جمعه 14 شهريور ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۱۵۸
ورزش
Friday.htm

ايران - اردن ، امروز ساعت ۱۷‎/۳۰
از نگاه حريف
اميرحسين ناصري
003115.jpg

بعضي ها روي مبل راحت ترند. ما هم دراز به دراز روي فرش پوسيده خانه مان مي افتيم. اما يك نكته مشابه بين ماي روي فرش نشين و آنهاي مبل نشين وجود دارد و آن مشابهت تلويزيون ها است. حال هيچكدام ما براي روشن كردن تلويزيون حركت زيادي از خودمان انجام نمي دهيم. همان طور كه نشسته يا دراز كشيده ايم، كنترل را به سمت تلويزيون گرفته، با فشار دادن يك دكمه آن را روشن مي كنيم. حالا فكر كنيد كيلومترها آن طرف تر در امان پايتخت اردن چه خبر است. نه اشتباه نكنيد، ديگر آنجا از حصير و سايه بان حصيري و ديوارهاي كاهگلي و چراغ هاي پي سوز خبري نيست. آنجا هم مثل ما يك عده ساعت ۳۰/۵ - به خدا نمي دانم آنجا ساعت چند است- مي نشينند جلوي تلويزيون و منتظر مي شوند جواد خياباني شان يا حتي عادل فردوسي شان كه البته به زبان عربي تكلم مي كند روبه رويشان ظاهر شود و شروع كند به حرف زدن كه امروز از سري مسابقات مقدماتي جام ملت هاي آسيا در سال ۲۰۰۴ قرار است تيم ملي كشورمان- كشور آنها يعني اردن- يك بازي در تهران مقابل تيم ملي ايران برگزار كند. محل برگزاري هم استاديوم ايراني صدهزار نفري است كه البته نامش آزادي است. تيم ملي آنها- ايران- در مسابقات آسيايي بوسان كه سال گذشته در كره جنوبي برگزار شد با پشت سرگذاشتن تيم هاي قدرتمندي چون كره و ژاپن به مقام قهرماني دست يافت. آن موقع مربي آنها يك كروات بود بنام برانكو ايوانكوويچ و حالا يك سرمربي ايراني هدايتشان را بر عهده دارد. (البته فكر نمي كنم خبرنگاران شبكه سه اردن آنقدر قوي باشند كه اخباري مبني بر مشكلات بين مطبوعات،تربيت بدني و مربي ايراني به دست آورده باشند) گزارشگر عرب احتمالاً از چند مورد ياد مي كند. البته احتمالاً چون كه ما آنجا نيستيم.
اي كاش ملك عبدا... مي ماند
گزارشگر عرب گلويي صاف مي كند و يك مورد را با جديت بيان مي كند: حدود چهار روز پيش ملك عبدا... دوم، پادشاه سرفراز ما اردني ها، براي مذاكره با سران ايران به اين كشور سفر كرد. در مدت اقامت دو روزه ايشان مذاكرات مهمي انجام و هر دو كشور در مواردي به توافق هايي نيز دست يافتند. اتفاقاً حضور پادشاه اردن همزمان شد با ورود تيم ملي كشورمان- اردن- به خاك ايران. اين همزماني موجب تقويت روحيه ورزشكاران ملي پوش ما- اردني ها- شد. آنها در تماس هاي مختلف بيان كردند اين حضور تصادفي موجب دلگرمي آنها شده و سعي مي كنند با تلاش بيشتر براي كسب نتيجه اي در خور نام اردن اهتمام كامل ورزند. البته آنها آرزو داشتند پادشاه اردن براي دو روز ديگر سفر خود را تمديد كرده و براي تماشاي بازي تيم ملي كشورشان به استاديوم آزادي مي رفتند. اين موجب سربلندي آنها بود اما به هر حال نشد. ملي پوشان ما در تماس هاي خود متذكر شده اند كه اميد دارند با كسب نتيجه اي قابل توجه، نشان دهند كه حضور ملك عبدا... دوم موجب افزايش روحيه و متضمن تلاشي بيشتر است. باشد كه اينطور باشد.
مقاومت
گوينده عرب زبان شبكه ۳ اردن اعلام مي كند كه هنوز ۱۰ دقيقه اي به آغاز بازي باقي مانده؛ پس نكاتي در مورد تيم ايران و همچنين اردن، خدمت بينندگان محترم اردني عرض مي كند: ورزشگاه آزادي پايتخت ايران جايگاه تماشاگراني است كه در ايران به آنها -نه همه شان- تماشاگرنما مي گويند. اگر تيم ملي ما- اردن- حدود ۶۰ تا ۷۰ دقيقه مقابل تيم ملي ايران با تمامي مهر ه هايش ايستادگي كند، اين تماشاگران ديگر ايران را تشويق نخواهند كرد. علاوه بر اينكه شايد تيم ملي و بازيكنان ما را تشويق  كنند،اتفاقاً حملات محمود الگوهري مويد حرف هاي من گزارشگر است؛ «در اين مدت بيشتر سعي كردم روي مسايل روحي و رواني بازيكنان كار كنم. اگر ما بتوانيم در اين بازي تمركز خودمان را حفظ كنيم، گرفتن امتياز از ايران دست نيافتني نيست. اگر ما بتوانيم نيمه اول مسابقه را به خوبي تمام كنيم در نيمه دوم برتري مان را نشان مي دهيم.»
البته چندان نگران نباشيد چون اين بازي برگشت هم دارد. روز ۴ مهر ماه در اينجا -امان- هموطنان ما مي توانند بازي دو تيم را تماشا كنند.
به هر حال در اين بازي اميدواري ما به تفكرات الگوهري است. در مقابل ايراني ها يك مربي دارند كه اسمش همايون شاهرخي است. او سال ها در امارات مربيگري كرده و سال گذشته موفق شد «باس»-در آنجا حرف پ ندارند به همين دليل ب تلفظ مي شود- را نايب قهرمان ليگ برتر ايران كند. او حالا فقط مربي تيم ملي است هرچند ايراني ها مايلند مربي خارجي هدايت تيمشان را برعهده بگيرد. او در مصاحبه با مطبوعات ايراني گفته است: «با توجه به برنامه اي كه از قبل طراحي و تمرين كرده ايم،  در اين بازي با سه مهاجم بازي مي كنيم. اما اين دليل نمي شود كه از كار دفاعي غافل بمانيم. ما در شروع با سيستم ۲-۵-۳ به ميدان مي رويم ولي در ادامه بازي، تغيير روش مي دهيم.»
به نوشته مطبوعات ايراني بازيكنان تركيب احتمالي او را ميرزاپور (دروازه بان)، بختياري زاده، گل محمدي و نصرتي(دفاع)، نيكبخت، كريمي، نكونام، نويدكيا و كعبي (خط  هافبك)، دايي و مجيدي (خط حمله) تشكيل مي دهند. او روي نيمكت خود رحمتي، كاملي مفرد،  كاظميان، معدنچي، مبعلي، نوري و سامره را نيز خواهد داشت.
اين ما بوديم
003110.jpg

گزارشگر اردني صدايي صاف مي كند و با لبخندي دلبرانه مي گويد: اگر اشتباه نكنم حدود يك سال پيش تيم ملي ما در كشور سوريه در مسابقات قهرماني غرب آسيا موفق شد با يك گل تيم ملي ايران را شكست دهد. اين يك روز به يادماندني بود. تيمي كه از ما شكست خورد چندي بعد قهرمان آسيا شد. آنها در تلاشند يك بازي انتقامي برابر ما برگزاركنند اما هيچ چيز غيرممكن نيست. ما توانايي پيروزي بر ايران را داريم. ما توانسته ايم حتي عربستان را نيز شكست دهيم. حالا ما با اين يازده نفر اميدواريم پيروزي دوباره بر ايران را تجربه كنيم: احمدالاسمر، بشار بني ياسين، حسونا الشيخ، حاتم عاقل، مصطفي شيده، اناث زبون، عبدا.. ابوزيما (كاپيتان)، احمد حاتم له، محمود عمرشلبايه، بدران اشعزان و مويد سليم.
ما در اين بازي اميد زيادي به مويد سليم داريم. او تاكنون ۹ گل در كارنامه ملي اش دارد و ما امروز اميدواريم اين عدد به اعداد بالاتر ارتفاع پيدا كند. مويدسليم، مويدسليم. امروز ايراني ها او را به خاطر خواهند سپرد.
آنها علي دايي دارند
گزارشگر اردني در حاليكه تصاوير بازي ها و گل هاي اردن پخش مي شود، به نكته ديگري اشاره مي كند: اما سرشناس ترين ملي پوش ايراني كسي نيست جز علي دايي. او يكي از نام آورترين فوتباليست هاي آسيايي است كه تنها ۶ گل ديگر كم دارد تا با جاگذاشتن فرانس پوشكاش افسانه اي، نام بهترين گلزن ملي تاريخ فوتبال دنيا را به خود اختصاص دهد. او به تازگي به يك تيم ايراني به نام بيروزي- همان پيروزي- پيوسته و در هفته اول ليگ ايراني ۴ گل به تنهايي به ثمر رسانده است. مربيان ما موفق عمل كرده اند زيرا او هم مثل مربيان ايراني شناخت زيادي از تيم ما ندارد؛ «هيچ شناختي از اردن ندارم. حتي بازي اين تيم را نديده ام اما مطمئنم كه به راحتي اين تيم را شكست مي دهيم. ما محكوم به برد هستيم. اگر مي خواهيم در مرحله نهايي جام ملت هاي آسيا حاضر باشيم و با ژاپن و كره مبارزه كنيم بايد مقابل تيمي مثل اردن به راحتي پيروز شويم.» اين هم از آن حرف هاست.
من هم خوشحالم
از اتاق فرمان به گزارشگر اردني خبر مي دهند بازي شروع شده؛ «مشاهدون الكرام...» اتفاقاً اينجا هم بازي شروع شده. من روي فرش دراز به دراز افتاده، روبه روي تلويزيوني كه با كنترل و خوشحالي از اينكه از جايم تكان نمي خورم، با آن دوستي كه آن طرف شهر روي مبل نشسته و خوشحال است از اينكه از جايش تكان نمي خورد، بازي ايران- اردن را تماشا مي كنيم. آرزو مي كنيم ايران برنده باشد و ما يك عصر جمعه دلپذير را مز مزه كنيم.

تلاش براي آغاز ليگ فوتبال افغانستان
آينده اي روشن
003120.jpg
نسيم جاويد
سال ۱۹۳۳ فدراسيون فوتبال افغانستان تاسيس شد و پانزده سال بعد به عضويت فيفا درآمد. اولين بازي ملي اش را در سال ۱۹۴۱ انجام داد و آخرين بازي اش را در سپتامبر ۱۹۴۸. آن روزها تيم ملي افغانستان در رقابت هاي مقدماتي جام ملت هاي آسيا با چين، اردن، قطر و هنگ كنگ هم گروه بود. وقتي طالبان آمد، قوانين جديدي وضع كردند، اندازه ريش مردان، منع خانم ها از كاركردن، نوع پوشش آنها، حرام كردن تلويزيون، راديو، موسيقي و حتي تحريم توپ فوتبال. آنها اعلام كردند انجام مسابقات ورزشي غير اسلامي است و از اين پس بود كه كسي جرات نمي كرد توپ در دستش بگيرد. زمين خاكي خراب شد، تيرهاي دروازه سوزانده شد و حتي ورزشگاه اصلي شهر جايي شد براي اجراي فرمان مرگ، جوخه اعدام. هر چند روز يكبار مردم در ورزشگاه جمع مي شدند و صحنه كشتن يك يا چند نفر را از نزديك تماشا مي كردند. در تمام اين سال ها ورزشگاهي كه زماني براي بازي و دوستي بود جايگاهي شد براي مرگ.
انجمن فوتبال افغان ها نيز همانند بسياري از موارد مشابه، بدون دلايل منطقي توقيف و انجام هرگونه فعاليت در آن ممنوع اعلام شد. بعد از پايان گرفتن جنگ آمريكا و افغانستان و همچنين متلاشي شدن گروه طالبان برقراري آرامش نسبي مجالي دوباره براي فعاليت اين انجمن ايجاد كرد.
امروز، انجمن فوتبال افغانستان به همراه اعضاي علاقه مند به فوتبال، با هماهنگ  كردن تيم ها، سازماندهي بازيكنان و بهبود دوباره آنها جاني دوباره به فوتبال افغان بخشيده است.
اين روزها انجمن، آرزوهاي بزرگ تري در سر مي پروراند و تصميم هاي جدي تري براي فوتبال اين كشور گرفته است. بعد از گذشت ۱۸ ماه تلاش و تمرين پي در پي بر روي تيم ها و بازيكنان افغان ، اين بار قصد دارد قدم فراتر بگذارد و با برگزاري اولين ليگ معتبر افغان، تيم هاي مختلف از كشورهاي گوناگون را به رقابت دعوت كند.
سازمان FIFA به عنوان اصلي ترين حامي اين طرح، با انجمن همكاري خواهد كرد. اين سازمان هدف ها و برنامه ريزي هاي گوناگوني به اين منظور ترتيب داده است: از جمله ساختمان فدراسيون فوتبال افغانستان كه تا سال آينده به اتمام خواهد رسيد، دعوت از كشورهاي صاحب قدرت به منظور احياي فوتبال اين كشور و كمك هاي مختلف براي برقراري و برگزاري اولين ليگ در افغانستان.
بعد از جام جهاني كره و ژاپن بود كه انجمن فوتبال افغان گزارشي مبني بر فعاليت ها، برنامه ريزي ها، اهداف و آمال هايش را به FIFA ارايه داد و از آنجا بود كه FIFA چشم اميد به پيشرفت فوتبال افغان دوخت.
دوم سپتامبر ۲۰۰۳ يكي از نيروهاي ارشد ارتش انگليس به كابل سفر كرد تا با شناسايي موانع و مشكلات اقدامات لازم را به عمل آورد و امور مربوط به برقراري ليگ را به پيش برد. ليگي كه بعد از بيست سال قرار است در كشور افغانستان برگزار شود و كشوري كه هنوز پس لرزه هاي جنگ آسوده اش نمي گذارد.
علاوه بر همكاري كشور انگليس، آلمان نيز با فرستادن چند نماينده به افغانستان امور فني مربوط به بازي هاي اين ليگ را بر عهده گرفته است.
انجمن افغان ها با خرسندي از همكاري همه جانبه FIFA، به نيروهاي ياري دهنده يادآور شده است كه فوتبال امروز افغانستان با دو معضل اصلي رو به رو ست:  يكي فقدان ساختار ويژه و هماهنگ در فوتبال اين كشور و ديگري نبود شرايط مطلوب براي تمرين تيم ها؛ آنچنانكه چند تيم مجبورند تنها در يك استاديوم تمرين كنند.
با وجود همه اين شرايط ، افغان ها با تكيه بر حمايت فيفا اميد به بهبودي اين اوضاع دارند.
يكي از نمايندگان اعزامي به افغانستان اذعان داشت، FIFA و اعضايش بسيار علاقه مندند تا بتوانند نقشي در احياي تيم افغان ها داشته باشند.
وي گفت: «ما با حضورمان در اينجا قصد نداريم به افغان ها بگوييم چه كاري انجام دهند و چه كاري نه، بلكه ما اينجا هستيم تا بيشتر از افغان و فوتبالش اطلاع و آگاهي پيدا كنيم تا بتوانيم با از بين بردن نقاط ضعف، نيرويي جديد به آن ببخشيم. همه ما اعتقاد داريم كه فوتبال باعث پيوند و وحدت بين مردم يك كشور خواهد شد و اين امر يكي از لوازم ضروري براي اوضاع فعلي افغانستان است.»
منبع: سايت AFC

خبرهاي كوتاه
دوباره واليبال
تمامي پانزده تيم شركت كننده در دوازدهمين دوره مسابقات واليبال قهرماني آسيا كه قرار است، در شهر «تيان جين» چين واقع در ۲۰۰ كيلومتري جنوب پكن برگزار شود، به اين شهر وارد شده و تمرينات منظم خود را آغاز كرده اند.
به گزارش خبرنگار ايرنا، تيم هاي واليبال ايران، چين، عربستان، قزاقستان، كره جنوبي، هند، بحرين، تايلند، استراليا، چين تايپه، امارات، پاكستان، ژاپن، قطر و زلاندنو در اين دور از مسابقات حضور دارند.
تيم ملي واليبال ايران كه از روز دوشنبه هفته جاري در شهر تيان جين محل برگزاري اين مسابقات به سر مي برد، طي روزهاي سه شنبه و چهارشنبه به طور جداگانه با تيم هاي واليبال عربستان و استراليا ديدار تداركاتي انجام داد.
تيم ايران امروز در اولين ديدار خود در گروه چهارم اين مسابقات به مصاف قطر خواهد رفت و طي روزهاي شنبه و يكشنبه نيز مقابل ژاپن و زلاندنو به ميدان مي رود.
«منگ شيان دونگ» سخنگوي مطبوعاتي دوازدهمين دوره مسابقات واليبال قهرماني آسيا كار آماده سازي برگزاري اين مسابقات را خوب توصيف كرد و گفت: تمامي تيم هاي شركت كننده طي چند روز گذشته تمرينات منظم خود را انجام داده و برخي نيز ديدارهاي تداركاتي با يكديگر برگزار كرده اند.
وي افزود: تيم واليبال عربستان كه از يك هفته قبل در تيان جين حضور پيدا كرده تاكنون دو ديدار تداركاتي با تيم واليبال چين داشته است.
«منگ» تاكيد كرد: به دليل آنكه تيم هاي پيروز اين دور از مسابقات جواز حضور در بازي هاي المپيك ۲۰۰۴ آتن را دريافت مي كنند، لذا رقابت هاي تيم هاي شركت كننده بسيار جذاب و ديدني خواهد بود.

ايران ميزبان
مسابقات جهاني مدارس
«يان كولون» دبيركل فدراسيون جهاني مدارس، با ميزباني ايران براي مسابقات جهاني مدارس در رشته هاي جودو، كشتي و تكواندو به صورت آزمايشي موافقت كرد.
وي كه به دعوت فدراسيون ورزش مدارس جمهوري اسلامي ايران به كشورمان سفر كرده بود، پس از بازديد سه روزه از مسابقات دانش آموزان پسر مدارس كشور كه در مجموعه ورزشي شهيد چمران رامسر برگزار مي شود، گفت: جمهوري اسلامي ايران به عنوان ميزبان اولين دوره مسابقات جهاني مدارس در رشته هاي كشتي، جودو و تكواندو انتخاب شده است.
كولون افزود: با وجود علاقه مندان بسيار سه رشته فوق در كشورهاي آسيايي و همچنين در جنوب اروپا مثل كشورهاي يونان، تركيه و فرانسه اولين دوره مسابقات در اين سه رشته از سال ۲۰۰۵ ميلادي به صورت غيررسمي (آزمايشي) در ايران برگزار خواهد شد و پس از انجام دو دوره، به طور رسمي در برنامه هاي فدراسيون جهاني دانش آموزان گنجانده خواهد شد.
كولون كه فوق ليسانس تربيت بدني دارد و اهل بلژيك است، با اعلام اينكه مسابقات دانش آموزان مدارس ايران با كيفيت بسيار بالايي برگزار مي شود، گفت: گزارش كامل بازديد خود را به اجلاس فدراسيون جهاني مدارس كه در ۱۹ اكتبر در آتن برگزار مي شود، ارايه خواهد كرد.وي گفت: در حال حاضر در رشته هاي پينگ پنگ، هدف يابي، اسكي، دووميداني، ژيمناستيك،  بدمينتون، فوتبال، واليبال،  بسكتبال و هندبال مسابقات جهاني دانش آموزان هر دو سال يكبار برگزار مي شود.
اين مقام مسئول ورزش دانش آموزي جهان از پيشنهاد برگزاري مسابقات دانش آموزان دختر و پسر كشورهاي اسلامي توسط ايران استقبال كرد و افزود: لباس پيشنهادي ورزشكاران دختر كه توسط فدراسيون ورزش مدارس ايران ارايه شده،  پوششي مناسب براي ورزشكاران دختر مسلمان است و من آن را در اجلاس جهاني تاييد مي كنم.
دبيركل فدراسيون جهاني ورزش مدارس با اعلام اينكه در حال حاضر هشتاد كشور دنيا عضو اين فدراسيون هستند و اعتبارات فدراسيون جهاني از پرداخت حق عضويت كشورها تامين مي شود، گفت: اين فدراسيون سي سال پيش در سال ۱۹۷۲ ميلادي در كشور لوكزامبورگ تشكيل شده و مقر جهاني آن در حال حاضر شهر بروكسل بلژيك است.وي افزود: ايران با داشتن مكان هاي ورزشي مناسب مي تواند ميزبان مسابقات جهاني دانش آموزان باشد.

ادامه بازي هاي
دسته اول باشگاه هاي كشور
دومين هفته مسابقات فوتبال قهرماني دسته اول باشگاه هاي كشور، ديروز با يك مسابقه آغاز شد.
بر اساس برنامه تنظيمي در اين ديدار تيم ماشين سازي تبريز ميزبان تيم صبا باتري بود.
در ادامه اين رقابت ها عصر امروز تيم هاي شهاب زنجان با نيرو محركه قزوين در زنجان، تراكتورسازي تبريز با مس كرمان در تبريز، نساجي مازندران با تيم شهيد قندي يزد در يزد، صنايع ار اك با صنعت نفت آبادان در اراك و ملوان بندرانزلي با پيام خراسان در انزلي ديدار خواهند كرد. ضمن اينكه دو بازي هم در تهران برگزار مي شود كه در اين مسابقه ها تيم راه آهن با عقاب در ورزشگاه اكباتان و هما با برق در زمين هما برابر هم به ميدان مي روند.

پكن آماده المپيك ۲۰۰۸
شهر پكن پايتخت چين اعلام كرده است كه اجراي برنامه بازاريابي از ماه جاري ميلادي بيانگر آمادگي تدريجي براي برگزاري بازي هاي المپيك ۲۰۰۸ است.
روزنامه «استريت تايمز » چاپ هنگ كنگ ديروز نوشت كه انتظار مي رود كميته بين المللي المپيك تلاش هاي پكن را براي تشكيل بازي هاي المپيك ۲۰۰۸ عالي ارزيابي كند.
اين نشريه به نقل از «هاين وربروگن»  رييس كميسيون هماهنگي كميته بين المللي المپيك كه در پكن به سر مي برد، نوشت: اين كميته آمادگي پكن را مطلوب دانسته و اشتباه عمده اي در روند تشكيل بازي ها نيافته است.
وي گفت كه پكن در سال هاي اخير موفق شده است مشكل آلودگي هوا و محيط زيست را تا اندازه شاياني برطرف كند و اين براي آمادگي پايتخت چين به منظور تشكيل بازي ها بسيار مهم است.
وي تاكيد كرد كه كميته بين المللي المپيك دقيقاً فعاليت هاي تداركاتي پكن را زيرنظر دارد و ارزيابي هاي كارشناسي در اين باره خواهد داشت.
وروبروگن در عين اظهار رضايت از تلاش هاي پكن، نسبت به افزايش خودروهاي شخصي در پكن و آلودگي هوا در آينده ابراز نگراني كرد.
گزارش ها نشان مي دهد كه سالانه به طور ميانگين ۲۴۰ هزار خودرو به ميزان خودروهاي موجود پكن افزوده مي شود كه اين مسئله باعث نگراني كميته بين المللي المپيك شده است.پكن براي برگزاري اين بازي ها يك ميليارد و ۷۰۰ ميليون دلار هزينه اختصاص داده است و مخارج ساخت و تكميل مكان هاي ورزشي آن ميلياردها دلار خواهد بود.
همچنين ديروز «ليو جينگ مين»  معاون اجرايي كميته تشكيلات بازي هاي المپيك پكن در گزارشي به كميته بين المللي المپيك خاطرنشان كرد كه اقدامات تداركاتي به خوبي در جريان است.
وي تاكيد كرد كه از فعاليت هاي مهم پكن در ماه هاي اخير مي توان به تعيين نشان بازي ها و اجراي برنامه بازاريابي اشاره كرد. ضمن آنكه ساخت و بازسازي مجموعه هاي ورزشي و فرهنگي از جمله دهكده ورزشكاران براي اين بازي ها در جريان است.
اعضاي كميته بين المللي المپيك روز چهارشنبه براي ارايه تجربيات خود به پكن براي برگزاري بزرگترين رويداد ورزشي جهان، وارد پايتخت چين شدند.
به گفته ليو كار ساخت استاديوم ملي، مركز شناي ملي، مركز تيراندازي پكن و مركز دوچرخه سواري «لائو شان»  در پايان سال جاري ميلادي آغاز خواهد شد.
وي خاطرنشان ساخت كه به غير از اين، ده مكان ورزشي از جمله يك استاديوم ملي و مركز تنيس ملي در سال ۲۰۰۴ احداث خواهد گرديد.

صعود معلول آمريكايي
به قله فوجي در ژاپن
يك ورزشكار معلول و دانشجوي آمريكايي در صعود بي سابقه و موفقيت آميز قله كوه آتشفشان فوجي، بلندترين قله ژاپن را با موفقيت فتح كرد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از توكيو، كيگان رايلي دانشجوي ۲۲ ساله آمريكايي امروز اندكي پس از فتح قله ۳۷۷۶ متري فوجي به همراه گروهي ۷ نفري از كوهنوردان در تماس تلفني به اين خبرگزاري گفت: بودن در مكاني كه پاي خيلي از افراد سالم به آنجا نرسيده است، براي من بسيار هيجان دارد.
رايلي دانشجوي رشته كامپيوتر دانشگاه اورگون كه در سال ۱۹۹۶ در يك سانحه رانندگي جفت پاهايش را از دست داد، در توصيف احساس خود در صعود به اين قله گفت: تعداد كمي از افرادي كه سالم هستند، از پاهايشان براي صعود استفاده مي كنند ولي من براي نخستين بار فقط با استفاده از زور بازوانم اينجا هستم و اميدوارم اين حركت اقدامي الهام بخش براي ديگران باشد.
رايلي در اين صعود از يك صندلي چرخدار ويژه مجهز به ۴۲ دنده و صفحه ترمز كه به وسيله دايي اش جان نلسون طراحي و ساخته شده بود، كمك گرفت. نلسون خود به همراه رايلي در صعود به قله فوجي شركت داشت.

يك ميليون دلار وليعهد
در جيب العين
وليعهد ابوظبي يك ميليون دلار به تيم العين كه با گل «فرهاد مجيدي» داليان چين را پشت سر گذاشت و توانست به ديدار پاياني مسابقات فوتبال جام قهرمانان باشگاه هاي آسيا راه يابد، پاداش داد.
خبرنگار «ايرنا» از ابوظبي ديروز به نقل از منابع باشگاه العين گزارش داد: «شيخ خليفه بن زايد آل نهيان» وليعهد ابوظبي و جانشين فرمانده نيروهاي مسلح امارات دستور داده است اين مبلغ ميان بازيكنان العين به پاس زحمات آنان تا اين مرحله از اين رقابت ها توزيع شود. تيم فوتبال باشگاه العين امارات با پيروزي در مجموع دو ديدار مقابل تيم داليان چين راهي ديدار پاياني مسابقات فوتبال جام قهرمانان باشگاه هاي آسيا شد.
در ديدار برگشت مرحله نيمه  پاياني اين رقابت ها كه روز شنبه گذشته در داليان چين برگزار شد، تيم داليان با نتيجه چهار بر سه در مقابل العين به پيروزي رسيد اما العين در مجموع دو ديدار رفت و برگشت حريف خود را شكست داد.«فرهاد مجيدي» مهاجم ايراني كه به عنوان بازيكن كمكي به العين پيوست، توانست در دقيقه ۸۷ گل سوم بازي را براي تيم اماراتي به ثمر برساند و العين را به مرحله بعدي بفرستد.
ديدار رفت اين دو تيم در العين امارات با نتيجه چهار بر دو به سود تيم العين خاتمه يافته بود.
ديدار رفت مرحله نهايي اين رقابت ها بين تيم هاي العين امارات و «بي اي سي تروساسانا» تايلند دهم مهرماه آينده در العين امارات و ديدار برگشت، نوزدهم مهر ماه در بانكوك برگزار خواهد شد.

همه دروغ است
مصاحبه با دادكان، رئيس فدراسيون فوتبال- بخش پاياني
مي خواهم چيزي بگويم اگر نيست، بگوييد آقاي دادكان اينطور نيست، خدا شاهد است مي پذيرم
اين ذهنيت پيش آمده كه دادكان انتقادپذير نيست در اين مدت يكسال و چند ماهي كه من بالاي سر تيم ملي بوده ام كدام مشكل را از بازيكنان ديده ايد
عكس ها:محمد رضا شاهرخي نژاد
003005.jpg

امير حسين ناصري-هومن كواكبي
اغلب صحبت هاي محمد دادكان، رئيس فدراسيون فوتبال، در مصاحبه شماره قبل مربوط به مطبوعات بود. او حرف هاي گذشته اش را كمي بازتر و شفاف تر بيان كرد. در اين شماره هم اغلب پرسش و پاسخ ها مربوط به مطبوعات، عملكرد آنها و ديدگاه عمومي فدراسيون نسبت به آنهاست. دكتر دادكان موضع خود را نسبت به مطبوعات تغيير نمي دهد. او همچنان اصرار دارد كه مطبوعات از عوامل بازدارنده در فوتبال به حساب مي آيند.

من فكر مي كنم يك عامل مهمش خواست مردم است. بايد قبول كرد كه توقع مردم هم از ورزش پايين آمده، شما خودتان گفتيد كه خبر تصادف فلان بازيكن خيلي پرفروش تر از فلان كار تحقيقي و علمي است.
قبول دارم. اما اين موج را خودتان به وجود آورده ايد. امروز اين موج خودمان را هم مي برد. بس كه خوراك بي محتوا داده ايم. ديگر جوان ورزشي خوان دنبال تحليل خوب نيست، او از شما مطلب بي محتوا مي خواهد. ما خودمان اين كار را كرده ايم. آقاي اشميت كه از نظر مربيگري كه خودم هم معتقدم در آن سطح نبود تا به پرسپوليس بيايد ولي يكسري حرف هاي خوبي مي زد. مي گفت در آلمان يك روزنامه مثل اين چيزي كه در ايران هست، وجود ندارد. در آلمان كسي نمي تواند اينطوري بنويسد. در آلمان ۲ يا ۳ تا روزنامه هم بيشتر نيست.
نداريم، اصلاً در آلمان روزنامه ورزشي نداريم. اتفاقاً در همان آلمان روي جلد يكي از نشريات معتبر ورزشي شان، پس از باخت تيم ملي  حدود يكسال يا يكسال و نيم پيش ديدم كه لباس تيم ملي آلمان را تن سوسيس كرده بودند. نشريات ما چنين كارهايي مي كنند؟
از شما ممنونم كه كامل توضيح دادي. شما گفتي بعد از باخت تيم ملي اين كار را كردند. لباس ما قبل از بازي تن سوسيس است. تفاوت ما با آنها همين جا است. حرف هاي من را قبول كنيد، اگر اينطور كه مي گويم نيست، همين جا به خودم بگوييد. شما برويد روزنامه هاي پيش از مسابقات آسيايي بوسان را يكبار مرور كنيد. بخوانيد و ببينيد كه چه براي تيم ملي نوشتند. سر برانكو را ببريد، برانكو را نگذاريد برود، برانكو را اخراج كنيد، مربي ايراني بياوريد. حتي با دو اسم بزرگ براي من نوشتند كه امروز بايد برويد، علي پروين و محمد مايلي كهن را بياوريد. ببينيد برانكو را چه كار كردند. حالا اينها كجا هستند؟ تيم ملي در تبريز است و قهرمان جام L.G شده. از جام L.G تا رفتن ما به بوسان ۱۰ روز وقت است. من از شما خواهش مي كنم. كار روزنامه نگاري اين است كه كسي برود اين مطالب را دربياورد و كنار هم بگذارد. مطالب حالا را هم بگذارد كنار آنها. شما به پيش از رقابت هاي مقدماتي جام جهاني مراجعه كنيد و ببينيد كه با بلاژويچ چه كار كرده اند. اولين بازي ما با عربستان در تهران بوده. ببينيد ۱۰ روز قبل از بازي، بلاژويچ را چه كار كرده اند. اين بوي واسطه گري و دلالي نمي دهد؟ كه تيم ملي كشور آلمان باخت بعد آن كار را كردند. اينها صبر نمي كنند تيم ملي ببازد بعد هر كار دلشان خواست بكنند. بعد چه كساني؟ اينها واقعاً مي خواهند به فوتبال خدمت كنند؟ اينها را مي گويم كه مسئولين بيدار شوند. امروز من مي روم. مال من كه نيست، ۱۰ روز ديگر، ۲۰ روز ديگر، يك ماه ديگر. من هم مي روم و يكي ديگر مي آيد. همانطوري كه ۲۲ و ۲۳ نفر رفته اند و يكي ديگر جايشان را گرفته. اما اين يك هشدار براي مسئولين است.
003010.jpg

مسئوليني كه شما مي گوييد چه كساني هستند؟
همه مملكت. از صدر آن، آقاي رئيس جمهور گرفته تا وزير ارشاد و رئيس سازمان تربيت بدني.
شايد يكي از مشكلات ما اين باشد كه مسئولين درجه اول مملكتمان مثل رئيس جمهور هيچگاه به فوتبال به عنوان پديده تاثيرگذار اجتماعي ارزش قائل نشده اند برخلاف ديگر كشورها مثل فرانسه كه ژاك شيراك، رئيس جمهورش مي رود و بازي تيم ملي اين كشور را از نزديك مي بيند. شايد آنها حق داشته باشند ولي واقعيت اين است كه آنها حتي از اطراف استاديوم هم نمي گذرند.
من مي دانم كه آقاي خاتمي خيلي هم فوتبال را دوست دارد.
دوست دارد ولي...
هم دوست دارند و هم علاقه ولي شما جو را هم در نظر بگيريد. مي گوييد ژاك شيراك مي آيد توي استاديوم بازي تيم ملي فرانسه را مي بيند. آيا ما آن فرهنگ را داريم؟ روزنامه هاي آنها كاري كرده اند كه زمينه براي حضور رئيس جمهور به عنوان يك تماشاگر در استاديوم آماده شود، ولي ما چطور؟ جو آنقدر ناهموار و نامناسب است كه ببخشيد اگر قرار باشد يك مقام مملكتي را براي بازي دعوت كني، نمي توانيد چون بخش ناهنجارش بيشتر از هنجارش است. بپذيريد، آقاي رئيس جمهور، آقاي وزير يا آقاي رئيس سازمان تربيت بدني بايد در شرايط مناسب به اين محل بيايند. ابتدا بايد جو در روزنامه ها مساعد شود. آقاي وزير ارشاد. من مي خواهم بگويم آقاي مسجدجامعي، شما يك نفر را مامور كن، ببين در اين روزنامه ها چه مي نويسند. چه چيز آن به درد فوتبال مي خورد. روزنامه اي كه بحث فوتبال مي كند، چه مطلبي مي نويسد كه به درد فوتبال بخورد؟ همين امروز برو تيترها را بخوان، همه دروغ...
شما تاكنون پيشنهادي داده ايد؟
۱۰ بار. در تلويزيون، در روزنامه.
به شخص آقاي مسجدجامعي چطور؟
نه به طور مستقيم ولي از طريق راديو و تلويزيون، ۱۰ بار. خدا شاهد است. گفتم جناب آقاي مسجدجامعي، شما بيا يك گروهي را مشخص كن، ببين روزنامه هاي ورزشي چه مي نويسند كه به درد ورزش بخورد. آقا نمي خواهيم بيايند و بنويسند كه به جاي ورزش صبح تا شب دينداري كن. نه حداقل كاري نكنند كه بچه ها از خانه ها فراري شوند. اين همه مشكلات را هم به وجود نياورند. درگيري به وجود نياورند.
شما معتقديد بايد واقعيت ها را نوشت و...
بايد واقعيت ها را نوشت و كمك كرد.
بله. ولي آيا مي دانيد طيف بزرگي از واقعيت هاي فوتبال هم وجود دارد كه نمي شود نوشت؟
مثلاً؟
به طور مثال مي خواهيم آناليز كنيم كه چرا فلان دوره تيم ملي نتيجه نگرفت. يك بخش اش را مي گوييم مطبوعات مقصر بوده اند ولي بخش هايي هم نبوده كه مقصر افراد ديگري باشند؟ بازيكن ما مشكل نداشته؟ آيا بازيكن ما شب قبل از بازي در هتل مشكل نداشته؟ البته ما معتقديم الان شرايط بهتر شده و منكر اين مسئله نيستيم.
اينها را كه نوشته ايد. نمي توانيد بگوييد ننوشته ايم. همه را نوشته ايد. اسم نبريم، همان بازيكن جوان استقلال اين همه در مورد او نوشتند، تخريب اش كردند، واقعيت ها بود ولي آيا در جهت بازگشت آن بازيكن بود؟ نه. باز هم مي خواستند آن بچه را بيشتر غرق اش كنند. دلم سوخت. صدايش كردم و خودم دنبال كارش رفتم. چرا؟ چون او در يك معادلاتي سوخت. چه كسي از سر دلسوزي در مورد او مطلب نوشت؟ مطلب زديم كه روزنامه مان فروش برود. مطلب نزديم كه او اصلاح شود. آن بچه متنفرتر شد. يعني واقعيت را هم كه نوشتيد باز هم با قلم منفي بود.
شما در مورد آوردن مربي خارجي به مشكلاتي اشاره كرديد كه نمي توان گفت. آيا واقعاً مي شود تمام واقعيت ها را نوشت؟
نه. خودم معتقدم نمي شود. اما اينطور واقعيت ها به ندرت اتفاق مي افتد. مي خواهم چيزي بگويم اگر نيست بگوييد آقاي دادكان اينطور نيست. خدا شاهد است مي پذيرم. اين ذهنيت پيش آمده كه دادكان انتقادپذير نيست. مي خواهم يك چيزي بگويم. در اين مدت يكسال و چند ماهي كه من بالاي سر تيم ملي بوده ام، كدام مشكل را از بازيكنان ديده ايد؟
ما منكر كم شدن و حتي برطرف شدن چنين حواشي اي نيستيم.
خب، يك نفر مثال بياورد. برگرد به يكسال قبل  از آن. هر روز بازيكن تيم ملي صفحه اول  روزنامه ها نبود؟ من فلان كار را مي كنم، من يقه بلاژويچ را مي گيرم، مي روم اين كار را مي كنم، علي دايي اين حرف را به من گفت و... شما در اين مدت چنين چيزي ديديد؟
البته شما قبول داريد كه خوراك مطبوعات را افراد داخل همين فوتبال يا ورزش مي دهند؟ به طور مثال وقتي شما با توجه به مشكلاتي كه عنوان شد نتوانستيد سر موعد دلخواهتان مربي خارجي بياوريد، آقاي كفاشيان صحبت كردند، فلان مسئول صحبت كرد و...
خب. آقاي كفاشيان فرداي همان روز تكذيبش كردند و گفتند كه من چنين حرفي نزده ام. چرا اين را نمي گوييد. پس آقاي كفاشيان نگفته. كنار نامه اي هم كه به ما داد نوشت كه من چنين مطالبي نگفتم.
ما خيلي در مورد مطبوعات صحبت كرديم ولي فكر مي كنيد چه كار مثبتي كرده اند؟
آنهايي كه هميشه مثبت بوده اند به روند گذشته شان ادامه داده اند ولي بقيه هم به روند سابق خودشان هيچ كار مثبتي براي فوتبال نكرده اند.
هيچي؟
هيچ. حتي يك درصد هم. يك نفر بنويسد، آقا ما ۶، ۷ تا روزنامه اين كار مثبت را كرده ايم. من معتقدم كه فوتبال ما نيازي به اين مطبوعات ندارد. اگر اينها نباشند فوتبال رشد مي كند. اگر دو تا روزنامه داشته باشيم، قول مي دهم تيم ما به جام جهاني و المپيك مي رود. جوانان، دنبال انحراف نمي روند، ورزشكار سالم تر است، مشكلات عديده اي كه در بخش ورزش در اجتماع هست وجود ندارد. تمام مشكلات ما از اين روزنامه ها است.امروز مي بينيم ورزشكار سر و دست مي شكند كه عينكش فلان طور باشد، فلان تيپ را بزند تا عكسش صفحه اول روزنامه باشد.
اگر همان جواني كه شما معتقديد منحرف مي شود، بيايد روزنامه ورزشي را با تمام شرايطي كه شما گفتيد بخواند، جدولش را حل كند بهتر نيست. بهتر از اين جهت كه پي انحرافات ديگر نرود. حال به زعم شما اين روزنامه را هم از او مي گيريم. چه به جايش مي دهيم؟
هيچي. جاي آن وجود دارد.
همه كه اين امكان را ندارند بروند استاديوم. از فلان شهر در استان خراسان كه نمي شود بيايد تهران بازي پرسپوليس يا استقلال يا تيم  ملي.
من حاضرم در يك ميزگرد بنشينم، البته با روزنامه ها. بيايند و بگويند كدام مطلب شان به درد فوتبال مي خورد. هيچي. اينكه مي گوييد آن جوان مي خرد، جدولش را هم حل مي كند ولي به انحرافات ديگر كشيده نمي شود، من مي گويم آنها مي توانند همه روزنامه را جدول كنند.
خب چرا فرض محال مي گيريم. اينطور آن جوان ديگر روزنامه را نمي خرد.
مي دانم. به خاطر آن تيترها مي خرد كه جدولش را هم حل كند.
قاعدتاً نمي توانيم به يكباره فضا را تغيير دهيم.
امكان دارد فردا من نباشم ولي آينده مشخص مي كند ما از اين حرف ها قصد داشتيم براي خودمان كلاهي بدوزيم يا دلمان سوخته كه گفتيم. گوش هايمان كم شنوا شده. امروز بگوييم جوانان ما از اين روزنامه هاي ورزشي چه چيزي عايدشان مي شود؟ من كه با اين جسارت مي گويم آنها هيچ كمكي به فوتبال نكرده اند. نمونه اش را بگويم. اينها شش ماه كارشان را تعطيل كنند، ببينيد فوتبال جام جهاني و المپيك مي رود يا نه. اينها چرا مي گويند تيم ملي ما با بلاژويچ به جام جهاني نرفت، بگويند ما نگذاشتيم. جام جهاني نرفت چون محمد مايلي كهن...
شما آنقدر كوبيديد تا به مقصودتان رسيديد. همين كه گفتم، گوش هاي كم شنوا هم نخواستند پنبه را در بياورند. برسند به اينكه اين روزنامه ها چه تيتر مي زنند؟ يكي از روزنامه نگاراني كه من به او اعتقاد دارم، از اتوبوس خبرنگاران در بوسان جا مانده بود. آمد و گفت من با شما بيايم؟ گفتم تحت هيچ شرايطي شما را سوار نمي كنم. با اينكه خيلي هم دوستش داشتم. من از او عذرخواهي كردم و گفتم ببخشيد، من كه دلم نمي خواهد چنين كاري با شما بكنم. تو هموطن من هستي و مي داني دوستت دارم ولي شما هاييد كه براي تيم حاشيه مي سازيد. تو نيستي ولي وضعيت اين گونه است. ما در كارمان دو نوع استرس داريم يا منفي يا مثبت. اگر استرس مثبت تلقين شود تيم موفق تر است. اين كار روزنامه ها استرس منفي وارد مي كند يا مثبت؟ در غير اينصورت چه كسي بدش مي آيد درگروهش خبرنگاراني باشند كه روحيه تيم را بالا ببرند؟ متاسفانه همه به  دنبال اين هستند كه از تيم خبري بيرون بكشند. تيم ۱۱ نفر بيشتر نمي تواند باشد. ۱۱ نفر ديگر كه بيرون هستند بالطبع به نوعي ناراحتند و آمادگي اين را دارند كه ناراحتي شان را بروز دهند.
يكي از دوستان پرسيد آقاي دادكان مي داني چرا تيم  موفق شد؟ گفتم شايد. گفت بنشين بازي ايران - ژاپن را تماشا كن. وقتي داور سوت پايان بازي را كشيد ذخيره ها چطور دويدند تا به بازيكنان داخل زمين تبريك بگويند. هميشه اينطور بوده؟ اين جو كي در تيم ملي ما بوده؟ مهمترين ابزاري كه ما آنجا داشتيم اين بود كه تيم يكدست شده بود.
از اين بحث خارج شويم. شما هنوز هم حاضريد از صفايي فراهاني انتقاد كنيد؟
من زماني كه در فدراسيون بودم يك روز انتقاد كردم، فردا صبح اش آقاي فراهاني من را صدا كرد و گفت كه با مايي يا ...
گفتم فرقي نمي كند. حقيقت را بايد بگوييم. آقاي صفايي نقاط مثبت زيادي داشت ولي مگر مي شود آدم نقطه منفي نداشته باشد؟
چرا ايراد هايي در زمان ايشان بوده كه امروز بايد اصلاح شود؟
من البته دوست داشتم ايشان مي ماند و من در كنارش كارم را انجام مي دادم. اين را كه مي خواهم بگويم نقطه منفي نبود ولي ايشان كمي اشرافشان روي آن كم شده بود. آن هم تيم هاي ملي بود كه از همين بخش هم ضربه خوردند.
فقط همين؟
چند مورد ديگر هم بوده. خيلي ريز است. آقاي صفايي به خاطر چه استعفا داد؟ به خاطر تيم هاي ملي.
چه مشكلاتي بودكه بايد اصلاح شود، غير از مطبوعات و حواشي؟
كسي كه مدير تيم  ملي بود نمي توانست تيم را اداره كند.
چرا شما در مقابل آقاي رنجبر چنين اعتقادي داريد و ايشان اعتقادات ديگري كه همه مي دانيم؟
آقاي فراهاني به اين نتيجه رسيده بود كه اين اشكال در تيم ملي وجود دارد. تغيير هم داد. اينطور كه وقتي آقاي فراهاني رفت من اين كار را بكنم.
چه كسي جاي ايشان آمد؟
عملاً من.
ولي ايشان كنار تيم ملي بودند.
من دوست نداشتم اسم آقاي رنجبر را ببرم. ايشان براي من قابل احترام هستند ولي خب آقاي فراهاني به اين نتيجه رسيده بود كه تيم جمع نمي شود. وقتي تيم جمع نشود مشكل به وجود مي آيد.
چرا ايشان در استفاده از برخي افراد به چنين بن بستي رسيدند؟
مثلاً چه كسي؟
آقاي فراهاني.
در مورد چه كساني؟
مثلاً همين آقاي رنجبر.
آقاي صفايي روي انتخاب اوليه اش عجله كرده بود. اين يك جاي اساسي است. ببينيد اين جا يكي از مواردي است كه آدم را مي زند زمين. اصولاً دو جا مشكل ساز است يكي تيم ملي و دوم برگزاري مسابقات. حساس ترين نقاط فدراسيون همين جاها هستند. آقاي صفايي از طريق تيم هاي ملي لطمه خورد. به  خاطر اينكه تيم اميد باخت، بزرگسالان باخت، جوانان برايش مشكل صغر سني به وجود آوردند و ... طوري شد كه خدمات شايان ايشان تحت تاثير نتايج تيم ملي قرار گرفت. آقاي صفايي فراهاني به فوتبال خدمت كرد. حتي اگر خاطر تان باشد گفت كه من از دست مطبوعات ورزشي دارم مي روم.
ايشان با جوي كه عليه اش بود مقابله نكرد. يكي از مشكلات ديگر فدراسيون فوتبال، در زمان هاي مختلف اين بوده كه هميشه قائم به فرد بوده. به نظر من يكي از اشكالات آقاي صفايي هم همين بوده يعني اگر۲ ماه مي رفتند مسافرت، فدراسيون فوتبال به هم مي ريخت. حالا يا سازمان نداشته يا آدم هاي گنجانده شده در پست هاي مختلف توانايي لازم را نداشتند. فكر مي كنيد چيدمان افراد در فدراسيون شما مناسب حركت براي سازماني شدن فوتبال است؟
اگر بگويم خوب است، حرف درستي نزده ام. به نظر من وقتي مدير به جايي مي رود اگر قرار باشد كل سيستم را به هم بريزد كه نمي شود. اگر هم بخواهد با آن سيستم قبلي بسازد مشكلاتي برايش درست مي شود. به طور مثال اگر بگويم براي روابط بين الملل، كميته مسابقات و سازمان ليگ آدم هاي ديگر مي خواهم بياورم، مشكل مي شود. فردا مي گويند چرا فلاني رفت. اين از اختيارات مدير است. آقاي صفايي فراهاني ۶۰ نفر را كنار گذاشت.
در كل زمان بودنش؟
در طول دو سال اولش. ببينيد به اندازه يك نفري كه ما گفتيم برو، اينقدر نوشتند؟ ۶۰ نفر، مي خواهيد تك به تك نام ببرم، مجموعه همه مربيان را ببينيد چند بار تغيير دادند.
باز هم مي گويم اين يكي از مشكلات ماست كه فوتبال ما قائم به فرد است، يعني اگر يك نفر مي رود، كل سيستم تغيير مي كند.
نه كل سيستم تغيير نمي كند. الان آقاي صفايي فراهاني رفت. من به كارش اعتقاد داشتم، چه سيستمي را تغيير دادم؟
الان چقدر كار فدراسيون قائم به حضور شما است؟
من نمي توانم بگويم آقاي فراهاني كه حدود ۶۰ نفر را تغيير داد، قائم به فرد بود. ببينيد اول كه آمدند آقاي ويرا و گروهش را كنار گذاشتند، آقاي ايويچ و چند نفر ديگر آمدند وسط كار آقاي طالبي و گروه ديگري آمدند. بعد از ايشان آقاي پورحيدري و چند نفر ديگر آمدند. دوباره آنها رفتند و آقاي طالبي آمدند. آقاي طالبي بعد از جام ملت هاي ۲۰۰۰ لبنان رفتند، گروه بلاژويچ آمدند، آنها رفتند، برانكو آمد و...
همه شان را كه كنار نگذاشتند؟
مثلاً چه كسي؟
آقاي طالبي يا آقاي پورحيدري خودشان رفتند. بلاژويچ هم همين طور، تنها شايد ايويچ بركنار شد.
خب اگر اينها جا داشتند و يا شرايط ماندن داشتند كه نمي رفتند. شما چرا نمي خواهيد واقعيت را بپذيريد؟ به آقاي پورحيدري مي گويند برو، مي گويد من مي روم استقلال. آقاي پورحيدري اگر اينجا جا داشت كه نمي رفت. به بن بست مي رسند، جدا مي شوند ولي اين جدا شدن محترمانه است. آقاي طالبي كه به خاطر مربيگري از آمريكا به ايران مي آيد، به همين راحتي قيد تيم ملي را مي زند و مي خواهد برگردد؟ از آنجا آمده اينجا كه مربي باشد. مي رود به بن بست مي رسد، در جام جهاني مشكلاتي پيش مي آيد،  مي رود. حالا بياييم در فدراسيون فوتبال. مي بينيم دبيرش عوض مي شود. كميته داورانش عوض مي شود، حسابدار، بخش جوانانش هم همين طور. حالا در دوره ما فقط آقاي ترابيان استعفا مي دهد و مي رود كه ما به او حكم نداده ايم، از قبل بوده، مي نويسند رفت. رفت كه رفت.
اگر شما حكم اش را لغو نكرده ايد يعني مايل به ادامه همكاري بوده ايد.
بله.
يعني يك جور حكم جديد.
نه. يعني من دارم فكر مي كنم چه كسي را بياورم. زود هم تصميم نمي گيرم كه فردا برايم مشكل ساز شود. امكان دارد من به كسي كه قبلاً كار مي كرده بگويم بمان، اين يك حرف است، اما اينكه من حكم جديد بدهم يعني به جمع بندي مثبتي در موردش رسيده ام. زود هم تصميم نمي گيرم. چرا بگيرم؟

آگرانديسمان
اضطراب مربي بر عملكرد ورزشكاران تأثير گذار است
نتايج يك پايان نامه نشان داد كه بين سطح اضطراب مربي و عملكرد ورزشكاران ، رابطه معكوس و معنادار آماري وجود دارد.
عباس دايمي در پايان نامه كارشناسي ارشد رشته تربيت بدني و علوم ورزشي خود با عنوان «بررسي رابطه اضطراب مربيان با اضطراب عملكرد بازيكنان فوتبال» آورده است: هرچه نمرات اضطراب مربي بالا برود ،عملكرد بازيكنان تيم ضعيف تر مي شود. به عبارت ديگر ، تيم ها به رده هاي پايين تر جدول سقوط مي كنند.
در ادامه اين پايان نامه آمده است : احتمالاً رابطه صميمانه و اصولي مربي با ورزشكاران مي تواند با ايجاد محيطي صميمي و امن براي ورزشكاران ، ذهن آنان را از دغدغه و ناراحتي رواني كه ممكن است از جانب مربي ايجاد شود دور و به فعاليت ورزشي متمركز كند. برخورد مضطربانه و بازخوردهاي بي مورد و بيش از حد مربي مي تواند موجب برهم خوردن تعادل رواني يا تمركز ورزشكاران تحت نظر وي شده و ممكن است منجر به عملكرد ضعيف فرد و تيم شود.
دراين پايان نامه اضافه شده است : اضطراب مربيان ، تاثير معنا داري بر تغييرات اضطراب بازيكنان دارد. همچنين بين اضطراب ورزشكاران با عملكرد آنها رابطه معكوس و معني داري وجود دارد.
در ادامه اين پايان نامه كه درسال ۸۱-۱۳۸۰ با راهنمايي دكتر محمد علي اصلان خاني در دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي تدوين شده، آمده است: هرچه تجربه ورزشكار بيشتر باشد، اضطراب او كاهش مي يابد. اين احتمال وجود دارد كه ورزشكاران پر تجربه به دليل آنكه در رقابت هاي ورزشي در سطوح مختلف، اغلب موفقيت و ناكامي را تجربه مي كنند و همچنين مشكلات رواني ناشي از افكار و ايده هاي منفي و غير واقعي را از خود دور مي كنند، اضطراب كمتري نسبت به غير ورزشكاران و حتي ورزشكاران كم تجربه داشته باشند.
به بيان ديگر، ورزش مرتب و منظم و انجام مسابقات رسمي موجب مي شود كه ورزشكار كمتر به محرك هاي مضطرب كننده توجه كرده و بيشتر به شيوه هايي بيانديشد كه در موفقيت او موثر است. لذا تمرين و تجربه، موجب مي شود كه بازيكن منابع اضطراب را شناخته و روش مقابله با آن را بياموزد. بدين ترتيب، ورزشكار ضمن اينكه به محرك هاي غير مربوط به وظيفه حركتي توجهي ندارد، به عوامل موثر بيشتر توجه مي كند. در نتيجه مهارت وي بيشتر شده و افزايش مهارت ، منجر به افزايش موفقيت مي شود. به عبارت ديگر، فردي كه ماهر تر است، موفق تر نيز است.
بر اساس نتايج اين پايان نامه، با افزايش سن ورزشكار، اضطراب وي نيز كاهش مي يابد.
همچنين نتايج اين پايان نامه نشان مي دهد كه سطح اضطراب ورزشكاران تيم هاي موفق، پايين تر از سطح اضطراب ورزشكاران تيم هاي ناموفق است .

فقط ۱۰ درصد جمعيت كشور ورزش مي كنند
ورزش همگاني نشده است، وقتي مي توانيم بگوييم ورزش ما شكل همگاني گرفته كه دستكم يك سوم از مردم، هر روزه به طور منظم ورزش كنند. برگزاري همايش هاي دو يا دوچرخه سواري همگاني و... تنها تبليغات و كارهايي كاملاً مقطعي است كه نشانگر همگاني بودن ورزش نيست. اگر مثلا ۵۰ هزار نفري كه در همايش مي دوند، در زندگي شان هفته اي يك بار چند كيلومتر بدوند، آن وقت مي شود گفت حركتي رو به جلو صورت گرفته است.
اينكه ورزش همگاني نشده و به اين زودي ها نخواهد شد، ريشه در مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دارد و سازمان تربيت بدني يا هر نهاد ورزشي ديگر نمي تواند با همايش و مانند آن و تاسيس فدراسيون ورزش هاي همگاني، ورزش را همگاني كند.
فقط۱۰ درصد مردم به طور مرتب ورزش مي كنند و هزينه اي كه براي تفريحات و اوقات فراغت صرف مي شود، كمتر از هزينه مصرف دخانيات است. آمار ۱۰ درصدي اعلام شده، شايد دقيق نباشد؛ اما آنچه كه هر روزه از رفت و آمدها و پويايي مردم مي بينيم، خود بيانگر همه چيز است. اگر امكان آمارگيري دقيق فراهم مي آمد، چه بسا تعداد كساني كه منظم ورزش مي كنند، نسبت به كل جمعيت كشور حتي از ۱۰ درصد هم كمتر مي شد.
به گفته دكتر نيكو خصلت، مدير گروه تربيت بدني دانشگاه تبريز، بهترين آمار ورزش همگاني در كشور استراليا به ثبت رسيده كه در حدود ۵۰ درصد است.
همين كارشناس ورزش، آمار ديگري را ارايه مي كند كه واقعاً مايوس كننده است.
وي مي گويد: با توجه به ۳۸۰ هزار نفر دانشجوي دختر در سطح كشور، تنها ۴ درصد كل آنها به ورزش مي پردازند. در مجموع كمتر از يك درصد دانشجويان دختر به ورزش قهرماني مشغولند.
در استراليا و نيوزيلند، صبح ها تعداد كساني كه دربوستان ها ورزش مي كنند يا در پياده روها مي دوند، بيشتر از كساني است كه با ماشين درخيابان ها به رفت و آمد مشغولند. در اكراين بنا به گفته عباس صميمي و علي رحماني كه مدت ها آنجا تمرين كرده اند، كمتر پيش مي آيد كه كسي مسير ۳ يا ۴ كيلومتري را با ماشين طي كند، مگر اينكه اضطراري پيش آيد. اما اينجا كمتر مي بينيم كسي چنين مسيري را پياده برود. حتي بسياري از قهرمانان ما خارج از حوزه قهرماني و زماني كه ورزش قهرماني را ترك كرده اند، براي حفظ سلامت خود هم سراغ ورزش معمولي نمي روند. اگر نگاهي به ورزشكاران بازنشسته كنيد، اندام آنها گوياي همه چيز است.

|  ادبيات  |   ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   رسانه  |   زمين  |
|  شهر  |   عكس  |   كتاب  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |