بيشتر والدين وقتي فرزندشان دو ساله مي شود، متوجه تلاش او براي دستيابي به قدرت براي پيروي از خواسته هايش مي گردند. آنها اغلب دچار چالش هستند و يك جنگ بين اراده كودك و اراده والدين آغاز مي گردد كه در طول كودكي فرزندان ادامه مي يابد. والدين مي توانند با تغيير ديدگاهشان در مورد رفتار بچه ها و با اندكي ذكاوت و خلاقيت در مورد رفتار سرسختانه، متمردانه، نااميد كننده و منفي بچه ها اين جدالها را به عاملي جهت رشد و ارتقاء رابطه في مابين تبديل نمايند.
دادن قدرت نه سلب آن
به جاي تلقي رفتار قدرت طلبانه فرزند به عنوان يك رفتار بد و عكس العمل در جهت خلع سلاح نمودن طفل، والدين بايد اين رفتار را به عنوان يك نشانه مثبت از سلامت ذهني و رشد كودك تلقي نمايند و در جهت دادن قدرت بيشتر به او برنامه ريزي نمايند. از حدود دو سالگي و در فاصله هاي متفاوتي از دوره رشد كودكان مختلف، بچه ها بين جسم خود، پدر و مادر و محيط اطراف تمايز قائل مي شوند. اين تمايز منجر به اخذ تصميماتي براي خودشان مي گردد. قدرتشان را بكار مي برند و اراده خود را بر اطرافيان و موقعيتها تحميل مي نمايند، شيوه خودشان را انتخاب مي كنند و مالكيت و قدرت خود را بيان مي نمايند.
وقتي والدين در جهت سلب قدرت از فرزندانشان اقدام مي كنند، باعث ايجاد احساس درماندگي در آنها مي گردند و چون كليه افراد بشر در جهت كسب قدرت تلاش مي نمايند، چنين فرزندي احتمالاً به اين احساس درماندگي بوجود آمده در خود، با جنگ يا گريز عكس العمل نشان مي دهد. شايد قدرت را واگذار كند و بگذارد ديگران تمام تصميمات را اتخاذ نمايند و يا بجنگد تا قدرت را از طريق رفتار مخرب و متمردانه خود بدست آورد. والديني كه بتوانند تغيير ديدگاه دهند و رفتار فرزندانشان جهت كسب قدرت را به عنوان يك نشانه مثبت جهت كسب استقلال تلقي نمايند مي توانند راههاي خوبي براي اينكه فرزندانشان احساس قدرت و ارزشمندي نمايند، پيدا كنند و كشمكش قدرت را به طريقي كه جنگ را كاهش و روابط دوستانه را افزايش دهد و احساس قدرتمند بودن را هم به فرزندان هم به والدين القا نمايند، سازماندهي نمايند.
اولين قدم طفره رفتن
اولين قدم براي اينكه به شيوه اي موثر و مثبت با جنگ قدرت كنار بياييد شانه خالي كردن از زير جنگ است.
به عبارت ديگر از قبول طرف ديگر بحث، امتناع كنيد. مادري از طفل دو ساله اش مي پرسد آيا براي خواب بعد از ظهر آمادگي دارد؟ طفل با قاطعيت مي گويد نه. مادر كه چالش بوجود آمده را حس كرده، در جواب مي پرسد كه آيا طفل مي خواهد خودش به اتاقش برود يا مادر او را در آغوش بگيرد و كودك در جواب مي خواهد كه مادر او را در آغوش بگيرد و در مسير رفتن به رختخواب او را بالا و پايين بيندازد. مادر متوجه مي شود كه جواب نه، دعوتي براي پيوستن به جنگ قدرت بوده است ولي مادر با طفره رفتن از ادامه جنگ باعث بوجود آمدن يك پايان شاد شده، كه به جاي هرگونه ناراحتي بسيار حمايت كننده بوده است. با طفره رفتن از جنگيدن شما اين پيغام را براي فرزندتان مي فرستيد كه نمي خواهيد با او بجنگيد، نمي خواهيد به او آسيب برسانيد، نمي خواهيد بر او سلطه يابيد و به علاوه مي خواهيد به مقصود خود نيز برسيد.
دادن حق انتخاب بجاي دستور دادن
بعد از طفره رفتن از جنگيدن، قدم بعدي اين است كه به جاي دستور دادن به فرزندتان به او حق انتخاب بدهيد. مادري كه مي خواهد لباس طفل ۱۸ ماهه اش را عليرغم تمايل او عوض نمايد، مي تواند به او اجازه دهد كه خود انتخاب نمايد كه در كدام اتاق مي خواهد لباسش تعويض شود. و اگر در همان اتاق انتخاب شده هم باز با عوض كردن لباس مشكل داشت، مي تواند از او بخواهد جاي دقيق اين كار را در اتاق معين نمايد. به اين طريق جنگ تعويض لباس ختم به خير مي گردد.
در دادن حق انتخاب به كودك، والدين بايد مطمئن باشند كه تمام انتخابها معقولند. مثلاً زماني كه نمي توانيد جايي را ترك كنيد از كودكتان نخواهيد كه بين آرام نشستن و ترك محل يكي را انتخاب نمايد.
همچنين مطمئن شويد كه انتخابهايي كه به فرزندتان مي دهيد مستبدانه نيستند. انتخابهاي مستبدانه آنهايي هستند كه به كودك اين احساس را مي دهند كه آزاد نيست. البته انتخابهاي محدودتر براي كودكان كوچك مناسب تر است، اما سعي نماييد هر زمان كه مقدور است اجازه انتخابهاي وسيع و آزاد تري بدهيد.
دقت نماييد انتخابهايي كه به فرزندتان مي دهيد حالت تنبيه نداشته باشد. به طور مثال اگر به او بگوييد يا بايد اسباب بازيها را جمع كند يا حق بازي ندارد فضايي همراه با تنبيه و ترس بر اين انتخاب سايه مي افكند.
راههاي سودمندي براي قدرت دادن به فرزندتان پيدا كنيد
زماني كه خود را درگير يك جنگ قدرت با فرزندتان يافتيد بهترين انتخاب اين است كه از خود بپرسيد چگونه مي توانيد قدرت بيشتري به فرزندتان بدهيد. مادري كه جنگي دائمي در مورد بستن كمربند ايمني اتومبيل با فرزندش داشت، تصميم گرفت فرزندش را رئيس كمربندها بنمايد ، مسئول كنترل وظيفه اش اين است كه آيا همه در شرايط ايمني كامل هستند يا نه، به اين ترتيب جنگ به پايان رسيد.
راهكارهاي غيرمنتظره ارائه دهيد
والدين مي توانند در موقعيتي كه از آن بوي دردسر به مشام مي رسد، با دعوت كردن فرزندشان به گردش براي صحبت بيشتر در مورد موضوع، از جدال بپرهيزند. هدف اين راهكار پاداش دادن به رفتار بد فرزند نيست اما به اين وسيله روابط دوباره بهبود مي يابد و هدف نهايي بر ايجاد جوي از عشق و همكاري متمركز مي گردد.
رسيدن به شرايط برنده- برنده
كشمكش قدرت در نهايت به شرايطي منجر مي گردد كه در آن يكي برنده و ديگري بازنده است. راه حل برنده- برنده شرايطي است كه هر دو طرف بحث در نهايت احساس مي كنند به آنچه قصد داشته اند رسيده اند. رسيدن به شرايط برنده- برنده احتياج به گفتگو و صحبت دارد. والدين مي توانند با احترام گذاشتن به تقاضاهاي فرزندانشان به آنها كمك كنند. به عبارتي به فرزندتان بگوييد: «به نظر مي رسد اين راه خوبي براي برنده شدن تو مي باشد و من از برنده شدن تو خشنودم. اما من هم مي خواهم برنده شوم. آيا مي تواني به راهكاري بينديشي كه هر دو نفرمان برنده شويم؟»
كنار آمدن با جوابهاي منفي
ديدگاه اغلب والدين اين است كه فرزندشان نبايد به آنها نه بگويد و به دنبال قدرت باشد. به هر حال اين جالب خواهد بود كه از فرزندانمان انتظار جواب منفي نيز داشته باشيم. بهترين حالت زماني ايجاد مي گردد كه جواب منفي فرزندمان را به عنوان يك عدم توافق تلقي نماييم، نه به عنوان يك جواب گستاخانه. به كودكان بياموزيد كه عدم توافق خود را به شيوه اي محترمانه و مناسب ابراز نمايند. به خاطر داشته باشيد، شما نيز از آنها انتظار داريد كه در مواجهه با فشار و شرايط نامناسب جواب منفي بدهند.
درماندگي سبب انتقام جويي مي گردد
كودكاني كه سلب قدرت مي شوند، يا آنهايي كه احساس درماندگي مي نمايند، اغلب درصدد كسب قدرت جهت انتقام جويي مي باشند. آنها مي خواهند آسيبي كه ديده اند را با آسيب رساندن به ديگران جبران نمايند و غالباً گرفتار رفتاري مي شوند كه نهايتاً به خودشان صدمه مي رساند. انتقامجويي در دو يا سه سالگي به صورت عدم كنترل ادرار يا مدفوع و عدم رعايت نظم در امور روزمره جلوه گر مي شود. در ۱۶ يا ۱۷ سالگي استفاده از مواد مخدر و الكل، روابط با دوستان ناباب، گرفتار شدن در روابط نامشروع، مردود شدن در دروس و خودكشي از مصاديق انتقام گيري از والدين است. وقتي كه فرزندان احساس ناديده گرفته شدن و بي قدرتي مي نمايند دست به رفتار انتقام جويانه مي زنند و سعي مي كنند با اين رفتار مهم جلوه نمايند.
بيشتر والدين آرزو دارند فرزنداني پرورش دهند كه در هنگام بزرگسالي به خودشان متكي باشند، تصميمات درستي بگيرند و توانايي حركت در جهت آرزوهايشان را داشته باشند. اگر به فرزندتان اجازه تمرين قدرتمند بودن به شيوه سودمند و مناسب را بدهيد، مطمئناً آنها آينده اي روشن تر و دلپذيرتر را تجربه خواهند نمود.
منبع: پوزيتيو پرنتينگ
ترجمه: ندا يارائي