نمايش هاي پذيرفته شده در دهمين جشنواره سراسري تئاتر دفاع مقدس اعلام شد، به گزارش امور رسانه اي جشنواره سراسري تئاتر دفاع مقدس اسامي نمايش هاي پذيرفته شده در بخش هاي مختلف جشنواره (تئاتر صحنه اي، تئاتر خياباني، تئاتر عروسكي، تئاتر كودك و نوجوان و تله تئاتر) اعلام شد.
بخش صحنه اي، تهران و شهرستانها
اسم من رحيم (علي دل پيشه)، چرخ چوبي بهانه گير (فرشيد بزرگ نيا)، مثل سوسوي آويخته (علي فرحناك)، بنات النعش (حميدرضا قرباني)، محرم زنده است (يعقوب صديق جمالي)، قصرشيرين (محبوبه باقرپسند)، خاك معصوم (عليرضا ارجوني)، يك شب اتفاق افتاد (عليرضا خوشپيك)، يك خواب گم (حميد آذرنگ)، جايي ديگر (فروغ قجابگلي)، درون پيراهن يحيي (حسن رونده)، يحيي پسر ايمان (حميدرضا هدايتي)، اسماعيل اسماعيل (نيما گودرزي)، زيرخاكي (كوروش زارعي) و آمنه (محمود نورايي).
بخش خياباني
تهران و شهرستانها
جان سقي بگو يا حسين (محمد صمديان)، ليليان، رد پا (سينا دلشادي)، از خاك تا خاك (مهناز مهديزاده)، چرا من؟ (علي روحي)، يعني ميشه؟ (عادل كروشاوي)، شناسايي (اكبر قهرماني)، ايست (سيروس همتي)، ارث پدري (جمشيد عسكري) و قريب (عليرضا دهقاني).
بخش نوجوان، تهران و شهرستانها
به رنگ غروب (نيره غايب زاده، (بچه هاي جنگ) حميد حميدي.
شب و بچه ها (رسول مسلمي)، ساعت ۸ (رحيم بهبودي) و زنگ خاطرات نرگس (احمد سليماني).
بخش عروسكي تهران و شهرستانها
شب بخير عزيزم (علي رضا همتيان)، يادگار بابا (فريبا چوپان نژاد)، شهري در آسمان (نيره غائب زاده) و سپس هيچ  نبود (حسين افشاري)، آبي (مهتاب شمس)، آواي خاك (مهدي شاهپيري)، حماسه خرمشهر (منصور پاك بين) و عصاي جادويي (سامان محمدي).
تله تئاتر
آسمان بي ستاره است (بابك بدبين)، نغمه هاي سبز (بابك بدبين)، غوغاي درون (كريم عظيمي)، پشت آئينه (محمدعلي سلميان تاش)، فرزندان زيتون (علي حدوي)، وقتي زنگ بخوره (ايرج غلامي)، شهود (مهرداد فياض)، اسماعيل اسماعيل (منوچهر صبوري)، شبهاي باراني (اكبر شهبازي)، شبهاي باراني (سيدجمال كرامتي)، آخ اگه بارون بزنه (ميلاد اكبرنژاد و جعفر محسني)، چرخ هشتم (حميد عليدوستي).
برپايه اين خبر، در بخش تئاتر صحنه اي ۱۵ نمايش، در بخش تئاتر كودك و نوجوان ۵ نمايش، در بخش تئاتر خياباني ۹ نمايش، در بخش تئاتر عروسكي ۸ نمايش و در بخش تله تئاتر ۱۲ نمايش، به بخش مسابقه دهمين جشنواره سراسري تئاتر دفاع مقدس راه يافته اند. اين تعداد نمايش، منتخب برترين نمايش هاي سه جشنواره منطقه اي و نمايش هاي تهران مي باشند.
جشنواره دفاع مقدس از ۲۵ شهريور تا اول مهر در خوزستان برگزار مي شود.

سعيد اسدي  كارگردان  سينما معتقد است  كه  سينماي   ايران  به  احداث  شهرك هاي  جديد سينمايي  نياز چنداني  ندارد، بلكه  ارائه  مديريت  آگاه  و آشنا به حوزه  توليد و نمايش  در اين  صنعت  ضروري  است .
وي   در گفت وگو با خبرنگار گروه  فرهنگي   ايرنا افزود: متأسفانه برخوردهاي  تبعيض آميز برخي  از مديران  به  كاهش  انگيزه  در ميان  سينماگران منجر مي شود.
كارگردان  فيلمهاي  عشق  گمشده ، سيب  سرخ  حوا و آواز قو ادامه  داد: برخوردهاي  دوگانه  در حوزه  توليد و نمايش ، سينما را به  نابودي  و قهقــرا مي كشاند.
اسدي  به  امكانات  محدود و فقر موضوعي  در عرصه  فيلمسازي  اشاره  كرد و در عين حال  گفت : سينماي   ايران  توانايي  توليد فيلمهاي  جهاني  مطابق  با استانداردهاي  روز دنيا را ندارد.
وي  همچنين  به  مشكلات  روحي  و رواني  كه  هنگام  توليد به  سينماگران  تحميل مي شود، اشاره  كرد و افزود: هيچ  فيلمسازي  حتي  قادر نيست  به  پنجاه  درصد از ذهنيت  خود در زمان  نمايش  فيلم  برسد ضمن   اينكه  ضعف  ها و نواقص  فيلم  متوجه او است  و بار مشكلات  فيلم  را بايد به  دوش  بكشد.
اين  كارگردان  توضيح  داد: فيلمسازي  در ايران  همچون  پديده  مدسازي  است ، اگر موضوعي  با استقبال  مخاطبان  روبرو شود به  صورت  مد مطرح  مي شود و آنقدر ادامه  مي يابد تا دلزدگي  مخاطب  را موجب  شود.
كارگردان  فيلم  آواز قو تأكيد كرد: مخاطبان  سينمايي  بسيار باهوش  هستند هركسي  كه  بخواهد مخاطب  را فريب  دهد در حقيقت  خود را فريفته  است .
وي  افزود: فيلم  خوب  در هر زماني  قادر به  جذب  مخاطب  است ، مردم  به  قصه ها و موضوعهاي  صادقانه  و جديد نياز دارند.
اسدي  يادآورشد: مخاطبان  ايراني  به  شدت  پويا بوده  و همچون  مخاطب  غربي  بي انگيزه  نيستند و آثار سطحي  با موضوعات  تكراري  را نمي پسندند.
اين  كارگردان  كه  فيلم  آوا را با مضمون  اجتماعي  دستمايه  كار جديد خود قرار داده  است ، خواستار ارائه  راهكارهاي  مناسب  براي  جذب  سرمايه هاي  خارجي و تعامل  با فيلمسازان  ايراني  مقيم  خارج  شد.

حنا مخملباف، چهارده ساله كه با اولين ساخته خود فيلم لذت ديوانگي در بخش هفته منتقدين جشنواره ونيز پذيرفته شده بود موفق به دريافت جايزه جوانترين فيلمساز جهان از ششمين دوره جشنواره ونيز شد.
به گزارش خانه فيلم مخملباف، اولين جايزه بين المللي حنا مخملباف، پنجاه و هفتمين جايزه بين المللي خانواده مخملباف است كه طبق سنت اين خانواده به موزه سينماي ايران اهدا مي شود.
حنا مخملباف دختر كوچك كارگردان نامي محسن مخملباف، پيش از اين فيلم اول خود را به نام «روزي كه خاله ام مريض بود» را در حالي كه فقط هشت سال داشت، ساخت.

گروه علمي فرهنگي: همايش سراسري بزرگداشت شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي پنجشنبه گذشته در شهرستان اليگودرز برگزار شد.
در اين همايش كه جمعي از استادان دانشگاههاي كشور و سعدي شناسان حضور داشتند دكتر دانش پژوه استاد دانشگاه علامه طباطبايي در سخناني حضور سعدي در عرصه هاي مختلف اجتماعي را نشان دهنده آگاهي اين اديب فرهيخته از مسائل زمان خود دانست و افزود: سعدي در تاريخ ادبيات ايران جاودانه است چون حامي مردم مظلوم و پاسدار حقوق آنان بوده است.
در اين همايش از ۸ مقاله رسيده به دبيرخانه ۳ مقاله با عنوان تعليم و تربيت در بوستان سعدي، انسان و نام آوري در بوستان سعدي و تأثير شرايط تاريخي بر نوشته هاي سعدي عرضه شد.

ورود آدم ها به سينماي ايران ضوابطي ندارد فقط رابطه است.
مجيد مظفري - بازيگر سينما و تلويزيون - در گفت وگو با ايسنا ضمن بيان اين مطلب گفت: بازيگران جديد كجا تحصيل كرده اند؟! اينها به عنوان مانكن سينمايي آمده اند و هنرپيشه نيستند. من دقيقا نمي دانم چطور و چگونه اين افراد گزينش مي شوند. به نظر من الان سينماي حرفه اي ما بيكار است.
بازيگر فيلمهاي سگ كشي، جنگ نفتكش ها و كشتي آنجليكا، در ادامه اظهار داشت اگر انجمن بازيگران خانه سينما ضوابطي براي خودش پيش بكشد و اساسنامه اي داشته باشد و وزارت ارشاد هم به اين قضايا كمك كند به طوري كه اگر تهيه كننده اي مي خواهد فيلمي بسازد خودش را موظف بداند كه از كساني كه عضو انجمن هستند استفاده كند اين مشكل حل خواهد شد. ما خيلي جوان داريم كه دارند تحصيل اين كار را مي كنند كه الان بي كارند و حقشان است كه جلوي دوربين بروند. وي با بيان اينكه فقط در سينماي هند و ايران سن هنرپيشه ها جوان است تصريح كرد: سن بازيگري در سينماي دنيا، چهل به بعد است هر كدام هم كه جوان بودند و آمدند بازي كردند يك مدتي رفتند و سني را گذراندند و تحصيل و تجربه اين كار را كردند و برگشتند. مگر چقدر مي شود با سنين بيست تا بيست و پنج سال فيلم ساخت و حرف عشق و عاشقي و از همين مسائل مطرح كرد؟
بازيگر فيلمهاي مسافران در پايان به ايسنا گفت: به خود من سالي سه چهار كار پيشنهاد مي شود اما وقتي متن را مي خوانم ترجيح مي دهم بازي نكنم. وقتي سينما اين جوري و سوژه ها تكراري شده ديگر كمتر فيلم خوبي به ما پيشنهاد مي شود به خاطر همين بعد از مشخص شدن تكليف قلب هاي ناآرام تصميم دارم فيلم جديدم را بسازم.

كرمان - خبرنگار همشهري: نخستين جشنواره بين المللي فيلم هاي جهانگردي با اهداي تنديس به فيلم هاي برگزيده به كار خود پايان داد. در قسمتي از بيانيه اين جشنواره با اشاره به پراكندگي جغرافيايي و حوزه هاي متعدد فرهنگي در ايران، از سينما به عنوان يك ابزار مدرن در جهان صنعتي امروز و بزرگترين و پذيراترين عامل نفوذ ذهن در جوامع ياد شد.
ياد و يادگار (مصطفي رزاق كريمي)، باد در دل تنها كوير (منوچهر طياب)، دختر كوههاي شقايق (فرهاد مهرانفر) و سبلان سحرانگيز (سيدكاظم گنجي) مفتخر به دريافت تنديس بال جشنواره شدند. لوح افتخار جشنواره نيز به فيلم هاي سفالينه (محمود زنده نام)، سفرآبي (جواد طاهري)، جغرافياي عشق (منوچهر مشيري)، لذت كشتن (علي محمد قاسمي)، ديار فراموش شده (سوسن شمس) و برادران اميدوار (بيژن ميرباقري)، اهدا شد.

براي همه
همه ما توصيه هاي مكرر پزشكان و متخصصان سلامتي را شنيده ايم كه: ورزش كنيد. اما بسياري از ما سال هاست با خود كلنجار مي رويم تا وقتي در برنامه روزانه خود براي اين كار باز كنيم. اما به ياد داشته باشيد كه هدف از ورزش تحرك است. بنابراين در فعاليت هاي روزانه هم مي توان تا حدودي اين هدف را تأمين كرد.براي چند طبقه بالا و پايين رفتن در ساختمان محل كار يا زندگي تان، به جاي آسانسور از پله استفاده كنيد؛ با بچه هايتان بازي كنيد؛ با رفقايتان گل كوچك بازي كنيد و از هر فرصتي براي پياده روي استفاده كنيد. به ياد داشته باشيد تحرك داشتن، فقط آثار مثبت روي اندام ها و عضلات شما ندارد، بلكه براي تمدد اعصاب شما نيز مفيد است.

منجي
روز پانزدهم شهريور سال ۱۲۸۶، عده زيادي از مردم تهران بر سر مزار عباس آقا تبريزي، قاتل ميرزا علي اصغرخان امين السطان، اتابك اعظم، اجتماع و از او تجليل كردند. بهاءالواعظين و ملك المتكلمين در سخنراني هاي پرشوري در جمع مردم، عباس آقا را منجي ايران خواندند.ميرزا علي اصغرخان، پسر آقا ابراهيم امين السلطان بود و در اواخر عهد ناصرالدين  شاه صدراعظم بود. او در عهد مظفرالدين شاه نيز چندي صدارت داشت. در هنگام به سلطنت رسيدن محمد عليشاه، در اروپا به سر مي برد كه به اصرار شاه به ايران بازگشت و مأمور تشكيل كابينه شد. اين در حالي بود كه خزانه كشور تهي بود و شاه و درباريان در انديشه تباه كردن مجلس و احياي وضعيت پيش از مشروطه بودند. اتابك كه تا پيش از ماجراي رژي از نزديكان سياست انگلستان در ايران محسوب مي شد، پس از آن به روسيه گرايش پيدا كرده بود. شهرت او به نزديك بودن با روس ها باعث مي شد مشروطه خواهان به او مظنون باشند.مورخان در مورد قتل اتابك فرضيه هاي مختلفي را مطرح مي كنند. بعضي قتل اتابك را نتيجه دسيسه چيني سعدالدوله، رقيبش مي دانند. گروهي محمد عليشاه را توطئه چين قتل امين السطان معرفي مي كنند. عده اي هم عقيده دارند قتل اتابك از نشانه ها و نتايج حصول توافق ميان روسيه و انگلستان در مورد تقسيم ايران به دو حوزه نفوذ بود كه پس از آن ديگر نمي بايست در كار هم كارشكني كنند. گروه اخير استدلال مي كنند امضاي قرارداد معروف ۱۹۰۷ مبني بر تقسيم حوزه نفوذ دو ابرقدرت وقت در ايران، درست روز بعد از قتل اتابك، اتفاقي نمي توانسته است باشد.ميرزا علي اصغرخان امين السطان، صدراعظم كه روز هشتم شهريور براي بردن دستخط شاه به مجلس رفته بود، تا دو ساعت و نيم رفته از شب در جلسه اي با چند تن از وكلا بود. بعد به اتفاق سيدعبدالله بهبهاني مجتهد، از موافقان جدي اش در مجلس، قصد خروج كرد. كسي از مراجعان نامه اي به دست سيدعبدالله داد تا بخواند، بنابراين اتابك از او جدا شد و جلوي در خروجي منتظر آمدن كالسكه ايستاد كه عباس آقا تبريزي جلو رفت و سه گلوله طپانچه به او زد. عباس آقا هنگام دستگيري گلوله اي هم به خود زد و خود را كشت. اتابك نيز ساعتي بعد در خانه اش در لاله زار درگذشت.
معني تازه براي همدردي

مادر ترزا، برنده جايزه صلح نوبل كه زندگي خود را وقف كمك به بيماران و فقرا كرده بود، روز پنجم سپتامبر ۱۹۹۷ در اثر حمله قلبي در صومعه اي در كلكته هند درگذشت.
اين راهبه آلبانيايي از چند سال قبل درگير بيماري شده بود و چند ماه پيش از مرگ، رياست سازمان خيريه اش را به ديگري سپرده بود.او به دليل كارهاي خيريه اش در سراسر جهان به عنوان قديسي زنده، شناخته مي شد. پاپ از او تجليل كرد و سخنگوي واتيكان گفت كه او از مرگ مادر ترزا به شدت غمگين شده است. او كه در روستايي در نزديكي اسكوپيه در آلباني به دنيا آمده بود، در صومعه اي در ايرلند نام خواهر ترزا را براي خود برگزيد. او در سال ۱۹۴۸ سازمان خيريه خود را در منطقه زاغه نشين كلكته بنا نهاد.گروهي از هندوها او را متهم مي كردند كه فقرا را پنهاني به كاتوليكيسم دعوت مي كند. همچنين انتقاداتي در مورد عقايد سختگيرانه اش در مورد سقط جنين و جلوگيري از بارداري مطرح مي شد. اما به گفته يكي از دوستانش مردم هميشه او را به عنوان كسي به ياد خواهند آورد كه به كلمه «همدردي» معناي تازه اي بخشيد.
شكار شده

روز بعد از مرگ مادر ترزا، مردم بريتانيا هزاران كيلومتر آنسوتر از يكي ديگر از فعالان خيريه وداع كردند: پرنسس دايانا، عروس سابق ملكه انگليس و پرنسس جنجالي ولز. او كه روز ۳۱ اوت هنگام فرار از دست عكاسان مزاحم كه سال ها زندگي خصوصي او را دشوار كرده بودند، دچار حادثه رانندگي شد و درگذشت، روز ششم سپتامبر سال ۱۹۹۷ در بريتانيا به خاك سپرده شد.حضور خيره كننده بيش از يك ميليون بريتانيايي در مراسم تشييع جنازه او و احساساتي كه نثارش كردند، حيرت انگيز بود. مراسم تشييع، با خروج تابوت او از كاخ كنسينگتن آغاز شد. گروهي از مردم گريه مي كردند، گروهي هم در تجليل از دايانا دست مي زدند، اما بيشتر آنها در سكوت نظاره گر عبور كالسكه حامل تابوت بودند. بر پيشاني تابوت، كارتي نصب شده بود كه اين واقعيت اندوهبار را به ياد مي آورد: درون اين تابوت مادري خفته است. كارت را يكي از پسرهاي دايانا براي «ماماني» نوشته بود. خانواده سلطنتي و بسياري از مشاهير در مراسم حاضر بودند. پرچم بريتانياي كبير براي نخستين بار به حال نيمه افراشته درآمده بود. لرد اسپنسر، برادر دايانا در نطقي كه بسيار مورد توجه قرار گرفت، او را مظهر همدردي، مسئوليت پذيري و زيبايي خواند و با دادن عنوان: «كسي كه بيش هر انسان ديگري در دنياي جديد شكار شده است» به دايانا، رسانه هاي جنجالي را مسئول مرگ او معرفي كرد. لرد اسپنسر قول داد از زندگي خصوصي خواهرزاده هايش در برابر اين نوع رسانه ها دفاع كند و اجازه ندهد سرنوشت دايانا براي فرزندانش تكرار شود.