زيان هاي برهم خوردن تعادل زيستي در شهرها جدي است
محيط زيست سالم ، محصول توسعه پايدار
از آنجا كه دوام و رشد ملت ها در طول تاريخ هميشه بستگي به ثروت هاي ملي خدادادي آنها داشته است و عظيم ترين اين نعمات، آبهاي فراوان، خاك هاي حاصلخيز و به تبع آن جنگل هاي سرسبز، مراتع و اراضي زراعي بارور بوده است كه مبدأ و منشأ آباداني و خودكفايي و استقلال آنها شمرده مي شده است و هر زمان ملتي نسبت به بهره برداري درست از اين منابع بي توجهي نشان داده است، تمدن آن ملت به انحطاط و يا حتي نابودي كشيده شده است. چنانچه دانشمندان نابودي بعضي از تمدن هاي باستاني بين النهرين را به همين دليل دانسته اند. يكي از عوامل مهم استقرار و استحكام و بقاي تمدن ايرانيان تا عصر ما، پيوندي عميق بوده است كه طي هزاران سال بين انسان و زمين (آب و خاك) ايجاد شده و غالباً از مرز رابطه اقتصادي صرف فراتر رفته و به علاقه هاي روحي و اجتماعي محكم بدل گرديده بود.
موج تحولات اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي جهان در چند صد سال اخير كه بسيار دير يعني صد سال پيش به كشور ما رسيد، تناسبي را كه تا حدي در طول هزاران سال در روابط متقابل انسان و زمين برقرار بود به مرور اما با سرعتي فزاينده بر هم زد. زيرا براي برخورد صحيح با شرايط جديد از جمله نياز به توليد بيشتر از منابع طبيعي (آب، خاك، جنگل، مرتع و غيره) نه تنها هيچ گونه آمادگي علمي و تجربي نزد بهره برداران از اين منابع وجود نداشت، بلكه دولت هاي وقت در گير و دار مسايل بسيار حياتي ولي مقطعي توجه لازم و آينده نگري در اين زمينه نداشتند. اين پديده كه ناشي از فعاليت هاي بسيار گسترده و غالباً خيرخواهانه ولي بدون دورانديشي انسان در جهت افزايش سطح زمين هاي كشاورزي (به قيمت نابودي جنگل ها و مراتع) و احداث جاده هاي خاكي روستايي و بهره برداري زياد از معادن سطحي و امثال آن است . همچنين در داخل شهرها از بين بردن باغات و قطع درختان به منظور انبوه سازي و برهم زدن بافت قديم شهر بدون در نظر گرفتن پارامترهاي لازم چون در قالب يك برنامه علمي درازمدت ديده نشده است، اگر هم اثرات مثبتي در برداشته باشد، اين اثرات كوتاه مدت بوده و معمولاً پس از گذشت پنج و حداكثر ده سال، در درازمدت آنچنان اثرات منفي و مخربي از اجراي فعاليت هاي به ظاهر عمراني مذكور به جاي خواهد ماند كه جبران آن شايد تا چندين نسل بعد ممكن نباشد. متأسفانه تجربه كشورهاي توسعه يافته كه نشان مي دهد يك اقتصاد سالم و يك صنعت قوي و يك كشاورزي پر رونق و با صرفه در عرصه زمين هاي بارور و در پناه سايه درختان تناور و در هواي پاك و بدون آلودگي ميسر نمي باشد، همواره از ديد ما دور مانده و نقش بالقوه برنامه ريزان آينده و هدايت كنندگان ملت در جهت هاي درست و دورنگرانه به درستي ايفا نشده است. حال با توجه به مطالب فوق اكنون ساخت و سازهايي در داخل شهر تهران صورت مي گيرد كه اين امر يعني گسترش شهر و انبوه سازي، خود داراي تعريفي خاص و جايگاهي خاص مي باشد و بايستي بر مبناي طرح هاي جامع شهرسازي به اجرا گذاشته شود تا اينكه زيستگاه انسان از پيچيدگي كنش هاي متقابلي كه بين اجزاء مختلف يك سيستم شهري و ميان سكونتگاه شهري و نواحي پيراموني اش صورت مي گيرد به مخاطره نيافتند. اميد است كه مسئوليني كه در امر حفاظت از محيط زيست ، مسكن وشهرسازي وشهرداري فعاليت دارند با اين گونه مسائل جدي تر برخورد نمايند .
جمشيد ثابتان فدايي
|