يكشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۶۶ - Sep14, 2003
انديشه
Front Page

گزارشي از دومين سمينار ميان منطقه اي كشورهاي آسياي مركزي- غربي و جامعه اطلاعاتي
اعلاميه هزاره
دكتر رويا معتمدنژاد: برپايي نخستين مرحله اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي در ماه دسامبر ۲۰۰۳(آذرماه ۱۳۸۲) براي بررسي موانع متعددي كه بر سر راه هدف هاي مهم مندرج در «اعلاميه هزاره» قرار دارند فرصت مناسبي فراهم خواهد كرد
014217.jpg

اشاره:
دومين سمينار ميان منطقه اي كشورهاي آسياي مركزي- غربي و جامعه اطلاعاتي، ۱۱ و ۱۲ شهريور جاري با همكاري مركز پژوهش هاي ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي، وزارت پست و تلگراف و تلفن و شوراي عالي اطلاع رساني درتهران برگزار شد.
اهميت بين المللي اين سمينار از يك سو به برگزاري سي ودومين اجلاس كنفرانس عمومي يونسكو كه قرار است در ۲۹ سپتامبر تا ۱۷ اكتبر ۲۰۰۳ برابر با ۷ تا ۲۵ مهر ۱۳۸۲ تشكيل شود، برمي گردد كه به هر حال جمع بندي بحث هاي اين سمينار پيرامون كاربرد چند زبان گرايي و دسترسي همگاني به فضاي رايانه اي و تصميم گيري ها و پيشنهادهاي ارائه شده، مي تواند به كميسيون ارتباطات يونسكو و اجلاسيه ياد شده راه يابد و طرح موضوع كند و از سوي ديگر، چون در آستانه برگزاري «اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي» در ۱۰ تا ۱۲ دسامبر ۲۰۰۳ برابر با ۱۹ تا ۲۱ آذرماه ۱۳۸۲، قرار داريم؛ برپايي اين سمينار براي تدارك بيانيه هاي رسمي هيأت نمايندگي ايران در اجلاس جهاني سران بسيار مثبت و مفيد خواهد بود.
نكته ديگر آن كه اهميت منطقه اي سمينار نيز به لحاظ ايجاد همكاري ها و هماهنگي هاي ارتباطي بين كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز و چند كشور آسياي غربي و جنوب غربي مانند تركيه، سوريه، لبنان، هند، پاكستان و افغانستان بسيار قابل توجه است. يادآوري مي شود نخستين سمينار منطقه اي در همين زمينه و براي تدارك برگزاري كنفرانس عالي سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي، در شهريورماه ۱۳۸۰ (سپتامبر ۲۰۰۱) در تهران تشكيل شد.
در اين گزارش، به انعكاس چكيده اي از نظرات برخي از متخصصين و صاحب نظران در عرصه علوم ارتباطات، پرداخته شده است.
گروه انديشه
گزارش از :
معصومه كيهاني
گذر از الگوي حاكم جهاني
دكتر محمد مهدي فرقاني، رئيس مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها و عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي در سخنراني خود به بررسي چگونگي گذر از الگوي حاكم در جامعه اطلاعاتي جهاني پرداخت و گفت: «حدود سه ماه ديگر نخستين اجلاس سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي در ژنو برگزار مي شود. اين نشست را مي توان مهمترين و تعيين كننده ترين اجلاس آغاز هزاره سوم براي تكميل نقشه معماري جهان آينده ناميد. چگونگي پيشبرد جامعه اطلاعاتي در كشورهاي مختلف و در واقع، چگونگي تكوين پروژه جهاني سازي يا به تعبير سرژلاتوش، محقق و استاد دانشگاه پاريس، «غربي سازي جهان».
به نظر مي رسد سران جهان بويژه رهبران كشورهاي در حال توسعه در اين اجلاس، وظيفه اي بس خطير دارند، چرا كه مي بايست در مديريت پروژه اي كه مي تواند الگوي حاكم دانيل لرنر، نظريه پرداز آمريكايي توسعه در دهه هاي ۵۰ و ۶۰ ميلادي را تداعي كند، نقش و سهم تاريخي خود را ادا كنند.
ايالات متحده، نزديك به دو دهه مدعي نسخه پردازي جهاني براي توسعه جهان سوم بود؛ الگويي كه هم امروز نيز علي رغم پذيرش انتقادهاي فراوان و تجربه عملي نه چندان موفق، به الگوي حاكم توسعه شهرت دارد.»
جامعه اطلاعاتي جهاني از منظر انتقادي وي اين پرسش اساسي را مطرح كرد كه آيا در آغاز هزاره سوم با الگوي حاكم ديگري كه توسط غرب و بويژه آمريكا، مديريت مي شود، روبه رو نيستيم؟ آيا چند و چون پيشبرد جامعه اطلاعاتي جهاني كه به واقع قرائت ديگري از پديده جهاني سازي محسوب مي شود، احتمال نمي رود كه بار ديگر در هيأت الگوي توسعه، رخ نشان دهد؟
دكتر فرقاني، در پاسخ به اين پرسش، اظهار داشت: پيشنهاد اين مقاله، مطلقاً آن نيست كه به اين واقعيت در راه، قاطعانه، «نه» بگوييم و خود را در حصار شعارهاي واقعيت گريز، زنداني سازيم، زيرا انكار واقعيت، حضور و ماهيت آن را تغيير نمي دهد.
حتي بحث اين نيست كه جامعه اطلاعاتي جهاني، حامل فرصت ها و دستاوردهاي مثبت براي كشورهاي در حال توسعه يا جهان سوم سابق نيست. وعده هاي دلفريب و جذاب و در عين حال انساني جامعه اطلاعاتي را از خاطر نبرده ايم، پيشبرد مؤثر حق دسترسي برابر و همگاني به اطلاعات، ارتقاي كيفيت زندگي بشر، بسط دموكراسي و آزادي، محو فقر و گرسنگي، شكوفايي استعدادهاي عمومي، پيشبرد كثرت گرايي در همه زمينه ها و... و كتمان نيز نمي توان كرد كه به مدد تلاش ها و فعاليت هاي سازمان هايي چون يونسكو، بخشي از اين چشم اندازها تحقق يافته و عزمي جهاني براي تقويت اين دستاوردها نيز در حال شكل گيري است، اما سؤال آن است كه اين پديده را چه كسي يا كساني و چگونه مهندسي مي كنند؟
به اين ترتيب، رئيس مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها ضمن بررسي آثار مثبت جامعه اطلاعاتي جهاني، از منظري انتقادي به اين موضوع پرداخت.
كاربران، دروازه بانان واقعي
دكتر نعيم  بديعي ،عضو هيأت علمي گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي از ديگر سخنرانان اين سمينار بود كه چالش هاي روزنامه نگاري الكتروني و اهميت گسترش زمينه هاي آزادي بيان و اطلاعات را مورد بررسي قرار داد.
وي با اشاره به اين كه پيشرفت هاي فن آوري هاي نوين ارتباطي كه تاكنون براي بيش از نيم ميليارد نفر از مردم در دنيا امكان دسترسي به شبكه هاي اطلاعاتي را پديد آورده، ابعاد گوناگون جامعه جهاني را تحت تأثير قرار داده است، گفت: در عرصه روزنامه نگاري، پيدايش روزنامه هاي الكترونيكي (electronic NewsPapers) و همچنين تارنماهاي خبري (New Websites) باعث تحولي شگرف در شيوه انتشار خبر ها و نقش سنتي «دروازه باني» شده است.
بررسي اجمالي اين روزنامه ها و تارنماها نشان مي دهد كه آن شيوه برجسته سازي كه در روزنامه هاي سنتي در تيترها، ليدها و گزارش هاي خبري ديده مي شود، در روزنامه هاي الكترونيكي شكل ديگري دارد.
در روزنامه هاي اخير، دروازه بان واقعي، خود خوانندگان(كاربران) هستند كه با مراجعه به تارنماي موردنظر و نگاهي به فهرست ارائه شده به گزينش مطالب مي پردازند. به اين ترتيب، نقش هدايت و شكل دهي افكار عمومي توسط رسانه هاي سنتي در حال تغيير است.
به همين دلايل است كه همزمان با گسترش روزنامه هاي الكترونيكي و تارنماهاي خبري، سانسور مطالب آنان توسط دولت ها نيز افزايش يافته است. باور عمومي اين است كه روزنامه هاي الكترونيكي و تارنماها تهديدي غيرقابل كنترل براي حكومت هاي اقتدارگرا هستند. مطالعات مختلف در اين زمينه نشان مي دهند كه چنين نيست. حكومت هاي اقتدارگرا كه در طول حيات خود نظارت وكنترل مطبوعات، راديو و تلويزيون را در دست داشته اند، راه هاي مقابله با شبكه جهاني اينترنت را نيز يافته و نظارت و كنترل آن را به دست گرفته اند. اگرچه آثار بلندمدت سياسي، اجتماعي و فرهنگي اينترنت هنوز به صورت سؤال مطرح است، با اين حال آثار كوتاه مدت آن در اكثر كشورها ملاحظه مي شود. دكتر بديعي در ادامه سخنانش به ارزيابي پژوهشي با عنوان «بررسي آزادي مطبوعات: سال ۲۰۰۱» پرداخت كه در آن، نحوه برخورد دولت ها با چگونگي استفاده مردم از اينترنت و تارنماها در ۱۳۱ كشور جهان مورد مطالعه قرار گرفته است.
وي چالش هاي بالقوه در روزنامه نگاري الكتروني و تارنماها را اين گونه برشمرد: ۱- محدوديت دسترسي به تارنماها در شبكه جهاني اينترنت. ۲- فيلترگذاري محتواي تارنماها. ۳- مانيتور كردن فعاليت هاي كاربران اينترنت. ۴- ممنوعيت استفاده از شبكه جهاني اينترنت.
چگونگي تحقق هدف هاي اعلاميه هزاره
در جامعه اطلاعاتي
محور اساسي سخنراني دكتر رويا معتمدنژاد، عضو هيأت علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي، مشخص كردن هدف هاي توسعه اي مندرج در اعلاميه  اجلاس سران در آستانه آغاز هزاره سوم و چگونگي انعكاس برنامه هاي تداركاتي «اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي» براي بررسي ميزان گرايش  اجلاس جهاني جديد در جهت كمك به پيشرفت كشورهاي در حال توسعه بود.
وي به اين موضوع پرداخت كه در اجلاس جهاني سران به مناسبت فرا رسيدن آغاز هزاره سوم كه به ابتكار سازمان ملل متحد در روزهاي ۶ تا ۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰ در مقر اين سازمان در شهر نيويورك تشكيل شد، رهبران ۱۸۹ كشور جهان در مورد مسائل بسيار مهم و اضطراري آغاز هزاره سوم جديد، به گفت وگو نشستند و با تصويب قطعنامه اي، در چارچوب اعلاميه معروف به «اعلاميه هزاره» متعهد شدند كه شرايط زندگي انسان ها را در سراسر نقاط دنيا بهبود بخشند و در كنار اين اهداف، اعلاميه ياد شده تعهدات گوناگوني را در زمينه هايي همچون حقوق بشر، حاكميت درست و نيز دموكراسي، پيش بيني كرده است. با گذشت كمي بيش از يك سال از تصويب اين اعلاميه، مجمع عمومي ملل متحد در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۰۱، قطعنامه  ديگري(قطعنامه شماره ۱۸۳ پنجاه و ششمين اجلاسيه مجمع عمومي ملل متحد) را اين بار در مورد ضرورت برگزاري يك اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي به تصويب رساند.
در اين قطعنامه، بر نقش فن آوري هاي نوين اطلاعات و ارتباطات در تحقق اهداف ياد شده و نيز بر ضرورت استفاده از امكانات بالقوه آنها در جهت توسعه، تأكيد خاص شده است.
دكتر رويا معتمدنژاد در نهايت به اين جمع بندي رسيد كه برپايي نخستين مرحله اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي در ماه دسامبر ۲۰۰۳(آذرماه ۱۳۸۲)، براي بررسي موانع متعددي كه بر سر راه هدف هاي مهم مندرج در «اعلاميه هزاره» قرار دارند، فرصت مناسبي فراهم خواهد كرد و نشان خواهد داد كه كشورهاي عضو جامعه بين المللي و مخصوصاً كشورهاي بزرگ صنعتي، براي تحقق هدف هاي «اعلاميه هزاره، چه آمادگي هايي دارند و چه اقدامات مثبتي مي توانند در مورد آنها انجام دهند.»
اهميت هويت سازي ملي نمادين
احمد ميرعابديني، دانشجوي دكتراي علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي از ديگر سخنرانان اين سمينار بود كه پيرامون «آسياي مركزي و هويت ملي نمادين» صحبت كرد.
وي با اشاره به اين كه هويت سازي ملي نمادين بخشي از تلاش هاي دولت- ملت سازي است كه به ويژه بعد از جنگ جهاني دوم، با ساختن پرچم و سرود ملي، تسريع شد، گفت: اين تلاش ها از دهه ۱۹۷۰، با گسترش فن آوري اطلاعات و ارتباطات و مطرح شدن جامعه اطلاعاتي، جامعه مجازي و جامعه نمادين، وارد مرحله جديدي شده است.
ورود به جامعه اطلاعاتي جهاني، نيازمند هويت ملي نماديني است كه از درون قوم ها و مليت ها منشأ مي گيرد. اين هويت بايد مورد تأييد فرهنگ هاي ملي باشد و در مناسبات و روابط فرهنگي، اقتصادي، سياسي دولت- ملت ها به رسميت شناخته  شود و به كار رود.
هويت ملي نمادين نيازمند ساختن و داشتن عناصر هويت ملي است كه از طريق آنها بتوان دولت- ملت ها را در شكل هاي رسانه اي از يكديگر باز شناخت. در چنين شرايطي، كشورهاي آسياي مركزي كه مي كوشند در جريان هويت سازي ملي نمادين، وضعيت خود را به عنوان دولت- ملت هاي مستقل، به روشني از ساير كشورها متمايز كنند، بايد خود را در شكل ها و آرايش هاي جديدي تعريف و در فرآيند جهاني سازي به ساير كشورها معرفي كنند.»
شيعيان و محيط  سايبر
دكتر حسام الدين آشنا،عضو هيأت علمي دانشكده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق عليه السلام، نيز در اين سمينار به موضوع درآمدي بر جامعه شناسي ارتباطات مذهبي- رايانه اي پرداخت.
014220.jpg

وي در سخنراني اش مهمترين مراحل تاريخي و انواع حضور مسلمانان شيعه ايراني را در محيط سايبر و رويكرد مثبت شيعيان نوآور را به فن آوري هاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي مورد بررسي و توجه قرار داد.
دكتر آشنا اظهار داشت: شواهد موجود نشان مي دهند شيعيان در مواجهه با موج اول رسانه هاي چاپي، به خصوص در حوزه كتاب، مثبت و فعال برخورد كردند. ولي به نظر مي رسد در برخورد با رسانه هاي موجي، ديداري و شنيداري، به خصوص تلويزيون و سينما استقبال كمتري وجود داشت.
در واقع، تا قبل از انقلاب اسلامي، به دليل وابستگي اين نهاد به دولت غيرمشروع، مراجع ديني اين رسانه هاي جديد را از كالاهاي فرهنگي و شيوه زندگي خانواده هاي متدين خارج ساخته بودند و اين جريانات مرتبط با انقلاب بود كه خانه هاي مؤمنان را به روي رسانه هاي مدرن گشود.
استقرار دولت دين محور پس  از انقلاب اسلامي، مواجهه دين گرايي و رسانه هاي جديد را وارد مرحله جديد كرد.
وي با اشاره به اينكه با آغاز دهه هفتاد خورشيدي، موج جديدي از رسانه ها مبتني بر ارتباطات رايانه اي در ميان ايرانيان رواج يافت، افزود: رسانه هاي رايانه اي با توجه به ماهيت فرامرزي و وسعت انتشار و در فقدان سياستگذاري متمركز، انديشه ها و انگيزه هاي جديد را براي حضور فعال و مؤثر دين باوران در فضاي بيكران رسانه هاي ديجيتال به همراه آورد.
جهان مجازي و واقعيت ما
سيد نورالدين رضوي زاده، پژوهشگر ارشد مركز تحقيقات روستايي وزارت جهاد كشاورزي نيز به اهميت و جايگاه فن آوري هاي نوين ارتباطات و اطلاعات پرداخت و گفت :از يك سو اين فناوري ها وضعيتي را ايجاد نموده اند كه در آن بنيان هاي اساسي زندگي، يعني مكان و زمان به شدت دستخوش تغيير و فشردگي شده اند و از سوي ديگر، نظام ارتباطات رسانه اي جهاني كه سابقاً به دليل ماهيت يك طرفه و يك سويه آن از شمال به جنوب، مورد انتقاد قرار مي گرفت، امروز با ظهور پديده اينترنت كه ماهيتاً دوسويه است و فرصت مشاركت براي توليد و انتشار پيام و اطلاعات را براي كشورهاي جنوب فراهم مي سازد، تا حدود زيادي دموكراتيك گشته و نظريه هاي انتقادنگر ارتباطات جهاني را نسبتاً تضعيف كرده است.
وي با بررسي واژه هاي جهاني شدن، جهاني كردن و جهان گرايي، به اين موضوع پرداخت كه از ويژگي هاي اين عصر، روند رو به رشد توانايي و استفاده از فن آوري هاي جامعه اطلاعاتي و جهاني شدن اقتصاد است و اين نكته بيانگر آن است كه يك تغيير بنيادين در حال تحقق است و آن انتقال «جامعه صنعتي» به «جامعه اطلاعات بنيان» است. پيدايي و پيشرفت اينترنت در ايجاد شرايط گذار از جامعه صنعتي به جامعه اطلاعاتي نقش مهمي داشته است و اين نشانه آغاز يك هستي جديد است كه در كنار جهان واقعي شاهد تولد جهان دومي هستيم كه از آن با عناوين متفاوت چون «فضاي سايبر»، «جهان مجازي» و «جامعه شبكه اي» ياد مي شود. يعني شكل گيري يك نظم نوين اجتماعي كه با مرزشكني هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي خود نوعي بي نظمي فرا اجتماعي را تداعي مي كند. فضاي مجازي ساخته شده از تجمع واسطه هاي الكتروني و رايانه اي عرصه كنش و تعاملات اين جهان دوم و مجازي است.
سرمايه گذاري هاي فزاينده براي تشكيل ابزارهاي ارتباطي و اطلاعاتي اين فضا، از چشم انداز غلبه اين «فضاي مجازي دوم» بر «فضاي واقعي نخست» خبر مي دهند،به نحوي كه در آينده نزديك، شاهد آن خواهيم بود كه فضاي مجازي برآمده از فن آوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي، عرصه اصلي تعاملات اجتماعي انسان در سطوح و ابعاد مختلف خواهد بود.

تازه هاي انديشه
014223.jpg

اولويت دموكراسي بر فلسفه
نويسنده: ريچارد رورتي/ ترجمه از: خشايار ديهيمي/ انتشارات: طرح نو/ نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۲/ شمارگان: ۳۰۰۰ نسخه/ بها: ۹۰۰ تومان.
كتاب اولويت دموكراسي بر فلسفه نخستين كتابي است كه از ريچارد رورتي؛ فيلسوف معاصر آمريكايي به فارسي برگردانده مي شود.
اگرچه طيف كلي آراي ريچارد رورتي در حوزه فلسفه تحليلي شناخته مي شود، اما وي كوشيده تا با عطف توجه به آراي فيلسوفان بزرگ قاره اي چون هيدگر، هگل و اخيراً دريدا و فوكو نظرياتش را بسط و گسترش درخوري ببخشد.
رورتي در اين كتاب كوشيده تا نخست به انتقاد فيلسوفان و نظريه پردازان جامعه گرا به آراي جان رالز؛ فيلسوف معاصر پاسخ گويد و در كنار اين مهم به بحث در باب اهميت بنيادين آزادي و تلقي ليبرال از دموكراسي مي پردازد. به نظر رورتي «آزادي از نوعي كه در ليبراليسم و دموكراسي ليبرال وجود دارد بهترين راه تأمين همبستگي و عدالت در اجتماع است و تا آزمون ديگري نشان ندهد كه بديل بهتري هست بايد به همين نظام قناعت كرد.»
كتاب «اولويت دموكراسي بر فلسفه» حاوي مقدمه مفيدي از مترجم در باب جايگاه فلسفي رورتي است.
014229.jpg

هرمنوتيك فلسفي و نظريه ادبي
نويسنده: جوئل واينسهايمر/ ترجمه: مسعود عليا/ انتشارات: ققنوس/ نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۱/ بها: ۱۷۰۰ تومان.
كتاب «هرمنوتيك فلسفي و نظريه ادبي» با عنوان فرعي مروري بر آراي گادامر در گستره هرمنوتيك از جمله آثار مفيد و رواني است كه در زبان فارسي درباره هرمنوتيك گادامري وجود دارد. در اين كتاب كه به طرز موشكافانه اي نوشته شده، نويسنده به چگونگي ارتباط ميان آراي هرمنوتيكي گادامر با نظريه ادبي مي پردازد. نويسنده كار خود را با مروري بر هنرموتيك مدرن؛ يعني از شلاير ماخر تا پل ريكور آغاز مي كند و نشان مي دهد كه كار گادامر در بطن مكالمه جاي دارد. به نظر وي هرمنوتيك گادامر مشخصاً از نوع فلسفي است و در صدد كند وكاو اين است كه فهم چگونه روي مي دهد. گادامر فهم را اثر تاريخ قلمداد مي كند و آن را نه سنخ فعل بلكه از جنس انفعال مي داند. چيزي كه براي مفسر روي مي دهد.
يكي از مهمترين منتقدان گادامر، يورگن  هابرماس؛ آخرين بازمانده مكتب فرانكفورت بوده كه مباحثات لفظي آنها در اين زمينه در دو سه دهه قبل از اعتبار و اهميت خاصي برخوردار بوده است.
014226.jpg

فرهنگ انديشه
جديدترين شماره (شماره۵- بهار ۱۳۸۲) نشريه «فرهنگ انديشه» كاري از مركز تحقيقات و توسعه علوم انساني و به سردبيري دكتر داود فيرحي وارد بازار نشريات شده است.
در اين شماره كه به موضوع «اسلام، دولت و مشروعيت» اختصاص دارد، به موضوعاتي چون: اجتهاد و مشروعيت؛ تأملي در انديشه سياسي شيعه در دوران مشروطه (سيد علي ميرموسوي)، اجتهاد و سياست در دوره مشروطه(داود فيرحي)، بحران سلطه و كنترل سياسي در ايران معاصر(نجف لكزايي)، آزادي و توسعه(منصور ميراحمدي)، جريان اصلاح طلبي ديني در جهان اسلام (منصور ميراحمدي)، مناسبات روحانيت با دولت پهلوي(آيت قنبري) و... مي پردازد.
014232.jpg

زن در تفكر نيچه
نويسنده: نوشين شاهنده/ انتشارات: روشنگران و مطالعات زنان به همراه قصيده سرا.
برخي از پژوهشگران تصور مي كنند كه فلسفه نيچه جداي از اشارات او درباره زنان نمي تواند فهميده يا تحليل شود. اگرچه مي توان نيچه و آثار او را همچنان كه براي دهه ها خوانده شده، بخوانيم يعني بدون توجه به گفته هاي او درباره زنان و استفاده اش از استعارات زنانه اما خواننده دقيق با نگاهي هر چند گذرا به اين گفته ها و استعارات درمي يابد كه آنها در همه نوشته هاي نيچه حضور دارند و سخت است كه فلسفه او را بدون توجه به اين گفته ها و استعارات تفسير كرد.
از همين روست كه فمينيست هاي معاصر بر اين نظر متمركز شده اند كه گفته هاي نيچه را درباره زنان و زنانگي چگونه بايد تفسير كرد و آنچه آنان در اين باره يافته اند، نه ظاهر اهانت آميز و سخره گر گفته هاي نيچه، كه تلاش او براي به دست دادن سبك جديدي از گفتار، نوشتار و تفكر در باب فلسفه زنانگي است.

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    آموزشي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |
|   شهري    |    علمي فرهنگي    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    يادداشت    |
|   صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |