آينده و بهسازي منطقه:
* ساختمان سازي بدون توجه به بافت منطقه و كشش  خيابانها، تا حد مجتمع هاي مسكوني متراكم كه هيچ گونه همخواني با محيط كوهستاني و فضاي سبز باارزش منطقه (درختان كهنسال جايگزين نشدني) ندارد. متأسفانه نه تنها اشخاص عادي، بلكه نهادهاي دولتي هم براي برخوردن از خواني كه بالا رفتن نجومي قيمت زمين در شميران فراهم آورده، به اين امر دامن مي زنند. براي مثال، در شرايطي كه در هيچ ساعتي از ساعات كاري روز، جايي براي ايستادن خودروها در اين خيابان و مبادي ورودي آن مانند ميدان تجريش وجود ندارد، يك مجتمع بزرگ تجاري- اداري در ابتداي خيابان جعفرآباد (نزديك ميدان تجريش) در حال ساخت است. در هر يك از اين ساخت و سازها، چند درخت قديمي يا در همان ابتدا قطع مي شوند، يا بر اثر بيرون افتادن ريشه ها و ريخته شدن مصالح ساختماني و سايه اندازي بنا و ديگر بي توجهي ها از ميان مي روند.
جاده سازي براي پس قلعه يكي ديگر از عمليات تخريب گرانه است كه با قطع درختان كهنسال و تخريب باغچه هاي ابتداي مسير سربند- پس قلعه شروع شده است. روستاي پس قلعه موقعيتي منحصر به فرد داشت كه تعريف آن مي توانست «يك سكونتگاه ييلاقي به دور از هياهوي خودروها در كمترين فاصله از پايتخت» باشد؛ به اين ترتيب - و به شرط فراهم ساختن پاره اي امكانات- جاذبه گردشگري بي نظير و غيرقابل رقابتي براي آن فراهم مي شد. اما آنچه كه پس از جاده سازي اخير براي آن قابل پيش بيني است، از ميان رفتن بسياري ديگر از درخت ها و باغچه ها و حياط هاي بزرگ براي خيابان بندي و ساختن پاركينگ و تعميرگاه و پردود شدن محيط بسته دره توسط خودروهاي بدسوز و در نهايت بوجود آمدن بافت ناهمگوني است كه نه شهر است و نه روستا و نه امروزين است و نه قديمي مانند محله آبك در همان نزديكي ها.
بي توجهي به بناهاي قديمي. در اين مورد، مثالهاي زيادي مي توان زد: گسترش صحن امامزاده صالح(ع) به نحوي كه بناي اصلي و قديمي آن به كلي تحت الشعاع بناهاي جديد و ناسازگار قرار گرفته و از آن محيط آرامش بخش و درخت چنار تاريخي و صدها ساله هيچ نشاني باقي نمانده است. ضلع غربي اين محوطه هم با سازه اي مسقف شده كه فضاي آن را بيشتر شبيه به يك كارخانه كرده و يك درخت قديمي باقي مانده، در درون سازه گرفتار و بي جلوه شده است. همچنين مي توان بناي اداره پست در ميدان دربند را نام برد كه نماي سيماني و شكل ساده و سرد آن، يادآور معماري خاص آلماني در دوره پيش از جنگ جهاني دوم بود و چند سال پيش در يك بازسازي به نماي آجر سه سانتي تغيير يافت كه هيچ تناسبي با اصل آن ندارد.
در حال حاضر،  به نظر مي رسد كه محوطه امامزاده قاسم، ساختمانهاي آجري اطراف ميدان دربند، نماي كلانتري دربند، ساختمان قديمي هتل دربند،  ساختمان آجري متروكه (جنب پلاك ۱۴۱) در خيابان اصلي دربند كه به نظر مي رسد خانقاه بوده و داراي سردري با آجركاري نفيس است و ... نياز به مرمت و نگهداري دارد. همين طور است در مورد باغ ملك و گورستان ظهيرالدوله كه ديگران از آن بسيار گفته اند.
* تبديل بستر رودخانه ها و جويبارهاي منطقه ازجمله رودخانه دربند به كانالهاي زمخت، كه ظاهراً پس از سيل تابستان ۱۳۶۶ تجريش به عنوان راه حلي براي مقابله با سيل اجرا شده، نماي آنها را شبيه يك مجراي پساب كرده است؛ در حالي كه مي شد دست كم در حد فاصل دو ميدان سربند و دربند، با سنگ چيني، تراس بندي و درختكاري هم حالت طبيعي رودخانه را حفظ كرد و هم امكان عبور سيلاب هاي ناگهاني را بيشتر كرد.
* افزايش بي ضابطه رستوران ها و قهوه خانه ها و بي نظمي آنها در مسيرهاي سربند- پس قلعه- آبشار دوقلو. بعضي از اين واحد ها هيچ گونه معيار زيست محيطي و بهداشتي را رعايت نمي كنند و پساب تمامي آنها مستقيماً يا پس از نفوذ به چاههاي كم عمق، وارد رودخانه مي شود.
011035.jpg

* ريخت و پاش زباله توسط گردشگران بي مبالات و واحدهاي غذاخوري كه بويژه در زيباترين بخش هاي منطقه- كنار رودخانه، نزديكي چشمه ها، در درختزارها، چشم را سخت مي آزارد. همه گردشگران بايد ياد بگيرند كه زباله هاي خود را از محيط طبيعي بيرون ببرند؛ در عين حال، شگفت آور است كه در سراسر خيابان دربند كه بويژه در روزهاي تعطيل پذيراي انبوهي از مردم است، يك سطل زباله ديده نمي شود.
* ترافيك لجام گسيخته كه بويژه در روزهاي تعطيل و شبهاي تابستان بي نهايت آزاردهنده و اسباب شرمساري است. شهرداري و نيروي انتظامي مي توانند براي بعضي ساعات، از رفت و آمد خودروها (به جز خودروي ساكنان محل و خودروهاي امدادي) جلوگيري كنند.
بد نيست كه شهرداري زمين جنب باغ ملك در مجاورت خيابان دربند را كه تبديل به «واحد خدمات موتوري» كرده، به وضعيت چند سال پيش (كه پاركينگ بود) برگرداند- و بهتر اين كه آن را به شكل چند طبقه زيرزميني توسعه دهد.
عباس محمدي

* در تهيه اين مقاله از كتاب «تاريخ كوهنوردي ايران» نوشته داود محمدي و محمدعلي ابراهيمي و نيز شماره هاي گوناگون مجله كوه و نوشته هاي جليل كتيبه اي استفاده شده است.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    حقوق شهروندي    |    خارجي    |    سياسي    |
|   شهري    |    علمي    |    علمي فرهنگي    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |
|   صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |