همزمان با داغ شدن دوباره بحث ها، كارشناسان نظر مي دهند
پذيرش «سهام فوتبال» در بورس
برخي كارشناسان بر اين باورند كه ورود باشگاه ها رونق بازار سهام را در پي دارد و مي تواند تعداد بيشتري از سهامداران را به پهنه بازار سهام بكشاند
سومين دوره ليگ حرفه اي ايران ۱۰ روز پيش در حالي كليد خورد كه در بازار سرمايه با فروكش كردن التهابات بار ديگر پذيرش سهام باشگاه هاي فوتبال در بورس به بحث روز تبديل شده است.
يكسال و نيم پيش همزمان با بروز اختلافات جدي بر سر مديريت و مالكيت سهام سرخ پوشان پايتخت، موضوع عرضه سهام باشگاه پرسپوليس و واگذاري آن به هواداران مطرح شد. سيداحمد ميرمطهري دبيركل سابق بورس تهران نيز فرصت را مغتنم شمرد و با ارائه پيشنهاد عرضه سهام اين باشگاه در تالار بورس وارد بازي شد.
او پس از آن به طور مكرر از ايجاد تسهيلات و رفع موانع قانوني براي حضور «سهام فوتبال» در بورس تهران حمايت كرد اما ساختار غيرشفاف مالي، مالكيتي و مديريتي حاكم بر باشگاه هاي فوتبال ايران او را از دستيابي به اين هدف بازداشت.
ميرمطهري در آن زمان اعلام كرده بود باشگاه هاي فوتبال فقط با ارائه يك ترازنامه و صورت هاي مالي شفاف مي توانند به بورس تهران بپيوندند.
ظاهراً دبيركل سابق بر اين باور بود كه مي تواند با استفاده از جذابيت هاي فوتبال و «برندهاي» آشناي فوتبال براي عموم جامعه ايراني، بازار سهام را به داخل خانوارهاي ايراني ببرد و سرمايه گذاري در بورس را از اين طريق به فرهنگ تبديل كند.
كارشناسان در خصوص موضوع ورود باشگاه هاي فوتبال به بازار سهام كه به دنبال رفع موانع قانوني، امكان پذير شده واكنش هاي متفاوتي از خود نشان داده اند.
برخي از آنان معتقدند تجربه ورود باشگاه هاي فوتبال به بورس هاي اوراق بهادار هرچند در بازار سرمايه اروپا به عنوان تجربه اي موفق به اجرا درآمده، اما عمل به آن در اقتصاد ايران به بررسي هاي بيشتري نياز دارد.
بعضي ديگر از كارشناسان بر اين باورند كه ورود باشگاه ها، رونق بازار سهام را در پي دارد و مي تواند تعداد بيشتري از سهامداران را به پهنه بازار سهام بكشاند. با اين حال برخي ديگر معتقدند اين سياست به دليل مشكلات موجود در بازار سرمايه ايران فاقد قابليت اجرايي است.
شهرام شهميري، كارگزار رسمي بورس تهران در اين باره مي گويد: اين ديدگاه كه باشگاه هاي پرطرفدار در صورت ورود به بورس با استقبال هواداران روبه رو خواهند شد كاملاً اشتباه است.
وي مي افزايد: فعاليت در بورس كاري احساسي نيست زيرا در بورس فقط سودآوري و بازده سهام مطرح است و اين ديدگاه كه ورود باشگاه هاي ورزشي به بورس باعث جلب حمايت هواداران مي شود چندان سنجيده به نظر نمي رسد.
وي با اشاره به اين كه قيمت سهام براساس سودآوري آن محاسبه مي شود، ادامه مي دهد: اگر اين باشگاه ها وارد بورس شوند به طور قطع سهامشان به يكي از پرريسك ترين سهام تالار تبديل خواهد شد زيرا مبنا و ميزان درآمد باشگاه هاي ورزشي در ايران شفاف نيست.
شهميري مي گويد: از سوي ديگر هر شركت براي ورود به بورس بايد نخست «سهامي عام» شود بعد تا دو سال ترازنامه و صورت هاي مالي شفاف ارائه كند و سپس در مورد ورود آن به بورس تصميم گيري شود، در حالي كه باشگاه هاي ورزشي ما هيچ يك از اين شرايط را ندارند. حال چگونه مي خواهند سهامشان را در بورس عرضه كنند، معلوم نيست.
اين كارشناس بازار سرمايه مي افزايد: شركت هاي توليدي و خدماتي كه تقاضاي ورود به بورس را ارائه مي دهند مي توانند توليد و فروش و احتمال عدم تحقق آنها را پيش بيني كنند اما اين موضوع در مورد باشگاه هاي ورزشي صادق نيست.
اما اكبر زرگاني نژاد ضمن موافقت با پذيرش سهام باشگاه هاي ورزشي در بورس مي گويد: ورود اين باشگاه ها به بورس بنيه مالي آنها را تقويت مي كند و به اين ترتيب بدنه باشگاه هاي ورزشي استوارتر مي شود كه در نهايت ضمن بهبود شرايط ورزش كشور بازار سرمايه را نيز با رشد مناسبي روبه رو خواهد كرد.
وي مي افزايد: ورود اين باشگاه ها و هواداران آنها به بورس باعث ايجاد تنوع در بين سهامداران خواهد شد.
وي در عين حال تصريح مي كند: اين باشگاه ها بايد قبل از ورود به بورس برنامه ها و اهداف بلندمدت خود را مشخص كنند، در غير اين صورت مسلماً به نتيجه نخواهيم رسيد.
|