كتاب «هر كسي كار خودش» (فرهنگ مشاغل جبهه) از مجموعه دانستني هاي جنگ، كاري از واحد كودك و نوجوان دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري به قلم رحيم مخدومي توسط انتشارات سوره منتشر شد.
اين كتاب تلاش دارد اصطلاحات مربوط به «شغل» رزمندگان را در دوران دفاع مقدس به علاقه مندان معرفي كند. به نوشته نويسنده كتاب، نسل بعد از جنگ، وقتي خاطرات جنگ را مي خواند، به اصطلاحاتي برمي خورد كه براي او ناآشناست و مثل كسي مي ماند كه بدون در دست داشتن نشاني، وارد شهري غريب شده است. اين كتاب خاطرات جنگ را به دست نسل بعد از جنگ مي دهد تا از خواندن خاطرات آن سال ها لذت ببرند.
كتاب «هر كسي كار خودش» به معرفي مشاغلي از قبيل يگان، اطلاعات و عمليات، گشتي رزمي، گشتي شناسايي، گردان پياده، تيرانداز، تك تيرانداز، قناصه چي، آرپي جي زن، تيربارچي، پيك،  نيروي آزاد، حمل مجروح، بي سيم چي، ادوات گردان، دوشكاچي، خمپاره انداز، تخريب، تخريب چي، جنگهاي نامنظم، يگان دريايي، غواصي، آبي خاكي، سكانداري، قايق تندرو و... مي پردازد.
اين كتاب در قطع رقعي با ۱۴۴ صفحه و قيمت ۸۰۰ تومان به بازار كتاب عرضه شده است.

كاربران پروپا قرص اينترنت عبارت معروفي دارند: «Thanks to soviets»، «از شوروي متشكريم»، چرا كه در واقع اينترنت، اولين بار در قالب ARPANET (مخفف عبارت Advanced Research Project Agency )يا آژانس پروژه هاي پژوهشي پيشرفته با حمايت و پشتيباني وزارت دفاع آمريكا پنتاگون از سال ۱۹۶۹ قدم به عرصه ارتباطات گذاشت. آن موقع، هدف از بوجود آمدن آرپانت، كنترل و حفاظت از اطلاعات محرمانه دولت آمريكا و نيز ممانعت از غافلگيري در برابر حملات احتمالي هسته اي شوروي سابق بود. به  علاوه مجموعه آرپانت در ابتدا چيزي بيش از ۴ كامپيوتر نبود. بعدها و از اواسط دهه هشتاد، اينترنت با اهداف عمومي و چند منظوره شروع به گسترش كرد. اما دنياي امروز به نحو گسترده اي به ارتباطات مستمر يا كنش متقابل ميان مردمي كه بسيار جدا از يكديگرند، وابسته است. در ميان فرهنگ هاي قديمي تر، بخش اعظم دانش موجود، آن چيزي بود كه دانش محلي ناميده شده است. سنت ها در اجتماع محلي، انتقال مي يافت و اگر چه انديشه هاي كلي فرهنگي به تدريج در مناطق وسيعي منتشر مي گرديد، فرايندهاي انتشار فرهنگي طولاني، كند و ناپيوسته بود. امور اقتصادي نيز در اينگونه فرهنگ ها، داراي همين ويژگي ها بود. حركت هاي اقتصادي، محدود به جغرافيا، اجتماع صاحب فرهنگ، اوضاع و احوال سياسي ميان همسايگان فرهنگي و قومي و امكانات توليدي محدود آن اجتماع و بسياري عوامل محدود كننده ديگر بود و نهايتاً كم حجم، كند، ناپيوسته و ناپايدار بودند.
امروز ما در كل جهان زندگي مي كنيم. از اوضاع و احوال و رويدادهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي هزاران كيلومتر دورتر آگاهيم و اين همه، مرهون ارتباطات الكترونيكي است. در حال حاضر هرگونه تغيير و پيشرفتي در عرصه انتشار و تبادل اطلاعات و تكنولوژي اطلاع رساني، حتي مهم تر از هر جنبه سياسي، اقتصادي و يا توليد صنعتي در جريان توسعه هر جامعه اي نقش حياتي دارد.
پيش از آن كه وارد بحث اصلي شويم، ضروري است قدري در مورد فرآيند ارتباط و اركان آن مروري داشته باشيم و از اين مدخل، بازخوردهاي اينترنت را در جوامع مورد بررسي قرار دهيم.
الگوي «لسول»، ساده ترين فرمولي است كه به وسيله آن مي توان دروازه هاي دنياي ارتباطات را گشود. او خود در مقاله اي كه بدين منظور نگاشته بود، يكي از ساده ترين راههاي توصيف يك فرآيند ارتباطي را پاسخ گويي به اين پرسشها دانسته است:
چه كسي؟ چه مي گويد؟ در كدام كانال يا روش؟ به چه كسي؟ و با چه اثري؟
پس در يك ارتباط، عوامل فرستنده، محتوا، كانال يا وسيله ارتباطي، گيرنده و آثار يا نتايج حاصل از پيام دريافت شده مورد بررسي قرار مي گيرند.
ارتباطات همگاني و جمعي در بسياري از جنبه هاي زندگي اجتماعي ما دخالت دارند. سياست، اقتصاد، فرهنگ، بهداشت و سلامت اجتماعي و سرگرمي و فعاليتهاي جنبي. در حال حاضر، روزنامه ها، مجلات، سينما، راديو، تلويزيون و بسياري از وسايل ارتباط جمعي ديگر اغلب به عنوان وسيله سرگرمي محسوب مي شوند كه ديدگاه كاملاً گمراه كننده اي است. در واقع اينها در بسياري از فعاليت هاي روزمره ما مؤثر واقع مي شوند. از خريدهاي روزانه تا معاملات تجاري بزرگ ميان ۲ نقطه با فاصله چند هزار كيلومتر و...
اين كه چه كسي مالك اين رسانه هاست و يا به بيان ديگر فرستنده پيام كيست، تا ميزان زيادي بستگي به ساختار سياسي و اجتماعي كشورها دارد. در كشورهايي كه بخش دولتي، اداره كننده اين نهادها است، فرستنده با سياستگذاري خاص خود و محتوايي را كه صلاح مي  داند و مدنظر دارد، اشاعه مي دهد. اما در كشورهايي كه به عنوان نمونه راديو و تلويزيون در دست بخش خصوصي است، هر چند كه باز هم هر يك، مطلب مورد نظر خود را ارائه مي دهد، اما تكثر فرستنده پيام و رقابت ميان آنان باعث مي شود مخاطب يا گيرنده تا حدي حق انتخاب داشته باشند. به هر جهت، فرستنده پيام هر خصوصيتي داشته باشد، يا از هر كانالي به فراخور كاركرد آن استفاده كند، اين وسايل ارتباطي به فراهم ساختن چهارچوبهاي تجربه و نگرشهاي كلي فرهنگي كه درون افراد در جوامع امروزي اطلاعات را تفسير مي كنند و سازمان مي دهند، كمك مي كنند. به عبارت ديگر تفاوت هاي اصلي ميان كاركرد هاي اين وسايل ارتباط جمعي به مقوله آثار و نتايج حاصل از پيام بازمي گردد. در اصل مسئله اصلي، بازخور و يا Feedback است.
شايد مهم ترين و يا درخشان ترين تفاوت ميان اينترنت و اغلب كانالهاي ارتباط جمعي، اين باشد كه وقتي از اينترنت استفاده مي كنيم، درگير يك ارتباط دو طرفه هستيم. در واقع مي توانيم هم فرستنده باشيم و هم گيرنده. در حالي كه گيرنده پيام، در برابر تلويزيون، منفعل محض است. مجبور است آنچه را به او عرضه مي شود، بدون هيچ تعاملي بپذيرد و اگر حتي تمامي سرويس ها و برنامه هاي تلويزيون را نيز در نظر بگيريم، نقش تعاملي فرد بسيار ناچيز و نزديك به صفر است. او تنها مي تواند انتخاب كند كه كدام پيام را بگيرد، اما امكان كنش متقابل را ندارد.
زماني كه يك كاربر، خود را وارد شبكه جهاني اطلاع رساني مي كند، مي تواند در قبال پيامي كه دريافت مي كند، عكس العملي نشان دهد و خود نيز پيام ساز باشد. از اينكه به او بگويند اظهارنظر نكن و فقط مصرف كننده باش فارغ است. همين شاخص، موجب رشد سريع كاربران اينترنتي نسبت به ساير كانال هاي ارتباطي بوده است و نرخ رشد در حال حاضر، خير ه كننده و از برخي منظر رعب آور است. پس يكي از اصلي ترين دلايل تمايل به كاربري اينترنت ، احساس ساده اي به نام آ زادي در كنار امكان مطلوبي به نام اختيار است.
آنچه در اين ميان بسيار مطرح خواهد شد، قدرت توليد و قدرت خريد است. كساني كه توانايي خريد اطلاعات خود را ندارند و آن را توليد هم نمي توانند كنند، از باقي قافله بسيار عقب مي مانند و اين امر تا بدان جا پيش مي رود كه توليد كنندگان اطلاعات، فقط براي كساني كه توانايي خريد آن را دارند، اطلاعات توليد مي كنند.
بدين ترتيب اليتهاي اينترنتي (Elite) به شبكه روابط حاكم مي شوند و اينترنت را در انحصار خود مي گيرند. چرا كه، تنها اين نخبگان توانايي اخذ منابع و اطلاعات را دارند و اكثر اطلاعات به گونه اي توليد مي شود كه فقط نخبگان بتوانند از آنها بهره برداري كنند!
در شبكه ارتباطات جهاني، كشورهاي در حال توسعه در معرض اين خطر قرار دارند كه يا اطلاعات را به گونه اي و به صورت جهت يافته از جانب فرستندگان اصلي كه اين حوزه را به سمت و سويي خاص هدايت مي كند، دريافت كنند يا اين كه نقششان حذف شود. پس بازخوردهاي حاصل از بزرگ ترين شبكه اطلاع رساني جهاني در جريان توسعه ملي و در راستاي راهبردهاي مناسب آن بسيار مهم تلقي مي شود.
اگر از ميان بخش هاي اصلي جريان توسعه به ۳ بخش اساسي: توسعه فرهنگي، توسعه اقتصادي و توسعه اجتماعي بسنده كنيم، به سادگي مي توانيم تأثيرات مثبت و منفي اينترنت را در هر يك از اين حوزه ها برآورد كنيم.
در مقوله توسعه فرهنگي كه تاكيد آن بيشتر به نيازهاي غيرمادي جامعه است و به دگرگوني حاصل از تراكم برگشت ناپذير عناصر فرهنگي در يك جامعه و تأثيرات آن به صورت كنترل مؤثري كه جامعه بر محيط طبيعي و اجتماعي خود اعمال مي كند، ناظر است، اينترنت تأثيرات اعجاب انگيز و بسيار قابل توجه دارد؛ تأثيراتي به غايت منفي و به نهايت مثبت: معارف، فنون، دانش و تكنيك از يك سو و فساد، بي بندوباري، بي هدفي، وقت كشي و گمراهي از سوي ديگر؛ گفت وگوي فرهنگها و يا تهاجم به فرهنگ ها. در اختيار گذاردن اطلاعات، تكنولوژي و مهارتها در كنار اشاعه فرهنگ صرفاً مصرف كنندگي.
اتفاقاً همين جاست كه اگر نتوانيم از خصيصه تعاملي اينترنت استفاده كنيم، به احتمال زياد بيش از آن كه مثبت دريافت كرده باشيم، منفي دريافت كرده ايم.
در جريان توسعه اقتصادي نيز، مطلب همين گونه است. فرآيندي كه مي بايستي در طي آن شالوده هاي اقتصادي و اجتماعي جامعه دگرگون شود، به صورتي كه باعث كاهش نابرابري هاي اقتصادي و تغييراتي در زمينه هاي توليد، توزيع و الگوهاي مصرف جامعه گردد، مي تواند بهره بسياري از امكانات پيشرفته و قانونمند اقتصادي در عرصه اينترنت دريافت نمايد. همه اين عبارت را شنيده ايم:commerce E-،banking E-،... در همين عرصه نيز بهره ما بدون استفاده از خصيصه تعاملي اينترنت در استفاده از تكنولوژي و راهكارهاي اقتصادي عرضه شده در اينترنت جز مصرفي شدن، مصرف كردن و از ميان بردن منافع حاصل از ديگر فعاليت هاي اقتصادي نخواهد بود.
توسعه اجتماعي نيز بيش از اين بهره اي نمي برد. به عبارت ديگر، جرياني كه با چگونگي و شيوه زندگي افراد يك جامعه داراي پيوندي تنگاتنگ است و در حقيقت اشكال متفاوت كنش متقابلي است كه در يك جامعه همراه با توسعه تمدن در آن رخ مي دهد، بدون بهره گيري از خصلت تعاملي اينترنت، زندگي بخش عمده اي از افراد جامعه، بدون ريشه و ساختار تغيير  شكل و ماهيت خواهد داد.
يافته هاي آماري حاكي از آن است كه اگر ما جمعيت كل جهان را ۱۰۰ نفر تصور كنيم، توزيع جمعيت در جهان بدين ترتيب خواهد بود كه ۶۱ نفر آسيايي، ۱۱ نفر اروپايي، ۱۴ نفر در نيمكره غربي و ۱۴ نفر در آفريقا زندگي مي كنند كه از اين تعداد فقط ۸ نفر امكان دسترسي به اينترنت را دارند. اما ۵ نفر آنان آمريكايي و كانادايي، ۲ نفر اروپايي و ۱ نفر يا آسيايي است يا آمريكاي لاتين و يا شايد هم آفريقايي.
در صورت عدم برنامه ريزي صحيح در ارتباط با تقابل اينترنت و جريان توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي كشور، بالا رفتن آمار كاربران اينترنتي علاوه بر جذب تبعات منفي بسياري كه از برخي از آنها نام برديم، مي توانند تنها به معناي افزايش تعداد مصرف كنندگان اطلاعاتي باشد كه منافع آن در اختيار نخبگان كشورهاي توسعه يافته و قدرتهاي بزرگ است و بدين ترتيب يك جريان اطلاع رساني از ميان جريانات ديگر موجود، مي تواند باعث شود نه تنها گامي در جهت توسعه پايدار برداشته نشود، بلكه قدم به قدم عقب تر نيز برويم و در اين ميان بيش از اثرات مثبت آن، اثرات مخرب آن است كه نصيب ما مي شود. اولين ضربه اي كه عدم تعامل اطلاعاتي و فرهنگي و در واقع فقدان خود آگاهي در كاربري اينترنت وارد مي سازد، محو شدن فرهنگ ملي و تحت سلطه فرهنگ فرستنده ها قرار گرفتن است و بدين ترتيب، زمينه هاي فراهم سازي ابزار جهت تأمين منافع فرستنده آماده و هموار مي شود و مصرف كنندگان صرف، عوامل سوددهي جهت توليد كنندگان مي شود.
به نظر مي رسد اگر در راستاي سياستگذاري ملي، قصد سرمايه گذاري، چه مالي و چه ذهني در جهت توسعه پايدار وجود دارد، انگاره اول مقوله توليد باشد. در واقع تربيت منابع انساني كه خود توليد كننده باشند. مبرهن است كه اين اولين گام در حوزه آموزش و پرورش برداشته خواهد شد. اما اگر قرار باشد رويكرد ما صرفاً آشنايي با تكنولوژي ارتباطات و اطلاع رساني و استفاده از اينترنت باشد، يعني تربيت مصرف كننده و هزينه هاي كلاني نيز در اين امر مصرف شود، در نهايت چه حاصل؟ توسعه اقتصادي و فرهنگي و در نهايت توسعه پايدار كه هدف از آن گسترش همه جانبه امكانات زندگي و رشد اعضاي جامعه است، تنها در صورتي ممكن است كه رويكرد ما تربيت نسل توليد كننده و عامل تعامل در ارتباطات و جريانات بين المللي باشد.
پرورش ذهنهاي خلاق و استعدادهاي موجود، از همان اوان طفوليت و با وجود يك جريان منظم تعليم و تربيت نتيجه بخش است.
در كنار آن، مسلم است كه آسان نمودن دسترسي اعضاي جامعه به تكنولوژي روز ارتباطات و از بين بردن فقر اقتصادي، فرهنگي و ارتباطي هم داراي نقش اساسي در جريان توسعه پايدار است.
يكي از اشكالات عمده فقر، خارج شدن از شبكه روابط است. عدم امكان استفاده از كانالهاي ارتباطي جمعي و بين المللي به علت نبود تكنولوژي يا عقب ماندگي آن يا به علت عدم دانش كافي و وافي از دلايل اساسي خارج شدن از شبكه روابط است. نهايت اين است كه اين جوامع باز هم صرفاً به مصرف كنندگان اطلاعات كهنه و كم اثر تبديل شوند و هيچ نقشي و يا در واقع تواني در توليد نداشته باشند به نظر مي رسد كه چند اصل كلي را بايد در جريان توسعه پايدار مدنظر قرار داد:
۱- توسعه عرضه كردني نيست، محصولي براي فروش نيست. روندي است كه بايد طي آن، استعداد ها و توانايي اعضاي جامعه را در راهبري تحولات و نظارت و كنترل بر خويش افزايش دهد. نمي بايد گروهي دائماً برنامه هاي خود و يا اعمال خيرخواهانه را به ديگران تقديم كنند.
۲- مفاهيم مشاركت و مشورت را در عرصه اجتماع بسيار جدي تلقي كرد.
۳- به بخش خصوصي بايد بسيار بها داد. بخشي كه مي توانند يا خود توليد كننده باشند، يا توليد كننده بوجود بياورند.
۴- عرصه آموزش و پرورش و دسترسي به دانش و معلومات روز مي بايستي از عرصه كار آموزي صرف فراتر رفته و باعث كسب فهم حقيقي شامل معرفت بيشتر درباره خود، محيط خود، كاربرد دانش خود و ديگران شود هدف غائي در جريان توسعه پايدار و در ابتداي حركت در آن مي بايستي تربيت افرادي از درون جامعه باشد كه بتوانند به عنوان نيروي انساني لازم جهت ايجاد تحول و تكامل در جامعه فعاليت كنند.
شاهرخ ابراهيمي

گروه علمي فرهنگي: مديركل  آموزش  و پرورش  ابتدايي  گفت : با تصويب  شوراي  عالي  آموزش  وپرورش ، «طرح  آموزش  توصيفي» پايه اول  ابتدايي  به  صورت  آزمايشي  و محدوداز مهرماه  امسال  در كشور اجرا مي شود.
«عباس  حاج آقالو» روز يكشنبه  در گفت  وگو با خبرنگاران  افزود: اين  طرح در قالب  آئين  نامه  جديد امتحانات  و به  منظور ارتقاي  يادگيري  و بهبود نتايج  در دوره  ابتدايي  اجرا خواهد شد.
وي  توضيح  داد: براساس  طرح  آموزش  توصيفي ، ۵۰ درصد نمرات  دانش آموزان پايه  اول  در قالب  ارزشيابي  مستمر و ۵۰ درصد براساس  نتيجه  آزمون  كتبي محاسبه  مي شود.
حاج آقالو خاطرنشان  كرد: در صورت  موفقيت  اين  طرح ، «آموزش  توصيفي» درپايه هاي  دوم  وسوم  ابتدايي  نيز اجرا خواهد شد.
مديركل  آموزش  و پرورش  ابتدايي  در پاسخ  به  اين  پرسش  ايرنا كه  «چه  راهكارهايي  براي  همترازي  حقوق  معلمان  دوره ابتدايي  بادوره هاي  راهنمايي  و متوسطه  درنظرگرفته  شده است ؟»، گفت : براي  افزايش  حقوق معلمان  دوره  ابتدايي ، علاوه  بر ۲۵درصد فوق العاده  شغلي  كه  دوسال  پيش افزوده  شد، طرح  پژوهشي - كارشناسي  درقالب  افزايش  حق التدريس  معلمان  دوره ابتدايي  به  وزير آموزش  و پرورش  ارائه  شد و آقاي  حاجي  با كليات  آن موافقت كرد اما مشكلات  مالي  و بودجه اي  اين  وزارتخانه ، مانع  از اجراي  آن شده است .

گروه علمي فرهنگي: با اجراي  طرح  «اعتباربخشي » در سال  تحصيلي  جديد، هنرستانهاي  كاردانش كشور به  دريافت  گواهينامه  «كيفيت » نايل  مي شوند.
مديركل  دفتر آموزش  و پرورش  كاردانش  وزارت  آموزش  و پرورش  روز يكشنبه  به  ايرنا گفت :براساس  اين  طرح  عوامل  و عناصر مهم  درفرآيند آموزشهاي  مهارتي  ازجمله  نيروي  انساني ، فضا و تجهيزات ، روشها ومديريت  هنرستانهاي  كاردانش  سراسر كشور مورد ارزشيابي  قرار مي گيرد.
«اسفنديار چهاربند» افزود: هنرستانهاي  كاردانش  براساس  نتايج  ارزيابي اين  طرح ، به  گواهينامه  «كيفيت  عالي »، «كيفيت » و «كيفيت  قابل  قبول » كه توسط اين  دفتر صادر مي شود، نايل  مي شوند.
چهاربند تصريح  كرد: اين  طرح  امسال  به  دليل  محدوديت  مالي  تنها در ۱۴استان  كشور اجرا مي شود و تا پايان  برنامه  سوم  توسعه  تمامي هنرستانهاي كاردانش  تحت  پوشش  اين  طرح  قرارخواهند گرفت .
وي  افزود: دو ميليارد و ۸۰۰ ميليون  ريال  اعتبار براي  اجراي  اين  طرح در استانهاي  ياد شده  اختصاص  يافته  است .

گروه علمي فرهنگي: به رغم آن كه با تلاش مجلس شوراي اسلامي سهم اعتباري بخش فرهنگ در رديف بودجه دولت از يك درصد به دو درصد افزايش يافته است. هنوز سهم اين بخش براي رسيدن به رشدي نسبي، در برنامه توسعه و اعتبارات كشور صفر است.
دكتر فاطمه راكعي عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي با بيان اين مطلب گفت:  نگرش هاي مغاير و واگرا به مقوله فرهنگ، عمده ترين عاملي است كه سهم بخش فرهنگ را در برنامه ريزي ها و تخصيص اعتبارات به صفر رسانده است.
وي افزود: دو نگاه متضاد به مقوله فرهنگ وجود دارد كه يكي شأني براي فرهنگ قائل نيست و به عنوان عاملي بازدارنده، ايفاي نقش مي كند و نگاه ديگر، فرهنگ را داراي جايگاهي ويژه مي داند كه از اهرم ها و امكانات توسعه آن بي بهره است و در سطح كلان هم نگاه مشخص، همه جانبه و وسيعي نسبت به حوزه فرهنگ وجود ندارد؛ چرا كه اگر وجود داشت ما تا اين حد در بخش فرهنگ با كمبود اعتبار مواجه نبوديم.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي با تأكيد بر عدم تناسب اعتبارات و امكانات فعلي با شأن فرهنگي كشور، خاطرنشان كرد: ما ظرفيت ها و آثار درخشاني در حوزه  هاي مختلف فرهنگ از جمله سينما، موسيقي، ادبيات و... داريم كه در عرصه هاي بين المللي هم توانسته اند به جايگاه ويژه اي دست يابند و درخشش آن ها نيز حاصل تلاش فردي پديدآورندگان اين عرصه هاست.

گروه علمي فرهنگي: سومين  فصل  كاوش  دژ «حسن  صباح» بزرگترين  قلعه  اسماعيليه  ايران  به  منظورايمن سازي ، حفاظت  و خوانا كردن  طرح  و نقشه  و نيز شناسايي  دوره  زيستي ، ساختاري  و معماري  آن از ديروز آغاز شد.
به  گزارش  واحد اطلاع رساني  سازمان  ميراث  فرهنگي ، اين  قلعه كه  به  «الموت» معروف  است  از دو دژ در قسمت  بالا و پايين  تشكيل  شده است .
«حميده  چوبك» سرپرست  گروه  كاوشگران  گفت : كاوش  در مسير راه  قديمي قلعه پايين  و در اصلي  قلعه  و نيز كاوش  و خاكبرداري  در لبه هاي  دژ بالابراي  مشخص  شدن  ديواره هاي  پيرامون  قلعه  را از جمله  فعاليتهاي  گروه  برشمرد.
دژ حسن  صباح  بر فراز صخره اي  با ۱۶۰ متر ارتفاع  از سطح  زمينهاي اطراف  واقع  در «گازرخان  الموت  قزوين»، يكي  از مهمترين  كانونهاي  تاريخي  -فرهنگي  ايران  از سده  سوم  هجري  تا دوره  صفويه  است .

گروه علمي فرهنگي: كنگره جهاني تحقيقات نازايي و بهداشت باروري رويان به همت پژوهشكده رويان جهاددانشگاهي و با همكاري صندوق جمعيت ملل متحد (UNFPA)، انجمن خاورميانه اي باروري (MEFS) و انجمن جنين شناسي و توليد مثل اروپا (ESHRE) ۲۲ تا ۲۶ شهريور در سالن همايش هاي بين المللي رازي دانشگاه علوم پزشكي ايران تهران برگزار مي گردد. به گزارش روابط عمومي جهاددانشگاهي، دكتر سعيد كاظمي آشتياني رئيس اين جشنواره و رئيس پژوهشكده رويان جهاددانشگاهي صبح ديروز در جمع خبرنگاران هدف از برگزاري اين اجلاس را بررسي وضعيت جهاني بهداشت باروري، آشنايي پژوهشگران با آخرين دستاوردهاي تحقيقاتي پزشكي در زمينه درمان بيماريهاي نازايي، افزايش سطح دانش متخصصين و ايجاد امكان استفاده آنها از نتايج تحقيقات روز دنيا،  ارتقاء سطح همكاريهاي علمي بين جمهوري اسلامي ايران و دانشگاهها ذكر كرد.