شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۶۵
استقلال بانك مركزي؛ چرا؟
از - Economist:ترجمه: ف.م.هاشمي
001435.jpg
نمودار ۱: استقلا ل بانك مركزي وتورم 

«ويل راجرز» (Will Rogers) طنزپرداز برجسته آمريكايي زماني گفته بود: «شايد بتوان سه نوآوري و كشف بزرگ را از ابتداي پيدايش آفرينش برشمرد: آتش، چرخ و بانك مركزي». اما تا آنجا كه بر ما معلوم است، ابداع بانك مركزي، اختصاص به قرن بيستم دارد. شايد نخستين اشاره اي كه در ادبيات انگليسي زبان به مسأله بانك مركزي شده باشد در سال ۱۸۷۳ توسط «والتر باگات» (W.Bagehot) از اعضاي هيأت تحريريه «اكونوميست» باشد كه آن را به بانكي اطلاق كرد كه انحصار نشر اسكناس را در دست داشته و مقر آن در پايتخت كشور است. اما فقط در پنجاه سال اخير است كه اصطلاح «بانك مركزي» رايج و جهانگير شده است. در آغاز قرن بيستم فقط ۱۸ بانك مركزي در جهان وجود داشت. حال آن كه اكنون اين رقم از ۱۷۳ فراتر مي رود...
در گذشته وظيفه اصلي بانك مركزي سياستگذاري پولي يا حمايت از سيستم بانكي نبود بلكه تأمين مالي هزينه هاي دولت وظيفه عمده آن به شمار مي رفت. قديمي ترين بانك مركزي جهان، بانك سوئد است كه در سال ۱۶۶۸ به منظور تأمين هزينه هاي نظامي دولت تأسيس شد. بانك انگليس نيز در سال ۱۶۹۴ با هدف تأمين هزينه هاي جنگ با فرانسه تأسيس شد. حتي در اواخر دهه ۱۹۴۰ نيز «استافورد كريپس »(S.cripps) وزير دارايي وقت انگليس به خود جرا‡ت داد كه بانك انگلستان را «بانك خود»  بنامند. اما امروزه اغلب بانك هاي مركزي از تأمين مالي هزينه هاي دولتي منع شده اند.
001445.jpg
نمودار ۲- بهاي كالا هاي مصرفي در كشورهاي صنعتي جهان
درصد افزايش نسبت به سال قبل

تا اوايل قرن بيستم، ايالات متحده فاقد بانك مركزي بود و بانك هاي خصوصي اين كشور خود را‡ساً به ضرب سكه و نشر اسكناس مي پرداختند. لذا، در اين ايام بحران بانكي در آمريكا پديده اي شايع بود، اما پس از يك سلسله بحران هاي شديد، سرانجام در سال ۱۹۱۳، فدرال رزرو آمريكا تأسيس شد. هدف اصلي اين بانك، نظارت بر فعاليت بانك ها و ايفاي نقش وام دهنده آخرين مرجع (Lender of Last Resort) در ايالات متحده بود. امروزه نيز فدرال رزرو آمريكا يكي از معدود بانك هاي مركزي جهان است كه هنوز مسؤوليت نظارت بر فعاليت بانك ها را نيز برعهده دارد. اكثر كشورهاي جهان، اين مسؤوليت را برعهده نهادي ديگر قرار داده اند.
دوران جديد فعاليت بانك هاي مركزي، از اوايل دهه ۱۹۷۰ با تأكيد بر نقش آنها در سياستگذاري هاي پولي آغاز مي شود. در اين زمان، ارتباط ديرينه ميان پول و طلا سست شد و سيستم «برتون وودز» كه مبتني بر ثبات نرخ ارز بود، عملاً فروپاشيد تا زماني كه كشورهاي جهان از استاندارد طلا تبعيت مي كردند و نرخ ارز را ثابت نگاه مي داشتند، سياستگذاري پولي به معناي امروزين آن وجود نداشت. تنها از زماني كه نرخ ارز به صورت شناور درآمد هر كشور جهان توانست سياست پولي خاص خود را تدوين و به مورد اجرا بگذارد.
در آغاز دولت ها كنترل شديدي بر سياستگذاري هاي پولي داشتند و زمان و مقدار تغيير نرخ بهره را به بانك مركزي ديكته مي كردند. اما وقتي تورم ابعاد گسترده تري به خود گرفت دولتمردان به مزاياي استقلال بانك مركزي در سياستگذاري هاي پولي پي بردند. احتمال اين كه ساستمداران كوته بين، سياستگذاري پولي را فداي منافع كوتاه مدت جناحي و انتخاباتي خود كنند، بسيار است لذا يك نهاد مستقل لازم است كه بتواند بر كنار از فشارهاي سياسي، سياستگذاري صحيح پولي را به منظور نيل به ثبات قيمت ها دنبال كند.
001440.jpg
نمودار ۳- بهاي كالا هاي مصرفي در انگليس 

وقتي بنگاه هاي اقتصادي و كارگران احساس كنند كه سياست هاي پولي به طور مستقل و صحيح اتخاذ مي شوند خود به همكاري با آن پرداخته و به سرعت در جهت تعديل قيمت ها و دستمزدها حركت خواهند كرد. به اين ترتيب تورم با كمترين هزينه (چه از نظر توليد و چه از نظر اشتغال) مهار مي شود.
براساس برخي بررسي هاي انجام شده در اوايل دهه ۱۹۹۰، در كشورهايي كه بانك مركزي آنها از استقلال بيشتري برخوردار است نرخ تورم نيز به مراتب نازل تر از ديگر كشورها است، بدون اين كه نرخ رشد اقتصادي اين دو گروه از كشورها چندان با يكديگر تفاوت كند. البته اين يك رابطه علي نيست. برخي از اقتصاددانان مانند «آدام پازن» (Adam Posen) از «انستيتوي اقتصاد بين الملل» در واشنگتن معتقدند كه به عنوان مثال، نرخ تورم نازل آلمان در دوران پس از جنگ و استقلال نسبي بانك مركزي اين كشور در دوران مزبور، خود معلول عامل سومي بود كه خاطره تلخ آلماني ها از تورم افسار گسيخته در اين كشور است.
هيچ بانك مركزي را در جهان نمي توان يافت كه از استقلال كامل برخوردار باشد. قبل از تأسيس بانك مركزي اروپا (ECB)، «بوندس بانك 
(Bundes Bank) آلمان، مستقل ترين بانك مركزي جهان محسوب مي شد. معهذا، باز هم دولت آلمان نظر اين بانك را در مورد تعيين نرخ ارز براي آلمان متحد نپذيرفت. برخي از بانك هاي مركزي مانند بانك انگلستان، در سياستگذاري هاي پولي، كاملاً مستقل عمل مي كنند اما سياستگذاري در مورد نرخ تورم در اين كشورها توسط دولت انجام مي گيرد
اما استقلال كامل بانك مركزي،  دواي همه دردها نيست. چه بسا بانك هاي مركزي كه در سياستگذاري هاي خويش دچار اشتباه مي شوند. به عنوان مثال، وقتي آلمان تورم افسارگسيخته سال ۱۹۲۳ را تجربه كرد، «رايش بانك» (Reichs bank) از استقلال كامل برخوردار بود.

بانك و بورس
آب و كشاورزي
اقتصاد
انرژي
بازرگاني
بيمه
بين الملل
رويداد
صنعت
گزارش
|  آب و كشاورزي  |  اقتصاد  |  انرژي  |  بازرگاني  |  بانك و بورس  |  بيمه  |  بين الملل  |  رويداد  |
|  صنعت  |  گزارش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |