پنج شنبه۱۳ شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۵۷ - Sep.4, 2003
نگاهي به مكتوبات عين القضاة
يك حرف از هزاران
012525.jpg
نرگس جابري نسب
عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي
عين القضاه ابوالمعالي عبدالله بن محمدبن علي ميانجي همداني از كبار مشايخ متصوفه در آغاز قرن ششم است. وي در اواخر قرن پنجم در همدان متولد شد. در جواني، جامع كمالات و از نوابغ روزگار خود بود، نزد امام عمر خيام و شيخ احمد غزالي و شيخ محمد حمويه تلمذ كرد. در كلام، حكمت، عرفان، ادب پارسي و عربي صاحب اطلاع بود. به سبب كثرت مطالعه كتب امام محمد غزالي، بايد او را شاگرد بواسطه آن بزرگ دانست.
وي بيشتر اطلاعات و علوم خود را از طريق مطالعات شخصي و خصوصي كسب كرد و همين امر سبب شد كه در عين جواني، آن همه تبحر حاصل كند و در كار تحرير و تأليف موفق باشد.
عين القضاه به سبب غلبه عشق و شوق و غليان عواطف صوفيانه، بي پروا اسرار صوفيان را فاش مي كرد و مذهب خود را كه دنباله نظر وحدت وجوديان بود، بي محابا اظهار مي كرد و به شدت به متعصبين قوم كه با او و دارندگان اين گونه افكار دشمني داشتند، مي تاخت. كدورت حاصله بين عين القضاه و متعصبان روز به روز در حال افزايش بود و سرانجام با قتل اين جوان فاضل خاتمه يافت.
مخالفت و عناد دين فروشان و عوام با وي به جهات مختلف بود. نخست اين كه او را به پيروي از عقايد فلاسفه متهم مي كردند و مي گفتند كه وي به قدوم عالم معتقد است. دوم اين كه مورد حسد بسياري از علماي شهر بود و سوم اين كه وي، بسياري از حقايق تصوف را كه بيرون از حوصله عوام الناس و دين فروشان متعصب پيشه بود، در آثار خود آشكارا بيان مي كرد. عين القضاه به حسين بن منصور حلاج، عشق مي ورزيد و سخنان او را كه سبب قتل گوينده اش شده بود و به وجوه مختلف تأويل و تفسير مي كرد. چهارم اين كه عين القضاه بر اثر حسن بيان و نفوذ كلام خود، مريدان بسيار در ميان بزرگان و گروه كثيري از مردم يافته بود كه شيفته سخنان وي بودند.
بعد از اين حوادث او را به بغداد بردند و چندي در بند كردند، سرانجام او را به دعوي خدايي متهم كردند و به قتل وي فتوا دادند. عين القضاه به پاي دار مي رفت در حالي كه قتل حلاج را در خاطر داشت حكايتي كه او خود آن را در تمهيدات به اين صورت نقل كرده بود: «بار خدايا محبان خود را تا چند كشي؟ گفت چندان كه ديت يابم. گفتم ديت ايشان چه مي باشد؟ گفت جمال لقاي من ديت ايشان باشد. ما كليد سر اسرار بدو داديم، او سرما آشكار كرد، ما بلا در راه او نهاديم تا ديگران سر نگاه دارند. اي دوست هان سر چه داري؟ سر آن داري كه سر دربازي تا او سر تو شود. دريغا هر كسي سر اين ندارد، فردا باشد روزي چند عين القضاه را ببيني كه اين توفيق چون يافته باشد كه سر خود فدا كند تا سروري يابد! من خود مي دانم كه كار چون خواهد بود! اي عزيز اين بيت ها نيز بشنو:
چندان نازست زعشق تو در سر من
كاندر غلطم كه عاشقي تو بر من
يا خيمه زند وصال تو بر سر من
يا در سر اين غلط شود اين سر من»
گويند درگزيني در جلو مدرسه اي كه روزگاري عين القضاه در آن به افاضه و افاده مي پرداخت، چوبه داري به پا كرد و وي را مصلوب و پس از آن جسد بي جانش را در پيش چشم هزاران تماشاچي در بورياي به نفت آلوده سوخت و بدين وسيله لعنتي جاودانه براي خويش اندوخت.
دشمن او يكي از ستمگران و جنايتكاران آن عصر به نام ابوالقاسم در گزيني، وزير سلطان محمود سلجوقي،  سرانجام وي را از بغداد به همدان آورد و او را در سن ۳۳ سالگي در شب چهارشنبه هفتم جمادي الاخري سال ۵۲۵ به دار آويخت.
عين القضاه آثار متعددي به زبان فارسي و عربي دارد كه برخي از آنها عبارتند از: رساله يزدان شناخت، رساله جمالي، تمهيدات،  زبده الحقايق، لوايح، مكاتيب يا نامه هاي عين القضاه و شكوي الغريب عين الاوطان الي علماء البدان.
نامه هاي عين القضاه در حقيقت گنجينه اي بكر از گنجينه هاي ادب و عرفان فارسي است. گذشته از اين كه متني فارسي از قرن ششم به خودي خود داراي ارزش ويژه اي است و امروزه از آن مجموعه هايي در كتابخانه هاي ايران و خارج يافت مي شود.
اين كتاب در دو جلد و شامل ۱۲۷ نامه است كه توسط علينقي منزوي و عفيف عسيران تصحيح شده است. عين القضاه داراي نامه هاي فارسي بسيار بوده كه اغلب آنها در اين مجموعه به چاپ رسيده اند. سال تحرير بيشتر مكاتيب ذكر نشده اما مي توان نتيجه گرفت كه اكثر آنها بين سال هاي ۵۱۷ تا ۵۲۵ نوشته شده اند.
تعداد اين نامه ها هر چند تا ۱۳۳ نامه ضبط گرديده اما با توجه به قول عين القضاه در تمهيدات مي توان تعداد آنها را بسي بيشتر از آنچه موجود است،  دانست. اين مكاتيب به دوستان و بزرگان عصر عين القضاه نوشته شده اند و هيچ يك در شمار مكاتيب عادي نيستند. تقريباً نيمي از مكتوبات به يكي از وزراي سلطان محمود به نام كامل الدوله نوشته شده اند.
نامه هايي كه عين القضاه به كامل الدوله نوشته بلا استثنا همه در اصول تصوف و رموز و دقايق عرفان به رشته تحرير درآمده است و در حقيقت مكاتيب مزبور يك دوره كامل از اصول تصوف است كه به روشن ترين وجهي بيان گرديده.
از محتواي نامه هايي كه براي كامل الدوله و مريداني مانند او نوشته  است، مي توان دريافت كه درك حالت جذبه و عشق و شوق عين القضاه براي مريدانش ممكن نبوده زيرا هنوز در طريقه سلوك و تسليم محض در برابر پير، به مرتبه اي نرسيده  اند كه جز اراده پير، كار ديگري انجام ندهند.
موضوع نامه ها اغلب متنوع است. به سبب اين كه مبناي نوشته هاي متصوفه روي ذوق و حال است و به همين علت نامه ها سرشار از حقايق و رموز بي شماري از مراحل سلوك و عرفان هستند. گاهي موضوع  نامه ها صرفاً جنبه عرفاني دارد و عين القضاه با بياني شيرين و لطيف مسايل عرفاني را براي راهنمايي مريدان خويش بيان مي كند. گاه بخشي از مسايل عرفاني يا ديني يا فلسفي را در نامه اي خلاصه مي كرد و با بياني شيوا، شرحي جامع و مفصل براي مريدان خود مي نوشت. گاه ضمن بيان اين مطلب به تحليل و تفسير اصطلاحات صوفيه نيز مي پردازد. پاره اي اوقات به شرح مسايل مذهبي عنايت مي نمايد و از مسايلي چون نماز و روزه و حج سخن به ميان مي آورد. مثلاً مكتوبي در تفسير «الله اكبر» در چهار تمهيد نوشته شده است و دو نامه بعد از اين مكتوب در دنباله همين موضوع و به عنوان مكمل آن نوشته شده و زماني هم به تفسير عرفاني آيات قرآني و احاديث و اخبار مي پردازد.
غالب مكاتيب در مورد مسايلي مربوط به هم نوشته شده است. به طوري كه نويسنده در چند نامه يك موضوع را با حفظ تسلسل فكري بيان كرده است و البته برخي از نامه ها هم حكم رسالات مفصل مستقل دارند. به طور مثال نامه اي در اثبات اين نكته كلامي است كه (كل جسم، حادث) در هفت تمهيد نوشته شده. هفتمين تمهيد نتيجه بحث هايي است كه در شش تمهيد قبل مطرح شده بود.
اين مطلب نشان مي دهد كه عين القضاه غالب مكاتيب خود را در حقيقت به قصد تحرير مسايلي مي نوشت تا آنجا كه برخي از اين مكاتيب شايد نامه هاي متعارف نباشند و بتوان گفت كه يك سري يادداشت هاي روزانه بودند كه عنوان مكتوب گرفتند.
مكاتيب صوفيه هميشه حاوي نكات و مسايل مربوط به سلوك و احوال خلق و اصول عرفان و تصوف بوده و نامه هايي كه صوفيه به هم مي نوشته اند اغلب متضمن سؤال و جواب و تقاضاي حل مشكلي از مشكلات سالك بوده است. بايد گفت كه مكاتيب هيچ يك از عرفا از لحاظ شامل بودن احوال طريقت و سلوك و نه از لحاظ چاشني ذوق به پاي نامه هاي عين القضاه نمي رسد.
از نامه هايي كه عين القضاه براي مريدان خود نوشته مي توان فهميد كه مجالس عين القضاه و طريقه ارشاد او همانست كه در نامه هايش منعكس شده، زيرا اين نامه ها براي مريدان وي وسيله اي بوده است كه پس از اخذ تعليم و كسب فيض از محضر مرشد به وسيله آنها بتواند از نفس پير خود مدد گرفته و به افكار و آرا پيشواي خود آگاهي يابند.
قاضي همداني از فلسفي بودن و پختگي مطالب عرفاني نامه ها با خبر بوده و پيوسته در مكاتيب خود مريدان را يادآور مي شده كه در نوشته هايش خوب تأمل كنند و نامه هاي مبهم را همراه خود به خانقاه بياورند تا شرح و توضيح لازم را حضوراً براي آنها بيان نمايد. مخصوصاً وقتي مكتوبات شامل نكات ذوقي بوده براي روشن كردن قضيه به ديدار مريد مصر بوده است.
وي مريدان را با آوردن كلمات «اي دوست» و «اي عزيز» به طريق محاوره مخاطب ساخته و به شيوه سؤال و جواب دقايق و رموز را با روشنگري و قدرت هر چه تمام تر بيان كرده است.
عين القضاه براي مريدان خود معلم اخلاق و پير طريقت بود و بر عكس وعاظ زمان خود و معلمين اخلاق كه فقط در فروع دين و جزييات امور اخلاقي غرق بودند به اصول اخلاقي توجه داشت و مريدانش را به هدف اصلي زندگي توجه مي داد و اين مساله را گاه به اختصار و زماني به تفصيل در مكتوباتش ذكر مي كند.
«در اين نامه ها جنبه اخلاقي بيشتر از هر مفهومي جلب نظر مي كند عين القضاه در پايان نامه ها به قدر ميسور نكات اخلاقي دقيقي را ياد آور مي شود و لزوم انجام آن را تاكيد مي نمايد. هميشه به آخرت و سعادت ابدي انديشيدن، جهان را ناچيز انگاشتن، عفو و اغماض ،ترك تعلق، ياري و معونت همنوعان، اصلاح اخلاق هاي ناستوده، تحريض به نماز و دعا و مناجات، صدقه و دعاي خير به همه بندگان خداي تعالي، از جمله مفاهيمي است كه در اين مورد به كار گرفته شده است.»
در هر مكتوب ضمن نصيحت كلي به ترك دنيا براي آخرت،  دلبستگي به دنيا را ناپسند مي داند و آنها را از فريب و ناپايداري دنيا بر حذر مي دارد و توجه مريدان را به اصلاح برخي اخلاق ناپسند و افكار بيهوده جلب مي كند. وي معتقد بود كه اصلاح بشر بدون ياري حق ممكن نيست.
از جمله دستورهاي اخلاقي كه در مكتوبات به مريدان داده است يكي خدمت كفش مردان كردن است، تشويق به انجام نماز، دعا در روز جمعه براي احوال قلبي و معنوي و يك روز در هفته روزه داشتن و در پايان اغلب مكاتيب به احسان و صدقه و نيكي به مردم سفارش مي كند. هنگام بحث از علم معامله و اخلاق و سلوك مطالب را به اختصار برگزار مي كند و سالك را به كتاب هاي قوت القلوب ابوطالب مكي و احياء العلوم امام محمد غزالي حواله مي كند.
نثر مكتوبات بسيار ساده و بي تكلف است و ذوق سرشار نويسنده آن را از هر قيدي رهايي داده است و در واقع نثري است به زبان امروز حتي در برخي موارد ساده تر، نويسنده تمام سعي اش براي بيان حقايق بوده و به عالم الفاظ توجهي نداشته است.
بسياري از نامه ها با «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز شده اند. برخي از نامه ها با «والسلام» پايان پذيرفته اند. در برخي از نامه ها بعد از «والسلام» جمله «والحمدالله رب العالمين» نيز ذكر شده است و در بعضي ديگر از نامه ها بعد از جمله «والحمدالله رب العالمين» بر پيامبر و خاندانش درود فرستاده است.
آيات و احاديث و اشعار فارسي و عربي فراوان به صورت تمثيل يا استشهاد و يا به عنوان موضوع اصلي در آن به كار رفته و اين خود نمايانگر احاطه نويسنده به مفاهيم قرآني و احاديث و تبحر وي در علوم ادبي مي باشد و البته عين القضاه براي اين نامه ها و نفوذ و تأثير آنها ارزش بسيار قايل بوده است.
در خلال نثر از آيات و احاديث به صورت هاي گوناگون استفاده شده است. غالباً چند آيه يا آيه و حديث را در كنار هم به كار برده است. گاهي نيز جملات عربي به اول و آخر آيات اضافه كرده و در كنار آ ن از ادبيات عرب هم به ميزان بسيار بهره گرفته است. گاه به صورت تك واژه ها و گاه به صورت تركيبات عربي، همچنين جملات دعايي نيز اغلب به عربي ذكر شده اند. به همين سبب فراوان به نثر ملمع رو به رو هستيم.
يك سري لغات نادر و كميابي كه امروزه كمتر به كار مي روند و براي فهم آنها بايد به فرهنگ ها و لغتنامه ها مراجعه كرد. بخش اعظم اين لغات عربي هستند، البته لغات فارسي هم به چشم مي خورند و گروهي هم واژه ها و اصطلاحات خاص فلسفي و عرفاني مي باشند.البته بايد يادآوري كرد كه اين اصطلاحات و لغات و تركيبات اغلب در مصطلحات و محاورات مردم آن روز معمول و جاري بوده است و اين امر از فصاحت و بلاغت نامه ها چيزي كم و يا فهم آن را مشكل نكرده است.
عين القضاه در ضمن كلام خود در نامه ها اغلب از اشعار فارسي و عربي به اقتضاي مطلب به عنوان شاهد و تمثيل و براي تكميل معني از خود ذكر مي كند غالب اين اشعار به صورت رباعي است. رباعيات دلنشيني كه همه با لحن و انديشه عرفاني سروده شده اند و دقايق و رموز عرفاني به زيباترين وجه در آنها بيان گرديده است. وي به ندرت به شعر شاعران و اساتيد قديم به عنوان شاهد مثال با ذكر نام شاعر و سراينده اشاره كرده است (البته در برخي موارد به نام گوينده اشاره كرده است) با اين حال از همين شواهد مي توان پي برد كه عين القضاه از بين شعراي فارسي گوي و تازي گوي به چه كساني نظر داشته است. در حدود ۵۲۰ بيت شعر فارسي و ۱۹۰ بيت شعر عربي در اين نامه ها به چشم مي خورد.
آوردن نظم در خلال نثر و همچنين اشعاري كه متناسب با مطلب انتخاب شده اند به زيبايي نثر نامه ها افزوده است. گاه به عباراتي با تصاوير شاعرانه برمي خوريم، تا آنجا كه احساس مي شود اين عبارات متفاوت از عبارات قبلي هستند. حتي الفاظ و واژه ها با الفاظ قبلي فرق مي كنند كه حاكي از ذوق لطيف نويسنده است. در پايان هر مطلب بيت يا ابياتي زينت بخش سخن وي هستند. با دقت در اين اشعار مي توان دريافت كه اين اشعار در واقع بيان كننده مطالب متن مي باشند منتهي به زبان شعر، به عبارت ديگر عصاره مطلب در اين اشعار نهفته است و كامل كننده معنا مي باشد. گاه از اين مسأله براي اطناب سخن و در عين حال تأثير آن استفاده شده است. در ذيل به نمونه اي از آن اشاره مي شود:
«من معترفم كه رضا به بلاي دوست و صبر بر بلاي او، در مقام عالي است، اما چون مرا نيست چه كنم؟ آن را كه باشد نوشش باد، اما  آن اعتراض متوجه نيست، چه بسيار محمل دارد، جزع و شكوي در راه خداي تعالي و صبر در بدايت شرط است، و در اعالي مقامات هر روز به صد هزار رنگ بياميزد. آن نشنيده اي؟
در مكر سر زلف تو بيچاره شديم
وز قهر دو چشم شوخت آواره شديم
از ناپاكي به طبع خون خواره شدي
ما نيز كنون به طبع غم خواره شديم
اين حديث جز عاشقان نشناسند.
زلف بت من هزار شور انگيزد
روزي كه نه از بهر بلا برخيزد
وان روز كه رنگ عاشقي آميزد
دل دزدد و جان ربايد و خون ريزد
اگر در اينجا بي خردي هست،  به كرم خويش عذر آن باز خواهد، از خود و ما در اين حال معذور باشيم كه، ديگران نظاره اند و ما صاحب قرحه. ومااهون الحرب علي النظاره. با سوخته ساختن طريق كرم است بر ما خرده فروگرفتن از خرد دور بود، همه بزرگان عذر ما باز خواهند كه سخت محتاجيم به استغفاري مقبول و از زبان من نمي پذيرند و جز در برابر برادران گريختن روي نيست.
ناساخته روزگار را سازمده!
عالم همه راحت است آواز مده!
گفتي كه سر رشته كجا گم كردي
زنهار از اين حديث سرباز مده
از اصطلاحات علوم مختلفي كه در نامه ها به كار رفته است به نظر مي رسد كه قاضي همداني به رياضيات، علوم ادبي، فقه و حديث، علم كلام فلسفه و تصوف كاملاً تسلط داشته است. بدون شك وي در علم ادبي مخصوصاً علم بلاغت و صنايع ادبي استاد بوده، خود وي در اين زمينه مي گويد:«با اين كه صنايع لفظي طبيعتاً دلنشين است ليكن پس از بلوغ من با آن وداع كردم و به دورش انداختم و پس از آن به فراگرفتن علوم ديني همت گماردم و براي پيمودن طريقه تصوف آماده گرديدم. زيرا براي يك صوفي واقعي از سرگرفتن مطالب و دلبستن به اعمالي كه بر اثر رياضت آنها را ترك كرده بسيار ناپسند است.»
در عين سادگي لفظ از حيث دقت در معاني و مضامين تأثير آرايه هاي معنوي را به وضوح مي توان ديد. آرايه هاي معنوي اندك اندك با آرايه هاي لفظي همراه شده است. تا آنجا كه گاه استفاده از صنايع معنوي نظير استعاره و كنايه در كنار صنايع لفظي نظير تضاد و طباق به چشم مي خورد. ذكر تشبيهات و تمثيلات لطيف در مقام ضرورت و براي تفهيم مقاصد و همچنين استشهاد به كلمات بزرگان، حذف فعل به قرينه لفظي و معنوي و احياناً تغيير بعضي از افعال به فعل مشابه ديگر براي احتراز از تكرار به وفور در متن نامه ها ديده مي شود.
حاصل كلام آن كه اين اثر گران قدر نتيجه مراسلاتي است كه پيري عارف با مريدان، دوستان و بزرگان عصر خود داشته است وي اسرار جهان هستي را در قالب نامه هايي براي آنها بازگو و آنها را به شاهراه حقيقت رهبري مي كند. اين اثر نه تنها از نظر ويژگي هاي ادبي حايز اهميت است بلكه به سبب انديشه هاي والاي اين عارف بزرگ قابل بررسي و تحقيق است و هنوز هم حرف هاي ناگفته فراواني در اين زمينه هست.
فهرست و منابع و مآخذ
۱- احوال و آثار عين القضاه؛ رحيم فرمنش، انتشارات مولي، چاپ دوم، تهران ۱۳۶۰.
۲- تاريخ ادبيات؛ ذبيح الله صفا، انتشارات فردوس، چاپ دهم، تهران، ۱۳۶۹.
۳- تمهيدات؛ ابوالمعالي عبدالله عين القضاه همداني، تصحيح عفيف عسيران، كتابخانه منوچهري، چاپ دوم، تهران، ۱۳۵۹.
۴- سلطان العشاق، غلامرضا افراسيابي، انتشارات دانشگاه شيراز، چاپ اول، شيراز، ۱۳۷۲.
۵- عين القضاه و استادان او؛ نصر الله پورجوادي، انتشارات اساطير، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۴.
۶- نامه هاي عين القضاه همداني؛ ابوالمعالي عبدالله عين القضاه همداني، تصحيح علينقي منزوي و عفيف عسيران، ۲ جلد، انتشارات منوچهري و زوار، چاپ دوم، تهران، ۱۳۶۲.

نمايش خاكيهاي آسماني سفالگران تبريز در تهران
012765.jpg
گروه علمي فرهنگي: نگارخانه سعدآباد آثار فيروزه اي ماحصل خلاقيت و نوآوري ۳۹ هنرمند سفالگر تبريزي را از امروز ۱۳ شهريور در نگارخانه سعدآباد به نمايش گذاشته است.
در اين نمايشگاه ۱۵۰ اثر سفالي در قالب قدح، بشقاب، شمعدان، ظروف تزييني و كاربردي از هنرمنداني همچون فريده تطهيري مقدم، روشنك محمدعلي، شهناز اكبري، شيلا عبدي، تهمينه محبي و... تا ۳۰ شهريور ماه در معرض ديد عموم قرار گرفته است.
ساخت نخستين ظروف سفالين در آذربايجان در محدوده تپه هاي حاجي فيروز صورت گرفته و به همين نام مشهور است. اين نوع سفال ها به صورت دست ساز با شاموت گياهي (لعابي از شيره گياهان) و لعاب گلي رقيق در سطح آن به صورت ساده يا منقوش ساخته شده اند.خاك مورداستفاده اين نوع سفال به هنگام استخراج ازمعدن نرم است و در مدت كمي سخت مي شود. اين خاك سخت شده با آسياب به پودر تبديل شده و پس از مخلوط شدن با شيشه ساييده، گل آن براي ساخت بدنه ظروف آماده مي شود. سطح اين ظروف پس از ساخت و خشك شدن، با لعاب شفاف فيروزه اي يا بي رنگ لعاب شده و براي پخت به كوره مي رود.
علاقه مندان براي بازديد مي توانند همه روزه تا ۳۰ شهريور ماه از ساعت ۱۳-۱۰ و ۲۰-۱۵ به نگارخانه سعدآباد واقع در خيابان سرلشكر فلاحي (زعفرانيه)، خيابان كمال طاهري، شماره ۵۰ مراجعه كنند.

بررسي سينماي دفاع مقدس در سينماتك
سلسله ميزگردهاي بررسي ابعاد مختلف سينماي دفاع مقدس در سه هفته پياپي با نام ديروز - امروز - فردا در سينماتك موزه هنرهاي معاصر تهران برپا خواهد شد.
بنا به گزارش روابط عمومي موزه هنرهاي معاصر تهران: در اولين جلسه سلسله ميزگردهاي سينماي دفاع مقدس روز شنبه پانزدهم شهريور ماه سال جاري بعد از نمايش فيلم هور در آتش، كمال تبريزي، سعيد سهيلي، احمدرضا درويش و تني چند از كارگردانان مطرح سينماي دفاع مقدس در يك نشست در سالن سينماتك موزه هنرهاي معاصر به بحث و بررسي سينماي دفاع مقدس و نسل سوم مي پردازند.
براساس اين گزارش شنبه بيست و دوم شهريور ماه در ادامه برنامه هاي ميزگرد سينماي دفاع مقدس، سينماتك موزه هنرهاي معاصر با حضور تني چند از كارگردانان مطرح سينما در مورد نگرشي نو در آينده سينماي دفاع مقدس به بحث و بررسي اين موضوع مي پردازند.

نمايشگاه عكس ايران در بلگراد
نمايشگاه عكس «ايران در يك نگاه» و كاريكاتور هنرمندان جوان ايراني، در مراسم ويژه اي با حضور شخصيت هاي هنري، فرهنگي، علمي و سياسي صربستان و جمعي از شهروندان بلگرادي علاقه مند به هنر ايراني، ديروز در گالري ملي صربستان، واقع در بلگراد، افتتاح شد.
به گزارش ايسنا، در اين مراسم «سرتن اوگريچيچ» ، مدير كتابخانه ملي صربستان ، علي ابوالحسني ، سفير جمهوري اسلامي ايران در بلگراد ـ و اباصلت بيات ، هنرمند ايراني درباره غناي فرهنگي و هنري ايران و شاهكارهاي تاريخي كشورمان سخنراني كردند.

آموزش وپرورش نظريات نمايندگان مجلس را مورد توجه قرارمي دهد
گروه علمي فرهنگي: مرتضي حاجي، وزير آموزش و پرورش طي نامه اي از روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش خواست تا نكات و مواردي كه در جريان استيضاح وي ازسوي نمايندگان مدافع استيضاح مطرح شده است جهت بررسي و رسيدگي در دستور كار واحدهاي مرتبط قرار گيرد.
وزير آموزش و پرورش تاكيد كرده است صرف نظر از نتيجه راي مجلس محترم شوراي اسلامي در رد استيضاح، نكاتي در سخنان نمايندگان محترمي كه در دفاع از استيضاح صحبت كردند، وجود دارد كه رسيدگي دقيق به آنها و رفع كامل ابهامات احتمالي بسيار حائز اهميت است.

توزيع ۵۰۰ ميليون تومان تجهيزات توانبخشي در مدارس استثنايي
گروه علمي فرهنگي: نزديك به ۵۰۰ ميليون تومان تجهيزات توانبخشي خريداري و در آغاز سال تحصيلي جديد در اختيار مدارس استثنايي قرار مي گيرد.
به گزارش روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش مجيد قدمي، رئيس سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور گفت: حدود ۴۰۰ هزار جلد كتاب درسي براي دانش آموزان استثنايي چاپ شده است كه به زودي در اختيار مدارس قرار خواهد گرفت. به گفته قدمي، اشكالات كتاب هاي درسي سال گذشته برطرف شده و پنج عنوان كتاب درسي براي دوره مهارت هاي حرفه اي ويژه دانش آموزان كم  توان ذهني تأليف شده است.
قدمي به چگونگي اجراي طرح آموزش فراگير اشاره كرد و افزود: به موجب اين طرح، دانش آموزان استثنايي روستايي در دو استان گيلان و اصفهان در كنار دانش آموزان عادي به تحصيل خواهند پرداخت. وي اظهار داشت: انجمن مركزي اولياي كودكان استثنايي در استانها راه اندازي شده و با مديريت سازمان هاي آموزش و پرورش استانها فعاليت خواهد كرد. رئيس سازمان آموزش و پروش استثنايي افزود: دستورالعمل آموزش تلفيقي و مراكز ويژه اختلالات يادگيري به تصويب شوراي سازمان رسيده و قبل از آغاز سال تحصيلي جديد به ادارات ابلاغ خواهد شد.
قدمي مي افزايد: سرويس اياب و ذهاب دانش آموزان استثنايي رايگان است و براي سرويس دانش آموزان هرسال يك و نيم ميليارد تومان اعتبار در نظر گرفته مي شود.

بررسي كتاب در وزارت ارشاد متوقف نشده است
گروه علمي فرهنگي: رئيس اداره كتاب وزارت ارشاد، خبر مربوط به توقف بررسي كتاب در اين وزارتخانه را تكذيب كرد.
«محمد جواد مرادي نيا» روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: بررسي كتاب در هيأت نظارت بر نشر كتاب وزارت ارشاد متوقف نشده است.
وي گفت: در جريان برخوردهاي قضايي اخير با حوزه كتاب، بررس هاي ارشاد دچار نگراني شدند و اين نگراني ها را به مقامات انتقال دادند.

علمي فرهنگي
اجتماعي زنان
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
گلستان كتاب
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري ضميمه
|  اجتماعي زنان   |   اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |  
|  گلستان كتاب   |   محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |