هفته چهارم ليگ برتر. ورزشگاه آزادي تهران
پرسپوليس: ۱
گل: دقيقه ۵۹، كريم باقري
پيكان: ۲
گل ها: محمدعلي ابراهيميان دقيقه ۴۱، بهمن طهماسبي دقيقه ۴۷
داور: علي خسروي، كمك ها: محمدرضا فلاح و حيدر شكور
اخطار: داود حقدوست و سيامك فراهاني از پيكان؛ رضا جباري از پرسپوليس
بازيكنان پرسپوليس: ساشا ايليچ، محمد برزگر، يحيي گل محمدي، افشين پيرواني، عليرضا امامي فر، حامد كاويانپور، رضا جباري (از دقيقه ۴۶ پژمان جمشيدي)، كريم باقري، جواد كاظميان  (از دقيقه ۶۵ عيسي ترائوره)، علي دايي (از دقيقه ۳۶ اميرحسين اصلانيان)
بازيكنان: مهدي واعظي، كاشي، حسين معمار، داود حقدوست، اميرهوشنگ شريفي، اميرعباس غفوريهاي اصل (از دقيقه ۶۷ سيامك فراهاني)،  مهدي نوري، امين راستي (از دقيقه ۷۵ اسماعيل حلالي)، محمدعلي ابراهيميان، بهمن طهماسبي (از دقيقه ۸۵ امين محتشمي)، يوسف زاده.

دكتربيژن ذوالفقارنسب مي خندد و به سرپرست تيمش چيزي مي گويد. او حالا خوشحال ترين مرد آخر هفته است و هرچند تماشاچيان پرسپوليس سرمربي پيكان را به ضدفوتبال متهم كردند ولي چه اهميتي دارد وقتي هر سه امتياز به نام آنها ثبت شده باشد.
در پنج دقيقه پاياني نيمه اول تمام آرزوهاي پرسپوليس ترك برداشت. دقيقه ۴۱، امين راستي از جناح چپ حريف نفوذ مي كند. برزگر كجاست؟ همين خلا فرصت را در اختيار ابراهيميان مي گذارد تا با يك چرخش سر دستانش را بالا ببرد. او حالا پيكان را به عرش برده است.
چند دقيقه بعد شوك ديگري وارد مي شود. ساعت ۱۷ و ۴۸ دقيقه روز پنجشنبه يك فرد با لباس سفيد فرياد زد: «گل زدم». او بهمن طهماسبي بود كه باعث شد تا نيمه اول با نتيجه دو بر صفر به نفع پيكان به پايان برسد. ضعف در عمق دفاع پرسپوليس مشهود است اما قبل از آن اين تيم نشان مي دهد كه با يك حفره بزرگ روبه رو شده است. مصدوميت علي دايي و بيرون رفتن او از زمين مشخص كرد كه او چه مهره قابل اعتنايي است. شايد تماشاچياني كه از سه پيروزي سابق تيم محبوبشان سرمست بودند بين دو نيمه به اين فكر كردند:  « اگر علي دايي به كشورهاي خليج برود چه مي شود؟» كسي به پرسش آنها جواب نداد ولي نتيجه اي كه در پايان ۹۰ دقيقه ثبت شد به نوعي پاسخي روشن در برابر اين سؤال قرار داد. دفاع فشرده، تقسيم جريان بازي در طول و عرض زمين، يارگيري من تو من و دفاع چندلايه به تلاش فردي بازيكنان پيكان و فشار روحي بازيكنان پرسپوليس اضافه شد تا نيمه دوم علي رغم حملات تيم سرخپوش تنها يك گل داشته باشد. دقيقه ۵۹ است. اميرهوشنگ شريفي روي پژمان جمشيدي خطا مي كند. سوت داور تنها يك معني دارد: «پنالتي». كريم باقري ضربه پنالتي را به گل تبديل مي كند تا اميدها افزايش يابد اما درخشش دروازه بان و خط دفاعي پيكان اجازه تكرار اين صحنه را نمي دهد.
شايد وينكو بگوويچ با اين شكست خيلي زودتر از آنچه كه فكرش را مي كرد با مشكل مواجه شد. اما همين شرايط نيز مي تواند زنگ هشدار را براي او و تيمش كه متحول شده به صدا درآورد.
شوت كريم باقري در دقيقه ۶۲، ضربه سر يحيي گل محمدي و بعد از آن افشين پيرواني هم نتوانست اتفاق تازه اي را ايجاد كند. تماشاچيان بارها از روي صندلي خود بلند شدند ولي در پايان اين نيمكت نشينان پيكان بودند كه به همديگر تبريك مي گفتند.
پرسپوليس در هفته چهارم شكست خورد تا شايد فشار انتقادات نسبت به بگوويچ افزايش يابد،فشاري كه بي شك قبل از داشتن يك محتواي حرفه اي ريشه در فعاليت كساني دارد كه از شكست اين تيم خوشحال مي شوند؟

عكس ها:محمد رضا شاهرخي نژاد

هومن كواكبي
قصه، قصه يه مرده كه يه روز تصميم گرفت هم سلطان باشه و هم سلطنت كنه. اون مرد نمي دونست بزرگترين دلمشغولي اونايي كه واسش يقه جر مي دادن فوتباله و نه سلطان. حالا مرد اين قصه يه گوشه تهرون نشسته و آرزو مي كنه روزاي تلخ پرسپوليسش! از راه برسه!!!
از راه برسه تا سلطان دوباره روي نيمكت سلطنت بشينه. راستي، اين مرد چقدر حق داره؟
معلوم بود و اين سكوت خيلي طول نخواهد كشيد و همينطور هم شد. فريادهاي يك جمعيت هزار نفره كه گمان مي رفت پس از پايان هفته اول ليگ به موج هزاران نفره تبديل شود، در همان دقيقه ۳۰ محو شد و رفت زير پوست فراموشي.
دروغ است بگوييم اين موضوعي بي اهميت براي دوستداران علي پروين و حتي خود او بود. يك ماه و چند روز پيش، آنها كه روي صندلي هاي ورزشگاه آزادي تهران نشستند، در پايان بازي پرسپوليس برابر پگاه داد زدند؛ «بگوويچ». تيم آنها با نتيجه اي عجيب پيروز شده بود و اندك آدم هايي كه با هدف تشويق سلطان به ورزشگاه آمده بودند يا زودتر رفتند و يا سكوت كردند.
دوران تلخ پروين از همان زمان اوج گرفت. سه پيروزي پي درپي تيم سابقش باعث شد تا سلطان قصه فوتبال ايران دور و دورتر شود. او كه تيم آذربايجان را با «شعار تبديل به قطب تازه فوتبال» به دست گرفته بود در عزلت چند هزار نفري دوستدارانش ماند. ماند تا اتفاقي تازه بيفتد و عوام از لابه لاي احساساتشان يك مطالبه سنتي را دوباره بيرون بياورند و تكرار كنند. اما چنين نشد و علي پروين تنها علي پروين ماند و بس. او انتظار داشت هويت پرسپوليس بدون وجودش پر از حفره هاي خالي شود، اما نشد . تعداد كساني كه براي ديدن بازي هاي پرسپوليس به ورزشگاه مي رفتند هر هفته بيشتر افزايش يافت.
ادامه سكوت او عجيب بود ولي سرانجام نتوانست طاقت بياورد و طي يك مصاحبه صراحتاً از فرارسيدن قريب الوقوع دوران تلخي پرسپوليس صحبت كرد. متاسفيم. براي خودمان هم متاسفيم كه مجبوريم مرد افسانه اي دوران كودكي مان را به نقد بكشيم.پروين گفته است: «با اين همه ستاره، پرسپوليس بايد هم بازي هايش را ببرد اما تلخي هم از راه مي رسد.»
تلخي مدنظر پروين از كجا شروع مي شد. جز آنكه خود او به اين تلخي رسيده است و نمي تواند قبول كند پرسپوليس بدون پروين هم يك تيم مردمي است. نمي تواند، چون گفته است: «سرخپوشان مال مردم و پرسپوليس مال آقايان.»
سرخپوشاني كه سلطان از آن نام مي برد، تيم جديد پروين خواهند بود اما آيا الحاق واژه «مال مردم» به كلمه سرخپوشان صحيح است؟هزاران نفر از راهرو هاي ورزشگاه بزرگ پايتخت رد مي شوند تا به صندلي ها برسند. ميليون ها نفر روبه روي تلويزيون هايشان مي نشينند تا بازي هاي پرسپوليس متحول شده را ببينند. جمعيت موج مي زند و ورزشگاه در آن دقايق مسابقه جامعه طبقاتي را محو مي كند. همه يكسان هستند. پزشكي كه براي ويزيت شدن توسط او بايد از مدت ها قبل وقت گرفت، كنار نوجواني مي نشيند با لباسي مندرس و جيبي كه تنها چند بليت اتوبوس در آن باقي مانده و اين خاصيت سحرآميز فوتبال است.
چه كسي مي تواند اين جماعت سرشار از هيجان- هزاران نفر مردي كه به ورزشگاه آمدند و ميليون ها دختر و پسري كه دوست داشتند بيايند اما نتوانستند- را جزو طبقه اي بداند كه لايق اعطاي لقب «متعلق به آقايان» باشند؟ هيچ كس!
هيچ كس به جز علي پروين.
شايد اين تفكر او ناشي از تفكر جاري در جامعه باشد كه مردم را فقط در حوزه آنچه خود مي خواهند، تعريف مي كنند. اما از مردي كه هزاران نفر را شيفته خود كرده است، انتظار مي رود شناخت درستي از واژه مردم داشته باشد.
آنچه كه امروز در زير پوست شوق عمومي احيا شده در اطراف پرسپوليس حس مي شد، تنها يك دليل دارد.
نفوذ فوتبال به لابه لاي جامعه از طريق ابزاري به نام باشگاه پرسپوليس. ذات اين اتفاق كه پس از چند سال قهر مردم با فوتبال به وقوع پيوسته و آنقدر ارزشمند است كه حتي مي تواند مديريت اجتماعي را نيز به راهكارهاي تازه اي در اقناع شهروندان برساند.مردمي كه پروين در گفته هايش به آنها تهمت تعلق به آقايان را زده است، همان هايي هستند كه از جنوب و شمال شهر به ورزشگاه مي روند. فرزندان كارگران و كارمنداني هستند كه طعم مشكلات اقتصادي را چشيده اند و از همه مهمتر نسل تازه اي هستند كه فرد محوري برايشان تا جايي اهميت دارد كه در قالب نفع رساندن به جامعه تلقي شود و نه ديكتاتور مآبي.پرسپوليس براي آنها بخشي از روح اين جامعه محسوب مي شود و نه هويتي كه احيا يا محو آن به شخص بستگي دارد.
شايد روزي تيم سرخپوشان كه پروين وعده آن را داده است، به پرطرفدارترين تيم ايران تبديل شود. آن اتفاق نيز كاملاً به نفع ما و فوتبال ما خواهد بود. اما نمي توان فراموش كرد كه تنها آنچه كه مي تواند اين رويا را به واقعيت تبديل سازد، ذات فوتبال و كسب پيروزي در قالب گروه است. پروين نيز در آن صورت به محبوب ترين چهره فوتبال بدل خواهد شد، ولي اين فوتبال است كه به گردن تمام چهره هاي انساني دين دارد؛ چون فوتبال تعريف خود را از جمع مي گيرد. همكاري يازده انسان در درون زمين و يك مجموعه كامل در بيرون زمين در واقع به عامل نهايي پيروزي و محبوب شدن برمي گردد.
كاش علي پروين آنقدر بزرگ نمي شد كه ديگر نتواند حتي وزنه زير پاي خودش را ببيند و ما نيز از باور كردن او بپرهيزيم. كاش با خود ما مي ماند، با آنهايي كه ديروز عصر براي پرسپولس- جدا از نتيجه به دست آمده- فرياد كشيدند. كاش مردم او، تعاريف خاصي نداشتند. كاش با مردم، همين مردم مي ماند. كاش...

نسيم جاويد
تصادف شديدي در مسابقات فرمول يك تيتر اخبار ورزشي مطبوعات و تلويزيون اغلب كشورها شد. صحنه وحشت آوري بود. اتومبيل بي ام و، دچار سانحه اي وحشتناك شده و راننده آن با مرگ دست و پنجه نرم مي كرد. او تا پاي مرگ رفت؛«من از خطر مرگ حتمي نجات پيدا كردم. شرايط بسيار بدي بود.»
الساندرو (الكس) زاناردي راننده اتومبيلي بود كه دچار سانحه رانندگي در پيست فرمول يك آلمان شد. اين ايتاليايي دو سال زندگي بدون هياهوي ورزشي را تجربه كرد. گويا همه او را فراموش كرده بودند؛ «من تمام سعي و توانم را براي رسيدن به هدفم معطوف كرده بودم. هدف من زندگي به سبك گذشته نبود، بلكه من فقط يك زندگي معمولي را آرزو مي كردم.»
و حالا دو سال از آن روزها گذشته. همه چيز فراموش شده و الكس آماده بازگشت به روزهاي پرهياهوي سابق است؛ «امروز من راه مي روم، شنا مي كنم و اسكي مي روم. روز ۱۹ اكتبر هم در مسابقه اي حرفه اي شركت مي كنم.»
بله. او را ۱۹ اكتبر (يكشنبه ۲۷ مهرماه) مي توانيد در پست خود دوباره ببينيد. البته اين بار او آن آدم قبلي نيست. دو پاي او پس از آن حادثه قطع شد و حالا تصوير جديدي از او خواهيد ديد. او كه هنوز عضو تيم «بي ام و» است، پشت رل مي نشيند، اما اتومبيل او تفاوت هايي با اتومبيل ديگران خواهد داشت. كارخانه بي ام و در تلاشي موفقيت آميز به طراحي اتومبيلي براي شرايط خاص زاناردي پرداخت و اين اتومبيل در حال حاضر آماده و امتحان نيز شده است.

اتومبيل الكس تنها داراي يك پدال براي ترمز است و دو پدال ديگر (گاز و كلاج) بر روي فرمان تعبيه و با دست كنترل مي شوند. آماده ايد؟ منتظر چراغ سبز باشيد؛ «من اعتقاد دارم كه در زندگي، تجديد روحيه و احياي شجاعت بعد از پديد آمدن يك بدشانسي بسيار مشكل است. اگر من بتوانم در مسابقات اكتبر شركت كنم در حقيقت توانسته ام شجاعت خود را احيا كنم.»
او به دعوت تيم بي ام و در آخرين مرحله از مسابقات اتومبيلراني قهرماني اروپا كه در مونزا ايتاليا برگزار مي شود در بخش خودروهاي توريسم شركت مي كند.
زاناردي در اين مسابقات شركت مي كند و چهار روز بعد (۲۳ اكتبر)، آغاز سي و هفتمين سالگرد تولدش را جشن مي گيرد. الكس از سال ۱۹۹۱ در تيم جردن فعاليت خود را آغاز كرد. او در سال ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ ميلادي با پيروزي در سري مسابقات CART قهرمان اتومبيلراني شد.

استقلال - سايپا
ساعت برگزاري:۳۰/۱۸
داور: محسن قهرماني
كمك ها: رضا سخندان و حسين كرباسفروش
ورزشگاه: آزادي تهران
نكته خاص: پيروزي هفته گذشته استقلال،توقع طرفداران را بالا برده اما تيم بسيار جوان سايپا سرشار از انگيزه است.
سپاهان اصفهان - فولاد خوزستان
ساعت برگزاري: ۳۰/۱۶
داور: خداداد افشاريان
كمك ها: شجاعت محمدي و صفدر احمدي
ورزشگاه: نقش جهان اصفهان
نكته خاص: شكست سپاهان اميدهاي مادر جام باشگاه هاي آسيا را كاهش مي دهد اما پيروزي آنها رقابت بالاي جدول را زياد تر مي كند.
پگاه گيلان - برق شيراز
ساعت برگزاري: ۳۰/۱۶
داور: رحيم رحيمي مقدم
كمك ها: محمد پيروزرام و محمد نجفي
ورزشگاه: شهيد عضدي رشت
نكته خاص: هواي شمال باراني است و ادبيات فوتبال اين منطقه نيز واژه شكست را براي مردمش معني نكرده ولي محمد احمدزاده هم متعلق به شمال است.
استقلال اهواز - ذوب آهن اصفهان
ساعت برگزاري: ۳۰/۱۶
داور: محسن تركي
كمك ها: امير داودزاده و عليرضا كهوري
ورزشگاه: تختي اهواز
نكته خاص: مي توان نوشت وقتي گرمترين منطقه ايران براي بالاتر رفتن دماي هوا توسط فوتبال دعا مي كند؟ واقعاً چه مي توان نوشت؟
پاس تهران- شموشك نوشهر
ساعت برگزاري:۱۵
داور: نويد مظفري
كمك ها: حسين نجاتي و عليرضا رجبلو
ورزشگاه: شهيد دستگردي اكباتان تهران
نكته خاص: مديران نظامي تيم پاس قبلاً هشدار خود را داد ه اند. مجيد جلالي مي ماند و ستاره هاي پاس و تيم با انگيزه اي به نام شموشك.
فجر سپاسي شيراز - ابومسلم مشهد
ساعت برگزاري: ۳۰/۱۶
داور: حسين يدي
كمك ها: نادر جعفري و نيكفر نيكو نهاد
ورزشگاه: حافظيه شيراز
نكته خاص: برخورد تماشاگران شيرازي با تيمشان مهمترين چيزي است كه انتظار آن را مي كشيم، آيا شيرازي ها با فوتبال آشتي مي كنند؟

معافيت  بازيكنان  بوندسليگا از پرداخت  ماليات
بازيكنان  حاضر در تيم هاي  ليگ  دسته  اول  فوتبال  باشگاه هاي  آلمان  اعم  از خارجي  يا داخلي ، از پرداخت  ماليات  براي  مسابقاتي  كه  شب  هنگام  يا روزهاي  يكشنبه  انجام  مي دهند، معاف  مي شوند. به  گزارش  خبرگزاري  آلمان  از هامبورگ ، مسئولان  باشگاه  بوروسيادورتموند هفته  گذشته  اعلام  كردند طبق  قانوني  كه  در اصل  براي  كارگران  عادي  شاغل  در ساعات  غير معمول  در آلمان  تصويب  شده  است ، حقوق  بازيكنان  خود را پرداخت  مي كنند. نتيجه  قابل  پيش  بيني  اين  اقدام ، اعتراض  گسترده  سياستمداران  و برخي  ديگر از باشگاه ها بود كه  در راس  آنان  تيم  بايرن  مونيخ  قرار دارد. «اولي  هوينس » مدير باشگاه  بايرن  روز چهارشنبه  به  هفته نامه  بيلد گفت : اين  قانون  نه  براي  فوتباليست ها بلكه  براي  كمك  به  كارگراني  است  كه  در ساعت  ۶ صبح  كار خود را شروع  كرده  و كمتر از ۵ هزار يورو در ماه  درآمد دارند. اما مسئولان  باشگاه  دورتموند معتقدند: هر فردي  كه  ماليات  مي پردازد مي بايد به طور يكسان  مشمول  قوانين  شود. اين  اقدام  باشگاه  دورتموند تنها از سوي  مسئولان  تيم هاي  وردربرمن  و هامبورگ  مورد حمايت  قرار گرفت . يكي  از مسئولان  باشگاه  وردربرمن  گفت : در آلمان  ورزشكاران  رشته هاي  ديگر مثل  بسكتبال  و هاكي  روي  يخ  با استفاده  از اين  قانون  يعني  معافيت  از ماليات،حقوق  دريافت  مي كنند و كسي  هم  تا به حال  به  آنان  اعتراضي  نكرده  است . توسل  به  اين  قانون  تنها براي  تيم هاي  حاضر در رقابت هاي  اروپايي  جالب  است  كه  تنها دو مسابقه  در روز يكشنبه  هر هفته  برگزار مي كنند و بقيه  رقابت ها بعدازظهر انجام  مي شود. از سوي  ديگر كاهش  درآمد تيم ها از بابت  حق  پخش  تلويزيوني  مسابقات  و ساير درآمدها، هرگونه  معافيت  مالياتي  را براي  باشگاه ها وسوسه  انگيز مي كند.

نتايج  رقابت هاي  باشگاه هاي  اروپا
گروه  اول :المپيك  ليون  فرانسه  يك  (پرنامبوكانو ۲۶ از روي  نقطه  پنالتي) اندرلشت  بلژيك  صفر
بايرن  مونيخ  آلمان  ۲ (ماكاي  ۷۳ و ۸۶) سلتيك  گلاسكو اسكاتلند يك  (تامپسون  ۵۷ )
گروه  دوم :دينامو كي يف  اوكراين  ۲ (رينكون  ۸۳ ، ۹۰) لوكوموتيو مسكو روسيه  صفر
آرسنال  انگليس  صفر اينترميلان  ايتاليا ۳ (كروز ۲۱، وان  در ميد ۲۴، مارتينز ۴۱ )
گروه  سوم : ايندهوون  هلند يك  (بوما ۶۵) موناكو فرانسه  ۲ (مورينتس۳۱، سيسه ۵۶)
آ اك  آتن  يونان  يك  (تسارتاس  ۸۹) ديپورتيوولاكرونا اسپانيا يك  (پاندياني  ۱۲)
گروه  چهارم :يوونتوس  ايتاليا ۲ (پيرو۵، فره را ۷۳) گالاتاسراي  تركيه  يك  (شوكور ۱۹)
رئال  سوسيه داد اسپانيا يك  (كوواسويچ  ۸۰ از روي  نقطه  پنالتي) المپياكوس  يونان  صفر
بازگشت تيم  ملي  كشتي  آزاد
تيم  ملي  كشتي  آزاد جمهوري  اسلامي  ايران  كه  براي  شركت  در سي  و هفتمين  دوره  مسابقات  كشتي  آزاد قهرماني  جهان  به  آمريكا سفر كرده  بود بامداد پنجشنبه  به  كشور بازگشت .اين  تيم  در فرودگاه  مهرآباد مورد استقبال  مقامات  سازمان  تربيت  بدني  و جمعي  از علاقه مندان  كشتي  قرارگرفت .تيم  ملي  كشتي  آزاد كه  عصر سه شنبه  گذشته  در راس  هياتي  به  سرپرستي  محمدرضا طالقاني ، رييس  فدراسيون  كشتي  ايران  وارد نيويورك  شده  بود، توانست  با كسب  يك  مدال  نقره  توسط  عليرضا حيدري  و يك  مدال  برنز توسط  عليرضا رضايي  در ميان  ۷۲ كشور شركت كننده  در اين  مسابقات ، مقام  سومي  را كسب  كند.
اعضاي  تيم  ملي  كشتي  ايران  را محمد اصلاني  در وزن  ۵۵ كيلوگرم ، محمد طلايي  در وزن  ۶۰ كيلوگرم ، عليرضا دبير در وزن  ۶۶ كيلوگرم ، هادي  حبيبي  در وزن  ۷۴ كيلوگرم ، مجيد خدايي  در وزن  ۸۴ كيلوگرم ، عليرضا حيدري  در وزن  ۹۶ كيلوگرم  و عليرضا رضايي  در وزن  ۱۲۰ كيلوگرم  تشكيل  مي دادند.
تيم هاي  گرجستان  و آمريكا در سي  و هفتمين  دوره  مسابقات  كشتي  قهرماني  جهان  كه  به  مدت  سه  روز در سالن  ورزشي  «مديسون  اسكوئرگاردن » شهر نيويورك  برگزارشد توانستند مقام  اول  و دوم  اين  دوره  از مسابقات  را به  خود اختصاص  دهند.

۶۰ درصد مردم جهان ورزش نمي كنند
براساس  نخستين  گزارش  جامع  سازمان  ملل  كه  نتايج  آن  روز چهارشنبه  منتشر شد بيش  از ۶۰ درصد از افراد بالغ  جهان  به  ميزان  كافي  ورزش  و فعاليت  جسمي  نمي كنند.
براساس  «گزارش  ورزش  براي  توسعه  و صلح » كه  ابعاد اقتصادي ، اجتماعي ، بهداشتي ، فرهنگي ، پزشكي  ورزش  را در جهان  بررسي  كرده  است ، عدم  فعاليت  ورزشي  عمدتاً به  دليل  تغييرات  در شيوه  زندگي  مانند عدم  تحرك  در كار، نشستن  و استفاده  از اشكال  مختلف  سرگرمي ها مانند تلويزيون ، رايانه  و استفاده  افراطي  از شيوه هاي  حمل  و نقل  است . چنين  شيوه  زندگي  همچنين  به  فربهي  كمك  كرده  است .
اين  گزارش  كه  روز چهارشنبه  از سوي  آدولف  اوگي  رييس  جمهور  سابق  سوييس  و مشاور ويژه  كوفي  عنان  در امر ورزش  و توسعه  و نيز كارل  بلامي ، مدير اجرايي  يونيسف  ارايه  شد حاكي  است: زنان ، افراد مسن ، افراد معلول  و افرادي  از گروه هاي  فرودست  اجتماعي  ـ اقتصادي،فعاليت  جسمي  كمتري  دارند و در حاليكه  فعاليت  جسمي  براي  جوانان  حايز اهميت  است  يك  سوم  از جوانان  فعاليت  ورزشي  مناسبي  ندارند.
براساس  اين  گزارش  عدم  تحرك  و ورزش  نكردن  در آمريكا در سال  ۲۰۰۰ ده ها ميليارد دلار در بخش هاي  مختلف  اين  كشور زيان  برجاي  گذاشته  است .
براساس  اين  گزارش  در سال  ۲۰۰۰ يك  زيان  ۷۵ ميليارد دلاري  را برجاي  گذاشت  و در مقابل  يك  دلار هزينه  مصرفي  در فعاليت هاي  ورزشي  در آمريكا به  سه  دلار و ۲۰ سنت  پس  انداز از طريق  كاهش  هزينه هاي  پزشكي  منجر مي شود.
در كانادا برآورد شده  است  كه  فعاليت هاي  ورزشي  از طريق  كاهش  چاقي  و كم  شدن  مجروحيت  كارگران  براي  هركارگر سالانه  ۵۱۳ دلار پس  انداز داشته  است .
گزارش  ورزش  براي  توسعه  و صلح  يادآور شده  است  كه  ورزش  در توسعه  اقتصادي  كشورها ـ به ويژه  در كالاهاي  ورزشي ، رويدادهاي  ورزشي  و خدمات  مرتبط  با ورزش  و رسانه هاي  گروهي  ـ سهمي  بسزا داشته  است .
برآورد مي شود كه  رشد توليد ناخالص  داخلي  ورزش  در انگليس  ۷/ ۱ درصد باشد. ورزش  و فعاليت هاي  ورزشي  همچنين  يكي  از موثرترين  انواع  داروهاي  پيشگيري كننده  بيماري ها به  شمار مي رود.
گزارش  ورزش  براي  توسعه  و صلح  با اشاره  به  نقش  ورزش  بر روي  بيماري  ايدز يادآور شده  است : براساس  آمار يو.ان  ايدز (نهاد مبارزه  با ايدز سازمان  ملل) درحال  حاضر بيش  از ۴۲ ميليون  نفر از مردم  جهان  با اچ .آي.وي  (ويروس  ايدز) و بيماري  ايدز زندگي  مي كنند كه  ۹۰ درصد از آنان  در كشورهاي  درحال توسعه  و ۷۵ درصد از آنان  در كشورهاي  آفريقاي  زيرصحرا هستند.
اين  گزارش  با اشاره  به  اينكه  ۱۴ ميليون  كودك  پدر، مادر و يا هر دو را براثر اين  بيماري  از دست  داده اند، افزوده  است:  ورزش  مي تواند به  محدود ساختن  گسترش  و آسيب  ويروس  ايدز كمك  كند.

مربي  تيم  ملي  بسكتبال  تركيه  استعفا داد
آيدين  اورس ، مربي  تيم  ملي  بسكتبال  مردان  تركيه ، چهارشنبه  شب ، از سمـت  خود كناره گيري  كرد.
اورس  پس  از ناكامي  تيم  ملي  بسكتبال  تركيه  در رقابت هاي  قهرماني  اروپا كه  در سوئد برگزار شد، از سمت  خود كناره گيري  كرد. وي  بعد از شكست  تيم  ملي  بسكتبال  تركيه  در مقابل  تيم  صربستان  مونته نگرو و حذف  اين  تيم  از مسابقات  قهرماني  اروپا گفته  بود: آنچه  را كه  لازم  باشد، انجام  خواهم  داد.
آيدين  اورس ، هدف  تيم  ملي  بسكتبال  تركيه  را شركت  در بازي هاي  المپيك  ۲۰۰۴ آتن  ذكر كرده  بود.
آيدين  اورس  به  مدت  ۳ سال  ونيم  مربيگري  تيم  ملي  بسكتبال  مردان  تركيه  را بر عهده  داشت .
تيم  ملي  بسكتبال  تركيه  در دوران  مربيگري  آيدين  اورس  در ۴۸ مسابقه  پيروز و در ۳۶ مسابقه  مغلوب  شده  بود. تيم  ملي  بسكتبال  مردان  تركيه  براي  اولين بار در تاريخ  اين  كشور در سال  ۲۰۰۱ ميلادي  به  مقام  دوم  اروپا رسيد. اين  تيم  در مسابقات  قهرماني  جهان  در ايدياناپوليس  آمريكا به  مقام  نهم  دست  يافت .

خبر فوري بود. ساعت ۲۲/۶ دقيقه صبح، «تيم ملي كشتي آزاد ايران با كسب مدال هاي نقره و برنز عليرضا حيدري و عليرضا  رضايي و همچنين مقام هاي چهارمي محمد اصلاني و هادي حبيبي بعد از تيم هاي گرجستان و آمريكا به مقام سوم جهان نايل آمد.» مبدا خبر نيويورك بود، محل برگزاري رقابت ها.
تيم ايران پس از قهرماني جهان در تهران، چقدر مي توانست حركت رو به عقب داشته باشد تا دو پله سقوط كند. سري قبل هم چندان رضايت بخش نبود ولي به لطف ميزباني و با يك امتياز اختلاف بالاتر از روسيه ايستاديم و قهرمان جهان شديم. از صبح روز مشخص شدن نتايج نهايي مسابقات اظهارنظرها كه اغلب شكل انتقادي داشت آغاز شد؛ «اگر با خوش شانسي مواجه نمي شديم اين مدال ها هم به دست نمي آمد. تغييرات مقطعي در كشتي بر اين رشته تاثير منفي گذاشت. هشت سال است كه تيشه به ريشه كشتي زده مي شود. اين مدال ها هم حاصل آن چند سالي است كه در حدود ۹ تا ۱۰ سال پيش كار شده است.» اين نمونه اي كوچك از انتقادات بود. آنكه اين جملات را بر زبان آورد منصور برزگر بود نه يك فرد بيگانه با كشتي. بايد حرف هاي او را پذيرفت و يا آنها را به حساب موضع گيري هاي شخصي گذاشت. چه فرقي مي كند. متاسفانه حرف هاي او درست است. او معضل كشتي را به درستي بيان كرده است. اما بازنگري كلي آنچه طي هفته گذشته در سالن «مديسون اسكوئرگاردن» مي تواند بازنگري راهي باشد كه كشتي گيران ما در اين دوره از مسابقات طي كردند و موجب شدند تيم ايران روي سكوي سوم دنيا بايستد. هفت كشتي گير در ميان ۳۴۳ نفر توانستند يك نقره و يك برنز كسب كنند و اين شد كارنامه  تيم كشتي ايران.
۵۵ كيلوگرم، محمد اصلاني
نفرات حاضر در اين وزن: ۳۱ كشتي گير
او يكي از كم تجربه ترين هاي تيم بود. عنوان هاي قبلي اش نايب قهرماني آسيا در سال ۲۰۰۱ و قهرماني قاره در سال ۲۰۰۳ بود. در مقابل نام هايي چون دبير، طلايي، حيدري و خدايي او يك بي تجربه محسوب مي شد.
با اين حال او با هر پيروزي اميدوارتر شد. هم او اميد بيشتري پيدا كرد و هم مردم. او به زودي توانست اعتماد مردم را جلب كند. حالا به جاي نام هاي بزرگ، او اميد كسب مدال به شمار مي رفت. با اين حال به نظر مي رسد او هنوز تجربه رقابت با كشتي گيراني كه عمري را در اين مسابقات سپري كرده اند، ندارد.
محمد اصلاني در نهايت چهارم شد ولي اين چهارمي ارزش بالايي براي او داشت. شروع خوبي براي محمد اصلاني كشتي گير وزن ۵۵ كيلوگرم. به هر حال وقتي افرادي مثل دبير و طلايي همان ابتدا حذف مي شوند، مقام چهارمي اصلاني كمتر از مدال طلا نيست.
كشتي اول: مصاف او با قرعه مقابل لي جنگ يو بود. يك پيروزي در حاليكه در وقت نخست كشتي چهار بر يك عقب بود. نتيجه پاياني پنج بر چهار به سود اصلاني.
كشتي دوم: او را مي توانيد اعجوبه كشتي بخوانيد. در اين مسابقه هم او در ابتدا مقابل مارتين بربريان از ارمنستان شش بر صفر عقب افتاد ولي در نهايت هفت بر شش حريف را شكست داد. اي كاش مربيان تيم ملي پيش از ورود او بر روي تشك كشتي متقاعدش مي كردند كه با اختلاف پنج يا شش امتياز عقب است. در اينصورت او مي توانست همه را ضربه فني كند.
كشتي سوم: اين اعجوبه، عادت دو مسابقه قبلي اش را ترك كرد. او در كشتي سوم مقابل بايارا ناراباتار از مغولستان سه بر صفر پيروز ميدان شد.
كشتي چهارم: حريف بعدي او كشتي گيري بود از يونان به نام كارتانوف. او هم در مقابل اصلاني شكست خورد. نتيجه نهايي: شش بر صفر.
كشتي پنجم: اين كشتي راهي بود براي فينال. او مقابل گنادي تولبا از مولداوي ايستاد. يك زير و يك امتياز گرفت ولي اشتباه پشت اشتباه. اينكه كسي او را از اشتباه خارج نكرد يا او خود نخواست اشتباهاتش را تكرار نكند، معلوم نيست ولي نهايت كار ۱۳ بر سه بود. ضربه فني در وقت قانوني كشتي. او فينال را از دست داد و مجبور شد براي رده بندي كشتي بگيرد.
كشتي ششم: الكساندر زاهاروك از اوكراين. پايان وقت قانوني نتيجه دو بر دو مساوي بود. اما در وقت اضافي اصلاني روي پل رفت و اين يعني سه امتياز براي حريف. پنج بر دو نهايت كار بود. او باخت و چهارم شد.
۶۰ كيلوگرم، محمد طلايي
نفرات حاضر در اين وزن: ۳۶ كشتي گير
كاپيتان تيم ملي كشتي ايران، محمد طلايي بود. محمد طلايي يعني نماينده ايران در وزن دوم (۶۰ كيلوگرم). مسئولان آمريكايي در تركيه به سختي براي او رواديد صادر كردند. اين مشكل حتي تا اعلام انصراف تيم ايران از حضور در رقابت ها ادامه پيدا كرد و در نهايت او مجوز ورود به خاك آمريكا را دريافت كرد.
مي گفتند او به همين دليل دچار افت روحي شديدي شده بود. او ذهن آرامي نداشت ولي كسي هم در مقابل نگفت كه چرا يك روانپزشك همراه تيم نبوده. او پيش از اين هر سه مدال مسابقات جهاني را كسب كرده بود. يكي از اميدهاي تيم ايران براي كسب مدال جهاني. او خيلي زود همه را نااميد كرد. چطور؟
كشتي اول: حريف؛ يك كشتي گير آمريكايي به نام اريك گوئررو. قرعه مناسبي نبود. كشتي آساني هم نبود. نتيجه پاياني دو بر يك به سود كشتي گير آمريكايي ثبت شد. شروع خوبي نبود.
كشتي دوم: ميكله لوئيدزي از ايتاليا نبايد كشتي گير سرسختي براي رقابت با محمد طلايي به شمار مي رفت. با اين حال وقتي مصدوم باشي، مهم نيست كه حريف چه كسي و با چه توانايي اي است. در مورد طلايي هم اين نكته صدق مي كرد. او روي تشك نرفت، دست كشتي گير ايتاليايي بدون خستگي بالا رفت. محمد طلايي حذف شد و اين اولين شوك بر پيكره تيم كشتي آزاد ايران بود.
۶۶ كيلوگرم، عليرضا دبير
نفرات حاضر در اين وزن: ۴۰ كشتي گير
تراژدي شكست در مورد عليرضا دبير ادامه دارد. او پس از نايب قهرماني جهان در سال گذشته و نايب قهرماني آسيا در بازي هاي بوسان به آمريكا رفت تا خاطره تلخ ناكامي در فينال را جبران كند. او در چند دوره گذشته مسابقات مختلف آنقدر سرد بود كه آرام آرام ذهنيت همه را مجبور به تغيير مي كرد. سال گذشته كه در تهران نايب قهرمان شد،  مدعي شد كه به دليل تغيير وزن از ۶۰ به ۶۶ كيلوگرم اين افت طبيعي است. او نسبت به دوره گذشته كه قاعدتاً اميد كمتري نسبت به او بود، نيز بدتر شد. آنقدر افت كرد كه ما را مجبور كرد از فهرست اميدواري هايمان در تيم كشتي آزاد او را خط بزنيم. عليرضا  دبير، پسر دوست داشتني كشتي ما تمام شده است؟
كشتي اول: سرافيم بارزاكوف بلغاري حريف آساني براي رقابت اول نبود. با اين حال دبير دو بر يك تا اواخر كشتي جلو بود. يك فن لنگ مساوي بود با ادامه كشتي در وقت اضافي و فن كمر در كمر. دستان دبير توان كمتري نسبت به حريف داشت. باز شد و يك امتياز حياتي به حريف داد و دستان او را بالا برد. سه بر دو.
كشتي دوم: ماجراي او گويي كپي گرفته شده از داستان رقابت هاي محمد طلايي بود. او بايد با آتو راسكا از استوني رقابت مي كرد. گفتند مصدوم است. روي تشك نرفت و باخت. او هم حذف شد و ايراني ها به كلي نااميد شدند.
۷۴ كيلوگرم، هادي حبيبي
نفرات حاضر در اين وزن: ۳۵ كشتي گير
به او مي گويند پديده كشتي ايران. جانشين چه كسي شد؟ حاجي زاده. كسي كه سال گذشته در مسابقات قهرماني جهان در تهران مدال طلا را كسب كرد. كسي كه خود يك پديده بود. پديده اي جاي پديده ديگر را گرفت. هادي حبيبي در دو مسابقه انتخابي مقابل حاجي زاده پيروز شد تا كسي نسبت به انتخاب او شك نكند. اين يك استثنا نبود ولي حبيبي به عنوان يك فرد ناشناخته توانست به چنين مرحله اي برسد. كسي هم از او انتظار زيادي نداشت. با اين حال او آغاز خوبي داشت. هرچند به نظر رسيد در ادامه به لحاظ بدني با كاستي مواجه شد و شايد همين امر موجب شد تا او در اولين حضورش در رقابت هاي جهاني در اين رده،  نتواند به مدالي دست پيدا كند. او مي تواند اميد ايران در اين وزن باشد، البته اگر به بيراهه نرود.
كشتي اول: جو ويليامز حريف كوچكي نبود. نام اين كشتي گير آمريكايي بي شك يكي از ناراحت كننده ترين نام ها در خاطر تمامي كشتي گيران اين وزن بود. يك مسابقه نزديك و نفس گير. محاسبات مي گويد ويليامز بايد برنده مي شد ولي نتيجه پاياني سه بر يك به سود هادي حبيبي بود.
كشتي دوم: جاني سه دنو از ونزوئلا حريف سرسختي نبود. ضربه فني پايان كار بود. ۱۰ بر صفر به سود حبيبي.
كشتي سوم: ايوان دياكوئو از جمهوري مولداوي حريف سوم بود. نتيجه ديگري جز پيروزي براي حبيبي قابل تصور بود؟ هفت بر دو به سود پديده.
كشتي چهارم: سوجيت مان از هند فقط سه دقيقه و ۱۳ ثانيه دوام آورد و بعد با ضربه فني از هادي حبيبي شكست خورد.
كشتي پنجم: حبيبي براي رسيدن تا فينال فقط بووايسار سايتي يف از روسيه را پيش رو داشت. هرچند اين مرحله را مي توان سخت ترين آزمون براي حبيبي به حساب آورد. در وقت اول كشتي، چهار بر دو حريف روسي پيش افتاد. در وقت دوم هم سايتي يف بود كه دو بر يك پيروز شد تا در مجموع با حساب شش بر سه دستش به عنوان برنده بلند و راهي فينال شود. حبيبي از فينال جا ماند.
كشتي ششم: كشتي رده بندي حبيبي بايد مقابل گنادي لالي يف برگزار مي شد. آمپر باك انرژي او «خالي» را نشان مي داد. نتيجه هم در اين شرايط قابل پيش بيني است. شكست با نتيجه پنج بر يك، يك چهارمي ديگر براي تيم ايران.
۸۴ كيلوگرم، مجيد خدايي
نفرات حاضر در اين وزن: ۳۶ كشتي گير
او سال گذشته برنز گرفت و توقع همه را از خود بالا برد. پيش از مسابقات به مانند طلايي و دبير، از او انتظار مدال طلا نبود ولي كسي هم مدال برنزش را فراموش نكرده بود. او وارد مسابقات شد. حذف او شبيه حذف هيچكدام از كشتي گيران ما نبود. او با كمي بدشانسي مواجه شد و اميد ما در موردش براي گردن آويز طلا به نااميدي گراييد.
كشتي اول: تروپركيكو فنلاندي حريف سرسختي نبود. شكست او در برابر مجيد خدايي قابل پيش بيني بود. هفت بر صفر نتيجه نهايي بود.
كشتي دوم: يك كشتي سخت برابر يك آمريكايي سرسخت به نام ساندرسون، وقت نخست شش بر دو به سود كشتي گير ميزبان و وقت دوم هم دو بر صفر دوباره به سود ساندرسون و در نهايت هشت بر دو دست كشتي گير آمريكايي بالا رفت.
۹۶ كيلوگرم، عليرضا حيدري
نفرات حاضر در اين وزن: ۳۶ كشتي گير
او پيش از ترك ايران قول  مدال داده بود. آرام و بي صدا تلاش كرد براي قهرماني. او پس از حذف ناباورانه محمد طلايي و عليرضا دبير اميد اول كسب مدال طلاي تيم ايران شد، او تا فينال بسيار عالي پيش رفت ولي در اين مرحله به كورتانيدزه گرجستاني برخورد. گويا تا وقتي كورتانيدزه در اين وزن كشتي  مي گيرد بايد قيد مدال طلا را زد. بسياري پيشاپيش مدال طلاي اين وزن (۹۶ كيلوگرم) را از آن اين كشتي گير مي دانستند ولي عليرضا حيدري براي قهرماني كشتي مي گرفت. او به مدال طلا نرسيد، حسرت خورد ولي از جهتي باعث حفظ آبروي تيم كشتي آزاد ايران نيز محسوب شد. نقره او رو دست نداشت.
كشتي اول: يك كشتي گير اهل ليتواني به نام سامسونوك. عليرضا حيدري او را ۱۰ بر صفر ضربه فني كرد تا حرفي باقي نماند.
كشتي دوم: گيا تروچيناوا از هلند، دومين حريف تمريني عليرضا حيدري محسوب مي شد. او هم ضربه فني شد، يعني ۱۰ بر صفر.
كشتي سوم: الكساندر شماروف روسي مثل دو نفر قبلي نبود. او حتي از عليرضا حيدري پيش افتاد ولي در نهايت قهرمان ايراني با او در نتيجه شش بر شش به تعادل رسيد. حالا بايد دست يكي بالا مي رفت. اين يك نفر نمي توانست شماروف باشد زيرا او به دليل كم كاري سه اخطاره شده بود.
كشتي چهارم: دانيل كورمير آمريكايي آنقدر عصباني شده بود كه عليرضا حيدري را هل داد. او معذرت خواهي كرد ولي حركتش موجب اعتبار بيشتر براي حيدري شد. كورمير قدرتمند حريف عليرضا حيدري نبود. حيدري نتيجه پاياني را شش بر سه به سود خود رقم زد.
كشتي پنجم: كراسيمير سيمونوف كاتچيف بلغاري مرحله ماقبل فينال محسوب مي شد. او بايد از سر راه برداشته مي شد تا حيدري به فينال مي رسيد. همين طور هم شد؛ سه بر يك.
كشتي ششم: اين براي سومين بار بود كه عليرضا حيدري به او مي باخت. شايد يك كابوس رعب آور چنين قدرتي مي توانست داشته باشد. كورتانيدزه كشتي را چهار بر يك برد و با كسب مدال طلاي اين وزن باعث شد تيمش براي اولين بار قهرمان جهان شود.۱۲۰۱۲۰ كيلوگرم، عليرضا رضايي
نفرات حاضر در اين وزن: ۲۹ كشتي گير
عليرضا رضايي در وزني كه كمتر اميدي به كسب سكو و مدال وجود داشت توانست دومين مدال اين دوره از مسابقات را براي ايران به ارمغان بياورد. او سوم شد و ما اميدواريم روزي قهرماني سليماني را در اين وزن يادآوري كنيم.
كشتي اول: يك سوييسي به نام سيليان ميكرو كه چاره اي جز مغلوب شدن نداشت. نتيجه نهايي ۱۰ بر صفر به سود عليرضا رضايي.
كشتي دوم: رجب كارا رسيپ تركيه اي حريف ساده اي به نظر نمي رسيد. او نيمه اول را ۲ بر صفر به سود خود خاتمه داده بود ولي عليرضا رضايي توانست در وقت دوم بازي را مساوي كند. در وقت اضافي اين عليرضا رضايي بود كه چهار بر دو كشتي را به سود خود خاتمه داد.
كشتي سوم: هرنيكوويچ روس به نظر كشتي گير قدرتمندي مي آمد، البته نه در برابر عليرضا رضايي، رضايي ۱۲۰ كيلويي آماده تر بود. باور نمي كنيد؛ ۱۰ بر صفر.
كشتي چهارم: يك آمريكايي مانع حضور رضايي در فينال شد. كري مك كوي، عليرضا رضايي را روي پل برد و تمام. ضربه فني و پايان كشتي. رضايي از فينال جا ماند.
كشتي پنجم: رضايي براي رسيدن تا مدال برنز فقط سرگئي پريادون اوكرايني را پيش رو داشت. او در نهايت سه بر صفر اين كشتي گير را شكست داد تا به مدال برنز برسد.

ما كه قدرت تحليل  فني رقابت ها را نداريم. از كشتي همان قدري مي فهميم كه بنشينيم جلوي تلويزيون و وقتي كشتي گير ايراني حريف را به خاك مي برد، لذت ببريم. گاهي اوقات هم از خود  بي خود شويم و سر و صدايي كنيم.
اينكه مي گويند تيم ملي كشتي آزاد ما در مسابقات قهرماني جهان در آمريكا خوب كار نكرد براي ما يك تحليل دارد، براي كارشناس رشته كشتي يك تحليل ديگر. او حتماً رقابت ها را به دقت زير نظر مي گيرد. بر آوردش از توان تيمي و فردي با آنچه به عنوان نتيجه حاصل شده را كنار هم مي گذارد و مي شود تحليل كارشناسانه از فلان كشتي گير يا مجموعه تيم. او حتماً ميزان آمادگي دبير ، طلايي و... را در نظر مي گيرد كه عدم نتيجه گيري شان را محصول هدايت نادرست مربيان مي داند. به هر حال اگر قرار بود يك كشتي گير فقط و فقط خودش در رقابت ها نقش داشته باشد، پس مربي براي چه بود. اين مربي است كه با استفاده از دانش و آگاهي اش قدرت تجزيه و تحليل كشتي گير حريف را داراست. پس اگر كشتي گير ما مي بازد تنها و تنها او نيست كه بايد مورد سؤال واقع شود. اين نكته و نكات بيشماري مثل اين، نقطه نظرات فني محسوب مي شوند. ما كه از اين چيزها سردر نمي آوريم، منتهي يك حساب هايي هم ما به صورت ساده و از ذهن يك تماشاچي داريم كه فقط مي تواند به قشر ما مربوط باشد.
۱- اين چه حكمتي دارد كه هرگاه ايران در كشورمان مسابقه مي دهد مدال طلا مي آورد، پيروزي هاي دلچسب مي آورد، مقام و سكو و اعتبار مي آورد ولي هرگاه پاي كشتي گيران ما به خارج از كشور مي رسد، نتايج كاملاً برعكس مي شود؟ چه محاسبه اي در اين مسئله مي توان داشت و به فرمول امروز نتايج كشتي رسيد؟ وقتي دبير و طلايي همان روز اول مسابقات حذف مي شوند، ما كه نمي توانيم بگوييم آنها تا حالا سفر خارجي نداشته اند، بي تجربه بوده اند، حق كشي شده و..
۲- اگر بحث حق كشي است، پس حضور دكتر توكل به عنوان نايب رييس فيلا به چه كار مي آيد؟ اگر قرار بر اين است كه حضور يا عدم حضور مسئولان ما در بخش هاي مختلف فدراسيون جهاني يكي باشد و البته بي اثر، چه دليلي براي حضورشان وجود دارد؟ صرف اينكه ما كرسي اجرايي داريم كه به درد كشتي ما نمي خورد. اگر كسي در سمتي با نام ايران قرار گرفته، بايد از اعتبار ايران درحد و توان خودش دفاع كند يا خير؟
۳-كشتي ايران از نظر علمي چقدر پيشروي داشته است؟ آيا برگزاري يك سمينار براي علمي شدن اين رشته كافي است. تمام تلاش ما صرف اين شده كه فوتبالمان از علم روز دنيا عقب است، يكي نيست به ما بگويد كدام رشته مان هم تراز است كه بند كرده ايم به فوتبال. كشتي ما چقدر علمي شده؟ اصلاً در اين رشته چيزي به نام علم روز معني دارد؟ همين فردا است كه نسخه هاي برنامه تمريني تيم ملي كشتي منتشر شود و مربيان بگويند ما در بدنسازي تيم فلان روش علمي را انتخاب و اجرا كرده ايم و چه و چه و چه. اصولاً در تمامي رشته ها مربيان ما براي اينكه بگويند ما علمي كار مي كنيم، برنامه تمريني بدنسازي شان را نشان مي دهند. ما هم از آن چيزي كه گفته ايم اطلاعات كافي نداريم. از علم مثلاً فوتبال يا كشتي چه مي دانيم. برنامه تمريني آنها را مي بينيم و قبول مي كنيم. در حاليكه امكان دارد يك متخصص اگر جاي ما باشد، بتواند ثابت كند همان برنامه به اصطلاح علمي، كاملاً از مد افتاده است.
۴- يك سؤال محترمانه از رييس محترم سازمان تربيت بدني، چند روز پيش منصور برزگر سرمربي سابق تيم ملي كشتي آزاد گفته بود كه دليل اين عدم نتيجه گيري تعويض هاي پي در پي مسئولان رشته كشتي است. شما هم كمي فكر كنيد. اشتباه نيست. حرف بي جايي نمي تواند باشد. در حدود چهار سال گذشته، حداقل چهار رييس فدراسيون عوض كرده. طالقاني، سيروس پور، خادم و دوباره طالقاني. خب راست مي گويد. در كدام مكتب مديريتي به شما آموخته اند كه يك نفر در ۶ ماه مي تواند راه و روش يك رشته ورزشي را تغيير دهد، پول در بياورد، در همه مسابقات اول شود، سازماندهي پيدا كند و... كدام اينها در مدت كوتاه امكان پذير است. ما كه نمي توانيم منكر اين مسئله شويم. آقاي رييس سازمان، لطفاً اگر اشكالي ندارد از زورتان براي بركناري روساي فدراسيون ها اين بار استفاده نكنيد، نه به خاطر اينكه مثلاً طالقاني شق القمر كرده، نه، ولي اگر او برنامه اي هم داشته باشد زمان نياز است.
از ديد ما آدم هاي تماشاچي، دنياي آنچه به آن مي پردازيم همين است. چرا فكر مي كنيم تماشاچي بايد مسايل فني را بررسي كند و بعد قبول كند كه بله، اگر فلان اتفاق نمي افتاد فلان طور مي شد يا فلان نتيجه را مي گرفتيم. تماشاچي پيروزي مي خواهد و اين افتضاح را نمي پذيرد، حالا فرقي نمي كند كه چه اتفاقي افتاده و چه اتفاقي نيافتاده.

پايان استفاده تبليغاتي از ورزش
رييس شوراي فني اولين المپياد ورزشي دختران دانشگاه هاي پيام نور سراسر كشور با انتقاد از سياست هاي ورزش برخي نهادهاي آموزشي كشور گفت: برنامه ريزي ورزش دانشگاه پيام نور بر پايه قهرمان پروري بنا شده است كه با عملكرد كوتاه مدتش مي تواند به عنوان الگوي برتر دانشگاهي در زمينه قهرمان سازي مطرح باشد.
لقمان كشاورز، افزود: تمامي دانشگاه هاي كشور در جهت رشد و تعالي ورزش بايد با زمينه سازي  به دنبال فعاليت هاي پايه در ورزش و قهرمان پروري باشند كه براين اساس اميدواريم ساير دانشگاه ها نيز با شروع حركتي مشابه فعاليت هاي ورزشي دانشگاه پيام نور از جذب قهرمان به سوي قهرمان سازي حركت كنند.
وي تصريح كرد: دانشگاه به عنوان عالي ترين نهاد آموزشي، بايد در قبال فعاليت هاي ورزشي كشور احساس مسئوليت جدي داشته باشد. در اين راستا بايد به استفاده  تبليغاتي از ورزش در دانشگاه ها پايان داد تا در بلندمدت به اهداف ورزش در دانشگاه ها دست پيدا كنيم.
وي با اشاره به شرايط برگزاري مسابقات و با تقدير و تشكر از تلاش هاي شبانه روزي دست اندركاران اين المپياد اظهار داشت: سطح برگزاري و كيفيت مسابقات با وجود مشكلات اوليه، خوب و ايده آل بوده است كه اين امر مي تواند بيانگر توانايي و اراده  مسئولين دانشگاه پيام نور در اجراي برنامه هاي ملي ورزشي باشد.
كشاورز افزود: اولين المپياد ورزشي دختران دانشگاه هاي پيام نور يك حركت ملي است كه متاسفانه با تمام بزرگي و جديت خود از سوي مطبوعات و صدا و سيما حمايت نشد كه اميدواريم رسانه ها با توجه بيشتر به اين گونه رقابت ها آن هم در سطح خواهران زمينه  گسترش و توجه بيشتر به ورزش بانوان را فراهم سازند.
رييس شوراي فني المپياد ورزشي خواهران دانشگاه هاي پيام نور در ادامه با اشاره به انتقادات وارده به نحوه انتخاب كميته هاي فني مسابقات و داوران بر تلاش شوراي فني براي انتخاب بهترين ها براي دستيابي به نتايج بي نقص و قابل اعتماد تاكيد كرد.
وي همچنين از تشكيل تيم هاي ورزشي منتخب پيام نور در پايان اين المپياد براي شركت در مسابقات دانشجويي كشور و اعزام هاي داخلي و خارجي خبر داد.
كشاور در پايان با انتقاد از قول هاي بي عمل نمايندگان مهبندان و بيرجند در اهداي جوايز و مبالغي به دانشجويان شركت كننده در اين رقابت ها خواستار شفاف سازي نمايندگان مذكور در تعهدات خويش نسبت به اين المپياد ورزشي شد.

توان استقامتي ورزشكاران در محيط هاي آلوده كاهش مي يابد
نتايج يك پژوهش نشان داد: آلودگي هوا با اختلال در سيستم توزيع اكسيژن و اختلال در عملكرد ريوي توان استقامتي ورزشكاران در هنگام ورزش در محيط آلوده را كاهش مي دهد.
به گزارش سرويس پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،  دكتر حميد رجبي استاديار دانشگاه تربيت معلم تهران در پژوهشي، تاثير تمرينات هوازي كوتاه مدت در محيط هاي آلوده به CBC و مقدار ليپيدها و ليپوپروتئين هاي سرم و زمان اجرا در موش هاي آزمايشگاهي را مورد بررسي قرار داد.
نتايج اين پژوهش نشان داد: اثرات مضر  آلودگي هوا در هنگام ورزش تشديد مي شود، زيرا هنگام فعاليت هاي ورزشي، بنابر افزايش نيازهاي متابوليكي، مقدار هوايي كه وارد سيستم تنفسي مي شود، چندين برابر شده و ممكن است حتي از ۲۰ برابر نيز بيشتر شود.
اين نتايج مي افزايد: حجم بسيار زيادي از هواي آلوده، نسبت به حالت استراحت وارد ريه ها مي شود و اثرات مضر آن را بر سلامتي، تشديد مي كند.
از سوي ديگر در هنگام ورزش، تنفس از هر دو راه بيني و دهان صورت گرفته و دفع آلاينده ها در مسيرهاي فوقاني تنفسي (بيني) كمتر مي شود، به عبارت ديگر، آلودگي هوا ممكن است تاثير مفيد ورزش را بر سلامتي دچار محدوديت كند.
در اين پژوهش با استفاده از ۳۲ موش صحرايي آزمايشگاهي در چهار گروه، اثرات مفيد، مضر و ورزش در محيط آلوده به CBC، ليپيدها و ليپوپروتئين هاي سرم مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتايج اين بررسي، كاهش معناداري در تعداد گلبول هاي قرمز، مقدار هموگلوبين و درصد هماتوكريت خون در گروهي كه در محيط آلوده به تمرين هوازي پرداخته بودند را نشان داد.
همچنين افزايش تعداد گلبول هاي سفيد خون و متوسط حجم گلبول هاي قرمز در موش هاي تمرين كرده و تمرين نكرده در محيط آلوده مشاهده شد.
در ادامه اين نتايج آمده است: تمرين هوازي در مدت ۸ هفته، صرفنظر از اينكه در محيط آلوده و يا غيرآلوده انجام گيرد باعث كاهش معنادار تري گليسريد سرم مي شود و بي تحركي در محيط پاك باعث افزايش وزن مي شود، اما بي تحركي در محيط آلوده تاثيري بر وزن نداشت.
در بخش ديگري از اين نتايج آمده است: زمان استقامت تا مرز خستگي نيز براي هر دو گروه تجربي در محيط آلوده كمتر از محيط پاك بود اما بين دو گروه در دو محيط، تفاوت معني داري نبود.