سهم و نقش مديريت در توسعه
درعلم مديريت ، مبحثي به نام « راهزنان زمان» وجود داردكه از مصاديق آن مي توان به تلفن هاي مكرر و يا جلسات پي درپي و بي مورد اشاره كنيم كه متاسفانه در سازمانها و ادارات ما تعدادشان كم نيست
|
|
به گفته صاحبنظران ، مديريت علمي يكي از راههاي رسيدن به توسعه پايدار است .
آنان ايجاد تحول اداري در قالب ارائه الگوي تئوريك را لازمه تحقق مديريت مطلوب در يك سيستم عنوان مي كنند.
اين در حاليست كه به عقيده آنان در بحث علوم انساني ، مديريت مطلوب يامديريت دانش ، كاركردي فراتر ازامكانات مادي دارد، اما اينكه اجراي اين نوع مديريت تا چه اندازه در كشور ما كارآيي دارد، قابل تامل است .
واگويه هاي مردم حكايت از فقدان مديريت مطلوب دركشور است . آنان اگرچه با واژگاني چون مديريت زمان و مديريت مكان آگاهي ندارنداما از سر در گمي و پاسخهاي غير متعارف كارمندان و مديران ادارات گلايه مند هستند.
به گزارش ايرنا از مشهد، يك دانشجوي رشته مديريت ، ضرورت اصلاح ساختار مديريتي كشور را يادآور شده و مي گويد: يكي از مشكلات بزرگ مديران ، آنست كه مشورت را بعنوان يك راه حل نگاه نمي كنند بلكه از آن بعنوان منبعي براي افزايش اطلاعات و آگاهي هاي خوداستفاده مي كنند.
رضا محمدي مي افزايد: براي همين است كه ما با پديده فرار مغزها روبروهستيم ، چرا كه افراد ازارائه پيشنهادها و طرحهاي جديد خود جز يك تشكر خشك و خالي خيري نمي بينند.
مسئول روابط عمومي يك اداره مي گويد: آنچه كه ازهمايش ها و سمينارها نصيب ما مي شود غالبا يك سانديس ، كيك ، يك وعده غذا، يك كلاسور و يا گاه يك سفرمفت و مجاني است . وي كه نخواست نامش ذكر شود افزود: اصولا مديران ، تمايلي به انجام كارهاي بنيادين در ادارات ندارند، زيرا عمر مديريت ها كوتاه ، خصوصا پستهايي كه وابستگي شديد به جريانات سياسي دارد، انگيزه چنين كارهايي را از آنها گرفته است .
علي براتي ارباب رجوعي كه در يك اداره مشهد پاسخ منفي شنيده ، مي گويد:زماني كه در يك اداره قوانين مدون وجود نداشته باشد، تبصره هاي دل مديران است كه بر سرنوشت ارباب رجوع حاكم مي شود.
وي كه براي دريافت وام به بانك ملي مراجعه كرده بود، مي افزايد: يك ماه پيش كه براي دريافت وام مراجعه كردم ، مسئول پرداخت ، يك جور راهنمايي كرد اما حال كه او بازنشست شده ، كارمند جديد حرف ديگري مي زند.
سارا افضلي يك شهروند ديگر با تأكيد بر اين مطلب كه ادارات براي وقت مردم به هيچ وجه ارزش قايل نيستند، مي گويد: ساعت ۸ صبح به ...مراجعه كردم اما تا ساعت ۱۰ صبح عملا اداره تعطيل بود چرا كه كارمندان براي عرض تسليت به مدير اداره در دفترش جمع شده بودند.
وي مي افزايد: اين كه براي مثلا احترام گذاشتن به مدير كل از وقت كارمان بزنيم ، هيچ توجيهي جز چاپلوسي ندارد.
يك استاد مديريت دانشگاه آزاد مشهد مي گويد: اصولا منابع موجود در اختيارمديران به دو دسته كلي عيني و ذهني تقسيم مي شود.
دكتر حسن دانايي افزود: كارشناسان علم مديريت ، زمان را يك منبع غيرعيني مي دانند كه در فعاليتهاي مديريت اهميت زيادي دارد و البته به دليل غير عيني بودن گاه مورد غفلت نيز قرار مي گيرد. وي مديريت زمان را استفاده بهينه از زمان با توجه به اولويت وظايف وفعاليتهايي عنوان كرد كه بايد در يك زمان معين انجام شود مثلا زمان تعيين شده براي انجام جلسات اداري به دقت اجرا شود.
دانايي گفت : اصولا مديراني از محدوديت زمان بيشتر شكايت دارند، كه آن را كمتر شناخته اند.
دانايي تصريح كرد: اغلب مشاهده مي شود زمان انجام برنامه ها به لحاظ اهميت و محوريت رعايت نشده و در آغاز بحث كه انرژي بيشتري وجود دارد، به حاشيه پرداخته مي شود.
وي در ادامه گفت : مديريت زمان در ادارات ، سازمانها و دستگاه هاي ما موردغفلت قرار مي گيرد كه يكي از مهمترين علل آن ضعف فرهنگي است كه ارتقاي آن در گرو رشد و پيشرفت تكنولوژيكي و آموزشي است.
وي كه عضو انجمن مديريت خراسان نيز هست افزود: تفكر بلند مدت نگري درايران كمتر مورد نظر است و همه انتظار پيشرفت و توسعه يافتگي دركوتاه مدت را دارند.
دانايي همچنين تأكيد كرد: به دليل نبود زيرساخت هاي اوليه مناسب ، اساسادر كشورهاي كمتر توسعه يافته ، برنامه ريزي بويژه در مورد زمان بسياردشوار است .
اين استاد مديريت دربخش ديگري به آميختگي مديريت زمان و مكان اشاره كرده و گفت : زمان و مكان دو مقوله درهم آميخته و مرتبط با هم است .
وي ادامه داد: فضاي فيزيكي در هر اداره و سازمان بايد به شكلي باشد كه حداقل زمان براي انجام كارها صرف شود زيرا پراكندگي مكان در ادارات موجب اتلاف وقت مي شود. دانايي افزود: مديران بايستي باارائه يك مهندسي دقيق جهت استفاده بهينه از فضا و امكانات فيزيكي محيط كار را جهت سهولت تردد كاركنان فراهم كنند.
همچنين ورود و خروج مواد اوليه و توليدات با رعايت نكات ايمني به لحاظ جسمي و روحي بايستي در نظر گرفته شود. رئيس مركز آموزش سازمان مديريت و برنامه ريزي خراسان نيز در اين باره مي گويد: مديريت زمان استفاده بهينه از وقت يا كاهش زماني است كه بر مبناي آن مديران ازانجام فعاليت هاي بهره ور جدا شده و به فعاليت هاي هزينه برنزديك مي شوند.
دكترمحمود قرباني مي افزايد: يكي ازابزارهاي قدرت مديران ، استفاده مفيد از زمان است ، اگرچه نمي توان زمان را كنترل نمود اما مي شود آن را مديريت كرد. وي با تأكيد بر شناسايي آفات زمان گفت : بايستي مديران با برنامه ريزي منظم و عقلاني در كاهش اين آفات كوشيده و براي اين منظور مبناي كار را دراولويت بندي برنامه ها قرار دهند.
قرباني افزود: درعلم مديريت ، مبحثي به نام راهزنان زمان وجود داردكه از مصاديق آن مي توان به تلفن هاي مكرر و يا جلسات پي درپي و بي مورد اشاره كنيم كه متاسفانه در سازمانها و ادارات ما تعدادشان كم نيست .
يك استاد مديريت دانشگاه فردوسي مشهد به ضرورت رعايت مديريت زمان تأكيدكرده و گفت : تعديل نيروي انساني ، افزايش تقاضا در بهره وري ، سرعت تغييرات و نيز رقابتها از جمله عواملي است كه باعث مي شود مديران خود را ملزم به رعايت آن كنند.
آذر كفاشپور افزود: تخصص و تعهد و لياقت هاي فردي مديران نيز خيلي مهم است .
وي وقت شناسي را منوط به فرهنگ جامعه دانسته و افزود: غالبا مردم جهان سوم براي زمان ارزش زيادي قايل نيستند، اما هرچه درجه توسعه يافتگي وصنعتي شدن بيشتر مي شود، توجه به مديريت زمان نيز افزايش مي يابد.
كفاشپور در بخش ديگري به مديريت مكان اشاره كرده و گفت : فرهنگ استفاده از مكان در ايران به نگرش آمريكايي ها باز مي گردد. وي افزود: آمريكايي ها به پرستيژ و بزرگي ميز خيلي اهميت مي دهند و غالباصندلي مدير آمريكايي بايد بالاي سرش را بگيرد.
كفاشپور تأكيد كرد: از آنجايي كه نوع نظام اداري ما در رژيم گذشته ازسيستم آمريكايي تبعيت مي كرده لذا نبايد از اين نوع تقليد در ادارات تعجب كرد.
وي ضمن تأكيد بر روحيه جمع گرايي ژاپني ها گفت : در ادارات ژاپن ما باسيستم پارتيشن بندي در داخل ادارات مواجهيم ولي آمريكايي ها مي خواهند تنهاباشند و مديرانشان از ارتباط نزديك با كارمندان دوري مي كنند.
اين استاد مديريت تأكيد كرد: هرچند بسياري در ايران بزرگي اتاق را نوعي پرستيژ براي خود مي دانند اما نبايد اين مطلب مهم را از نظر دور نگه داشت كه نظارت در ملأ عام بيشتر و بهتر صورت مي گيرد. وي همچنين گفت : در بحث مهندسي جا ومكان كه تيلور آن رامطرح مي كند، هرچيزي بايستي در جاي خودش قرار گرفته و به سهولت مورد استفاده باشد.
او افزود: از نظر تيلور اين مسئله باعث افزايش بهره وري مي شود مثلا زماني كه مي خواهيم نامه اي را پست كنيم ، بايستي ماشين نويسي ، بايگاني و دبيرخانه كنار هم قرار بگيرند.
وي سپس به تعريف يكي از تئوري هاي مديريت پرداخته وگفت :« تئوري اقتضايي » (موقعيتي - وضعيتي ) و ياآنچه كه مردم از آن به عنوان مديريت دل ياد مي كنند، بستگي به اگر و آنگاه دارد. او افزود: يعني در شرايط متفاوت تصميم ها و راه حلهاي مختلف مي تواند دربردارنده منافع سازمان باشد كه تشخيص آن به عهده مدير است .
كفاشپور تأكيد كرد: البته تئوري مزبور فقط يكي از نگرشهاي مديريتي است كه به عنوان الگوهاي مديريتي مطرح است .در ايران غالبا تصميم گيري ها در جهت تحقق منافع شخصي است وكارمندان اصولا نگرش فرد گرايي دارند و به همين دليل است كه مي بينيم مفهوم شورا خوب به نتيجه نمي رسد. وي همچنين گفت : اگر منافع اقتصادي رااز مفاهيم مديريت جدا كنيم ، بسياري از مشكلات حل مي شود چرا كه بعضي افراد با پست مديريتي خود تجارت مي كنند.
وي در بخش ديگري به تشريح نظريه بنچ ماركينگ پرداخته و گفت : بر اساس اين تفكر، بهترين الگوهاي مختلف را از تمامي جوامع بگيريد و از كل آنهامنطبق با شرايط جامعه يك مدل جديد بوجود آوريد.
او از كشور مالزي بعنوان بهترين الگوي مديريتي با توجه به فرهنگ مشترك اسلامي ، ياد كرده و افزود: البته از ميان كشورهاي غير اسلامي ، ژاپن و كره جنوبي نيز مدلهاي خوبي هستند. يك استاد ديگر مديريت دانشگاه آزاد مشهد در خصوص مديريت منابع انساني و نيز اهميت اطلاعات در فرايند برنامه ريزي گفت : آمار و اطلاعات مبناي تصميم گيري مديران است و تنها با استفاده از اين سرمايه است كه فرايند تصميم گيري به نحو مطلوب تحقق مي پذيرد.
مسعود منشي زاده افزود: اين اطلاعات بايد به روز، قابل اطمينان ، دقيق ، مرتبط با موضوع تصميم گيري ، قابل طبقه بندي و نيز بسرعت در دسترس مديرقرار گيرد.
وي در ادامه گفت : در فرايند مديريتي ، تخصصها در طول زمان تغييرپذيرندو بايد از تخصص مناسب در زمان مقتضي استفاده شود.ما وظايف و در نتيجه پست ثابت نداريم و لذا حتي مثلا وظايف كميسيون هاي مجلس شوراي اسلامي نيز بايد با توجه به مقتضيات زمان تغيير كند.
اين استاد در ادامه گفت : از نيروي متخصص بايد در زمان و مكان مناسب استفاده كرد اما امروز متاسفانه مي بينيم ، در بسياري از پستها و اماكن ازافرادي با تخصصي بي ارتباط با شغل خود استفاده مي شود.
منشي زاده در خصوص كارايي معتقد است : زماني افراد يك سازمان ، كارايي دارند كه انگيزه داشته باشند.
وي سپس به اهدافي كه باعث تقويت انگيزه در افراد مي شود اشاره كرده وافزود: اين اهداف عبارتند از فردي ، گروهي و سازماني كه در نهايت به اهداف جامعه ختم مي شوند. هنر يك مدير آنست كه اهداف فردي ، گروهي ، سازماني وجامعه را با يكديگر همسو نمايد.
منشي زاده در تعريف رفتار سازماني گفت : رفتار سازماني عبارت از بررسي و شناخت علل رفتار كاركنان در سازمان كه از يك سري بايدها و نبايدهاي رفتاري ناشي مي شود. وي تأكيد كرد: انجام يا عدم انجام اين رفتارها ناشي از يك سري ارزشهاي مطلوب يا نامطلوب كاركنان و سازمان است .
وي با اشاره بر اين مطلب كه هر سازماني فرهنگ خاص خودش را دارد، افزود:فرهنگ سازمان ، اصولا داراي يك پيشينه تاريخي بصورت مكتوب يا غير مكتوب (عرف ) است .
منشي زاده ادامه داد: فرهنگ سازماني ، ناشي از خرده فرهنگ هايي است كه با توجه به خصوصيات مناطق مختلف ، متفاوت خواهد بود، مثلا نوع اعمال مديريت در خراسان با اصفهان بايد فرق كند.
وي كه مدير واحد طرح و برنامه دانشگاه آزاد مشهد نيز هست ، گفت : يكي ازويژگي هاي لازم براي شناخت رفتار سازماني ، داشتن تفكر سيستمي است .
منشي زاده در بخش ديگري در تعريف سيستم گفت :مجموعه اي از اجزاست كه ميان اجزا رابطه متقابل (اثرگذاري و اثرپذيري ) وجود داشته باشد. مثلا در يك مجموعه علمي عملكرد دانشگاه پيام نور، دانشگاه آزاد و دانشگاه دولتي بر يكديگر اثر گذار خواهد بود.
او ضمن تأكيد بر برنامه ريزي عقلاني گفت : گاه زمان كوتاه به مديران فرصت يك برنامه ريزي دراز مدت را نمي دهد، لذا صرفا دنبال حل مسئله در يك زمان كوتاه هستند.
وي با تأكيد بر اين كه تصميم گيري بايد بر مبناي اطلاعات واقعي باشد، گفت : به واقعيتها و شرايط بايد توجه كرده و مصالح سازمان را در نظر داشت . منشي زاده با اظهار تاسف از كمبود تصميم گيري هاي عقلاني افزود: بيشترمديران تصميم گيريهاي رضايت بخش انجام مي دهند. منظور از رضايت بخش آنست كه مدير صرفا به فكر حل مسئله است امااين راه حل مي تواند بهترين راه هم نباشد، بلكه فقط حل صوري مشكل مد نظر است ، مثلا سيل مي آيد و دوباره در مسيرش جاده و خانه مي سازند.
منشي زاده ضمن تأكيد بر پيچيده ، سخت و زمان بر بودن تصميم گيريهاي عقلاني افزود: با توجه به زمان كوتاه مديريت هاي فعلي ، شايد مديران ما فرصت حل منطقي مسايل را ندارند. وي در ادامه پيرامون اهميت مشورت گفت : بر اساس ديدگاه تئوري اقتضايي ، مشورت كردن در بيشتر مواقع خوب است اما نه هميشه و همه جا مثلا زماني كه بچه اي در حال غرق شدن است ، نيازي به مشورت نيست زيرا تا بخواهيم به نتيجه برسيم ، او غرق شده است .
منشي زاده ضمن تأكيد بر آن كه هدف از مشورت كردن نبايد فقط به پيدا كردن راه حل ختم شود، افزود: هدف اصلي مي تواند در شناسايي مشكل باشد. مشورت جهت يافتن مسئله ، تعيين معيارهاي اتخاذ تصميم ، پيداكردن راه حل ها، ارزيابي آنها، انتخاب راه حل مطلوب و نيز اجراي صحيح راه حل انتخابي باشد. وي با انتقاد از نوع تصميم گيري بسياري از كارشناسان گفت : بعضي از اين افراد غالبا خود را نيازمند به مشورت نمي بينند.
اين استاد همچنين گفت : يكي از راههاي تقويت تفكر مشورت در ميان مديران ، استفاده از نظام پيشنهادها است .
|